476 views
پیشینه تحقیق ارزش نفت و وابستگی دنیا به آن و تحریم اقتصادی و تحریمهای اعمال شده علیه ایران دارای ۴۲ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱- نفت ۵
۱-۱ ارزش نفت و وابستگی دنیا به آن ۵
-۱-۱۱ ذخایر نفتی اثبات شده ۶
۱-۱-۲ نقش خاورمیانه در تولید نفت ۶
۱-۱-۳ تامین انرژی در ایالات متحده (بزرگترین تحریم کنندهی ایران) ۸
-۱-۳-۱۱ گسترش کاوشهای نفتی ۱۰
۲-۳-۱-۱ منابع تجدیدپذیر ۱۱
۲- تحریم ۱۳
۲-۱ تحریم اقتصادی ۱۴
۲-۱-۱ تحریمهای اقتصادی از جهت هدف، دو نوع هستن ۱۴
۲-۱-۲ ابعاد نظری تحریم ۱۵
۳-۱-۲تفاوت عمدهی تحریمها از سه جنبه است: ۱۶
۲-۱-۴ ابعاد حقوقی تحریم ۱۷
۲-۱-۵ تحریم در چارچوب سازمان جهانی تجارت ۱۸
۲-۱-۶ انواع تحریمهای اقتصادی ۱۹
۲-۱-۶-۱ تحریم یکطرفه ۲۰
۲-۱-۶-۲ تحریم چندجانبه ۲۰
۲-۱-۶-۳ تحریم توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد ۲۰
۲-۱-۷ هزینههای تحریم ۲۲
۲-۱-۸ اثربخشی تحریم ۲۳
۲-۲ تحریمهای اعمال شده علیه ایران ۲۶
۲-۲-۱ تحریمهای سازمان ملل ۲۶
۲-۲-۱-۱ اثرات تحریمهای سازمان ملل ۲۶
۲-۲-۱-۱-۱ اثر بر بخشهای اقتصادی ۲۷
۲-۲-۱-۱-۱-۱ اثر بر بخش صنعت ۲۷
۲-۲-۱-۱-۱-۲ اثر بر بخش کشاورزی ۲۸
۲-۲-۱-۱-۱-۳ اثر بر بخش سیستم مالی ۲۹
۲-۲-۱-۱-۱-۴ اثر بر بخش خدمات ۲۹
۲-۲-۱-۱-۱-۵ بخش بازرگانی ۳۰
۲-۲-۱-۱-۲ اثر بر متغیرهای کلان اقتصادی؛ ۳۰
۲-۲-۱-۱-۲-۱ تورم ۳۱
۲-۲-۱-۱-۲-۲ بیکاری ۳۱
۲-۲-۱-۱-۲-۳ سرمایه گذاری ۳۱
۲-۲-۱-۱-۲-۴ رشد اقتصادی ۳۲
۲-۲-۱-۱-۲-۵ حجم تجاری و تراز بازرگانی ۳۲
۲-۲-۱-۱-۲-۶ نر خ ارز و ذخایر ارزی ۳۲
۲-۲-۱-۱-۳ اثرات کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت؛ ۳۳
۲-۲-۱-۱-۳-۱ اثرات کوتاه مدت ۳۳
۲-۲-۱-۱-۳-۲ اثرات میان مدت ۳۳
۲-۲-۱-۱-۳-۳ اثرات بلند مدت ۳۳
۲-۲-۲ تحریمهای کشورهای مختلف علیه ایران ۳۳
منابع ۳۷
بازار جهانی نفت، بولتن روزانهی امور بین الملل شرکت ملی نفت، شمارهی ۳۳۷۳ تا ۳۸۴۷٫
سعادت، رحمان، ۱۳۹۰، تاثیر تحریم بر صنعت نفت.
سیفیاعلا، مسعود، ۱۳۸۱، سفرههای مشترک انرژی و ضعفهای آزار دهنده، یکم تیرماه.
شکاری، عبدالقیوم، ۱۳۷۹، نظریهی دولت تحصیلدار و انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
ترکاشوند، مهشید، ۱۳۸۱، پروژههای نفت و گاز و قانون حمایت از نیروی داخلی، ۱۶ دی.
حاجی یوسفی، امیرمحمد، زمستان ۱۳۷۷، استقلال نسبی دولت یا جامعهی مدنی در جمهوری اسلامی ایران، مطالعات راهبردی.
خطیب زاده، امیر حسین، ۱۳۹۰، مخازن نفتی مشترک ایران.
بهشتی دهکردی، علی و دیگران، ۱۳۸۵، چشم انداز جهانی نفت و انرژی موسسهی مطالعات بین المللی انرژی.
پایگاه اطلاع رسانی صنعت و معدن و تجارت.
بهمنیقاجار، محمود، ۱۳۸۶، ۶۰ درصد نفت جهان از تنگهی هرمز میگذرد، ۱۴ مرداد.
رنجبر، مقصود، ۱۳۸۴، ایران و دنیای عرب، پژوهشکدهی مطالعات راهبردی.
دانش جعفری، داود، ۱۳۹۱، وابستگی اقتصاد ایران به نفت.
لطفی، حسین، ۱۳۸۵، تحریم نفتی ایران: مخاطرات و پیامدها، ۳ اردیبهشت ماه.
نصیری، قدیر، ۱۳۸۰، نفت و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، تهران، پژوهشکدهی مطالعات راهبردی.
نعمتاللهی، اکبر، ۱۳۸۱، آیندهی نفت، گاز و پتروشیمی در کشور، ۲۴ دی.
اسرافیلی دیزجی، بهروز، ربان، جواد، ۱۳۸۸، زمین شناسی مخازن هیدروکربوری ایران.
آقابخشى، على، افشارىراد مینو، ۱۳۷۴، فرهنگ علوم سیاسى، مرکز مطالعات و مدارک علمى ایران.
طبیبیان، محمد، زمستان ۱۳۷۱، رانت اقتصادی به عنوان یک مانع اقتصادی، برنامه و توسعه.
فکری، مجید، ۱۳۹۰، بررسی میزان ظرفیت و نحوهی برداشت از منابع مشترک نفت و گاز بین ایران و کشورهای همسایه، روزنامهی خراسان، ۱۵ تیرماه.
کاتوزیان، حمیدرضا، ۱۳۹۰، وضعیت بهرهبرداری از میادین مشترک نفت و گاز، ۱۰ اسفند ماه.
کاظمی، ابو القاسم، ۱۳۸۹، آشنایی با روشهای بهبود بازیابی نفت.
اکبریان، رضا، ۱۳۸۳، بررسی وضعیت ژئوپلیتیک ایران در زمینهی اقتصاد نفت و گاز، فصلنامهی پژوهشهای اقتصادی، سال سوم، شمارهی ۳، ۴.
از زمانی که اشتهای انرژی جهان از زغال سنگ به نفت تغییر یافت، میزان مصرف این منبع انرژی معادل ۸۷۵ میلیارد بشکه بوده است و حدود یک هزار ذخیره اثبات شده و محتمل نفتی در جهان وجود دارد که در سالیان آینده بهره برداری می شوند. نفت نخستین بار در سال ۱۸۵۹ میلادی در ایالات متحدهی آمریکا کشف و از آن پس، به عنوان یک منبع تأمین کننده انرژی استفاده شد، اما نقش این منبع که اکنون سهم بزرگی در صنایع جهان دارد، در آن زمان چندان زیاد نبود؛ به طوری که حتی در سالهای آغازین قرن بیستم میلادی نیز، نفت فقط ۴ درصد از کل انرژی مورد نیاز جهان را تامین میکرد، اما با گذشت چند دهه به مهمترین منبع انرژی جهان بدل شد. هم اکنون، نفت ۴۰ درصد از نیاز انرژی جهان را تامین میکند و سوخت مورد نیاز برای ۹۶ درصد از کل فعالیتهای حمل و نقل جهان از این طلای سیاه به دست میآید. از زمان تغییر سوخت غالب صنایع از زغال سنگ به نفت میزان مصرف این منبع انرژی معادل ۸۷۵ میلیارد بشکه بوده است و حدود یک هزار ذخیره اثبات شده و محتمل نفتی در جهان وجود دارد که در سالیان آینده بهرهبرداری می شوند. این در حالی است که انتظار میرود سطح تقاضای انرژی جهان در سال ۲۰۲۰ میلادی، ۶۰ درصد بیشتر از سال گذشته باشد و در این میان، بیشترین میزان نفت مصرفی وارد صنعت حمل و نقل شود. تا سال ۲۰۲۵ میلادی شمار خودروهای موجود در جادههای جهان از مرز یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون دستگاه نیز فراتر میرود که نسبت به سال ۲۰۰۵ میلادی، حدود ۵۰۰ میلیون بیشتر خواهد بود. روشن است که در چنین شرایطی مصرف بنزین که یکی از اصلیترین فرآوردههای نفتی جهان است، دو برابر می شود و سهم زیادی از این بازار را به خود اختصاص خواهد داد. دو کشوری که بیشترین سهم رشد سطح تقاضا و مصرف نفت را در سالیان آینده به خود اختصاص خواهند داد، چین و هند هستند. چین و هند دو کشور پرجمعیت آسیایی هستند که شمار افراد ساکن در آنها معادل یک سوم کل جمعیت این کره خاکی است و با توجه به نرخ بالای رشد اقتصاد و صنعت در آنها میزان مصرف انرژی در این کشورها روز به روز بیشتر می شود. انتظار میرود در دو دههی آینده، مصرف نفت در کشور چین سالانه ۵/۷ درصد افزایش یابد و هند نیز با رشد ۵/۵ درصدی در مصرف نفت رو بهرو باشد. شاید در نگاه اول به نظر برسد که نرخ رشد ۵ یا ۷ درصدی در سطح تقاضای نفت برای کشورهای پرجمعیت و بزرگی مانند چین و هند چندان زیاد نیست، اما زمانی که بدانید بر میزان مصرف نفت در کشورهای صنعتی و پیشرفته سالانه یک درصد افزوده می شود، به علت نگرانی کارشناسان از آیندهی این بازار پی میبرید. از سوی دیگر، با توسعهی اقتصادی دو کشور پهناور آسیایی، نقش آنها در اقتصاد جهان روز به روز پر رنگتر می شود و هرگونه اختلال در سطح مصرف انرژی از سوی آنها روی کارایی صنایع آنان و به دنبال آن، روی اقتصاد داخلی و اقتصاد جهانی اثر منفی میگذارد. افزون بر دو قطب آسیایی، تقاضای نفت در ایالات متحدهی آمریکا نیز روز به روز بیشتر می شود و همین امر، فشار بر تولیدکنندگان را روز به روز افزایش میدهد. با وجود آنکه این منبع انرژی در دورترین نقاط جهان نیز مصرف دارد و هیچ صنعتی در جهان بدون بهره گیری از نفت و فرآوردههای آن نمیتواند به بقای خود ادامه دهد، فقط گوشههایی از این دنیای پهناور طلای سیاه را در خود جای دادهاند.
ذخایر نفتی اثبات شده به آن میزان از نفت گفته میشود که اطلاعات و تحقیقات زمینشناسی وجود آن را تائید میکند و فعالیتهای پژوهشی در آن مناطق میتواند ثمرهی مفید و سودمندی برای اقتصاد جهان داشته باشد. از مجموع ذخایر نفتی اثبات شده که ثروت دنیای آینده محسوب میشوند، ۶۶ درصد در اختیار کشورهای خاور میانه است و در میان این کشورها عربستان سعودی با جای دادن ۲۵ درصد از ذخایر نفتی در خود، در صدر قرار دارد. سهم عراق در ذخایر نفتی جهان ۱۱ درصد، سهم ایران ۸ درصد، سهم امارات متحدهی عربی ۹ درصد و سهم کویت، ۹ درصد از کل ذخایر جهان است.
از سال ۲۰۰۱ میلادی به بعد، کشورهایی به جز کشورهای عضو اوپک اقدام به تکمیل تجهیزات نفتی خود کردند و با آغاز فعالیتهای اکتشافی و استخراجی، خود را در شمار تولیدکنندگان قرار دادند. این زمان با حادثهی یازده سپتامبر در ایالات متحدهی آمریکا و تصمیمگیری این کشور مبنی بر کاهش وابستگی به نفت کشورهای خاورمیانه مطابق بود. در این شرایط، تولید در کشورهای آفریقایی و روسیه افزایش یافت و با توجه به میزان بالای ذخایر کشور روسیه، سرمایهگذاریهای کلانی برای ارتقای سطح تولید این کشور و ورود آن به سازمان کشورهای صادرکنندهی نفت (اوپک) انجام شد، اما به علت سیاستهای خاص اوپک هنوز چنین طرحی پیاده نشده است.
سطح تولید نفت در کشور روسیه روز به روز افزایش یافت، تا این که هم اکنون روسیه دومین صادر کنندهی نفت پس از عربستان سعودی است، اما انتظار این که روسیه به یکی از مهرههای تاثیر گذار در صنعت نفت بدل شود و در شمار کشورهای اوپک در آید، دور از واقعیت به نظر می رسد، زیرا این کشور تنها ۵ درصد کل ذخایر نفتی جهان را دارد و هفتمین کشور جهان از نظر سطح ذخایر موجود در آن محسوب میشود. روشن است با ارتقای سطح تولید این کشور که روند افزایشی آن از سال ۱۹۹۹ میلادی آغاز شد، از میزان نفت موجود در ذخایر این کشور روز به روز کاسته میشود و اگر میزان تولید نفت در روسیه در سطح کنونی باقی بماند، تا پایان سال ۲۰۲۰ میلادی دیگر نفتی در این کشور نیست تا بازار را از چنگ خاورمیانه و غولهای بزرگی مانند عربستان خارج کند.
آفریقا یکی دیگر از مناطقی بود که ایالات متحدهی آمریکا برای کاهش قدرت خاورمیانه به آن تکیه کرد، اما این منطقه نیز شرایطی مشابه روسیه دارد. کل نفت موجود در قارهی آفریقا معادل ۷ درصد از کل ذخایر جهان است که در کشورهای آنگولا، نیجریه و غنا و چاد قرار دارد.
بزرگترین تولید کننده ی نفت در قارهی آفریقا نیجریه است که در نظر دارد تا پایان دهه ی کنونی، سطح تولید خود را به حداکثر برساند و در صورت اجرای این طرح، فقط تا سال ۲۰۲۵ میلادی ذخیره ی نفتی خواهد داشت. در نتیجه، از آنجا که ذخایر موجود در کشورهای غیر خاورمیانه سریعتر از ذخایر موجود در خاور میانه تخلیه میشوند، نسبت ذخیره به تولید در آنها که شاخصی برای طول عمر مفید ذخایر با نسبت سطح تولید به شمار میرود، از کشورهای خاور میانه کمتر است. به عبارت دقیقتر، پژوهشها نشان میدهند که کشورهای غیر اوپکی حداکثر تا ۲۰ سال آینده ذخیره ی نفتی دارند، در حالی که اگر خاورمیانه با سطح تولید کنونی خود ادامه دهد، دست کم ۸۰ سال ذخیره نفتی دارد. بنا بر این، اگر تولید نفت در همین سطح باقی بماند، در کمتر از دو دههی آینده کشورهایی مانند روسیه، مکزیک یا ایالات متحده، نروژ، چین و برزیل که تا چندی پیش با تولیدشان بخشی از نیاز بازار نفت را پاسخ می گفتند، به مصرفکنندهی صرف تبدیل میشوند، در آن هنگام کشورهای خاورمیانه که سهم اعظم ذخایر نفتی جهان را در خود جای دادهاند، دوباره مهرهی اصلی صنعت نفت جهان می شوند و تلاش ایالات متحده برای کاهش وابستگی انرژی به تولیدات خاورمیانه بدون نتیجه باقی میماند.
به گزارش شرکت بریتیش پترولیوم، تا پایان سال ۲۰۲۰ میلادی، خاور میانه کنترل ۸۳ درصد از کل ذخایر نفتی جهان را در دست خواهد داشت، در حالی که اکنون تنها ۷۱ درصد کل ذخایر در اختیار خاورمیانه است. در چنین شرایطی اگر سطح تولید نفت در کشورهای مختلف جهان در سطح کنونی باشد، اروپا تنها ۵ درصد، آسیا و اقیانوسیه یک درصد، آفریقا ۲ درصد آمریکا جنوبی و مرکزی ۸ درصد و آفریقای شمالی یک درصد از کل ذخایر نفتی را در اختیار خواهند داشت.
همین آمار و ارقام به روشنی نشان میدهد که تا زمان مورد بررسی، نقش خاورمیانه در عرصهی صنعت نفت جهان باز هم پر رنگتر می شود و کنترل این منطقه بر جهان افزایش مییابد. در چنین شرایطی، خاورمیانه میتواند سیاستهای خود را به بازارهای جهانی دیکته کند و وابستگی بیش از حد صنایع به تولیدات این بخش از جهان، تمام کشورها را وا میدارد تا از این سیاستها پیروی کنند. از سوی دیگر، کشورهای خاورمیانه با بهرهگیری از درآمد نفتی، زیرساختهای اقتصاد و صنعت خود را اصلاح میکنند و ثبات بیشتری را برای کشورشان به ارمغان میآورند. روشن است ثبات زیرساختهای اقتصادی و صنعتی کشورهای خاورمیانه، این منطقه را نفوذ ناپذیر میکند و قدرت بیشتری به آنها میبخشد.
تأمین با ثبات انرژی همواره یکی از مهمترین دغدغههای دولت ها بوده است. اهمیت این مسئله نه تنها از منظر اقتصاد و توسعه قابل توجه است بلکه با وابستگی متقابل پیچیدهای که در دنیای جهانی شده امروز منافع ملی کشورها را به یکدیگر گره زده، مسئلهی انرژی که نفت و گاز شکل غالب و بی چون و چرای آن را تشکیل می دهد ابعاد سیاسی و امنیتی بسیار مهمی یافته است. از این رو با تبدیل شدن انرژی به عنوان یک اهرم سیاسی در دست دولتهای صادرکننده، دولتها می کوشند تا به هر نحو ممکن از وابستگی بیش از اندازه به وارادت انرژی خودداری کنند.
معمولاً دولت ها در مسیر دستیابی به امنیت انرژی دو مسیر کلی را طی میکنند. اتکا به منابع داخلی و متنوع سازی منابع تأمین انرژی. در واقع دولتها برای اینکه بتوانند استقلال سیاسی خود را در جهان معاصر حفظ کنند نیازمند به کاهش وابستگی به یک منطقه یا کشور و یا یک حامل انرژی خاص دارند. از این رو دولتها سعی می کنند انرژی مورد نیاز خویش را از عرضهکنندگان مختلف به دست بیاورند و هم اینکه تا حد امکان از منابع داخلی خویش نظیر انرژیهای تجدید پذیر مانند انرژی خورشیدی و یا انرژی بادی بهرهبرداری کنند.
در این میان ایالات متحدهی آمریکا اگر چه خود در گذشته از تولیدکنندگان و صادرکنندگان انرژی محسوب میشده است اما با رو به پایان رفتن منابع انرژی در چند دههی اخیر تبدیل به بزرگترین مصرف کنندهی نفت خام جهان شده بود که در نهایت در سالهای اخیر چین گوی سبقت را از این کشور ربود و به عنوان بزرگترین مصرفکنندهی انرژی جهان مطرح شد. با این حال شدت و میزان وابستگی این کشور تا جایی پیش رفت که تحلیلگران از آن به اعتیاد آمریکا به نفت یاد می کنند.
از جنگ جهانی دوم از یازده رکودی که در اقتصاد آمریکا به وجود آمده، ده بار آن ناشی از افزایش قیمت نفت بوده است. اقتصاد آمریکا وابستگی شدیدی به نفت وارداتی دارد. به گونهای که بخش عمدهای از کسری تجاری این کشور ناشی از افزایش قیمت نفت بوده است. در سال ۲۰۱۰ متوسط هزینهی پالایشگاههای آمریکا برای واردات نفت خام ۵۵% بیش از سال ۲۰۰۵ بوده است. به طبع هر چه هزینههای واردات نفت خام بیشتر شود قیمت فرآوردههای نفتی مانند بنزین و … هم بیشتر میشود.
دولت آمریکا سالیانه ۲۷ تا ۱۳۷ میلیارد دلار برای عملیاتهای نظامی به منظور تضمین با ثبات واردات نفت از خلیج فارس هزینه میکند. از سوی دیگر پس از گذشت نزدیک به یک قرن از استحصال نفت در آمریکا، اکتشاف منابع جدید نفتی در خاک این کشور و یا حتی در کانادا نیز دشوار و دشوارتر شده است. به علاوه اینکه اکتشاف منابع غیرمتعارف نفتی مانند میدان تارسند[۱] کانادا خطرات سهمگین زیست محیطی و اقتصادی بر جای میگذارد.
[۱]. Tar Sand
قیر شن، نفت شن و یا نفت فوق سنگین اصطلاحی است که به نوعی شن مخلوط با آب و نفت بسیار سنگین و با گرانروی بسیار بالاتر از نفت معمولی اطلاق میشود. بزرگترین منابع نفت شن جهان در کانادا و ونزوئلا قرار گرفته که ذخایر هر یک از این دو کشور تقریبأ با ذخائر نفت معمولی کل جهان برابری میکند.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر