پیشینه تحقیق ساختار شخصیت و نظریه های آن، خاستگاه نظریه ی فرسودگی و سلامت روان و نطریه های آن دارای ۱۰۲ صفحه می باشد  فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۲-۱- شخصیت:    ۵
۲-۱-۱- تعاریف ارائه شده    ۶
۲-۱-۲- ساختار شخصیت:    ۸
۲-۱-۳- عوامل اثر گذار بر شخصیت:    ۹
۲-۱-۴- نظریههای شخصیت :    ۱۵
۲-۱-۴-۱- رویکرد تیپ شناختی:    ۱۶
۲-۱-۴-۲- نظریه روانکاوی فروید:    ۲۱
۲-۱-۴-۳- رویکرد نو روانکاوی یونگ (برونگرایی و درونگرایی)    ۲۴
۲-۱-۴-۴- رویکرد صفت    ۲۵
۲-۱-۴-۵- رویکرد عمر:    ۳۱
۲-۱-۴-۶- رویکرد انسانگرا    ۳۳
۲-۱-۴-۷- رویکرد رفتاری    ۳۴
۲-۱-۴-۸- رویکرد یادگیری اجتماعی    ۳۵
۲-۱-۴-۹- رویکرد شناختی    ۳۷
۲-۱-۴-۱۰- رویکرد معاصر:    ۳۸
۲-۲-  فرسودگی:    ۴۰
۲-۲-۱- مبانی نظری فرسودگی:    ۴۰
۲-۲-۲- خاستگاه نظریهی فرسودگی:    ۴۱
۲-۲-۳- علائم فرسودگی:    ۴۵
۲-۲-۴- مؤلفههای فرسودگی:    ۴۷
۲-۲-۵-    ۵۳
۲-۳- سلامت روان :    ۵۶
۲-۳-۱- معیارهای بیماری و سلامتی روانی:    ۵۷
۲-۳-۲- تعریف بیماری روانی:    ۵۸
۲-۳-۳- نظریه پردازان سلامت روان:    ۵۹
۲-۳-۳-۱- سلامت روانی از نظر فروید:    ۶۰
۲-۳-۳-۲- سلامت روانی در مکتب آدلر:    ۶۰
۲-۳-۳-۳- سلامت روانی از نظر گلاسر:    ۶۱
۲-۳-۳-۴- سلامت روانی از نظر یونگ:    ۶۲
۲-۳-۳-۵- نظریهی مراجع محوری راجرز:    ۶۳
۲-۳-۳-۶- سلامت روان از نظر واتسون:    ۶۴
۲-۳-۳-۷- سلامت روان از نظر بک و الیس :    ۶۴
۲-۳-۴- مفاهیم و اهداف بهداشت روانی:    ۶۷
۲-۳-۴-۱- بهداشت روانی با مفهوم سلامت و تکامل روانی:    ۶۷
۲-۳-۴-۲- بهداشت روانی با مفهوم پیشگیری از بیماریهای روانی:    ۶۸
۲-۳-۵- اختلالهای عاطفی – رفتاری در نوجوانان و جوانان :    ۷۲
۲-۳-۶- ضرورت آموزش بهداشت روانی :    ۷۵
۲-۳-۷- معیارهای سلامت روان :    ۷۶
۲-۳-۸- روشهای کمک به بهداشت روانی:    ۷۷
۲-۳-۹- الگوی پنج عاملی صفات شخصیت:    ۷۹
۲-۳-۱۰-تبیین سلامت روانی و بیماری روانی با استفاده از مدل پنج عاملی شخصیت:    ۸۳
۲-۳-۱۱-تحقیقات پیشین :    ۸۴
۲-۳-۱۱-۱- تحقیقات خارج از کشور:    ۸۴
۲-۳-۱۱-۲- تحقیقات داخل کشور:    ۹۰
منابع :    ۹۵

منابع :

۱- پروین، لورنس ای و جان، اولیورپی، (۱۹۸۹)، شخصیت، ترجمه محمدجعفر جوادی و پروین کدیور (۱۳۸۶) . تهران : آییژ .

۲- گرامی، محمدحسن، (۱۳۹۰)، راهنمایی و مشاوره ی نوجوان و جوان، انتشارات گلبانگ تربیت، یزد، ص:۱۰۷-۱۰۶٫

۳- عزیزی ابرقویی، محسن ، رابطه بین خودکارآمدی و کیفیت تجارب یادگیری با فرسودگی تحصیلی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبائی (ره)، ۱۳۸۹ تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد.

۴- کریمی، یوسف، (۱۳۸۹)، روان شناسی شخصیت ، انتشارات پیام نور تهران، صص: ۱۲-۵ و ۱۵۴-۱۰۲٫

۵- شولتز، دوان و شولتز، سیدنی (۱۹۹۸). نظریه های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی (۱۳۸۵) تهران ، نشر ویرایش.

۶- جعفرنژاد، پروین، بررسی رابطه بین پنج عامل بزرگ، سبک های مقابله ای و سلامت روان شناختی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه تربیت معلم در سال تحصیلی ۸۲-۱۳۸۱، ص:۱٫

۷- رفیعی فر، شهرام و همکاران (۱۳۸۹)، راهنمای زندگی عاری از خطر برای نوجوانان، جلد ۲ (اختلالات روانی)، مهرراوش، تهران، ص:۸-۷٫

۸- حسن زاده، رمضان، (۱۳۸۲)، روش های تحقیق در علوم رفتاری، انتشارات ساوالان تهران، ص:۱۳۳٫

۹- حسینی، ابوالقاسم. (۱۳۷۷). اصول بهداشت روانی، جلد اول، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مشهد، ص:۲۱-۱۳٫

۱۰- حسینی، ابوالقاسم، (۱۳۸۱)، اصول بهداشت روانی، بررسی مقدماتی اصول بهداشت روانی، روان درمانی و برنامه ریزی در مکتب اسلام، انتشارات آستان قدس رضوی مشهد، ص:۱۸-۱۴٫

۱۱- حسینی، سیدابوالقاسم، اصول بهداشت روانی، فصل نامه اصول بهداشت روانی شماره اول ، سال اول ، بهار، (۱۳۷۸)، ص:۱۰-۷٫

۱۲- حق شناس، حسن؛ چمنی، امیررضا؛ فیروزآبادی، علی، مقایسه ویژگی های شخصیتی و سلامت روان دانش آموزان دبیرستان های تیزهوشان و دبیرستان های عادی، فصلنامه اصول بهداشت روانی، سال هشتم ، بهار و تابستان ۱۳۸۵ . شماره ۲۹ و ۳۰ ، ص:۵۷٫

۱۳- حافظی، فریبا؛ احدی، حسن؛ عنایتی، میرصلاح الدین؛ نجاریان، بهمن، رابطه ی علی استرس چالش، استرس مانع پیشرفت، فرسودگی و انگیزش یادگیری با عملکرد تحصیلی در دانشجویان، دانشگاه آزاد اسلامی اهواز، تابستان ۱۳۸۶ ، مجله دانش و پژوهش در روان شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان (اصفهان)، شماره ۳۲، ص: ۱۴۹-۱۴۶٫

 ۲-۱- شخصیت:

شخصیت را شاید بتوان اساسی­ترین موضوع علم روان­شناسی دانست. شناخت شخصیت، ویژگی­ها، چگونگی شکل گیری، عوامل مؤثر در ایجاد شخصیت و مسائلی از این قبیل، از یک جنبه­، ارضای حس کنجکاوی و میل به حقیقت جویی را در انسان به دنبال دارد، زیرا این شناخت نوعی خودشناسی است و شخص هنگام مطالعه موضوع­های ذکر شده غالباً آن دانسته­ها را با خود مقایسه کرده و با خود تطبیق می­دهد و احتمالاً با این شناخت نوعی طبقه بندی انجام می­دهد، یعنی خود را در یکی از تیپ­های شخصیتی قرار می­دهد، یا دارای ویژگی­های شخصیتی خاص می­پندارد و از سوی دیگر این شناخت­ها و اطلاعات به شخص امکان می­دهد که در ارتباط متقابل با دیگران موضع­گیری­های مناسب و آگاهانه داشته باشد، از طرفی داشتن اطلاعات و دانش لازم درباره شخصیت تنها به کار عادی دانستن برخی رفتارها در مراحل مختلف رشد شخصیت نمی­آید، بلکه این دانش در پیشگری یا اقدام احتمالی درمورد بروز اختلالات و نابسامانی­های شخصی نیز می­تواند به کمک فرد بیاید (کریمی، ۱۳۸۹).

پروین و جان[۱] (۱۹۸۹) شخصیت را بیانگر آن دسته از ویژگی­های فرد یا افراد می­دانند که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری آنهاست.

برخی دیگر از محققین، شخصیت را مجموعه­ای از ویژگی­های پایدار بی­نظیر که ممکن است در پاسخ به موقعیت­های مختلف تغییر کند می­دانند (شولتز، ۱۹۹۸، ترجمه­ی سید محمدی، ۱۳۸۸).

در هر حال، هر کدام از محققین و نظریه پردازان شخصیت، تعریفی از آن ارائه داده اند که در ادامه به برخی از آنها می پردازیم.

۲-۱-۱- تعاریف ارائه شده

روان­شناسی شخصیت به آنچه معمولاً درباره انسان صادق است، یعنی ماهیت انسان و نیز به تفاوت­های فردی علاقمند است، از طرفی نظریه پردازان شخصیت به کلیت انسان نیز می­پردازند و تلاش می­کنند تا روابط پیچیده آنها را با یکدیگر بررسی کنند (پروین، ۱۹۸۹).

شخصیت معادل کلمه انگلیسی Personality و Personalite فرانسه است که هر دو اقتباس از کلمه Person به معنی نقاب یا ماسکی است که در یونان قدیم در میهمان­ها و یا در تئاتر بازیگران به صورت خود می­گذاشتند.

این تعبیر تلویحاً اشاره دارد بر این مطلب که شخصیت هر کس ماسکی است که او بر چهره خود می زند و تا وجه تمیز او از دیگران باشد. در زبان عامه، شخصیت به معانی دیگری به کار می رود. (کریمی، ۱۳۸۹)

به طور خلاصه می توان گفت: در روان شناسی، شخصیت به مفهومی متفاوت از عرف تعریف  می­شود.

در نظر آلپورت[۲] (۱۹۶۱)، شخصیت عبارت است از سازمان پویای درون فرد که مشتمل است بر آن دسته از سیستم­های روان – تنی که رفتارها و افکار ویژه انسان را معین می­سازند. (احمدی ۱۳۸۱)

شخصیت بیانگر آن دسته از ویژگی­های فرد یا افراد است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری آنهاست (پروین، ۱۹۸۹).

شخصیت مجموعه­ای از ویژگی­های با دوام و منحصر به فرد است که امکان دارد در پاسخ به موقعیت­های مختلف بروز کند. (شولتز و شولتز، ۱۹۹۸)

در نظر شلدون[۳]، شخصیت سازمان پویای جنبه­های ادراکی و انفعالی و ارادی و بدنی (شکل بدن و اعمال حیاتی بدن) فرد آدمی است (شلدون، به نقل از کریمی، ۱۳۸۹).

به عقیده­ی اتکینسون و هیلگارد[۴]، شخصیت عبارت است از الگوهای رفتاری و  شیوه­های تفکر که سازگاری فرد با محیط را تعیین می­کند. (کریمی، ۱۳۸۹)

تعاریف بسیار زیادی در زمینه شخصیت وجود دارد، که اگر وجوه مشترک همه آنها را درنظر بگیریم، همه آنها به یک رشته از ویژگی­ها و خصوصیات جسمی و روانی اشاره دارند و در همه آنها به تمایز، افتراق و مشخص کردن افراد از یکدیگر اشاره شده است. پس می­توان گفت: تعریف قابل قبولی که حاوی ویژگی­های مشترک تعاریف موجود باشد این است که:

«شخصیت عبارت است از مجموعه ویژگی­های جسمی، روانی و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می­کند» (کریمی، ۱۳۸۹)

 ۲-۱-۲- ساختار شخصیت:

مفهوم ساختار به جنبه­های پایدارتر و مقاوم­تر شخصیت اطلاق می شود. ساختارهایا اجزاء بدن و یا مفاهیمی مانند اتم و مولکول در فیزیک قابل مقایسه هستند. مفاهیم ساختاری از قبیل پاسخ، عادت، صفات و تیپ[۵] مفاهیم رایجی هستند که در توصیف افراد به کار می­روند.

مفهوم صفت به پایداری پاسخ فرد در موقعیت­های مختلف دلالت می­کند و به مفهومی که مردم عادی برای توصیف دیگران به کار می­برند، نزدیک­تر است. مانند زمانی که برای توصیف یک دوست خوب از صفات باهوش، اجتماعی، صادق، بامزه و یا جدی استفاده می­شود.

در نظر هورنای[۶] (۱۹۴۵)، مفهوم تیپ، با دسته بندی تعداد قابل توجهی از صفات مختلف معنی پیدا می­کند و در مقایسه با مفهوم صفت، به نظم و عمومیت بیشتر در رفتار دلالت دارد. اگرچه افراد می­توانند درجات مختلفی از صفات را داشته باشند، معمولاً از تیپ خاصی به حساب می­آیند. مثل تقسیم بندی افراد به درون گرا و برون گرا، و یا طبقه بندی افراد بر حسب این که به دیگران گرایش دارند، از آنها دوری   می­کنند و یا با آنها مخالفت  می­ورزند. (پروین، ۱۹۸۹)

۲-۱-۳- عوامل اثر گذار بر شخصیت:

اگر شخصیت را مجموعه ویژگی­های جسمی، روانی، عاطفی و اجتماعی در افراد توصیف کنیم، پس آنچه بوجود آورنده این ویژگی­ها به شمار می­آید، شخصیت نامیده می­شود. بخش اول این ویژگی­ها، یعنی ویژگی­های جسمانی، ساخته وراثت و بخش دیگر آن زاینده عوامل اجتماعی یا محیط است، تعیین اینکه کدامیک از این دو عامل ، نقش مهم­تری در ایجاد شخصیت دارند، کار غیر ممکنی است. اما بدیهی است که شخصیت هر فرد حاصل تعامل و تأثیر متقابل هر دو عامل است. بدین معنی از یکسو، عوامل محیطی، در چهارچوب امکانات و محدودیت­های فیزیولوژیکی و ساختار توارثی، فعالیت می­کنند و از سوی دیگر توانایی­های بالقوه­ای که عمدتاً محصول توارث­اند، هنگامی می­توانند شکوفا شوند و از قوه به فعل درآیند که محیط مناسبی برای شکوفا شدن داشته باشند (کریمی، ۱۳۸۹).

[۱] . Pervin and Jone

[۲] . Allport Lordon Willard

[۳] . Sheldon

[۴] . Atkinson & Hilgard

[۵] . Type

[۶] . Horney

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.