1,153 views
پیشینه تحقیق ریشه های تاریخی ذهن آگاهی و ذهن آگاهی در روانشناسی بالینی و مفهوم صبر و صبر در روانشناسی دارای ۱۰۲ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-افسردگی ۵
۲- اضطراب منتشر ۶
۳- تفاوتهای بین افسردگی و اضطراب ۷
۴- ذهن آگاهی ۸
۴-۱- ریشه های تاریخی ذهن آگاهی ۸
۴-۲- انتقال ذهن آگاهی به روانشناسی ۱۱
۴-۳-ذهن آگاهی در روانشناسی بالینی: «موج سوم» رفتاردرمانی ۱۴
۴-۳-۱- موج اول رفتاردرمانی: کاربردهای بالینی تحلیل تجربی رفتار ۱۵
۴-۳-۲-«موج دوم» رفتاردرمانی: تأکید گسترده بر شناخت ۱۷
۴-۳-۳- «موج سوم» رفتاردرمانی: درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی ۱۸
۴-۳-۳-۱-مداخلات مبتنی بر آموزش ذهن آگاهی ۱۹
۴-۳-۳-۲- مداخلاتی که ذهن آگاهی مؤلفه کلیدی در آنها محسوب می شود: ۲۱
۴-۴- تعاریف ذهن آگاهی ۲۵
۴-۵- مفهوم سازی ذهن آگاهی در روانشناسی بالینی ۲۷
۴-۶-رابطه ذهن آگاهی با مراقبه ۳۳
۴-۷- سازه های مرتبط با ذهن آگاهی ۳۵
۴-۷-۱- شیوه های پردازشگری ذهنی ۳۵
۴-۷-۲- اشکال هشیاری رفلکسی ۳۸
۴-۸- رابطه بین ذهنآگاهی، شناخت ضمنی و آشکار ۴۲
۵- صبر ۴۴
۵-۱- مفهوم صبر ۴۵
۵-۲- انواع صبر ۴۸
۵-۳- رابطه صبر با مفاهیم مشابه ۵۰
۵-۴- صبر در عرفان اسلامی ۵۱
۵-۵- مفهوم صبر در قرآن ۵۴
۵-۶- زمینههای صبر در قرآن ۵۷
۵-۷- صبر وسایر مفاهیم در قرآن ۶۱
۵-۸- نشانگان صبر ۶۳
۵-۹- پیامدهای صبر ۶۶
۵-۱۰- صبر در روانشناسی ۶۸
۵-۱۱- کارکردهای صبر ۷۰
۵-۱۲- پایههای روانشناختی صبر ۷۳
۶- پیشینه ۷۹
۶-۱- ذهنآگاهی ۷۹
۶-۲- صبر ۸۳
منابع و مؤاخذ ۸۵
ساراسون، جی؛ ساراسون، آر (۱۳۸۳). روانشناسی مرضی، جلد اول. ترجمهی نجاریان، بهمن؛ اصغری مقدم، محمدعلی و دهقانی، محسن. چاپ ششم. تهران: انتشارات رشد.
کاپلان، هارولد؛ سادوک، بنیامین (۱۳۸۱). خلاصه روانپزشکی، جلد اول. ترجمهی پورافکاری، نصرتالله. چاپ دوم. تهران: انتشارات شهرآب.
کاپلان، هارولد؛ سادوک، بنیامین (۱۳۸۱). خلاصه روانپزشکی، جلد دوم. ترجمه پورافکاری، نصرتالله. تهران: انتشارات آزاده.
کهدویی، جلیل (۱۳۸۴). “بررسی نقش عزت نفس و کانون کنترل در شیوههای مقابله با استرس در افراد مضطرب، افسرده و عادی”. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شیراز.
حسینثابت، فریده (۱۳۸۷). “اثربخشی آموزش صبر بر اضطراب، افسردگی و شادکامی”، دو فصلنامه مطالعات اسلام و روانشناسی، سال ۱، شماره ۲٫
حسینثابت، فریده (۱۳۸۷). “مقیاس سنجش صبر برای نوجوانان”، روانشناسی و دین، سال ۱، شماره ۴٫
غباریبناب، باقر؛ خدایاریفرد، محمد (۱۳۷۹). “رابطهی توکل به خدا، اضطراب با صبر در شرایط ناگوار”، مقالهی ارائه شده در اولین همایش بینالمللی دین و سلامت روان، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران.
آذرگون، حسن؛ کجباف، محمدباقر؛ عابدی، محمدرضا (۱۳۸۶). “اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر کاهش نشخوار فکری و افسردگی در دانشجویان دانشگاه اصفهان”، مجلهی دانشور رفتار، سال ۱۶، شماره ۲۴٫
افروز، غلامعلی (۱۳۸۱). مباحثی در روانشناسی و تربیت کودکان و نوجوانان. چاپ چهارم. تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران.
نوری، نجیبالله (۱۳۸۷). “بررسی پایههای روانشناختی و نشانگان صبر در قرآن”، مجلهی روانشناسی و دین، سال ۱، شماره ۴٫
امینالدوله، فاطمه (۱۳۸۷). “مفهوم صبر”، مجلهی رشد (آموزش قرآن)، شماره ۲۵٫
ایمانی، سیدمهدی (۱۳۸۸)، “صبر”، ماهنامه امید انقلاب، سال ۲۸، شماره ۴۰۵٫
بانشی، فهیمه (۱۳۸۹). رابطه بین صبر و سلامت عمومی بین دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شیراز، پایاننامه کارشناسی، دانشگاه شیراز.
تمری، کرمالله (۱۳۸۹). “صبر در قرآن”، مجله بشارت، شماره ۷۹٫
در بین افرادی که بخاطر مشکلات روانشناختی کمک میطلبند، افسردگی مشکل شایعی است. دو ویژگی اختصاصی افسردگی عبارتند از: خلق ناشاد[۱](افسردگی، غم، اندوه، ناامیدی، ناراحتی یا نگرانی) و فقدان علاقه و لذت (در تقریباً همه فعالیتهای عادی و سرگرمیهای فرد). تشخیص افسردگی مستلزم وجود دست کم یکی از این دو ویژگی است؛ بعلاوه دست کم چهار مورد از رفتارها یا احساسات زیر باید وجود داشته باشد: کماشتهایی یا تغییر وزن، اشکال در خوابیدن، فقدان نیرو، آشفتگی روانی ـ حرکتی یا افزایش کندی پاسخ، خستگی یا فقدان انرژی، سرزنش خود یا احساس گناه نابجا، شکایاتی از ناتوانی در تفکر بطور روشن یا تمرکز حواس، و افکار دائمی مرگ یا خودکشی یا آرزوی مردن (ساراسون و ساراسون،۱۳۸۳).
نظریههای مختلفی درباره علت افسردگی وجود دارد. نظریههای زیستی فرض میکنند که علت افسردگی در ژنها یا در بعضی بدکارکردیهای فیزیولوژیایی نهفته است که احتمال دارد اساس وراثتی داشته یا نداشته باشد. اگرچه عوامل ژنتیکی بسیاری در افسردگی مهم به نظر میرسند، مکانیسم دقیق اینکه چطور افسردگی به ارث برده میشود روشن نیست. همچنین طبق فرضیه مونوآمین، فقدان نورآدرنالین یا سروتونین یک عامل علّی در افسردگی است. گیرندهها ممکن است شدیداً حساس باشند، باعث شوند بدن سطوح پایینی از مونوآمینها را تولید کند یا افسردگی ممکن است ناشی از ضعف در نظم سیستم انتقالدهنده عصبی باشد.
نظریات روانپویشی افسردگی بر احساسات ناهشیار و واکنشها به شرایط جدید بر پایه آنچه قبلاً در زندگی رخ داده است تأکید میکنند. نظریات یادگیری فرض میکنند که افسردگی به فقدان تقویت وابسته است. نظریات شناختی افسردگی بر این عقیده مبتنی هستند که تجارب یکسان ممکن است دو فرد را بطور کاملا متفاوت تحت تأثیر قرار دهد؛ زیرا آنها درباره موقعیتها، شناختهای متفاوتی دارند. بر طبق گفته بک (۱۹۸۲) ، افسردگی به بهترین نحوی میتواند به عنوان مثلث شناختی از افکار منفی در مورد خود و موقعیت و آینده توصیف شود.
افرادی که افسرده هستند به نظر میرسد در کنترل محیط خود احساس درماندگی میکنند. آنها به عنوان نتیجهای از موقعیتهایی که قبلا با آن مواجه شدهاند ممکن است یاد بگیرند که ناتوان باشند. این مفهوم به درماندگی آموخته شده مصطلح گشته است (ساراسون و ساراسون، ۱۳۸۳).
اضطراب معمولا به عنوان احساس پراکنده و مبهم و نامطبوع ترس و تشویش تعریف میشود. شخص مضطرب به خصوص در مورد خطرات ناشناخته بسیار نگران است. علاوه بر آن، فرد مضطرب ترکیبی از علائم زیر را نشان میدهد: تپش قلب، تنگی نفس، اسهال، بیاشتهایی، سستی، سرگیجه، تعریق، بیخوابی، تکرر ادرار و لرزش. در حالیکه افراد وحشتزده به راحتی میتوانند بگویند از چه میترسند، افراد دچار اختلالات اضطراب از علل ترسشان آگاهی ندارند.
در اختلال اضطراب منتشر، اضطراب حداقل یک ماه (و معمولا بیشتر) باقی میماند و به تجارب اخیر زندگی فرد مربوط نیست. اختلال اضطراب منتشر چهار نشانه دارد: تنش حرکتی، فعالیت بیش از حد دستگاه خودمختار، ترس از آینده و گوش بزنگی زیاد.
بر اساس دیدگاه روانپویشی، علل اختلال اضطراب منتشر، رویدادهای درونروانی و انگیزههای ناخودآگاه هستند. در واقع دفاعهای فرد برای کنترل یا حبس اضطراب کافی نیست. نظریهپردازان یادگیری معتقدند که علائم اختلال اضطراب منتشر به همان طریقی که دیگر رفتارها یاد گرفته میشوند، یاد گرفته شدهاند. در دیدگاه شناختی اعتقاد بر این است که اضطراب نتیجهی افکار و عقاید غلط، غیرواقعی و غیرمنطقی و خصوصا اغراق درباره خطرات موجود در موقعیت است (ساراسون و ساراسون،۱۳۸۳)
همپوشی قابل ملاحظهای بین افسردگی و اضطراب وجود دارد، بطوریکه اغلب بیماران مبتلا به اختلال اضطراب منتشر، افسرده هستند و بیماران افسرده نیز غالبا مضطربند. به علاوه حتی موارد خالص هر دو اختلال، خصوصیات بسیار مشابهی در زمینه خودپنداره تحقیرشده، پیشبینیهای منفی و سوگیری منفی در ارزیابی تجارب رایج، نشان میدهند. اما تفاوتهای بین دو گروه، ماهیت خاص هر اختلال را روشن میسازد:
۱-ارزیابیهای منفی در افسردگی، گسترده، کلی و فراگیر هستند؛ ولی در اضطراب، گزینشی و خاص میباشند، همهی سطوح را دربرنمیگیرند و نسبت به عوامل مثبت بی توجه نیستند.
۲-بیمار اضطرابی، چشماندازهایی برای آینده میبیند و از نظر ارادی تسلیم نشده است. بیمار افسرده، آینده را سیاه میبیند و باور دارد که یک رابطه اساسی را از دست داده یا شکست خورده و از نظر ارادی تسلیم شده است.
۳-شخص اضطرابی، شکستها یا اشتباهاتش را بطور مطلق به عنوان یک کانون فساد در مرکز شخصیتش یا به عنوان محملی برای بیزاری از خویش نمیبیند. اما بیمار افسرده، اشتباهاتش را به این صورت تفسیر میکند که بطور کلی معیوب و نامناسب است و شکستهایش غیرقابل جبرانند.
۴-بیمار اضطرابی در ارزیابیهای منفیاش نامطمئن و دودل است، ولی شخص افسرده، مطلقنگر است.
۵-بیمار اضطرابی پیشبینی میکند که در روابطش با دیگران، در اهداف و مقاصدش، در توانایی انطباق با مشکلات، در عملکرد مناسب و در سلامت و بقایش اشکال به وجود خواهد آمد. شخص افسرده، افسوس میخورد که منبع کسب رضایتش را از دست داده، از رابطه با افراد مهم محروم گردیده و در اهدافش دچار شکست شده.
۶-شخص افسرده دارای یک دید کلی است مبنی بر اینکه هیچ چیز بر وفق مرادش نیست و به همین دلیل احساس تأثر و غمگینی میکند (بک، ۱۳۸۳؛ به نقل از کهدویی،۱۳۸۴).
از لحاظ تاریخی، ذهن آگاهی بیشتر با جنبشهای معنوی مرتبط میگردد تا جریانهای اصلی روانشناسی. ذهنآگاهی، تکنیک اصلی مورد استفاده در مراقبه بودایی است که ریشه در آیین مذکور دارد. آیین بودایی در هند و توسط سیدار تاگوتاما بودا[۲]که رهبری مذهبی بود، ۵۰۰ سال قبل از میلاد و در واکنش به رنج افراد فقیر، بیمار، مسن و در حال احتضار پایهگذاری شد. طبق نظریه چهار حقیقت عالی، وجود مملو از رنج است که این رنج، نتیجهی گرایش خودکار به وابستگی است، طریقهی خاتمهدهی به این رنج در پیش گرفتن طریقت هشتگانه میباشد. بودا در طریق هشتگانه به بیان روشهای رسیدن به نیروانا[۳]، یعنی آزادی از ناراحتی پرداخته است که مشتمل بر درک فلسفه بودیسم است و پیروی از آن، پایبندی به اصول اخلاقی مربوط به گفتار، کردار، پیشه، منضبط کردن ذهن و مراقبه میباشد. این طریق هشتگانه، افراد را قادر میسازد تا بطور کامل به تجربه زندگی بپردازند، درعین حال گرایش و وابستگی خود به پدیده ها را کاهش دهند (کومار[۴]،۲۰۰۲).
پس از مرگ بودا در سال ۴۸۳ قبل از میلاد، آیین بودایی همچنان کم رونق باقی میماند، تا اینکه امپراطور موریان یعنی آسوکا[۵]در قرن سوم قبل از میلاد به این آیین گرایش پیدا نمود. با گسترش بودیسم به نقاط دیگر آسیا، این آیین بر اساس تعابیر مختلف به عمل آمده از تعالیم بودا به فرق مختلف تبدیل شد و دو فرقه اصلی «بودیسم تراوادا»[۶]و «بودیسم ماهایانا»[۷]ظهور یافت. بودائیان تراوادا به شکلی محتاطانه به تعبیر تعالیم بودا پرداخته و بر آزادی فرد بر اساس تلاشهای خودش تمرکز نمودند و اساسا به مراقبه و تمرکز و یک زندگی صومعهای جدای از جامعه تأکید ورزیدند. در بودیسم ماهایانا، تعبیر آزادانهتری از تعالیم بودا به عمل آمده که برای افراد بیشتری جذابیت دارد. در این فرقه، ماهایانا، بر رهایی از طریق یک زندگی نیکوکارانه و شفقت ورزی تأکید میشود. با آنکه بودیسم تراوادا در سریلانکا، تایلند، برمه و بودیسم ماهایانا در مغولستان، تبت، ژاپن، کره، ویتنام و نپال گسترش یافته است لیکن فرقه دوم، ماهایانا، به دلیل ارائه تعبیر آزادانهتری از تعالیم بودا از اقبال بیشتری برخوردار شده است. در حدود ۱۵۰ سال بعد از میلاد با شروع تجارت بین هند و چین، ایدهها و آیینهای فرقه ماهایانا به چین نیز راه پیدا نموده است ( دایره المعارف بریتانیکا،۲۰۰۳؛ به نقل از کاویانی،حاتمی و جواهری،۱۳۸۷).
بین سال های ۵۵۰ و ۶۰۰ پس از میلاد، آیین بودیسم توسط میسیونرهای فرستاده شده از سوی پادشاه کره به ژاپن نیز راه پیدا کرد و تا پایان قرن هشتم، فرقههای بودایی زیادی ایجاد گشته و رشد نمود. «ذن بودیسم» که یک فرقه بودیسم ماهایانا بود، در قرن نهم و توسط بودائیان چینی فرقه «چان»[۸]به ژاپن معرفی شد و در حدود ۱۲۰۰ سال بعد از میلاد از رواج برخوردار شد. «ذن» معادل ژاپنی «چان» میباشد که تقریبا به معنای «مراقبه» ترجمه شده است. ذن بودیسم بر نگرش عدم وابستگی، مراقبه به منظور افزایش آگاهی و تمرکز بر زمان حال تأکید دارد که ثمره آن حالت آزادی روانی از رنج میباشد. مراقبه بودایی بیش از همه از طریق ذن بودیسم ژاپنی به غرب معرفی گردید. مهاجران آسیایی که در قرن نوزدهم به آمریکا مهاجرت نمودند، شروع به بنیان نهادن جوامع[۹] و معابد[۱۰] نمودند. با این وجود هنگامیکه ذن به ایالات متحده رسید، تاثیر آن بسیار محدود بود. اگرچه ذن بودیسم در سال ۱۸۹۳ در کنفرانس جهانی شیکاگو معرفی شد، همچنان تاثیر کمی بر فرهنگ آمریکایی بر جای گذارد (کارداسیوتو[۱۱]،۲۰۰۵).
[۱] – Dysphoric
[۲] – Siddharta Gautama Buddha
[۳] – Nirvana
[۴] – Kumar
[۵] – Asoka
[۶] – Theravada
[۷] – Mahayana
[۸] – Chan
[۹] – Communities
[۱۰] – Temples
[۱۱] – Cardaciotto
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر