تحقیق ادبیات مهاجرت و شاعران و ساختار ادبیات برون مرزی

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق ادبیات مهاجرت و شاعران و ساختار ادبیات برون مرزی دارای ۱۳۸ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۱- ادبیات مهاجرت و تبعید    ۵
۱-۱ تعریف    ۵
۲-  مهاجرت در ادبیات فارسی از آغاز تا امروز    ۶
۳ انواع ادبیات برون مرزی    ۱۰
۳-۱ داستان    ۱۰
۳-۲ ترجمه    ۱۱
۳-۳ نقد    ۱۲
۳-۴ نمایشنامه نویسی    ۱۳
۳-۵  شعر    ۱۴
۳-۵-۱ شعر مهاجرت و شعر تبعید    ۱۴
۳-۵-۲   شاعران معاصر برون مرزی ایران    ۱۵
۳-۵-۲ -۱ کارنامه ادبی شاعران این رساله    ۱۶
۴- ساختار ادبیات برون مرزی    ۲۶
۴-۱ سطح زبانی    ۲۷
۴-۱-۱ موسیقی    ۲۷
۴-۱-۱-۱ موسیقی اصوات    ۲۸
۴-۱-۱-۱-۱  موسیقی بیرونی    ۲۸
۴ -۱-۱-۱-۲ موسیقی کناری    ۳۰
۴-۱-۱-۱-۲-۱ قافیه و ردیف    ۳۰
۴ -۱-۱-۱-۳ موسیقی درونی    ۳۵
۴ -۱-۱-۱-۳-۱ جناس    ۳۶
۴ -۱-۱-۱-۳-۲ همخوانی مصوت ها و صامت ها    ۴۰
۴ -۱-۱-۱-۳-۲ -۱ هم حروفی    ۴۰
۴ -۱-۱-۱-۳-۲ -۳ تکرار عین واژه برای تاکید    ۴۳
۴-۱-۱-۲ موسیقی معنوی    ۴۵
۴-۱-۱-۲ -۱ ایهام    ۴۶
۴-۱-۱-۲ -۲ تلمیح    ۴۷
۴-۱-۱-۲ -۳ تضمین    ۴۹
۴-۱-۱-۲ -۴ پارادوکس    ۵۲
۴-۱-۱-۲ -۵ تقابل    ۵۴
۴-۱-۲ لغت    ۵۵
۴-۱-۲-۱٫خانواده لغات    ۵۵
۴-۱-۲-۱-۱ واژگان فرنگی    ۵۵
۴-۱-۲-۱-۲ واژگان محلی    ۵۸
۴-۱-۲- ۱-۳  واژگان محاوره    ۵۹
۴-۱-۲-۲ باستان گرایی    ۶۱
۴-۱-۲-۳ ترکیب سازی    ۶۳
۴-۱-۳ دستور زبان    ۶۶
۴-۲ سطح ادبی    ۶۸
۴-۲-۱  تشبیه و استعاره    ۶۹
۴-۲-۲ تشخیص    ۷۵
۴-۲-۳ کنایه    ۷۸
۴-۲-۴  تصویرهای شاعرانه    ۷۹
۴-۳ سطح فکری    ۸۳
۴-۳-۱ وطن    ۸۴
۴-۳-۱-۱ وطن در شعر برون مرزی    ۸۵
۴-۳-۱-۱-۱ مفهوم وطن با صبغه قومی:    ۸۶
۴-۳-۱-۱-۲ مفهوم وطن با صبغه اقلیمی:    ۸۸
۴-۳-۱-۱-۳ جهان وطنی:    ۹۲
۴-۳-۱-۲ یادها و خاطره ها    ۹۶
۴-۳-۱-۳  نمادهای وطن در شعر برون مرزی    ۱۰۰
۴-۳-۲ غربت    ۱۰۴
۴-۳-۲-۱ توصیف غربت :    ۱۰۵
۴-۳-۲-۲  توصیف مردم غربت :    ۱۱۳
۴-۳-۲-۳  رویارویی با خویشتن :    ۱۱۴
۴-۳-۲-۴  ترس از فراموش شدن :    ۱۱۷
۴-۳-۳  زن در شعر برون مرزی    ۱۱۸
۴-۳-۳-۱ زنانه نگاری    ۱۱۹
۴-۳-۳-۱-۱ جنسیتْ نمایی    ۱۱۹
۴-۳-۳-۱-۲ دفاع از حقوق زن    ۱۲۰
۴-۳-۴  انسان باوری و فرد گرایی    ۱۲۶
فهرست منابع و مآخذ:    ۱۳۰

منابع :

شفیعی کدکنی،محمدرضا.ادوار شعر فارسی،تهران:سخن، (۱۳۸۰).

شفیعی کدکنی،محمدرضا.صورخیال در شعر فارسی.تهران:آگاه،۹ (۱۳۸۳).

شفیعی کدکنی،محمدرضا.موسیقی شعر،تهران:آگاه،۶ (۱۳۷۹).

تندرو صالح، شاهرخ .از غربتی به غربت دیگر-کتابشناخت ادبیات داستانی ایران خارج از کشور(۱۳۵۷-۱۳۷۷)،تهران:مرمر، (۱۳۷۹).

اصفهانی،ژاله.مجموعه اشعار ژاله اصفهانی.تهران:نگاه،۱(۱۳۸۴).

اصفهانی،ژاله. شکوفه های زمستانی.لندن،(۲۰۰۷).

دهخدا،علی اکبر.امثال حکم.۴،تهران:امیرکبیر،۱۳ (۱۳۸۵).

دهخدا،علی اکبر.لغت نامه دهخدا. ۱۵،تهران:انتشارات دانشگاه تهران،۲ (۱۳۷۷).

داد،سیما.فرهنگ اصطلاحات ادبی.تهران:مروارید،۱(۱۳۸۲).

زرقانی،مهدی. چشم انداز شعر معاصر ایران.تهران:ثالث.۳ (۱۳۸۷) .

شمس لنگرودی،محمد. تاریخ تحلیلی شعر نو، ۴،تهران: نشر مرکز، ۵ (۱۳۸۷).

صفاری،عباس.دوربین قدیمی.تهران:ثالث،۱ (۱۳۸۱).

صفاری،عباس.کبریت خیس،تهران:مروارید،۴ (۱۳۸۴).

صفوی،کورش.از زبان شناسی به ادبیات.ج۱،تهران:سوره مهر،۱ (۱۳۸۳).

صوفی،لیلا.زندگینامه شاعران.تهران:جاجرمی،۱۵ (۱۳۸۲).

عسگری ،میرزا آقا.سپیده پارسی. آلمان:هومن، (۲۰۰۰).

عیدگاه طرقبه ای،وحید. کهن دیارا- نقد و تحلیل و گزیده اشعار نادر نادرپور- ، تهران:سخن،۱ (۱۳۸۸) .

فتوحی رودمعجنی، محمود. بلاغت تصویر. تهران: سخن،۱(۱۳۸۶) .

فلاحتی،مهدی.کندوی رفته با باد.سوئد:باران،۱(۱۳۷۱).

کاخی،مرتضی.روشن تر از خاموشی.تهران:آگاه،۹ (۱۳۸۷).

 ۱- ادبیات مهاجرت[۱] و تبعید

۱-۱ تعریف

ادبیات مهاجرت و تبعید ،‌یکی از شاخه های ادبی است که منتقدین ادبی در تعریف دقیق و درست آن اختلاف نظر دارند. دانشنامه ها و فرهنگ های تخصصی ادبی نیز تعاریف متفاوتی از ادبیات مهاجرت و تبعید ارائه داده اند که برخی از آنها در نگاه اول درست به نظر می رسند اما دقیق و جامع نیستند . در اینجا به پاره ای از این تعاریف اشاره می کنیم:

_ ” ادبیات مهاجرت و تبعید ، همه آثاری را دربر می گیرد که به دلیل بنیادگرایی سیاسی حاکم بر جامعه، اجازه انتشار درداخل کشور را نداشته و در خارج از آن منتشرشده اند.”

_ ” آثاری از نویسندگانی که سرزمین مادریشان را به دلایل سیاسی (به اختیار یا به اجبار) ترک کرده اند.”

_ ” مجموعه آثار ادبی که در جریان تبعید یا مهاجرت اجباری یا اختیاری ( که غالبا” به دلایل سیاسی و مذهبی پیداشده) پدید آمده اند .”[۲]

چنانکه می بینیم در هر کدام از تعریفهای مذکور بر یک محور اصلی تاکید شده است. در تعریف نخست بر مکان نشر اثر تکیه می شود. در حالی که در تعریف دوم ،پدیدآورنده در مرکز توجه قرار دارد، بی آنکه اشاره ای به مکان نشر اثرش داشته باشد. در تعریف سوم ، زمان ( و مکان) خلق اثر نقش عمده ایفا می کند.

با اینکه به دست دادن تعریفی دقیق ، قطعی و جامع از ادبیات مهاجرت و تبعید کار آسانی نیست ولی گفته مجید روشنگر درست به نظر می رسد که :هر اثری را که صرفا” در خارج از کشور منتشر می شود  نمی توان ادبیات مهاجرت و تبعید نامید و همچنین نمی توان آثاری را که پدید آورندگانشان تن به مهاجرت نداده اند اما – به دلایل سیاسی – اجتماعی- در خارج از کشور نشر یافته اند در زمره ادبیات مهاجرت یا تبعید دانست، بلکه تغییر موقعیت جغرافیایی نویسنده و شرایط خلق اثر، تعیین کننده اند. درواقع اگر بخواهیم تعریفی برای ادبیات مهاجرت ارائه دهیم باید بگوییم: ادبیات مهاجرت زمانی شکل می گیرد که پدیدآور به دلخواه یا ناگزیر، سرزمین مادری خویش را ترک می کند و در سرزمینی بیگانه جای می گیرد، به مساحت جدیدی از رفتار، نگاه، ذهنیت، اندیشه و زبان راه می یابد که می تواند در تضاد یا تخالف با فرهنگ و ذهنیت اصلی او باشد. به تعبیر دیگر ، وی در شرایطی میان دو فرهنگ قرار می گیرد: فرهنگ کشور میزبان که با ذهنیت، زبان و الفاظ آن در تماس مدام است و دیگر فرهنگ کشورمادری که ریشه در اعماق وجود او دارد و با فرهنگ سرزمین میزبان در تقابل است ولی سرانجام در تداخل با آن و راه یافتن ناگزیر زبان بیگانه در زبان مادری ، ابزار و دست مایه های نویی برای نویسنده فراهم می شود که امکان آفرینش ادبیات ویژه ای را دربرابر او قرار می دهد. ادبیاتی مستقل و تازه که درظاهر، پیوندی با هیچ یک از سنت های فرهنگی شرق و غرب ندارد اما از درون ، مایه گرفته از هر دوی آنها است.[۳]

۲-  مهاجرت در ادبیات فارسی از آغاز تا امروز

جابه جایی به هر شکلی که صورت بگیرد ، چه به صورت “مسافرت” که هرچند گاهی به دازا می انجامد اما شخص، قصد اقامت دائم ندارد ، چه به صورت “مهاجرت” که رخت بر بستن از دیاری به دیاری دیگر به قصد اقامت و معمولا”‌به همراه خانواده است و چه به صورت “تبعید” که اراده فردی در ماندن و نماندن دخیل نیست، یکی از ابعاد تجربه بشری است و در قلمرو ادبیات از گذشته تا به امروز شکل های مختلفی به خود گرفته است. دستمایه بسیاری از آثار مکتوب وشفاهی اقوام و ملتها ،‌سفر قهرمانان و ماجراهایی است که در این سفرها پیش می آید.

پیمان وهاب زاده- نویسنده و منتقد- معتقد است:”قدمت ادبیات مهاجرت و تبعید ایران به قدمت ادبیات مدرن در ایران است و به اواخر دوران قاجار و ورود ایران به دنیای گسیخته ، مستبدانه و پردرد استعماری قرن نوزدهم باز می گردد.”[۴] اما آنگاه که  صفحات تاریخ ادبیات فارسی را دقیق تر ورق بزنیم و به عقب برگردیم می توانیم نشانه های سفر و ره آورد آن را حتی در شعر رودکی – اواسط قرن سوم هجری- در سرودن شعر ماندگار ” بوی جوی مولیان”‌ ببینیم. حتی سفر مکه که بر هر مسلمان مستطیعی واجب شمرده شده ، الهام بخش شاعرانی چون ناصرخسرو و خاقانی در خلق آثاری ادبی یعنی “سفرنامه” و “تحفه العراقین” گردیده است. گفتنی است که ناصرخسرو اولین شاعر تبعیدی است که شعر او از گزند روزگار در امان مانده و به دست ما رسیده است. وی حجم عمده ای از اشعار خود را به شرح ناکامی و غربت و تنهایی اش در تبعید اختصاص داده است.

مسعود سعد، متولد لاهور،”با اینکه بخش عمده ای از زندگی خود را در هند گذرانیده البته تاثیر محیط و صبغه اقلیمی آن دیار در شعرش دیده نمی شود. و از این نظر با گویندگان هم عصر خویش تفاوتی چندان ندارد.”[۵] ولی هرگز نمی توان منکر این شد که از نظر ادبی، مسعود سعد ، انوری  و برخی دیگر از گویندگان قرن هفتم و بعد ازآن شیوه ای را به کمال رسانده اند که درکتاب های سبک شناسی و تاریخ ادبیات به سبک عراقی معروف است. جایگاه ادبی مسعود در حدی است که به شعر حبسیه تشخص بخشید و شهرآشوب و قالب مستزاد را در عرصه ادبیات ایران مطرح کرد.[۶] در به دست آوردن چنین جایگاه ادبی، عاملی تاثیرگذارتر از “تبعید” درزندگی مسعود نمی تواند باشد.

“کارنامه بلخ”، نیز مثنوی ای است که سنایی به محض خروج مرموزش از غزنه و ورود به بلخ در حدود سال های ۵۰۲ و۵۰۸ ه.ق سرود که آمیزه بی نظیری از هجو و حسب حال به شمار می رود و نشانگر گام تازه ای در مسیر حرفه جدید وی به عنوان خطیب وواعظ است[۷]

در باره خاقانی به غیر از مثنوی تحفه العراقین که پیش از این ذکر شد ، قصیده ماندگار “کاخ مداین” نیز از ثمرات سفر وی است.

سفر ،گاه در ادبیات فارسی ،‌تاثیری جادویی گذاشته است چنانکه در شعر مولوی  که هم از حیث بلندی افکار و شورانگیزی اشعار و هم از لحاظ مقدار شعری که برجای گذاشته است از شاعران بزرگ ایران و بلکه جهان به شمار می رود. مولوی به روایتی ۱۴ ساله بود که به همراه پدرش شهر بلخ را به قصد حج و به جانب بغداد ترک کرد و در نیشابور ملاقات معروف او با عطار روی داد. وی پس از چندی – به همراه پدرش- به قونیه رفت و تا سال ۶۴۲ ه.ق.که شمس تبریزی به قونیه آمد بر مسند ارشاد و تدریس بود.[۸] ملاقات با شمس که تحولی عظیم در مولوی به وجود آورد ، پیامد سفر است، سفر مولوی از بلخ به قونیه ؛ همچنین سفرهای شمس و رخت بربستن او از قونیه که پیامد ماندگاری چون غزلیات شمس را در ادبیات فارسی به جا گذاشت.

سعدی که “از یک سو به غزل به عنوان یک قالب ادبی، استقلال بخشید” و از سویی دیگر شعر عاشقانه را به مرحله کمال رساند  و بی شک  یکی از قله های ادبیات فارسی است”[۹] و شاخص ترین چهره سبک عراقی به شمار می رود، برخلاف حافظ و نظامی که به ندرت، ترک دیار گفته اند بیشتر عمر خود را در سفر یا در سخن گفتن از سفر گذرانده است. چنانکه فاطمه کشاورز- استادیار زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه واشنگتن – معتقد است:”این مضمون در سرتاسر آثار سعدی دیده می شود ونه تنها به رنگ های گوناگون و به تکرار، پرورده شده بلکه با مهم ترین موقعیت ها و عواطف زندگی شاعر قرین گشته است.”[۱۰]

سومین مرحله زندگی سعدی که دوره بازگشت به شیرازاست ، زمان به ثمر نشستن مرارت ها و سختی های وی در دوره طولانی مسافرت ها و جهان گردی های او به عراق و حجاز و شام و ماوراءالنهر و هندوستان است. پیامد این سفرها دو شاهکار بزرگ زبان فارسی یعنی بوستان و گلستان می باشد.

مهم ترین مهاجرت دسته جمعی شعرای ایرانی در دوران حکومت صفویه و از نیمه دوم سده دهم به هند آغاز شد. این مهاجرت آنقدر در ادب فارسی تاثیرگذار بود که اگر    روی نمی داد سبک مشهور به هندی با همه ویژگی های آن چونان که در شعر صائب،کلیم، حزین لاهیجی،عرفی ،طالب و نظیری پدیدار است رخ نمی نمود.البته ادبیات هند نیز از این مهاجرت    بی تاثیر نبود.”سرانجام با فضایی گرم و بازاری تیز که سخنوران ایران در هند پدید کردند بر ادب هند بیشتر رنگ ایرانی نشست و سخن فارسی گستره ای دور پهنایافت.”[۱۱]

از شواهد و قرائن بر می آید که مهاجرت و تبعید قدمتی بیش از عمر ادبیات مدرن در ایران دارد و منصفانه نیست که نقش مهاجرت را جدای از خلق شاهکارهای مهم ادبیات فارسی ،‌در پیدایش دو سبک عراقی و هندی نادیده بگیریم.

البته نمی توان منکر تاثیر مهاجرت و تبعید بر ادبیات مدرن ایران شد. وهاب زاده    معتقد است: ادبیات مدرن در ایران ، میوه درک انتقادی از فرهنگ و سیاست بود که از نیمه سده نوزدهم میلادی در کارهای میرزافتحعلی آخوندزاده ، میرزاآقاخان کرمانی(اولین نمایشنامه نویس ایرانی) ، میرزا ملکم خان ، زین العابدین مراغه ای و هم فکران و هم مسلکان آنان  ظهور کرد.وی می افزاید:تمامی افراد مذکور، یا مهاجر و مهاجرزاده بودند و یا به سبب های سیاسی در تبعید می زیستند. توجه کنیم که اینان همگی به نقد ادبی همچون دریچه ای بر نقد فرهنگ بی رمق و راکد سنتی و طبیعتا” از طریق نقد استبداد قاجاری می نگریستند. اگر دقیق تر نگاه کنیم می بینیم که بیشتر آثار برجسته ای که بعدها معیار یا سنگ بنای مدرنیسم ادبی در ایران شدند یا در مهاجرت نوشته شده اند مثل داستان های کوتاه محمد علی جمالزاده- در ژنو- یا “بوف کور” صادق هدایت – در پاریس- که سنگ اول رمان مدرن فارسی را نهاد و یا با نوعی آگاهی از تجربه مهاجران و تبعیدیان و تاثیرپذیری از تجربه های غربیان پدیدار شدند که شاهد آن هم  تاثیر گیری نیما یوشیج ، پدر شعر نو ، از رمانتیسیسم فرانسوی و یا شعرهای پیشروِ هوشنگ ایرانی است که پس از آشنایی با جنبش های دادائیسم[۱۲] و مکاتب ادبی غرب در اروپا و سپس در بازگشت به ایران نوشته شدند.[۱۳] شفیعی کدکنی نیز در موسیقی شعر، بر تاثیر غرب در نوآوری های هوشنگ ایرانی اذعان دارد.[۱۴]

آنجا که سخن از تحول نثر و پدید آمدن شیوه ای تازه  به خصوص فکاهی در ادبیات فارسی به میان می آید نام دهخدا با امضای”دخو” به عنوان مبتکر و پیشوا می درخشد.  گفتنی است که سبک نگارش وی در مقالات انتقادی که با عنوان “چرند وپرند” در روزنامه مهم صوراسرافیل به چاپ می رسید  و تا آن زمان در ایران سابقه نداشت،ره آورد سفر دهخدا به اروپا  و فراگرفتن زبان فرانسه و معلومات جدید دراتریش است.[۱۵]همچنین مسمط معروف “یادآر ز شمع مرده یار” نتیجه مهاجرت او به سوئیس می باشد .

یادآوری این نکته ضروری به نظر می رسد که :آشنایی ایرانیان با مغرب زمین که آغاز آن به سده نوزدهم باز می گردد انگیزه ها و سمت و سوی مهاجرت ایرانیان را نسبت به گذشته تغییر داد. در آغاز این دوره، رنگ و بوی غرب، نظر آنان را به طور پراکنده به خود جلب کرد. بعد زمینه های سیاسی هم برآن افزوده شد. و آنها ناگزیر به مهاجرت شدند .[۱۶]

در دوره پهلوی مخالفانی که در داخل کشور امنیت نداشتند به جستجوی فضایی آرام و آزاد به برلین مهاجرت کردند اما با نزدیک شدن روابط حکومت رضا خان و هیتلر، از نوشتن باز ماندند. عده ای از آنها در سال های اولیه حکومت محمد رضا پهلوی بازگشتند و برخی از آنها بعدها به دلایل مختلف روانه زندان شدند و برخی دیگرهم بعد از تحمل مصائبی کشور را       ترک کردند . افرادی مثل رضا براهنی و شاملو رفتند و بعد از انقلاب اسلامی و در آستانه آن بازگشتند و کسانی مثل بزرگ علوی ماندگار شدند. عده ای هم مثل تقی مدرسی ، ابراهیم گلستان و صادق چوبک به اختیار رفته بودند. بعد از انقلاب اسلامی نیز مثل باقی انقلاب های جهان موجی از مهاجرت به راه افتاد  و بسیاری از نویسندگان ،کشور را ترک کردند . این بار نویسندگان مهاجر ایرانی همچون هم نسلان صادق هدایت به سمت پاریس گسیل نشدند بلکه محافل ادبی ایرانی در کشورهایی همچون  سوئد ، آلمان و آمریکا شکل گرفت. از این میان  می توان به کسانی همچون شهرنوش پارسی پور ، رضا براهنی  و نادر نادرپور اشاره کرد که تا سال ها در محافل  رسمی ادبیات ایران بعد از انقلاب اسلامی نامی از آنها برده نشد.[۱۷]

۳ انواع ادبیات برون مرزی

۳-۱ داستان

داستان مهاجرت را می توان به دو بخش رمان و داستان کوتاه تقسیم کرد. به گزارش ملیحه تیره گل – نویسنده و منتقد- “با اینکه در طی دو دهه گذشته رمان های بسیار خوبی  در خارج از ایران آفریده شده و با وجود تحولی که از نظر نزدیک شدن به زبان درونی و روانی آدمی در این گونه ادبی به چشم می آید، هنوز درخشش کمی و کیفی آن به پای ستاره های داستان کوتاه نمی رسد.”[۱۸]

در داستانِ کوتاه ‏برون مرزی، حادثه محوری تر است، و به ‏موضوع هایی مثل بحران دو جنس، فشار سنت، تن کامگی ، ویرانی روزمرگی، اختلاف دو نسل، شکست، ‏پدرسالاری، بیهودگی در جوامع مدرن، بحران مردانگی و شورش زنانگی توجه بسیار می  شود؛ به عنوان نمونه: ‏می توان به مجموعه داستان های زیر اشاره کرد: “دوازدهمی” بهمن فرسی، “سلاح سردِ” علی عرفان، “رخ”جواد جواهرِی، “زمانی عاشق بودم “کوشیار ‏پارسی، “فردا می بینمت” سودابه اشرفی، “پرسه ” خسرو دوامی، “یک روز آفتابی ” حسین نوش آذر.[۱۹]

ادبیات معاصر ایران از جمله ادبیات داستانی در خارج از ایران به دو شکل گسترش یافت. برخی به ترجمه آثار نویسندگان مطرح ایران مثل بهرام  صادقی، هوشنگ گلشیری ، محمود  دولت آبادی و احمد محمود و جمال میرصادقی  پرداختند و برخی نیز به بهانه تاثیرگذاری  بر محیط زندگی درکشورهای میزبان به زبان مردم آن کشور نوشتند و آثار خود را از طریق آن زبان عرضه کردند و مخاطبان تازه ای یافتند .[۲۰]

داستان مهاجرت با پرداختن به مسئله فرد مهاجر در مجموع توانسته به نگرانی های انسان مدرن، چه مهاجر و چه غیر مهاجر بپردازد. حسین نوش آذر- نویسنده- در گفت و گویی توضیح داده است که استفاده از خودآگاهی نویسنده به کنش نویسندگی و روایت پردازی از برجسته ترین ویژگی های داستان های مهاجرت است.[۲۱]

[۱]اصطلاحLiterature of  migration   را مجید روشنگر به “ادبیات مهاجرت” ترجمه کرد و برای اولین بار در فصلنامه “بررسی کتاب” (ویژه هنر و ادبیات) که در آمریکا به سردبیری خودش چاپ می شود به کار برد.(ن.ک. نلی محجوب.” ادبیات مهاجرت”  در گفت و گو با مجید روشنگر، نویسنده و مترجم مقیم آمریکا، موضوع نویسندگان ایرانی ، شرق، ۲۶/۳/۸۶)

[۲] ن.ک. کیقباد یزدانی، درآمدی بر ادبیات مهاجرت و تبعید. تهران:نشر  سرچشمه، ۱(۱۳۸۵ ) ،ص۱۶

[۳] ن.ک. مجید روشنگر.”ادبیات مهاجرت فصل جدید در ادبیات پارسی”،کارنامه،آذر ۱۳۸۰

[۴]. شاهرخ تندروصالح،.” گفتگو با پیمان وهاب زاده پیرامون ادبیات مهاجرت ایران”. شرق،۲۵/۱۰/۱۳۸۴، ۱۷

[۵] محمد رضا شفیعی کدکنی. صورخیال در شعر فارسی،تهران:آگاه، ۵ (۱۳۷۲)،ص۵۹۷

[۶] ن.ک.یحیی کاردگر،.”بازتاب شعر مسعود سعد در آثار سعدی”. کاوشنامه، سال۶،ش۱۱،۲۸/۹/۱۳۸۴٫

[۷] سونیل شارما، ،م:لیلا آقایانی چاوشی”شاعر در غربت”،هنر، ش۶۸، تابستان ۱۳۸۵

[۸] همان، ذیل مولوی

[۹] ‌یحیی کاردگر “بازتاب شعر مسعود سعد در آثار سعدی”،کاوش نامه،‌سال ششم،۱۱، ۲۸/۹/۸۴

[۱۰] ‌فاطمه کشاورز ،مترجم: عباس امام” در اقصای عالم بگشتم بسی”(خویشتن شناسی سعدی)، نامه فرهنگستان ، ۵/۱، بی تا

[۱۱] سعید حمیدیان “مهاجرت شعرا به هند در عصر صفویه”، وحید،شماره هفتم،‌سال پنجم، بی تا

[۱۲] دادائیسم ، مکتبی است پوچ گرا در ادبیات و هنر که مبیّن بینش فلسفی استهزاء آمیزی  است که به موجب شرایط اجتماعی و پیامدهای وخیم جنگ جهانی اول ، پس از جنگ در اروپا پدید آمد.( سیما داد،. فرهنگ اصطلاحات ادبی، ذیل دادائیسم)

[۱۳] شاهرخ تندروصالح،.” گفتگو با پیمان وهاب زاده پیرامون ادبیات مهاجرت ایران”. شرق،۲۵/۱۰/۱۳۸۴، ۱۷

[۱۴] محمدرضا شفیعی کدکنی،. موسیقی شعر ،تهران:آگاه،۶(۱۳۷۹)، ص ۲۵۸

[۱۵] دهخدا،امثال و حکم ،ج۱٫تهران: امیرکبیر،۱۳(۱۳۸۵) ،ص ۱۲

[۱۶] ن.ک. رضا براهنی.”مهاجرت در شعر فارسی معاصر”کتاب ماه ادبیات و فسفه ، اسفند ۸۱ ، فروردین ۸۲

[۱۷] ن.ک. امیلی امرایی” ادبیات مهاجرت ادبیات تبعید نیست” (درنگی بر سیر ادبیات مهاجرت)،بانی فیلم، ۱۷آبان۱۳۸۲

[۱۸] ملیحه تیره گل ،” ادبیات فارسی در تبعید، درمهاجرت ،درخانه”(گزارشی کوتاه به ادبیات مادر)، عصر پنج شنبه،۱۳۸۱و۱۳۸۲

[۱۹] حسین نوش آذر،سایت روز آنلاین، ۲۳/۴/۸۸

[۲۰] شاهرخ تندرو صالح،.از غربتی به غربت دیگر-کتابشناخت ادبیات داستانی ایران خارج از کشور(۱۳۵۷-۱۳۷۷)،تهران:مرمر، (۱۳۷۹).ص ۱۸

[۲۱] شاهرخ تندروصالح”جزیره های سرگردان “( گفت و گو با پیمان وهاب زاده پیرامون ادبیات مهاجرت ایران)،شرق، ۳/۲۳/۱۰۸۳

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق ادبیات انقلاب اسلامی و بررسی محتوایی اشعار حمید سبزواری
  • تحقیق ادبیات تطبیقی و دستور زبان فارسی و عربی
  • پیشینه تحقیق بررسی ادبیات و عناصر داستان و مکتب های ادبی
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.