پیشینه تحقیق جهانی شدن، ابعاد مهم آن و جهانی شدن حقوق بشر دارای ۶۲ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۵
فصل اول:جهانی شدن و ابعاد مهم آن ۹
مبحث اول: تعریف جهانی شدن ۹
مبحث دوم: تاریخچه جهانی شدن: ۱۶
مبحث سوم: ابعاد جهانی شدن ۱۸
بند اول: جهانی شدن اقتصاد ۱۹
بند دوم: جهانی شدن سیاست ۲۲
بند سوم: جهانی شدن فرهنگ ۲۴
فصل دوم: جهانی شدن حقوق بشر ۲۸
مبحث اول: ماهیت حقوق بشر ۳۰
بند اول: اصل حیثیت و کرامت انسانی ۳۲
بند دوم: اصل آزادی ۳۲
بند سوم: اصل برابری ۳۳
مبحث دوم: مقدمات جهانی شدن حقوق بشر ۳۳
بند اول: تحول مفهوم حاکمیت دولتها ۳۳
بند دوم: تعدیل اصل عدم مداخله در امور داخلی دولتها: ۳۵
مبحث سوم: اقدامات سازمان ملل متحد در جهت جهانی شدن حقوق بشر ۳۷
بند اول: اولین گامها در فرایند جهانی شدن حقوق بشر ۳۷
بند دوم: مراحل تاریخی اقدامات سازمان ملل ۳۸
بند سوم: تشکیل کنفرانس جهانی حقوق بشر (۱۹۹۳) وین ۴۰
بند چهارم: افقهای برتر سازمان ملل در زمینه حقوق بشر ۴۱
مبحث چهارم: تقویت حقوق بشر در سطح ملی در جهت جهانی شدن حقوق بشر ۴۲
بند اول: همکاریهای فنی برای حقوق بشر ۴۳
بند دوم: کمک به انتخابات ۴۳
بند سوم: حقوق بشر و مدیریت دادگستری ۴۴
بند چهارم: ترویج آموزش حقوق بشر ۴۵
مبحث پنجم: آثار جهانی شدن حقوق بشر ۴۹
بند اول: آثار مثبت جهانی شدن بر حقوق بشر ۴۹
بند دوم: آثار منفی جهانی شدن بر حقوق بشر ۵۰
منابع و مآخذ ۵۳
۱- سلیمی، حسین، نظریههای گوناگون درباره جهانی شدن، تهران، سمت، ۱۳۸۴٫
۲ـ اخوان زنجانی، داریوش، جهانی شدن و سیاست خارجی، تهران، انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۸۳٫
۳- شریفیان، جمشید، راهبرد جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق بشر در سازمان ملل متحد، چاپ اول، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۸۰٫
۴- شریفی طراز کوهی، حسین، حقوق بشر در پرتو تحولات بینالمللی، چاپ اول، تهران، نشر دادگستر، ۱۳۷۷٫
۵- مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد، ترجمه مرکز مطالعات عالی بینالمللی، حقوق بشر در جهان امروز، چاپ اول، تهران ، ۱۳۷۹٫
۶- موحد، محمد علی، در هوای حق و عدالت از حقوق طبیعی تا حقوق بشر، تهران، نشر کارنامه، ۱۳۸۱٫
۷- موسویان، حسین و محمود رضا گلشن پژوه، حقوق بشر روندها و نظرها، چاپ اول، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۳۸۷٫
۸- نقیبی مفرد، حسام، حکمرانی مطلوب در پرتو جهانی شدن حقوق بشر، تهران، شهر دانش، ۱۳۸۹٫
۹- هاشمی، سید محمد، حقوق بشر و آزادیهای اساسی، تهران، میزان، ۱۳۸۴٫
۱۰ـ آشوری، داریوش، تعریفها و مفهوم فرهنگ، تهران، آگه، ۱۳۸۰٫
۱۱- رضی پور، فریبا، «جهانی شدن، دو برداشت»، روزنامه همشهری، برگرفته از فصلنامه گفتمان، شماره ۳، زمستان ۱۳۷۷، ۲۴/۱۰/۱۳۸۱٫
۱۲- تاجیک، محمدرضا، «فرایند جهانی شدن و فراگشت جامعه ایرانی»، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال ۴، شماره ۳، ۱۳۸۰٫
ویلیام شکسپیر در پرده سوم نمایش مترویلوس و کرسیدا از زبان یکی از شخصیتهای نمایش مینویسد: شخص عجیبی به من نوشته است که انسان هرچه دارای نبوع باشد و فضایل درونی داشته باشد، نمیتواند از داشتن آن به خود ببالد یا احساس کند که صاحب آن فضایل است، مگر اینکه آن را در دیگران ببیند، چون وقتی خصایل او بر دیگران پرتو افکند، در آنها حرارتی به وجود میآورد که آنها هم به نوبت خود آن را در منبع اصلی باز میتابند… چشم که پاکترین روح احساس است نمیتواند خود را نظاره کند چون از جایگاه خود خارج نمیشود ولی دو چشمی که به چشم دیگر نظر افکند نمیتواند تصویر خویش را جز در آن چشم دیگری ببیند.
شاید این بیان ژرف شکسپیر بتواند نقطه آغاز مناسبی برای فهم مقوله «جهانی شدن» باشد. زیرا پیدایش و سرآغاز درک آنچه با این نام خوانده میشود، خارج شدن از پوسته درون و نظرافکندن بر برون است. انسانها، جوامع و گروههای اجتماعی در محیط کنونی حیات بشر در شرایطی زندگی میکنند که حتی برای درک موقعیت و ویژگیهای خود و شناخت خصایل خویش ناگزیر از فهم جهان و محیطی هستند که به جریان زندگی آنان معنا میبخشد. جهان ابتدای قرن بیست و یکم جهانی است که هیچ فرد یا جامعهای نمیتواند، حصاری دور خود کشیده و از آن دوری گزیند و به عبارت دیگر خویشتن هر جامعه و هر گروه اجتماعی در ارتباط با کلیتهای فراگیر در جهان معنا و مفهوم میگیرد. هویتها، منافع، امنیت، فعالیتهای اقتصادی، ایدهها، اندیشهها و هنرها همگی از دایره بسته مرزهای جغرافیایی خارج شده و در گسترهای به وسعت جهان ظهور مییابند. اگر بخواهیم از تعبیر شکسپیر استفاده کنیم، جهان به مانند آن دو چشم دیگر است که تنها تصویر خویش را در درون آن میتوان دید.[۱]
جهانی شدن، بیشک اصطلاح متداول دهه حاضر است. روزنامهنگاران، سیاستمداران، مدیران تجاری، دانشگاهیان و سایرین با به کاربردن این اصطلاح میخواهند نشان دهند که پدیدهای ژرف در حال وقوع است، جهان در حال تحول است و نظمی نو در عرصههای گوناگون جهانی ظهور مییابد.[۲]
جهانی شدن باعث افزایش شمار پیوندها و ارتباطات متقابلی که فراتر از دولتهاست میشود و نظام جدید جهانی را به عنوان یک واحد عظیم و قدرتمند متشکل از ثروت، قدرت و دانایی خلق میکند. دهکده جهانی[۳] بهتر از هر اصطلاح دیگری مبین این مفهوم است، دهکدهای که هم عنصر کوچک شدن جهان اقتصاد و فرهنگ را به لحاظ سهولت و سرعت ارتباطات نشان میدهد و هم عنصر آگاهی و اطلاعات را به لحاظ نزدیکی و عدم بعد زمان و مکان به نمایش میگذارد. جهانی شدن تمام مرزها را در مینوردد و ما را وادار به تغییر یا تعدیل رویههای سیاسی میکند. به همین دلیل امروزه بیش از هر زمانی سخن از مرگ دولتها به میان میآید و قدرت تصمیمگیری را فراتر از مرزهای ملی قرار میدهد.
پس از بررسی اجمالی مفهوم فوقالذکر باید گفت که به دو معنا میتوان جهانی شدن را درک کرد: یکی معنایی که جهانی شدن را بسترساز تعامل و جنگ دانسته و در نهایت به این نتیجه میرسد که گریزی از نزاع نیست و هیچ امکان همبستگی و تفاهم میان تمدنها و فرهنگهای مختلف وجود ندارد و در این مسیر با این جمله از هانتینگتون اتفاق نظر دارد که: «مردم به سوی کسانی میروند که با آنان اجداد، دین، زبان، ارزشها و نهادهای مشترک دارند و خود را از کسانی که در این امور با ایشان اشتراک ندارند دور نگه میدارند.»[۴]
در مقابل معنای دوم معتقد است که جهانی شدن منجر به ایجاد حوزههای فکری، اخلاقی و سیاسی مختلفی شده که در متن و بطن آنها میتوان اندیشه گفتگوی تمدنها را مورد توجه قرار داد. این دیدگاه به این مسأله میپردازد که فرهنگها از جریان جهانی شدن، فرصتهایی را برای وفاداریهای جدید ایجاد میکنند که الزاماً به معنای نابودی وفاداریهای قدیمی نیست. جهانی شدن، چارچوبهایی را طراحی میکند که از خلال آن میتوان به نوعی نظم، ثبات و تعادل رسید. طرفداران این دیدگاه معتقدند که همه مردم جهان سرنشینان قطاری به نام «جهانی شدن» هستند و این قطار در حال حرکت است، پس آنچه عقلایی به نظر میرسد، اندیشیدن جهانی و عملکرد بومی است. درنتیجه، جهانی شدن و گفتگوی تمدنها در تضاد با یکدیگر نبوده، بلکه گفتگو، حرکت براساس اشتراکات بوده که البته در این مسیر تفاوتهای فرهنگی نادیده گرفته نمیشود و پیشرفت علم و تکنولوژی برای همه جوامع، تمدنها و فرهنگها بوده و سهم هر تمدن و فرهنگی در این مسیر قابل رؤیت خواهد بود.
تقابل میان دو برداشت از جهانی شدن در دو نظریه ستیزتمدنها و گفتگوی تمدنها قابل رویت است، یعنی جهانی شدن و دهکده جهانی همانطور که صدای «برخورد تمدنها» را به ما میرساند، طنین «گفتگوی تمدنها» را نیز در جهان پخش میکند. در واقع جهانی شدن به یک روند تعیین کننده تبدیل شده که به لحاظ دارا بودن ابعاد مختلف در تمام زمینهها (فرهنگ، ارتباطات، اقتصاد، سیاست، حقوق بشر، صلح و محیط زیست) اثرات خود را بر جای میگذارد.
مقاله حاضر به بررسی جهانی شدن، ابعاد مهم آن و جهانی شدن حقوق بشر میپردازد که شامل دو فصل است. فصل اول جهانی شدن و ابعاد مهم آن در سه مبحث تحت عنوان تعریف جهانی شدن، تاریخچه جهانی شدن و ابعاد جهانی شدن مورد بررسی قرار میگیرد و فصل دوم جهانی شدن حقوق بشر در پنج مبحث تحت عنوان ماهیت حقوق بشر، مقدمات جهانی شدن حقوق بشر، اقدامات سازمان ملل متحد در جهت جهانی شدن حقوق بشر، تقویت حقوق بشر در سطح ملی در جهت جهانی شدن حقوق بشر و آثار جهانی شدن حقوق بشر مورد بررسی قرار گرفته است.
رویکردها و رهیافتهای گوناگونی که کوشیدهاند جهانی شدن را در قالب یک الگوی نظری عام و فراگیر، قابل فهم کنند؛ هنوز در ارائه یک تعریف و تبیین منطقی و واقع بینانه توفیقی نیافتهاند. قدمت و پیشینه اندک جهانی شدن در محافل علمی در ارتباط آن با سطوح گوناگون تحلیل مانند سیاست، اقتصاد و فرهنگ در دشواری تعریف آن مؤثر بودهاند. وسعت تحولات مشتمل در این مفهوم و نیز نرسیدن به تکامل نهایی، از دیگر دلایل تعریف نیافتگی این پدیده است. در واقع آن چه امروزه جهانی شدن خوانده میشود، خود وضعیتی دگرگون شونده، متغیر و بسیار متحول قرار دارد که ارائه تعریف جامع و مانع از آن را مشکل میسازد. وجود مفهوم «شدن » گویای سرشت در حال تحول این پدیده و از نتایج امتناع یک قضاوت نهایی درباره آن است.[۵] برهمین اساس در یک جمع بندی کلی، میتوان از موارد ذیل به عنوان موانع و مشکلات ارائه یک تعریف کارآمد از جهانی شدن نام برد:
ـ گستردگی موضوع: جهانی شدن، جمیع ابعاد زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده و متحول ساخته است. از کوچکترین واحد و کنشگر اجتماعی «یعنی فرد» تا بزرگترین واحد آن یعنی «جامعه جهانی» از طریق گذر از گروهها، نهادها و حکومتها همه متأثر از جهانی شدن هستند و همزمان بر آن اثر میگذارند.
ـ مرحله انتقالی: جهانی شدن یک مرحله گذار در زندگی بشریت است. فرایندی تاریخی است که به شکل امواج حرکت میکند و تا زمانی که به یک وضعیت پایدار تبدیل نشود تعاریف آن متنوع و متحول خواهد بود.
ـ مشکل نظری: تعریف هر پدیدهای، بویژه اگر پدیده مورد نظر از ابعادی این چنین گسترده برخوردار باشد، نیازمند چهارچوبی نظری است تا با استفاده از آن، پدیده مفهوم سازی شود، مفاهیم و متغیرها تعریف شوند، دادهها گزینش، دسته بندی و بالاخره تفسیر شوند؛ به نحوی که از کارکرد توصیفی، که حداقل کارکرد یک نظریه است برخوردار باشد. اما در این خصوص باید اذعان نمود که نظریههای مسلط با مشکلات عدیدهای رو به رو هستند که در عمل ناکارآمدی آنها را عریان میکند. از سوی دیگر، نظریهها تا آن اندازه متفاوت و متضاد هستند که نه تنها تصاویر متفاوتی از یک جهان واحد ارائه نمیدهد، بلکه جهانهای متفاوتی را نیز ترسیم میکنند.[۶]
۲- کلنر، داگلاس، نظریه انتقادی جهانی شدن، ترجمه حسین شریفی رهنانی، ماهنامه اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شماره ۱۸۰- ۱۷۹، مرداد و شهریور ۱۳۸۱، ص ۱۲۸٫
۱ـ رضی پور، فریبا، جهانی شدن دو برداشت، روزنامه همشهری، برگرفته از فصلنامه گفتمان، شماره ۳، زمستان ۱۳۷۷، ۲۴/۱۰/۱۳۸۱، ص۲۴٫
۱ـ سینایی، وحید و ابراهیم آبادی، غلامرضا، جهانی شدن کثرت زدائی فرهنگی، فصلنامه مجلس و پژوهش، سال ۱۱، شماره ۴۳، ۱۳۸۳، صص ۱۹۷ ـ ۱۹۸٫
۲ـ اخوان زنجانی، داریوش، جهانی شدن و سیاست خارجی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، ۱۳۸۳، صص ۴۸ – ۴۷٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر