تحقیق آراء قدیس اوگوستین در باب خدا

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق آراء قدیس اوگوستین در باب خدا دارای ۶۴ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول: زندگی نامه قدیس اوگوستین    ۴
۱-۱ زندگینامه‌ی اوگوستین قدیس    ۴
۱-۱-۱  زندگی اولیه    ۴
۱-۱-۲  از مخالفت با بدعتها تا گرویدن به مسیحیت    ۱۳
۱-۱-۳ اهمیت قدیس اوگوستین و تأثیرات او در جهان    ۲۴
۱-۱-۴ نگاهی بر آثار قدیس اوگوستین    ۲۶
فصل دوم    ۳۳
آراء قدیس اوگوستین در باب خدا    ۳۳
۲-۱ درآمدی بر خداشناسی    ۳۳
۲-۲ ذات خدا و امکان شناخت آن    ۴۳
۲-۳ اثبات وجود خدا    ۴۷
۲-۴ تثلیث    ۴۹
۲-۵ خدا و مسیح    ۵۵
۲-۶ فیض خدا    ۵۸
۲-۷ شهر خدا    ۶۱
فهرست منابع    ۶۵

 منابع

کتاب مقدس، عهد جدید، نشر ایلام، ۱۹۹۹٫

اوگوستین، اعترافات، ترجمه‌ی سایه میثمی، تهران، سهروردی،۱۳۸۱٫

______، اعترافات اوگوستین قدیس، افسانه نجاتی، تهران، پیام امروز، ۱۳۸۲.

ایلخانی، محمد، تاریخ فلسفه در قرون وسطا و رنسانس، تهران، سمت، ۱۳۸۲ .

دلی لئو چارلز، اوگوستین قدیس، ترجمه‌ی محمد بقایی، تهران، اقبال،۱۳۸۳ .

کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه‌ی ابراهیم دادجو، ج۲، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۸۷ .

___________، تاریخ فلسفه(یونان و روم)، ترجمه‌ی سید جلال‏الدین مجتبوی، تهران، علمی و فرهنگی ج.۱،۱۳۸۰٫

آدی، آلبرت، سیر فلسفه در اروپا، ترجمه‌ی علی اصغر حلبی، تهران، زوار، ۱۳۶۸ .

ژیلسون، اتین، درآمدی بر فلسفه توماس قدیس آکوئینی، ترجمه‌ی سیدضیاءالدین دهشیری، تهران، حکمت، ۱۳۸۴٫

________، خدا و فلسفه، ترجمه‌ی بهرام پازوکی، تهران، حقیقت، ۱۳۷۴٫

________، روح فلسفه در قرون وسطا، ترجمه‌ی ع.داوودی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۹٫

________، عقل و وحی در قرون وسطا، ترجمه‌ی شهرام پازوکی، تهران، مؤسسه‌ی مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۱٫

تورنس، لئون، «اوگوستین قدیس»،رضا سید حسینی، کیان، ش۹، مهر و آبان ۱۳۷۱٫

ناس، جان ‌بی، تاریخ جامع ادیان، ترجمه‌ی اصغر حکمت، تهران، علمی فرهنگی، ۱۳۸۲٫

نیکلسون، رینولد آلن، عرفای اسلام، ترجمه‌ی ماهدخت بانو همایی، هما، تهران، ۱۳۶۶٫

یاسپرس، کارل، اوگوستین، ترجمه‌ی محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی، ۱۳۶۳٫

اروین، ترنس، تفکر در عهد باستان، ترجمه‌ی محمد سعید حنایی کاشانی، تهران، قصیده، ۱۳۸۰ .

استید، کریستوفر، فلسفه در مسیحیت باستان، ترجمه‌ی عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، قم، مرکز ادیان و مذاهب، ۱۳۸۰ .

اگریدی، جوان، مسیحیت و بدعتها، ترجمه‌ی عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، قم، موسسه طه، ۱۳۸۴٫

باغبانی، جواد و عباس رسول زاده، شناخت مسیحیت، قم، موسسسه امام خمینی، ۱۳۸۹٫

اول: زندگی نامه قدیس اوگوستین

۱-۱ زندگی‌نامه‌ی اوگوستین قدیس

۱-۱-۱  زندگی اولیه

مردم روزگار باستان، چنان تصوری از خدایان داشتند که حتّى نمى‌توانستند مفهوم تساهل و تسامح امروزى را درک کنند. هر چند مقامات امپراتورى روم در محدوده‌ى خود، به فرقه‌هاى متعدد در جشن‌ها و نهضت‌هاى درونى آنها چنان آزادى مى‌دادند که پیروان آنان خیال مى‌کردند قدرت دولت، وجهه و اعتبار خود را از قدرت خدایان دریافت کرده است؛ امّا مسیحیان کم و بیش، در دوره‌هاى مختلف مورد شکنجه‌هاى بى رحمانه قرار مى‌گرفتند تا این که اوگوستین[۱]، مسیحیّت را به عنوان دین رسمى مطرح کرد. مسیحیان هم در قرون وسطا براى مدّتى هیچ رقیبى را تحمّل نمى کردند؛ مثلاً اوگوستین خواهان مجازات بدنى تفرقه افکنان و بدعت گذاران بود و این رَویه تقریباً در تمام قرون وسطا رایج بود.[۲] تا آن که در قرن هجدهم، تساهل و تسامح مذهبى به وجود آمد؛ بنابراین، بى تفاوتى دینى رواج پیدا کرد. با آن که کلیساى کاتولیک روم نیز از این وضعیت ناراضی بود. سرانجام، در هنگامی ‌که تسامح مذهبى، وسیله‌ای براى گسترش بى‌توجهی دینى شد، مفهوم تساهل و تسامح اعتبار اولیه‌ى خود را از دست داد.[۳] با وجود این، کلیسا در قرن پنجم شاهد سیزده پاپ بود که پاپ آناستازیوس[۴] نخستین و سیماکوس[۵] آخرین آنها بودند.[۶]

قرن پنجم برای مسیحیان اولیه، قرنی متفاوت بود؛ زیرا در این قرن  به مرور، قدرت و نفوذ امپراطورها کاهش یافت و در اواخر این قرن، حاکمانی از قبایل فرانک[۷] و استروگوت[۸] اداره‌ی امور را به‌دست گرفتند. پرقدرت‌ترین امپراتور در این دوره، تئودوسیوس[۹] دوم (۴۰۸- ۴۵۰) بود که تقریباً در اوایل این قرن حکومت کرد. [۱۰]

به هر ترتیب قرن پنجم برای کلیسا قرنی ویژه و از برخی جهات برای کلیسا تکرار ناشدنی بود. کنستانتین[۱۱] با ساخت قسطنطنیه[۱۲] در سال ۳۳۰ م. و تعیین آن به عنوان مقر حکومت، پایه‌گذار آغاز عصر بیزانسی شد.[۱۳] این قرن پایان دوران آباء کلیساست. علت این نام‌گذاری شاید وجود یکی از بزرگ‌ترین اندیشمندان و نظریه‌پردازان مسیحیت، یعنی اوگوستین، در این قرن باشد. [۱۴]

آرلیوس اوگوستینوس[۱۵] معروف به قدیس اوگوستین در سیزدهم نوامبر سال ۳۵۴ میلادی  در شهر کوچکی به نام تاگاست [۱۶] واقع در ایالت نومیدیا[۱۷] واقع در الجزایر فعلی متولد شد. تاگاست در شمال آفریقا و از توابع امپراطوری روم بود[۱۸] که تقریباً در ۲۰۰ کیلومتری غرب کارتاژ[۱۹] و حدود ۷۰۰ کیلومتری جنوب غرب رم واقع شده بود [۲۰].

در زمان حیات اوگوستین حدود هفتاد میلیون نفر، جمعیت امپراطوری روم را تشکیل می‌دادند که هشت میلیون نفر از آنها در شمال آفریقا زندگی می‌کردند این امپراطوری بیشتر از سیصد سال حکومت کرد. امپراطوری بزرگ روم از دو قسمت شرقی و غربی تشکیل شده بود. قسمت غربی شامل ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و شمال آفریقا بود که زبان لاتینی داشتند و قسمت شرقی شامل یونان و آسیای صغیر وخاورمیانه بود که به زبان یونانی سخن می‌گفتند.[۲۱]

آئورلیوس اوگوستین، فیلسوف کبیر مسیحی و عالم بزرگ الهیات و نابغه‌ی عرفان و دین در حقیقت در خانواده‌ای محتشم از وابستگان به دستگاه حکومتی روم به دنیا آمد.[۲۲] پدرش پاتریکیوس[۲۳] و مادرش مونیکا[۲۴] نام داشتتند. [۲۵]  در واقع نکته‌ی جالب درباره‌ی والدین او این است که پدرش تا اواخر عمر، مشرک و مادرش  مسیحی معتقد و مؤمنی بود. این تضاد درون خانواده اوگوستین، بر رفتار او در جوانی و بزرگسالی تأثیر بسزایی داشت که با مطالعه زندگی او این نکته به وضوح عیان می‌شود.[۲۶]

اوگوستین از همان اوان کودکی، فاصله‌ی زیادی با مذهب داشت و با این که برای کسب تعالیم مذهبی به مدرسه رفته بود، تعمید نیافت و می‌توان گفت با توجه به سنّ کمش گناهکار بزرگی بود.[۲۷] اوگوستین تحصیلات ابتدائی‌اش را ابتدا در تاگاست و سپس در مادورا[۲۸]  سپری کرد [۲۹].

وی پس از مدتی برای تحصیل در رشته‌ی حقوق و یادگیری فن خطابه راهی کارتاژ[۳۰] شد و در هر دو زمینه، موفقیت‌های بسیاری کسب کرد او  ضمن این موفقیت‌ها، دچار انحراف شد و معشوقه‌ای برای خود برگزید.[۳۱] سپس در حوالی سال ۳۷۲ با زنی ازدواج و حدود سیزده سال با او زندگی کرد و از وی صاحب پسری شد که اسمش را  آدئوداتوس[۳۲]‏ گذاشت [۳۳].

اوگوستین در نوزده سالگی با آثار سیسرو[۳۴] در معانی و بیان و مواعظ آشنا شد و تحصیلات خود را در این زمینه به پایان برد. وی سپس به‏ خواندن کتاب مقدس پرداخت، اما از وزن و شکوه آثار سیسرو در آن نشانی نیافت.[۳۵]

او می‏گوید که توانسته است‏ کتاب «مقولات» ارسطو را به مدد معلم بخواند و بفهمد.[۳۶] در جوانی وقتی درباره‌ی مبداء عالم جستجو می‌کرد، خدای پیچیده مسیحیّت، او را قانع نکرد؛ در حالی‌که پذیرش فرضیه‌های مانویان درباره مبداء خیر و شرّ نیز عطش او را سیراب نمی‌کرد؛ زیرا در مذهب مانی در طبقه‌ی «سامعان» ماند و به درجه‌ی «کاملان» نرسید و برخلاف تعالیم مانی که به ترک لذت‌های جسمانی امر می‌کند، وی همچنان در وادی شهوات سرگردان بود. [۳۷]

پدر اوگوستین برای جلوگیری از این‏ عادت زشت او به خود زحمتی نمی‏داد، بلکه فقط در تحصیل او را یاری می‏کرد؛ اما مادرش‏ مونیکای، مقدس، او را همواره به عفت‏ و پاکدامنی سفارش می‌کرد که البته نتیجه‏ای‏ نمی‏گرفت. او حتی در آن هنگام از ترس آن که‏ «آینده من بر اثر وجود زن خراب شود» به او پیشنهاد ازدواج نمی‏کرد.[۳۸]

اوگوستین بعد از خواندن آثار سیسرو، مجذوب فلسفه و دیگر آثار کلاسیک رومی شد؛ تا آنجا که انجیل را ردّ کرد و ‌گفت: در مقابل خطابه‌های سیسرو ارزشی ندارد. پس از آن با مطالعه‌ی آثار افلاطونی، زندگی فیلسوفانه‌ای را آغاز کرد و فریفته‌ی مبادی نوافلاطونی شد.[۳۹] اوگوستین تا ۲۹ سالگی به تدریس ادبیات پرداخت.[۴۰] وی سپس در همین سن به ایتالیا مسافرت کرد و در میلان در مجلس درس یکی از بزرگان قدیم کلیسای کاتولیک، موسوم به آمبریوسیوس[۴۱] حضور یافت[۴۲] و مدتی در میلان از حلقه‌ی درس آمبروز[۴۳] برای فن خطابه استفاده کرد [۴۴]و وجدانش مفتون کلام او گردید. چندی نیز فریفته‌ی مبادی فلاسفه‌ی نوافلاطونی شد و در افکار او تحولی اساسی روی داد و به این نتیجه دست یافت که فریفتگی نفسانی به واسطه‌ی دوری  او از درگاه الهی است و از خبث فطری و شرارت ذاتی ناشی نمی‌شود. و در گوهر آدمی بدی وجود ندارد و بر آن شد که خدای تعالی منبع تمام موجودات است. ماده و مواد شریر اموری اعتباری هستند که به نسبت دوری از قوه‌ی خالقه، یعنی باری تعالی به ظهور می‌رسند. هر قدر آدمی از ذات واحد ازلی که خیر محض است دورتر شود، روحانیت در او نقصان و جسمانیت افزایش می‌یابد. [۴۵]

روزی درون باغی در میلان تصورکرد که کودکی درنزدیکی او چنین می‌گوید: «بردار و بخوان!». او با این ندا که این هدایتی الهی است، اتفاقا رساله‌ی پولس به رومیان را باز کرد و چنین خواند: «با شایستگی رفتار کنیم؛ چنان که در روز، نه در بزم‌ها و فسق و فجور و نزاع و حسد. بلکه خود را در مسیح بپوشید و برای شهوات جسمانی تدارک نبینید.»[۴۶]

سرانجام اوگوستین در سپتامبر سال ۳۸۶م تغییر کیش داد.[۴۷]  تقریباً هفت سال پس از بازگشت اوگوستین به آیین کاتولیک، تئودوسیوس[۴۸] امپراطور روم در سال ۳۹۴م رسما بر پایان گرفتن هر نوع آیین شرک آمیز حکم  داد. این رویداد به نزاع چهارده‌ ساله‌ی مشرکان منجر شد که می‌خواستند بار دیگر آزادی و موقعیت ممتاز گذشته را به دست آورند.[۴۹]

امپراطور گراشین[۵۰] در سال ۳۸۰ میلادی به اصرار و ترغیب آمبروز اسقف شهر میلان[۵۱] و معلم اوگوستین در مسیحیت، حکم کرد به این که هر کس در قلمرو امپراطوری رم به سر می‌برد ملزم است به اعتقادنامه‌ی نیقیه معتقد باشد و آن را بپذیرد.[۵۲]در این ایام، اوگوستین به مطالعه‌ی فلسفه مشغول بود، اما پس از مدتی با افزایش علاقه‌اش به کتاب مقدس، برای ایجاد جامعه‌ای رهبانی در تاگاست اقدام کرد. او بعد از چندی، شاید به خاطر ابتلا به نوعی آسم، ایتالیا را ترک کرد و به شمال آفریقا بازگشت.[۵۳]

 ۱-۱-۲  از مخالفت با بدعت‌ها تا گرویدن به مسیحیت

مشاجرات دینی مسیحی، حتی پیش از آن که کلیسای کاتولیک جایگاهی معتبر در امپراطوری روم به دست آورد، امری عادی بود. این جدال‌ها اساساً بر سر طبیعت و ذات مسیح و عنصر سه شخص در تثلیث بوده است. برخی از مسیحیان فقط بر طبیعت و ذات انسانی مسیح تاکید می‌کردند و طبیعت الهی او را نادیده می‌گرفتند. این گروه که از پیروان اسقف آریوس[۵۴] بودند به سرعت در قبایل تازه ایمان آورده‌ی گوتیک پراکنده شدند. این بدعت اولیه در ممالک اروپایی تحت سلطه‌ی گوت‌ها گسترش یافت و با اعتقاد رسمی مسیحیت مبتنی بر الوهیت مسیح به مقابله درآمد. گروه  مشابهی نیز که پیرو اسقف نستوریوس[۵۵] بودند با این عقیده که حضرت مریم مادر خداست درافتادند. آنان بر این تاکید داشتند ‌که او را باید فقط مادر مسیح نامید. درباره‌ی اختلافات کوچک و بزرگی که در آموزه‌ی مسیحی وجود داشته است، می‌توان کتاب‌های مفصل نوشت. این مشاجرات را گاهی امپراطوران و زمانی شورای اسقفان یا پاپها فرو نشاندند. سه بدعت بزرگ که در فهم آراء اوگوستین بسیار اهمیت دارند عبارت‌اند از: آیین دونات[۵۶]، آیین پلاگیوس[۵۷] و مانویت[۵۸].

آن‌چه درباره‌ی آیین دونات می‌توان گفت این است که اصول این فرقه‌ی متحجر و متعصب، سر در رقابت و جاه‌طلبی اسقف‌های معارض در کارتاژ آفریقای شمالی دارد. وقتی سسی‌لیانوس[۵۹] به عنوان سراسقف کارتاژ انتخاب و دست‌گذاری شد، دشمنان مذهبی و سیاسی او جمعیتی مخالف به رهبری دوناتوس[۶۰] رقیب دیرینش تشکیل دادند. مخالفان بهانه آوردند که سسی‌لیانوس را اسقفی به فرمان دیوکلتیان[۶۱] دست‌گذاری کرده تا کتاب مقدس و زمام دین را به مشرکان واگذارد و نتیجه گرفتند که این اسقف شایستگی نداشته است.[۶۲]آنان دلیل خود را بر این پایه قرار دادند که کشیش مراسم عشاءربانی، قبل از آن که تاثیرات روحانی درگیرنده‌ی عشا پدید آید، باید شایستگی این کار را داشته باشد؛ بنابراین، سسی لیانوس را نمی‌شد دست‌گذاری شده دانست؛ زیرا خادم مراسم تقدیس او فردی ناشایست بوده است. جمعیت رقیب با جمع کردن هفتاد اسقف از نامیدیا[۶۳] که با آنان هم عقیده بودند اعلام کرد که منصب سراسقفی بدون متصدی است؛ از این رو، اسقفی دیگر به نام مارجورینوس[۶۴] را انتخاب، دست‌گذاری و تقدیس کردند.[۶۵]

مارجورینوس در سال ۳۱۵ مرد و اسقفی دیگر که این نام گذاری از او گرفته شده است، تقدیس و دست‌گذاری شد. او خود را متواضعانه “دوناتوس کبیر کارتاژی” نامید. گمان می‌رود که اگر سسی‌لیانوس، اسقف اصلی، کارکشتگی بسیاری از اسقف‌های معاصر خود را در کنار آمدن با زنان ثروتمند و پرهیزکار داشت، این بدعت نمی‌توانست به موفقیت برسد. لوسیلا[۶۶] یکی از زنان ثروتمند و برجسته‌ی کارتاژ، تمامی ثروتش را صرف کرد و به حمایت از گروه مخالف برخاست؛ زیرا سسی‌لیانوس او را به سختی سرزنش کرده بود. دونات‌گرایی از همان آغاز به دلیل داشتن سازمانی عالی و نظام ساده‌ی عقیدتی به سرعت رشد کرد. کلیسا انجمنی از قدیسین بود. تمامی گناهکاران می‌بایست از کلیسا که با کشیشان “مقدس” و بر بنیاد نظام مقدس روحانیت اداره می‌شد، طرد شوند.[۶۷]

جمعیتی از مردان “مقدس” عهد می‌بستند که همیشه مجرد بمانند و به خاطر خود دنبال کسب حقیقت دنیای پرهیزکاری باشند. این افراد را «راهب آواره» یا «راهب در به ‌در» می‌نامیدند که مخالف بردگی و خواستار حق دارایی شخصی بودند. آنان مطابق اعتقاداتشان می‌اندیشیدند و عمل می‌کردند؛ بنابراین، مقرر داشتند که همه‌ی بردگان آزادند. این عقیده کاملاً مورد تایید بسیاری از مردم مستعضف آفریقای شمالی قرار گرفت و مایه‌ی هراس گروه حاکم شد. با تلاش‌های قسطنطین[۶۸] و قسطنس[۶۹]، حکومت و کلیسا دوناتیست‌ها را محکوم کردند، ولی بعد ژولین[۷۰]، امپراطور ملحد، آنان را در انجام دادن اعمال دینی آزاد گذاشت. دوناتیست‌ها تا آمدن مسلمانان در قرون بعد، به صورت قدرتی در دنیای مسحیت وجود داشتند. دونات‌گرایی در زمان اوگوستین نفوذ بسیاری در آفریقای شمالی داشته است. او بسیاری از نوشته‌های عقیدتی خود را در رد عقاید آنان پدید آورده است.[۷۱]

[۱] . Augustin

[۲] . محمودى، سیدعلى ، تساهل مثبت در قلمرو فلسفه ى سیاسى معاصر، ص۱۹-۱۷٫

[۳] . Macgregor, geddes, dictionary of religion and philosophy, p.616

[۴] . Anastasius

[۵] . Symmachus

[۶] . ناس، جان ‌بی، تاریخ جامع ادیان، علی اصغر حکمت، ص ۶۳۸٫

[۷] . Frank

[۸] . Ostrogoth

[۹] . Theodosius

[۱۰] . Papadakis, Aristeides, The Christian East and the Rise of the papacy,p.14

[۱۱] .Constantine

[۱۲] . Constantinople

[۱۳] . باغبانی، جواد و رسول زاده، عباس، شناخت مسیحیت، ص ۲۹۵-۲۹۶٫

[۱۴] . مک گراث، آلیستر، درس نامه الهیات مسیحی، بهروز حدادی، ص ۴۲٫

[۱۵] . Aurelius Augustin

[۱۶] . Tagaste

[۱۷] . Numidia

[۱۸] . Gareth B. Matthews, Augustine,p.7

[۱۹] . Carthage

[۲۰] . برسفورد فاستر، مایکل ، خداوندان اندیشه­ی سیاسی، جواد شیخ الاسلامی ، ص ۳۹۱٫

[۲۱] . op.cit, p.7

[۲۲] . برسفورد فاستر، همان‌جا.

[۲۳] . Patricius

[۲۴] . Monnica

[۲۵] . استید، کریستوفر، فلسفه در مسیحیت باستان، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، ص ۳۳۸٫

[۲۶] . استید، کریستوفر، فلسفه در مسیحیت باستان، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، ص ۳۳۸٫

[۲۷] . اوگوستین ، اعترافات اوگوستین قدیس، افسانه نجاتی، ص ۹٫

[۲۸] . Madura

[۲۹] . Lamberigts,mathijs, Augustine, the encyclopedia of Science and Religion, J. Wentzel Vrede van Huyssteen, p.43.

[۳۰] . Carthage

[۳۱] . ناس، جان ‌بی، همان، ص ۶۴۱٫

[۳۲] . Adeodatus

[۳۳] . lok.cit.

[۳۴] .Cicero

[۳۵] . راسل، برتراند ، تاریخ فلسفه غرب ، نجف دریا‌بندری، ص۴۹۲٫

[۳۶] . همان، ص۴۹۳٫

[۳۷] . ناس، جان ‌بی، همان‌جا.

[۳۸] . راسل، برتراند ، همان، ص ۴۹۱٫

[۳۹] . مک گراث، آلیستر، درس‌نامه الهیات مسیحی، بهروز خدادی ، ص۴۲٫

[۴۰] . همان‌جا.

[۴۱].Ambrosius

[۴۲] . ناس، جان ‌بی، همان، ص۶۴۱٫

[۴۳] Ambrose

[۴۴] . مک گراث، آلیستر، همان‌جا.

[۴۵] . ناس، جان ‌بی، همان‌جا.

[۴۶] . کتاب مقدس، عهد جدید، رساله پولس رسول به رومیان،  ۱۳:۱۳-۱۴٫

[۴۷] . مک گراث، آلیستر، همان‌جا.

[۴۸] .Theodosius

[۴۹] . دلی لئو چارلز، اوگوستین قدیس، محمد بقایی، ص۲۰٫

[۵۰] .Gratian

[۵۱] .Milan

[۵۲] . دلی لئو چارلز، همان‌جا.

[۵۳] . مک گراث، آلیستر، همان‌جا.

[۵۴] .Arius

[۵۵] .Nestorius

[۵۶] .Donatism

[۵۷]. Pelagianism

[۵۸]. Manichaeism

[۵۹] .Caecilianus

[۶۰] .Donatus

[۶۱] .Diocletian

[۶۲] . دلی لئو چارلز، همان،ص۲۳٫

[۶۳] .Numidia

[۶۴] .Marjorinus

[۶۵] . دلی لئو چارلز، همان، ص۲۴-۲۳٫

[۶۶] .Lusilla

[۶۷] . دلی لئو چارلز، همان، ص۲۵-۲۴٫

[۶۸] .Constantine

[۶۹] .Constans

[۷۰] .Julian

[۷۱] . دلی لئو چارلز، همان،ص۲۳٫

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی: برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.