تحقیق سازمانهای نظامی و ارتش در دوره نخست وزیری دکتر مصدق

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق سازمانهای نظامی و ارتش در دوره نخست وزیری دکتر مصدق دارای ۸۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

مقدمه    ۴
فصل اول سازمانهای نظامی در دوره نخست وزیری دکتر مصدق    ۶
۱-۱- نخست وزیری مصدق    ۶
۱-۲- حزب کبود ، نهضت ملی، گروه رزم آرا    ۷
۱-۳- سازمان افسران حزب توده    ۸
۱-۳-۱- ساختار و تشکیلات سازمان افسران حزب توده    ۱۹
۱-۳-۲- اساسنامه (آئین نامه) سازمان افسران حزب توده    ۲۲
۱-۴-کانون افسران بازنشسته    ۲۵
۱-۵- سازمان افسران ناسیونالیست    ۲۶
فصل دوم: ارتش و مصدق    ۳۰
۲-۱- دکترمصدق و تسلط بر ارتش    ۳۰
۲-۲- واقعه ۳۰ تیرماه ۱۳۳۱    ۳۳
۲-۳- تصفیه ارتش    ۳۷
۲-۴- واقعه نهم اسفند ۱۳۳۱    ۴۱
۲-۵- توطئه، ربودن و قتل افشار طوس    ۵۳
فصل سوم ارتش و فروپاشی دولت ملی دکتر مصدق    ۶۱
۳-۱ارتش و کودتا    ۶۱
۳-۲- ارتش و کودتای نظامی ۲۵ مرداد ۱۳۳۲    ۶۸
۳-۳- ارتش و کودتای نظامی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲    ۷۴
۳-۴- نقش و عملکرد افسران حزب توده در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲    ۷۸
۳-۵- نقش و عمکلرد طرفداران سلطنت در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲    ۸۱
۳-۵-۱- سران کودتا    ۸۲
۳-۵-۱-۱- سرلشکر فضل اللّه زاهدی    ۸۲
۳-۵-۱-۲- سرهنگ نعمت اللّه نصیری    ۸۲
۳-۵-۱-۳- سرهنگ عباس فرزانگان    ۸۲
۳-۵-۱-۴- سرتیپ هدایت اللّه گیلانشاه    ۸۲
۳-۶- نقش و عملکرد افسران ناسیونالیست در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲    ۸۳
نتیجه گیری    ۸۴
فهرست منابع و مأخذ    ۸۵

منابع

آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل محمدی، محمد ابراهیم فتاحی و لیلایی، تهران، نشر نی، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۷٫

مصدق، محمد، خاطرات و تألمات مصدق، با مقدمه غلامحسین مصدق، به کوشش ایرج افشار، تهران، علمی، چاپ دوازدهم،۱۳۸۸٫

تکمیل همایون، ناصر، تحولات قشون در تاریخ معاصر ایران، جلد ۱، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی، ۱۳۷۶٫

ارفع، حسن، در خدمت پنج سلطان، ترجمه سید احمدنواب، تهران، نشر مهر آئین، ۱۳۷۷٫

کامبخش، عبد الصمد، نظری بر جنبش کارگری در ایران، جلد ۱، تهران، انتشارات حزب توده، ۱۳۵۸٫

کرونین، استفانی، ارتش و تشکیل حکومت پهلوی در ایران ۱۳۰۵-۱۲۸۹، ترجمه غلامرضا علی بابایی، تهران، انتشارات خجسته، ۱۳۷۷٫

کیانوری، نور الدین، خاطرات نور الدین کیانوری، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۱٫

نظری، حسن، گماشتگی های بد فرجام، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۶٫

اسکندری، ایرج، خاطرات سیاسی ایرج اسکندری، به کوشش علی دهباشی، تهران، علمی، ۱۳۶۸٫

حکیم الهی، نصرت الله، عصر پهلوی و تحولات ایران، تهران، نشر کتاب ایران، ۱۳۴۶٫

چپ در ایران، به روایت ساواک، سازمان نظامی حزب توده، تهران، مرکز بررسی  اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۰٫

عمویی، محمد علی، درُد زمانه، تهران، آنزان، ۱۳۷۷٫

چه کسی منحرف شد دکتر مصدق یا دکتر بقایی(متن دفاعات دکتر مظفر بقایی کرمانی در دادگاه تجدید نظر)، چاپخانه صنوبر، ۱۳۶۳٫

آوانسیان، اردشیر، خاطرات سیاسی، به کوشش علی دهباشی، تهران، انتشارات شهاب ثاقب به همکاری انتشارات سخن، ۱۳۷۸٫

خاطرات نصرت اله انتظام، شهریور ۱۳۲۰ از دیدگاه دربار، به کوشش محمد رضا عباسی و بهروز طیرانی، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، ۱۳۷۱٫

خسرو پناه، محمد حسین، سازمان افسران حزب توده ایران۱۳۳۳-۱۳۲۳، تهران، مؤسسه نشر و پژوهش شیرازه، چاپ دوم، ۱۳۷۸٫

بقایی کرمانی، مظفر، خاطرات دکتر مظفر بقایی کرمانی، مصاحبه کننده حبیب الله لاجوردی، با مقدمه و ویرایش محمود طلوعی، تهران، علم، چاپ دوم، ۱۳۸۳٫

 مقدمه

در سرتا سر تاریخ ایران، ارتش از اهمیت سیاسی و نظامی و اجتماعی بزرگی برخوردار بوده است. هر کشوری برای حفظ مرزهای خود در مقابل تهاجمات خارجی و همچنین برای محافظت از امنیت داخلی خصوصاً در برابرکانون های سیاسی، اجتماعی، ضد حکومت نیاز به قوای نظامی و انتظامی(ارتش) دارد، چون عملکرد گروه های حاکم بر جامعه با خواست های مردم هماهنگ و گاه متعارض است، وجود این دو نیرو که معمولاً در پیوند و همدست یکدیگرند در جامعه ضروری است. این دو نیرو در اکثر جوامع سنتی و از جمله در ایران چنان ساختار مشترکی هستند که گاه تفکیک آنها مشکل است[۱]. از لحاظ اهمیت موضوع باید این نکته را به یادداشت که در دوره حکومت رضا شاه ساختار قشون متحد الشکل و به طور کلی ارتش نوین ایران بنا نهاده شد و ارتش به عنوان رکن اصلی قدرت در حکومت پهلوی تبدیل شد و دولت و مجلس هیچ نقشی در نیروهای نظامی کشور نداشتند و کنترل کامل ارتش در دست رضا شاه بود و ارتش پیوستگی زیادی با سلطنت داشت و مع الوصف ارتش پشتیبان حکومت پهلوی بود.

با اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ و سقوط دولت مطلقه رضا شاه، ارتش نوینی را که او تشکیل داده بود از هم فروپاشید. با روی کار آمدن محمد رضا شاه او به عنوان فرمانده کل قوا منصوب شد و با کمک ایالات متحده آمریکا  ارتش را بازسازی و در اختیار خود گرفت. ارتش بازسازی شده در سال ۱۳۲۵ در مقابله با جدا سازی آذربایجان نقش مؤثری ایفاء کرد و مدتی بعد رزم آرا ریاست ستاد ارتش را بر عهده گرفت و به تقویت آن پرداخت. ارتش در این دوره تحت تأثیر گروه های گوناگون سیاسی قرار داشت و به تأثیر پذیری از فضای سیاسی کشور گروه های چون سازمان نظامی افسران حزب توده، کانون افسران بازنشسته و سازمان افسران ناسیونالیست پدید آمد و به گسترش نقش خود در ارتش تأکید داشتند. پس از ملی شدن صنعت نفت، دکتر مصدق به نخست وزیری رسید. اما دولت تسلطی بر عملکرد نظامیان نداشت و نظامیان به تشویق دربار به مخالفت با سیاست های دکتر مصدق می پرداختند و از این رو دکتر مصدق با در اختیار گرفتن منصب وزارت جنگ سعی می کرد سلطه ی دربار را بر ارتش کم رنگ کند و سیطره ی دولت را بر ارتش بیشتر سازد. پس از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ شاه مجبور بود با سیاست های دکتر مصدق همراهی کند و شاه مجبور شد که ریاست وزارت جنگ را به دکتر مصدق واگذار کند زیرا در آن مقطع شاه توانایی مقابله با افکار عمومی را نداشت. تلاش دکتر مصدق برای وادار کردن شاه به سلطنت و نه حکومت بود با این وجود روابط دکتر مصدق با مجلس از یک سو و با شاه از سوی دیگر به پایان راه و بن بست نزدیک می شد.

به نظر می رسد در این دوره ۱۲ ساله از شهریور ۱۳۲۰ تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، ارتش و سلطنت توانستند به موازات با یکدیگر قدرت از دست رفته را احیاء کنند و به پیوستگی قبل از شهریور ۱۳۲۰ برسانند. در این میان ارتش در اختلافاتی که بین دربار با دکتر مصدق وجود داشت به طرفداری و حمایت از دربار و شاه نقش بازی می کرد. دکتر مصدق برای از میان برداشتن موانع و هموار کردن مسیر دولت و برنامه های خود به پشتیبانی افکار عمومی و روندهای مسالمت آمیز متکی بود. اما مخالفین منتظر فرصت مناسب برای کودتا و توسل به نیروهای نظامی برای سرنگونی او بودند. رد پای کودتا بر ضد دکتر مصدق را می توان از اوایل زمامداری او در تیر ۱۳۳۰ دنبال کرد. به نظر می رسد محافل سیاسی داخلی کشور حتی پیش از انگلیسی ها و آمریکائیها در فکر کودتا و برکناری دکتر مصدق بوده اند. وقوع کودتای ۲۸ مرداد و نقش افسران نظامی در سرنگونی دولت دکتر مصدق بیانگر آن است که دکتر مصدق در نیل به این هدف خود برای تسلط بر ارتش ناکام مانده است. زیرا دکتر مصدق معتقد بود که ارتش باید زیر نظر و کنترل غیر نظامیان و توسط آنها اداره شود و ارتش با سرنگونی دولت دکتر مصدق و جایگزین کردن یک فرد نظامی به قدرت نمایی پرداخت. در این پژوهش سعی شده است که دوران چند ماهه دولت دکتر مصدق را که از جمله دوران مهم و حساسی از تاریخ معاصر ایران می باشد بررسی و گرایش های سیاسی افسران ارتش را در دوره دوساله دولت دکتر مصدق و تأثیرات متقابل ارتش و سیاست را مورد ارزیابی قرار دهد.

مقاله حاضر در سه فصل نوشته شده است:

 فصل اول: این فصل دربردارنده سازمانهای نظامی در دوره نخست وزیری دکتر مصدق می باشد که به نخست وزیری دکتر مصدق و سازمان نظامی افسران حزب توده، کانون افسران بازنشسته و سازمان افسران ناسیونالیست را مورد تحلیل  قرار می دهد. البته در این فصل سعی شده است که بیشتر نقش  و عملکرد سازمان افسری حزب توده مورد بررسی قرار داده شود.

فصل دوم: این فصل با عنوان گذاری دکتر مصدق و ارتش قصد دارد عملکرد دکتر مصدق و نحوه تصفیه ارتش و چگونگی سیطره و تسلط دکتر مصدق بر ارتش را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و به چگونگی وقایع ۳۰ تیر ماه و ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ و ماجرای توطئه، ربودن و قتل افشار طوس رئیس شهربانی را بررسی کند.

فصل سوم: که فصل پایانی پایان نامه می باشد. تحت عنوان ارتش و فروپاشی دولت دکتر مصدق نام گرفته است و به همین امر زمینه ها و دلایل فروپاشی این ساختار عظیم را دسته بندی و تحلیل خواهیم کرد که عبارت است از: ارتش و کودتا، ارتش و کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، ارتش و کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، نقش و عملکرد افسران حزب توده در کودتای ۲۸ مرداد، نقش و عملکرد افسران طرفدار سلطنت در کودتای ۲۸ مرداد و نقش و عملکرد افسران ناسیونالیست در کــودتای ۲۸ مرداد، و با انجــام جمع بندی و نتیجه گیری پایان نامه به اتمام می رسد.

فصل اول سازمانهای نظامی در دوره نخست وزیری دکتر مصدق

۱-۱- نخست وزیری مصدق

ترور رزم آرا در ۱۶ اسفند رویکردی مثبت برای کشور بود، این ترور در تصویب لایحه ملی شدن صنعت نفت ایران نقش مؤثر ایفاء کرد و کمیسیون نفت لایحه ملی شدن صنعت نفت را در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد و یک هفته بعد مجلس شورای ملی این لایحه را تصویب کرد. مجلس سنا در روز ۲۹ اسفند آن را پذیرفت و نفت ایران در روز ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ رسماً ملی شد[۲] و ملی شدن صنعت نفت برخلاف تمایل دربار و انگلیس بود. با ترور رزم آرا، در ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ حسین علاء وزیر دربار به نخست وزیری رسید و کمیسیون نفت لایحه خلع ید از شرکت نفت جنوب را در این زمان تصویب کرد. حسین علاء در روز هفتم اردیبهشت ماه به علت ناتوانی در اجرای قانون مصوب مجلس، حل بحران نفت و فشار دولت انگلیس کناره گیری کرد. شاه اصرار داشت که علاء از استعفاء منصرف شود ولی علاء نپذیرفت. اما به نظر می رسد که طرفداران دربار بسترهای لازم را برای نخست وزیری سید ضیاء الدین طباطبایی فراهم کرده بودند.

در ابتدا جمال امامی می خواست سید ضیاء را برای تصدی پست نخست وزیری به مجلس معرفی کند. اما «سرانجام، جمال امامی که موافق نظر اکثریت مجلس بود واگذاری نخست وزیری را به مصدق پیشنهاد کرد، زیرا معتقد بود که مصدق می توانست قانون ملی کردن را عملی سازد.»[۳] و با قبول زمامداری، مصدق همه را دچار حیرت ساخت، زیرا قبل از مرگ رزم آرا، امامی از جانب شاه از مصدق دعوت کرده بود که دولت را تشکیل بدهد و چون مصدق نظر مساعدی اعلام نکرد[۴] و امامی و دیگران انتظار داشتند این بار نیز مصدق پیشنهاد را رد کند و طرفداران مصدق بر آن بودند که زمامداری سید ضیاء فاجعه خواهد بود و به همین جهت مصدق پست نخست وزیری را در این موقعیت حساس بر عهده بگیرد. مصدق ابتدا از مجلس خواست تا قبل از صدور فرمان نخست وزیری او لایحه خلق ید را به تصویب برساند و مجلس آن را تصویب کرد و مصدق آن را به اجرا گذاشت. شاه فرمان انتصاب مصدق به نخست وزیری را در ۸ اردیبهشت ۱۳۳۰ صادر کرد. سرلشکر ارفع علت استعفای کابینه علاء و عکس العمل آیت الله کاشانی از انتخاب دکتر مصدق به نخست وزیری را این گونه بیان می کند «در بیست و هفتم آوریل (۷ اردیبهشت ماه) علاء جلسه ی هیئت وزیران را تشکیل داد و اعلام نمود بین سختگیریهای دکتر مصدق و رد قطعی سفیر انگلستان به ملی شدن صنعت نفت، و هیچ گونه امکاناتی برای ادامه ی کار نمی بیند و صبح آن روز استعفای کابینه را تقدیم شاه نمود. روز بعد به منزل سید ابوالقاسم کاشانی رفتم، او تنها بود، ضمن اینکه مشغول مذاکره بودیم زنگ تلفن بصدا درآمد و او برای پاسخگویی رفت، فریاد بلند او را شنیدم، و سپس بازگشت و با صدای بلند اعلام داشت، خداوند به ایران رحم کند، مجلس به نخست وزیری مصدق رأی داده است.» [۵]

با نخست وزیر شدن مصدق روابط ایران با شرکت نفت انگلیس وارد مرحله ای جدید شد. از همان ابتدای ملی شدن صنعت نفت مصدق از حمایت مردم برخوردار بود و اگر نفت ملی شد از پشتیبانی و حمایت مردم بهره مند بود.

حمایت مردم از مصدق از یک سو و از سوی دیگر عناصر و عوامل مهم دیگری بودند که می توانستند در این مبارزه سهیم باشند که یکی از این عناصر عامل ارتش بود.

یکی از کانون های اصلی قدرت سلطنت، ارتش محسوب می شد. در اولین دوره نخست وزیری مصدق، ارتش به عنوان یک نهاد در راستای اهداف سیاسی شاه و دربار مورد استفاده قرار می گرفت. در نخستین دوره از زمامداری دکتر مصدق، بیشتر به مسئله نفت و مبارزه با استعمار انگلیس انجام می شد. اما در دومین مرحله از نخست وزیری دکتر مصدق در صدد بود که وزارت جنگ را از اختیار شاه خارج کند تا از کارشکنی های دربار جلوگیری کند و موفق شد که بر طبق قانون، وزارت جنگ را تحت نظر و تابعیت نخست وزیری در آورد. اما در درون ارتش کانون ها و گرایش های مهمی نقش ایفاء می کردند. در این دوره مورد بحث ما سه گرایش سیاسی و مهم در درون ارتش وجود داشت که عبارت بودند از: سازمان نظامی افسران حزب توده، کانون افسران تصفیه شده و سازمان افسران ناسیونالیست. در اینجا به بررسی، این سه گرایش نظامی در تحولات سیاسی ایران در دوره نخست وزیری دکتر مصدق می پردازیم. اما در ابتدا توضیح مختصری درباره حزب کبود، نهضت ملی و گروه رزم آرا ارائه خواهد شد.

 ۱-۲- حزب کبود ، نهضت ملی، گروه رزم آرا

با اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ از سوی متفقین هیئت حاکمه ایران برای سازماندهی فعالیت های خود بر علیه متفقین به کمک ستون پنجم آلمانی در ایران پیوست، آلمان ها در ایران به رهبری فرانتس مایر[۶] و رومن گاموتا[۷] «حزب کبود» را مخفیانه تشکیل دادند که رهبری آن برعهده حبیب الله نوبخت نماینده مجلس شورای ملی بود و سرهنگ دوم حسین منوچهری (سرلشکر آریانای معروف) رابطه بین شبکه های حزب کبود در ارتش را بر عهده داشت. افسران حزب کبود در دو زمینه فعالیت می کردند. گروهی به تبلیغات و محافظت از جلسات حزب می پرداختند و گروهی هم به خرابکاری و جاسوسی آلمان ها در ایران کمک می رساندند. مع الوصف نشانه هایی از همکاری سروان خسرو روزبه با حزب کبود وجود داشت[۸]. یکی دیگر از شبکه های نظامی حزب ملی سرلشکر حسن ارفع بود. ارفع برای این که عده ای از افسران جوان ارتش را جذب کند این حزب را تشکیل داد و بیشتر کادر آن را افسران جوان تشکیل می دادند. گرداننده سازمان حزبی ارفع، سرهنگ منوچهری بود. «ارفع افرادی را که تفکرات هخامنشی داشتند به همراه عده ای از افسران وطن پرست و ضد انگلیسی جذب کرده بود[۹]». شبکه محدود این سازمان به دو بخش که بخش نظامی آن به رهبری ارفع و بخش غیر نظامی آن به رهبری احمد محیط و حسین رامتین اداره می شود. گروه دیگری که برای جلب افرادی که به فعالیت های سیاسی علاقمند بودند «گروه رزم آرا» بود. رزم آرا با حمایت و کمک سرتیپ شفاهی، سرتیپ کیکاوسی، سرتیپ هدایت، سرهنگ دوم مجید غفاری گروه خودش را در ارتش تشکیل می دهد. گروه رزم آرا به تدریج به حزب افسران ارتش و تضعیف موقعیت سرلشکر ارفع می پرداختند. به علت این که ارفع و رزم آرا رقیب دیرینه برای هم بودند. علت این بود که شاه همیشه «بین ارفع و رزم آرا مسابقه می گذاشت؛ یعنی این دو را به جان هم می انداخت. او گاهی رزم آرا و گاهی ارفع را رئیس ستاد ارتش می کرد… هر وقت وضـع ارتش خـراب می شد، رزم آرا را مـی آورد ولـی وقتی که او قـدرت می گـرفت و به اوضـاع سرو سامانی می داد او را بـر می داشت و ارفع را می گذاشت… شاه بازی بین این دو را همیشه داشت… .»[۱۰]

۱-۳- سازمان افسران حزب توده

سالهای سلطنت رضاشاه، دوران ایجاد یک نظام جدید بود. با ایجاد ارتش نوین در دوره رضاشاه، توجه احزاب و گروه های سیاسی به خصوص گرایش های چپ در ارتش که به صورت یک سازمان اثر گذار در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور جلب شد. در دهه دوم سلطنت رضاشاه احزاب و گروه های سیاسی، خواستار مشارکت سیاسی در جامعه بودند و بار دیگر بر نیروهای نظامی کشور تأثیر گذارد و به تشکیل محافل و گروه های ناراضی در ارتش بازتاب یافت. شکل گیری و بازداشت گروه سرهنگ محمود خان پولادین در سال ۱۳۰۵ و تشکیل گروه ستوان دوم محسن جهان سوز در سالهای پایانی سلطنت رضا شاه از نمونه های بارز آن است. توجه احزاب سیاسی، به ویژه گرایش های چپ به ارتش به عنوان نیروی مهم و تعیین کننده در تحولات سیاسی – اجتماعی ایران، به کنگره دوم حزب کمونیست ایران در سال ۱۳۰۶ بر می گردد.[۱۱] «پس از کنگره دوم حزب [کمونیست ایران] فعالیت در ارتش را مورد توجه قرار داد و با تعیین مسئول جداگانه ای برای این کار، افراد حزبی را به ورود به ارتش و مدارس افسران و درجه داران تشویق نمودند.»[۱۲]

با هجوم ارتش متفقین به خاک ایران و مجبور ساختن رضاشاه به استعفاء و با سقوط رضاشاه مرحله ای جدید برای آغاز فعالان سیاسی ایجاد شد. اولین حرکت از سوی نظامیان از جانب پادگان هوایی قلعه مرغی در ۸ شهریور ماه ۱۳۲۰ به رهبری سروان احمد وثیق صورت گرفت. این شورش توسط نیروی زرهی لشکر یکم مرکز، تحت فرماندهی سروان انصاری به شکست منجر شد و شورشیان دستگیر شدند.[۱۳]روزنامه اطلاعات هم خبر این شورش را در همان روز منتشر کرد.[۱۴]

حزب توده ایران فعالیت خودش را در هفتم مهر ماه ۱۳۲۰ اعلام کرد. از همان آغاز فعالیت حزب توده بخشی از نظامیان ارتش به خصوص (افسران نیروی هوایی) که گرایش و تمایلات مارکسیستی داشتند، به حزب علاقه مند شدند. عمویی در این مورد می گوید: «… ارتش آکنده از تبلیغات شاه دوستی بود و نوعی میهن پرستی افراطی به نمایش گذارده می شد، اما فساد مالی و اخلاقی، افزون بر روحیه قلدری و زورگویی، عوامل نیرومندی بودند که علایق و توجهات ارتشیان را به سوی نیروهای سیاسی مخالف سوق می داد.»[۱۵]

در ابتدا رهبران حزب توده با توجه به شرایط سیاسی کشور و موقعیت شغلی افسران موافقت نکردند و اعلام نمودند که «در آینده خود حزب با آنان تماس و ارتباط بر قرار کرده … این عمل مسکوت ماند تا آنکه عبدالصمد کامبخش که تا آن زمان در شوروی بود مراجعت کرده کنگره اول حزب برگزار و او به عنوان عضو کمیته مرکزی و مسئول تشکیلات کل حزب انتخاب گردید و به اتفاق دوستان مبادرت به تأسیس سازمان نظامی حزب توده کرد.»[۱۶]

سازمان نظامی افسران حزب توده توسط عبدالصمد کامبخش، عزت اللّه سیامک و خسرو روزبه تأسیس شد.[۱۷]  «این سازمان در اوایل سال ۱۳۲۳ به وجود آمد»[۱۸].

در ابتدا مسئولیت تشکیلات نظامیان حزب توده بر عهده آرداشس «اردشیر» آوانسیان بود. بعد از این که «…کامبخش از باکو برگشت خود من به او پیشنهاد کردم که آمده در این سازمان کار کند. علت هم آن بود که کامبخش افسر بود و به کارهای ارتشی هم آشنایی داشت.»[۱۹] و اولین مسئول تشکیلات سازمان نظامی افسران در کمیته مرکزی، کامبخش بود.[۲۰]

در آن زمان عده ای از افسران با گرایش های مارکسیسم- لنینیسم متمایل بودند برخی مانند سروان های هوایی محمد باقر آگهی و ابوالحسن رحمانی به علت عضویت در حزب کمونیست ایران و تحصیل در اتحاد شوروی با مارکسیسم آشنا شده و در بازگشت به ایران به نیروی هوایی پیوستند و فعالیت سیاسی و حزبی را رها کردند، گروهی نیز در دوران اقامت و تحصیل در اروپا با مارکسیسم آشنا شدند مانند سرهنگ عبدالرضا آذر و سرگرد علی اکبر اسکندانی و یا تحت تأثیر فعالیت اعضای خانواده شان در حزب کمونیست ایران و گروه دکتر ارانی به این سمت سوق یافتند. مانند «سروان [مراد] رزم آرا (شوهر خواهر برزگ علوی)»[۲۱]

در ابتدا دانشگاه افسری مهمترین مرکز فعـالیت افسران تـوده ای به شمار می رفت اما به تدریج بر اثـر تلاش های افسرانی چون سرهنگ آذر و سرگرد اسکندانی، سروان رحمانی و سروان آگهی بر شمار افسرانی که به عضویت تشکیلات نظامیان حزب توده در آمده بودند افزوده گشت.

در اوایل سال ۱۳۲۳ اعضاء تصمیم گرفتند برای اداره تشکیلات، هیئت اجرائیه ای انتخاب کنند و سرهنگ آذر، سروان روزبه، ستوان رصدی اعتماد، سروان مرتضوی، ستوان آگاهی، ستوان طغرایی و سروان آگهی به عنوان نخستین هیئت اجرائیه ای سازمان نظامی افسران حزب توده برگزیده شدند[۲۲]. سرهنگ آذر، سروان روزبه و سروان مرتضوی از طرف هیئت اجرائیه برای اداره کمیسیون های تشکیلات، تبلیغات و مالی انتخاب کرد. کامبخش نیز به عنوان مسئول سازمان نظامیان و رابط هیئت اجرائیه با کمیته مرکزی حزب توده برگزیده شد. با توجه به تأکید بر مخفی بودن فعالیت سازمان نظامیان حزب توده، در عمل توجه چندانی به رعایت اصول محافظه کاری و پنهان کاری در بین مسئولین و اعضا سازمان اقدام خاصی صورت نمی گرفت و بی احتیاطی و عدم رعایت اصول پنهان کاری در بین تمام اعضای سازمان دیده می شود و حتی خود کامبخش این اصل را رعایت نمی کرد.

۱- تکمیل همایون، ناصر، تحولات قشون در تاریخ معاصر ایران، جلد ۱، تهران، دفتر پژوهش های فرهنگی ، ۱۳۷۶، صص ۹-۱۱٫

۱- موحد، خواب آشفته نفت، جلد ۱، پیشین، ص ۱۳۵٫

۲- آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، پیشین، ص ۳۲۸٫

۳- مصدق، محمد، خاطرات و تألمات مصدق، به کوشش ایرج افشار، تهران، علمی، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۸،ص ۱۷۸٫ تقریرات مصدق در زندان، یادداشت شده توسط جلیل بزرگمهر، و تنظیم شده به کوشش ایرج افشار، تهران، سهامی عام،۱۳۵۹، صص ۱۲۰-  ۱۲۱٫

[۵] – ارفع، حسن، درخدمت پنج سلطان، ترجمه سید احمد نواب، تهران،  نشر مهرآئین، ۱۳۷۷، صص ۴۳۵-۴۳۶٫

۱– Frantz mayr

Roman gamotta – 2

۳-نظری، حسن، گماشتگی های بد فرجام، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۷۶، صص ۷۹-۸۱٫

۴– کیانوری، نورالدین، خاطرات نور الدین کیانوری، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۱، ص ۹۳٫

۵– همان، ص۹۴٫

۱-خسرو پناه، محمدحسین، سـازمان افسران حزب تودۀ ایران ۱۳۳۳-۱۳۲۳، تهران، مؤسسـه نشر و پـژوهش شیرازه، چـاپ دوم، ۱۳۷۸، صص ۷-۸ .

۲– کامبخش، عبدالصمد، نظری بر جنبش کارگری در ایران، جلد ۱، تهران، نشر حزب توده، ۱۳۵۸،ص ۵۲ .

۳-شوشتری، ابراهیم، فرمان مقاومت، تهران، نشر شیرازه، ۱۳۷۶، ص۱۷٫

۴– روزنامه اطلاعات، سال ۱۶، شماره ۳۶۳۹، ۸/۶/۱۳۲۰، ص ۱٫

۵-عمویی، محمد علی، درُد زمانه، تهران، آنزان، ۱۳۷۷،ص ۴۲٫

۱-چپ در ایران، به روایت اسناد ساواک، سازمان نظامی حزب توده، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۰، صص ۴-۵٫

۲-نامور، رحیم و دیگران، شهیدان توده ای، تهران، حزب توده ایران، ۱۳۶۱،ص ۸۲ .

۳– فرمانداری نظامی تهران، سیر کمونیزم در ایران، تهران، سازمان چاپ و انتشار کیهان، ۱۳۳۶،ص ۳۴۳٫

۴– آوانسیان، اردشیر، خاطرات سیاسی، به کوشش علی دهباشی، تهران، انتشارات شهاب ثاقب با همکاری انتشارات سخن، چاپ دوم، ۱۳۷۸،ص۲۶۴ .

۵-فرمانداری نظامی تهران، سیر کمونیزم در ایران، پیشین، ص ۳۴۵٫

۶-برای اطلاع بیشتر بنگرید به: کیانوری، خاطرات نورالدین کیانوری، پیشین،ص ۸۶ . خسرو پناه، سازمان افسران حزب توده ایران ۱۳۳۳-۱۳۲۳، پیشین، ص ۲۰٫

۱-زیبایی، علی، کمونیزم در ایران یا تاریخ مختصر فعالیت کمونیست ها در ایران از اوایل مشروطیت تا فروردین ماه ۱۳۴۳، تهران، بی نام، ۱۳۴۳، ص ۶۲۴٫

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    پنج شنبه, ۳۰ فروردین , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.