پیشینه تحقیق  زندگینامه شیخ اشراق، تصور خدا و اثبات خدا از دیدگاه شیخ اشراق  دارای ۹۳ صفحه می باشد   فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

زندگینامه شیخ اشراق    ۵
گفتار اول: مقدمه    ۱۰
فصل اول: فلسفه نوری سهروردی، مبانی و ساختار علم الانوار    ۱۰
فصل دوم: حکمت اشراق از نظر سهروردی    ۱۴
فصل سوم: هستی شناسی اشراقی (قاعده الواحد لا یصدر عنه الا الواحد)    ۱۸
فصل چهارم: از دیدگاه شیخ اشراق خداوند نور مطلق است    ۲۳
فصل پنجم: راه رسیدن به عالم انوار    ۲۹
گفتار دوم: تصور خدا.۳۳
فصل اول : صفات خداوند    ۳۳
مبحث اول : «نور الانوار»    ۳۵
مبحث دوم: قدرت خدا    ۴۷
مبحث سوم: علم خدا    ۴۸
مبحث چهارم: رحمت خدا (غنی مطلق)    ۵۰
مبحث پنجم: از دیدگاه سهروردی حق تعالی فاعل بالرضا است.    ۵۳
گفتار سوم: اثبات خدا    ۵۶
روش شیخ اشراق در اثبات وجود واجب تعالی    ۵۶
فصل اول: برهان اول شیخ اشراق از طریق اثبات نفس    ۶۰
برهان دوم شیخ اشراق از طریق اثبات نیازمندی و فقر اجسام    ۶۱
برهان سوم شیخ اشراق از طریق اثبات واجب بالذات و ابطال تسلسل    ۶۲
فصل چهارم: برهان چهارم شیخ اشراق از طریق علیّت    ۶۷
برهان پنجم شیخ اشراق(حرکت):    ۷۱
گفتار چهارم: اثبات وحدت خدا    ۷۴
فصل ششم : نقد و بررسی    ۸۰
نقد صدرالمتألهین بر نظر شیخ اشراق    ۸۰
برهان دیگر در اثبات وجود خدا و نقد بر آن    ۸۲
نقد بر این برهان    ۸۳
نقدهایی که بر حرکت (جوهری اجسام) و مسئله خداوند    ۸۴
نقد کانت بر این که خداوند یک وجود کامل است    ۸۶
منابع و مآخذ:    ۸۸

منابع :

سهروردی، شهاب الدین، مجموعه آثار فارسی، با مقدمه و تصحیح سید حسین نصر، تهران، قسمت ایران شناسی انستیتوی فرانسوی پژوهشهای علمی در ایران، ۱۳۴۸

سه رساله، تصحیح و مقدمه نجفقلی حبیبی، تهران، انجمن فلسفه، ۱۳۵۷

شهرزوری، شمس الدین محمد، نزهه الارواح و روضه الافراح، ترجمه مقصود علی تبریزی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، ۱۳۸۵

حکمه الاشراق، ترجمه سید جعفر سجادی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷

فیض کاشانی، ملا محسن، کلمات مکنونه، تصحیح و تحقیق علیرضا اصغری، تهران، مدرسه عالی شهید مطهری، ۱۳۸۷

ق‍طب‌ال‍دی‍ن‌ ش‍ی‍رازی‌، م‍ح‍م‍دب‍ن‌ م‍س‍ع‍ود، ش‍رح‌ ح‍ک‍م‍ه‌ الاش‍راق‌، ت‍ه‍ران‌: ح‍ک‍م‍ت‌، ۱۳۸۰.

قمی، عباس، ت‍رج‍م‍ه‌ س‍ف‍ی‍ن‍ه‌ ال‍ب‍ح‍ار، مترجم: م‍ح‍م‍دب‍اق‍ر س‍اع‍دی‌، م‍ش‍ه‍د، ک‍ت‍اب‍ف‍روش‍ی‌ ج‍ع‍ف‍ری‌، ۱۳۵۸

آشتیانی، سید جلال الدین، منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۵۵

ابن سینا، حدود یا تعریفات، ترجمه محمد مهدی فولادوند، تهران، انجمن فلسفه ایران، مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ ها، ۱۳۸۵

شفا، بی نام، انتشارات فکر روز، ۱۳۷۳

الاشارات و التنبیهات، قم، نشر البلاغه، ۱۳۷۵

ابوریحان، محمدعلی، مبانی فلسفه اشراق از دیدگاه سهروردی، ترجمه دکتر محمدعلی شیخ، انتشارات نشر روز، ۱۳۷۳

 زندگینامه شیخ اشراق

شیخ شهاب الدین ابوالفتوح یحیی سهروردی، معروف به «شیخ اشراق»، شهاب مقتول و شیخ مقتول، «مؤسس حکمت اشراق» و از حکمای بزرگ اسلام در قرن ۶ میلادی (۵۸۷ هـ.ق) است. وی در دهکده سهرورد از توابع زنجان به دنیا آمد. شیخ اشراق، حکمت و اصول فقه را در مراغه نزد مجدالدین جیلی، که استاد امام فخر رازی نیز بود، فرا گرفت و در حکمت تبحر و احاطه تمام یافت سپس به تفکّر و ریاضت پرداخت، و چند سالی را در عراق و شام به سیاحت و مطالعه گذرانید،‌ چنانکه مشهور است در علوم غریبه نیز تبحر بهم رسانید.

سهروردی پس از تکمیل تحصیلات به اصفهان رفت تا نزد ظهیرالدین فارسی ، علم منطق را بیاموزد . او در همین شهر بود که برای نخستین بار با افکار ابن سینا روبرو شد و پس از مدتی تسلط خاصی بر آن پیدا کرد.

سهروردی پس از پایان تحصیلات رسمی، به سفر کردن در داخل ایران پرداخت و از بسیاری از مشایخ تصوف دیدن کرد و بسیار مجذوب آنان شد. در واقع در همین دوره بود که به راه تصوف افتاد و دوره‏های طولانی را به اعتکاف و عبادت و تامل گذراند. سفرهای وی رفته رفته گسترده تر شد و به آناتولی و شامات نیز رسید و در این سفر، مناظر شام «سوریه» او را بسیار مجذوب خود نمود.

در یکی از سفر ها از دمشق به حلب رفت و در آنجا با “ملک ظاهر” پسر “صلاح الدین ایوبی” (سردار معروف مسلمانان در جنگ های صلیبی) ملاقات کرد. ملک ظاهر که محبت شدیدی نسبت به صوفیان و دانشمندان داشت، مجذوب این حکیم جوان شد و از وی خواست که در دربار وی در حلب ماندگار شود.سهروردی که عشق شدیدی نسبت به مناظر آن دیار داشت، شادمانه پیشنهاد ملک ظاهر را پذیرفت و در دربار او ماند.

اما سخن گفتن های بی پرده و بی احتیاط بودن وی در بیان معتقدات باطنی در برابر همگان، و زیرکی و هوشمندی فراوان وی که سبب آن می شد که با هر کس بحث کند، بر وی پیروز شود، و نیز استادی وی در فلسفه و تصوف، از عواملی بود که دشمنان فراوانی مخصوصا از میان علمای قشری برای سهروردی فراهم آورد.

عاقبت به دستاویز آن که وی سخنانی برخلاف اصول دین می گوید، از ملک ظاهر خواستند که او را به قتل برساند، و چون وی از اجابت خواسته آن ها خودداری کرد، به صلاح الدین ایوبی شکایت بردند. صلاح الدین که به تازگی سوریه را از دست صلیبیون بیرون آورده بود و برای حفظ اعتبار خود به تایید علمای دین احتیاج داشت، ناچار در برابر درخواست ایشان تسلیم شد.

به همین دلیل، پسرش ملک ظاهر تحت فشار قرار گرفت و ناگزیر سهروردی را در سال ۵۸۷ هجری قمری به زندان افکند و شیخ همان جا از دنیا رفت. وی در هنگام مرگ، ۳۸ سال داشت. علت مستقیم وفات وی معلوم نیست.(البته مشهور آن است که سهروردی به دلیل گرسنگی از دنیا رفت.) مشهور است که او را به دار آویختند یا خفه کردند. جنازه‌ی شیخ را در روز جمعه آخر ذی الحجه سال ۵۸۷ هـ.ق از زندان بیرون آوردند. جرم او معاندت با شرایع دینی بود. بدین ترتیب سهروردی نیز سرانجامی همچون سقراط یافت .

شیخ در مقدمه کتاب خود اظهار کرده است وی از لحاظ مذهب از ثنویت مجوس و الحاد مانی دوری و بیزاری می جوید و خود را مبرا می داند و می گوید منظور از نور و ظلمت همان ثنویتی که به مجوسان کافر و مانیان ملحد نسبت می دهند نیست. و بنابراین شیخ اشراق از لحاظ ظاهر امر مسلمان و مومن به اسلام بوده است و این امر را نمی توان از باب قضیۀ اتفاتیه دانست زیرا مکرر در مکرر از توحید و اصول عقاید اسلام دفاع می کند.

نهایت مذهب زردشت را مذهب آسمانی می داند و درصدد این امر است که زردشت را پیامبر بداند و آن را از شرک و الحاد مبرا کند و اثبات کند که زردشت یکتا پرست بوده وی سعی کرده است ستایش آتش و آتشده را بنحو معقول توجیه کند.

بدیهی است که وی از لحاظ مذهب قشری نیست و هدف و غایت همۀ ادیان را انسان سازی می داند و خود را قطب و اصل.

از کتب و رسائل شیخ این امر بدست می آید که وی از بدو امر ذوق اشراقی داشته است و حتی قواعد فلسفۀ مشاء را با توجه به ذوق اشراقی خود تدوین و تفسیر کرده است. (سهروردی،۱۳۸۴،۵۸)

شیخ در حکمه اشراق که از شاهکارهای این حکیم در زمینه حکمت اشراق و آشتی دادن آن با حکمت اسلامی. این کتاب پیش از هر چیز مختص بیان عقاید اشراقی، سید حسین نصر در این زمینه چنین می نویسد: این کتاب، که از جنبه ادبی یکی از برجسته ترین کتاب های نوع خود است به سال ۵۸۲ هـ در ظرف چند ماه تالیف شده، سبک نگارشی آن نشان می دهد که به سرعت و با کمال شوق خاطر نوشته شده است، سهروردی در حکمت الاشراق خود از قاعده کلی تقسیم کتاب به چهار قسمت منطق و ریاضیات و طبیعیات و ادبیات که بنابر رسم در کتاب های فلسفه از آن پیروی می شده (گو اینکه گاهی قسمت ریاضیات را حذف می کردند) پیروی نکرده است این کتاب اساسی حکمت اشراق مشتمل است بر یک مقدمه و دو بخش. بحث در آن از منطق آغاز می شود و به اتحاد با حق و مقام وجود و سرور ختم می شود.

سهروردی در مقدمه کتاب خود از این سخن می گوید که چگونه آن را تألیف کرده  و از چه نوع کتاب ها است و برای چه منظوری نوشته شده، پس از آنکه وضع کلی کتاب را به این صورت تعریف کرد، بخش اول را به منطق اختصاص می دهد و آن را به همان شکل که ارسطو و فور فوریوس صورتبندی کرده اند می آورد ولی این ترتیب را به تمامی نمی پذیرد. قسمت دوم بخش اول کتاب مشتمل است بر یک تحلیل کلی از بعضی از جنبه های فلسفه های ارسطویی و از جمله منطق. در اینجا به تعریف ارسطویی انتقاد می کند و آن را لفظ بازی می خواند و عدد اعراض را از نه به چهار تقلیل می دهد: نسب، کیف، کم، حرکت.

سهروردی از فلسفه سنتی ارسطویی و غیره خرده های بسیاری گرفته و در فلسفه طبیعی و روان‏شناسی ومابعد الطبیعه آرائی خاص دارد. بالجمله حکمت اشراق وی در کتاب اساسی مکتب اشراق است و از زمان تألیف تا کنون بر صحنه عقلانی تسلط داشته و حکیمان متأخر پیوسته تفسیرها و حواشی بر آن نوشته اند از مهمترین مولفان شهرزوری، شاگرد و همکار سهروردی است و بهترین شرح شناخته شده را قطب الدین شیرازی شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی نوشت از این دو شرح که هر دو در قرن هفتم نوشته شده، شرح قطب الدین قرن هفتم به عنوان متن مورد مطالعه بوده. چاپ سنگی قدیم حکمه اشراق که در بعضی از مدارس قدیمه از زمان انتشار آن در دورۀ قاجاریه تدریس می شود. این شرح و نیز حاشیه ملاصدرا را که سه قرن دیرتر نوشته شده در حاشیه دارد. بدیهی است که اصل کتاب حکمه الاشراق چاپ های متعددی در دورانهای مختلف دیده که شاید از حیث اهمیت چاپ سال ۱۳۳۱ هـ . ش توسط آقای هنری کربن بوده باشد.(اردبیلی،۱۳۶۲،ج۱، ۳)

گفتار اول: مقدمه

فصل اول: فلسفه نوری سهروردی، مبانی و ساختار علم الانوار

هر علمی به بنیاد اصولی استوار است، خواه این اصول مستقیم به دست آمده باشد خواه از علم دیگری گرفته شده باشد، همچنین یک علم از تعاریف فراهم می‏آید، خواه تعریف به حدّ باشد خواه تعریف به رسم، این تعاریف صغری و کبرای قیاس را در برهان تشکیل می دهند علومی که به موضوعی واحد می‏پردازد ممکن است در اصول با یکدیگر تفاوت داشته باشند مثل طبیعیات و ریاضیات هر دو از جسم بحث می کنند، اما ریاضیات آن را مجرد از ماده مورد بررسی قرار می دهد.

علم الانوار در سنت مشایی علمی جدید بوده، گرچه نزد حکمای شرق پیشینه ای کهن داشته است. موضوع نور و ظلمت است و اصول آن دو نوع قابل تصور است اصول درست مشایی و مکاشفه یا ذوق. اصول درست مشّایی، شیخ اشراق بخش اول حکمه الاشراق را به منطق و فلسفه مشایی اختصاص می دهد و می گوید که آثار دیگرش به تفصیل اصول مشایی را مورد بحث قرار می دهند. با این که سهروردی روش ها و مبانی مشایی را در کل معتبر می داند لیکن در اصول بنیادی و خاص اشراقی راه خود را از آن ها جدا می سازد. بدین ترتیب اصول مشایی می تواند به منزلۀ مقدمات در علم الانوار به حساب آید. این مقدمات هم شامل مسایلی می شود که عموماً مشائین اختیار کرده اند، مثل محال بودن تسلسل و هم شامل مسائلی می شود که سهروردی آرای مشایین را بر اساس مبانی خود آن اصلاح کرده است مانند اعتباری بودن وجود. مکاشفه یا ذوق، علم الانوار قبل از هر چیزی مبتنی است بر ذوق و کشف، هر چند سهروردی پس از آن برای معتقدات مبتنی بر این تجربه عرفانی متوسل به دلایل عقلی شده است. از نظر و قضایایی که بر بنیاد این کشف و ذوق نهاده شده قضایایی تجربی است.

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.