تحقیق تقسیم بندی انواع اراضی و انفال و جایگاه آن در حقوق موضوعه ایران

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق تقسیم بندی انواع اراضی و انفال و جایگاه آن در حقوق موضوعه ایران دارای ۳۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

مبحث اول: تقسیم بندی انواع اراضی    ۵
گفتار اول: تعریف زمین    ۵
گفتار دوم: تقسیم بندی اراضی از دیدگاه فقهی    ۶
بنداول: اراضی انفال    ۶
بند دوم: اراضی موات    ۷
بند سوم: اراضی بایر    ۷
بند چهارم: اراضی دایر    ۸
بند پنجم : اراضی فئی    ۸
بند ششم : اراضی مفتوح العنوه    ۸
بند هفتم : اراضی طوع و صلح    ۹
بند هشتم : اراضی خراجی    ۹
بند نهم : اراضی مباح    ۹
بند دهم: اراضی اوقافی، اثلاث باقیه و احباس دائم    ۱۰
گفتارسوم: تقسیم بندی اراضی از جهت نوع بهره برداری    ۱۲
بند اول:اراضی متروکه    ۱۲
بند دوم: اراضی عمومی    ۱۳
بند سوم: اراضی دولتی    ۱۳
بند چهارم: اراضی جنگلی ( جنگل تکامل نیافته)    ۱۴
الف) جنگل    ۱۵
ب) مرتع    ۱۵
ج) بیشه    ۱۶
بند پنجم: اراضی ساحلی    ۱۶
الف) اراضی مجاور ساحلی    ۱۶
ب) اراضی مستحدثه    ۱۷
گفتار چهارم : سایر اراضی عرفی    ۱۷
بند اول: باغ    ۱۷
بند دوم: اراضی بیابانی    ۱۸
بند سوم: اراضی موات حریم ده    ۱۸
بند چهارم: اراضی آیش (زمین کشتخوان)    ۱۸
بند پنجم: اراضی مفروزی    ۱۸
بند ششم: اراضی مشاعی    ۱۹
بند هفتم: اراضی دیم کار    ۱۹
بند هشتم: اراضی کشت موقت    ۱۹
مبحث دوم: انفال و جایگاه آن در حقوق موضوعه ایران    ۱۹
گفتار اول: مفهوم انفال و مصادیق آن    ۱۹
بند اول: انفال در قرآن    ۱۹
بند دوم: تعریف فقهی انفال    ۲۰
بند سوم: تعریف حقوقی انفال    ۲۲
الف: تعریف انفال در ترمینولوژی حقوق    ۲۲
ب) تعریف انفال در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۵۸    ۲۲
بند چهارم: مصادیق انفال    ۲۲
الف: فیء    ۲۳
ب: زمین‌های موات    ۲۳
ج:  آبادی‌هایی که صاحب ندارند    ۲۴
د: وسط دره‌ها، قله‌ها و جنگل‌ها    ۲۴
ه: صفایا و قطایع    ۲۴
و: غنیمتی که مجاهدان بدون اذن امام به دست آوردند    ۲۵
ز: ارث کسی که وارث ندارد    ۲۵
ح: معادن    ۲۵
ت: دریاها و بیابان‌های لم یزرع    ۲۵
بند پنجم: انفال از منظر اهل سنت    ۲۶
گفتار دوم: نسبت انفال با اموال عمومی    ۲۷
بند اول: خصوصیات اموال عمومی    ۲۷
بنددوم: وجوه افتراق وتشابه اموال عمومی با انفال    ۲۸
بند سوم: نتیجه بررسی وجوه افتراق و تشابه اموال عمومی با انفال    ۲۹
گفتار سوم: مصرف انفال در دولت اسلامی    ۳۰
بند اول: اصل نقش حاکمیتی دولت در انفال    ۳۰
بند دوم: اصل مصلحت عمومی    ۳۱
بند سوم: اصل آبادانی و عدم تعطیلی منابع انفال    ۳۱
بند چهارم: اصل توانایی افراد در واگذاری و بهره برداری از منابع انفال    ۳۲
بند پنجم: اصل عدم اتکای هزینه های مصرفی به انفال    ۳۲
منابع    ۳۴

منابع

امام خمینی، سید روح الله، ۱۴۰۳ هـ ق، تحریر الوسیله، تهران:منشور مکتبه الاعتماد، چاپ چهارم.

-جعفری لنگرودی، محمدجعفر،۱۳۷۸،ترمینولوژی حقوق،تهران:نشر گنج دانش،چاپ پنجم.

اصفهانی، سید حسن،، ۱۳۸۵،وسیله النجاه ،جلد دوم، تهران: انتشارات رضویه، چاپ پنجم.

سالاری، مصطفی،۱۳۹۱، تحصیل و تملک اراضی توسط دولت، تهران: نشر دادگستر، چاپ اول.

محقق حلی،۱۴۰۳ هـ ق،شرایع الاسلام، قم:دار النشر، چاپ سوم.

شمس احمد،۱۳۸۹،نظام حقوقی اراضی ملی شده،تهران:نشر دادگستر،چاپ چهارم.

-شهید ثانی،۱۳۸۰،تحریر الروضه فی شرح العمه، « فقه استدلالی »، ترجمه سید مهدی دادمرزی، قم، نشرموسسه فرهنگی طه، چاپ هشتم.

-صانعی،مهدی،۱۳۷۹،انفال و آثار آن در اسلام،قم:نشر دفتر تبلیغات اسلامی،چاپ اول.

-طباطبائی مدرسی،حسین،۱۳۶۲،زمین در فقه اسلامی،جلد دوم،تهران:دفتر فرهنگ نشر اسلامی، چاپ اول.

بخشی، لطفعلی،۱۳۸۹،آشنایی با مالیه عمومی،تهران:نشر اقتصاد فردا،چاپ اول.

بروجردی عبده، محمد،۱۳۸۴، اصول قضایی حقوقی، جلد دوم، تهران:معاونت آموزش قوه قضاییه، چاپ اول.

 مبحث اول: تقسیم بندی انواع اراضی

نظر به اهمیت امر کارشناسی در پرونده های قضایی مربوط به زمین و تخصصی بودن این امر و همچنین نیاز محاکم قضایی به کارشناسان این رشته (کارشناسان امور زمین و کارشناسان رسمی امور ثبتی ) که به عنوان بازوان دادگاه ها برای تشخیص حق عمل می کنند، دانستنِ تعریف و شناخت هر یک از اراضی در پرونده های ارجاعی مفید، مؤثر و از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و شناخت نادرست از هر یک از انواع زمین باعث ورود خسارت غیرقابل جبران به مالکان آن ها خواهد شد. از آنجا که مقوله زمین بعد از اجرای اصلاحات ارضی و انقلاب اسلامی دچار تغییر و تحول گردیده و از نظر حقوقی تقسیماتی در آن صورت گرفته در این مقاله سعی شده است ضمن ارائه تعریفی از زمین (اراضی)، انواع آن ها تبیین، تعریف و تفکیک شود  و آن گاه مباحث تقسیم اراضی از جهت فقهی ، نوع بهره برداری و سایراراضی عرفی مورد  بررسی قرار خواهد گرفت.

اراضی از دیدگاه های مختلف به انواع متنوعی تقسیم شده اند که هر یک از این تقسیمات دارای کارکرد و کاربرد متفاوتی هستند که در این پژوهش به علت تاثیر تقسیمات فقهی اراضی بر قوانین و مقررات ما و همچنین مراجع حل اختلاف، اراضی را به سه دسته کلی اراضی موات بایر و دایر تقسیم نمود. و همچنین از لحاظ حقوقی نیز انواع این اراضی تبیین گردیده است.

گفتار اول: تعریف زمین

اراضی جمع ارض و در لغت به معنای زمین، مورد استفاده قرار می گیرد ( اعم از اینکه مالک داشته باشد یا مالکیت خاصی برای آن متصور نباشد). در این ارتباط ، اصطلاح اراضی با واژه عرصه معنای نزدیکی دارد. با این تفاوت که عرصه به زمینی اطلاق می گردد که مملوک ( دارای مالک معین ) باشد و معمولا در مقابل اعیانی به کار برده می شود. بنابراین متوجه خواهیم شد که رابطه ی بین این دو واژه، عموم و خصوص مطلق است. به همین جهت اعتقاد بر این است که واژه اراضی، مفهوم عام تری از عرصه دارد. زیرا اراضی بلاصاحب، موات و در حکم مواتی وجود دارند که نوعا اراضی محسوب می گردند حال آن که به کارگیری واژه عرصه برای آن ها در عالم حقوق، زیبنده نخواهد بود.

گفتار دوم: تقسیم بندی اراضی از دیدگاه فقهی

بنداول: اراضی انفال

گرچه وفق گفته ی اکثریت قریب به اتفاق مفسرین، شأن نزول آیه ی شریفه ی ( یسئلونک عن الانفال، قل الانفال لله و الرسول، فاتقوا الله و اصلحوا ذات بینکم و اطیعوا الله و رسوله ان کنتم مؤمنین) در خصوص تقسیم غنایم جنگی، غزوه بدر است لیکن در شریعت اسلامی، به کلیه ثروت های عمومی انفال گفته می شود و این ثروت محدود به غنایم جنگی نمی گردد. ( موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان،ج.۹،ص.۹)

بر این پایه می توان به کلیه زمین های موات، جنگل ها، سر کوه ها، ته دره ها، رودخانه ها، زمین های خراب و بایر که مالک مشخص نداشته باشد، انفال گفت. بنا به نظر بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه ( بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، قرآن و حقوق،ص.۳۸۸) زمین ها و هم چنین غنایمی که در اثر جنگ به دست آید، جزو انفال محسوب می گردد. نام هر نوع اراضی متعلق به کفار که آباد بوده و در جنگ به دست مسلمین می افتد، مفتوح العنوه است و اگر خمس آن اخراج گردد، نام آن زمین، خراج خواهد بود. این زمین ها به عموم ملت اسلام تعلق دارد و جزو انفال (ثروت عمومی) محسوب می گردد.

بنابراین اراضی انفال، مفهوم عامی است که دربرگیرنده ی مالکیت دولت اسلامی بر آنچه که خود دارا است و هم چنین مالکیت بر آنچه که در اثر پیکار به دست می آورد.

صاحب ترمینولوژی حقوقی ( حعفری لنگرودی، ترمینولوژی حقوق،ص.۹۵) در بحث انفال، آن را مشتمل بر زمین موات، اراضی غیرمواتی که از طرف اجانب (بدون اعمال زور) به حکومت اسلامی اعطا می شود، یا در اثر جنگ بدون اذن امام (ع) به چنگ مسلمانان بیافتد، اراضی بلاصاحب، زمین هایی که صاحبان آن ها به دلیل ارضی و سماوی از آن دست کشیده باشند، اراضی خالصه رؤسای ممالک خارجی مغلوب در جنگ با حکومت اسلامی، اراضی متوفای بلاوارث، سواحل رودخانه ها و دریاها که از آب خارج شوند، می داند.

بند دوم: اراضی موات

در تعریف فقها از زمین موات دو نوع تعریف به چشم می خورد. برخی از فقها به تعریف کلی اراضی موات اکتفا نموده و برخی دیگر زمین موات را به اصلی و عارضی تقسیم نموده اند. به نظر شهید اول، « زمین موات زمینی است که از آن استفاده نمی شود، به جهت بیکار ماندن آن یا به سبب نیزار شدن آن یا بریده شدن « قطع شدن» آب از آن یا فرو گرفتن آب و مستولی شدن بر آن » محقق حلی نیز پس از تقسیم زمین به آباد و غیر آباد، زمین موات را زمینی می دانند که « …. به دلایلی از جمله معطل و بیکار ماندن یا قطع و بریده شدن آب از آن یا به دلیل چیرگی آب بر آن یا به واسطه نیزار یا به واسطه نیزار و بیشه بودن و یا عواملی دیگر که مانع انتفاع و بهره برداری از زمین محسوب می شوند، مورد استفاده قرار نمی گیرد…».(محقق حلی، ۱۴۰: ۷۰۳)

امام خمینی “ره” در تعریف زمین موات اصلی آورده اند: «زمینی که در اصل موات بوده و هیچ سابقه ملکیت و احیاء ندارد، هر چند که احراز اینکه فلان زمین از قرن ها قبل تا کنون کشف نشده اکثرا و شاید در تمام مشکل و بلکه می توان گفت ناممکن است و از جمله اینگونه زمین ها زمینی است که اطلاع و عملی درباره سابقه آن در دست نباشد»(امام خمینی،۱۴۰۳ه ق: ۱۷۷) البته قانون مدنی در ذیل ماده ۲۷ اراضی موات را « زمین هایی که معطل افتاده و آبادی  و کشت و زرع در آن ها نباشد» تعریف نموده که عبارت معطل افتاده می تواند شامل زمینی که سابقه احیاء و کشت و زرع داشته و بعدا معطل افتاده نیز بشود، البته به نظر می رسد این تعریف، اراضی بایر را هم شامل شود.

بند سوم: اراضی بایر

زمین بایر یا موات بالعارض زمینی است که آباد بوده و سپس خراب و ویران گردیده و آن بر دو قسم است:

۱- سابقا بدون تلاش انسان آباد شده و سپس ویران و خراب گردیده؛

۲- سابقا با تلاش و کوشش انسان آباد شده و اکنون خراب و ویران شده است.

آیت الله اصفهانی در تعریف زمین موات عارضی آورده اند: زمینی است که علیرغم برخورداری از سابقه عمران و آبادی، دچار خرابی و ویرانی شده، مانند زمین های بی نام و نشانی که امروزه تنها نشانه هایی از رفت و آمد و آثار رودخانه ها، قصاب و اماکن ویرانی که نشانگر آبادانی و عمرانی گذشته آن زمین ها هستند به جای مانده است.(اصفهانی ، ۱۳۸۵ ه ق: ۲۰۶) امام خمینی نیز زمین موات را چنین تعریف کرده اند؛ زمینی که موات به عارض است، یعنی زمانی آباد بود و کشت می شد. بعدا دچار مواتی و خرابی شده، مانند زمین های اقوام منقرض شده که آثار شهر و مرز و خرابه های خانه هادر آن به جای مانده است.(امام خمینی، ۱۴۰۳ ه ق:۱۷۷)

50,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.