744 views
پیشینه تحقیق شناخت اجتماعی و رویکرد تحولی پیرامون تبیین تحول و رشد تئوری ذهن و ابعاد و مهارتها و مدل هاو نظریه های هوش هیجانی دارای ۶۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
شناخت اجتماعی ۵
تئوری ذهن ۸
تعریف تئوری ذهن ۱۰
مبانی نظری تئوری ذهن ۱۲
رویکرد تحولی پیرامون تبیین تحول و رشد تئوری ذهن ۱۵
نظریه پودمانی(مدولار) ۱۸
رویکرد شبیه سازی ۲۰
رویکرد پیمانهای ۲۲
حالتهای ذهنی ۲۶
بازنمایی و فرابازنمایی ۲۹
تکالیف تئوری ذهن ۳۰
عوامل مؤثر در تئوری ذهن کودکان ۳۲
ارتباط تئوری ذهن با سایر تواناییها ۳۳
هوش هیجانی ۳۵
تعریف هوش هیجانی ۳۸
ابعاد هوش هیجانی ۴۰
مهارتهای هوش هیجانی ۴۱
هوش هیجانی و بهرۀ هوشی ۴۲
نظریههای هوش هیجانی ۴۳
نظریههای توانایی ۴۳
نظریههای ترکیبی ۴۴
مدلهای هوش هیجانی ۴۴
مدل توانایی مایر و سالووی(۱۹۹۷) ۴۵
مدل ترکیبی گلدمن(۱۹۹۵) ۴۶
مدل ترکیبی بار-آن ۴۷
مدل هوش هیجانی دولویکس و هیگس( ۱۹۹۹) ۵۰
تقویت هوش هیجانی ۵۱
رابطه تئوری ذهن و هوش هیجانی ۵۳
منابع ۵۸
مشهدی، علی، هاشمی جوزدانی، محبوبه و هاشمی برزآبادی، حمیرا.(۱۳۹۰). نظریه تحول ذهن و ورابطه آن با مهارتهای اجتماعی در کودکان و نوجوانان مبتلا به آسیب بینایی. فصلنامه روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب. سال هفتم، شماره ۲۷، بهار ۱۳۹۰، صص۲۳۰- ۲۱۹٫
مشهدی، علی.(۱۳۸۲). نظریه ذهن: رویکردی جدید به روانشناسی تحولی. تازههای علوم شناختی. سال پنجم، شماره ۳، صص ۸۳-۷۰٫
نسائیان، عباس، بهرامی، هادی، میرزمانی، سیدمحمود، وصالحی، مسعود.(۱۳۸۹). تأثیر آموزش باور کاذب بر اکتساب نظریه ذهن دانشآموزان پسر کم توان ذهنی. پژوهش در حیطه کودکان استثنایی. سال دهم، شماره ۱، صص ۲۰- ۱۱٫
یار محمدیان، احمد.(۱۳۸۷). بررسی رابطۀ بین هوش هیجانی و هوش عقلانی دانشآموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان. فصلنامه خانواده و پژوهش. سال دوم، شماره ۳، بهار ۱۳۸۷، صص ۹۲-۷۵٫
جانثاروطن، مریم.(۱۳۹۱). بررسی رابطه بین تئوری ذهن و رشد هیجانی کارکردی با پرخاشگری کودکان پیش دبستانی. پایاننامه کارشناسی ارشد(منتشر شده). دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد.
حدادی کوهسار، علی اکبر، روشن، رسول و اصغر نژاد فرید، علیاصغر.(۱۳۸۶). بررسی مقایسهای رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی در دانشجویان شاهد و غیرشاهد دانشگاه تهران. مجله روانشناسی و علوم تربیتی، سال سی وهفتم، شماره ۱، ص۹۷٫
رستمی،رضا، شاهمحمدی، خدیجه، قائدی، غلامحسین، بشارت، محمدعلی، اکبریزردخانه، سعید و نصرتآبادی، مسعود.(۱۳۸۹) رابطۀ خودکارآمدی با هوش هیجانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در دانشجویان دانشگاه تهران. افق دانش، فصلنامۀ دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی گناباد. دوره ۱۶، شمارۀ ۳، پاییز ۱۳۸۹، صص ۵۴-۴۶٫آزاد، حسین .(۱۳۷۸). آسیب شناسی روانی. تهران : مؤسسه انتشارات بعثت.
بشارت، محمدعلی.(۱۳۸۴). بررسی تأثیر هوش هیجانی بر کیفیت روابط اجتماعی. مجله مطالعات روانشناختی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهراء. دوره ۱، شماره ۲ و۳، بهار و تابستان ۱۳۸۴، صص ۳۸-۲۵٫
حسنزاده، سعید.(۱۳۸۴). تئوری ذهن در کودکان ناشنوا، پژوهش در حیطه کودکان استثنایی. صص ۱۶۴-۱۴۳٫
حسنزاده، رمضان.(۱۳۸۶). انگیزش و هیجان. تهران: انتشارات ارسباران.
فلاول، جان اچ. (۱۳۷۷). رشد شناختی. (فرهاد ماهر، مترجم). تهران: انتشارات رشد. (تاریخ انتشار به زبان اصلی، ۱۹۹۸).
برادبری، تراویس.(۱۳۸۴). آزمون هوش هیجانی. (مهدی گنجی، مترجم). تهران: نشر ساوالان. (تاریخ انتشار به زبان اصلی، ۲۰۰۱).
برادبری، تراویس و گریوز، جین.(۱۳۸۸). هوش هیجانی(آزمونها و مهارتها). (مهدی گنجی، مترجم) (چاپ سوم).تهران: نشر ساوالان. (تاریخ انتشار به زبان اصلی، ۲۰۰۵).
حسینی، فاطمه.(۱۳۸۳). درباره هوش هیجانی چه میدانید؟روزنامه همشهری، سال دوازدهم، شماره ۲۹٫
حیدری، طاهره، شاه میوه اصفهانی و فرامرزی، سالار.(۱۳۹۰). مقایسۀ ابعاد نظریۀ ذهن در کودکان مبتلا به اوتیسم و عادی ۵ تا ۱۰ سال شهر اصفهان. دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی. سال دوازدهم، شماره ۳، پاییز ۱۳۹۰٫
خانجانی، زینب و هداوند خانی، فاطمه.(۱۳۸۸). نظریه ذهن: تحول و رویکردها. فصلنامه علمی – پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز. سال چهارم، شماره ۱۶، زمستان۱۳۸۸، صص ۱۱۹-۸۹٫
شناخت موضوعی است که در میان مباحث فلسفی و روانشناختی، سابقهای بسیار طولانی دارد. از زمان افلاطون و سقراط تا به امروز، شناخت به صورتهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. محور مباحث مربوط به شناخت متعدد است. شناخت گاه در ارتباط با جسم مورد توجه بوده و گاه آن را همراه با روح و روان به بحث گذاشتهاند و گاه همراه با فعالیتهای ذهنی مورد توجه بوده است. شناخت مفهوم جامع و گستردهای است و به فعالیتهای ذهنیای اطلاق میشود که اکتساب، پردازش سازمانبدی و استفاده از دانش دخالت دارد. ربر[۱] ۱۹۸۵(نقل از کله و چان[۲]، ۱۹۹۲؛ ترجمۀ ماهر، ۱۳۸۶، ص۳۶۱) میگوید: «شناخت، اصطلاح وسیعی است که عمدتاً درارجاع به فعالیتهای ذهنی مثل تفکر، ادراک و استدلال مورد استفاده قرار میگیرد». سیفرت[۳] ۱۹۹۱(نقل از سیف، ۱۳۸۸،ص۵۵) میگوید: «شناخت به فرایندهایی اشاره دارد که افراد به کمک آنها یاد میگیرند، فکر میکنند و به یاد میآورند و به طور خلاصه، شناخت یعنی دانستن و کسب شناخت دربارۀ جهان هستی یعنی دانستن جهان هستی». بایلر و اسنومن[۴]، شناخت را به فرایندهای ذهنی یا راههایی که در آن اطلاعات پردازش میشوند، یعنی راههایی که افراد توسط آنها به اطلاعات، توجه میکند آنها را تشخیص میدهد و به رمز میآورد و در حافظه ذخیره میسازد و هر وقت که نیاز داشته باشد آنها را از حافظه فرا میخواند و مورد استفاده قرار میدهد؛ گفته میشود.
با وجود این تعاریف برای شناخت توسط روانشناسان و داشتن ایدهها و رویکردهای جدید در مورد شناخت، و تصور سنتی در باب شناخت که آن را بر فرایندها و تولیدات هوشی دقیق ذهنی آدمی محدود میکند به مرور همراه با تصور ماهیتهای روانشناختی سطح بالایی شامل دانش، خودآگاهی[۵]، هوش، تفکر، تصور[۶]، خلق[۷] مفهومی کردن، طبقه بندی، ربطدهی، نماد پردازی و شاید تخیل[۸] و رویا میشود. در واقع هیچ یک از روانشناسان شناختی معاصر نمیخواهند هیچ کدام از مفاهیم سنتی فوق را از حیطۀ شناختی خارج کنند، اما احساس میکنند برخی مفاهیم دیگر را بر آنها بیفزایند (فلاول، ۱۹۹۸؛ ترجمۀ ماهر، ۱۳۷۷). یکی از مفاهیم مورد بحث از دیدگاه روانشناسان شناختی، شناخت اجتماعی است.
امروزه، تاریخ روانشناسی تحولی همواره شاهد پدید آمدن و تکامل مدلها و نظریههای علمی درباره چگونگی تغییرات رفتاری، شناختی، هیجانی و اجتماعی انسان بوده است. هدف تکاپوی علمی اندیشمندان، توصیف و درک بهتر تغییر و تحول انسان در طول عمر و کشف فرایندها و ساز و کارهای اساسی آن است. تا کنون نظریههای مختلفی درحیطه روانشناسی تحولی ارائه شده که هر کدام باعث پیشرفت علمی گردیده و تغییرهای مهمی در حیطه نظری و عملی تعلیم و تربیت و روانشناسی را در بر داشته است (دامون و لنر[۹]، ۲۰۰۶). شناخت اجتماعی[۱۰] یکی از موضوعات مهم در روابط بین فردی و درون فردی که دارای جایگاه مهمی در روانشناسی تحولی نگر است. شناخت اجتماعی همه مهارتهای مورد نیاز کودک برای درک تمایلات، هیجانات و احساسات دیگر کودکان و بزرگسالان را در بر میگیرد (سبولا و ویشات[۱۱]، ۲۰۰۸).
در دهههای اخیر شناخت اجتماعی بیش از پیش مورد توجه پژوهشگران مختلف از جمله روان شناسان تحولینگر، بین فرهنگی، تجربی و اجتماعی قرار گرفته است. یافتههای متعدد در زمینههای گوناگون مانند شناخت«خود» و «دیگری»، هیجانات و عواطف، مفاهیم رفاقت و دوستی، نفوذ و قدرت، تعهد، اخلاق، قراردادهای اجتماعی و مانند اینها بر بسیاری از وجوه دنیای اجتماعی از دید کودک سایه افکندهاند (لزلی، فریدمن و جرمن[۱۲]،۲۰۰۴).
شناخت اجتماعی شامل تفکر دربارۀ افکار، احساسات، نگرشها و رفتارهای خود و دیگران و نیز استدلال دربارۀ انسانها و روابط انسانی است (فلاول[۱۳]، ۱۹۸۵ به نقل از سیگلمن[۱۴]، ۱۹۹۹). موضوع شناخت اجتماعی انسان و امور انسانی به معنی شناخت مردم و اعمال آنهاست (پینکهام، پن، پرکینز و لیورمن[۱۵]، ۲۰۰۳).
شناخت اجتماعی یک توانایی کلیدی است که انسانها برای موفقیت در تعاملات اجتماعی در زندگی روزمره نیازمند آن هستند (نیوئن، وگلی و زینک[۱۶]، ۲۰۰۸). شناخت اجتماعی به این معنی است که افراد درباره افکار، احساسات،دیدگاهها، انگیزهها و رفتارهای خودشان و دیگران چگونه فکر میکنند (نسائیان، بهرامی، میرزمانی وصالحی، ۱۳۸۹). این شناخت شامل ادراک احساسات و هیجانات از نحوه سخن گفتن و کلماتی است که دیگران استفاده میکنند و از صورت و نحوه ایستادن و حرکات بدن آنها حاصل میشود. مهارتهای شناختی اجتماعی پیچیدهتر شامل توانایی برای توجیه و تحلیل کردن حالات روحی، همدلی و لطایف و فکاهیات است (یوکرمان[۱۷] و همکاران، ۲۰۱۰).
شناخت اجتماعی به فهم افراد از روابط اجتماعی و نقش خود و دیگران در بافت اجتماع اشاره دارد (وارن[۱۸]، ۱۹۹۴). شناخت اجتماعی با فهم بازنماییها و فرایندهای ذهنی که در امر قضاوت و رفتار اجتماعی انسان نقش دارد، مرتبط است (اسمیت و سمین[۱۹]، ۲۰۰۷).
برطبق نظر فلاول و میلر[۲۰](۱۹۹۸) شناخت اجتماعی عبارتست از شناخت و دانش درباره افراد و اعمالشان. شناخت اجتماعی دقیقاً مرتبط به دنیای اجتماعی و روانشناختی است نه به دنیای فیزیکی و منطقی- ریاضی، هر چند این دنیاها آشکارا بر افراد تأثیر دارند.
به طور کلی شناخت اجتماعی، برداشت کودک یا فرد از دنیا، پدیدههای اجتماعی، چگونگی سازمان دادن به آنها و نیز فرآیندهای شناختی – اجتماعی است که از خلال آنها تجربه اجتماعی ادراک و دانش اجتماعی کسب میگردد. از لحاظ تاریخی سه رویکرد مهم پژوهشی دربارۀ تحول شناختی-اجتماعی به خصوص در مورد کودکان وجود دارد که عبارتند از: رویکردی که به طور مستقیم و غیر مستقیم از نظریۀ پیاژه نشأت گرفته است. رویکرد«فراشناخت[۲۱]»، و رویکرد « تئوری ذهن[۲۲]» که از سال ۱۹۸۰ آغاز و در حال حاضر، حوزه بسیار گسترده را در روان شناسی تحولی در برمیگیرد (اصلانی، طالع پسند و مشهدی، ۱۳۹۱).
رشد شناخت اجتماعی پیرامون سه جنبۀ مهم، سازمان داده میشود: «تفکر درباره خود»، «تفکر دربارۀ انسانها» و «تفکر دربارۀ روابط بین انسانها» (کارپینتر، پنینگتون و راجرز[۲۳]، ۲۰۰۲). شناخت اجتماعی به آهستگی رشد مییابد. شناخت اجتماعی سه سازه دارد که عبارتند از الف) ادراک شخص، ب) مهارتهای پذیرش، ج) تئوری ذهن (قمرانی، البرزی وخیر، ۱۳۸۵).
طی دهههای اخیر بررسی علمی این نوع شناخت مورد توجه روانشناسان قرار گرفته و به بررسی سازههای شناخت اجتماعی نظیر ادراک شخص، مهارتهای پذیرش نقش و تئوری ذهن پرداختهاند. باید دانست که تحول شناخت اجتماعی و یا درک بهتر از روانشناسی انسانها با تحولاتی که در محتوی و سطح سازمان یافتگی نظریه ذهن در کودکان رخ میدهد، مشخص میگردد. به عبارت دیگر، شناخت و روابط اجتماعی موفق، مستلزم داشتن مکانیسمی خاص جهت درک حالات درونی دیگران و پردازش حالات ذهنی آنها است که نظریه ذهن با دارا بودن این توانایی اختصاصی در تحول شناخت اجتماعی نقش حیاتی دارد (رازا و بلیر[۲۴]، ۲۰۰۹).
مخلوقات اجتماعی برای قدرت تشخیص انگیزهها، اهداف، امیال، اعتقادات و احساسات دیگران به یک مهارت ویژه و اساسی در زندگی نیاز دارند. به بیان دیگر به منظور هماهنگی بیشتر و فهم دیگران، به این مهارت نیاز دارند. این درجه از مهارت، معرفت و آگاهی به نوبه خود به افراد اجازه و امکان میدهد که رفتار دیگران را پیش بینی کنند. دانشمندان نورولوژیست اجتماعی و شناختی به این مهارت ویژه و حیاتی توانایی ذهن میگویند و آن را پایه موفقیت در روابط میدانند(بارتز وهولاندر[۲۵]، ۲۰۰۷).
اصطلاح تئوری ذهن نخستین بار توسط پریماک و وودورف[۲۶] در سال ۱۹۷۸ برای بررسی اینکه شامپانزهها مهارتهای ذهنخوانی دارند یا خیر به کار برده شد (نقل از کاکوجویباری، شقاقی وبرادران، ۱۳۹۱). تئوری ذهن اصطلاحی است که به توانایی پیش بینی و شرح دادن رفتار با رجوع به حالات ذهنی اشاره دارد. این اصطلاح به بدنه منسجم دانش در مورد ذهن انسان که افراد به طور عادی آن را کسب میکنند و برای پیش بینی و شرح دادن رفتار خودشان و دیگران از آن استفاده میکنند، گفته میشود (نسائیان، بهرامی، میرزمانی و صالحی، ۱۳۸۹).
درادبیات پژوهشی،مترادفهایی مانند ذهنیسازی، ذهنخوانی، روانشناسی عامه و درک اجتماعی به جای اصطلاح تئوری ذهن به کار رفته است.
ریشههای این ظرفیت شناختی را میتوان در سالهای اولیه زندگی جستجو کرد. اگرچه کودکان در سالهای اول زندگی از ذهن خود و دیگران روز به روز بیشتر آگاه میشوند، و بین مفردات آنها ارتباط برقرار میکنند، اما تغییرات اساسی در درک نظریه ذهن در چهار سالگی اتفاق میافتد. هنگامی که کودکان قادر میشوند محتواهای ذهن دیگران را، به ویژه حالات باور را تفسیر کنند (هال و تاگر- فلاسبرگ[۲۷]، ۲۰۰۳).
پژوهشگرانی نظیر بی و بوید[۲۸](۲۰۰۷)، اعتقاد دارند که تئوری ذهن همگام با افزایش سن در کودکان پیشرفت مینماید؛ به طوری که کودکان در حدود سه سالگی، قادر هستند تا بین آنچه دیگران میخواهند امیال و آنچه دیگران انجام میدهند رفتارها پیوند برقرار کنند، اما آنها قادر به درک ماهیت باورهای دیگران نیستند. در حالی که برخی از متخصصان معتقدند که فرایندهای مربوط به تئوری ذهن به طور عمده با درونگرایی مرتبط است ولی به طور کلی اعتقاد بر این است که این توانایی حاصل هوش اجتماعی است. هوش اجتماعی، توانایی فرد در پیش بینی یک دوره از عمل، تشخیص بین اعمال خود و دیگران، یادگیری از راه تقلید، درک احساسات و توانایی دروننگری را در بر میگیرد که جزء دانش تئوری ذهن است.
کاکوجویباری، شقاقی و برادران (۱۳۹۱)، در پژوهشی دریافتند که تئوری ذهن یکی از مهمترین مباحث شناخت اجتماعی است و کودکان با افزایش سن در سیر تحولی خود به سطوح متمایزی از تئوری ذهن دست مییابند.
تواناییهایی که رسماً با نظریه ذهن مرتبط هستند عبارتند از رشد اخلاقی، فهم توالی جهل و عقیده نادرست، تمایز ظاهر و واقعیت و به کاربردن اصطلاحاتی که بیان کنند حالت ذهنی هستند (حسنزاده، ۱۳۸۴).
درک احساسات و توانایی دروننگری برای داشتن تعاملات اجتماعی مؤثر و ضروری است. نظریه ذهن در عمل به کودک ابزار قدرتمندی میدهد تا با آن به اکتشاف، پیش بینی و تغییر رفتار دیگران دست بزند (حسن زاده، ۱۳۸۴). به وسیله نظریه ذهن میتوان حالات ذهنی (باورها، تمایلات، تخیلات، عواطف و…..) که علت اصلی اعمال هستند؛ تفسیر کرد. نظریه ذهن پیش نیازی برای درک محیط اجتماعی و لازمه درگیری در رفتارهای اجتماعی رقابت آمیز است (نسائیان، بهرامی، میرزمانی و صالحی، ۱۳۸۹). علاوه بر این نظریۀ ذهن برخودتنظیمی و مهارتهای حل مسئله، فرایندهای مهار اجرایی، خودپنداشت، تشخیص بازنمودن از واقعیت، کفایت اجتماعی و مهارتهای بین فردی، درک هیجانات، تفسیر و درک تصاویر مبهم، و رفتارهای جامعه پسند، همدلی و همدردی مؤثر است (قمرانی، البرزی وخیر، ۱۳۸۵).
[۱]. Reber
[۲]. Cole & Chan
[۳]. Sifert
[۴]. Bailer & Snoman
[۵]. consciousness
[۶]. imaging
[۷]. creating
[۸]. fantansining
[۹]. Damon & Lerner
[۱۰]. social cognitive
[۱۱]. Cebula & Wishart
[۱۲]. Leslie, Friedman & German
[۱۳]. Flavell
[۱۴]. Sigelman
[۱۵]. Pinkham,Penn,Perkins & Liverman
[۱۶]. Newen, Vogeley & Zinck
[۱۷]. Uekerman
[۱۸]. Warren
[۱۹]. Smith & Semin
[۲۰]. Flavell & Miller
[۲۱]. metacognition
[۲۲]. theory of mind
[۲۳]. Carpenter, Penington & Rogers
[۲۴]. Razza & Blair
[۲۵]. Bartz & Hollander
[۲۶]. Premack & Woodruff
[۲۷]. Hale & Tager-Flusberg
[۲۸]. Bee & Boyd
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر