پیشینه تحقیق شرح حال ابوسعد خرگوشی نیشابوری دارای ۲۱ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱ تاریخ نیشابور ۴
۱-۲ اوضاع سیاسی واجتماعی ۵
۱-۳ دیدار محمود غزنوی و ابوسعد خرگوشی ۶
۱-۴ تصوف در خراسان ۶
۱-۵ زندگینامه ۷
۱-۶ استادان ابوسعد ۹
۱-۷ مدرسان مدرسه ی ابوسعد ۱۴
۱-۸ مذهب فقهی ابوسعد ۱۴
۱-۹ طریقه تصوّف ابوسعد ۱۵
۱-۱۰ وفات ابوسعد ۱۵
۱-۱۱آثار ابوسعد ۱۶
منابع ۱۸
مؤید ثابتی علی، تاریخ نیشابور، تهران، ناشر انجمن آثار ملی، مرداد۱۳۳۵٫
بیهقی ابوالحسن علی بن زید، معروف به ابن فندق، تاریخ بیهق، تصحیح احمد بن بهمنیار، تهران، کتابفروشی فروغی،۱۳۶۱ش.
الضبی نیشابوری حاکم ابوعبدالله محمّد بن عبدالله بن الحاکم، تاریخ نیشابور، مترجم احمد بن خلیفه نیشابوری، تهران، نشر آگه، ۱۳۷۵ش.
قیس آل قیس ، الایرانیون و الادب العربی، رجال التصوف و العرفان، تهران، نشر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول، پاییز۱۳۷۹ش.
_________، الایرانیون و الادب العربی، رجال فقه الشافعیه، [بیجا]، موسسه البحوث و التحقیقات الثقافیه.
بیهقی حافظ ابی بکر احمد بن حسین، کتاب الزهد الکبیر، تحقیق واستخراج احادیث و فهرست الشیخ عامر احمد حیدر، بیروت، موسسه الکتب الثقافیه، چاپ اول، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۷م.
______________________، دلائل النبوه، تحقیق السیّد احمد صفر، القاهره، ۱۹۷۰٫
پورجوادی نصرالله، مجموعه آثار ابوعبدالرحمان سلمی، تهران، نشر دانشگاهی،۱۳۷۲٫
__________، زبان حال در عرفان و ادبیات فارسی، تهران، نشر هرمس، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
انصاری خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه، تصحیح عبدالحی حبیبی، تهران، کتابفروشی فروغی،۱۳۶۲٫
سبکی تاجالدین ابینصرعبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی، طبقات الشافعیه الکبری، بیروت،دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
الذهبی محمّد بن احمد بن عثمان، میزان الاعتدال، بیروت، دارالفکر، [بی تا].
الذهبی محمد بن الحافظ، العبر فی خبرمن غبر، کویت، مطبعه حکومه، ۱۹۸۳م.
ذهبی، تذکره الحفاظ، حیدرآباد، داراحیاء التراث العربی، ۷۰-۱۹۶۸م.
خطیب بغدادی احمد بن علی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیه،۱۴۱۷ق.
نیشابور، دارالعلم خراسان، که ابوسعد در آن پرورش یافت شهری بود که عالمان و بزرگان بسیاری در مدارس آن کسب علم کردهاند. در خراسان شهرهای نیشابور، هرات، بلخ، بخارا،غزنین و مرو، به خاطر موقعیت خاص یا بسیاری جمعیت مورد توجه بودند، ولی هیچ کدام با نیشابور برابری نمیکردند. شاید داشتن چنین خصوصیاتی که در سایر شهرها کمتر وجود داشته، سبب شد که این شهر دستخوش دگرگونیها و حوادثی گردد.
نام قدیم نیشابور، ابر شهر و شکل قدیمی این کلمه پس از اسلام نیوشاه پوهر بود که به معنای کار نیک شاهپور یا جای نیک شاهپور است. دلیل نسبت دادن نام این شهر به شاهپور دوم پادشاه ساسانی، بازسازی شهر در سده چهارم پس از میلاد بود. ساخت اصلی شهر نیشابور به شاهپور اول پسر اردشیر بابکان منسوب است.[۱]
در سال۳۳۴ق امیر نوح سامانی به نیشابور آمد و۵۰ روز آنجا اقامت داشت، سپس حکومت را به ابراهیم بن سیمجور واگذار کرد و خود به بخارا رفت. در کتاب تاریخ بیهق آمده، زمانی که فخرالدوله دیلمی بر خراسان مسلط شد در نیشابور به نام او سخنرانی کرد. وزیر نامی او صاحب ابن عباد دو سال مالیات بیهق را وضع کردو در سالهای۳۸۳و۳۸۴ق مالیات نیشابور را نصف کرد. در آن سالها شهر نیشابور به دست دیلمیها، سامانیها و سیمجوریها بود. در سال۳۸۴ق امیر نوح سامانی نیشابور را از تصرف ابوعلی وفایق خارج کرد و حکومت آنجا را به امیر محمود پسر سبکتکین که از سرداران او بود واگذار نمود و به او لقب سیف الدوله داد و خود دوباره به بخارا بازگشت. در دورهی سلطنت غزنویها، به ویژه سلطنت سلطان محمود شهر نیشابور در کمال رونق و آبادانی بود. حسنک وزیر که نیشابوری بود در اواخر دورهی سلطان محمود وزیر شد و چند سال در این شهر حکمرانی کرد و آبادیها و ساختمانهای زیادی بنا نمود که به قصور و عمارات حسنکی معروف بوده است.[۲]
دوران سلطنت محمود بیشتر به لشگر کشی و جنگ گذشت اما ۴۰ سال حکومت او و به روایتی ۳۴ سال(۳۸۷-۴۲۱ق)، در خراسان ثمر بخش بود. در زمان او نیشابور که مرکز گردهمایی اهل علم و ادب بود، به دست نصر پسر سبکتکین اداره میشد و رو به رونق و کمال داشت.[۳]تا اینکه در سال۴۰۱ق در خراسان به ویژه نیشابور قحطی بزرگی رویداد. در بارکده که محل گردآوری کالاها در نیشابور بود بیشتر از ۱۰۰۰ نفر هلاک شدند و کسی به خاکسپاری مردگان نمیرسید. مردم ناگزیر به خوردن جانوران و مردار روی آوردند. حتی بالاتر از این گفتهاند که مادر بچهی خود را میخورد و برادر از گوشت برادر برای رفع گرسنگی استفاده میکرد.[۴] در محلهها و منطقههای دور کسی جرأت نداشت تنهایی به جایی برود. حتی ابوالطیب صعلوکی مورد تعرض گرسنگان قرار گرفت ولی نجات یافت. آن قحطی مدتی طول کشید تا اینکه سلطان دستور داد تا درب همهی انبارهای شهر را باز کرده و مردم را از گرسنگی نجات داد. ابن فندق از قول ابوالفضل بیهقی آورده است که در سال۴۰۰ق۶۷ بار برف سنگین در نیشابور بارید و قحطی سال۴۰۱ق به خاطر سرمایی بود که به محصولات کشاورزی و باغداری رسید. قحطی در خراسان و عراق فراگیر بود و نیشابور که بوی فقر و مرده گرفته بود رفته رفته رو به آبادانی رفت اما،این آرامش دیری نپایید، زیرا ترکان غزنوی مردم را مورد آزار قرار میدادند به حدی که تلاش محمود غزنوی در اواخر عمرش سودمند نبود و منجر به ظهور سلجوقیان شد ودر پی آن ۱۰۰۰۰۰ نفر به هلاکت رسیدند.
از آنجا که محمود بسیار دوستدار طلا و نقره بود به غنیمتهایی که از جنگها و فتوحات به دست میآمد خشنود و قانع نبود و هر از چند گاهی به اموال مردم چشم طمع میدوخت. همچنین نقل کردهاند که سلطان محمود مالیاتی معین کرده بود که مردم نیشابور و دیگر شهرها بپردازند. ابوسعد که در نزد محمود جایگاه خاصی داشت روزی به سلطان گفت: «شنیدهام که به سوی مردم دست گدایی دراز کردهای.» محمود برآشفته شد و گفت: «چگونه؟»گفت: « مال مردم ضعیف را میگیری و این گدایی است.» با این سخن سلطان محمود از گرفتن مالیات منصرف شد.[i]
اینکه خراسان را مهد تصوف دانستهاند بدین خاطر است که از آغاز در پرورش تصوف تأثیر قابل ملاحظهای داشته است. درست است که تصوف در اسلام با زهد و فقر آغاز شد و با عشق الهی و ذوق و وحدت وجود و شهود به کمال خویش رسید؛ ظهور آن در ایران طی سدههای نخستین اسلامی، بعید به نظر نمیرسد، زیرا ایران به عنوان مهد اولیهی آئین زرتشت با عوالم زهد و فقر آشنایی نداشت تا از این جهت آمادگی خاصی برای پرورش و پذیرش تصوف نشان داده باشد. افزون بر این شکی وجود ندارد که شماری از پیشگامان تصوف یا کسانی که قدمای صوفیه آنها را به طریقت خود منسوب میکردند مانند حسن بصری، ابراهیم ادهم، ابوهاشم کوفی و… در ایران سدههاینخستین اسلامی پدید آمدهاند و این نکته از آمادگی محیط فکری و مادی ایران آن دوران برای پیدایش تصوف حکایت دارد.
طریقه اهل خراسان ملامتی و مرکز ملامتیان خراسان نیشابور بود. نخستین نویسندگانی که درباره ملامتیان نوشتهاند، یعنی خرگوشی و سلمی، هر دو نیشابوری بودند. ولی ملامتیان فقط در نیشابور نبودند. خرگوشی و سلمی هر دو اقوالی از عبدالله بنمبارک نقل کردهاند. یکی از آنها درباره اصل ملامتیه است که عبارت است از آشکار نکردن خوبی و پنهان نکردن بدی. یکی دیگر درباره دعوی نداشتن ملامتی است. اگر این اقوال واقعاً متعلق به عبدالله بنمبارک مروزی (م۱۸۱ق) باشد، در آن صورت سابقه طریقه ملامتیان خراسان به قرن دوم و شهر مرو میرسد. ولی احتمال این مطلب بسیار کم است. آنچه مسلم است این است که ملامتیان خراسان بیشتر اهل نیشابور بودند و این طریقه به شهرهای دیگر خراسان راه یافت.[۵]
به نظر میرسد اطلاق عنوان «صوفی» به مشایخ عراق و «ملامتی» به خراسانیان در قرن سوم مرسوم شده است. در خراسان نیز مشایخی بودند که در قرن سوم و اوائل قرن چهارم صوفی خوانده میشدند، مانند ابوبکر واسطی، ولی این عنوان در مورد کسانی به کار میرفت که شاگردان مشایخ بغداد، از جمله جنید و ابوالحسین نوری بودند و به خراسان آمده بودند. در ماوراءالنهر، بخصوص در ترمذ، برای اهل عرفان عنوان «حکیم» به کار میرفت و مثلاً محمد بنعلی ترمذی (م حدود ۲۹۵ق) به «حکیم ترمذی» معروف است. ابوبکر ورّاق (م۲۸۰ق) نیز که اصلاً از ترمذ بود و مقیم بلخ شده بود حکیم خوانده شده و خواجه عبدالله درباره وی گفته است که او حکیم بود نه صوفی.[۶]
[۱]. مؤید ثابتی، علی، تاریخ نیشابور، تهران، انجمن آثار ملی، مرداد ۱۳۳۵،ص ۱-۳٫
[۲]. پیشین،ص ۲۱٫
[۳]. نیشابوری، حاکم ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن الضبی، تاریخ نیشابور، مترجم احمد بن خلیفه نیشابوری، تهران، نشرآگه، ۱۳۷۵ش، ص ۷۵-۷۶٫
[۴]. بیهقی، ابوالحسن علی بن زید(ابن فندق)، تاریخ بیهق، تصحیح احمد بن بهمنیار،تهران، کتابفروشی فروغی،۱۳۶۱ش، ص ۱۷۶٫
[۵]. انصاری، خواجه عبدالله بن محمد، طبقات الصوفیه، تصحیح عبدالحی حبیبی، تهران، کتابفروشی فروغی، ۱۳۶۲، ص۳۲۵٫
[۶]. همان، ص۲۶۲؛ درباره حکیمبودن ابوبکر ورّاق و محمد بنعلی ترمذی، بنگرید به: برند راتکه، «حکمت و فلسفه: بحثی در حکمه المشرق»، ترجمه مریم مشرف، معارف، دوره ۱۲، ش۱و۲ (۱۳۷۴) ص۶۰-۱۳۹٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر