592 views
پیشینه تحقیق سیاستهای پولی و مالی و بخش نفت در کشورهای صادرکننده نفت و مروری بر مدل DSGE دارای ۸۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول: نفت و اهمیت آن در اقتصاد ایران ۴
۲-۱- مقدمه ۴
۲-۲- واقعیات اقتصاد ایران در بخش نفت ۶
۲-۳- نفت و اهمیت آن در اقتصاد ۹
۲-۴- سیاستهای پولی و مالی و ارتباط آن با نفت برای ایران ۱۳
۲-۵- مطالعات تجربی انجام شده در زمینه نفت ۱۵
۲-۶- خلاصه و جمعبندی ۱۸
فصل دوم: سیاستهای پولی و مالی و ارتباط آن با نفت ۳۰
۳-۱- مقدمه ۳۰
۳-۲- سیاستهای پولی و بخش نفت در کشورهای صادرکننده نفت ۳۳
۳-۳- سیاستهای مالی و بخش نفت در کشورهای صادرکننده نفت ۳۷
۳-۳-۱- سیاست مالی و رشد اقتصادی ۴۱
۳-۳-۲- سیاست مالی در کشورهای صادرکننده نفت ۴۲
۳-۴- ارائه یک مدل تئوریک به منظور بررسی یک رونق صادراتی (نفت) ۴۴
۳-۴-۱- رونق صادرات، قیمتهای نسبی و رقابتپذیری: تحلیل نموداری ۴۵
۳-۴-۱-۱- اثرات بلندمدت ۴۶
۳-۴-۱-۲- عدم تعادل کوتاه مدت در بازار پول ۴۹
۳-۴-۱-۳- بررسی رفتار ۵۳
۳-۴-۲- تحلیل پویای مقایسهای ۵۵
۳-۴-۲-۱- معادلات ساختاری ۵۵
۳-۴-۲-۲- معادلات تفاضلی ۵۷
۳-۴-۲-۳- نماد ۵۸
۳-۴-۲-۴- پویاییها و فرمهای خلاصه شدهی تفاضلی ۵۸
۳-۴-۲-۵- انتظارات ایستا ۵۹
۳-۴-۳- بحث و گسترش ۶۲
۳-۴-۴- پیوست ۶۳
۳-۵- خلاصه و جمع بندی ۶۶
فصل سوم:مبانی نظری الگوهای DSGE ۷۰
۴-۱- مروری بر مبانی نظری الگوهای DSGE ۷۰
۴-۱-۱- علت نامگذاری مدل DSGE ۷۵
۴-۱-۲- ویژگیهای اصلی یک مدل کینزین جدید ۷۶
۴-۲- کارهای تجربی انجام شده در زمینه مدلهای DSGE ۷۸
۴-۳- خلاصه و جمعبندی ۸۳
فهرست منابع ۸۴
Neary, J. & Purvis, D. (1983). Real Adjustment and Exchange Rate Dynamics. NBER Chapters, in: Exchange Rates and International Macroeconomics, 285-316.
Neary, J. & vanWijnbergen, S. (1986). Natural Resources and the Macroeconomy. MIT Press, Cambridge, MA.
Corden, W. (1981). The Exchange Rate, Monetary Policy and North Sea Oil. Oxford Economic Papers, 23-46.
Corden, W. (1984). Booming Sector and Dutch Disease Economics: Survey and Consolidation. Oxford Economic Papers, 36, 359-380.
Corden, W. & Neary, J. (1982). Booming Sector and De-Industrialization in a Small Open Economy. The Economic Journal, 92(368), 825-848.
Hamilton, J. (1983). Oil and the Macroeconomy since World War II. The Journal of Political Economy, 91(2), 228–۲۴۸٫
Hamilton, J. (1994). Time Series Analysis. Princeton.
Hamilton, J. (1996a). This is what Happened to the Oil Price-Macroeconomy Relationship. Journal of Monetary Economics, 38, 215-220.
Hamilton, J. (1996b). Analysis of the Transmission of Oil Price Shocks through the Macroeconomy. Washington.
Hamilton, J. & Herrera, A. (2004). Oil Shocks and Aggregate Macroeconomic Behavior: The Role of Monetary Policy. Journal of Money, Credit, and Banking, 36, 265-286.
King, R. Plosser, C. & Sto, J. (1991). Stochastic Trends and Economic Fluctuations. American Economic Review, American Economic Association, 81(4), 819-40.
King, R. G. Plosser, C. I. & Rebelo, S. T. (1988a). Production, Growth and Business cycles I. The Basic Neoclassical Model. Journal of Monetary Economics, 21, 195-232.
King, R. G. Plosser, C. I. & Rebelo, S. T. (1988b). Production, Growth and Business cycles I. New Directions. Journal of Monetary Economics, 21, 309-342.
King, R. & Rebelo, S. (1990). Public Policy and Economic Growth: Developing Neoclassical Implications. J. Political Economy, 98(5), 126-150.
King, R. & Rebelo, S. (1999). Resuscitating Real Business Cycles, in The Handbook of Macroeconomics, edited by J. Taylor and M. Woodford. North-Holland.
وسلی, م. ابراهیمی, ا. شاهمرادی, ا. & کمیجانی, ا. (۱۳۸۹). طراحی یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی نیوکینزی برای اقتصاد ایران به عنوان یک کشور صادر کننده نفت. فصلنامه پژوهش های اقتصادی, ۱۰(۴), ۱۱۶-۸۷٫
مشیری, س. باقری پرمهر, ش. & موسوی نیک, س. (۱۳۹۰). بررسی درجه تسلط سیاست مالی در اقتصاد ایران در قالب یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی. فصلنامه پژوهش های رشد و توسعه اقتصادی, ۲, ۶۹-۹۰٫
مهرآرا, م. & میری, ا. (۱۳۸۹, بهار). رابطه ی میان درآمدهای نفتی و ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصادی در کشورهای صادرکننده ی نفت: ایران، مکزیک و ونزوئلا. مجله تحقیقات اقتصادی, ۹۰, ۱۸۳-۲۰۶٫
مهرآرا, م. ابریشمی, ح. & زمان زاده نصرآبادی, ح. (۱۳۹۰). تفسیری از فرضیه ی نفرین منابع در کشورهای صادرکننده نفت، تکانه های مثبت نفتی: از چه حد آستانه ی برای رشد اقتصادی مضر است؟ فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی, ۸(۲۸), ۱۳۴-۱۱۰٫
برخورداری, س. (۱۳۹۱). سه نظریه برای نظام ارزی کشورهای نفتی و رژیم های ارزی. فصلنامه تازه های اقتصاد, ۱۳۶, ۳۱-۳۵٫
بهرامی, ج. & قریشی, ن. (۱۳۹۰). تحلیل سیاست پولی در اقتصاد ایران با استفاده از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی. فصلنامه مدل سازی اقتصادی, ۱۳(۱), ۲۲-۱٫
پیله فروش, م. (۱۳۹۱). ردپای نفت در بودجه. فصلنامه تازه های اقتصاد, ۱۳۶, ۴۸-۵۰٫
ابونوری, ا. & رجایی, م. (۱۳۹۱). ارزیابی اثر تکانه قیمت انرژی بر متغیرهای اقتصاد کلان ایران: معرفی یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی. فصلنامه اقتصاد محیط زیست و انرژی, ۲, ۲۲-۱٫
اداره بررسی ها و سیاست های اقتصادی بانک مرکزی. (۱۳۸۷). عملکرد بودجه عمومی دولت طی سال های ۱۳۸۱-۱۳۸۶٫ دایره مالی. تهران: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران.
التجائی, ا. & ارباب افضلی, م. (۱۳۹۱). اثر نامتقارن درآمدهای نفتی بر متغیرهای کلان اقتصادی ایران: کاربردی از الگوهای GARCH و SVAR. فصلنامه تحقیقات توسعه اقتصادی, ۷, ۸۹-۱۱۰٫
امامی, ک. (۱۳۹۲). جزوه درسی اقتصاد کلان. دانشگاه شهید بهشتی.
امینی, ع. & نشاط حاجی, م. (۱۳۸۴). برآورد سری زمانی موجودی سرمایه در اقتصاد ایران طی دوره ۱۳۸۱ -۱۳۸۸٫ مجله برنامه و بودجه, ۹۰, ۵۳-۸۶٫
قیمتهای نفت در چند سال اخیر افزایش زیادی داشته است. در حالی که در انتهای سال ۲۰۰۱، قیمت نفت اوپک[۱] حدود ۱۲/۲۳ دلار آمریکا برای هر بشکه بود، در سپتامبر ۲۰۱۱ به ۴۶/۱۰۷ و در سال ۲۰۱۳ به حدود ۸۷/۱۰۵ دلار آمریکا برای بشکه رسیده است. در انتهای سال ۲۰۱۴ قیمت نفت روند نزولی به خود گرفته است به طوری که متوسط قیمت نفت در سال ۲۰۱۴، ۲۹/۹۶ دلار آمریکا برای هر بشکه بوده است. قیمت نفت در ابتدای سال ۲۰۱۵ نیز در ده سال اخیر به پایینترین حد خود یعنی ۲/۴۹ دلار برای هر بشکه رسیده است (نمودار ۲-۱). تغییرات در قیمتهای نفت اثر مستقیمی بر روی سطوح قیمتی اقتصاد دارد. همچنین بر تصمیمات بین دورهای مصرف، ساختار هزینه بنگاهها، تصمیمات بانک مرکزی در مورد اجرای سیاستهای پولی، تصمیمات دولت در مورد اجرای سیاستهای مالی، سیاستهای بخش خارجی اقتصاد و … تأثیرگذار است. همچنین شاخصبندی دستمزد و قیمت ممکن است اثرات شوکهای قیمت نفت بر روی متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تورم و تولید را بیش از پیش نمایان سازد.
با نگاهی به کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت متوجه اهمیت و بزرگی بخش نفت در ایران خواهیم شد. نمودارهای (۲-۲) و (۲-۳) ترکیب ده تولیدکننده و صادرکننده اول جهان را در سال ۲۰۱۲ نشان میدهد. اطلاعات این دو نمودار از مدیریت اطلاعات انرژی آمریکا[۱] گرفته شده است. عربستان بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت میباشد. در بین ده تولیدکننده اول دنیا پنج کشور از کشورهای عضو اوپک قرار گرفتهاند که مجموعاً به اندازه ۴۳ درصد از نفت دنیا را تولید میکنند. در بین ۱۰ کشور بالای تولیدکننده نفت، سهم ایران معادل با ۶ درصد میباشد. همچنین در بین ۱۰ صادرکننده اول نفتی جهان در سال ۲۰۱۲، نه کشور آن مربوط به کشورهای عضو اوپک میباشند که مجموعاً ۷۸ درصد صادرات نفتی را بر عهده دارند که سهم ایران معادل با ۶ درصد در بین ۱۰ صادرکننده اول جهان میباشد.
لذا خاورمیانه بزرگترین منطقه تولیدکننده و صادرکننده نفت خام جهان است. نزدیک به ۴۰ درصد نفت خام جهان در این منطقه تولید میشود. با این حال ذخایر این منطقه از نفت خام نسبت به دو دهه پیش کاهش یافته است. ۵ کشور دارای بزرگترین ذخایر نفتی منطقه خاورمیانه به ترتیب عربستان سعودی (۸/۱۵ درصد)، ایران (۳/۹ درصد)، عراق (۹/۸ درصد)، کویت (۶ درصد) و امارات (۸/۵ درصد) هستند. ذخایر نفتی خاورمیانه در سال ۱۹۹۳ میلادی معادل ۶/۶۳ درصد از کل ذخایر نفتی جهان بود ولی این رقم در سال ۲۰۱۳ به ۹/۴۷ درصد رسیده است[۱].
نمودار (۲-۴) آمارهای مربوط به تولید و صادرات نفت خام ایران را طی دوره ۱۳۵۷ الی ۱۳۸۹ نشان میدهد. همانگونه که از روی نمودار نیز مشخص است همبستگی شدیدی بین تولید نفت خام و صادرات نفت خام وجود دارد. اگر چه ایران هنوز در رتبه دوم بزرگترین تولید کننده نفت خام سازمان اوپک قرار دارد ولی تولید نفت خام ایران طی سالهای اخیر افت شدیدی داشته است.
صادرات نفت ایران نیز طی سالهای اخیر در نتیجه تحریمهای اعمال شده توسط آمریکا و اتحادیه اروپا دچار افت شدیدی شده است.
در حال حاضر حدود ۷۰ الی ۸۰ درصد درآمدهای ارزی کشور از صادرات نفت خام میباشد. به عنوان مثال در سال ۱۳۷۴ سهم درآمدهای حاصل از صادرات نفت از کل درآمدهای ارزی حدود ۷۱/۰ بوده است و در سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ به ترتیب به ۷۸/۰ و ۷۲/۰ رسیده است[۱]. همچنین درآمدهای مالیاتی و غیرنفتی نیز عمدتاً ریشه نفتی دارند. چرا که درآمد حاصل از صادرات میعانات گازی و کالاهای پتروشیمی نیز عملاً نوعی درآمد نفتی محسوب میشود؛ لذا در صورت کاهش درآمد نفتی، درآمدهای مالیاتی نیز کاهش مییابد؛ بنابراین درآمدهای نفتی در ایران نقش مهم و اساسی در اقتصاد کشور و معیشت مردم دارد.
با توجه به سهم بالا و اهمیت نفت در اقتصاد ایران، در چندین دهه گذشته مباحث مربوط به نفت در اقتصاد و سیاست ایران موضوع بحثهای گسترده و مهمی بوده است. در یک سوی این بحثها دید غالب این است که نفت منابع مالی چشمگیری را برای مصرف و سرمایهگذاری در ایران به ارمغان آورده و در مقایسه با آنچه که بدون نفت احتمالاً اتفاق میافتاد، امکان رشد سریعتری را هم برای درآمد ملی و هم برای مصرف فراهم کرده است. در سوی دیگر، برخی معتقدند که ضعفهای ساختاری و نهادینه جامعه ایران موانعی برای استفاده مناسب از پتانسیل درآمدهای نفتی ایجاد و بعضاً رانتهای نفتی آن ضعفها را تشدید کرده است. در نتیجه در حالی که درآمد نفت از بعضی جهات به مصرف و تولید در ایران کمک کرده، از جهات دیگر باعث عقبماندگی اقتصادی و سیاسی شده است. گروهی از طرفداران این دیدگاه معتقدند که با کوشش جهت جبران ضعفهای ساختاری و اتخاذ سیاستهای مناسب میتوان اثر مثبت نفت بر اقتصاد ایران را تقویت کرد. ولی عده زیادی هم مشکل اصلی را وجود رانتهای نفتی میدانند. به نظر آنها، نفت در مجموع بلای بزرگی برای ایران بوده است. به خصوص، وجود منابع نفتی قدرتهای استعماری را به منطقه کشانده و انگیزه آنها را برای تسلط بر ایران تقویت کرده است. به عقیده طرفداران این دیدگاه، درآمدهای نفتی به شیوههای دیگری نیز نیروهای مولد کشور را از تلاش لازم برای توسعه صنعتی بازداشته است. مثلاً این درآمدها توجه دولت و بخش خصوصی را بیش از حد از تولید دور و به واردات معطوف کرده است[۱].
با وجود اهمیت فوقالعاده نفت در اقتصاد ایران، متأسفانه بیشتر بحثهای آن در سطح نظری باقی مانده و کمتر مورد بررسی تجربی قرار گرفته است. در این بخش به دنبال بررسی اهمیت نفت در اقتصاد ایران به عنوان یک اقتصاد صادرکننده نفت هستیم.
یکی از مسایلی که طی چند دهه اخیر در کانون توجه اقتصاددانان در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بوده است بررسی اثرات شوکهای نفتی بر ساختار اقتصاد کلان و به ویژه تولید و رشد اقتصادی میباشد. در حقیقت با وقوع شوکهای مثبت نفتی در دهه ۱۹۷۰ و متعاقب آن بروز رکود در اقتصاد جهانی توجه بسیاری از محققان به بررسی اثرات شوکهای نفتی بر ساختار اقتصاد کلان معطوف گردید. یکی از مهمترین دلایل رکود آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در این مقطع را به شوک قیمت نفت نسبت دادهاند که مهمترین دلیل شوک، نتیجه کشمکشهایی بود که در خاورمیانه روی داده بود. این مسئله منجر به حجم زیادی از مطالعات در این زمینه شد که تمامی این مطالعات تلاش کردند تا جریان علیت بین شوکهای قیمت نفت و فعالیتهای اقتصاد کلان را استخراج کنند.
مکانسیمهای انتقال شوکهای نفت به اقتصاد از سه کانال عرضه، تقاضا و تجارت اتفاق میافتد (برون و همکاران، ۲۰۰۴[۲]؛ اسچنیدر، ۲۰۰۴[۳]؛ لاردیک و مایگنون، ۲۰۰۶[۴]؛ سیل، ۲۰۰۷[۵]؛ جبیر و زاری-قوربل، ۲۰۰۹[۶]).
از طرف عرضه، افزایش قیمتهای نفت منجر به کاهش نهادههای تولید میشود و این خود منجر به افزایش هزینههای تولید و بنابراین کاهش تولید و بهروری میشود.
از طرف تقاضا، قیمتهای بالاتر نفت سطح عمومی قیمتها را افزایش میدهد و با کاهش درآمد حقیقی در دسترس برای مصرف، تقاضا کاهش مییابد (فرزانگان و مارکواردت، ۲۰۰۹[۷]).
بر حسب طرف تجارت، کشورهای پیشرفته وارد کننده نفت با کاهش تقاضا، شرایط تجاری آنها بدتر میشود و این موضوع انتقال ثروت از کشورهای واردکننده نفت به کشورهای صادرکننده نفت را نتیجه میدهد.
مطالعات بسیار زیادی در مورد اثر شوکهای مثبت نفتی بر ساختار اقتصاد کلان معطوف گردیده است.
همچنین مطالعاتی در زمینه اثر شوکهای مثبت نفتی بر اقتصاد کلان و به طور خاص بر تولید و رشد اقتصادی در کشورهای توسعه یافته انجام شده است. از آن جمله میتوان به مطالعات پایرس و انزلر[۸] (۱۹۷۴) راسچه و تاتوم[۹] (۱۹۷۷)، مورک و هال[۱۰] (۱۹۸۰)، داربی[۱۱] (۱۹۸۲)، هوکر[۱۲] (a 1996)، همیلتن[۱۳] (a 1996) و سایر محققان اشاره نمود. در اغلب این مطالعات رابطهی منفی میان افزایش قیمت نفت و فعالیتهای اقتصادی مورد تاکید قرار گرفته است.
لذا بسیاری از مطالعات اولیه شوکهای نفت را زمینهساز بروز رکودهای اقتصادی میدانند (همیلتن، [۱۴]۱۹۸۳؛ مورک، [۱۵]۱۹۸۹).
در طول دههی ۱۹۸۰ میلادی و با کاهش قیمت جهانی نفت خام انتظار بر آن بود که نوعی رونق در اقتصاد جهانی به وجود آید، اما چنین انتظاری برآورده نگردید و به همین علت اثرات نامتقارن شوکهای نفتی بر ساختار اقتصاد کلان از این زمان مورد انتظار قرار گرفت.
مطالعاتی که اثرات نامتقارن شوکهای نفت بر روی فعالیتهای اقتصادی را مورد توجه قرار دادهاند، بیان میکنند که افزایش قیمت نفت با تولید پایینتر مرتبط است اما کاهش قیمت نفت منجر به رشد بالاتر تولید نمیشود. دلایل این عدم تقارن به اثرات تخصیصی و هزینههای تعدیل مرتبط شده است.
از طرف دیگر افزایش قیمت نفت به خاطر هزینههای بالای نهاده منجر به انقباض در عرضه میشود و این مسئله میتواند تقاضای مصرفکنندگان را به خاطر نااطمینانی آنها در مورد مصرف و سرمایهگذاری کاهش دهد. همچنین قیمتهای بالاتر نفت منجر به تخصیص مجدد بخشی منابع از بخشهای انرژیبر به انرژی کارا اقتصاد میشود. همه این فاکتورها با اثر کاهش رشد تولید ترکیب میشود.
از طرف دیگر قیمتهای پایین نفت، تولید را به وسیله بنگاهها و مصرف را به وسیله خانوارها تحریک میکند اما تخصیصهای مجدد بخشی رشد را کند میکند. علاوه بر این در نتیجه چسبندگی به سمت پایین دستمزدهای اسمی، دستمزدهای اسمی کاهش نمییابند و لذا هزینههای تولید کاهش نمییابند. اثر ترکیبی همه این فاکتورها این است که کاهش قیمت نفت منجر به افزایش تولید نمیشود.
در مورد تأثیرگذاری شوکهای قیمت نفت بر رشد اقتصادی، آزمونهای آماری قدرت کمی برای توضیح روابط فوق دارند. قبل از دهه ۱۹۸۰، شوکهای قیمت نفت عمدتاً در جهت افزایش خود را نشان داده بود اما بعد از ۱۹۸۵ شوکهای نفتی در هر دو جهت افزایش و کاهش پدیدار شده است. همان گونه که در بالا اشاره شد، تنها افزایش قیمتهای نفت بر روی تولید اثر داشته است و بنابراین افزایش قیمتهای نفت همراه با کاهش قیمتهای نفت، روابط بین قیمتهای نفت و فعالیتهای اقتصادی را سردرگم کرده است و چنین اثرات نامتقارنی از قیمتهای نفت روابط نفت-اقتصاد کلان را تضعیف کرده است. توضیح دیگر این است که سهم نفت در تولید از دهه ۱۹۸۰ به خاطر تغییرات بخشی و نوآوریهای تکنولوژیکی کاهش یافته است و کشورها به واردات نفت کمتر وابسته هستند که در دهه ۱۹۷۰ عکس این موضوع بود.
تحلیلهای بالا یکی از ویژگیهای اصلی کشورهای پیشرفته واردکننده نفت میباشد. برای کشورهای صادرکننده نفت، نتایج متفاوتی مورد انتظار است.
[۱] (Esfahani, Mohaddes, & Pesaran, 2013)
[۲] (Brown, Yucel, & Thompson, 2004)
[۳] (Schneider, 2004)
[۴] (Lardic & Mignon, 2006)
[۵] (Sill, 2007)
[۶] (Jbir & Zouari-Ghorbel , 2009)
[۷] (Farzanegan & Markwardt, 2009)
[۸] (Pierce & Enzler, 1974)
[۹] (Rasche & tatom, 1977)
[۱۰] (Mork & Hall, 1980)
[۱۱] (Darby, 1982)
[۱۲] (Hooker M. , 1996a)
[۱۳] (Hamilton J. , 1996a)
[۱۴] (Hamilton J. , 1983)
[۱۵] (Mork k. , 1989)
[۱] (بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران, ۱۳۹۰)
[۱] (گزارشات شرکت نفتی BP , 2013)
[۱] (Organization of Petroleum Exporting Countries, 2014)
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر