پیشینه تحقیق جامعه شناسی ادبیات و رمان و نظریه های آن دارای ۴۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱- مقدمه ۴
۲-۱-۱ بخش اول: قلمرو جامعه شناسی ادبیات ۵
۲-۱-۱-۱ سنت پوزیتیویستی تجربه گرایی ۶
۲-۱-۱-۲ سنت انتقادی دیالکتیکی ۷
۲-۱-۲ بخش دوم: جامعهشناسی ادبیات ۸
۲-۱-۲-۱ جامعهشناسی آفرینش ادبی ۸
۱ـ دیدگاه سنتی: تحلیل محتوای ادبی ۹
۲- دیدگاه دیالکتیکی: تحلیل ساختار ادبی ۱۰
۲-۱-۲-۲ جامعهشناسی تولید و نشر آثار ادبی ۱۲
۲-۱-۲-۳ جامعهشناسی خواندن ۱۲
۲-۱-۳ بخش سوم: جامعه شناسی رمان ۱۳
۲-۱-۳-۱ تحلیل جامعهشناختی پیدایش رمان ۱۸
۲-۱-۳-۲ نظریه های جامعهشناسی رمان ۲۱
۲-۲- نظریه ها ۲۸
۲-۲-۱ خوانش خواننده محور ۲۹
۲-۲-۲ نظریه هوش داستانی ۳۳
۲-۳- سوابق و پیشینه پژوهش ۳۵
۲-۳-۱ تحقیقات داخلی ۳۶
۲-۳-۲ تحقیقات خارجی ۳۹
فهرست منابع ۴۰
۱-عزیززاده، گیتی (۱۳۸۸)، جامعه شناسی ادبیات، تهران: روشنگران
۲-پوینده، محمدجعفر (۱۳۹۰)، درآمدی بر جامعه شناسی ادبیات، تهران: نقش جهان مهر
۳-ریتزر، جورج (۱۳۸۸)، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، مترجم، محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی
۴-لوکاچ، جرج (۱۳۸۸)، جامعه شناسی رمان، مترجم محمدجعفر پوینده، تهران: نشر ماهی
۵-لوونتال، لئو (۱۳۹۰)، رویکرد انتقادی در جامعه شناسی ادبیات داستانی، مترجم محمدرضل شادرو، تهران: نشر نی
۶-اسکارپیت، روبر (۱۳۹۰)، جامعه شناسی ادبیات، مترجم مرتضی کتبی، تهران: سمت
۷-خجسته، فرامرز (۱۳۸۶)، تحلیل جامعه شناختی رمان فارسی، رساله دکتری، زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه شهید بهشتی
۸-هاشمی.م؛ شمس اسماعیلی.س؛ ۱۳۸۸٫ بررسی سازوکارهای هوش داستانی در نثر روایی آوینی. فصلنامه تخصصی نقد ادبی. ۸ : ۱۹۲- ۱۶۲
۹- هاشمی.م؛ شمسایی.س؛ ۱۳۸۹٫ تحلیل روایت شناختی ویژگی های سبک تاریخ نگاری بیهقی در چارچوب نظریه هوش داستانی. مجله مطالعات زبان و ترجمه. ۱ : ۶۸- ۳۹
۱۰-هینیک، ناتالی (۱۳۹۱)، جامعه شناسی هنر، مترجم عبدالحسین نیک گهر، تهران: نشر آگه
۱۱-بودن، ریمون (۱۳۸۵)، فراسوا بوریکو، فرهنگ جامعه شناسی انتقادی، ترجمه عبدالحسین نیک گهر، تهران: فرهنگ معاصر
۱۲-میرفخرایی.ت؛ ۱۳۸۴٫ رمان های عامه پسند ایرانی: سازگاری زن. مطالعات فرهنگی و ارتباطات. ۴: ۱۲۱-۱۹۹
۱۳- جوادی یگانه.م؛ ارحامی.آ (۱۳۸۸). مخاطب شناسی رمان های عاشقانه، پایانه نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
۱۴-وحیدا، فریدون (۱۳۸۸)، جامعه شناسی در ادبیات فارسی، تهران: سمت
۱۵-حسنی، سیدحمیدرضا (۱۳۸۹)، عوامل فهم متن، تهران: هرمس
۱۶-آریان پور، امیرحسین (۱۳۸۸)، جامعه شناسی هنر، تهران: گستره
۱۷-خسروی.ش؛ عابدسعیدی.ژ؛ ۱۳۸۹؛ گروه متمرکز، روشی در گردآوری اطلاعات. مجله دانشکده پرستاری ومامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران. ۶۸: ۳۰-۱۹
۱۸-استوری، جان (۱۳۸۳)، داستان های عامه پسند عاشقانه، مترجم حسین پاینده، ارغنون، ۲۵: ۱- ۴۳
رشتههای مختلف جامعهشناسی محصول تاملات جامعهشناسانهی انسان قرن بیستم در حوزهی فرهنگ است که هر کدام از آنها به صورت یک نظام علمی با موضوع، هدف و روشهای خاص و در پرتو نظریه پردازیهای اندیشمندان آن شناخته شدهاند و مجموعهی آنها نظام علمی گسترده تری به نام جامعهشناسی فرهنگ را تشکیل میدهد.
جامعهشناسی ادبیات که یکی از نوترین های علوم میان رشتهای است، در میان حوزه های مختلف علوم اجتماعی به عنوان یکی از جوان ترین ها به شمار می آید و با دامنهای گسترده، یکی از پیچیدهترین و لذت بخشترین رشتههای علوم انسانی با خصیصهای ویژه میباشد.
ریشه های جامعه شناسی ادبیات را باید در فلسفه به ویژه فلسفه کلاسیک آلمان جست. چرا که بسیاری از اصول و مبانی این رشته با توجه به عقاید فلسفی کانت، هگل، مارکس و شیلر شکل گرفته است. این میان رشته ای در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت و در قرن بیستم با اندیشه ها و آثار فیلسوف مجارستانی به نام جرج لوکاچ به نقطه عطف خود رسید. علاوه بر لوکاچ متفکرانی چون اریش کوهلر، لوسین گلدمن و میخائیل باختین هریک به نوبه خود در شکل گیری و شکوفایی این رشته سهم بسزایی داشته اند.
جامعه شناسی ادبیات به عنوان یک دانش میان رشته ای از یک طرف نقطه اوج علوم ادبیات است که به زبانشناسی و فلسفه مرتبط می شود و از طرفی دیگر با علوم اجتماعی و تاریخ ارتباطی تنگاتنگ دارد. اما مهمترین ویژگی آن به ماهیت ادبیات مربوط میشود (عزیززاده، ۱۳۸۸) چرا که ادبیات از طریق تخیل، امکان بازآفرینی واقعیات را فراهم میآورد و بخشی از حقیقت مغفول، مجال بازیابی پیدا میکند. ادبیات این امکان را فراهم میکند تا «از طریق باز آفرینی واقعیت، درک بهتری از خلال تصویرگری خلاق فراهم شود.» (ترابی ، ۱۳۷۹، ص۳۵)
با توجه به کارکرد جامعهشناسی ادبیات که با تحقیقات بین رشتهای و کاربردی به جستجویی دقیق میان ادبیات و جامعه میپردازد در ایران نیز که از ذخائر ادبی بسیار فراوانی برخوردار است، محققان با نگاهی نو همراه با ژرف نگری و رویکردی پویا به سمت روابط میان ادبیات و جامعه گرایش یافته اند. البته این رشته نوپا در ایران هنوز در مراحل ابتدایی به سر برده و نظریهپردازی و تولید آثار مستقل و مدون در آن دیده نمیشود. با توجه به منابع تالیفی و ترجمهای موجود، در ایران بیشتر بر روی آثار بنیان گذاران جامعهشناسی ادبیات تمرکز شده است؛ افرادی مانند گئورگ لوکاچ، لوسین گلدمن، میخائیل باختین و شارحان و مفسران و یا متاثران از آنها (مانند ژاک لنار، ژان ایو تادیه، پیر و.زیما، اسکار پیت، لئولوونتال) که عموما فرانسوی یا آلمانی با تبار مجاری- رومانیایی میباشند و همان طور که پیشتر گفته شد اندیشه فلسفی خود را از فلسفه کلاسیک آلمان وام گرفتهاند. ترجمه آثار آنها و دریافت و بکارگیری نظریاتشان در مطالعات پژوهشی (با تاکید بر رمان) در سالهای اخیر تلاشهایی جهت پیشرفت جامعهشناسی ادبیات در ایران بوده است. با توسعه بینش جامعهشناختی در قرن بیستم، محققان به نحو بهتری آثار هنری و فرهنگی را شناخته و میتوانند تفسیری عملی و کاربردی از این آثار به دست آورند از این رو میتوانند به بهترین وجه از آثار هنری به طور عام و از ادبیات به طور خاص برای حل مسائل و بحرانهای انسان امروزی استفاده کنند.
جامعه شناسی ادبیات با فاصله گرفتن از عینیت ها و مادیت ها و گام نهادن در دنیای ذهینیت ها و آفرینش ها از آغاز، همواره آمیخته با بحث و جدل های نظری بوده و با وجود پیشرفت آن در طول زمان کمتر توافقی بر سر تعریف آن، تعیین شاخهها و قلمروی موضوعی آن از جنبه نظری و یا کارکردی و عملی دیده میشود و از این جهت دشواریها و ابهامات زیادی در آن وجود دارد. با توجه به تحقیقات نظری و تجربی در طول حیات این علم بین رشتهای و این شاخه از جامعهشناسی به جهت مخدوش بودن مرزهای آن با برخی گرایشات در حوزه ادبیات و هنر مانند نقد ادبی، زیباییشناسی و تاریخ ادبیات حد و رسم مشخص و دقیقی تعیین نشده است و موضوع و قلمروی پژوهشی آن تا حدی تابع ذوق و سلیقه ناخودآگاه محققین میباشد (شادرو، ۱۳۹۰).
برای شناخت حدی از قلمرو موضوعی و شاخههای پژوهشی جامعهشناسی ادبیات می توان از بحث فرانظریه و تعیین انگارههای عمده جامعهشناسی جرج ریتزر جامعهشناس معاصر امریکایی کمک گرفت. از سه انگارهای که وی مطرح میکند یعنی واقعیت اجتماعی، تعریف اجتماعی و رفتار اجتماعی شاید دو بخش اول به این بحث مرتبطتر باشد (عزیززاده،۱۳۸۸). در این انگارهها به سنتهای نظری جامعهشناسی و روشهای پژوهش پرداخته میشود. در نگاهی اجمالی به تحقیقات عمده جامعهشناسی ادبیات با توجه به قلمروی موضوعی (در یک تقسیم بندی کلی) دو رویکرد دیده میشود؛
این رویکرد علاقمند به بررسی تولید و توزیع و نشر اثر ادبی با توجه به عوامل اجتماعی است.نظریههای کارکردگرایان در سنت پوزیتیویستی بر ساخت و کارکرد ادبیات و جامعه و پژوهشهایی تجربی تاکید کرده و برای یافتن قوانین حاکم بر آن تلاش میکنند و در همین راستا جامعهشناسی ادبیات را مطالعه تولید، توزیع و مصرف پدیده ادبی (کتاب) میدانند و با تعیین این قلمروی موضوعی سعی در پژوهشی برای یافتن توصیف یا تبییین همبستگیهای موجود میان متغیرها داشته و یا از طریق مطالعات تطبیقی تاریخی تحلیلهای جامعهشناختی پهن دامنه و قابل تعمیم در بهترین حالت و یا ساده و مختصر و کم دامنه در حد گزارشهای تحلیلی ارائه دهند.
به طور نمونه میتوان روبر اسکارپیت جامعهشناس فرانسوی معاصر را نمایندهای از این سنت نظری نام برد، وی در فصلی از کتاب خود جامعهشناسی ادبیات به مطالعه مختصر پدیده ادبی (کتاب) و تولید کننده (نویسنده) پرداخته است. مطالعهای در باب آنکه چگونه برخی نویسندگان در بستر زمان امکان جاودانگی مییابند و همچنین چه رویدادهایی گروههایی از نویسندگان را به صحنه میکشاند و جایگاه اقتصادی، اجتماعی آنها در چه وضعیتی قرار دارد و اینکه اساساً حرفه ادبی چگونه ظهور یافته است. سپس به حیطه توزیع پدیده ادبی (کتاب) توجه میکند و عمل انتشار و شبکه توزیع را مورد بررسی قرار داده و در نهایت به موضوع مصرف و رابطه اثر با خوانندگان عام و یا کارشناسان و شرایط مطالعه میپردازد. وی از روشهای اسنادی پرسشنامهای وآماری و مطالعات تطبیقی و تاریخی بهره برده تا به تعریف و توصیفی در هر بخش نایل آید و با ارائه گزارش و تحلیلهایی ساده وضعیت تولید و توزیع و نشر کتاب رادر بخشی از تاریخ اروپا (بیشتر فرانسه) نشان دهد.
برخی از منتقدین اثر اسکارپیت را نه جامعهشناسی ادبیات و نه جامعهشناسی پدیده ادبی بلکه جامعهشناسی کتاب دانستهاند. (دوران ،۱۳۸۳) عدهای معتقدند که جامعهشناسی کتاب یا جامعهشناسی اثر ادبی به جای ماهیت آفرینش ادبی، به مجموعهای از بررسیهای جامعهشناختی درباره چاپ، پخش و دریافت و پذیرش آثار ادبی اکتفا نمودهاند و در آن به مقولاتی چون تولید، توزیع و مصرف کتاب میپردازد. آنها ادعا میکنندکه «اسکارپیت این الگو را از حوزه اقتصاد به وام گرفته و اثر ادبی را تا حد کالایی که نویسنده آن را برای منافع مادی نوشته، ناشر برای نفع شخصی چاپ کرده و خواننده نیز نفعی مادی در آن میجوید، تقلیل داده است.» (غلام، ۱۳۸۳، ص۱۴۸).
ریتزر معتقد است که در انگاره واقعیت اجتماعی، نظریه پردازان ساختاری – کارکردی، موضوع مورد بررسی خود را با پارادایم واقعیت اجتماعی دنبال کرده و به مطالعه ساختارها و نهادها و نقش آنها بر اندیشه و کنش فردی میپردازند و روشهای آنها بیشتر در چارچوب روشهای کمی، آماری و مطالعات تطبیقی تاریخی قرار میگیرد (ریتزر، ۱۳۷۷).
این رویکرد به مطالعه رابطه متن ومحتوای آفرینشهای ادبی و جامعه اقبال نشان میدهد. در این رویکرد که ریتزر از آن با عنوان انگاره تعریف اجتماعی یاد می کند، نظریه پردازان کنش، کنش متقابل نمادین، پدیدارشناسی، روششناسی مردم نگارانه و وجود گرایی اگزیستانسیالیسم قرار دارند.آنها موضوع مورد بررسی خود را تعریفی قرار میدهند که کنشگران از موقعیتهای اجتماعی خود به دست میدهند و تاثیر این تعریفها بر کنشها و کنشهای متقابل بعدی را مورد تاویل و تفسیر قرار میدهند. بنابراین بر روش مشاهده و مصاحبه (تاویل و هرمنوتیک) تاکید میکنند. پارادایم آنها الگوی ماکس وبر مبنی بر وحدت بخشی میان سطوح خرد و کلان و عین و ذهن است. (ریتزر ، ۱۳۷۷)
طیف وسیعی از جامعهشناسان ادبیات، نزدیک به این سنت نظری میباشند. نقطه اشتراک آنها در جامعهشناسی ادبیات پرداختن به محتوا و متن ادبی و ساختارهای معنایی مرتبط با حوزه اجتماعی است. نئومارکسیستهای هگلی چون جورج لوکاچ (متاثر از ماکس وبر) و متاثران برجستهای از او مانند لوسین گلدمن و فرانکفورتیهایی چون لئوونتال آلمانی که ازبنیان گذاران و یا جامعهشناسان ادبیات برجسته محسوب میشوند در این گروه جای دارند.هریک از نحلههای مختلف در این چارچوب کلی، افتراقات روشی گوناگونی دارند.
لوکاچ تحلیل جامعهشناسی ادبیات را مبتنی بر پیوند دیالکتیکی میان هنر (ادبیات) و جامعه میداند. وی دیدگاه دیالکتیکی ادبیات را نظام زیباییشناختی مستقلی میداند که با نظام مستقل جامعهشناختی تلفیق میشود و همواره میان این دو دیالوگ و رابطه متقابل قرار دارد.
گلدمن رویکرد روششناسانه خود را بر ساختارگرایی تکوینی و به رسمیت شناختن استقلال زیباییشناسی میگذارد. وی در روش خودمیکوشد «پیوند میان وحدت صورتهای هنری را با شرایط اجتماعی پیدایش آنها، به بیان دقیقتر پیوند میان ساختارهای حاکم بر جهان آثار را با ساختارهای آگاهی جمعی یا جهان نگری گروهها و طبقات اجتماعی روشن کند» (گلدمن ، ۱۳۷۱ ، ص ۵)
جامعه شناسی ادبیات به دو مقوله جدا از هم تقسیم می گردد. این مسئله ریشه در دوگانگی ذاتی این شاخه علمی دارد: ۱- جامعه شناسی پدیده ادبی ، ۲- جامعه شناسی آفرینش ادبی
این دو شاخه، هرچند مکمل هم نیستند اما به یکدیگر یاری می رسانند. شاخه اول را نمی توان در معنای واقعی جامعه شناسی ادبیات به شمار آورد؛ هرچند که می تواند «سهم بسزایی در بومی کردن این رشته در کشور ما داشته باشند» (کوثری، ۱۳۷۹، ص ۱۴). معنای واقعی جامعه شناسی ادبیات را باید در شاخه دوم دنبال نماییم. هریک از این دو قسمت، زیر مجموعه ها و شاخه های فرعی ای را شامل می شوند:
این قسم از جامعه شناسی بیشتر به ادبیات گرایش دارد و در واقع یکی از روش های علوم ادبیات است. «روش انتقادی که به متن و به معنای آن توجه دارد و با توجه به پدیده های اجتماعی، مانند ساختارهای ذهنی و شکل های آگاهی، در پی گسترش درک متن است و در مسیر پیشرفت خود، از ادبیات تطبیقی به جامعه شناسی جهان نگری ها گذر می کند» (لنار،۱۳۸۱، ص۹۱).
نکته مهم و در خور توجه این است که در جامعه شناسی آفرینش ادبی، بر استقلام نظام زیباشناختی ادبیات تأکید می گردد؛ چنان که بلینسکی معتقد است: «بی هیچ تردیدی، هنر باید بیش از هر چیز، هنر باشد و فقط در مرحله بعد می تواند روح و سمت گیری جامعه را در دوره ای مشخص بیان کند» (پوینده، ۱۳۸۱، ص ۴۳). از این رو، پیچیده ترین مباحث و نظریه های اساسی جامعه شناسی ادبیات در این حوزه ارائه شده اند؛ زیرا «مباحث مختلف فلسفی، ایدئولوژی، اعتقادی و جامعه شناختی، در این نوع تحقیقات به یکدیگر می پیوندند» (فاضلی، ۱۳۷۴، ص ۱۳۱) و مبانی دقیق ترین و کاربردی ترین نقدها و رهیافت های جامعه شناختی ادبی را سازمان می دهند. این حوزه مطالعاتی خود شامل دو نظرگاه متفاوت است: سنتی و جدید یا دیالکتیک
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر