2,448 views
پیشینه تحقیق بررسی مفردات سوره نبا و نازعات با روایات معصومین (ع) و اقوال لغویان دارای ۱۰۶ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۷
فصل اول سورهی نبأ ۹
۲-۱٫ معرفی اجمالی سورهی نبأ ۱۰
۲-۱-۱٫ محتوای سورهی نبأ ۱۰
۲-۱-۲٫ فضیلت تلاوت سوره نبا ۱۱
الف) روایات ۱۱
ب) اقوال لغویان ۱۴
ج) نتیجهگیری ۱۵
۲-۳٫ معصرات ۱۶
الف) روایات ۱۶
ب) اقوال لغویان ۱۷
ج) نتیجهگیری ۲۰
۲-۴٫ أحقاب ۲۰
الف) روایات ۲۰
ب) اقوال لغویان ۲۲
ج) نتیجهگیری ۲۴
۲-۵٫ مفاز ۲۶
الف) روایات ۲۶
ب) اقوال لغویان ۲۶
ج) نتیجهگیری ۲۸
۲-۶٫ کواعب ۲۹
الف) روایات ۲۹
ب) اقوال لغویان ۲۹
ج) نتیجهگیری ۳۱
۲-۷٫ روح ۳۱
الف) روایات ۳۱
ب) اقوال لغویان ۳۲
ج) نتیجهگیری ۳۶
۲-۸٫ صواب ۳۷
الف) روایات ۳۷
ب) اقوال لغویان ۳۹
ج) نتیجهگیری ۴۰
۲-۹٫ تراب ۴۱
الف) روایات ۴۱
ب) اقوال لغویان ۴۲
ج) نتیجهگیری ۴۴
فصل دوم سورهی نازعات ۴۵
۳-۱٫ معرفی اجمالی سورهی نازعات ۴۶
۳-۱-۱٫ محتواى سورهی نازعات ۴۶
۳-۱-۲٫ فضیلت تلاوت این سوره ۴۷
۳-۲٫ نازعات ۴۷
الف) روایات ۴۷
ب) اقوال لغویان ۴۸
ج) نتیجهگیری ۵۰
۳-۳٫ غرق ۵۱
الف) روایات ۵۱
ب) اقوال لغویان ۵۱
ج) نتیجهگیری ۵۵
۳-۴٫ ناشطات ۵۵
الف) روایات ۵۶
ب) اقوال لغویان ۵۶
ج) نتیجهگیری ۵۹
۳-۵٫ سابحات ۶۰
الف) روایات ۶۰
ب) اقوال لغویان ۶۱
ج) نتیجهگیری ۶۴
۳-۶٫ سابقات ۶۵
الف) روایات ۶۵
ب) اقوال لغویان ۶۵
ج) نتیجهگیری ۶۷
۳-۷٫ مدبرات ۶۸
الف) روایات ۶۸
ب) اقوال لغویان ۶۹
ج) نتیجهگیری ۷۰
۳-۸٫ راجفه ۷۱
الف) روایات ۷۱
ب) اقوال لغویان ۷۲
ج) نتیجهگیری ۷۴
۳-۹٫ رادفه ۷۴
الف) روایات ۷۵
ب) اقوال لغویان ۷۵
ج) نتیجهگیری ۷۷
۳-۱۰٫ حافره ۷۷
الف) روایات ۷۸
ب) اقوال لغویان ۷۸
ج) نتیجهگیری ۸۱
۳-۱۱٫ کره ۸۲
الف) روایات ۸۲
ب) اقوال لغویان ۸۳
ج) نتیجهگیری ۸۴
۳-۱۲٫ خاسره ۸۵
الف) اقوال لغویان ۸۵
ب) نتیجهگیری ۸۶
۳-۱۳٫ ساهره ۸۷
الف) روایات ۸۷
ب) اقوال لغویان ۸۸
ج) نتیجهگیری ۹۱
۳-۱۴٫ دحاها ۹۲
الف) روایات ۹۲
ب) اقوال لغویان ۹۴
ج) نتیجهگیری ۹۶
۳-۱۵٫ طغی ۹۶
الف) روایات ۹۶
ب) اقوال لغویان ۹۶
ج) نتیجهگیری ۹۹
فهرست منابع ۱۰۰
قرآن کریم، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.
نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد. ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن، ج۱و۲و۴، ترجمه غلامرضا خسروی حسینی، دوم، تهران: نشر مرتضوی، دوم، (۱۳۷۴ش).
قرشی، علی اکبر. قاموس قرآن. ج۵، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ششم، (۱۴۱۲ق).
بحرانی، سید هاشم. ترجمه تفسیر روایی البرهان. ج۹، مترجمان رضا ناظمیان، علی گنجینیان و صادق خورشا، تهران: کتاب صبح، اول، (۱۳۸۹ش).
نجفی خمینی، محمد جواد. تفسیر آسان. ج۱۸، تهران: انتشارات اسلامیه، اول، (۱۳۹۸ق)،
ابن بابویه، محمد بن على. ترجمه عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، مترجم محمد تقی نجفی اصفهانی، تهران: انتشارات علمیه اسلامیه، اول، (بی تا).
ـــــــــــــــ ترجمه معانی الأخبار، ج۱، مترجم عبد العلی محمدی شاهرودی، تهران: دار الکتب الإسلامیه، دوم، (۱۳۷۷ش).
افرام بستانی، فؤاد. فرهنگ ابجدی. تهران: انتشارات اسلامی، دوم، (۱۳۷۵ش).
جفری، آرتور. واژههای دخیل در قرآن مجید، مترجم فریدون بدرهای، دوم، (تهران: توس، دوم، (۱۳۸۵ش). مکارم شیرازی، ناصر. تفسیر نمونه. ج۲۶، تهران: دار الکتب الإسلامیه، اول، (۱۳۷۴ش).
شریف لاهیجی، محمد بن علی. تفسیر شریف لاهیجی، ج۴، تحقیق میر جلال الدین حسینى ارموى (محدث)، ( (تهران: دفتر نشر داد، اول، (۱۳۷۳ش).
مصطفوی، حسن. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. ج۱ و۲ و۳ و۴ و۵ و۶ و۷ و۸ و۹ و۱۲، بیروت- قاهره- لندن: دار الکتب العلمیه- مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، سوم (۱۴۳۰ق).
راغب اصفهانی، حسین بن محمد. مفردات ألفاظ قرآن. دمشق: دارالقلم- الدار الشامیه، چاپ اول، (۱۴۱۲ق).
سیوطی، جلال الدین. الدر المنثور فی تفسیر المأثور. ج۶، قم: کتاب خانه آیت الله مرعشی نجفی، (۱۴۰۴ق).
جوهری، اسماعیل بن حماد. الصحاح: تاج اللغه و صحاح العربیه، ج۱و۲و۳و۴و۵و۶، تحقیق و تصحیح احمد عبد الغفور عطار، بیروت: دار العلم للملایین، اول، (۱۳۷۶ق).
بحرانی، سیدهاشم. البرهان فی تفسیر القرآن. ج۵، تحقیق قسم الدراسات الإسلامیه مؤسسه البعثه، قم: مؤسسه البعثه، اول، (۱۳۷۴ش).
کلینی، محمد بن یعقوب. الکافی. ج۸، تحقیق علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دارالکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، (۱۴۰۷ق).
اهمیت کشف معنای واژگان قرآن از آن حیث مهم است که اولین گام برای فهم مراد خدای تعالی از تک تک آیات قرآن است. پرداختن به این مهم از گذشته دور مورد توجه مفسران و لغویان بوده است و در اکثر تفاسیر دیده میشود که بخشی را به واژه شناسی اختصاص دادهاند، اما کمتر دیده شده که مفسران به واژگان قرآن از دیدگاه ائمه معصومین: پرداخته باشند. ائمه معصومین: برای تبیین معنای یک واژه قرآن از شیوههای گوناگون استفاده کردند تا معنای واژه را به مخاطب بشناسانند و در سایه آن، فهم کلام الهی میسر شود.
شناخت واژههای قرآنی تا آنجا دارای اهمیت است که اگر بررسی دقیقی در مورد آن نشود، حتی ممکن است فهمی ناصواب و غیرصحیح در احکام و معارف دینی از قرآن صورت بگیرد، که جمعی دچار چنین انحرافی شده و در مسائل کلامی، سیاسی، اجتماعی و… ، خود و جمعی را از مسیر هدایت دور نمودهاند.
از این رو شناخت واژهها و مفردات قرآنی برای همه دانش پژوهان به ویژه علاقه مندان به تفسیر قرآن، ضروری مینماید. همچنین با توجه به این که معصومین: علم به تأویل داشته و عالمترین افراد در تفسیر قرآن و تبیین مراد الهی هستند بررسی روایات مفردات ایشان ضروری به نظر میرسد، خصوصاً در این پژوهش مقایسه صحّت معنای مفردات از کتابهای لغت نیز مورد نظر است.
شناخت مفردات در فهم بیشتر محتوای قرآن کریم یک اصل انکار ناپذیر است. در نتیجه قرآن پژوهان که خود را نیازمند شناخت مفردات قرآن دیدند در رابطه با مفردات سور قرآن کتب زیادی نگاشتند و همچنین درباره روایات تفسیری نیز به طور مستقل کتاب های زیادی به رشتهی تحریر درآورند. از مهمترین کتب لغوی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
کتاب العین (خلیل بن احمد فراهیدی)
معجم مقاییس اللغه (ابن فارس)
مفردات الفاظ قرآن (حسین بن احمد راغب اصفهانی)
از مهمترین کتب تفاسیر روایی نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تفسیر قمی (علی بن ابراهیم قمی)
البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانی)
تفسیر نور الثقلین ( عبد علی عروسی حویزی)
اصولا اکثریت قریب به اتفاق سورههاى جزء آخر قرآن در” مکه” نازل شده، و بیش از همه چیز روى مساله مبدء و معاد، و بشارت و انذار، که طبیعت سورههاى مکى است تکیه مىکند، غالبا لحنى کوبنده و تکاندهنده و بیدار کننده دارد، آیهها همگى جز در موارد معدودى کوتاه، و مملو از اشارات است، و به همین دلیل تاثیر بسیار عمیقى روى هر فرد آگاه مىگذارد، ناآگاهان را نیز بیدار مىکند، و به کالبدهاى بىروح جان مىدهد، به افراد بىتفاوت احساس و تعهد و مسئولیت مىبخشد، و براى خود عالمى دارد، عالمى پرغوغا و پر از شور و نوا! سوره” نبأ” نیز از این اصل کلى مستثنا نیست، با سؤالى بیدارگر شروع مىشود، و با جملهاى پر از عبرت پایان مىیابد.
محتواى این سوره را مىتوان در چند بخش خلاصه کرد.
سؤالى که در آغاز سوره از حادثه بزرگ (نبا عظیم) یعنى روز قیامت مطرح شده است.
سپس به بیان نمونههایى از مظاهر قدرت خداوند در آسمان و زمین و زندگى انسانها و مواهب آن- به عنوان دلیلى بر امکان معاد و رستاخیز- مىپردازد.
در بخش دیگرى قسمتى از نشانههاى آغاز رستاخیز را بیان مىدارد.
در بخش دیگرى گوشهاى از عذابهاى دردناک طغیانگران را.
به دنبال آن قسمتى از نعمتها و مواهب شوقانگیز بهشتى را شرح مىدهد.
سرانجام با انذار شدیدى از عذاب قریب، و سپس ذکر سرنوشت غمانگیز کافران سوره پایان مىگیرد.
ضمنا نامگذارى این سوره به خاطر تعبیرى است که در آیه دوم آن آمده است، و گاه از آن به عنوان سوره “عم” به تناسب آیه نخستین آن تعبیر مىشود.
در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام آمده است:
کسى که سوره عم یتساءلون را بخواند خداوند از نوشیدنى خنک و گواراى بهشتى در قیامت سیرابش مىکند
و در حدیثى از امام صادق مىخوانیم:
کسى که همه روز سوره عم یتساءلون را ادامه دهد سال تمام نمىشود مگر اینکه خانه خدا را زیارت مىکند!
و نیز در حدیث دیگرى از رسول خدا نقل شده که فرمود:
کسى که آن را بخواند و حفظ کند حساب او در روز قیامت (چنان سریع انجام مىگیرد که) به مقدار خواندن یک نماز خواهد بود.
۲-۲٫ نبأ
(عَمَّ یَتَساءَلُونَ (۱) عَنِ النَّبَإِ الْعَظیمِ (۲))
“آنها از چه چیز از یکدیگر سؤال مىکنند؟! از خبر بزرگ و پراهمیّت”
در این آیات در مورد واژهی نبـأ روایات زیادی آمده است که به دلیل تشابه مضمون، در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
“قال: حدثنی أبی عن الحسین بن خالد عن أبی الحسن الرضا۷ فی قوله «عَمَّ یَتَساءَلُونَ … إلخ» قال قال أمیر المؤمنین۷ ما لله نبأ أعظم منی و ما لله آیه أکبر منی، و قد عرض فضلی على الأمم الماضیه على اختلاف ألسنتها فلم تقر بفضلی”[۲]
علی بن ابراهیم روایت کرده است: پدرم، از حسین بن خالد، از امام رضا۷ دربارهی این آیه نقل کرده است که امیر المومنین۷ میفرماید: برای خداوند خبری عظیمتر از من نیست و نه نشانه ایی بزرگتر از من وجود ندارد، و فضیلتهای من بر امتهای گذشته با وجود زبانهای مختلفشان عرضه شده، ولی آنها اعتراف نکردند.
“حَدَّثَنَا حَمْزَهُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ زَیْدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ: بِقُمَّ فِی رَجَبٍ سَنَهَ تِسْعٍ وَ ثَلَاثِینَ وَ ثَلَاثِمِائَهٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ یَاسِرٍ الْخَادِمِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ۸ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ۹ لِعَلِیٍّ۷ یَا عَلِیُّ أَنْتَ حُجَّهُ اللَّهِ وَ أَنْتَ بَابُ اللَّهِ وَ أَنْتَ الطَّرِیقُ إِلَى اللَّهِ وَ أَنْتَ النَّبَأُ الْعَظِیمُ وَ أَنْتَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ وَ أَنْتَ الْمَثَلُ الْأَعْلَى یَا عَلِیُّ أَنْتَ إِمَامُ الْمُسْلِمِینَ وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ خَیْرُ الْوَصِیِّینَ وَ سَیِّدُ الصِّدِّیقِینَ یَا عَلِیُّ أَنْتَ الْفَارُوقُ الْأَعْظَمُ وَ أَنْتَ الصِّدِّیقُ الْأَکْبَرُ یَا عَلِیُّ أَنْتَ خَلِیفَتِی عَلَى أُمَّتِی وَ أَنْتَ قَاضِی دَیْنِی وَ أَنْتَ مُنْجِزُ عِدَاتِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ الْمَظْلُومُ بَعْدِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ الْمُفَارِقُ بَعْدِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ الْمَحْجُورُ بَعْدِی أُشْهِدُ اللَّهَ تَعَالَى وَ مَنْ حَضَرَ مِنْ أُمَّتِی أَنَّ حِزْبَکَ حِزْبِی وَ حِزْبِی حِزْبُ اللَّهِ وَ أَنَّ حِزْبَ أَعْدَائِکِ حِزْبُ الشَّیْطَانِ.”[۳]
رسول اکرم۹ به امام علی۷ فرمودند: ای علی! تو حجت خدایی و تو در خدایی و تو راه به سوی خدایی و تو خبر بزرگی و تو راه راستی و تو بالاترین نمونهای. ای علی! تو پیشوای مسلمانان و امیر مومنان و بهترین جانشینان و سرور راستگویانی. ای علی! تو فاروق أعظمی و تو بزرگترین راستگویی. ای علی! تو جانشینم بر امتم هستی و تو اداکنندهی دین منی و تو وعده های من را عملی میکنی. ای علی! به تو بعد از من ظلم خواهد شد. ای علی! مردم تو را ترک خواهند کرد. ای علی! بعد از من تو را از حقت منع خواهند کرد. خداوند بزرگ و هرکس از امتم را که حضور دارد را گواه میگیرم که حزب تو، حزب من است و حزب من، حزب خداوند است و حزب دشمنانت، حزب شیطان است.
من طریق المخالفین: ما رواه الحافظ محمد بن مؤمن الشیرازی فی کتابه المستخرج من تفاسیر الاثنى عشر، فی تفسیر قوله تعالى: عَمَّ یَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ یرفعه إلى السدی، قال: أقبل صخر بن حرب حتى جلس إلى رسول الله۹، فقال: یا محمد، هذا الأمر من بعدک لنا أم لمن؟ قال: «یا صخر، الإمره من بعدی لمن هو منی بمنزله هارون من موسى» فأنزل الله: عَمَّ یَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ منهم المصدق بولایته و خلافته، و منهم المکذب بها، ثم قال: کَلَّا و هو رد علیهم سَیَعْلَمُونَ سیعرفون خلافته إذ یسألون عنها فی قبورهم، فلا یبقى یومئذ أحد فی شرق الأرض و لا غربها، و لا فی بر و لا بحر، إلا و منکر و نکیر یسألانه عن ولایه أمیر المؤمنین و خلافته بعد الموت، یقولان للمیت: من ربک؟ و ما دینک؟ و من نبیک؟ و من إمامک؟[۴]
از طریق مخالفان: آن چه حافظ محمد بن مومن شیرازی در کتابش المستخرج من تفاسیر الاثنی عشر نقل کرده است که در تفسیر این آیات: (عَمَّ یَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ)، حدیثی مرفوع را از سدی نقل میکند: صخر بن حرب آمد و نزد رسول۹ نشست، گفت: ای محمد! این امر بعد از تو برای ماست یا از آن کسی دیگر است؟ فرمودند: “ای صخره خلافت بعد از من از آن کسی است که رابطهی او نسبت به من مانند رابطهی هارون نسبت به موسی است” پس خداوند این آیات را نازل کرد: (عَمَّ یَتَساءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ)، برخی ولایت و خلافت او را تأیید کردند و برخی دیگر آن را انکار کردند، سپس گفت: هرگز و آن پاسخی است به آنها خواهند دانست. خلافت او را خواهند دانست زمانی که از آنها در قبرهایشان از آن سوال خواهد شد، در آن روز، هیچ کس در شرق و غرب، و نه در خشکی و نه در دریا، باقی نمیماند مگر نکیر و منکر از او در مورد ولایت و خلافت امام علی۷ سوال خواهند کرد، به مرده میگویند: و پروردگارت کیست؟ و دینت چیست؟ و پیامبرت کیست؟ و امامت کیست؟
در روضهی کافی در خطبهای منسوب به امام علی۷ به نام الوسیله این فراز آمده است: و انى النبأ العظیم[۵].
“نبأ: النبأ، مهموز: الخبر، و إن لفلان نبأ، أی: خبرا .. و الفعل: نبأته و أنبأته و استنبأته، و الجمیع: الأنباء.”[۶]
نبأ: النبأ، با همزه: خبر، و إن لفلان نبأ، یعنی: فلانی خبر دارد .. و فعل آن: نبأته و أنبأته و استنبأته، و جمع آن: الأنباء است.
النَّبأ : الخَبر. و إنّ لفلان نَبأ، أی خبراًو الفِعل: نبّأته، و أَنْبأته، و اسْتَنْبَأْته. و الجَمیع: الأَنْبَاء.[۷]
النَّبَأُ: الخبر، تقول: نبأ و أنبأ و نبّأ، أی أخبر.[۸]
النون و الباء و الهمزه قیاسه الإتیان من مکان الى مکان. یقال للّذى ینبأ من أرض الى أرض نابئ. و سیل نابئ: أتى من بلد الى بلد. و رجل نابئ مثله … و من هذا القیاس النبأ: الخبر. لأنّه یأتى من مکان الى مکان. و المنبئ: المخبر. و أنبأته و نبّأته.”[۹]
نبأ قیاسش آمدن از جایی به جایی است. گفته میشود به آنچه از زمینی به زمین دیگر میرود نابئ. و سیل نابئ: از کشوری به کشور دیگر آمد. و مرد نابئ مانند آن است… و از این قیاس، نبأ خبر است. زیرا از جایی به جای دیگر میرود. و المنبئ: خبر دهنده. و أنبأته و نبّأته.
“النَّبَأُ: خبر ذو فائده عظیمه یحصل به علم أو غَلَبَه ظنّ، و لا یقال للخبر فی الأصل نَبَأٌ حتى یتضمّن هذه الأشیاء الثّلاثه، و حقّ الخبر الذی یقال فیه نَبَأٌ أن یتعرّى عن الکذب، کالتّواتر، و خبر اللّه تعالى، و خبر النبیّ علیه الصلاه و السلام، و لتضمُّن النَّبَإِ معنى الخبر یقال: أَنْبَأْتُهُ بکذا کقولک: أخبرته بکذا، و لتضمّنه معنى العلم قیل: أَنْبَأْتُهُ کذا، کقولک: أعلمته کذا.”[۱۰]
النَّبَأُ: خبری که دارای فایدهی بزرگ است که با آن علم یا غلبهی گمان حاصل میشود، و در اصل به خبر، نبأ نمیگویند تا اینکه این سه چیز را داشته باشد، و خبری که در مورد آن نبأ گفته میشود شایسته آن است که عاری از دروغ باشد، مانند تواتر، و خبر خداوند بلند مرتبه، و خبر پیامبر۹، وچون نبأ معنای خبر را دربر دارد گفته میشود: أَنْبَأْتُهُ بکذا مانند گفتهی تو که به او خبر دادم، و چون معنای علم را دربر دارد گفته میشود: أَنْبَأْتُهُ کذا، مانند گفتهی تو که او را آگاه ساختم.
[۱] برگرفته از: ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، اول، (تهران: دار الکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴ش)، ج۲۶، ص۳-۴٫
[۲] علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، (تحقیق: سید طیب موسوى جزایرى)، چهارم، (قم: دار الکتاب، ۱۳۶۷)، ج ۲، ص ۴۰۱٫
[۳] محمد بن على بن بابویه شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا۷،) مصحح مهدى لاجوردى(، اول، )تهران: نشر جهان، ۱۳۷۸ ق(، ج ۲، ص ۶٫
[۴] سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، (تحقیق قسم الدراسات الاسلامیه موسسه البعثه- قم) اول، (تهران: بنیاد بعثت، ۱۴۱۶ ق)، ج ۵، ص ۵۶۶٫
[۵] محمد بن یعقوب کلینى، الکافی، (تحقیق و تصحیح على اکبر غفاری و محمد آخوندى) چهارم، (تهران: دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق)، ج ۸، ص۳۰٫
[۶] خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، دوم، (قم: نشر هجرت، ۱۴۰۹ق)، ج۸، ص۳۸۲٫
۲ أبی منصور محمد بن احمد ازهری، معجم تهذیب اللغه، اول، (بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق)، ج ۱۵، ص ۳۵۰٫
[۸] اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغه و صحاح العربیه، (تحقیق و تصحیح احمد عبد الغفور عطار) اول، (بیروت: دار العلم للملایین، ۱۳۷۶ق)،
ج۱، ص۵۹٫
[۹] احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، (تحقیق و تصحیح عبدالسلام محمد هارون) اول، (قم: مکتب الاعلام الاسلامی،۱۴۰۴ق)، ج۵، ص۳۸۵٫
[۱۰] حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، اول، (بیروت: دار القلم، ۱۴۱۲ق)، ص ۷۸۸٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر