534 views
پیشینه تحقیق سلامتی ، احساس ذهنی بهزیستی و حمایت اجتماعی به عنوان پیش بینی کننده ی احساس بهزیستی دارای ۲۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۴
سلامتی ۴
احساس ذهنی بهزیستی ۶
حمایت اجتماعی به عنوان پیشبینی کنندهی احساس بهزیستی و انواع حمایت اجتماعی ۹
مروری بر مطالعات انجام شده: ۲۰
Reference: ۲۶
۱ -McEwen m, Wills e. Theoretical basis for nursing. philadelphia2011.
۲ -Frisch M. Quality of life Therapy. New jersey:John Wiley & Sons Press. 2006.
۳ -Joushanlou M RR, Nosratabadi M. Examining the factor structure of the keyes’ comprehensive scale of well-being. Dev Psychol Iranian Psychol). 2006;3:35-51. (text in persian).
۴- Kormi nouri R, Mocrie A, Mohammadifar M, Yazdani E. The study of happiness & well being and the role of different factors for them among students of Tehran university. J Psychol Educ2002;32:3-41. (text in persian).
۵- Eid M, Larson R. The Science of subjective well-being. . New York: Guilford press. 2008.
۶- Rafiee niya P, Asghari A. The relationship between subjective well-being of love and married students. Journal of Family Research. 2008;9:492-501. (text in persian).
۷- Bakhsipour A, Dezhkam M. Confirmatory factor analysis of the Positive and Negative Affect Scale. Journal of Psychology. 2006;9:351-65-(text in persian).
۸- Ghasemi N, Kajbaf M, Rabiei M. Effectiveness of group therapy based on the subjective well-being, quality of life and mental health. Journal of Clinical Psychology. 2012;2:23-34. (text in persian)
۹- Vanessa C, Bordwine E, Hubebner S. The Role of coping in mediating the relationship between positive affect and school satisfaction in adolescents. Child Individ Res. 2010;3:349-66. (text in persian)
۱۰- Diener E, MEP S. Very happy people. Psychol Scie. 2003;13:80-3.
۱۱- Golestani bakht T, Hashemiyan K, Pourshahriyari M, Banijamali S. Proposed model of subjective well-being and happiness in the population of Tehran: ALZARA; 2008. (text in persian).
۱۲- Hadyanfard H. subjective feelings of well-being and religious activity in a group of Muslims.2012:[text in Persian- pp.].
۱۳- Kittiprapas S. Subjective well-being: new paradigm for measuring progress and public policies.2011.
۱۴- Ghaedi G, Yaaghoobi H. A study on the Relationship between Different Dimensions of Perceived Social Support and Different Aspects of Wellbeing in Male and Female University Students. Gift of knowledge 2009;13(2). (text in persian).
۱۵- Landman P, Karlien MC, et al. Gender differences in the relation between social support, problems in parent-off spring communication, and depression and anxiety,. Social Sciences & Medicine,. 2005;60:49-59.
۱۶- Nasseh M, Ghazinoor M, Jaghtayi M, Nojoumi M, Rishter Y. Persian types of social support questionnaire. Journal of science – Social Welfare. 2012;41:266-51-(text in persian).
۱۷- Drentea, al e. Predictors of Improvement in Social Support. Social Sciences & Medicine,. 2006;63:57-67.
۱۸- Riyahi M, Vardi niya A, Pour hosein Z. The relationship between social support And mental health. Journal of Science and Social Welfare. 2011;10:85-121. (text in persian).
۱۹- Asgari P, Sharafodin H. Relationship between social anxiety, hope and social support graduate students with a sense of subjective well-being in Khuzestan Science and Research
مقاله حاضر بر مفاهیم سلامتی و حمایت اجتماعی استوار است و در این راستا به بحث پیرامون سلامتی، ابعاد سلامتی، احساس بهزیستی و انواع آن، حمایت اجتماعی به عنوان پیشبینی کنندهی احساس بهزیستی و انواع حمایت اجتماعی و نقش دانشجویان علوم پزشکی در ارتقا سلامت جامعه پرداخته میشود.
سلامتی و رفاه در گستردهترین معنی آن، پدیدهای است که مورد علاقه و توجه تمامی انسانها، گروههای اجتماعی و جوامع بشری میباشد. سلامتی در گفتمان های متنوعی توصیف و تبیین شده است که این گفتمانها به طور اجتماعی ساخت یافتهاند(۱۳). سلامت مفهوم وسیعی دارد و تعریف آن تحت تاثیر میزان آگاهی و طرز تلقی جوامع با شرایط گوناگون جغرافیایی و فرهنگی قرار میگیرد. ضمن اینکه سلامتی یک روند پویا است و با گذشت زمان نیز مفهوم آن تغییر خواهد کرد(۲۸). هر چند سلامتی هدف مشترک دیسیپلینهای مختلف علوم پزشکی است ولی در پرستاری اهمیت مضاعف دارد که آن را میتوان در تعاریف تئوری پردازان پرستاری از حرفه پرستاری درک کرد. برای مثال هندرسون[۱] پرستاری را حرفهای که به شخص مریض یا سالم جهت عملکرد فعالیتهای سهیم در سلامتی یا بهبودی وی کمک میکند، تعریف کرده است و اورم[۲] آن را خدمت انسانی که به نیاز و توانایی مددجو برای به عهده گرفتن مراقبت از خود مربوط میشود تا اینکه سلامتیشان را حفظ کنند و از بیماری یا جراحت بهبود یابند یا با اثرات آنها سازگار شوند تعریف میکند.
در طب سنتی برای انسان چهار طبع مخالف قائل بودند و اعتقاد داشتند که هرگاه این چهار طبع مخالف در حال تعادل باشند فرد سالم است و زمانی که تعادل میان طبایع چهارگانه مختل شود بیماری عارض میشود(۲۸). سلامتی، تجربهی زندگی پویای انسان است که بر تطابق و سازگاری مداوم با عوامل استرسزای موجود در محیط داخلی و خارجی، دلالت میکند(۲۹).
تمرکز پرستاران روی سلامت افراد و جوامع، تاریخی است و هر چند بصورت علمی با نوشتههای نایتینگل[۳] شروع شده است. وی کار پرستاری را حفظ سلامت و برگرداندن سلامتی به افراد میداند. سلامتی به عنوان قسمت یکپارچهای از پرستاری، یک سازه، یک ایده در پرستاری، یک مفهومی متاپارادایمی، یک تئوری و یا یک مفهوم در نظر گرفته شده است.
متاپارادایم، عناصر پایه تئوری های پرستاری را فراهم میکند، در نظریههای مختلف پرستاری مفهوم سلامت یکی از چهار متاپارادایم اصلی در کنار مفاهیم شخص، محیط و پرستار قرار می گیرد که نایتینگل فرد را بعنوان بیمار در اغلب نوشتههای خود مدنظر قرار میدهد و همچنین نایتینگل معتقد است که هر زن باید در طول زندگی خود مسئولیت سلامت افراد دیگر را بر عهده گیرد. بنابراین در کتاب یادداشتهای پرستاری، زنان را از نظر ارائه مراقبت و چگونگی تفکر مانند یک پرستار در نظر میگیرد. پیش فرضهای نایتینگل درباره شرایط اجتماعی مرتبط با تئوری اوست، او معتقد است که بیمار از نظر جسمی و روحی از اصلاحات محیطی فایده خواهد برد و پرستاران قادر به تغییر وضعیت اجتماعی افراد فقیر از طریق اصلاح شرایط زندگی هستند و در همین راستا وی سلامت را به معنای خوب بودن و استفاده از حداکثر قدرت فرد تعریف مینماید(۳۰).تعاریف زیادی از سلامتی وجود دارد اما تعریف سازمان جهانی بهداشت پذیرفته ترین تعریف میباشد: سلامتی عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی که فقط شامل بیماری یا نقص عضو نمیباشد(۳۱). سلامتی در بر گیرنده پیوستار خوب بودن و بیماری است و بصورت طیف تعریف میشود که دو سر آن را مرگ و سلامت مطلق تشکیل میدهند و سلامت فرد یا جامعه در نقطهای پویا از این طیف قرار میگیرد(۱). همچنین با هر نگاهی سلامتی معنی خاصی پیدا می کند، سلامتی توانایی عملکرد مستقل با توجه به فعالیت های چهارده گانه روزانه زندگی(هندرسون ۱۹۶۶)، توانایی سازگاری فرد با محرک ها در پیوستار مداوم بین سلامتی و بیماری (روی[۴] ۱۹۷۱)، حالتی از کلیت و تمامیت فرد، اجزا او و روش های عملکردیش(اورم ۱۹۸۰) و سطح مطلوب استقلال در هر فعالیت زندگی است که فرد را قادر به عملکرد با حداکثر نیروی بالقوه اش می کند(۲۹). از طرفی در نگاه کل نگرانهی پرستاری، سلامت متاثر از ابعاد روانی، اجتماعی، جسمی و معنوی می باشد، که روش های بررسی سلامت جسمی شامل بررسی آزمایشگاهی، معاینه بالینی و … می باشد. سلامت روانى تنها شامل نداشتن بیمارى روانى نیست بلکه توان واکنش در برابر انواع گوناگون تجربههاى زندگى بهصورت قابل انعطاف و معنىدار است، تعریف اخیر سلامت چنین است: ‘حالت توازان بین شخص و دنیاى اطراف او، و سازگارى شخص با خود و دیگران و همزیستى بین واقعیتهاى خود و واقعیتهاى مردم و واقعیتهاى محیط زیست’. سلامت اجتماعى به معناى سازگارى و تلفیق درون شخص و بین هر شخص با دیگر اعضاء جامعه و بین اعضاء جامعه و دنیائى است که در آن زندگى مىکنند(۳۲). سلامت روانی اغلب به عنوان جزئی از احساس بهزیستی[۵] مرتبط با شادکامی، رضایت، موفقیت، خوش بینی و امیدواری تعریف میشود(۳۳). بدین معنا که سلامت روان از ملزومات و جزئی ازاحساس ذهنی بهزیستی محسوب میشود.
لذا برای دستیابی به سلامت نیاز است به طور جامع همهی ابعاد سلامتی مورد توجه قرار بگیرند. با توجه به دیدگاه های متفاوت نسبت به سلامتی و گسترده بودن ابعاد سلامتی، اندازه گیری و ارزیابی سلامتی کار سادهای نخواهد بود. لذا شاخص های مختلفی برای ارزیابی سلامت مورد استفاده قرار میگیرد که توافق کلی درباره ی اینکه کدام یک از آنها با اهمیت تر است وجود ندارد ولی باید متذکر شد شاخص های سلامتی که عینی[۶] هستند بیشتر برای ارزیابی سلامت استفاده می شوند و متاسفانه شاخص هایی که بیشتر جنبه ذهنی[۷] دارند شامل ارزیابی اعمال بدنی و حالت سلامتی مانند فعال بودن فرد در جامعه، سطح انرژی، خواب، عکس العملهای هیجانی، ارزیابی وضعیت روانی، ارزیابی وضعیت اجتماعی، ارزیابی کیفیت زندگی که روش های موثرتری برای در ارزیابی وضعیت سلامتی افراد میباشند، مورد غفلت قرار میگیرند( ۳۴و۲۹).
گرین و کروتر ارتقای سلامت[۸] را هرگونه ترکیب برنامهریزی شدهای از حمایتهای آموزشی، سیاسی، قانونگذاری و سازمانی برای اعمال و شرایط زندگی که منجر به سلامت افراد، گروهها یا جوامع گردد، تعریف میکند همچنین منشور اتاوا برای ارتقای سلامت(سازمان جهانی بهداشت ۱۹۸۶) ارتقا سلامت را اینگونه معرفی میکند: “فرآیند توانمندسازی افراد برای افزایش کنترل بر سلامتی خود و بهبود آن”(۳۵).در کل به مداخلاتی که سبب افزایش احساس بهزیستی میگردد، اشاره دارد. احساس بهزیستی به معنی یک حالت شاد بودن، سلامتی یا موفقیت است که ذهنی است ولی قابل اندازه گیری است و بسیاری از فعاایتهای روزانهی زندگی افراد تحت تاثیر احساس بهزیستی آنها میباشد(۳۶).
از طرفی برای سلامت میتوان دو بعد عینی و ذهنی نیز قائل شد که به بعد ذهنی آن کمتر توجه شده است. فریش معتقد است که مطالعه ی احساس ذهنی بهزیستی افراد و جوامع و ارتقای آن بزرگترین چالش علمی بشر بعد از افزایش و پیشرفت در زمینه ی تکنولوژی، پزشکی و ثروت است(۲). بسیاری از پژوهشگران بر مفهوم احساس ذهنی بهزیستی تاکید کردهاند و فقدان بیماریهای روانی و وجود سطوح بالای بهزیستی را به عنوان سلامت تلقی مینمایند(۳). در واقع ویژگی مهمی که فرد واجد سلامت بایستی از آن برخوردار باشد احساس ذهنی بهزیستی[۹] است(۴).
از دیدگاه راین و دسی[۱۰] (۲۰۰۵)، دو رویکرد اصلی در تعریف بهزیستی وجود دارد: لذت گرایی و فضیلت گرایی(۳۷). دسته ای بهزیستی را با خوشی لذت گرایانه یا شادکامی برابر میدانند. دیدگاه غالب روان شناسان لذت گرا آن است که بهزیستی برابر با شادکامی شخصی و مرتبط با تجربه لذت در مقابل تجربه ناخشنودی است. چنین برداشتی از بهزیستی، بهزیستی شخصی نامیده میشود. بهزیستی شخصی متشکل از تعدادی از نشانه هاست که بیانگر حضور یا غیاب احساسات مثبت نسبت به زندگی است(۳۸). در نگاه راین و دسی بهزیستی شخصی را می توان از طریق سه مقیاس حضور عواطف مثبت، غیاب عواطف منفی و رضایتمندی از زندگی سنجید.
تعادل عاطفی میزان کثرت تجارب عاطفی مثبت فرد در مقابل تجارب عاطفی منفی وی را نشان میدهد که با کم کردن نمره مقیاس عواطف منفی فرد از نمره عواطف مثبت وی محاسبه میشود. با این حال جمع کثیری از روانشناسان در ازای برابر دانستن بهزیستی با شادکامی و لذت، آن را با فضیلت برابر میگیرند. فضیلت گرایان بر این باورند که ارضای امیال به رغم ایجاد لذت، همواره بهزیستی را در پی ندارد و در نتیجه، بهزیستی نمیتواند صرفا به معنای تجربهی لذت باشد، لذا میتوان بهزیستی روان شناختی و اجتماعی را جز این دسته دانست(۱۴). در این راستا به بررسی احساس ذهنی بهزیستی میپردازیم.
احساس ذهنی بهزیستی، مفهومی کلی و ناشی از نحوهی ادراک شناختی و عاطفی شخص از کل زندگی است. بهزیستی ذهنی دارای دو جزء شناختی و عاطفی است. بعد شناختی بهزیستی، یعنی ارزیابی شناختی افراد از میزان رضایت از زندگی[۱۱] و بعد عاطفی یعنی برخورداری از حداکثر عاطفه مثبت[۱۲] و حداقل عاطفه منفی[۱۳](۵, ۶). مطالعات بسیاری نشان دادهاند که احساس ذهنی بهزیستی نتایج زندگی دلخواه شامل وضعیت جسمی و روانی بهتر و طول عمر بیشتر را در افراد پیش بینی میکند(۳۹).
احساس ذهنی بهزیستی از چند جهت اهمیت دارد: تامین سلامت روانی، جسمانی و افزایش طول عمر، اثبات ارزش شادکامی برای انسان و اندازه گیری شاخص کیفیت زندگی در کنار شاخص های اقتصادی و اجتماعی. در واقع احساس ذهنی بهزیستی بزرگترین آرزو و مهمترین هدف زندگی بشر است که بیش از هر عامل دیگری بهداشت روانی افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. در ادامه به بررسی ابعاد احساس ذهنی بهزیستی میپردازیم که شامل: رضایت از زندگی و عاطفه مثبت و منفی میباشد.
رضایت از زندگی از مولفههای نگرش مثبت افراد نسبت به جهانی است که در آن زندگی میکنند. رضایت از زندگی با ارزشها، ارتباطی نزدیک اما پیچیده دارد. معیارهایی که افراد بر پایه آن درک ذهنی خود را از خوشبختی ارزیابی میکنند، متفاوت است. در واقع تجربهی رضایت از زندگی هدف برتر زندگی به شمار میرود و احساس غم و ناخرسندی اغلب مانعی در راه انجام وظایف شمرده میشود(۱۹).
رضایت از زندگی ارزیابی فرد را از جنبه های گوناگون زندگیش توصیف میکند. به بیان دیگر، میتوان گفت رضایت از زندگی بازتاب توازن میان آرزوهای شخص و وضعیت کنونی اوست(۴۰). عاطفه مثبت نشان میدهد که یک شخص تا چه میزان شور و اشتیاق به زندگی دارد و چه میزان احساس فاعلیت و هوشیاری میکند، عاطفه مثبت بالا بر انرژی زیاد، تمرکز کامل و اشتغال لذت بخش دلالت دارد در حالیکه عاطفه مثبت پایین بر غمگینی و رخوت دلالت میکند. عاطفهی مثبت، تمایل به درگیری و رویارویی با محیط از جمله محیط اجتماعی را شامل میشود. افراد دارای عاطفهی مثبت بالا، فعالانه، توانمندانه، توام با شور، نشاط و اعتماد به زندگی رو میکنند، همراهی با دیگران را جستجو میکنند و از آن لذت میبرند و کاملاً در تعاملات اجتماعی خود، از اعتماد و رضایت برخوردارند. این افراد تجارب مهیج را دوست دارند و از این که کانون توجه قرار گیرند، ابایی ندارند. از سوی دیگر افراد دارای عاطفه مثبت پایین فاقد انرژی، اشتیاق و اعتماد هستند. آنها تودار و از لحاظ اجتماعی گوشهگیر هستند، از تجارب پور شور پرهیز میکنند و در کل نسبت به درگیر شدن فعالانه با محیطشان تردید دارند.
عاطفه منفی یک بعد عام ناراحتی درونی و اشتغال ناخوشایند را نشان میدهد و حالات خلقی ناخوشایندی مانند خشم، نفرت، بیزاری، گناه، ترس و عصبانیت را شامل میشود. عاطفه منفی پایین با آرامش و راحتی همراه است، افراد دارای عاطفه منفی بالا به سمت ناراحتی و ناخرسندی گرایش دارند، دید منفی نسبت به خود دارند و افرادی که در این بعد نمرهی پایین به دست می آورند نسبتا آرام، ایمن و دارای رضایت خاطر از خویشتن هستند(۷).
[۱] Henderson
[۲] Orem
[۳] -Nightingel
[۴] -Roy
[۵] well-being
[۶] objective
[۷] subjective
[۸] health promotion
[۹] subjective well being
[۱۰] Ryan & Deci
[۱۱] satisfaction with life
[۱۲] positive affect
[۱۳] negative affect
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر