388 views
پیشینه تحقیق دیدگاه امام خمینی در زمینه فهم قرآن و مراتب آن دارای ۴۵ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مردی از جنس نور ۵
جامع اضداد ۶
زندگی نامه علمی ۷
امام و تهذیب نفس ۱۰
لطایف عرفانی تفسیری در بیان امام ۱۱
برخورد امام با بزرگان فلسفه و عرفان ۱۲
نگاه امام به قرآن و تفسیر ۱۵
وجوه اشتراک و افتراق دیدگاههای امام خمینی و اخباریان پیرامون فهم قرآن ۱۸
امام و مراتب فهم قرآن ۲۰
جایگاه قرآن پیش از تنزل ۲۱
تجلی خداوند در قرآن و نتایج آن ۲۳
۱٫قابل فهم بودن ظاهر قرآن برای همه آگاهان به مقدمات مورد نیاز ۲۳
۲٫شناخت و تفهیم یگانگی خدا اصلی ترین هدف قرآن ۲۴
۳٫وصول به مقام قرب الهی ۲۴
۴٫معرفی حق تعالی و نشر توحید ۲۵
۵٫قرآن کامل ترین کتاب و در بردارنده شریعت ابدی ۲۶
۶٫اثبات وجود بطون مختلف برای قرآن و پیوند ناگسستنی بین ظاهر و باطن ۲۸
۷٫معیت قرآن و اهل بیت (ع) ۳۲
۸٫جامعیت قرآن ۳۴
۹٫اختصاص فهم کامل ظاهر و باطن قرآن به پیامبر (ص) و ائمه (ع) ۳۶
امام و موانع فهم قرآن ۳۸
الف )حجاب خودبینی ۳۸
ب ) حجاب اندیشه هاو مذاهب باطل ۳۸
ج ) حجاب انحصار فهم قرآن در فهم پیشینیان ۳۹
د ) حجاب معاصی ۳۹
هـ )حجاب حب دنیا ۴۰
نتیجه گیری : ۴۱
منابع و مآخذ ۴۲
قرآن کریم ، ترجمه فولادوند محمد مهدی ، دار القرآن الکریم ، چاپ اول ۱۴۱۵ق .
نهج البلاغه ، ترجمه دشتی محمد ، مؤسسه انتشارات مشهور ، قم ، چاپ اول ، ۱۳۷۹ش .
ـــــــ ، صبحی صالح ، مؤسسه دار الهجره ، قم ، بی تا .
ـــــــ ترجمه و شرح فیض الاسلام سید علینقی ، مؤسسه چاپ و نشر تالیفات فیض الاسلام ـ انتشارات فقیه ، تهران ، چاپ پنجم ، ۱۳۷۹ش
خمینی ، روح الله ، آداب الصلوه ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، چاپ هفتم ، ۱۳۷۶ش
ــــــــ ، الاجتهاد و التقلید ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، چاپ دوم ، ۱۳۸۴ش .
ـــــــ ، الاستصحاب ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۳۷۵ ش .
ــــــــ ، تفسیر سوره حمد ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، چاپ یازدهم ، ۱۳۸۸ش .
ـــــــــ ، تقریرات فلسفه ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۳۸۱ .
ــــــــ ، التعلیقه علی الفوائد الرضویه ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، چاپ دوم ، خرداد۱۳۷۸ ش .
ــــــــ ، دیوان امام ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، چاپ دوم ، ۱۳۷۸ ش .
ــــــــ ، شرح حدیث جنود عقل و جهل ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، چاپ سیزدهم ، ۱۳۸۸ش .
ــــــــ ، شرح دعای سحر ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، چاپ دوم ، ۱۳۷۸ش .
ــــــــ ، صحیفه امام ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۳۷۸ش .
ــــــــ ، ولایت فقیه حکومت اسلامی ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، چاپ نوزدهم ، ۱۳۸۸ش .
کلینی ، محمد بن یعقوب ، اصول کافی ، تهران ، دار الکتب الاسلامیه ، ۱۳۸۸ش .
ـــــــ ، اصول کافی ـ ترجمه مصطفوی ، کتابفروشی علمیه اسلامیه ، تهران ، چاپ اول ، بی تا
موسوی همدانی ، سید محمد باقر ، ترجمه تفسیر المیزان ، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین ، چاپ پنجم ، ۱۳۷۴ ش .
تاریکى شب هر چند پرده سیاهى بر افق مىکشد و بجز ظلمت و سیاهى چیزى به نظر نمىرسد و موجودات زنده که با نور سر و کار دارند از جنبش و فعالیت مىایستند و همچون مردگان بىحرکت مىافتند، اما در ضمیر دل آگاهان و اولیاى الهى چراغى روشن است که صفحه هستى را روشن مىکند و آنچه را که با نور حسى نمىتوان مشاهده کرد، با نور معرفت و روشنى باطن مىبینند، گویى که اشعهاى ما فوق نور از دل نورانى آنان تابیده و از همه اجسام و حواس عبور مىکند و ماوراء طبیعت و حس را نشان مىدهد. این نور، برخاسته از عبادت شب زندهداریها و مناجاتهاى عاشقانه و خالصانه و بالاخره پیوند محکمى است که با کمال مطلق و جمیل على الاطلاق پیدا مىکنند و هر لحظه نورى و معرفتى افاضه مىشود.
هر دمش با من دلسوخته لطفى دگر است این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد
کریمه «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما اخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّهِ اعْیُنٍ »[۱] (هیچ کس نمىداند که از براى آنان چه چیزى دور از درک و دید دیگران نگهدارى شده است، چیزى که باعث روشنى دیدهها است) درباره کسانى است که « تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ»[۲] (پهلو از بستر برمىدارند و با پروردگار خود به راز و نیازند) « وَ فی ذلِکَ فَلَیْتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ »[۳] .
آرى سخن در مورد یکى از عارفان دل آگاه و شب زندهدارانى است که پیوسته در سراسر عمر، نیمههاى شب با خداى بزرگ خود مناجاتها و راز و نیازها داشته است و روح عطشان خود را با زمزم معرفت سیراب کرده است. این روح در اثر اتصال به مبدأ قدرت آنچنان نیرومند گشته که در عین سلوک إلى اللّه و ارتقاء به سوى وحدت، از کثرات و عالم ماده و معاشرت با اجسام باز نمانده است و آنچنان مقام دلگشاى جمع الجمعىیافته است که به حق مىتوان گفت: « رُهْبانٌ بِاللَّیْلِ وَ اسْدٌ بِالنَّهارِ»[۴]. او نه تنها قهرمان بتشکن، مبارز بزرگ اسلام، الگوى مجاهدان، شمشیر برنده حق، پیشتاز میدان مرگ و شهادت و بالاخره آیینه تمام نماى وحدت امت و رمز اتحاد امت و امامت است؛ و او نه تنها مسندنشین اریکه افتاء، یکه تاز عرصه فقاهت، محقق قوانین شرعى و مؤسس مبانى اصولى است. بلکه ابر مرد میدان معرفت و سلوک، قهرمان مسائل غیب و ملکوت، وارسته از ماده و کثرات و طائرى بلند پرواز در فضاى قدس وحدت است.
اگر برخى از فلاسفه غرب، جهان را آمیخته به منافرات مىدانند به حق مىتوان این مرد بزرگ را مرکز تجمع اضداد و محور کششهاى مختلف دانست. در لحظهاى که دم از معرفت و عرفان و سیر و سلوک مىزند و به وارستگى از تعلقات دعوت مىکند، باشد که بازماندگان قافله را به همراه قدمهاى تندرو خود به قافله توحید برساند و پر سوختگان عالم انسانى را با بالهاى سبک پر خود به فضاى تجرید راهنمایى کند، در همان حال به فکر پایهگذارى حکومت اسلامى، بازگیرى حقوق مستضعفان و حمایت از اجراى قوانین اسلامى مىباشد، و کمتر کسى است که بتواند بدین گونه مجمع اضداد باشد که از تصادم آنها مزاجى معتدل و انسانى نمونه پدید آید. «سرو ندیدم بدین صفت متمایل».
جمعت فی صفاتک الاضداد و لهذا عزّت لک الانداد
معمولا هر فردى از نظر فکرى و روحى بعد خاصى دارد. تنها نوابغ ونفرات انگشت شمارند که داراى ابعاد گوناگونى مىباشند و این یکى از خصایص الهى است که به برخى از افراد داده مىشود، « ذلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ»[۵]. ) این فضل و بخشش خداست و آن را بر هر که بخواهد مىبخشد و فضل و بخشش خدا بسیار عظیم (و بىپایان) است) ؛ لابد خوانندگان گرامى خواهان سرگذشت زندگى این مرد بزرگ هستند که چنین توصیفى از او به عمل آمد .
این شخصیت بزرگ در یک خانواده روحانى در سال ۱۳۲۰ ه ق بیستم ماه جمادى الثانیه، در شهر خمین دیده به جهان گشود، مقدمات لازم از ادبیات فارسى و عربى را در زادگاه خود از اساتید مختلف آموخت، از نظر کمال به پایهاى رسید که ناچار بود زادگاه را ترک گفته و در یکى از مراکز بزرگ علمى به تحصیل بپردازد. تصمیم بر این داشت که رهسپار حوزه اصفهان شود، ولى در همان روزها شهرت و آوازه مرحوم آیه اللّه حائرى یزدى در آن منطقه طنین انداخته بود، لذا براى شرکت در حوزه علمیه اراک که به وسیله آیه اللّه حائرى بنیانگذارى شده بود، به آنجا شتافت و در سال ۱۳۳۹ ه ق در این حوزه به تحصیل پرداخت. پس از یک سال و اندى مرحوم آیه اللّه حائرى تصمیم بر انتقال دادن حوزه به شهرستان مقدس قم گرفت و حوزه پر برکتى را در این شهر به سال ۱۳۴۰ ه ق پایهگذارى کرد.
آن روز از عمر شریف حضرت امام خمینى بیش از بیست بهار نمىگذشت. به فاصله چهار ماه از مهاجرت آیه اللّه حائرى به شهرستان قم ایشان نیز به آن شهر منتقل شد و دروس خود را آغاز کرد. ایشان پس از انتقال به حوزه، فلسفه و حکمت را نزد مرحوم حاجى میرزا على اکبر حکیم و مرحوم آیه اللّه رفیعى فرا گرفت و عرفان علمى و عملى را نزد استاد بزرگوار مرحوم آیه اللّه شاهآبادى آموخت و بخشی از کتاب کفایه را نزد مرحوم آیه اللّه یثربى فرا گرفت، آن گاه از سال ۴۵ تا ۵۵ رسما در محضر درس مرحوم آیه اللّه حائرى شرکت کرد و از آن منبع بزرگ علمى استفادهها در فقه و اصول برد و نتایج افکار استاد خود را به رشته تحریر درآورد و در این خلال به تدریس سطوح و تدریس فلسفه و عرفان پرداخت و گروهى را در این فن پرورش داد، از آن جمله مرحوم استاد شهید مطهرى و آیه اللّه منتظرى است؛ و به خاطر زحمات فراوانى که درباره این دو نفر کشیده بود شهادت جانگداز استاد شهید مطهرى اثر عمیقى در دل ایشان گذاشت. در دوران پر خفقان دیکتاتورى رضاخان، حضرت امام درس اخلاقى در مدرسه فیضیه شروع کرد. امام در آن مجلس، اخلاق صحیح اسلامى را- که قطعا نمىتواند جدا از انقلاب باشد- به شیفتگان این مکتب مىآموخت. شیوه تدریس به گونهاى بود که افراد را شدیدا تحت تأثیر سخنان خود قرار مىداد. این جریان ادامه داشت تا در سال ۱۳۲۰ ه. ش ایران مورد هجوم و اشغال نیروهاى متفقین قرار گرفت. خفاشها به گمان آنکه در آن جو تاریک خورشید علم در پشت پرده است و مىتوانند جولانى بزنند از لانهها در آمده به یارى گروههاى وابسته شتافتند و داعیههاى مختلفى از مذهب سازى و فرقهبازى در سرتاسر کشور به راه افتاد. در آن زمان بود که امام در کوبیدن این گروههاى وابسته در حاشیه اشتغالات علمى و بنیادى خود کتاب کشف الاسرار را منتشر کرد و در آن کتاب به خرده گیریهاى گروهى از این فرقه بازان پاسخ دندان شکن داد. این کتاب در حالى که کتاب علمى و استدلالى است بیانگر روح انقلابى امام و علاقه عمیق ایشان به برچیدن نظام شاهنشاهى و تأسیس حکومت اسلامى است. در این زمانها بود که حوزه علمى قم با ورود فقیه بزرگ آیه اللّه بروجردى رونق عظیمى گرفت و قم بار دیگر مرجعیت علمى و سیاسى خود را باز یافت. در این برهه بود که حضرت امام خمینى به عنوان یک مدرس بزرگ و استاد مسلم فقه و اصول جلوه کرد، و مجلس درس وى از پرجمعیتترین درسها به شمار مىرفت. امام در این دوره توانست گروهى فقیه و مجتهد که هم اکنون از ذخایر حوزه علمى قم هستند پرورش دهد. علاقه طلاب به درس و بحث امام بیش از اندازه بود و ابداعات علمى ایشان در مباحث گوناگون فقه و اصول محور بحث در مجالس و محافل طلاب بود تا آنکه یکى از فضلاى حوزه، جناب استاد جعفر سبحانى مجموع بحثهاى ایشان را در اصول به نام تهذیب الأصول در سه جلد چاپ و منتشر نمود. حضرت امام در این برهه تا سال ۸۰ ق- ۴۰ ش که مقارن با فوت مرحوم آیه اللّه بروجردى بود به تعلیم و تربیت مىپرداخت. در این سال دستگاه جبار تصور کرد با فوت ایشان ریشههاى علمى و تقوایى به خشکیدن گراییده و بیشههاى علم و فضیلت خالى از مردان رزمنده و شیران غرنده است، از این رو به فکر افتاد باقیمانده منویات فاسد خود را جامه عمل بپوشاند. در این هنگام بود که امام مخالفت همه جانبه خود را با رژیم ابراز نمود و در این راه رنجها، زحمتها، حبسها و تبعیدها را به جان خرید و سرانجام از ایران به ترکیه و از ترکیه به عراق و از عراق به پاریس منتقل شد، ولى به فضل الهى و در رابطه با وعده صدق خداوندى « انَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَهُ …»[۶] (کسانى که گفتند: پروردگار ما تنها خداست و بر آن (عقیده و ایمان) ثابت و استوار باقى ماندند، هیچ ترس و اندوهى براى آنان نخواهد بود ) .در ربیع ۵۷ با ورود خود به ایران نظام فاسد را برچید و حکومت اسلامى را که از بزرگترین آمال او بود به صورت جمهورى اسلامى بنیانگذارى نمود. این بود فشردهاى از زندگانى علمی معنوی این رادمرد الهى که روحى وسیع و ابعاد مختلف و گوناگونى دارد.
از ابعاد روحى امام علاقه وى به مسائل تهذیب نفس و پیراستگى روح است که شاخص وجود او همواره به سوى آن متوجه بود و از دوران جوانى به تهذیب نفس و شرکت در مجالس اخلاقى علاقه وافرى داشت و هر کجا استادى معنوى و راهنمایى روحى مىجست براى فیضگیرى به سوى او مىشتافت. شدت علاقه او به این مسأله گاهى عشق طبیعىاش را به فراگیرى علوم رسمى تحت الشعاع قرار مىداد و احیانا در قالب الفاظ و اشعار بسیار لطیفى در مىآمد، چنانکه در یکى از غزلها مىفرماید:
عهدى که بسته بودم با پیر مى فروش در سال قبل تازه نمودم دوباره دوش
از قیل و قال مدرسهام حاصلى نشد جز حرف دلخراش پس از آن همه خروش
دستى به دامن بت مه طلعتى زنم اکنون که حاصلم نشد از شیخ خرقه پوش[۷]
[۱] . سوره سجده ، آیه ۱۷ .
[۲] . همان ، آیه ۱۶ .
[۳] . سوره مطففین ، آیه ۲۶ .
[۴] . محمد بن یعقوب کلینی ، الکافی ، ج۲ ، ص : ۲۳۲ .
[۵] . سوره جمعه ، آیه ۴٫
[۶] . سوره فصلت ، آیه ۳۰ .
[۷] . روح الله خمینی ، دیوان امام ، تهران ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، چاپ دوم ۱۳۷۸ش ، ص : ۱۳۱ ، غزل پیر مغان .
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر