تحقیق رویکرد اسماعیلیان نخستین و قرامطه و فاطمیان به شریعت

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق رویکرد اسماعیلیان نخستین و قرامطه  و فاطمیان به شریعت دارای ۱۰۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول:    ۵
اجمالی در تاریخ و عقاید اسماعیلیه    ۵
۱٫    اجمالی در تاریخ و عقاید اسماعیلیه    ۶
فصل دوم:    ۲۶
رویکرد اسماعیلیان نخستین و قرامطه به شریعت    ۲۶
۲-۱ شریعت در نزد اسماعیلیان نخستین    ۲۷
۲-۲ شریعت در منظر قرامطه    ۳۳
۲-۲-۱ شریعت در جامعه حمدان قرمط    ۳۵
۲-۲-۲ توصیف ناصر خسرو از شریعت در جامعه قرامطه    ۴۱
۲-۳ فقه و شریعت از منظر اندیشمندان اسماعیلیه نخستین    ۴۶
۲-۳-۱ شریعت از منظر ابوحاتم رازی    ۴۶
۲-۳-۱-۱ تالیف کتب و مقابله با جریانات شریعت گریز    ۴۸
۲-۳-۲ ابویعقوب سجستانی و شریعت اسماعیلیه    ۵۶
۲-۳-۲-۱ همراهی ظاهر و باطن در آثار سجستانی    ۵۹
فصل سوم:    ۶۳
شریعت مداری فاطمیان    ۶۳
۳-۱ نقش خلفای فاطمی در ترویج و التزام به شریعت    ۶۴
۳-۱-۱ مناصب شرعی امامان اسماعیلی    ۶۷
۳-۱-۲ ساخت مساجد و برگزاری نماز    ۶۷
۳-۱-۳ اجرای شریعت در جامعه    ۶۸
۳-۱-۴ نمود شریعت در امور مالی فاطمیان    ۶۹
۳-۱-۵ بررسی اجمالی رفتارهای شریعت محورانه خلفا    ۷۰
۳-۲ نقش قاضی نعمان در بسط و تدوین فقه اسماعیلی    ۷۸
۳-۲-۱ آثار و آراء فقهی قاضی نعمان    ۸۲
۳-۲-۲ فتاوی شاخص قاضی نعمان    ۸۸
۳-۲-۳ تداوم جریان فقهی قاضی نعمان    ۹۱
۳-۳ شریعت در اندیشه متکلمین فاطمی    ۹۳
۳-۳-۱ شریعت در اندیشه حمید الدین کرمانی    ۹۳
۳-۳-۱-۱ اندیشه های کرمانی در راحه العقل و الریاض    ۹۶
۳-۳-۲ شریعت در اندیشه مؤید فی الدین شیرازی    ۱۰۱
۳-۳-۲-۱ رد قول اباحه گران    ۱۰۷
۳-۳-۲-۲ نمود شریعت در اشعار موید فی الدین    ۱۰۷
۳-۳-۳ ناصرخسرو و شریعت اسماعیلیه    ۱۰۸
۳-۳-۳-۱ اثبات ظاهر و باطن شریعت    ۱۰۹
۳-۳-۳-۲ نمود شریعت در اشعار ناصر خسرو    ۱۱۱
فهرست منابع و مطالعات    ۱۱۳

منابع

قرآن کریم

نوبختی، فرق الشیعه، ترجمه دکتر محمد جواد مشکور، تهران، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۲

دفتری، فرهاد، افسانه های حشاشین یا اسطوره های فداییان اسماعیلی، ترجمه فریدون بدره ای، تهران، نشر فرزان روز، ۱۳۸۵

دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره ای، تهران، نشر فرزان روز، ۱۳۷۶

دفتری، فرهاد، مختصری در تاریخ اسماعیلیه، سنت های یک جماعت مسلمان، تهران، نشر فرزان روز، ۱۳۷۸

شهرستانی، محمد بن عبد الکریم بن أبی بکر أحمد، ملل و نحل، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۴

ابن عنبه، احمد بن علی، عمده الطالب فی انساب آل ابیطالب، بیروت، دار المکتبه الحیاه، بی تا

تامر، عارف، اسماعیلیه و قرامطه در تاریخ، ترجمه و تعلیق از دکتر حمیرا زمردی، تهران، ۱۳۷۷ انتشارات جامی

تامر، عارف، القرامطه بین الالتزام و الانکار، دمشق، دارالطلیعه الجدیده،۱۹۹۶

تامر، عارف، تاریخ الاسماعیلیه، لندن، ریاض الرئیس للکتب و النشر، ۱۹۹۱

فرمانیان، مهدی، اسماعیلیه، تاریخ و عقاید، قم، نشر ادیان، ۱۳۸۶

ابن بابویه، محمد بن على‏، کمال الدین و تمام النعمه، تهران‏، اسلامیه‏، چاپ دوم‏، ۱۳۹۵ ق‏

جوینی، علاءالدین عطاملک محمد بن محمد؛ تاریخ جهان گشای جوینی، بر اساس نسخه محمد قزوینی، به اهتمام احمد خاتمی، تهران، نشرعلم، ۱۳۸۷

طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت، دار التراث ۱۹۶۷م

غالب، مصطفی، اعلام الاسماعیلیه، بیروت، دار الیقظه العربیه،۱۹۶۴

غالب، مصطفی؛ تاریخ دعوه الاسماعیلیه، بیروت، دارالاندلس، ۱۹۶۵م

 فصل اول:اجمالی در تاریخ و عقاید اسماعیلیه

 اجمالی در تاریخ و عقاید اسماعیلیه

اسماعیلیه، یکى از فرق شیعه است که در اواسط قرن ۲ قمری پدیدار گشته و سپس به شاخه‏ها و گروههایى تقسیم شد. این فرقه نام خود را از اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) گرفته است.[۱] با رحلت امام صادق (ع) در ۱۴۸ق، پیروان آن حضرت از میان شیعیان امامى به گروههایى منقسم شدند که دو گروه از آنها را مى‏توان به عنوان نخستین گروههاى اسماعیلى دانست. طبق روایات اسماعیلی، امام صادق (ع) ابتدا فرزند ارشد خود اسماعیل را به جانشینى برگزیده، و نص امامت را بر او قرار داده بود، ولى طبق روایت اکثر منابع، اسماعیل چند سال قبل از پدر، وفات یافت.[۲] با تمام تمهیداتى که امام صادق در مورد مرگ اسماعیل اندیشید و با شهودى که بر مرگ او گرفت، باز هم عده اى مرگ وى رانپذیرفتند. یکى از این دو گروه مرگ اسماعیل را انکار کردند و در انتظار رجعت او به عنوان امام قائم و مهدى موعود باقى ماندند. این گروه را اسماعیلیه خالصه نامیدند.گروه دوم از اسماعیلیان نخستین، مرگ اسماعیل بن جعفر در زمان پدرش را پذیرفته بودند و پس از وفات امام صادق (ع)، فرزند ارشد اسماعیل، محمد را به امامت شناختند. این گروه به «مبارکیه» معروف شدند. نوبختی درباره سرنوشت شیعیان بعد از رحلت امام جعفر صادق این چنین می گوید که آنها پس از او شش دسته شدند، سپس گروهی را اسماعیلیه ویژه نام برده و می گوید که آنها مرگ اسماعیل را در زمان حیات پدرش انکار کرده و آن را ترفند پدرش برای پنهان کردن او از ترس مردم، می دانستند. نوبختی در باب اعتقادات آنها این گونه بیان می کند که این گروه قائلند اسماعیل نمرده و نخواهد مرد و او همان مهدی قائم است، و چون پدرش به امامت اسماعیل پس از خودش اشاره کرده و امام جز راست نمی گوید؛ در هنگام شنیدن خبر مرگ او، دانستیم که همان اشاره امام صادق بر امامت اسماعیل درست است و او قائم آخر الزمان است.[۳]

گروه دیگری نیز مبارکیه می باشند که قائل به امامت نوه جعفر بن محمد، محمد بن اسماعیل، پس از او می باشند. استدلال آنها نیز این چنین است که چون انتخاب امام صادق برای امامت بعد از خودش یعنی اسماعیل در زمان حیات پدر فوت کرده است، امام، نوه خود را  جانشین خود ساخت و این حق امامت مخصوص محمد بن اسماعیل است. نوبختی نام این گروه را منشعب از نام مبارک غلام اسماعیل بن جعفر[۴]  و مربّی محمد بن اسماعیل می داند. معاصران اسماعیلیان نخستین، غالبا آنان را باطنیه یا ملاحده یا قرامطه خطاب مى‏کردند، ولى خود اسماعیلیان نخستین نهضتشان را «دعوت» یا «دعوت هادیه» مى‏نامیدند.[۵] درباره اسماعیل و محمد بن اسماعیل باید گفت که اسماعیل از مادرى علوى به نام فاطمه، دختر حسین بن حسن بن على بن ابیطالب(علیه السلام)، در حوالى سالهاى صد تا صد و پنج هجرى قمرى در مدینه متولد شد. امام صادق در زمان حیاتِ مادر اسماعیل ازدواج دیگری نکرد[۶]. اطلاعات ما درباره اسماعیل بسیار محدود است. او ظاهرا پسر دوم امام بوده و گفته شده که وى حدود ۲۵ سال از برادر ناتنی اش امام موسى کاظم (ع) بزرگتر بوده است. تاریخ وفات اسماعیل نیز روشن نیست؛ مى‏توان گفت که وفات او بین سالهاى ۱۳۲- ۱۴۵ق اتفاق افتاده است.[۷] سیاست تقیّه و کار فرهنگی امام صادق به جای قیام مسلحانه، عده اى از پیروان او را راضى نکرده و این افراد باعث انشقاق هاى بسیارى در جریان اصلی تشیع گردیدند. تحریک کنندگان اصلى، جریانهاى سیاسى غلات همچون ابوالخطاب بودند و باعث مشکلات فراوانى براى امام صادق شدند. اسماعیل طبق نقل منابع گوناگون با این گروههای شیعی غالی در ارتباط بود. ارتباطی که امام صادق از آن ناخوشنود بود.[۸]

درباره محمد بن اسماعیل، هفتمین امام اسماعیلیه نیز باید گفت که همچون پدرش از زندگانى وى اطلاعات چندانى در دست نیست. اسماعیلیان قائل به امامت محمد بن اسماعیل بعد از پدرش می­باشند. محمد فرزند ارشد اسماعیل بوده که بنا بر روایات، هنگام فوت امام صادق ۲۶­سال داشته است و تولد او به احتمال قوى باید در حدود سال ۱۲۰ق واقع شده باشد. وى اندکى پس از ۱۴۸ق که اکثر شیعیان امامى حضرت موسى کاظم (ع) را به امامت شناختند، موقعیت خود را غیر قابل تحمل دانسته و از محل زندگی خود مدینه، به عراق مهاجرت کرده و زندگى پنهانى خود را آغاز نمود و به همین سبب به «مکتوم» مشهور شده است. نقل شده است که او هنگامی که هارون الرشید به حجاز سفر کرد در نزد هارون الرشید سعایت عموی خود را نموده گفته بود: آیا مى دانى که در زمین، دو خلیفه وجود دارد که خراج مى گیرند؟ هارون گفت: منظورت کیست؟ محمد بن اسماعیل گفت: موسى بن جعفر و اسرار جمع آورى زکات و خمس امام کاظم را بیان کرد. به همین علت هارون الرشید، اقدام به دستگیری امام موسى کاظم(علیه السلام) نموده و ایشان را به شهادت رساند.[۹] این مهاجرت مبدأ «دوره ستر» در تاریخ اسماعیلیان نخستین است که تا هنگام تاسیس خلافت فاطمیان و ظهور امام اسماعیلى به طول انجامید.[۱۰] او احتمالا بین سالهاى ۱۷۹ تا ۱۹۰ هجرى در بغداد از دنیا رفت.[۱۱] عارف تامر اما قائل است محمد بن اسماعیل در سال ۱۴۱ هجری در مدینه متولد شده و هنگام وفات پدرش ۱۴ ساله بوده است. تامر، سال ۱۹۳ هجری را زمان مرگ محمد بن اسماعیل می داند که در کوهی در شمال غربی شهر تدمر دفن شد.[۱۲] به نظر مى‏رسد که با وفات محمد بن اسماعیل، مبارکیه به دو شاخه منشعب شده‏اند و تنها گروه بسیار کوچکى تداوم امامت را در اخلاف محمد بن اسماعیل پذیرفتند.گروه دیگر، شامل اکثر مبارکیه، مرگ محمد بن اسماعیل را انکار کردند و در انتظار رجعت وى به عنوان امام قائم و مهدى موعود باقى ماندند. این گروه بعدها به نام قرامطه شهرت یافتند. از تاریخ بعدى این گروههاى اسماعیلى نخستین که مرکزشان در کوفه بود تا زمانى که اسماعیلیان با برپایى نهضت واحد اندکى پس از اواسط قرن ۳ ق ناگهان در صحنه تاریخ اسلام ظاهر گردیدند، اطلاعات قابل ملاحظه‏اى در دست نیست. به نظر مى‏رسد که طى این یک قرن، رهبرانى در خفا و به استمرار براى ایجاد یک نهضت واحد در میان گروههاى اسماعیلى نخستین فعالیت داشته‏اند. این رهبران احتمالا امامان همان دسته‏اى بوده‏اند که با مرگ محمد بن اسماعیل از مبارکیه منشعب شده، و تداوم امامت را پذیرفته بودند.

کوششهاى پنهانى رهبران این فرقه، عاقبت پس از نزدیک به یک قرن در حدود سال ۲۶۰ق به نتیجه رسید و از همان موقع شبکه‏اى از داعیان اسماعیلى در سرزمینهای مختلف اسلامى پدیدار شده و فعالیت گسترده‏اى را براى گسترش دعوت اسماعیلیه آغاز کردند. در آن تاریخ دعوت اسماعیلیه همچنان تحت هدایت رهبرى مرکزى مستقر در سلمیه قرار داشته، و هویت واقعى این رهبران نیز هنوز به گونه‏هاى مختلف کتمان مى‏شده است. براى جلب حمایت بیشترین شمار از اسماعیلیان نخستین، رهبران مرکزى اسماعیلیه تا مدتها به نام محمد بن اسماعیل دعوت مى‏کردند که اعتقاد به امامت و مهدویت وى نظریه اصلى مبارکیه و مهم‏ترین گروه منشعب از آنها بوده است. در ۲۶۱ق حمدان قرمط که از اهالى سواد کوفه بوده، دعوت اسماعیلیه را در نواحى اطراف کوفه و سایر نقاط جنوب عراق آغاز، و سازماندهى کرده، و داعیانى نیز براى نواحى مهم آن منطقه معین کرده است. حمدان به زودى پیروان زیادى پیدا کرد که به قرامطه مشهور شدند. دعوت در یمن که همواره یکى از پایگاههاى مهم اسماعیلیه بوده، و از ابتدا ارتباطات نزدیکى با رهبران مرکزى نهضت داشته است، توسط دو داعى به نامهاى منصور الیمن و على بن فضل بنیان گذارده شد که از ۲۷۰ق دعوت اسماعیلیه را به طور علنى در آنجا ترویج نمودند. دعوت به تدریج از یمن به مناطق مجاور، مانند یمامه، در شبه جزیره عربستان نیز بسط یافت . دعوت اسماعیلیه در سرزمین بربرهاى شمال افریقا نیز اشاعه پیدا کرد و مقدمات تأسیس خلافت فاطمیان فراهم گردید. در حدود سال ۲۸۱ق دعوت اسماعیلیه در منطقه بحرین در شرق عربستان توسط ابو سعید جنابى آغاز گردید. ابو سعید سرانجام موفق شد که تا ۲۸۶ق، قسمت اعظم بحرین را تحت نفوذ خود در آورد و دولت مستقلى را در آنجا بنیان نهد. اندکى پس از ۲۶۰ ق دعوت اسماعیلیه در قسمتهایى از مرکز و شمال غربى ایران، آغاز گردید و سپس به خراسان و ماوراء النهر و ری نیز بسط یافت. اسماعیلیان در دوره فاطمى (تا۴۸۷ق)خلافت و دولت مستقل و نیرومندى از خود یافتند. در دروان الحاکم جمعیتی از داعیان و پیروان با غلو در حق او پایه گذار فرقه دروزیه شدند، که تا امروز در لبنان و سوریه ادامه یافتند. با انتقال مقر دولت فاطمیان به مصر، اسماعیلیان مغرب به عنوان یک اقلیت تحت فشار قرار گرفتند و در۴۰۷ق پس از به حکومت رسیدن اکثریت سنى مذهب افریقیه، اسماعیلیه قتل عام شدند. حتى مصر پایگاه دوم فاطمیان نیز مأمنى دائمى براى اسماعیلیان نبود و در زمان مستنصر هشتمین خلیفه فاطمى، صحنه بحرانهاى سیاسى و نظامى متعددى شد که آغازگر انحطاط دولت فاطمیان بود، در حالى که در همین زمان، خلافت فاطمى به موفقیتهاى مهم در مناطق شرقى دست یافته، و حتى توانسته بود در زمان کوتاهی عراق را نیز تحت سیطره خود گیرد. در یمن، پس از مرگ ابن حوشب، فعالیتهاى دعوت، به طور محدود ادامه داشت. در ۴۲۹ق داعى على بن محمد صلیحى که با مرکز دعوت اسماعیلیه در قاهره در تماس بود، در منطقه کوهستانى مسار خروج کرد و سلسله صلیحیون را بنیان نهاد. مدتها بعد از او ملکه حره حکومت مقتدری در این وادی برقرار کرد.

صلیحیون که ریاست دعوت اسماعیلیه را در یمن بر عهده داشتند، حدود یک قرن، تا ۵۳۲ق، بر بخشهاى مهمى از آن سرزمین به نیابت از فاطمیان حکومت کردند و اقتدار خود را تا اندازه‏اى به مناطق مجاور، مانند عمان و بحرین نیز بسط دادند. صلیحیون نقش مؤثرى در بسط دعوت اسماعیلیه به هندوستان نیز ایفا کرده‏اند. جماعت اسماعیلى جدیدى در گجرات پیدا شد[۱۳] که در قرون بعدى پایگاه اصلى اسماعیلیان طیبى (بهره‏ها) گردیده و هنوز در آن منطقه حائز اهمیت هستند. پس از مرگ خلیفه مستنصر، افضل پسر بدر الجمالى که در مقام وزارت، اقتدارى تمام داشت، توانست به قصد مستحکم ساختن موقعیت خود و با اعمال نفوذ، نزار فرزند ارشد مستنصر را که نص امامت و خلافت بر او قرار گرفته بود، از حقوق خود محروم کند و در عوض جوان‏ترین برادر او ابوالقاسم احمد را با لقب المستعلى بالله جایگزین وى سازد. افضل به سرعت مقامات عالى رتبه دولت فاطمی را وادار کرد تا با مستعلى بیعت کنند و او را به جانشینى مستنصر بشناسند. این اقدام بى‏سابقه، نهضت اسماعیلیه را با بحران شدیدى مواجه ساخت و اسماعیلیان که تا آن زمان نهضت واحدى را تشکیل مى‏دادند، به دو شاخه اصلى مستعلویه و نزاریه منقسم شدند. در اواخر سال ۴۸۸ ق نزار همراه یکى از پسرانش به دستور مستعلى در زندان به قتل رسید. افتراق در جماعت اسماعیلیه به دو شاخه که از همان ابتدا رقباى متخاصم یکدیگر شدند، به تضعیف کلى و غیر قابل جبران دعوت اسماعیلیه انجامید. اکثر اسماعیلیان مصر و تمامى جماعت اسماعیلى یمن و گجرات و بسیارى از اسماعیلیان شام امامت مستعلى را پذیرفتند، ولى گروه بزرگى از اسماعیلیان شام و تمامى اسماعیلیان عراق و ایران و احتمالا بدخشان و ماوراء النهر به نص اول مستنصر وفادار ماندند و نزار را به عنوان نوزدهمین امام خود و جانشین به حق پدرش قبول کردند. در قرون بعدى، مستعلویان و نزاریان به ترتیب در قسمتهاى غربى و شرقى دنیاى اسلام به بسط دعوتهاى مستقل خود پرداختند و مسیرهاى مذهبى کاملا مجزایى داشتند. در این میان، اکثر اسماعیلیان در مصر و بسیارى در شام و تمامى جماعت اسماعیلى در یمن مستعلى را به جانشینى مستنصر قبول کرده بودند. با قتل جانشین مستعلى، الآمر باحکام الله در ۵۲۴ ق مستعلویان با بحران جدیدى مواجه شدند که منجر به انشعاب مستعلویه به دو شاخه حافظیه و طیبیه گردید. آمر چند ماه پیش از مرگش صاحب فرزندى به نام طیب شده بود که تنها پسر او بوده است، اما در وقایع پس از مرگ آمر، عملا نامى از طیب در میان نیست. عموزاده آمر، عبدالمجید که عضو ارشد خانواده فاطمیان، و مدعى قدرت بود، پس از یک سال کشمکش با مخالفان، بر مسند حکومت قرار گرفت. او که ابتدا با عنوان ولیعهد زمام امور را در دست گرفته بود، در ربیع الآخر ۵۲۶، مدعى خلافت و امامت شد و لقب الحافظ لدین الله را براى خود برگزید.

امامت حافظ مورد تأیید رسمى مرکز دعوت مستعلویه در قاهره قرار گرفت و اکثر اسماعیلیان مستعلوى در مصر و شام، و گروهى از مستعلویان یمن که حافظ و جانشینانش را به عنوان امامان خود شناختند، با نامهاى حافظیه و مجیدیه اشتهار یافتند. از طرف دیگر، گروههایى از مستعلویان مصر و شام، و شمار کثیرى از مستعلویان یمن ادعاهاى حافظ را باطل دانستند و امامت طیب را پذیرفتند که ابتدا با نام آمریه، و پس از تأسیس دعوت مستقل طیبى در یمن، به طیبیه شهرت یافتند. سلسله فاطمیان رسما در محرم ۵۶۷ قمری به دست صلاح الدین ایوبى، منقرض شد و صلاح الدین به سرعت مذهب اهل سنت را به مصر بازگردانید؛ وى اسماعیلیان آن دیار را سخت قلع و قمع کرد و تشکیلات مرکزى دعوت حافظى برچیده شد و عاضد آخرین خلیفه فاطمى نیز چند روز پس از شکست، در پى بیمارى کوتاهى درگذشت. تا حدود یک قرن پس از مرگ او، شمارى از اخلاف وى مدعى امامت حافظیه بودند و هر چند گاه یک بار حرکت و شورشى را در مصر سامان مى‏دادند؛ ولى از آن پس بساط مذهب اسماعیلیه و سازمان پنهان دعوت آن کلا از مصر برچیده شد و در همان زمان، در شام نیز اثرى از اسماعیلیان حافظى یافت نمى‏شد. دعوت حافظیه در یمن نیز پیروانى پیدا کرده، و براى مدتى از حمایت رسمى بعضى از حکام و امراى محلى جنوب عربستان، برخوردار شد ولى با انقراض آن حکومتها در یمن و با ظهور صلاح الدین ایوبى، دعوت حافظیه و پیروانش در آن دیار نیز دوامى نیافت.  مستعلویان هند که با صلیحیون روابط نزدیک خود را حفظ کرده بودند، مانند آنها، کلا به جناح طیبى دعوت مستعلویه پیوسته بودند. با توجه به از بین رفتن کامل جماعت حافظى در بلاد اسلامى، از آثار اسماعیلیان حافظى هیچ‏گونه نمونه‏اى بر جاى نمانده است. دعوت مستعلوى طیبى پایگاه اصلى خود را در یمن و سپس در شبه قاره هندوستان پیدا کرد. از هنگام ورود نخستین داعیان اسماعیلى به گجرات جماعت اسماعیلى در غرب شبه قاره هند به تدریج گسترش یافت و این جماعت از هندیان اسماعیلى که عمدتا اصل و نسب بومى داشتند، به زودى با نام «بهره» شهرت یافتند. جماعت طیبى خود از انشعابات فرقه‏اى مصون نماند و با مرگ داعى مطلق داوود بن عجب شاه، مستعلویان طیبى بر سر جانشینى وى اختلاف پیدا کردند و به دو شاخه داوودیه و سلیمانیه منشعب شدند. اکنون کل جمعیت بهره­های داوودى جهان در حدود نیم میلیون نفر است که چهار پنجم آنها در هندوستان سکنى دارند. جمعیت سلیمانیان در یمن نیز، در حال حاضر حدود ۷۰ هزار نفر است که عمدتا در نواحى شمالى، خاصه مرز عربستان سعودى، متمرکز هستند. گروههاى کوچکى از بهره‏هاى سلیمانى نیز در هندوستان، در شهرهاى بمبئى، احمدآباد و حیدرآباد یافت مى‏شوند.[۱۴]

اما نزاریان در دوره ۱۷۱ ساله الموت، توانستند با رهبریهاى حسن صباح، دعوت مستقل خود را که دیگر هیچ‏گونه ارتباطى با حکومت فاطمى و دعوت مستعلوی نداشت، بنیان گذارى کنند و در نواحى مختلف، خاصه ایران و عراق و شام، بسط دهند. به رغم فشارهای سلجوقیان به نزاریان، دعوت نزاریه با موفقیت کم و بیش در شهرها و نواحى کوهستانى ایران گسترش ‏یافت و دامنه نفوذ آن گاه تا اصفهان، مقر حکومت سلجوقیان پیش رفت. اسماعیلیان نزارى تماماً در ایران به دست مغولان منهدم نگردید؛ بلکه گروههاى پراکنده‏اى از نزاریه همچنان در دیلم و قهستان باقى ماندند و شمار بسیارى از نزاریانى که از تیغ مغول رهایى یافته بودند، نیز به نواحى مجاور در افغانستان و سند مهاجرت کردند. نزاریان براى حفظ بقاى خود مجبور شد تا به شدیدترین وجهى با پوشش ظاهرى تصوف تقیه کنند. با مرگ شمس الدین محمد، بیست و هشتمین امام نزارى که در حدود ۷۱۰ ق اتفاق افتاد، اولین انشعاب در نزاریان پدیدار گشت. مؤمن شاه و قاسم شاه، فرزندان شمس الدین محمد بر سر جانشینى پدر اختلاف پیدا کردند[۱۵] و امامت هر یک از آنها مورد پذیرش گروههایى از نزاریان قرار گرفت و در نتیجه نزاریان به دو شاخه مؤمن شاهى (یا محمد شاهى) و قاسم شاهى منقسم گردید. اکنون جماعت چند میلیونى اسماعیلیان نزارى قاسم شاهى عمدتا در کشورهایی مانند هند، پاکستان، بنگلادش، چین، افغانستان، ایران، سوریه و تاجیکستان (بدخشان)، کنیا و تانزانیا، به صورت اقلیتهاى کوچک مذهبى پراکنده هستند.در شبه قاره هند خوجه‏هاى نزارى عمدتا در نواحى سند، گجرات و بمبئى زندگى مى‏کنند و گروههاى دیگرى از نزاریان قاسم شاهى در شمال کشمیر، و شمال غرب پاکستان یافت مى‏شوند. افزون بر آن، از حدود سال ۱۹۷۰ م، شمار بسیارى از خوجه‏هاى نزارى از هند و پاکستان و نیز افریقا به کشورهاى غربى، خاصه آمریکاى شمالى و انگلستان مهاجرت کرده‏اند در نتیجه، اسماعیلیان نزارى پیرو آقاخان اکنون متعلق به یک جامعه بین المللى و بسیار پراکنده با نژادها و زبانهاى مختلف هستند.

[۱]. دفترى، فرهاد، اسماعیلیه، تلخیص از دائره المعارف بزرگ اسلامى، ج ۸، ص ۶۸۱

.[۲] دفتری، فرهاد، پیشین، ص ۱۱۲

.[۳] فرق الشیعه، نوبختی؛ ص ۱۰۱

[۴]. نوبختی، همان؛ ص ۱۰۲  و اشعری، المقالات و الفرق، ص ۸۰ – ۸۱

.[۵] الملل والنحل، محمد بن عبد الکریم بن أبی بکر أحمد الشهرستانی،ص ۱۹۰ دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص ۱۱۱

.[۶] فرمانیان، اسماعیلیه تاریخ و عقاید، ص ۳۶

[۷]. دفتری، پیشین، ص ۱۱۶

.[۸] دفتری، پیشین، ص ۱۱۸ و رجال کشى، ص ۲۴۵، شماره ۴۴۹

[۹]. ابن عنبه، احمد بن علی، عمده الطالب فی انساب آل ابیطالب، ص ۲۶۳ – ۲۶۴

.[۱۰] دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص ۱۲۲

.[۱۱] دفتری، پیشین، ص ۱۲۳

.[۱۲] عارف تامر، پیشین، ص ۳۴

[۱۳]. دفتری، فرهاد، پیشین، ص ۲۴۱- ۲۴۳

[۱۴]. دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص ۳۶۴- ۳۶۵

[۱۵]. دفتری، فرهاد، پیشین، ص ۵۱۰ – ۵۱۱

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.