تحقیق سیر تکوین و تاریخچه هوش هیجانی و دیدگاه های آن و مفهوم و مولفه های مدیریت عملکرد و عوامل موثر در بهبود عملکرد

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق سیر تکوین و تاریخچه هوش هیجانی و دیدگاه های آن و  مفهوم و مولفه های مدیریت عملکرد و عوامل موثر در بهبود عملکرد دارای ۱۷۲ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۲-۱- مقدمه    ۸
قسمت اول: هوش عاطفی    ۹
۲-۱-۱- مقدمه    ۹
۲-۱-۲- تعاریف هوش    ۱۰
۲-۱-۳-هوش    ۱۰
۲-۱-۴-تعریف هوش    ۱۰
۲-۱-۵-انواع هوش    ۱۱
۲-۱-۶-عاطفه    ۱۸
۲-۱-۷-هیجان    ۱۹
۲-۱-۸-مولفه های هیجان    ۱۹
۲-۱-۹-ویژگی های هیجان    ۲۰
۲-۱-۱۰-طبقه بندی هیجانها    ۲۰
۲-۱-۱۱-فواید هیجان    ۲۱
۲-۱-۱۲-زیانهای هیجان    ۲۲
۲-۱-۱۳-سرچشمه هیجانها    ۲۳
۲-۱-۱۴-چگونگی شکل گیری هیجانها    ۲۳
۲-۱-۱۵-علت اهمیت هیجانها در محیط کار    ۲۳
۲-۱-۱۶-مفهوم هوش هیجانی    ۲۴
۲-۱-۱۷-مفهوم شناسی هوش هیجانی    ۲۵
۲-۱-۱۸-هوش هیجانی و هوش شناختی    ۲۷
۲-۱-۱۹-تعریف هوش هیجانی    ۲۹
۲-۱-۲۰-سیر تکوین و تاریخچه هوش هیجانی    ۳۱
۲-۱-۲۱-دیدگاههای صاحبنظران در مفهوم هوش هیجانی    ۳۶
۲-۱-۲۱-۱-دیدگاه گاردنر در هوش شناختی و غیر شناختی    ۳۷
۲-۱-۲۱-۲-دیدگاه کوپر در هوش هیجانی    ۳۸
۲-۱-۲۱-۳-دیدگاه مایر و سالووی در هوش هیجانی    ۳۹
۲-۱-۲۱-۴-دیدگاه گلمن در هوش هیجانی    ۴۳
۲-۱-۲۱-۵-دیدگاه بار-آن در هوش هیجانی    ۵۵
۲-۱-۲۲-چارچوب چهاروجهی استنتاجی هوش هیجانی    ۵۷
۲-۱-۲۳-هوش هیجانی و هوش شناختی در محیط سازمان    ۶۰
۲-۱-۲۴-هوش هیجانی و ارتقا کیفیت سازمان    ۶۲
۲-۱-۲۵-هوش هیجانی در محیط کار    ۶۲
۲-۱-۲۶-چه کسانی به هوش هیجانی نیاز دارند؟    ۶۳
۲-۱-۲۷-ضرورت توجه به رشد هوش هیجانی کارکنان    ۷۴
۲-۱-۲۸-گروه کار و هوش هیجانی    ۷۵
۲-۱-۲۹-ارتقا هوش هیجانی در گروه کار    ۷۶
۲-۱-۳۰-تنظیم هیجانات کارکنان در گروه کار    ۷۸
۲-۱-۳۱-هوش هیجانی و مزیت رقابتی    ۸۰
۲-۱-۳۲-نقش هوش هیجانی در گزینش و بالندگی شغلی نیروی انسانی    ۸۳
۲-۱-۳۳-مدل سازی تاثیر هوش هیجانی بر موفقیت کار    ۸۶
۲-۱-۳۴-هوش هیجانی کارکنان و رضایت مشتریان    ۸۸
۲-۱-۳۵-هوش هیجانی کارکنان و اثربخشی سازمان (Organization Effectiveness)    ۹۱
۲-۱-۳۶-هوش هیجانی،ارتقا یادگیری و تحول سازمانی    ۹۵
۲-۱-۳۷-اکتساب و بهبود هوش هیجانی    ۹۸
۲-۱-۳۷-۱-دیدگاه مایر و سالووی    ۹۸
۲-۱-۳۷-۲-دیدگاه گلمن – امرلینگ    ۹۹
۲-۱-۳۸-چطور می توان هوش هیجانی را بهبود بخشید؟    ۱۰۰
۲-۱-۳۹-مفاهیم مشخص در آموزش هوش هیجانی    ۱۰۱
۲-۱-۴۰-فرآیند آموزش هوش هیجانی    ۱۰۲
۲-۱-۴۱-ملاحظاتی در برنامه های آموزش هوش هیجانی    ۱۰۳
۲-۱-۴۲-نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش و تقویت هوش هیجانی    ۱۰۴
۲-۱-۴۳-مراحل آموزش هوش هیجانی    ۱۰۵
قسمت دوم: عملکرد کارکنان    ۱۰۹
۲-۲-۱- مقدمه    ۱۰۹
۲-۲-۲- تعاریف عملکرد    ۱۱۱
۲-۲-۳- عوامل موثر در بهبود عملکرد    ۱۱۲
۲-۲-۴- عوامل یا متغیرهای موثر بر عملکرد    ۱۱۳
۲-۲-۵- عوامل موثر بر عملکرد فردی    ۱۱۵
۲-۲-۵-۱- توانایی    ۱۱۵
۲-۲-۵-۲- شخصیت    ۱۱۷
۲-۲-۵-۲-۱- عوامل تعیین کننده شخصیت    ۱۱۷
۲-۲-۵-۳- یادگیری    ۱۱۸
۲-۲-۵-۴- ادراک    ۱۱۸
۲-۲-۵-۵- انگیزش    ۱۱۹
۲-۲-۵-۶- استرس یا فشار روانی    ۱۲۱
۲-۲-۶- مدیریت عملکرد    ۱۲۲
۲-۲-۷- مفهوم و مولفه های مدیریت عملکرد    ۱۲۴
۲-۲-۷-۱- مدیریت عملکرد به عنوان یک سیستم تجاری    ۱۲۶
۲-۲-۷-۲- مدیریت عملکرد به عنوان یک فرهنگ و سبک رهبری    ۱۲۶
۲-۲-۷-۳- مدیریت عملکرد به عنوان بخشی از پیمان روان شناختی    ۱۲۶
۲-۲-۷-۴- مدیریت عملکرد به عنوان بازخورد شخصی و فرایند یادگیری    ۱۲۶
۲-۲-۸- فرایند مدیریت عملکرد    ۱۲۷
۲-۲-۹- اساس مدیریت مبتنی بر عملکرد    ۱۲۸
۲-۲-۱۰- تفاوت بین مدیریت مبتنی بر عملکرد و سنجش عملکرد    ۱۲۹
۲-۲-۱۱- فوائد مدیریت مبتنی بر عملکرد    ۱۳۰
۲-۲-۱۲- تئوری تقویت عملکرد    ۱۳۱
۲-۲-۱۳- رویکرد تغییر رفتار سازمانی    ۱۳۲
۲-۲-۱۴- ملاک اثربخشی تغییر رفتار سازمانی    ۱۳۴
۲-۲-۱۵- استراتژیهای مدیریت عملکرد    ۱۳۶
۲-۲-۱۶- الگوهایی در مورد عملکرد منابع انسانی    ۱۳۷
۲-۲-۱۷- سابقه مدل ACHIEVE    ۱۳۷
۲-۲-۱۸- استفاده از مدلACHIEVE    ۱۳۹
قسمت سوم: رابطه هوش عاطفی و عملکرد    ۱۴۳
۲-۳-۱- مقدمه    ۱۴۳
۲-۳-۲- ارتباط ابعاد هوش عاطفی با عملکرد    ۱۴۳
قسمت چهارم: تحقیق های انجام شده در ایران و جهان    ۱۴۷
۲-۴-۱- مقدمه    ۱۴۷
۲-۴-۲- پژوهش های انجام شده در جهان    ۱۴۷
۲-۴-۳- پژوهش های انجام شده در ایران    ۱۵۳
منابع و ماخذ    ۱۶۰

منابع :

۱) آقایار ، س ، شریفی درآمدی ،پ .،۱۳۸۵، هوش هیجانی و کاربرد هوش در قلمرو هیجان،انتشارات سپاهان،اصفهان.

۲)آقایار ،س ، شریفی درآمدی،پ.،۱۳۸۶ ،هوش هیجانی سازمانی،چاپ اول ،انتشارات گیتی،تهران.

۳)سیاروچی،ژ.،فورگاس،ژ.،مایر،ج.، ۱۳۸۴،ترجمه نوری،۱٫،هوش عاطفی در زندگی روزمره،انتشارات نوشته،اصفهان.

۴)گلمن ، د.، ۱۳۷۸ ،ترجمه اسکان ، مریم ،،هوش هیجانی در محیط کار ،فصلنامه تعلیم و تربیت ، شماره ۸۷ ، صص ۲۴-۲۰،تهران.

۵)گلمن ، د.، ۱۳۷۹،ترجمه حمیدرضا ، بلوچ ،هوش عاطفی ، چاپ ۲ ، انتشارات جیحون ، تهران.

۶)گلمن ، د.، ۱۳۸۳،ترجمه شریفیان ثانی ، مریم ،ویژگیهای یک رهبر ، گزیده مدیریت ، شماره ۳۶ ، صص ۷۶-۶۲ ، تهران.

۷)گلمن ، د.، ۱۳۸۰،ترجمه نسرین پارسا ، هوش هیجانی ، چاپ دوم ، نشر رشد ، تهران.

۸)لوتانز، ف.، ۱۳۷۲،مترجم: غلامعلی سرمد، رفتار سازمانی، چاپ اول،موسسه بانکداری ایران- بانک مرکزی، ۱۶، تهران.

۹)مورهد، ج. ، گریفین، ر.، ۱۳۷۷،ترجمه مهدی الوانی و غلامرضا معمارزاده ،رفتار سازمانی، انتشارات مروارید، ص۸۲،تهران.

۱۰)مورهد، ج. ، گریفین، ر.، ۱۳۸۷،ترجمه مهدی الوانی و غلامرضا معمارزاده ،رفتار سازمانی،انتشارات مروارید،ص ۱۱۵،تهران.

۱۱) آرمسترانگ، م.، ۱۳۸۰، ترجمه خدایار ابیلی و حسن موفقی، راهبردهای مدیریت منابع انسانی،انتشارات فرا، ص ۱۲۷،تهران.

۱۲)الوانی، م.، ۱۳۸۳، مدیریت عمومی، تهران، نشر نی، چاپ بیست و دوم، ص۹۴٫

۱۳)اینسورث، م.،اسمیت،ن.، ۱۳۷۵،ترجمه غلامرضا خاکی ، مدیریت کارآمدی،موسسه کار و تامین اجتماعی،ص ۳۵ .

۱۴)رابینسون ، ن ؛ رابینسون ، ه .، ۱۳۷۷،ترجمه فرهاد ماهر ، کودکان عقب مانده ذهنی ، انتشارات آستان قدس رضوی ، مشهد.

۱۵)رابینز، ا.، ۱۳۷۴،ترجمه علی پارساییان و سید محمد اعرابی ، مدیریت رفتار سازمانی، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۴۰۰ و۲۶۷-۲۶۶ و۱۸۳ و ۱۶۳،تهران.

۱۶)ابینز، ا.، ۱۳۷۶،ترجمه علی پارساییان و سید محمد اعرابی ،مبانی رفتار سازمانی،دفتر پژوهشهای فرهنگی،ص ۹۲، تهران.

۱- مقدمه

سازمانها بمنظور نیل به اهداف خاص خود بوجود آمده اند و رسیدن به اهداف (اثر بخشی سازمان) و استفاده بهینه از منابع (کارآیی) در گرو عملکرد کارکنان است.

هدف اصلی تمام سازمانها افزایش کارایی و اثربخشی است . سازمانها با بکارگیری سرمایه ودارایی های فیزیکی به همراه نیروی انسانی کارآمد ، تلاش در تحقق اهداف مذکور دارند.

در سالهای اخیر به نقش نیروی انسانی در سازمانها نسبت به سایر منابع سازمان ، توجه خاصی شده و محققان بدنبال بررسی عوامل و فاکتورهایی هستند که باعث افزایش کارآیی نیروی انسانی می گردد.

یکی از این عوامل ، هوش هیجانی است که به مفهوم توانایی افراد در کنترل احساسات و هیجانات خود و دیگران می باشد.

قسمت اول: هوش عاطفی

۲-۱-۱- مقدمه

یکی از پدیده هایی که در دهه اخیر مورد استقبال زیادی قرار گرفته است ، پدیده هوش هیجانی بوده است که دلیل این امر توانایی فرضی هوش هیجانی بالاتر در حل مسائل ، کاستن از میزان تعارضات بین آنچه که انسان احساس می کند با آنچه که فکر می کند یا همان تقابل قدیمی ((عقل و دل)) و مشاهده زندگی شاد و موفقیت آمیز کسانی بوده است که از تحصیلات عالی برخوردار نیستند ولی به دلیل هوش هیجانی بالاتر به خوشبختی دست یافته اند.پژوهشهای متعددی نشان داده که هوش هیجانی می تواند سبب افزایش میزان سلامتی ، رفاه ، ثروت ، موفقیت ، عشق و شادی گردد.در واقع مفهوم هوش هیجانی ژرفای تازه ای به هوش انسان بخشیده است و آن را به توانایی ارزیابی هوش عمومی فرد از خود گسترش داده است(بار- آن[۱] ، ۱۹۹۹).فهم ما از رابطه تفکر و هیجانات تا حدودی نادرست شکل گرفته است.اغلب بطور ضمنی بر این باوریم که بهترین زمان برای تفکر هنگامی است که تفکر با هیجانات ترکیب نشده باشد زیرا هیجانات قوی سیر تفکر را با مشکل مواجه می سازد(لیداکس [۲]، ۲۰۰۳)مطالعات جدید نشان داده اند که بر خلاف باور اغلب فلاسفه و روان شناسان ، شناخت و هیجانها مستقل و جدای از یکدیگر نیستند ، بلکه ارتباط و پیوستگیهای زیادی بین احساسات و افکار در حیات اجتماعی انسان وجود دارد.از سوی دیگر ، احساسات و خلق و خوی ما می تواند تاثیر اساسی بر حیات ذهنی و اعمال و رفتار ما داشته باشند ، اما تا این اواخر ما آگاهی کاملی نسبت به چگونگی و چرایی این تاثیرات نداشتیم.گلمن ضمن مهم شمردن هوش شناختی و هیجانی اشاره می کند ، هوش بهر در بهترین حالت خود تنها عامل ۲۰ درصد از موفقیتهای زندگی است و ۸۰ درصد موفقیتها به عوامل دیگری بستگی دارد و سرنوشت افراد در بسیاری موارد در گرو مهارتهایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهد(جلالی ، ۱۳۸۲).

در واقع هوش هیجانی را این طور تعریف کرد:شامل توانایی دریافت عواطف ، هماهنگ ساختن عواطف و احساسات مرتبط ، درک ، فهم اطلاعات مربوط به عواطف و مدیریت عواطف می باشد (جان مایر[۳] ، ۱۹۹۰)

۲-۱-۲- تعاریف هوش

۲-۱-۳-هوش

هوش یکی از شاخصه های مهم روانشناسی تفاوتهای فردی می باش و سابقه مشاهده اختلافات هوشی افراد به قدمت علم است. افلاطون در کتاب جمهوریت عنوان می کند:

در هر جامعه علمی و کارآمد ، تفاوتهای فردی در هوش ، باید تعیین کننده اصلی جایگاه سیاسی و اجتماعی افراد باشد ( رابینسون و رابینسون ، ۱۳۷۷).

۲-۱-۴-تعریف هوش

هوش به صورتهای گوناگونی تعریف شده است که در ذیل به چند نمونه از آن اشاره می شود:

۱)هوش ، مجموعه ای از توانایی های شناختی است که به ما امکان می دهد تا نسبت به جهان اطراف آگاهی پیدا کنیم و یاد بگیریم که مسائل را حل کنیم. به عبارت روشن تر ، هوش یک ظرفیت شناختی است که امکان کسب دانش ، یادگیری و چگونگی حل مساله و مشکلات را فراهم می سازد (آقایار ، شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ : ۳۶)

۲)هوش به یک توانایی ذهنی عمومی اطلاق می شود و شامل توانایی استدلال ، برنامه ریزی ، حل مساله  ، تفکر انتزاعی ، درک افکار پیچیده و یادگیری سریع از تجربه هاست.این تعریف کامل نیست در واقع هوش با استفاده از نمرات ضریب هوشی (IQ) از آزمونهای استاندارد ، توسط کارشناس ماهر و با تجربه مشخص می گردد (آقایار ، شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶ :۳۷)

۳)هوش توانایی سازگاری با محیط است و افراد با هوش آنهایی هستند که به طریقی مهارتهای مناسب خود را در محیطهای مختلفی بدست می آورند . در جوامع در سطح گسترده تر هوش بعنوان تفاوتهای فردی تعریف می شود و به این می پردازد که چگونه بعضی افراد بیشتر از دیگران در تحصیل ، زندگی و سایر زمینه ها موفق ترند(آقایار ، شریفی درآمدی ، ۱۳۸۶: ۳۷).

۲-۱-۵-انواع هوش

تعریف هوش از نظر گاردنر[۴] که مبنای به رسمیت شناختن اشکال گوناگون هوش می باشد ، عبارت است از :

قابلیت حل مساله با تولید (خلق) یک محصول ، ساخت چیزی که دست کم در یک فرهنگ ارزشمند تلقی می شود . بدین ترتیب گاردنر بدواً هفت نوع هوش را به شرح ذیل در قالب نخستین پردازش از هوش چندگانه ارائه نمود.گاردنر از آغاز تصریح نموده است که فهرست مشتمل بر هفت نوع هوش تنها مدخلی برای نگاه کثرت گرایانه به مقوله هوش بوده و در بردارنده انواع ممکن هوش انسانی نیست ولی در اثر مطالعات بعدی و دستیابی به شواهد جدید موفق به شناسایی انواع دیگری از هوش شده است که طبق آخرین اطلاعات بدست آمده ، فهرست هفت گانه به فهرستی مشتمل بر ده نوع هوش افزایش یافته است .

انواع ده گانه هوش به قرار ذیل می باشد :

۱)هوش زبانی / کلامی (Verbal/Linguistic)

این هوش و قوای ذهنی ، شامل توانایی تفکر کلامی و استفاده از زبان برای بیان منظورهاست یعنی افرادی که بتوانند از کلام ، در گستره وسیعی ، جهت تبیین مقاصد و استدلالهای خود استفاده نمایند.

کلام ، تراوشات ذهنی را بصورت اصوات تبدیل می کند و بسیاری از متکلمان هم زیبا  می گویند، هم زیبا می نویسند و هم زیبا تحلیل می کنند.افرادی که از این هوش در سطح بالایی برخوردارند درک عمیقی از مفاهیم و لغات داشته و تفاوتهای ظریف بین لغات را درک می کنند. شعرا نسبت به صداها ، ریتمها ، آهنگ صدا و وزن لغات حساس می باشند در واقع یک شاعر بعنوان فردی مستعد در حوزه هوش زبانی قلمداد می شود(گاردنر ، ۱۹۹۳ : ۲۰۱)

از استعدادهای این هوش ، می توان توانایی حل جدول و معماهای اشعار رمزی را  نام برد.افرادی که از هوش در سطح بالایی برخوردارند در مسابقات کلامی مانند مشاعره موفق  می باشند .

۲)هوش هنر/ موسیقی (Musical/Rhythmic)

هوش موسیقایی بسیار سریعتر از سایر هوشها رشد می کند اما به دلایل بسیار زیادی در اغلب جوامع و فرهنگها مدارس به هوش موسیقایی کودکان اهمیت چندانی نمی دهند.در صورتی که هوش موسیقایی بسیار زود تجلی می یابد ، مشاغل و حرفه های گرایشی یا مورد علاقه این افراد عبارتند از:

آهنگ سازی ، موسیقی ، نکته سنجی و نقادی.

۳)هوش منطقی / ریاضی (Logical/Mathematical)

این هوش در ارتباط با جهان اشیا رشد می کند . در واقع کودک دانش اولیه خود را در آرایه های اشیا، نظم دادن و ثبت آنها بدست می آورد(گاردنر ، ۱۹۹۹) افراد دارای هوش ریاضی ، دارای قدرت و توانایی انجام عملیات ریاضی هستند . این مهارت به استدلال و درک روابط عددی و منطق اعداد ، اشکال ، فضای هندسی و ریاضی ذهنی منتهی می شود.دقت ، سرعت ، درکهای فراشناختی و استدلال هندسی و ریاضی در این افراد بسیار بالاست.بطور کلی می توان گفت ، توانایی استفاده از الگوها ، استدلال و نشانه های انتزاعی ، تحلیل منطقی مسائل ، انجام عملیات ریاضی و تفسیر مقالات از استعداد هوش منطقی / ریاضی هستند.مشاغل مورد توجه یا مناسب این افراد عبارتند از :

مهندسی ، حسابداری ، دانشمندی و نظریه پردازی.

۴)هوش بصری / فضایی (Visual/Spatial)

مهمترین توانش هوش بصری ، استعدادهای درک دقیق دنیای بصری است.فرد می تواند اشکال را در ذهن حرکت یا دوران دهد ، همچنین می تواند به سادگی فرمها را تولید و کنترل کند ، البته این تواناییها به روشنی قابل کنترل نیست.ممکن است فرد درک بصری خوبی داشته باشد، اما در رسم کردن ، تجسم ، انتقال و دوران در ذهن ضعیف باشد.

حتی هوش موسیقایی شامل توانایی هایی (مانند درک ریتم و زیر و بمی صدا) است که گاهی اوقات متمایز از یکدیگر هستند.(یعنی فرد می تواند در بعضی از استعدادها هوش بصری یا موسیقایی قوی و در بعضی از استعدادهای همان هوش ضعیف باشد)هوش بصری و هوش فضایی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند.در اثر مشاهده مستقیم جهان ، تصویرهایی رشد می کنند به همین دلیل مثالهایی که مطرح می شود حوزه بصری و فضایی را در بر می گیرد ، اما همان طور که هدف زبانی کاملاً وابسته به کانالهای شفاهی و شنوایی نیست و می تواند رشد کند،هوش بصری نیز می تواند حتی در فرد نابینا پدیدار شود و رشد کند (گاردنر ، ۱۹۹۳ : ۲۰۴)توانایی درک یک (شکل) یا یک (شیء) از  پایین ترین توانشهای هوش بصری است.مشاغل مورد توجه یا مناسب این افراد عبارتند از :

معماری ، نقاشی ، ملوانی .اگر چه این هوش برای پیشرفت در تخصصهای نامبرده به تنهایی کافی نیست اما بدون شک هوش بصری نیز پیشرفت در بسیاری از حوزه های فوق را مقدور  می سازد.

۵)هوش حرکات بدنی / جنبشی (Bodily/Kinesthetic)

این هوش ، توانایی بکارگیری کل بدن یا قسمتی از آن برای حل مساله یا تولید محصول را شامل   می شود.این افراد دارای روحیه جنبشی و عدم سکون و تحرک زیاد و دستکاری اشیا و ابزار و محیط فیزیکی پیرامون خود می باشند و اصطلاحاً با ابزار و وسایل فیزیکی پیرامون مانوسند و دارای تبحر جسمی و بعبارت دیگر ، هوش بدنی /  جنبشی شامل استعداد کار با اشیا و بکارگیری حرکات ظریف انگشتان یا دستها همچنین استفاده از کل بدن می باشد.برخی افراد این دو استعداد یعنی کنترل حرکات بدنی و کنترل ماهرانه اشیا را با هم دارند.

گاردنر می گوید:

((احتمالاً این دو استعداد کانونهای جداگانه ای در مغز دارند ، اما بطور کلی این دو مهارت تمایل دارند دست به دست هم دهند)).(گاردنر ، ۱۹۹۳ : ۲۰۶)

مشاغل مورد علاقه و مناسب این افراد عبارتند از :

جراحی ، صنعت گری ، مکانیکی ، صاحبان حرفه های تکنیکی ، هنرهای زیبا و ورزشکاران.

از جمله مهارتهایی که در آنها فرد باید بر کل بدن تسلط داشته باشد ، دویدن ، شنا و رقص می باشد. نوازندگان ، بالرین ها و تایپیست ها نیز باید بتوانند اشیا را با مهارت کنترل کنند(گاردنر ، ۱۹۹۹)

۶)هوش درون فردی(مهار نفس)(Intrapersonal)

در واقع استعداد آگاهی از احساسات ، عواطف و هیجانات خود است و استعداد جداسازی ، شناسایی و بکارگیری آنها بعنوان وسیله ای برای درک و هدایت رفتارها را شامل می شود.

شکل ابتدایی این هوش شامل استعداد تشخیص احساسات خوشایند از ناخوشایند و بر اساس آن تصمیم به درگیر شدن یا عقب نشینی کردن در یک موقعیت است.

در بالاترین سطح دانش درون فردی ، فرد می تواند مجموعه ای از احساسات متمایز را شناسایی و بصورت پیچیده و عالی نمادگذاری کند(گاردنر ، ۱۹۹۳ : ۹۷)

این مهارت در افرادی است که توانایی فهم خود را دارند ، یعنی اهل غور و تفحص در خویش هستند و بیشتر جست و جو گر درون خویش اند.با استفاده از این هوش می توانند بطرز موثری با خویش ارتباط برقرار کنند و زندگی خویش را کنترل نمایند.

[۱]-Bar-On

[۲]-Le doux

[۳]-Mayer

[۴]-Gardner

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی و دیدگاه های آن
  • تحقیق هوش هیجانی و ارزیابی عملکرد و نظریه های آن
  • تحقیق هوش هیجانی و نظریه ها و مدل های آن
  • تحقیق مدیریت عملکرد، اهداف و مولفه ها و ابزار سنجش آن و تعهد سازمانی و عدالت سازمانی و ابعاد و عوامل موثر بر آن
  • تحقیق مدل های هوش هیجانی و مشکلات رفتاری دانش آموزان
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.