834 views
پیشینه تحقیق سازه انگاری و پیش فرضهای اصلی آن و بیداری اسلامی و چگونگی تأثیرگذاری بر روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس دارای ۵۵ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۴
سازه انگاری ۴
پیش فرضهای اصلی سازه انگاری ۶
۱- ساختار – کارگزار ۶
۲- هویت و نقش آن در شکل دادن به منافع ۹
۳- برساخته بودن هویت ۱۲
بیداری اسلامی و چگونگی تأثیرگذاری بر روابط ایران و شورای همکاریخلیج فارس (۲۰۱۰- ۲۰۱۳) ۱۸
مقدمه ۱۸
تاریخچه روابط ایران و شورای همکاری خلیجفارس ۱۹
۱-۳ چگونگی تأثیر بیداری اسلامی بر روابط ایران و شورای همکاری خلیجفارس ۲۳
۱-۱-۳ تقابل ایدئولوژیک ۲۳
۲-۱-۳ درک متعارض ۲۸
۳-۱-۳ رهیافت و ذهنیت تاریخی منفی ۳۱
۴-۱-۳ رقابت قدرت در منطقه ۳۴
۵-۱-۳ ایران هراسی و شیعه هراسی ۴۱
کتابنامه ۴۵
هیوود، آندره (۱۳۸۹)، سیاست، ترجمه عبدالرحمان عالم، چاپ اول، تهران: نشر نی.
ونت، الکساندر (۱۳۸۴) نظریه اجتماعی سیاست بینالملل، ترجمه حمیرا مشیرزاده، تهران: وزارت خارجه، دفتر سیاسی و بینالمللی.
روحی دهبنه، مجید (۱۳۹۱) «تبیین سازهانگارانه از علل واگرایی ایران و شورای همکاری خلیجفارس»، فصلنامه روابط خارجی، سال چهارم، شماره ۱، بهار.
پارساپور، روزبه (۱۳۹۱) «کنوانسیون عربی تهدید عربی جهت اشغال دائمی بحرین»، ماهنامه پیام انقلاب، شماره ۵۷، فروردین.
پرایس، ریچارد و رئوس، اسمیت (۱۳۸۶) رابطه خطرناک؟ نظریه انتقادی روابط بینالملل و مکتب برسازی، نقلشده در: آندره لیکلیتر، آندرو (گردآورنده)، نوواقعگرایی، نظریه انتقادی و مکتب برسازی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی.
مشیرزاده، حمیرا (۱۳۸۳) «سازهانگاری بهعنوان فرانظریه روابط بینالملل»، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۵، پائیز.
مشیرزاده، حمیرا (۱۳۸۴) تحول در نظریههای بینالملل، چاپ چهارم، تهران: انتشارات سمت.
مشیرزاده، حمیرا. (۱۳۸۳) «سازهانگاری بهعنوان فرانظریه روابط بینالملل»،فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۵٫
مشیرزاده، حمیرا. (۱۳۸۳) «گفتگوی تمدنها از منظر سازهانگاری»، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۳٫
معینی، جهانگیر و راسخی، عبدالله (۱۳۸۹) «روششناسی سازهانگاری در حوزه روابط بینالملل»، فصلنامه تحقیقات سیاسی و بینالمللی، شماره ۴٫
حافظنیا، م. ر. ، رومینا، ابراهیم (۱۳۸۶) «تحول روابط ایران و عربستان و تأثیر آن بر ژئوپلیتیک خلیجفارس»، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره ۷۷٫
حافظیان، محمدحسین (۱۳۸۲) «روابط ایران و شورای همکاری خلیجفارس چشمانداز آینده»، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال شانزدهم، شماره۲، تابستان.
حمیدی، محمد محسن (۱۳۹۰) «ناآرامی در بحرین؛ درخواست اصلاحات یا انقلاب؟»، اطلاعات سیاسی – اقتصادی، شماره ۲۸۴٫ تابستان.
دهقانی فیروزآبادی، سیدجلال و فرازی، مهدی ( ۱۳۹۱) «بیداری اسلامی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران»، مطالعات انقلاب اسلامی، دوره ۹، شماره ۲۸، بهار.
دهقانی فیروزآبادی، سید جلال (۱۳۸۲) «تحول نظریه منازعه و همکاری در روابط بینالملل»، پژوهش حقوق و سیاست، سال پنجم، شماره ۸، بهار و تابستان.
یکی از مهمترین دستاوردهای هر رشته علمی یا حوزه مطالعاتی را دستاوردهای نظری آن تشکیل میدهد. (مشیرزاده، ۱۳۸۴: ۱۵). نظریهها در روابط بینالملل نوعی نظم ذهنی به وجود میآورند و ما را قادر میسازند تا رویدادهای پراکنده کنونی و گذشته را مفهومسازی کرده، تحولات آتی را پیشبینی کنیم (قوام، ۱۳۸۴: ۸). همچنین استفاده از این نظریات میتواند در فهم این حوزه به ما کمک کند و در پردازش بهتر و منظمتر کردن فهم ما از تعاملات یکی از فواید استفاده از نظریه در روابط بینالملل معنا دادن به نهادها، رویدادها و فرآیندهایی است که در جهان امروز حضور دارند. در چهارچوب نظریه میتوان ضمن تشریح روندها و پدیدههای کلی و توضیحات علی، رویدادهای گوناگون را تحلیل کرد. (قوام، ۱۳۸۴: ۲۴) نظریهها ابزار تحلیل سیاسیاند و آجرهای ساختمان سیاسی را تشکیل میدهند. سراسر پژوهش سیاسی و اجتماعی درون چهارچوب فکری خاص یا پارادایم ایدئولوژیک عملی میگردد. (هیوود، ۱۳۸۹: ۳۰).
کنت والتز با تأکید بر ضرورت نظریهپردازی برای جمعآوری اطلاعات و توضیح حوادث بینالمللی، معتقد است که عصاره هر نظریه باید بر پیوند بین مفاهیم نظری، و متغییرهای جوهری روابط درصحنه واقعی بینالمللی استوار باشد. بدون مفاهیم نظری، جمعآوری استقرایی اطلاعات ما را به توصیفی نادرست از واقعیات رهنمون خواهد کرد. (سیف زاده، ۱۳۸۷: ۳۰). از این منظر سعی شده است که از نظریه سازهانگاری برای تبیین و تحلیل و درک بهتر موضوع استفاده شود.
رهیافتهای گوناگونی در رشته روابط بینالملل خودنمایی میکنند که برخی از آنان مخالف با دو جریان اصلی نو رئالیسم و نو لیبرالیسم را اساس آموزه خود قرار دادهاند. درواقع اینگونه نظریات در حوزه فراگفتمانی و در اصطلاح بهعنوان فرانظریه مطرح میگردند. بدین معنا که نظریه خود را از بطن نقد واسازانه نظریههای دیگر روابط بینالملل بیرون کشیدهاند. (دهقانی فیروزآبادی، جدیدی، ۱۳۸۹: ۹۱). سازهانگاری نیز بهعنوان یکی از نظریههای بازاندیشی گرایی قابل بررسی است.
اصطلاح سازهانگاری عنوانی است که به انواع گستردهای از رویکردها و روابط بینالملل از منظر واقعگرایی علمی تا سازهانگاری پسا ساختارگرایی اطلاق میشود. (روحی دهبنه، ۱۳۹۱: ۸۳). این نظریه که از اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ به یکی از تئوریهای اصلی روابط بینالملل تبدیلشده بود، پیش از طرح در روابط بینالملل، در جامعهشناسی معرفت و مباحث فرا نظری در کل علوم اجتماعی مطرح بود. در روابط بینالملل این نظریه ریشه در مسئله جامعهشناسی شناخت دارد که در دهه ۱۹۷۰ از سوی پیتر برگر و لاکمن در کتاب «ساخت اجتماعی واقعیت: رسالهای در جامعهشناسی شناخت» مطرح شد (مشیر زاده، ۱۳۸۳: ص ۱۷۰)؛ و سپس در مباحثات روابط بینالملل جایگاه قابلتوجهی یافت. در رشته روابط بینالملل نیز فهم سازهانگارانه امور در اواخر دهه ۱۹۸۰ و با انتشار کتابی «جهانی که ما میسازیم» (Onuf, 1989: 3-8) نوشته نیکلاس اونف در کتاب «قواعد، هنجارها و تصمیمات» اثر فردریش کراتوچویل، وارد مباحثات علوم سیاسی و روابط بینالملل شد. یک دهه پسازآن دو نویسنده ونت کتاب «نظریه اجتماعی سیاست بینالملل» را منتشر کرد. (Wendt, 1999: 7-17). این کتاب درواقع نقدی بر کتاب «سیاست بینالملل کنت والت» است. (Waltz, 1979). با انتشار کتاب ونت، مکتب سازهانگاری ظهور کرد و شیوه فهم و نقد نوینی در ادبیات روابط بینالملل و علوم سیاسی آغاز گردید. هرچند اونف و کراتوچویل اثرات خود را حدود یک دهه زودتر از الکساندر ونت منتشر کردند، امّا تحلیل سازه انگاران بیشتر با نام ونت شناخته میشود. ونت در سال ۱۹۹۹ در «نظریه اجتماعی سیاست بینالملل»، کانستراکتیویسم را در حد یک مکتب فکری مطرح ساخت. (عباسی اشلقی، فرخی، ۱۳۸۸: ۷۳)
ونت بهعنوان مؤثرترین شخصیت سازهانگاری متعارف در روابط بینالملل، این نظریه را اینگونه معرفی میکند: «سازهانگاری نظریه ساختاری (کلان) نظام بینالملل محسوب میشود که دولتها، واحد اولیه تحلیلشان در نظریه سیاسی هستند و سیستم بینالملل متشکل از دولتها، دارای ساختاری میباشند که ویژگی بین الاذهانی آن برجسته است و بخش مهمی از منافع و هویت دولتها بهوسیله این ساختار اجتماعی ساخته میشود».Wendt; 1994: 383-384) به نقل از: دهقانی فیروزآبادی، جدیدی، ۱۳۸۹: ۹۵( سازهانگاری بهعنوان سنتز دو نظریه نوواقعگرایی و نو لیبرالیسم و پلی میان این دو نظریه درصدد ایجاد ارتباط و پیوست و پل زدن میان نظریات روابط بینالملل هستند. اونف بر آن است که سازهانگاری راهی است برای فائق آمدن بر شکاف درون رشتههای روابط بینالملل و یافتن راهی میان علوم اجتماعی اثباتگرا و حملات علیه تجدد که از سوی پساتجددگرایان مطرح میشود. ونت به طور خاص ازنظر تأکیدی که بر راه میانه و هم بر پل زدن میان مواضع نظری و فرانظری معروف است. (مشیرزاده، ۱۳۸۴: ۳۴۳-۳۴۴)
سازهانگاری با رد برداشتهای خردگرایانه نئورئالیسم و نئولیبرالیسم، دیدگاهی منطقی _ اجتماعی به سیاست جهانی ارائه داد که بر اهمیت ساختارهای هنجاری، مادی و نقش هویت در ساخت منافع، کنش و تکوین متقابل کارگزار _ ساختار تأکید میکند. (Price and Reus smith, 1998, 256; Adler, 1997, 2005; Ruggie,1998). از این منظر سیاست بینالملل بهعنوان یک برساخته اجتماعی، قلمرو اجتماعی تلقی میشود که ویژگیهای آن درنهایت از طریق ارتباطات و تعامل میان واحدهای آن تعیین میشود (Ringman, 1997: 270) بهعبارتدیگر، سازهانگاری در مقابل نظریه مادیتگرای جریان اصلی روابط بینالملل قرار میگیرد که طبق آن موجودیتهای اجتماعی اعم از ساختارها و کنشها هم ازنظر ورودی و هم ازنظر عملکرد، مستقل از برداشتها و فهم انسانها قرار دارند. از دیدگاه نظریه اجتماعی سیاست بینالملل، اساساً موجودیت ساختارها، نهادها و کارگزاران جنبه ذهنی و یا حداقل گفتمانی دارند و اینها جز بر مبنای فهم انسانی وجود ندارند. (مشیرزاده، ۱۳۸۴: ۸٫ به نقل از: عسگرخانی، منصوریمقدم، ۱۳۸۹: ۱۹۵)
گزارههای اصلی سازهانگاری عبارتند از:
الف) دولتها واحدهای اولیه تحلیل در تئوری سیاسی بینالمللی هستند.
ب) ساختارهای کلیدی در سیستم دولتها بیش از آنکه مادی باشند، بین الاذهانی است.
ج) بخش مهمی از منافع و هویت دولتها بهوسیله ساختار اجتماعی ساخته میشوند، نه تحت تأثیر طبیعت انسانی و سیاست داخلی دولتها. (Alexander went) سازهانگاری در مورد شماری از قضایایی که در تئوری روابط بینالملل مطرح میشود درک متفاوت و جایگزینی ارائه میدهد که معانی آنارشی و توازن قوا، روابط میان هویت و دولت و منافع، پیچیدگیهای قدرت و چشماندازهایی برای تغییر در سیاست جهانی را شامل میشود. (Ted hopf).
برای درک بهتر ارزیابی تأثیر بیداری اسلامی بر رابطه طرفین از منظر سازهانگاری در آغاز بهتر است به توضیح پیشفرضهای این نظریه پرداخته شود.
یکی از مهمترین موضوعات موردبحث سازه انگاران که مباحث هستیشناسانه و تئوریک را به هم میآمیزد، مسئله ساختار _کارگزار است. بحث ساختار _کارگزار بر ماهیت بینالملل متمرکز است. بهعبارتدیگر، در ارتباط با این سؤال که چه چیزی در روابط بینالملل وجود دارد، باید پاسخ آن را در ارتباط با بازیگران و ساختاری جستجو کرد. در حقیقت ساختار _کارگزار عناصر توصیفی برای درک تعاملات انسانی در قالب یک جامعه و تشریح پدیده اجتماعی هستند. (متقی، ۱۳۸۹: ۱۵۳). مسئله ساختار _کارگزار به تبیین پدیده سیاسی و اجتماعی و به این موضوع مربوط میشود که اجزای یک تعبیر معتبر یا مناسب، آثار یا پیامدهای سیاسی چیست، یا تبیین سیاسی مناسب چه چیزی را در برمیگیرد. (های، ۱۳۸۵: ۱۵۹)
ساختار و کارگزار در سازهانگاری به این معناست که سازههای روابط بینالملل دیگر نه برساخته عوامل ساختاری و عینی محض و نه برساخته عوامل ذهنی و تفسیری محض تصور نخواهد شد، بلکه عملکرد روابط بینالملل منتج از درهم تنیدگی عوامل ساختاری و کنش دانسته میشود و این عوامل دوگانه تنها به صورت تحلیلی از یکدیگر قابل تفکیک خواهند بود. سازهانگاری در روابط بینالملل متأثر از آرا آنتونیگیدنز است. او برخلاف ساختارگرایان در رویکرد هستی شناختی معتقد است که مؤلفه مستقلی به نام ساختار وجود ندارد، بلکه با اوصاف ساختاری مواجهه هستیم که برساخته کنش فردی یا جمعی میباشد. از سویی، کنش افراد یا گروهها را میتوان در چهارچوب همین اوصاف ساختاری سنجید. بدین ترتیب، گیدنز تعامل میان پدیدهها را مدنظر دارد (معینی و راسخی، ۱۳۸۹: ۱۹۴٫ به نقل از: سام خانیایی، ۱۳۹۱: ۲۶).
سازهانگاری در بعد هستی شناختی تا حدی به موضوع پساساختارگرایان در این مورد که باید دوگانه سازی حاکم بر اندیشه غربی را کنار گذاشت یا تغییر داد، موافق است و با برداشتی که از قوام متقابل کارگزار و ساختار یا فرد و جامعه دارد، بهنوعی بر این دوگانگی فائق آمده است Onuf; 2003: 41-42). به نقل از: معینی علمداری، راسخی، ۱۳۸۹: ۱۹۳)
سازهانگاری با باور به تکوین متقابل ساختار کارگزار هر دو سطح را به فرا رفتن از تحلیل ایستای خود از ساختار، کارگزار، منافع، هویت، تهدید و همکاری میبرد و این نکته را بیان میکند که اگر ساختار امری برآمده از کنش متقابل بازیگران است و در این کنش بازیگران بر اساس هویتهای متمایز خود که برآمده از محیط داخلی آنهاست، دست به کنش میزنند، به نحو متقابل نیز، ساختار به شیوههای گوناگون هویت، منافع و … آنها را تحت تأثیر قرار میدهد و آن را شکل میدهد. (متقی، کاظمی، ۱۳۸۶: ۲۱۷)
درعینحال باید توجه داشت که چون ساختار کارگزار در سطح هستی شناختی مستقل از هم تعریف نمیشوند، علیالقاعده نباید به دنبال رابطه علی در سطح معرفتشناختی میان آنها بود و در مقابل، باید به چگونگی رابطه میان آنها (و نه چرایی) پرداخت (مشیرزاده، ۱۳۸۴: ۳۴۲)
ریشههای مسئله ساختار کارگزار در دو مسئله بدیهی درباره حیات اجتماعی قرار دارد که زیربنای قسمت اعظم وارسی علمی اجتماعی است:
الف) انسانها و سازمانهای آنان کنشگرانی دارای مقصود هستند که کنشهای آنان به بازتولید یا تغییر شکل جامعهای کمک میکند که در آن زندگی میکنند.
ب) جامعه از روابط اجتماعی ساختهشده که به تعاملهای بین این کنشگران دارای مقصود، ساختار میدهد. (ونت، ۱۳۸۸: ۲۶۶)
به نظر سازه انگاران، ساختارها و کارگزاران معنایی، شامل نظام باورهای مشترک، اعتقادات و ارزشهای نیز پابهپای ساختارها و کارگزاران مادی تأثیر نیرومندی بر روی عمل سیاسی و اجتماعی دارنده وجود کارگزاران و ساختارها معنایی را از آثاری که میدهند میتوان فهمید. آثاری که موجب ایجاد تغییرات در عالم مادی شده، این تغییرات نیز به صورت متقابل بین ساختارهای مادی و معنایی وجود دارد. محیطی که دولتها در آن عمل میکنند، هم مادی و هم اجتماعی، معنایی است. هویت و منافع دولتها به صورت اجتماعی ساختهشده و محصول ساختارهای اجتماعی بین الاذهانی هستند. (متقی، ۱۳۸۹: ۱۵۳)
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر