825 views
پیشینه تحقیق جایگاه زن از نظر اسلام و فرهنگ غرب و موقعیت اجتماعی، فرهنگی و ادبی زن در نهضت مشروطه دارای ۷۶ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱- بخش اول ۵
۲-۱-۱- نگاهی به جایگاه زن در ایران پیش از اسلام ۵
۲-۱-۲- حقوق و اختیارات زنان در عصر هخامنشیان ۷
۲-۱-۳- ازدواج و زناشویی در ایران باستان ۸
۲-۱-۴- ازدواج با محارم ۸
۲-۲- زن در مادر سالاری یا مادر شاهی ۹
۲-۲-۱- انواع ازدواجهای ساسانی ۱۲
۲-۵- طلاق زن در ایران باستان ۱۳
۲-۳- سیمای زن در شاهنامه فردوسی ۱۴
۲-۴- زن در اساطیر ایران ۱۷
۲-۴-۱- اسطورههای اهورایی ۱۷
۲-۴-۲- اسطورههای اهریمنی ۱۸
بخش دوم: ۲۰
جایگاه زن در اسلام ۲۰
۲-۲-۱- جایگاه زن در اسلام ۲۱
۲-۲-۲- زن در قرآن ۲۳
۲-۲-۳- زنان صدر اسلام ۳۰
۲-۲-۴- زن از نقطه نظر اندیشمندان ۳۳
۲-۲-۵- فلسفه اسلام درباره حقوق خانوادگی ۳۴
۲-۲-۶- مهر و نفقه ۳۸
۲-۲-۷- علل پیدایش چند همسری ۴۰
۲-۲-۸- اشکالات و معایب چند همسری ۴۰
بخش سوم: ۴۱
زن از نگاه فرهنگ غرب ۴۱
۳-۱- زن از نگاه فرهنگ غرب ۴۲
۲-۳-۱- فمینیسم و سابقه آن ۴۲
۲-۳-۲- خود آگاهی فمینیستی ۴۵
۲-۳-۳- زنان و جایگاه زنان در جامعه کهن بدوی ۴۷
۲-۳-۴- نظرات انگلس در مورد ویژگیهای جامعه بدوی ۴۷
۲-۳-۵- زن از دیدگاه سفرنامه نویسان فرنگی ۵۰
بخش چهارم: ۵۲
جایگاه زن در عصر مشروطیت (نگاهی گذرا به موقعیت اجتماعی، فرهنگی و ادبی زن در نهضت مشروطه) ۵۲
۲-۴-۱- جایگاه زن در عصر مشروطیت (نگاهی گذرا به موقعیت اجتماعی، فرهنگی و ادبی زن در نهضت مشروطه) ۵۳
۲-۴-۲- نگاهی گذرا به مسائل زنان در عصر مشروطه ۵۷
۲-۴-۳- تصویر زن در شعر شاعران مشروطه ۶۸
فهرست منابع و مآخذ ۷۳
قرآن کریم.
نهج الفصاحه.
راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر، ۲۵۳۶ ج ۱٫
حجازی، بنفشه، زن به ظن تاریخ، تهران، شهر آب، ۱۳۷۰٫
علوی، هدایت الله، زن در ایران باستان، چاپ سپیدرود، چاپ سوم، ۱۳۸۶٫
انصافپور، غلامرضا، قدرت و مقام زن در ادوار تاریخ، تهران، آفتاب، ۱۳۴۶٫
لاهیجی، شهلا وکار، مهرانگیز، شناخت هویت زن ایرانی در گستره پیش از تاریخ و تاریخ، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، بهار ۱۳۷۷، تهران چاپ دوم.
براسیوس، ماریا، زنان هخامنشی، چاپ دوم، ۱۳۸۳، چاپ معراج، تهران.
گیلک، محمد علی، تاریخ انقلاب جنگل، رشت، نشر گیلان، ۱۳۷۱٫
ستاری، جلال، سیمای زن در فرهنگ ایران، تهران، نشر مرکز، ۱۳۸۴، چاپ سوم.
خارابی، فاروق، سیاست و اجتماع در شعر عصر مشروطه، نشر مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، بهار ۱۳۸۰٫
اتحادیه و نظام مافی، منصوره، پیدایش و تحول احزاب سیاسی مشروطیت دوره اول و دوم مجلس شورای ملی، ۱۳۶۱٫
محبتی، دکتر مهدی، پوشش و حجاب زن در ادبیات فارسی، ناشر پژوهشکده، مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تابستان ۱۳۸۹٫
تلخابی، مهری، شاهنامه و فمینیسم، ۱۳۸۴٫
صدر، حسن، حقوق زن در اسلام و اروپا، چاپ هفتم، ۱۳۵۷٫
یزدانی، زینب، زن در شعر فارسی، تهران ۷۸، انتشارات فردوس.
آریان، قمر (زرین کوب)، زن در داستانهای قرآن، تهران، نشر سخن، ۱۳۸۸٫
آرین پور، یحیی، از صبا تا نیما، تهران نشر زوار، چاپ هشتم، ۱۳۸۲، سه جلد.
آفاری، ژانت، ترجمه یوسفیان جواد، انجمنهای نیمه سری زنان در نهضت مشروطیت، نشربانو، تهران، ۱۳۷۷٫
مکنون، ثریا، صانع پور، مریم، بررسی تاریخ منزلت زن از دیدگاه اسلام و …، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۴٫
زن در ایران باستان مقام ارجمندی را دارا بوده است. زن یکی از اعضای خانواده محسوب میشده است و در تمام شئون زندگی با مرد برابری میکرده است و برای اثبات این موضوع، شواهد زیادی در دست است:
در اوستا همه جا نام زن و مرد در یک ردیف ذکر شده و در کارهای دینی که زنان باید انجام دهند و دعاهایی که باید بخوانند، زن را با مرد برابر شمرده است و حتی در صورتی که موبد حاضر نبود، ممکن بود زن به مقام قضا برسد و نیز در تاریخ میبینیم که زنانی همانند همای و پوراندخت و آزرمی دخت به مقام پادشاهی رسیدهاند.
سن بلوغ برای مرد و زن، برابر بوده است و گروهی از فرشتگان هم مانند آناهیتا (ناهید) زن هستند. در میان امشاپسندان امرتات (مرداد) و هَوروتَات (خرداد) و سپنتا ارمیئتی (سپندارمز) مونث هستند، به ویژه سپندارمز نمایندهی زمین است و این سپندارمز (فروتنی مقدس) یکی از صفات اهورمزداست و در جهان مادی پرستاری زمین با اوست و به همین جهت دختر اهورمزدا خوانده شده است[۱].
قبل از ورود آریاییها و هزاران سال پیش از آن که اقوام مهاجر به این سرزمین مهاجرت کنند ایران «خانه و آشیانهی مردمانی بوده که تمدن درخشانی داشته، زن را از دیدگاه برتر و متعالی نگریسته و بر قدرت زنانه که جلوه گاه تمدن و فرهنگ متعلق به دوران اولیه کشاورزی بوده است، صحّه گذاشتهاند.[۲]»
«ویل دورانت در تاریخ تمدن درباره آنان (زن در ایران باستان) مینویسد: «در زمان زرتشت پیامبر، زنان همانگونه که عادت پیشینیان بود منزلتی عالی داشتند، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و رفت میکردند و صاحب ملک و زمین میشدند و در آن تصرف مالکانه داشتند و میتوانستند مانند اغلب زنان روزگار حاضر، به نام شوهر یا به وکالت از طرف او به کارهای مربوط او رسیدگی کنند. پس از داریوش مقام زن مخصوصاً در میان طبقهی ثروتمندان تنزل پیدا کرد.[۳]»
آنچه در اوستا در مورد زن و مرد میباشد. متضمن برابری حقوق است. زنان و مردان پارسا به دلیل تقدیس با هم ذکر شدهاند و چون زن موجب احترام و سربلندی مقام خانه است (وندیداد سوم) اندیشه نیک و گفتار و کردار خوب و فرمانبرداری از شوهر در اوستا برای زن از صفات پسندیده و برجسته شمرده شده است (ویسپرد سوم)[۴].
پوشش و حجاب زنان در ایران باستان مخصوص طبقهی اشراف بود و سایر زنان از قید حجاب آزاد بودند[۵].
«ویل دورانت میگوید: «زنان بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنها اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان آمیزش کنند.[۶]»
مردم در زمان پیش از تاریخ از دستهها و قبایل مختلف تشکیل شده به صورت ملوک الطوایفی زندگی میکردهاند که با افزایش شهرها و قدرت رؤسای قبایل، و اختلافات آنها موجبات جنگ و ستیز بین آنها را فراهم میکرد.
«در این جامعه بدوی، وظیفهی مخصوصی به عهدهی زن گذاشته شده بود. وی گذشته از آن که نگهبان آتش و شاید اختراع کننده و سازنده ظروف سفالین بود. میبایست چوبدستی به دست گرفته در کوهها به جستجوی ریشههای خوردنی یا جمع آوری میوههای وحشی بپردازد. شناسایی گیاهان و فصل روییدن آنها و دانههایی که میآورد. مولود مشاهدات طولانی و مداومی بود که او را به آزمایش کشت و زرع هدایت کرد[۷].»
زن در ایران باستان در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و اخلاقی شرکت فعال داشته است تا جایی که بسیاری از اختراعات و پیشرفتهای بشر مرهون زنان بوده است.
«وظیفهی زن در ایران باستان، منحصر به امور اقتصادی خانوادهی خود نبوده، بلکه در پیشرفت تربیت اخلاقی و روحی تمام ملت نیز سهم به سزایی داشته است و مانند یک مربی اخلاق عمل میکرده است.[۸]»
در اکتشافات باستان شناسی متعلق به فرهنگهای پیشین سمبولهایی خدایی از جنس «زن» بسیار به دست آمده است که بیانگر قدمت پرستش مادر کبیر (بانو- خدا) در جوامع کهن میباشد. اما این سمبولها منحصر به جنس زن نبوده و در کنار آنها سمبولهای خدایی از جنس مرد هم وجود داشته است در دیدگاه انسان عصر نو پدید، کشاورزی زن نماد رحمت و نعمت و خلقت و باروری و به طور کلی نشانه نیروهای طبیعی و ماورای طبیعی شناخته شده است.
زن در ایران باستان دارای شخصیت کامل انسانی و در بسیاری از موارد، شخصیت حقوقی بوده است. وی حق فعالیتهایی در زمینهی اجتماعی و تجارت داشته است و شریک زندگی در ادارهی خانواده و در واقع حق پادشاهی داشته است.
زنان ایرانی در شجاعت و دلاوری همتای مردان بوده و در مواردی در جنگها شرکت میکردند و دوشیزگان ایرانی در دعاهای خود از خداوند درخواست همسری نیرومند و قهرمان را داشتند که به آنها پسران قهرمان عطا فرماید.
«۱- داشتن فقط یک زن، ولی اگر زن نازا بود مرد میتوانست زن غیر عقدی داشته باشد.
۲- ازدواج بی قرارداد، قانونی نیست.
۳- کنیز همسر آزاد، مقام آزاد داشت.
۴- بهره برداری شوهر از جهیز زن که متعلق به زن و خانواده پدری اوست.
۵- قروض قبل از ازدواج فقط به عهدهی خود شخص است.
۶- اگر شوهر زن را طلاق بدهد جهیزش را با یک سهم پسری از مال خود باید به او بدهد. زن نازا فقط جهیز را پس میگیرد.
۷- در صورت خیانت زن، شوهرش او را اخراج یا برده میکند.
۸- اجازهی ازدواج زن در زمان اسارت همسر و رجوع به همسر اول در بازگشت او.
۹- در بی وفایی زن و مرد به همدیگر، مجازات زن سنگین تر است. در مورد تهمت زدن به زن محاکمه خدایی (انداختن به رود) میشود.
۱۰- مال زن متعلق به فرزند اوست و مرد ارثی نمیبرد.
۱۱- با مرگ مرد، زن علاوه بر جهیز خود سهمی از مال شوهر هم دریافت میکند.
۱۲- اختیار اموال زن با خود اوست. اجاره دادن، بخشیدن، تجارت کردن، کاسبی کردن و …
۱۳- پس از مرگ مرد زن میتواند شوهر کند. حتی بدون اجازهی فرزندان.
۱۴- ارث مساوی با برادران در صورت نداشتن جهیز.
۱۵- دختران زنان غیر عقدی از برادران جهیز میگیرند.
۱۶- طبقات نجبا و اشراف حق نداشتند با طبقات پست ازدواج کنند و شاه باید از هفت طبقه درجه اول زن انتخاب کند.»[۹]
زناشویی از مهم ترین وظایف هر ایرانی بوده است و چون ایرانیان دارای خوی پاک و بیآلایش بودهاند برای پیکار باتجرد و زناکاری به موضوع زناشویی اهمیت میدادهاند. تا حدی که امر زناشویی را از فریضههای دینی خود میشمردند.
«چون فرزندان به سن رشد میرسیدند وسایل ازدواج آنها را پدران آماده میکردند، و انتخاب همسر و هم چنین تعدد زوجات که بسیار دیده میشود برای آن است که تعداد فرزندان بیشتر باشد.
زنان عضو خاندان سلطنتی در سلسله مراتبی جای داشتهاند که احتمالاً بر میزان نزدیکی خویشاوندی آنها، با شاه متکی بوده به عبارت دیگر، هر چه خویشاوندی زنی با شاه نزدیکتر بود این امر بیشتر بر مقام آن در میان سایر زنان درباری اثر میگذاشت[۱۰].»
ازدواج با محارم در ایران سابقهای دیرین دارد. در ایران پیش از تاریخ مجسمهای از رب النوع مادر پیدا شده که همسری دارد که در آن واحد، هم شوهر و هم فرزند او محسوب میشده است.
ازدواج خواهران و برادران در عصر حضرت آدم و حضرت ابراهیم مجاز شمرده و زناکاری شمرده نمیشده است ولی در شرع موسی این حکم لغو شد.
«در دوره هخامنشی داریوش دوم با خواهر خود پاریسا تیدا ازدواج کرده بود فرزند ایشان اردشیر دوم پس از مرگ زن اول خود با دو دختر خود آتوسا و آمستریدا ازدواج کرد[۱۱].»
«دورانی که زن مقام سروری بر اجتماع و مرد را داشته، نسبت به مدت زمانی که تحت انقیاد مرد درآمده، بسیار طلاییتر بوده است. این دوران که قسمت اعظم آن مربوط به اعصار ما قبل تاریخ بوده تا پنج هزار سال، بلکه بیشتر میرسد و در تاریخ جامعه شناسی به دوره مادرشاهی معروف است که از اواسط عصر حجر تا عصر مفرغ و آغاز عصر آهن ادامه مییابد.[۱۲]»
در عهد مادر سالاری، «زن تنها به عنوان یک الهه و نیروی الهی، مقدس و محترم بود. او با تولد فرزند، چون زمینی به موجودات جهان برکت میدهد و باعث زندگی و پویندگی میشود. زن در عهد مادر سالاری چون چشمهای جوشان است و با شیر دادن به فرزندان خود مایه حیات و زندگی است و حتی در دورههای بعد نیز این اندیشه قوت میگیرد و به عنوان الههی آب در اسطورهها مطرح میگردد.[۱۳]»
«از اواسط عصر حجر (شش یا هفت هزار سال قبل از میلاد مسیح) تا دوران مفرغ همه با هم کار میکردند و دسترنج خود را به میان خانواده و یا اجتماع میآوردند و مادر شاه آن را میان افراد توزیع میکرد.[۱۴]»
«این دوره به دوران مادر شاهی یا دوره کمون: دوره آزادی بشر از اسارتهای اقتصادی معروف است، که فرد و اجتماع یک نوع مسئولیت تعاونی در مقابل یکدیگر داشتند.
دوران مادر سالاری برنامه ریزی شده و آگاهانه به وجود نیامده بود. یک عهد ناخود آگاه بود که به طور طبیعی و بر اساس مسایل و مشکلات آن دوره به وجود آمده است[۱۵]. «زن در این زمان مقامی برتر و مهم تر از مرد داشته است وجوه امتیازی چون نگهبانی آتش، دارا بودن خصال مهرورزی و صفای باطن، تخصص در ساختن ظروف گلی و ابزار و آلات حاجت دست اجتماعات، سرپرستی و بر عهده داشتن مسئولیت امور خانواده و آوردن فرزند، دست داشتن در کار زراعت و گله داری و همکاری با مردان او را ممتاز میسازد[۱۶].»
در دوران مادر سالاری کارها بین زن و مرد تقسیم میشد و هیچ یک بر دیگری برتری نداشت. یکی ارباب و دیگری برده نبود «هرگز یکی، زن یا مرد، همه قدرتها را قبضه نمیکند و دیگری را در سایه نمیاندازد و به بردگی نمیکشاند. بر عکس از دوران پارینه سنگی تا عصر آهن، زن و مرد با انصاف و عدالت و مساوات خواهی نسبی وظایف و تکالیف را بین خود قسمت میکنند.[۱۷]»
در امپراتوری ساسانی بنابر قوانین متداول از قدیم زن شخصیت حقوقی نداشت. یعنی زن شخص فرض نمیشد بلکه شیء پنداشته میگردید[۱۸].
البته این اطلاعات در خصوص وضع زنان و دختران طبقهی ثروتمند است و از زنان طبقه پایین اطلاعی در دست نیست. «زنان و کودکان و حتی بردگان بدون تردید وضعشان در حال ترقی و تحول از پایین به بالا بود. آنان در راهی بودند که میبایست به طرف استقلال و رهایی از بردگی جسمانی و عقلانی هدایتشان کند.[۱۹]»
داشتن مقرری یومیهی دختران از سن معین نشانهی دیگری برای استقلال زنان است[۲۰].
زن در این عهد نقش اجتماعی و جایگاه اقتصادی مهم تر و ارزشمندتری داشته است. «هنوز پرده نشینی وظیفهی اصلی زنان درباری و اطاعت محض به مثابه خصلت کامل و بی منازع زن کوچه و بازار و ده در نیامده بود.[۲۱]»
در نظام خانوادگی دوره ساسانیان تعداد ازدواجها در اختیار زن نبوده بلکه از اختیارات و حقوق ثابت شده مردان بودند. مردان در تعدد همسر، هیچ محدودیت نداشتند، مردان اگر توان مالی داشتند به تعداد زیاد زن میگرفتند. مردان که توان مالی و اقتصاد بالای داشتند به اندازه یک دوره تسبیح، زن در حرمسرای خود، میتوانستند داشته باشند[۲۲].
[۱]– علوی، هدایت الله، زن در ایران باستان، چاپ سپیدرود، چاپ سوم، ۱۳۸۶، ص ۱۵٫
[۲]– لاهیجی شهلا، وکار، مهرانگیز، شناخت هویت زن ایرانی در گستره پیش از تاریخ و تاریخ، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، بهار ۱۳۷۷، تهران، چاپ دوم، ص ۸۳٫
[۳]– راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر، ۲۵۳۶، ج ۱، ص ۴۷۱٫
[۴]– علوی، هدایت الله، زن در ایران باستان، ص ۱۵٫
[۵]. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ص ۴۷۶٫
[۶]– همو، همان، ص ۴۷۱٫
[۷]. حجازی، بنفشه، زن به ظن تاریخ، تهران، شهرآب، ۱۳۷۰، ص ۳۰ به نقل از ایران از آغاز تا اسلام گریشمن، ص ۱۱٫
[۸]– انصافپور، غلامرضا، قدرت و مقام زن در ادوار تاریخ، تهران، آفتاب، ۱۳۴۶، صص ۵۹- ۶۰٫
[۹] – حجازی، بنفشه، زن به ظن تاریخ، با تلخیص ۷۵-۷۷٫
[۱۰]– براسیوس، ماریا، زنان هخامنشی، چاپ دوم، ۱۳۸۳، چاپ معراج، صص ۲۱- ۲۲٫
[۱۱]– راوندی، مرتضی، قدرت و مقام زن در ادوار تاریخ، ص ۴۷۴٫
[۱۲]– انصافپور، غلامرضا، قدرت و مقام زن در ادوار تاریخ، ص ۳۳٫
[۱۳]– یزدانی، زینب، زن در شعر فارسی، چاپ اول، تهران ۷۸، انتشارات فردوس، ص ۲۳٫
[۱۴]– انصافپور، غلامرضا، قدرت و مقام زن در ادوار تاریخ، ص ۳۲٫
[۱۵]– یزدانی، زینب، زن در شعر فارسی، ص ۲۴٫
[۱۶]– انصافپور، غلامرضا، قدرت و مقام زن در ادوار تاریخ، ص ۴۲- ۴۳ با تلخیص.
[۱۷]– یزدانی، زینب، زن در شعر فارسی، ص ۲۵٫
[۱۸]– بارتلمه، کریستیان، زن در حقوق ساسانی، ترجمه و ملحقات از دکتر ناصر الدین صاحب الزمانی بنگاه مطبوعاتی عطایی، تحقیقات خاور شناسان، نشریه شماره یک، ص ۱۲٫
[۱۹]– همو، همان، ص ۱۳٫
[۲۰]– همان، ص ۲۱٫
[۲۱]– مزداپور، کتایون، داغ گل سرخ و چهارده گفتار دیگر دربارهی اسطوره، مقاله درباره جایگاه زن در زبان پهلوی، اساطیر، تهران ۸۳، ص ۸۹٫
[۲۲]– بارتلمه، کریستیان، زن در حقوق ساسانی، ص ۵۱٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر