1,212 views
پیشینه تحقیق تاریخچه هوش هیجانی و الگو های آن و رضایت شغلی و تعهد سازمانی و پیامد های آن دارای ۳۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱ مقدمه ۴
۲-۲ هیجان ۴
۲-۲-۱ تعریف هیجان ۴
۲-۲-۲ علت هیجان ۴
۲-۲-۳ فواید هیجانات ۵
۲-۲-۴ تاریخچه هوش هیجانی ۶
۲-۲-۵ الگوهای هوش هیجانی ۷
۲-۲-۵-۱ الگوی هوش هیجانی سالووی و مایر ۷
۲-۲-۵-۲ الگوی هوش هیجانی گلمن ۹
۲-۲-۵-۳ الگوی مختلط هوش هیجانی بار- آن ۱۱
۲-۳ رضایت شغلی ۲۰
۲-۳-۲ پیامدهای رضایت شغلی ۲۵
۲-۴ تعهد سازمانی ۲۷
۲-۴-۱ پیش آیندهای تعهد سازمانی ۲۸
۱-۴-۱-۱ پیش آیندهای فردی: ۲۹
۲-۴-۱-۲ پیشآیندهای سازمانی تعهد سازمانی ۳۰
۲-۴-۲ پیامدهای تعهد سازمانی ۳۲
۲-۵ پیشینه تحقیق ۳۲
۲-۶ نتیجهگیری ۳۴
منابع و ماخذ ۳۶
سبحانی صراطی، سجاد (۱۳۸۶). بررسی روابط ساده و چندگانه بین هوش هیجانی و مهارتهای اجتماعی مدیران شرکت جهاد نصر اصفهان و نگرشهای شغلی زیردستان آنان. پایاننامه کارشناسیارشد روانشناسی سازمانی و صنعتی. دانشگاه شهید چمران اهواز.
رابینز، استیفن(۱۳۷۴)، مدیریت رفتار سازمانی، علی پارسائیان و سید محمد اعرابی، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، چاپ اول.
رضائیان، علی؛ بائیجی، محمدجواد(۱۳۸۸)، اثرات هیجانپذیری و شخصیت بر رضایت شغلی،چشمانداز مدیریت، شماره سیوسه.
شموشکی، جواد (۱۳۸۵)، بررسی رابطه ویژگیهای اعتماد به علامت تجاری با وفاداری به علامت تجاری در بین مصرفکنندگان محصولات پاککننده. پایاننامه کارشناسیارشد مدیریت بازرگانی. دانشگاه شهید چمران اهواز.
صادقیفر، جعفر(۱۳۸۶)، ارزش فردی و تعهد سازمانی، شیراز: نوید شیراز، چاپ اول.
طراویان، مینا(۱۳۸۵)، ابعاد تعهد سازمانی دبیران مدارس متوسطه شهر اصفهان، دانش و پژوهش در علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان، شماره دهم و یازدهم.
ادیبراد، نسرین؛ حسینکاظمی، محمدمهدی (۱۳۸۴)، هوشهیجانی و مدیریت مؤثر در نیروهایانتظامی، همایش بررسی نقش روانشناسی، مشاوره و مددکاری اجتماعی در تأمین و توسعه امنیت روانی- اجتماعی.
باقری، مسلم؛ تولایی، روحاله(۱۳۸۹)، بررسی تأثیر تعهد سازمانی بر عملکرد سازمانها، دو ماهنامه توسعه انسانی پلیس، سال هفتم، شماره سی.
حسنزاده، رمضان؛ ساداتیکیادهی، سیدمرتضی(۱۳۸۸)، هوشهیجانی( مدیریت احساس، عاطفه و هیجان)، تهران: نشر روان، چاپ اول.
حسینیان، شهامت؛ مجیدی، عبدالله؛ حبیبی، صفر(۱۳۸۶)، عوامل درون سازمانی موثر بر ارتقای تعهدسازمانی کارکنان کلانتری تهران بزرگ، فصلنامه دانش انتظامی، سال نهم، شماره دوم.
دلگشایی، بهرام؛ توفیقی،شهرام؛ کرمانی، بهناز(۱۳۸۷)، رابطهی جوسازمانی و تعهدسازمانی کارکنان و مدیران بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی همدان، افق دانش، دوره چهاردهم، شماره چهارم.
دولتآبادیفراهانی، رضا (۱۳۷۸)، بررسی ارتباط بین تعهدسازمانی وعملکرد شغلی کارکنان سازمانهای دولتی، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی.
غفوری، محمدرضا؛ سفادرانی، رنو؛ گلپرور، محسن(۱۳۸۸)، بررسی رابطه مولفههای عدالت سازمانی با
تعهد سازمانی در کارکنان شهرداری اصفهان، مطالعات روانشناختی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا، دوره پنجم، شماره چهارم.
در این مقاله در ابتدا بحث هیجان، هوش هیجانی و متغیرهای مرتبط با آنرا مورد بررسی قرار داده، و سپس به بررسی و معرفی رضایت شغلی، تعهدسازمانی پرداخته خواهد شد.
نمیتوان هیجانها را بهصورت یک بعدی مورد بررسی قرار داد. هیجانها دارای ابعاد چندی هستند. در هیجان جنبههای ذهنی، زیستی، هدفمندی و اجتماعی قابل تشخیص هستند.
جنبهی زیستی هیجان به فعالیت سیستمهای خودمختار و هورمونی بدن مربوط میشود. این سیستمها
کنشهای زیستی را در جهت انطباق سازگارانه با محیط و تنظیم هیجانات فعال میکنند.
آنچه به هیجان احساس میدهد، بعد ذهنی هیجان است، تجربهای ذهنی که معنا و اهمیت شخصی دارد. شادی یا خشمی که من تجربه میکنم با شادی و خشمی که شما تجربه میکنید از نظر شدت و کیفیت متفاوت است و این در سطح ذهنی من و شما اتفاق میافتد.
هیجانها با اهدافی که دنبال میکنند برای ما کارکردهایی دارند. با استفاده از هیجانها امکان بقای زیستی و اجتماعی ما فراهم میشود.
نهایتاٌ ما از طریق ژستها، آواهای خاص و علیالخصوص تظاهرات چهرهای، تجربههای شخصی خودمان را به سایرین منتقل میسازیم.
تعریف کردن هیجان خیلی پیچیدهتر از تعریف “مجموع اجزای آن” است. هیجان نوعی ساختار روانشناختی است که این چهار جنبه تجربه را در یک الگوی همزمان، هماهنگ میکند. هیجان همان چیزی است که عناصر احساس، انگیختگی، هدفمندی و بیانگری را در واکنشی منسجم به رویداد فراخوان، تنظیم میکند. (سیدمحمدی، ۱۳۸۹، صص۳۱۷-۳۱۶).
یکی از سوالهای اساسی در بررسی هیجان این است که چه چیزی موجب هیجان میشود؟
آگاهی از اینکه چه چیزی موجب هیجان میشود بر یک مجادله اساسی استوار است: زیست شناسی در برابر شناخت. در واقع، این مجادله میپرسد آیا هیجانها عمدتاٌ پدیدههای زیستی هستند یا شناختی؟ کسانی که نقش عوامل شناختی را پررنگتر میبینند معتقدند که افراد ابتدا بهصورت شخصی معنا و اهمیت یک رویداد را از لحاظ شناختی مورد ارزیابی قرار میدهند و سپس بهصورت هیجانی پاسخ میدهند. آیا این رویداد به سلامتی من ربط دارد؟ آیا اصلاٌ مهم است؟ سودمند است؟ زیانبخش است؟ کسانیکه نقش عوامل زیست شناسی را مهمتر میدانند میگویند واکنشهای هیجانی لزوماٌ محصول ارزیابیهای شناختی نیستند بلکه رویدادهای خاصی مثل جلوههای صورتی خودانگیخته میتواند هیجان را فعال سازند. از این منظر رویدادهای هیجانی گرچه میتوانند بدون رویداد شناختی پیشین روی دهند ولی رخداد آنها بدون پیشآیندی زیستی محال است.
باک[۲](۱۹۸۴)،معتقد است که انسانها دارای دو سیستم همزمان هستند که هیجان را فعال و تنظیم میکند. یکی از این سیستمها، سیستمی فطری، خودانگیخته و فیزیولوژیکی است که به صورت غیرارادی نسبت به محرکهای هیجانی از خود واکنش نشان میدهد و سیستم دوم سیستمی است شناختی که بر اساس تجربه فرد وارد عمل میشود و با تعبیری از موقعیت اجتماعی از خود واکنش نشان میدهد و این دو سیستم هیجان مکمل هم هستند( نه رقیب هم) و برای فعال کردن و تنظیم کردن تجربه هیجان، با هم کار میکنند (سید محمدی، ۱۳۸۹، ص۳۲۳).
مطالعه در مورد فواید هیجان، با داروین و در کتابش تحت عنوان جلوه هیجانات در انسانها و حیوانات آغاز شد. داروین معتقد بود که هیجانها وظیفهی ایجاد سازگاری با محیط را بر عهده دارند. یعنی هیجانات همانند بسیاری دیگر از ویژگیهای جسمانی به انسان کمک میکنند تا با محیط خود سازگار شود.
هیجانها وظایف دیگری هم برعهده دارند:
وظیفه کنار آمدن: هیجانها بیدلیل روی نمیدهند. از دیدگاه کارکردی، هیجانها به این علت تکامل یافتهاند که به انسانها کمک کنند تا با مسایل اساسی زندگی برخورد کنند.
هیجانها حداقل هشت وظیفه مجزا دارند: محافظت، نابودی، تولیدمثل، اتحاد، پیوندجویی، طرد، کاوش، و جهتگیری. در رابطه با محافظت، ترس بدن را برای پسکشیدن و گریز، نیرومند و هدایت میکند. خشم برای نابودکردن جنبهای از محیط( مثل دشمن، مانع، قیدو بند)، بدن را برای تحقیق آماده میسازد. انسانها برای هر تکلیف عمدهی زندگی، واکنش هیجانی متناسب و سازگارانهای را پرورش دادهاند. بنابراین، وظیفه هیجان، آماده کردن ما برای پاسخ خودکار، بسیار سریع، و از لحاظ تاریخی موفقیتآمیز به تکالیف اساسی زندگی است(سیدمحمدی، ۱۳۸۹، ص۳۳۵).
وظایف اجتماعی: هیجانها علاوه بر وظایف کنار آمدن، وظایف اجتماعی هم دارند. هیجانها :
احساسات ما را به دیگران منتقل میکنند.
بر نحوهای که دیگران با ما تعامل می کنند، تأثیر میگذارند.
به تعامل اجتماعی کمک میکنند.
روابط را ایجاد، حفظ، و قطع میکنند.
آنچه میتوان گفت این است که اغلب هیجانها هنگام رویاروییهای غیرشخصی با محیط ایجاد نمیشوند بلکه هنگام تعامل اجتماعی ایجاد میشوند. اگر به رویدادهایی بیاندیشید که موجب بروز واکنش هیجانی در شما شدهاند، بلافاصله درمییابید که اکثر هیجانهای شما در پاسخ به رویاروییهای میانفردی بوده است.
علم به قدرت و نفوذ عواطف در حیات ذهنی انسان پیبرده است و در حال کشف و تبیین جایگاه عواطف و هیجانها، در فعالیتها، رفتارها، حرکات و سکنات انسانی است. در حوزهی مطالعات هوش، سیر مطالعات ازهوش منطقی که بر پایه شناخت استوار است به سمت هوش هیجانی حرکت کرده است. هوش هیجانی مفهومی است که سعی در تشریح و تفسیر هیجانها و عواطف در توانمندیهای انسانی دارد.
مایر و همکارانش(۲۰۰۰)، تاریخچه مطالعات روانشناختی در حوزه رابطه بین هوش و هیجان را از سال۱۹۰۰ به بعد به پنج دوره زمانی تقسیم کردهاند:
۱- از ۱۹۰۰ تا ۱۹۶۹ که طی آن مطالعه روانشناختی مفاهیم هوش و هیجان تقریباٌ به صورت مجزا از هم صورت میپذیرفت.
۲- سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۹ که در این دوره روانشناسان بیشتر بر نحوهی تأثیر هیجانات و تفکر بر یکدیگر تأکید داشتند.
۳- از ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۳ که زمان ظهور سازه هوشهیجانی به عنوان سر فصل مطالعات بهشمار میآید.
۴– از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۷ که دورهی عمومیت یافتن هوش هیجانی بود.
۵- و بالاخره از سال ۱۹۹۸ تاکنون که تحقیقات روشنساز در این زمینه همچنان ادامه دارد.
امروزه بسیاری از محققان بر این عقیدهاند که هیجانها به جای تداخل با سایر ظرفیتهای شناختی، آنها را افزایش میدهند. این اجماع کلی با ظهور دیدگاههای نوین در مورد رابطهی بین هیجان و شناخت و از طریق معرفی مفهوم هوش هیجانی( سالووی و مایر، ۱۹۹۰؛ گلمن، ۱۹۹۵؛ بار- آن، ۱۹۹۷) حاصل شده است. ( سبحانیصراطی، ۱۳۸۶، ص۶۱).
ثرندایک از جمله روانشناسانی است که نقش بسیار موثری در معرفی هوشبهر در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ داشت و بر این اعتقاد بود که هوشاجتماعی، توانایی درک دیگران و عمل کردن به شیوهای عاقلانه در ارتباطهای اجتماعی که جنبهای از هوش هیجانی است، بهخودیخود بخشی از هوشبهر را تشکیل میدهد. به نظر ثرندایک[۳](۱۹۲۰)، هوش اجتماعی توانایی درک دیگران و برقراری روابط بسنده با آنهاست.
در اواسط دهه ۱۹۸۰، پژوهشهای استرنبرگ(۱۹۸۵)، در مورد همبستههای موفقیت، نتیجهگیریهای ثرندایک(۱۹۲۰)، را تایید کرد. نتایج پژوهشهای وی نشان داد که هوش اجتماعی، مولفهای اساسی است که مردم را قادر میسازد تا در زندگی واقعی خود به خوبی عمل کنند.
چارچوب هوش هیجانی، تعریف رسمی آن و پیشنهاد در مورد اندازهگیری آن برای اولین بار در مقالههایی که در سال ۱۹۹۰ به چاپ رسیده است ظاهر گردید( مایر و همکاران، ۱۹۹۰؛ سالووی و مایر، ۱۹۹۰). مایر و سالووی(۱۹۹۷)، تلاش کردند تا راهی علمی برای اندازهگیری تفاوتهای بین توانایی افراد در حوزهی هیجانات تدوین کنند. آنان پیبردند که برخی افراد در چیزهایی نظیر شناسایی احساسات دیگران و حل مشکلاتی که به موضوعات هیجانی مربوط می شود از سایرین بهترند.
مایر و سالووی (۱۹۹۰)، در این مقالات هوش هیجانی را بهعنوان توانایی درک احساسات در خود و دیگران و همچنین استفاده از این احساسات بهعنوان راهنماهای اطلاعاتی برای تفکر و عمل معرفی نمودند(سالووی و مایر، ۱۹۹۰، صص ۲۱۱-۱۸۵).
شخصی که با بیشترین عمومیت به اصطلاح هوش هیجانی مربوط شده است عملاٌ یک نویسنده نیویورکی به نام دانیل گلمن(۱۹۹۵) است. اوایل سال ۱۹۹۵ وی ظاهرٌا قصد نوشتن کتابی در مورد سواد هیجانی را داشت. برای نوشتن آن کتاب وی برای مشاهده اینکه مدارس چه برنامههایی برای توسعه سواد هیجانی دارند،ازآنها دیدن میکرد. وی همچنین مطالعات بسیاری در مورد هیجانات بهطورکلی داشت. در مطالعاتش وی به کار مایر و سالووی رسید. اینطور بهنظر میرسد که در همان زمان گلمن(۱۹۹۵)، تصمیم به تغییر عنوان کتابی که در راه بود گرفت و نام آن را به هوش هیجانی تغییر داد.
بار- آن(۱۹۹۷)، برای اولین بار واژه بهرهی هیجانی را برای دسته خاصی از تواناییها بهکار برد و آزمونی را در این مورد ساخت. وی با مطرح کردن عقاید خود در بهرهی هیجانی از جنبهای دیگر بدان پرداخته است و آن را شامل قابلیتها و مهارتهایی میداند که بر روی توانایی فرد برای مقابله موثر با تقاضاهای محیطی و فشارهای آن اثرگذار میباشد. مطرح شدن موضوع بهرهی هیجانی بهطورکلی به این نتیجهگیری منجر شد که میزان هوش افراد نمیتواند در دراز مدت و کل زندگی ضامن موفقیت آنها باشد، بلکه ویژگیهای دیگر انسانی، به منظور برقرار کردن ارتباطات متناسب، لازم است که تحت عنوان هوش هیجانی شناخته میشود.( سبحانیصراطی، ۱۳۸۶، ص۶۲).
سالووی و مایر(۱۹۹۰)، برای اولین بار اصطلاح هوشهیجانی را وضع کردند و از آن زمان تاکنون تحقیق بر روی اهمیت این سازه را ادامه دادند. آنها هوش هیجانی را بهصورت شکلی از هوش که شامل توانایی رسیدگی به احساسات و هیجانات خود و دیگران، توانایی تمیز بین آنها و توانایی استفاده از این اطلاعات برای هدایت تفکر و عمل خود میشود، تعریف کردهاند.
بعدها این نویسندگان تعریف خود را از هوشهیجانی مورد تجدیدنظر قرار دادهاند که در حال حاضر بهطور گستردهای مورد پذیرش قرار گرفته است. بنابراین هوشهیجانی بهصورت زیر تعریف میشود:
توانایی ادراک هیجان، توانایی یکپارچه کردن هیجانات به منظور تسهیل فکر، توانایی فهم هیجانات و توانایی تنظیم هیجانات به منظور توسعه رشد شخصی.
الگوی هوشهیجانی مایر و سالووی پیشنهاد میکند که هوشهیجانی از دو حوزه تشکیل شده است: تجربی
(توانایی ادراک و پاسخ اطلاعات هیجانی بدون لزوم فهم آن)، و راهبردی (توانایی فهم و مدیریت هیجانات بدون نیاز به ادراک احساسات یا تجربه کامل آنها). بهعلاوه هر حوزه به دو شاخه تقسیم میشود. شاخه نخست، ادراک هیجانی، عبارتاست از توانایی خودآگاه بودن از هیجانات و ابراز صحیح هیجانات و نیازهای هیجانی برای دیگران. شاخه دوم، جذب هیجانی، عبارتاست از توانایی تمیز میان هیجانات متفاوتی است که یک نفر احساس میکند، و شناسایی هیجاناتی که در حال اثرگذاری بر فرایندهای فکر هستند.
سومین شاخه، فهمهیجانی، عبارتاست از توانایی فهم هیجانات پیچیده( نظیر احساس دو هیجان در آن واحد) و توانایی بازشناسی انتقال از یکی به دیگری. نهایتاٌ چهارمین شاخه، مدیریتهیجانی، عبارتاست از توانایی ایجاد ارتباط با یک هیجان یا قطع آن ارتباط بسته به فایدهاش در موقعیتی معین.
اولین شاخهی هوش هیجانی با قابلیت ملاحظه و بیان احساسات شروع میشود. هوشهیجانی بدون
قابلیتهایی که در این شاخه وجود دارند غیرممکن است. احساس هیجانی شامل ثبت، توجه و معنیسازی پیامهای هیجانی میباشد، به آن صورتی که در حالات صورت، صدا، یا محصولات هنری و فرهنگی بیان گردیدهاند. شخصی که حالت ترس را در صورت دیگری میبیند، خیلی بیشتر در مورد هیجان و افکار آن شخص میفهمد تا کسی که این علائم را دردسترس ندارد و یا به آن توجهی ننموده است.
شاخه دوم هوش هیجانی در مورد سهولت در فعالیتهای شناختی میباشد. تسهیل هیجانی تفکر، متمرکز بر این موضوع است که هیجانها چگونه بر روی سیستم شناختی انسان اثر مینمایند و چگونه میتوانند بهصورتی شایسته در خدمت فرایندهایی نظیر حل مسأله، استدلال، تصمیمگیری و کارهای خلاقانه بهکار روند.
شاخه سوم شامل درک هیجان میباشد. هیجانها یک دسته نمادهای غنی را تشکیل میدهند که به طرز پیچیدهای بههم مرتبط میباشند. مهمترین قابلیتی که در این سطح انسان بدان دست مییابد عبارتاست از توانایی نامگذاری هیجانها بهوسیله لغات، بهطوریکه بتوان بین این لغات تمیز قائل شد. کسی که بتواند هیجانها را درک کند، معنی آن را بفهمد و بداند که چگونه آنها در طی زمان و در اثر رشد پیشرفتهتر میگردند، از ظرفیت درک جنبههای مهم طبیعت انسان و روابط بینفردی برخوردار میباشد.
انتظار جامعه و مردم برای کنترل و تنظیم هیجانها و فشارهای اجتماعی که پشت این قضیه وجود دارد موجب شده است تا بسیاری از افراد، هوش هیجانی را از طریق شاخهی چهارم آن، تنظیم هیجانی، بشناسند و حتی گاهی اوقات هوش هیجانی را معادل تنظیم هیجانی میدانند. مردم امیدوارند که با استفاده از هوش هیجانی بتوانند از دست هیجانهای مزاحم خود خلاص شوند و یا از نفوذ آنها در روابط انسانی جلوگیری به عمل آورند و امید به کنترل بیشتر آنها دارند. گرچه این موضوع یک نتیجهی طبیعی تنظیم هیجانی میباشد، اما سطح مطلوب کنترل و تنظیم هیجانها در تعادل آنهاست و نه حذف کامل برخی از آنها. کوشش برای کوچکسازی یا از بین بردن کامل هیجانها میتواند هوش هیجانی را سرکوب نماید. در تنظیم هیجانات افراد دیگر نیز احتمال کمی وجود دارد که ما از سرکوب هیجانی استفاده کنیم، بلکه بیشتر سعی در استفاده و بهکارگیری آنها داریم. افراد از روشهای مختلفی برای تنظیم خلق یا هیجان خود استفاده میکنند.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر