412 views
پیشینه تحقیق تعدد شرایع الهی و دیدگاه عالمان درباره نسخ یا وحدت شرایع دارای ۵۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول: ۱
اصطلاحات و مفاهیم ۱
۱-۱- دین ۲
۱-۲- شریعت ۵
۱-۳- ملت ۸
۱-۴- منهاج ۱۰
فصل دوم: ۱۱
تعدد شرایع الهی و دیدگاههای عالمان در اینباره ۱۱
بخش اول: ۱۲
تعداد شرایع الهی ۱۲
۲ـ۱ـ۱ـ شریعت حضرت نوح ۱۸
۲ـ۱ـ۲ـ شریعت ابراهیم ۲۲
۲ـ۱ـ۳ـ شریعت حضرت موسی ۲۶
۲ـ۱ـ۴ـ شریعت حضرت عیسی ۳۰
۲ـ۱ـ۵ـ شریعت حضرت محمد ۳۳
بخش دوم: ۴۰
اقوال عالمان درباره نسخ یا وحدت شرایع ۴۰
منابع و مأخذ ۵۳
فارسی: ۵۳
عربی: ۵۵
قرآن کریم.
نهج البلاغه.
سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج۲، چاپ دوم، تهران، انتشارات شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ۱۳۶۶٫
حریری، محمد یوسف، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، چاپ اول، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۸٫
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ۲، ۶، ۱۴، ۴، ۱۷، ۲۶، چاپ اول، تهران، ناشر دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴٫
شعرانی، ابوالحسن، نثر طوبی یا دایره المعارف لغات قرآن مجید، ج۲، تهران، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۵۲٫
دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، ج۸، چاپ دوم، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۷٫
قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۶، چاپ هفتم، تهران، ناشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵٫
کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، اصول کافی، ج۳، صادق حسن زاده، چاپ اول، قم، صلوات، ۱۳۸۳٫
صدوق، علل الشرایع، ج۱، سید محمد جواد ذهنی، چاپ اول، قم، انتشارات مومنین، ۱۳۸۰٫
بهرامپور، ابوالفضل، تفسیر یکجلدی مبین، انتشارات آوای قرآن، قم، چاپ سوم، ۱۳۹۰٫
ابراهیم زاده، عبدالله و علیرضا علی نوری، ادیان الهی و فرق اسلامی، چاپ پنجم، بیجا، اداره آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، ۱۳۸۵٫
تهرانی، علی، شیعه در پیشگاه قرآن و اهل بیت، چاپ اول، تهران، کتابخانه مسجد حضرت ولیعصر، بیتا.
مطهری، مرتضی، اسلام و مقتضیات زمان، ج۱، چاپ اول، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۷۰٫
ــــــــــــــ ، مجموعه آثار، چاپ چهارم، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۶٫
ــــــــــــــ ، وحی و نبوت ۳، تهران، انتشارات صدرا،بیتا.
کمرهای، محمد باقر، آداب و سنن، ترجمه جلد ۱۶ بحارالانوار، چاپ اول، تهران، الاسلامیه، ۱۳۶۵٫
جمعی از محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم، فرهنگ موضوعی تفاسیر، ج۳، چاپ اول، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۸۲٫
دین از جهت لغت و اصطلاح
شریعت
ملت
منهاج
اصول دین
فروع دین
از آن جایی که در هر بحثی ابتدا باید به روشن کردن مفاهیم و اصطلاحات آن موضوع پرداخت تا چارچوب بحث برای خوانندگان بهتر مشخص شود. از این رو ما در این پروژه هم، فصل اول را اختصاص به مفاهیم و اصطلاحات دادیم تا با ارائهی معنای لغوی و اصطلاحی از این مفاهیم که عبارتند از: دین، شریعت، ملت، منهاج، اصول و فروع، تصویری بهتر از موضوع خود در برابر دیدگان خوانندگان بگشاییم.
دین در لغت به معنای جزا، حساب، طاعت، رسم و قانون و نیز به معنای شریعت و آیین است. کتب لغوی مختلف، هر کدام دین را در معانی گوناگونی معنی کردهاند. از جمله :راغب اصفهانی در تعریف لغوی دین آورده است: «و الدین یقال للطاعه و الجزاء و استعیر للشریعه، قیل :یعنی الطاعه، فان ذلک لا یکون فی الحقیقه الا بالاخلاص و الاخلاص لا یتاتی فیه الاکراه و قیل :ان ذلک مختص باهل الکتاب الباذلین للجزیه» دین به طاعت و جزاءگفته میشود و برای شریعت هم به صورت استعاره آورده میشود، البته برخی گفتهاند: دین طاعت گفته شده زیرا طاعت تنها با اخلاص موجود میباشد و این اخلاص هم با اجبار و اکراه در طاعت آورده نمیشود و نیز گفتهاند: که دین مختص به اهل کتابی است که جزیه میپردازند.[۱]
اما در کتاب العین، دین چنین تعریف شده است: «الدین الجزا، کقولک: دان الله العباد یدینهم یوم القیامه ای یجزیهم وهو دیان العباد. و الدین: الطاعه و دانوا الفلان ای اطاعوا. و الدین: العاده» دین به معنای جزا است. هم چون این سخن که خداوند بندگان را روز قیامت جزا میدهد و او جزا دهنده بندگان است. همچنین دین به معنای طاعت است مثل اطاعت کردند از فلانی، و دین به معنای رسم و عادت است.[۲]
در واقع دین، تصدیق به قلب و انقیاد به جوارح و پایبند بودن به اصول وحی میباشد. این کلمه مکرر در قرآن آمده است و در معانی گوناگونی که ذکر شد در آیات مختلف به کار رفته است.[۳] مثلا در آیه ۴ سوره فاتحه الکتاب {مالِکِ یَوْمِ الدِّین} مراد از یوم دین را در این آیه روز قیامت دانستهاند. زیرا دین در این آیه به معنای حساب و جزا است.[۴] یا در آیه ۱۹ سوره آل عمران {إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام} مراد از دین طاعت و فرمانبرداری است. چرا که اصلش از پاداش است و دین نیز به همین معناست، زیرا پاداش است که باید ادا نمود. در واقع دین در این آیه به معنای خود فرمانبرداری و تسلیم شدن در مقابل برنامه معین و مقررات مخصوص است.[۵]
اما واژه دین درآیه ۷۶ سوره یوسف
{کَذلِکَ کِدْنا لِیُوسُفَ ما کانَ لِیَأْخُذَ أَخاهُ فی دینِ الْمَلِک}
«این گونه به یوسف شیوه آموختیم. [چرا که] او در آیین پادشاه نمىتوانست برادرش را بازداشت کند.»
به معنای رسم و قانون است. در واقع ترجمه آیه بدین شرح است:آری یوسف طبق قانون پادشاهی مصر نمیتوانست برادر خود را بازداشت نماید، مگر این که خدا بخواهد و خواست و مشیت خدا این بود که چنین تدبیر و چارهجویی را به یوسف وحی کرد. درباره این قسمت آیه قتاده میگوید: در قانون پادشاه مصر این حکم نبود که سارق را نزد خود نگه دارند. در واقع او دین را به معنای قانون میگیرد. البته اقوال دیگری درباره {فی دینِ الْمَلِک} ذکر شده از جمله، در سلطنت و قدرت شاه یا در رسم و عادت او.[۶]
اما دین در اصطلاح به مجموعه معتقدات و آداب و احکام و اورادی گفته میشود که از طرف ذاتی فوق طبیعت به وسیله یک پیامبر برای مردم بیان میگردد و مفاهیم و مسائلی چون خدا، روح، زندگی، مرگ و غیبت، بهشت و جهنم، اخلاق و اجتماع در قلمرو آن قرار دارد.[۷] البته برخی دین را به چیزی که معبود به واسطه آن اطاعت میشود، معنا کردهاند. برخی نیز دین را وصفی میدانند الهی که صاحبان خرد را با اختیار خود به سوی رستگاری در این دنیا و حسن عاقبت در آخرت میکشاند و بدین معنا شامل عقاید و اعمال نیز میگردد.[۸]
اما یکی از جاهایی که واژه دین به معنای آیین و شریعت است و از آن معنای اصطلاحی دین برداشت میشود. آیه ۳۳ از سوره مبارکه توبه است:
{هُوَ الَّذی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ}
«او کسى است که پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد.»
معنای آیه این است که خدا آن کسی است که رسول خود، محمد| را با هدایت و با دینی فرستاد که با فطرت و حقیقت آفرینش منطبق است تا آن را بر سایر ادیان غلبه دهد. هر چند مشرکان نخواهند و ناراحت شوند. به عبارت دیگر منظور از {دین الحق} همین آیینی است که اصولش حق و فروعش نیز حق و بالاخره تاریخ و مدارک و اسناد و نتیجه و برداشت آن نیز حق است.[۹]
شریعت از ماده شرع گرفته شده و در لغت به معنای راه راست، راه روشن و آشکار و راه ورود حیوانات به آب است. در کتاب لسان العرب شریعت را همانند شرعه میداند و این چنین معنا میکند: «الشرعه بالکسر الدین و الشرع و الشریعه مثله، مأخوذ من الشریعه و هو مورد الناس للاستسقاء سمیت بذلک لوضوحها و ظهورها و جمعها شرایع» شرع و شریعت مثل شرعه است و آن محل ورود مردم برای سیراب شدن نامیده شده، به خاطر آن که برای واضح شدن و آشکار شدن به کار میرود و جمع آن شرایع میباشد.[۱۰]
اما در کتاب العین شریعت این چنین تعریف شده است: «موضع علی شاطئ البحر او فی البحر یهیأ للشرب الدواب و الجمع الشرایع» شریعه جایی است بر ساحل دریا که آماده میشود برای نوشیدن حیوانات و جمع آن شرایع است.[۱۱]
در مورد معنای اصطلاحی شریعت توضیحات مختلفی بیان شده، از آن جمله: شریعت خاص فقه و احکام است و دین خاص اصول و اخلاق و بسیاری هر یک را بر دیگری اطلاق کردهاند. به عبارت دیگر، شرع در اصطلاح صحیح همان فقه و احکام است، که باید تعبدا از پیغمبر و امام گرفت و انسان خود در آن تصرف نکند.[۱۲] برخی دیگر میگویند: شریعت که جمع آن شرائع میباشد آن چیزی است که خداوند از امر دین برای بندگان تشریع نموده است و آنها را به نماز، روزه و حج و مانند آن امر کرده است. [۱۳]
بعضی شریعت را همان شرعه میدانند. یعنی راهی که انسان را به آب که وسیلهی زندگی است میرساند و این که دین را شریعت میگویند از آن نظر است که به حقایق و تعلیماتی منتهی میگردد که مایهی پاکیزگی و طهارت و حیات انسانی است. در واقع منظور از شریعت، اموری است که به وسیلهی آنها خداوند پرستیده میشود. از بررسی مجموع تعریفهای ذکر شده و آیات قرآن میتوان فهمید، که شریعت با دین تفاوتهایی دارد از آن جمله این که دین عام است و به آنچه بر همه پیامبران الهی نازل شده اطلاق میگردد ولی شریعت خاص است و تنها بر آنچه بر یک پیامبر یا برای یک امت تشریع شده گفته میشود. همچنان که اگر آیات ۱۹ و ۸۵ آلعمران را با آیات ۴۸ مائده و ۱۸ جاثیه مقایسه کنیم، اعم بودن دین مشخص خواهد شد که دین شامل شریعتهای تمام انبیاء است ولی شریعتها اختصاص به برخی پیامبران دارد و برای هر پیامبر به طور جداگانه مطرح شده است. زیرا در هر دو آیهی ۱۹ و ۸۵ آلعمران که واژهی دین بکار رفته است مطلق دین مدنظر است. به عنوان نمونه در آیهی ۱۹ آلعمران میفرماید:
{إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام}
«دین پسندیده نزد خداوند اسلام است.»
یعنی از میان همهی ادیان، اسلام دین پسندیده است. اما در دو آیهی دیگر که شریعت بکار رفته این شریعت نسبت به هر آئینی جداست. مثلا در آیهی ۱۸ جاثیه
{لِکُلٍّ جَعَلْنا مِنْکُمْ شِرْعَهً وَ مِنْهاجا}
«براى هر یک از شما [امّتها] شریعت و راه روشنى قرار دادهایم.»
که خطاب به سه امت یهود، نصاری و مسلمان است. خداوند میفرماید: ما برای هر یک از یهودیان، مسیحیان و مسلمانان شریعت و راه و رسمی قرار دادهایم.
علاوه بر این از آیهی ۱۳ سورهی مبارکهی شوری که میفرماید:
{شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى وَ عیسى أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا}
«از [احکامِ] دین، آنچه را که به نوح در باره آن سفارش کرد، براى شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحى کردیم و آنچه را که درباره آن به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش نمودیم که: دین را برپا دارید و در آن تفرقهاندازى مکنید.»
به دست میآید، که دین شامل ادیان همهی انبیاء است و اسلام به وسیلهی {أَوْحَیْنا إِلَیْک} شریعت خاصی گردیده و در عین حال شامل همهی آنهاست.[۱۴]
علاوه بر این فرق دیگری نیز بین شریعت و دین هست و آن این که، کلمه دین را میتوان هم به یک نفر نسبت داد و هم به جماعتی، حال هر فرد و جماعتی که میخواهد باشد ولی کلمه شریعت را نمیشود به یک نفر نسبت داد مگر آن که، یک نفر آورندهی آن شریعت باشد.[۱۵]
ملت از ریشه «ملل» و در لغت به معنی املا کردن، ملول گردیدن، آیین و طریقت میباشد. در معنای لغوی ملت آمده است: «المله: الشریعه و الدین کملت الاسلام و النصرانیه و الیهودیه و قیل: هی معظم الدین و جمله مایجئ به الرسل و فی تنزیل العزیز: «حتی تتبع ملتهم» قال ابو اسحاق المله فی اللغه سنتهم و طریقهم.» ملت همان شریعت و آیین است. همچون ملت اسلام، ملت نصرانی، یا ملت یهودی و گفته شده ملت بزرگتر از دین است و همه آنچه که پیامبران آوردهاند را شامل میشود و با توجه به این آیه شریفه {حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُم} ابو اسحاق گفته: ملت در لغت به معنای سنت و روش و طریقت است.[۱۶]
راغب اصفهانی علاوه بر معنای دین و آیین که برای ملت آورده است، معانی دیگری هم میآورد از آن جمله:
«اصل المله من امللت الکتاب، قال «فلیکتب ولیملل الذی علیه الحق…»[۱۷] «و تقال المله اعتبارا بالشئ الذی شرعه الله و قیل مللت الشئ امله: اعرضت عنه ای ضجرت» اصل ملت از امللت الکتاب به معنای کتاب را املا کردن گرفته شده، که سخن خداوند تعالی هم شاهد بر آن است. «پس باید بنویسد و آن کس که حق بر عهده اوست باید املاء کند» علاوه بر این ملت را اعتبارا به چیزی که خداوند بنا نهاده معنا کردهاند و در جایی دیگر (مللت الشئ) را به معنای دوری کردن و منضجر بودن بیان کردهاند.
اما در اصطلاح گفته شده:
«المله کالدین، و هو اسم لما شرع الله تعالی لعباده علی لسان الانبیاء لیتوصلوا به الی جوار الله» ملت مانند دین است و آن نام شریعتی است که خداوند متعال بر زبان انبیاء برای مردم فرستاده است، تا مردم به وسیله این شریعت به قرب پروردگار نائل شوند.[۱۸]
در مورد اصل این کلمه هم میتوان گفت: اصل این کلمه از امللت الکتاب است و در اصطلاح به معنی راه و روش و طریقهای است که از طرف یک رهبر الهی بر مردم عرضه شده است. و دین را بدان جهت ملت گویند که از جانب خداوند املاء شده است. اما دین با ملت تفاوتی هم دارد، دین به خدا و پیامبر و فرد اضافه میشود مثل دین خدا، دین محمد|، دین زید. ولی ملت فقط به پیامبر یا گروه و جمعیتی اضافه میشود چنان که در قرآن به هر دو مورد اضافه شده است. مثلا میفرماید:
{مِلَّهَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین}[۱۹]
یعنی طریقه ابراهیم که راست و مستقیم بوده است. و نیز میفرماید:
{إِنِّی تَرَکْتُ مِلَّهَ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَهِ هُمْ کافِرُون}[۲۰]
«من آیین قومى را که به خدا اعتقاد ندارند و منکر آخرتند رها کردهام.»[۲۱]
[۱]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ اول، دمشق بیروت، ناشر دار العلم الدار الشامیه، ۱۴۱۲ق، ص۳۲۳٫
[۲]. خلیل بن احمد فراهیدی، العین، چاپ دوم، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۷۳٫
[۳]. سید جعفر سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، چاپ دوم، تهران، انتشارات شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، ۱۳۶۶، ج۲، ص۸۷۴٫
[۴]. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق، ج۱،ص۲۲٫
[۵]. فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، چاپ سوم، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲، ج۲، ص۷۱۸٫
[۶]. همان، ج۴، ص۱۵۱٫
[۷]. محمد یوسف حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، چاپ اول، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۸، ص۱۲۷٫
[۸]. علیاکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، چاپ دوم، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، ۱۳۷۷، ج۸، ص۱۱۴۱۷٫
[۹]. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، چاپ اول، تهران، ناشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴، ج۷، ص۳۷۰٫
[۱۰]. محمد بن مکرم ابن منظور، لسان العرب، چاپ سوم، بیروت، ناشر دار صادر، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۱۷۶٫
[۱۱]. خلیل بن احمد فراهیدی، پیشین، ج۱، ص۲۵۳٫
[۱۲]. میرزا ابوالحسن شعرانی، نثر طوبی یا دایره المعارف لغات قرآن مجید، تهران، انتشارات کتاب فروشی اسلامیه، ۱۳۵۲، ج۲، ص۴٫
[۱۳]. خلیل بن احمد فراهیدی، پیشین، ج۱، ص۲۵۳؛ سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۳، چاپ هفتم، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵، صص ۱۵ تا ۱۸؛ ابن منظور، پیشین، ج۸، ص۱۷۶٫
[۱۴]. فضل بن حسن طبرسی، پیشین، ج۹، ص۳۸ و ناصر مکارم شیرازی، پیشین، ج۴، ص۴۰۲٫
[۱۵]. سید محمد حسین طباطبایی، پیشین، ج۵، ص ۳۵۰٫
[۱۶]. محمد بن مکرم ابن منظور، پیشین، ج۱۱، ص۶۳۱٫
[۱۷]. سوره بقره، آیه ۲۸۲٫
[۱۸]. حسین بن محمد راغب اصفهانی، پیشین، ص۴۵۰٫
[۱۹]. سوره بقره، آیه ۱۲۳٫
[۲۰]. سوره یوسف، آیه ۳۷٫
[۲۱]. سید علی اکبر قرشی، پیشین، ج۶، صص ۲۸۹ و ۲۹۰؛ جعفر سبحانی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج۱، چاپ اول، قم: اتشارات توحید، ۱۳۷۱: ص۲۷٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر