565 views
پیشینه تحقیق ساختار جنگل و تنوع زیستی و عوامل تخریب در جنگلهای زاگرس دارای ۴۶ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱- مقدمه ۴
۱-۲- کلیات ۸
۱-۲-۱- ساختار ۸
۱-۲-۳- ویژگیهای عمومی بلوط ایرانی ۱۱
۱-۲-۳-۱- گسترشگاه گونه بلوط ایرانی ۱۱
۱-۲-۳-۲- ویژگیهای اکولوژیک بلوط ایرانی ۱۱
۱-۲-۳-۳- ویژگیهای جنگلشناسی بلوط ایرانی ۱۱
۱-۲-۴- مصارف و کاربردهای بلوط ایرانی: ۱۴
۱-۲-۵- عوامل تخریب در جنگلهای زاگرس ۱۴
۱-۲-۶- خاک ۱۵
۱-۲-۶-۱- خصوصیات فیزیکی خاک ۱۶
۱-۲-۶-۲- خصوصیات شیمیایی خاک ۱۶
۱-۲-۶-۲-۱- pH ۱۶
۱-۲-۶-۲-۲- پتاسیم ۱۷
۱-۲-۶-۲-۳- سدیم خاک ۱۸
۱-۲-۶-۲-۴-EC ۱۸
۱-۲-۶-۲-۵- آهک ۱۸
۱-۲-۶-۲-۶- ماده آلی ۱۸
۱-۲-۶-۲-۶- فسفر ۱۹
۱-۲-۷- تنوع زیستی ۲۰
۱-۲-۷-۱- شاخصهای تنوع زیستی ۲۰
۱-۲-۷-۲- شاخصها و نمایههای ریاضی برای اندازهگیری تنوع ۲۰
۱-۲-۷-۲-۱- شاخصهای تنوع گونهای ۲۰
۱-۲-۷-۲-۲- شاخصهای غنای گونهای ۲۱
۱-۲-۷-۲-۳- شاخص یکنواختی ۲۲
۲-سابقه تحقیق ۲۳
۲-۱- مطالعات انجام شده در زمینهی ساختار جنگل ۲۳
۲-۲- مطالعات انجام شده در زمینهی خاک جنگل ۲۸
۲-۳- مطالعات انجام شده در زمینهی تنوع زیستی و زادآوری ۳۱
منابع مورد استفاده ۳۵
پیله ور، ب.، غ. ویسکرمی، ک. طاهریآبکنار، ج. سوسنی و ح. اکبری. (۱۳۸۹). تعیین اولویت حفاظتی تیپهای مختلف پوشش گیاهی در مناطق خارج از ذخیره گاههای جنگلهای زاگرس بر حسب میزان مشارکت آنها در تنوع زیستی. مجله جنگل ایران، انجمن جنگلبانی ایران، سال دوم، بهار۱۳۸۹، (۱): ۹۱-۸۱٫
صالحی ع. و ا. محمدی. (۱۳۹۰). تأثیر سرشاخه زنی درختان بر خصوصیات شیمیایی خاک در جنگلهای زاگرس (مطالعه موردی: جنگلهای حوزه شهرستان پلدختر). همایش ملی جنگلهای زاگرس مرکزی: قابلیت و تنگناها، کانون همیاران طبیعت معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی لرستان، آذرماه.
یوسفی، م. (۱۳۷۸). بررسی اثر تعرضات انسان و دام بر ساختار جنگلهای بلوط یاسوج، (منطقهی پاتاوه). پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران.
یوسفی، م.، غ. جلالی و م، فتاحی. (۱۳۸۱). بررسی اثر تعرضات انسان و دام بر جنگلهای بلوط (منطقه پاتاوه) یاسوج، مجله پژوهش سازندگی، ۵۶ (۵۷) : ۳۷- ۲۷٫
فتاحی، م.، ن. انصاری، ح. ر. عباسی و م. خانحسنی. (۱۳۷۹). مدیریت جنگلهای زاگرس. چاپ اول. انتشارات موسسه تحقیفات جنگلها و مراتع، ۴۷۱ صفحه.
فتاحی، م. (۱۳۷۳). بررسی جنگلهای بلوط زاگرس و مهمترین عوامل تخریب آن. انتشارات مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع. چاپ اول. (۵۴). ۶۳ صفحه.
فتاحی، م. (۱۳۸۷). بررسی جنگلهای بلوط زاگرس و مهمترین عوامل تخریب آن. موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، (۱۰۱): ۶۳ صفحه.
عطری، م. (۱۳۷۶). فیتوسوسیولوژی (جامعه شناسی گیاهی)، تألیف مارسل گینوشه. انتشارات موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع؛ بخش تحقیقات جنگل، ۳۸۴ صفحه.
حسینی، ا. (۱۳۸۸). بررسی ساختار تجدید حیات طبیعی جنگلهای بلوط غرب، مطالعه موردی جنگل هیانان ایلام. مجموعه مقالات پوستری در سومین همایش ملی جنگل، ۲۴-۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۸، کرج، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران.۶-۱٫
حسینی، ا.، معیری، م. ه. و ح، حیدری. (۱۳۸۷). اثر تغییرات ارتفاع از سطح دریا در زادآوری طبیعی و سایر خصوصیات کمی و کیفی بلوط غرب (مطالعه موردی جنگلهای هیانان ایلام)، مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی. ۱۵(۱): ۱۹۴- ۲۰۲٫
حسینی، س. ع. (۱۳۷۴). بررسی جوامع گیاهی دشت میرزابایلو و آلمه پارک ملی گلستان. پایاننامهی کارشناسی ارشد جنگلداری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، ۸۶ صفحه.
اردکانی، م. ر. (۱۳۸۵). اکولوژی. انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هفتم، ۳۴۰ صفحه.
مهاجر، م. (۱۳۸۵). جنگل شناسی و پرورش جنگل. انتشارات دانشگاه تهران. ۳۸۷ صفحه.
مهدیانی، ع.، ح. حیدری، ر. رحمانی و د. آزادفر. (۱۳۹۱). ساختار تودههای اوری در جنگلهای استان گلستان. مجله پژوهشهای علوم فناوری چوب و جنگل، جلد ۱۹، شماره دوم، ۲۰صفحه.
مهدیفر، د.، ر. کرمیان، س. ر. سهرابی و ک. خادمی. (۱۳۹۰). بررسی تأثیر تنک کردن بر مشخصات کمی جستگروههای بلوط استان لرستان. همایش ملی جنگلهای زاگرس مرکزی: قابلیت و تنگناها، کانون همیاران طبیعت معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی لرستان، آذرماه.
زبیری م. (۱۳۸۱) زیستسنجی (بیومتری جنگل)، انتشارات دانشگاه تهران. شماره ۲۵۶۱، ۴۱۱ صفحه.
زبیری، م. (۱۳۷۳). آماربرداری در جنگل (اندازهگیری درخت و جنگل). موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول، ۴۰۱ صفحه.
میرزایی، ج.، م. اکبرینیا. س. م. حسینی، م. طبری و غ. ع. جلالی. (۱۳۸۶). مقایسه تراکم زادآوری طبیعی گونههای چوبی در رابطه با عوامل فیزیوگرافی و خاک در جنگلهای زاگرس، مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده ارغوان در شمال ایلام، پژوهش و سازندگی، ۲۰(۴): ۲۳- ۱۶٫
جنگلها به عنوان یکی از غنی ترین عرصه های طبیعی، دربردارندهی حدود ۶۵ درصد گونههای خشکیزی هستند (پیله ور و همکاران، ۱۳۸۹) و بیشترین تنوع گونهای را برای گروههای تاکزونومیک متعددی مانند پرندگان، بیمهرگان و میکروبها فراهم میکنند (لیندن مایر[۱] و همکاران، ۲۰۰۶). در حال حاضر ۴۶ درصد از جنگلهای دنیا به کاربریهای دیگر تبدیل شدهاند، فقط ۲۲ درصد از جنگلهای اولیه یا ۴۰ درصد از جنگلهای باقیمانده در سطح دنیا به صورت دستنخورده باقی ماندهاند (برایانت[۲] و همکاران، ۱۹۹۷). حفاظت از این گنجینهی ارزشمند با توجه به تنگناهای اجرایی و محدودیت امکانات نیازمند برنامهریزی براساس اولویت حفاظتی پوششهای گیاهی مختلف میباشد. ایران با دارا بودن مساحتی بالغ بر۱۲ میلیون هکتار جنگل، یکی از کشورهای فقیر از لحاظ پوشش جنگلی است که سهم زاگرس از این منابع جنگلی حدود ۵ میلیون هکتار میباشد که بیش از ۴۰ درصد جنگلهای کشور را به خود اختصاص داده است (صالحی[۳]، ۲۰۰۹).
جنگلهای زاگرس از آذربایجان غربی (شهرستان پیرانشهر) تا فارس (حوالی فیروزآباد) در نواری به پهنای ۷ درجه عرض جغرافیایی و ۵/۷ درجه طول جغرافیایی، با قدمتی ۵ هزار ساله استقرار یافتهاند (یوسفی و همکاران، ۱۳۸۱). جنگلهایی که گستره آن ۱۰ استان کشور را در امتداد رشتهکوههای زاگرس (جهت شمال غرب به جنوب شرق) با طول متوسط ۱۳۰۰ کیلومتر و عرض متوسط ۲۰۰ کیلومتر درنوردیده است.
جنگلهای زاگرس در استانهای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، لرستان، ایلام، فارس، خوزستان، اصفهان، چهارمحال بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد پراکنده شدهاند که در این میان، کمترین سهم از پوشش جنگلی زاگرس با ۵/۴ درصد، متعلق به استانهای خوزستان و آذربایجان غربی بوده (یعنی تنها ۵/۴ درصد از مساحت استانهای مزبور را جنگل پوشانده است) و بالاترین سهم آن به استان کهگیلویه و بویراحمد (۵۷ درصد) تعلق دارد (فتاحی، ۱۳۷۳).
جنگلهای زاگرس از دیرباز در معرض آسیبهای فراوان بودهاند. آسیبهایی که موجب محو جنگل در قسمتهایی از آن و باعث سیر قهقرایی در قسمتهای دیگر گردیده است. فضای بازی که هم اکنون در این جنگلها مشاهده میشود تنها منبعث از خشکی نیست و آسیبهای وارده به این جنگلها در طول قرنهای متمادی نیز سهمی در این تنکی جنگلها دارد.
جنگلهای زاگرس از نظر حفاظت آب و خاک، تنوّع زیستی و ارزشهای پناهگاهی از اهمیت انکار نشدنی برخوردار هستند. وجود گونههای متنوع گیاهی و جانوری، این منطقه را از سایر مناطق متمایز ساخته و توجه اکثر محققین علوم زیستی را به خود معطوف داشته است. شاخص تنوع گونهای، از شاخصهای مهم تنوعزیستی است که در ارزیابی زیستگاهها از آن استفاده میشود و مقدار آن به ثبات محیطزیست آن بستگی دارد. از آنجا که این ثبات در اجتماعات و اکوسیستمهای مختلف متفاوت است، وضعیت تنوع گونهای نیز در این مناطق دستخوش تغییرات محیطی میشود. بههمین دلیل محاسبهتنوع گونهای اهمیت زیادی در ارزیابی عملکرد و دخالت انسان در سیستمهای طبیعی دارد. در واقع، هر سیستم زمانی پایدار است که گونههای تشکیلدهندهی آن در طی زمان حفظ شوند و نیز جمعیت افراد تشکیلدهندهی آن دچار نوسانات زیاد نشود (اردکانی، ۱۳۸۵). حفاظت بهعنوان عاملی مهم، نقشی تعیینکننده در غنا و تنوعزیستی گیاهی دارد. رویشگاهی که تنوعزیستی بیشتری داشته باشد، پایداری اکولوژیکی و حاصلخیزی بیشتری را خواهد داشت و یک اکوسیستم پایدار خواهد بود (اسمیت[۴]، ۱۹۹۶).
با توجه به جایگاه ویژهی جنگلهای زاگرس در پهنهی رویشی ایران و اهمیت حفظ و مدیریت تنوعزیستی آن به عنوان یکی از مهمترین و برجستهترین سیماهای طبیعی ایران، احیاء جنگلهای زاگرس امری لازم و ضروری است ولی احیاء جنگلها با توجه به ساختار اجتماعی اقتصادی جامعه جنگل نشین غرب کشور که تنها به دامداری و کشاورزی وابسته است امری مشکل و در بسیاری موارد غیر ممکن شده است.
در ایران بیشترین تعداد گونههای بلوط در رشته کوه زاگرس پراکنده شدهاند و فراوانترین آنها گونه بلوط غرب (بلوط ایرانی) است که وجه تسمیه جنگلهای بلوط غرب به همین خاطر است (حسینی و همکاران، ۱۳۸۷).
گونهی بلوط ایرانی از شمال غربی تا جنوب شرقی سلسله جبال زاگرس در تمام جهات و ارتفاعات و بر روی انواع خاکها گسترش دارد (فتاحی، ۱۳۸۷). بهرغم مقاومت زیاد آن در برابر عوامل مخرب بیشتر از سایر گونهها مورد تخریب قرار گرفته و فرم تودههای آن از دانهزاد به شاخهزاد تبدیل شده است (یوسفی و همکاران، ۱۳۸۱). نظر به اهمیت و جایگاه این جنگلها از نظر گونههای گیاهی و جانوری، ذخایر ژنتیکی، مراتع زیراشکوب و مسائل اقتصادی و اجتماعی و غیره، برای دستیابی به توسعهی پایدار و حفاظت از این اکوسیستمهای طبیعی و تنوع زیستی آنها لازم است مطالعات کارآمد در این راستا در جهت شناخت ساختار جنگلها و عوامل موثر بر آنها صورت پذیرد. به دلیل درجات مختلفی از تخریب یا دستخوردگی در تودههای جنگلی بلوط ایرانی، این تودهها از لحاظ ساختار جنگل نیز وضعیت متفاوتی دارند. تخریب میتواند به عنوان کاهش سود رسانی جنگل یا کاهش کیفیت جنگل، یا به عنوان وضعیتی که جنگل قادر نباشد نقشهای خود را به خوبی انجام دهد تعریف شود (هیتیمانا[۵] و همکاران، ۲۰۰۴). پایش تغییرات تخریب جنگل به صورت کمی امری مشکل و پیچیده است و اغلب آن را به طور غیرمستقیم و با توجه به تأثیراتی که روی اکوسیستم میگذارد همانند تغییر ترکیب گیاهی، تنوع گونهای، حاصلخیزی خاک و خصوصیات زادآوری و به طور کلی ساختار جنگل مورد مطالعه قرار میدهند (هیتیمانا و همکاران، ۲۰۰۴).
توصیف کمی ساختار جنگل میتواند به عنوان قابل استفادهترین ابزار در مدیریت پیشرفته جنگل در نظر گرفته شود. ساختار جنگل منبع مناسبی از اطلاعات مختلف برای استفاده مدیران جنگل فراهم آورد (کینت و همکاران[۶]، ۲۰۰۰). مدیر این امکان را مییابد که قبل از دخالت در توده، شناخت مناسبی از آن داشته باشد و با اطمینان بیشتری دخالت در توده را انجام دهد، به طوری که روند مدیریت در جهت بهبود وضعیت کمی و کیفی توده پیش برود (آقاخانی و متاجی، ۱۳۸۸). هنگامی که از ساختار پوشش گیاهی صحبت میشود، چگونگی پراکنش و اسقرار گیاهان تشکیلدهندهی آن را نسبت به یکدیگر مد نظر داریم، بیتردید با چنین دیدی به تمیز و تشخیص ساختار عمودی یا اشکوببندی و ساختار افقی هدایت میشویم (عطری، ۱۳۷۶). در مجموع شناخت ساختار جنگل و پیچیدگیهای آن از موارد مهم و ضروری در مدیریت منابع جنگلی میباشد (امیری و همکاران، ۱۳۸۷). بر اساس تعریف مهاجر(۱۳۸۵)، ساختار در حقیقت ساختمان (عمودی- افقی) و ترکیب و تنوع تودههای جنگلی را مشخص میکند. توده جنگلی یا به طور کلی جنگل همانند یک ساختمان دارای اشکال متفاوتی در مقاطع مختلف (طولی- افقی) میباشد. برای شناخت، مطالعه و برنامهریزی دقیق تودههای جنگلی میباید خصوصیات و مشخصات آنها را از مقاطع مختلف بررسی کرد. مدیریت یک جنگل با کنترل ساختار افقی توده (سن، اندازه تراکم) و ساختار عمودی جنگل (اندازه و نظم مکانی درختان) قابل اجرا میباشد زیرا مفهوم ساختار جنگل نسبت به ترکیب گونهای دارای اهمیت بیشتری است (اسمیت[۷]، ۱۹۸۶). تعیین ساختار و ترکیب هر توده با خصوصیات جنگلشناسی که شامل: آمیختگی، سن، ساختار عمودی، ساختار افقی، وجود یا عدم وجود روزنه، تاج پوشش، انبوهی، وجود یا عدم وجود زادآوری یا زیراشکوب درختی و درختچهای است، میتواند ما را در دستیابی به یک مدیریت مناسب و فراگیر یاری نماید (صالحی شانجانی و ثاقب طالبی[۸]،۲۰۰۴). سطح مقطع برابر سینه، پارامتر بسیار مفیدی برای به کمیت درآوردن ساختار تودههای جنگلی است (مهدیانی و همکاران، ۱۳۹۱). از نظر سنی دو ساختار عمدهی همسال و ناهمسال وجود دارد. در ساختار همسال توده جنگلی درختان از نظر ارتفاعی موقعیت نسبتاً پایداری دارند و از نظر دامنه پراکنش قطری محدود میباشند. در یک توده همسال پراکنش اغلب درختان نزدیک به میانگین قطری بوده و با دور شدن از میانگین تعداد در قطرهای بالاتر و پایینتر کاهش مییابد. توزیع قطری تودههای همسال از قوانین خاصی پیروی مینماید و غالباً به صورت یک توزیع چوله شده تقریباً نرمال است (فلاح،۱۳۷۹). در یک تودهی ناهمسال، درختان دارای سنین مختلف و اندازههای متفاوت از نونهال تا درختان کهنسال میباشند. در جنگل ناهمسال درختان از نظر ارتفاعی در اشکوبهای مختلف دیده میشوند. در نتیجه اگر پروفیلی از مقطع عمودی جنگل تهیه گردد، نامنظم به نظر میرسد. اغلب گونههای بردبار به سایه تمایل به تشکیل تودههای ناهمسال دارند. توزیع قطری شاخص برای تودههای ناهمسال یک توزیع کم شونده است به این صورت که تعداد درختان کم قطر در آن خیلی زیاد است و با افزایش قطر، فراوانی تعداد نیز کاهش مییابد (فلاح،۱۳۷۹). منظور از ساختار عمودی یک جنگل شامل تفاوتهای موجود بین لایههای روی زمین و تاج پوشش میباشد (بورگرون[۹] ، ۱۹۸۳). برای شناخت ساختار عمودی توده جنگل مشخصههای ارتفاع باید اندازهگیری شود تا تعداد اشکوبها مشخص گردد (مروی مهاجر ،۱۳۸۵).
از لحاظ عمودی، جنگلها به لایههای پوشش گیاهی با ارتفاعات مختلف و گونههایی با تاج پوششهای متفاوت که فضا را اشغال کردهاند تقسیمبندی میشوند (ویتاکر[۱۰]، ۱۹۷۵). صفات مورد استفاده برای مطالعهی ساختار عمودی شامل ارتفاع توده، وضعیت اشکوب بندی، چگونگی تراکم برگ درختان و وضعیت سایه اندازی تاج درخت و اندازهی تاج هر درخت میباشد (ریچارد[۱۱]، ۱۹۸۱؛ برونینگ[۱۲]، ۱۹۸۳؛ بروور[۱۳] و همکاران، ۱۹۹۰) در حالی که ساختار افقی در یک جنگل به پراکنش گونههای مختلف درختان در طبقات قطری به صورت گروهی یا انفرادی میپردازد (داویس و جانسون[۱۴] ، ۱۹۸۷؛ فیلیپ[۱۵]، ۱۹۹۴). برای شناخت ساختار افقی تودهی جنگل فاکتورهایی همچون درصد تاج پوشش و تأثیر آن، نوع یا مبدا ترکیب، سن، شکل و تراکم تودههای جنگلی باید اندازهگیری شود (مروی مهاجر،۱۳۸۵).
پراکنش درختان در طبقات قطری میتواند برای ارزیابی میزان تخریب و جهت یافتن گرایش الگوهای زادآوری در جنگل مورد استفاده قرار گیرد (پورتر[۱۶] و همکاران، ۱۹۹۶)
تنوع خاک در زاگرس نیز از نکات بارز این ناحیه رویشی است، همزمان با تخریب این جنگلهای کهن، تخریب خاک آن نیز سرعت گرفته است. خاک به عنوان نظامی پویا تحت تأثیر فرآیندهای زمین شناختی، فعالیتهای زیستی، آب شناختی و آب و هوایی قرار دارد (فتاحی و همکاران، ۱۳۷۹) و به عنوان بخش مهمی از اکوسیستم، نقش مهمی در توسعه و پراکنش گیاهی دارد (حیدری، ۱۳۸۶). جنگلها اثرات مهمی بر روی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و نقش مهمی در ذخیره کربن و نیتروژن خاک در درازمدت دارند. مطالعه مواد آلی خاک برای درک چرخه کربن و نیتروژن و الگوی کنترل حاصلخیزی خاک مهم بوده و کیفیت این مواد در کنترل چرخه کربن و مواد معدنی در خاکهای جنگلی دارای اهمیت بسزایی میباشد. ماده آلی یکی از قسمتهای مهم خاک محسوب میشود که مقدار و نوع آن تحت تأثیر عوامل اقلیمی و پوشش گیاهی است (حیدری، ۱۳۸۶). تبدیل جنگل به مرتع ممکن است منجر به تغییرات اساسی در کیفیت مواد آلی خاک شود.
قابل توجه است که هرگونه تغییری در پوشش گیاهی و یا ساختار جنگل در یک منطقه ممکن است باعث به وجود آمدن تغییرات طولانی مدت و شدید در شرایط خـاک گردد، به طوری که حتی در یک دوره زمانی طولانی هم این خـاک نتواند به شرایـط اولیهاش برگردد. قطع درختان جنگلی، چرای مفرط دام و تغییرات در محدودهی اراضی جنگلی، موجب تغییرات منفی در خواص فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک در ایران شده است (حاجعباسی[۱۷]و همکاران، ۱۹۹۷).
از طرفی برای بقاء هر نوع پوشش گیاهی بهویژه برای بقاء و امکان بهرهدهی درختان جنگلی، همیشه امکان زادآوری اهمیت ویژهای را در احیاء جنگل دارا میباشد. روی هم رفته شرایط طبیعی رویش و زادآوری، چه از نظر شرایط آب و هوایی، چه از نظر درختان موجود جنگلی، چه از نظر شرایط خاک برای زادآوری طبیعی و احیاء جنگلها به صورت طبیعی و دانهزاد هنوز مساعد میباشد. اگر امکان این باشد که جنگل را حتی مدت نهچندان دراز قرق کرده و بتوان به حال خود باقی گذاشت به طوری که دخالتهای غیراصولی انسان از آن کنار باشد در آیندهی بسیار نزدیکی جنگلهای این منطقه، انبوهی لازم را به دست میآورد (طباطبایی و قصریانی، ۱۳۷۱). در عین حال میبایستی توجه داشت که در خاک جنگلهای زاگرس کمتر ممکن است نهالی بروید، زیرا بذر این درختان معمولاٌ زمین مساعدی برای روئیدن خود نمییابد (جزیره ای و ابراهیمی رستاقی، ۱۳۸۲) و از همین جاست که اهمیت مناطق قرق مشخص میگردد.
حفاظت بهعنوان عاملی مهم، نقشی تعیینکننده در مدیریت تنوعزیستی گیاهی دارد (مومنیپور، ۱۳۸۱). رویشگاهی که تنوعزیستی بیشتری داشته باشد، پایداری اکولوژیکی و حاصلخیزی بیشتری را خواهد داشت و یک اکوسیستم پایدار و پویا خواهد بود (اسمیت، ۱۹۹۶).
استان کهگیلویه و بویراحمد با وسعت ۱۶۲۶۰۰۰ هکتار در جنوب غربی ایران واقع شده است. نزدیک به ۹۰۰۰۰۰ هکتار از مساحت استان را جنگل تشکیل میدهد که معادل ۵۵ درصد وسعت استان میباشد (فتاحی، ۱۳۷۳). تنوع درختان جنگلی در این استان به گونهای است که ۸۰ درصد آن را گونهی غالب بلوط ایرانی در بر گرفته است. با توجه به وسعت و پراکنش این گونه در جنگلهای استان و عدم وجود اطلاعات کافی در زمینهی ساختار جنگل در رویشگاههای مختلف به ویژه در رویشگاههای کمتر تخریب یافته، انجام این پژوهش ضروری به نظر میرسد. هدف از این تحقیق مقایسه و بررسی ساختار جنگل و خاک در دو تودهی تخریب شده و کمتر تخریب شده بلوط ایرانی در جنگلهای زاگرس جنوبی واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد میباشد. نتایج این بررسی میتواند ما را در شناخت وضعیت ساختار جنگلشناسی و ارتباط آن با عوامل فیزیوگرافی و خاکی در این مناطق کمک نماید که این خود میتواند در روند برنامههای مدیریتی، اصلاحی و اقتصادی بسیار مؤثر باشد و همچنین در قالب این تحقیق میتوان به بررسی تأثیری که تخریب بر خصوصیات ساختار جنگلشناسی و خاک داشته است پرداخت. این تحقیق در جهت آگاهی از میزان تأثیر عوامل انسانی بر روی روند وضعیت جنگلها و دستیابی به روابطی قانونمند میان عوامل سازندهی اکوسیستم جنگلهای زاگرس جنوبی کشور و اعمال روشهای صحیح مدیریتی بهکار گرفته میشود.
ساختار در حقیقت ساختمان (عمودی- افقی) و ترکیب و تنوع تودههای جنگلی را مشخص میکند (مهاجر، ۱۳۸۵). تشریح ساختار جنگل خاص منجر به تعیین مجموعهای از پارامترها میشود که در هنگام استفاده از مدلهای توسعه جنگل به عنوان یک مرجع قابل استفاده هستند؛ ساختار جنگل یک منبع اطلاعاتی مناسب برای مدیر جنگل در رابطه با دینامیک جنگل، زیباشناختی و تولید چوب میباشد. دخالتها در جنگل تأثیر مستقیم بر روی ساختار جنگل دارد و با استفاده از تشریح ساختاری جنگل به کمک روشهای سریع و ساده میتوان به بررسی تأثیر دخالتهای انجام شده در جنگل و همچنین تکامل طبیعی آن بر روی ساختار مکانی و تنوع زیستی پرداخت (کینت و همکاران[۱۸]، ۲۰۰۰). هرگاه فراوانی کمیتهایی مثل تعداد، ارتفاع، تاجپوشش و … در ازای طبقات قطری یا کلاسههایی از قطر، همراه با نوع و سهم هر عامل بررسی شود، ساختار مطالعه شده است (امینی، ۱۳۸۰).
ویژگیهای ساختاری برای توصیف ساختار سه بعدی جنگلها استفاده میشوند (گلدنهیوز و همکاران[۱۹]، ۱۹۹۸). انتخاب ویژگیهای ساختاری در مطالعات بررسی شده گوناگون است. بررسی مطالعات مختلف نشان میدهد که مجموعهی قطعی از ویژگیهای ساختاری برای مشخص کردن آن وجود ندارد (مک ال هینی[۲۰]، ۲۰۰۵). ارتباط کمی بین مشخصههای ساختاری جنگلی، فرآیند اندازهگیری، درک و مدیریت ساختار جنگل را آسان میکنند (اسپایس[۲۱]، ۱۹۹۸). ویژگیهای ساختاری استفاده شده در این مطالعه در ذیل ذکر شده است.
[۱] Linden mayer
[۲] Brayant
[۳] Salehi
[۴] Smith
[۵] Hitimiana
[۶] Kint et al.
[۷] Smith
[۸] Salehi Shanjani And Sagheb Talebi
[۹] Bourgeron
[۱۰] Whittaker
[۱۱] Richard
[۱۲] Bruning
[۱۴] Davis and Johanson
[۱۵] Philip
[۱۶] Poorter
[۱۷] Hajabbasi
[۱۸] Kint et al.
[۱۹] Geldenhuys et al.
[۲۰] McElhinny
[۲۱] Spies
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر