1,014 views
پیشینه تحقیق عدالت سازمانی و ابعاد آن و ضرورت درک عدالت در سازمانها و نقش و اهمیت توسعه منابع انسانی دارای ۴۵ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
بخش اول عدالت سازمانی ۵
۲-۱-۱- مقدمه ۵
۲-۱-۲- مفهوم عدل ۵
۲-۱-۳- عدالت حقمدار و عدالت حقگرا ۶
۲-۱-۴- نقش عدالت اجتماعی در توسعه پایدار جوامع انسانی ۸
۲-۱-۵- تعریف عدالت ۸
۲-۱-۶- مفهوم لغوی عدالت ۹
۲-۱-۶-۱- شکل گیری نگرش به مسأله عدالت در تاریخ ۹
۲-۱-۶-۲- عدالت در آیین زرتشت و ایران باستان: ۱۰
۲-۱-۷- اهمیت عدالت از منظر اسلام ۱۱
۲-۱-۷-۱- عدالت در قرآن ۱۱
۲-۱-۷-۲- عدالت در اندیشه ائمه اطهار(ع) ۱۲
۲-۱-۸- عدالت سازمانی ۱۲
۲-۱-۹- ابعاد عدالت سازمانی ۱۴
۲-۱-۹-۱- عدالت رویهای ۱۴
۲-۱-۹-۲- عدالت توزیعی ۱۵
۲-۱-۹-۳- عدالت مراودهای ۱۵
۲-۱-۱۰- کانونهای عدالت سازمانی ۱۵
۲-۱-۱۱- عوامل موثر بر درک عدالت ۱۶
۲-۱-۱۲- نتایج درک عدالت ۱۶
۲-۱-۱۲-۱- عملکرد کاری ۱۶
۲-۱-۱۳- ضرورت درک عدالت در سازمانها ۱۷
۲-۱-۱۴- پیامدهای عدالت سازمانی ۱۸
۲-۱-۱۴-۱- رابطه عدالت با بهرهوری منابع انسانی ۱۸
۲-۱-۱۴-۲- رابطه عدالت و تعهد سازمانی ۱۹
۲-۱-۱۴-۳- عدالت سازمانی و سرمایه اجتماعی ۲۱
بخش دوم توسعه منابع انسانی ۲۱
۲-۲-۱- مقدمه ۲۱
۲-۲-۲- توسعه منابع انسانی ۲۲
۲-۲-۳- منابع انسانی ارزش افزوده ۲۴
۲-۲-۴- تاریخچه توسعه منابع انسانی ۲۵
۲-۲-۵- نقش استراتژیک منابع انسانی ۲۵
۲-۲-۶- تعریف و مفهوم توسعه منابع انسانی ۲۵
۲-۲-۷- اهداف توسعه منابع انسانی ۲۸
۲-۲-۹- نقش و اهمیت توسعه منابع انسانی ۲۹
۲-۲-۱۰- استراتژیها و روشهای آموزش و افزایش مهارت کارکنان ۳۰
۲-۲-۱۱- قابلیتهای منابع انسانی توسعهیافته ۳۱
۲-۲-۱۲- بهرهوری منابع انسانی ۳۳
۲-۲-۱۳- بهرهوری و راهبرد منابع انسانی ۳۴
۲-۲-۱۴- عوامل موثر بر بهرهوری نیروی انسانی از دیدگاه سازمان بینالمللی کار ۳۵
۲-۲-۱۴-۱- سایر عوامل موثر بر بهرهوری منابع انسانی ۳۵
۲-۲-۱۵- بهبود بهرهوری نیروی انسانی ۳۶
۲-۲-۱۶- بهرهوری نیروی انسانی چیست؟ ۳۶
بخش سوم پیشینه تحقیق ۳۷
۲-۳-۱- مقدمه ۳۷
منابع و مآخذ ۴۱
پورعزت، علی اصغر، ۱۳۸۰، طراحی سیستم خط مشیگذاری دولتی برای تحقق عدالت اجتماعی بر مبنای حکومت حقمدار علوی در نهجالبلاغه، رساله دکتری مدیریت، دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه تربیت مدرس.
پورعزت، علی اصغر، ۱۳۸۲، طراحی سیستم خط مشی گذاری دولتی برای تحقق عدالت اجتماعی؛ بر مبنای مدل حکومت حقمدار علوی (در نهجالبلاغه)، رساله دکتری مدیریت سیاستگذاری عمومی، دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه تربیت مدرس.
مرامی علیرضا (۱۳۷۸) .”بررسی مقایسه ای مفهوم عدالت (از دیدگاه مطهری ، شریعتی ، سید قطب) “، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
جمشیدی، محمد حسین، ۱۳۸۵، ” نظریه عدالت از دیدگاه فارابی امام خمینی و شهید صدر” ، چاپ اول ، تهران: انتشارات پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی.
اخوان کاظمی، بهرام (۱۳۸۲)، ”عدالت در اندیشههای سیاسی اسلام“، قم انتشارات موسسه بوستان کتاب
راسخ، علی احمد، ۱۳۸۰، موضوع شناسی فقر و توسعه، مجموعه مقالات پدیدهشناسی فقر و توسعه، دفتر تبلیغات اسلامی (شعبه خراسان) و بوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی).
قرآن کریم، ۱۳۶۵، تهران، انتشارات اسوه، وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه.
زکیانی، شعله، ۱۳۸۷، “بررسی تقویت رفتار شهروندی سازمانی: بررسی نقش عدالت سازمانی و شخصیت سالم سازمانی”، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه تربیت مدرس.
اسکات، سنیتیا و ژافه دنیس، ۱۳۷۵ ، ” توانا سازی کارکنان ” ترجمه ایران نژاد پاریزی، مهدی ،تهران : انتشارات سروش.
طرزی، مرضیه، ۱۳۹۲،بررسی تاثیر عدالت سازمانی بر بهرهوری کارکنان اداره مرکزی بانک ملت، پایاننامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات
هنری، حبیب، ۱۳۸۲، طراحی و تبیین مدل نظام اطلاعاتی و سیستم بهرهوری منابع انسانی در سازمان تربیت بدنی، فدراسیونهای ورزشی منتخب و کمیته ملی المپیک، رساله دکتری، دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
الماسی، حسن، سعیدی، نیما، حسنپور، محمود، میرزاحسین کاشانی، یوسف، بهرامی، بهنام، ۱۳۸۹، تاملی بر نقش عدالت سازمانی بر توسعه منابع انسانی (موردپژوهشی شرکت بهنوش)، مجموعه مقالات ششمین کنفرانس بینالمللی توسعه منابع انسانی، تهران.
حاجی کریمی، عباسعلی و رنگریز، حسن ، (۱۳۷۹) ، مدیریت منابع انسانی، انتشارات چاپ و نشر بازرگانی، چاپ اول
حاجی کریمی، عباسعلی، ۱۳۷۲، طراحی الگوی بهرهوری نیروی کار در صنایع نساجی پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار ایران، رساله دکتری، دانشگاه شهید بهشتی
حسین زاده، علی و ناصری، محسن، عدالت سازمانی، ماهنامه تدبیر، سال هجدهم، شماره ۱۹۰٫
حقیقی، محمدعلی، احمدی، ایمان، رامین مهر، حمید، ۱۳۸۸، بررسی تاثیر فرهنگ سازمانی بر عملکرد کارکنان، فصلنامه مدیریت فرهنگ سازمانی، سال ۷، شماره ۲۰، صص: ۷۹-۱۰۱٫
امیرخانی، طیبه و پورعزت، علی اصغر، ۱۳۸۷، “تاملی بر امکان توسعه سرمایه اجتماعی در پرتو عدالت سازمانی در سازمانهای دولتی”، دو فصلنامه مدیریت دولتی، دوره ۱، شماره ۱، ۳۲-۱۹
امیری، عبدالله، ۱۳۹۳، بررسی تاثیر عدالت سازمانی بر عملکرد کارکنان، پایاننامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی، دانشکده مدیریت دانشگاه آزاد اسلامی، واحد فیروزکوه
بخشایش، نازلی، ۱۳۸۱، «عدالت و آزادی در ادیان و مکاتب مختلف»، گل نرگس، ویژهنامه دومین جشنواره دانشجویی منتظران موعود، معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی تهران، ۴۳-۴۰٫
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر در ابعاد مختلف سیاسی، اخلاقی و اجتماعی مورد توجه صاحبنظران علم مدیریت قرار گرفته، مبحث عدالت سازمانی است. عدالت، موجب هماهنگی و همکاری بیشتر بین مردم جوامع شده و در سطح سازمانی نیز موجب میگردد که افراد وظایف خود را در سازمان به نحو اثربخشتری انجام دهند. عدالت سازمانی در واقع به درک عدالت و انصاف در محیط کار بازمیگردد. رعایت عدالت در سازمانها از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا میتواند بطور مستقیم بر بازدهی فردی و سازمانی تاثیرگذار باشد. در واقع، عدالت سازمانی را میتوان انجام درست امور و فعالیتهای مختلف سازمان و از سویی دیگر، رفتارها و گرایشات کارکنان دانست. عدالت سازمانی، پایه و اساس تفکر استراتژیک و ارزشهای سازمان به حساب میآید و بیعدالتی، مراحل رشد و ثبات سازمان را که از مهمترین مراحل چرخه حیات سازمان هستند، مورد تهدید قرار میدهد. عدالت سازمانی به انصاف ادراک شده از سوی کارکنان در مورد شغلشان در محیط کار بازمیگردد. در واقع، واژه عدالت برای تشریح و تجزیه و تحلیل نقش آن در محیط کار بکار میرود. بدون شک، بیعدالتی یا تبعیض، زیانهای جبرانناپذیری بر پیکر سازمان وارد ساخته و موجب افول زودرس سازمانها میشود (گودرزوند چگینی، ۲۰۰۹).
مفاهیم عدالت و انصاف در محیطهای سازمانی و در بین کارکنان نیز مطرح میگردد که محور اساسی این پژوهش را تشکیل میدهد و این واژه عموماً به عنوان عدالت سازمانی تجلی مییابد (لمبرت، ۲۰۰۳).
در تحقیقات علوم انسانی، عدالت به مثابه سازهای در نظر گرفته شده است که به طور اجتماعی ایجاد میگردد. بدین معنی که در صورتی عادلانه به حساب میآید که بیشتر افراد آنرا به صورت عادلانه ادراک نمایند. تحقیقات در مورد عدالت سازمانی در سی سال اخیر رشد قابل ملاحظهای داشته است و تحقیقات آزمایشگاهی و میدانی را در بر میگیرد.
عدل یکی از اسماء حق تعالی است که بر کیفیت عزم و اراده او در خلقت پدیدهها و رفتار او با مخلوقات دلالت دارد. بر اساس حکمت ۴۲۹ نهجالبلاغه، عدل عبارتست از قرار دادن شیء در جای خود، و عادل کسی است که هر چیز را در جای خود قرار دهد (پورعزت، ۱۳۸۰؛ ۲۷).
عدالت اجتماعی از مباحث بسیار جذاب و در عین حال دشوار علوم اجتماعی است که تنوع و تعدد ابعاد مورد بحث آن، حوزههای گوناگونی از علم را درمینوردد. عدالت، محور بسیاری از مباحث زیباییشناختی مبتنی بر ادراک تقارن و تعادل در نظام هستی است؛ ضمن اینکه موضوعی فلسفی است که از حیث مرتبه ذهنیت، در سطحی بسیار بالا مطرح میشود و اذهان فلسفی را در تلاش برای ادراک چیستی و ماهیت خود فعال میسازد و در تسری یافتههای فلسفی به حوزه علوم سیاسی، آموزههای متنوع فلسفی- سیاسی را به چالش میکشد. از سوی دیگر، مبحثی سیاسی است که مورد توجه احزاب و گروههای سیاسی واقع شده، منازعات دنبالهداری را پیرامون رابطه قدرت و عدالت سبب میشود. از نظر اقتصادی نیز مقولهای است مهم که در مباحث توزیع ثروت، توسعه اقتصادی و فقرزدایی انعکاس مییابد. از منظر مصلحان فرهنگی تحقق آن لازمه ثبات و انسجام فرهنگی و حفظ هویت ملی تلقی میشود، و از دیدگاه مذهبی استقرار آن، با تاکید بر واژه قسط، علت بعثت انبیاء (سوره الحدید، ۲۵) و به تعبیری، حد کمال سیستمهای اجتماعی تلقی میگردد که مذاهب گوناگون در «آینده موعود» وعده داده شده است (بخشایش، ۱۳۸۱؛ ۴۵). از این رو، پرداختن به کلیه وجوه و جوانب آن، کاری بس دشوار است.
درباره معنای عدالت اجتماعی، اختلاف آرای زیادی وجود دارد، بطور کلی این اصطلاح بر رعایت عدل میان اعضای جامعه دلالت دارد. با این حال، آموزههای فلسفی سیاسی گوناگون، تعاریف مختلف و متعددی از عدالت ارائه نمودهاند. بطوری که به نظر میرسد این اختلاف آرا درباره مفهوم عدالت به شکلگیری نگرشها، دیدگاهها و رفتارهای اجتماعی متفاوتی منجر شده است. طبق مفهوم لیبرالی عدالت، آرمان سیاسی نهایی جامعه، باید آزادی باشد و همه حقوق و تکالیف اجتماعی بر مبنای آن توجیه شوند، در حالی که طبق مفهوم سوسیالیستی، عدالت برابری آرمان نهایی جامعه از بعد سیاسی است و حقوق و تکالیف اجتماعی باید بر اساس آن توجیه شوند و . . . (استربا، ۱۹۹۹).
عدالت از مفاهیمی است که عقل جمعی همه افراد بشر آنرا مستحسن و نیکو میشمرد. عدالت به مثابه مفهومی با سطح انتزاع بسیار بالا، از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول داشته است تا جایی که مباحثه درباره چیستی عدالت، به مثابه یکی از محوریترین سوالات فلسفه سیاسی، همچنان استمرار دارد.
کمپبل معتقد است که: عدالت یکی از اصطلاحات مبنایی سیاست و اخلاق است که با اهمیتی عالمگیر در همه نظریههای سیاسی و اجتماعی، نقش محوری دارد.
با توجه به تنوع در دیدگاهها، سئوالی که مطرح میشود این است که: علت این میزان تفاوت و تنووع در برداشت از مفهوم عدالت و عدل در چیست؟
در پاسخ میتوان گفت که بخش عمده این تفاوتها، از تفاوت شخصیتها، طرز تلقیها، نگرشها و تجربیات قبلی افراد ناشی میشود؛ از اینرو میتوان گفت که صحت برداشت افراد از مفهوم عدالت، تحت تأثیر مرتبه علم، خلوص و پیراستگی وجود آنها قرار دارد. در واقع برداشت صحیح از حقیقت مطلق مفهومی عدل، مستلزم مبرا بودن فرد از هرگونه آلایه وجودی در عرصه عمل و اندیشه است (پورعزت، ۱۳۸۰؛ ۴۱).
عدالت اجتماعی در آموزه حقمدار، بر مبنای حقیقت تعریف میشود؛ حقیقتی که مبتنی بر نظام آفرینش بوده، حقوق و تکالیف انسانها را بر مبنای شان برابر آنها از حیث نحوه خلقت توجیه مینماید. این آموزه، بر مفهومی دلالت دارد که حقوق فردی و روابط عناصر اجتماعی را بر مبنای نگرشی فرامکانی به حقوق انسانی افراد، ملاحظه مینماید. بنابراین زیربنای اصلی تعریف عدالت در آموزه حقمدار، پذیرش توحید و حقوق و احترام برابر انسانها، به منزله مخلوقات خداوند متعال است (پورعزت، ۱۳۸۲؛ ۴۴).
توسعه، متضمن تلاش جامعه برای نیل به اهداف ارزشی خود بوده، پایداری آن در گرو تامین رفاه، امنیت و آگاهی برای همه اعضای جامعه است. در واقع، توسعه پایدار مستلزم تغییر شکل و اصلاح عوامل و عناصر متعدد و متنوعی است که برای حیات سالم اجتماعی ضرورت دارند. در میان این عوامل، نیروی انسانی از مهمترین و تعیین کنندهترین شئون برخوردار است، زیرا هم با ارزشهای خویش مقصد فراگرد رشد و توسعه را معین میکند و هم با ظرفیتهای بالقوه و بالفعل خویش، جوهره حرکت توسعه را تأمین ساخته، سبکها و روشهای نیل به مقصد را مشخص مینماید. بنابراین، توسعه پایدار، توسعهای است که به تلاش مستمر برای بازشناسی استعدادها و قابلیتهای انسانی موجود در جامعه همت گمارد و همواره هدایت این استعدادها به طرق بهینه رشد را مقصود خود قرار دهد، و البته این تلاش باید در کلیه زمینههای اصلی حیات در جامعه نوین، یعنی اقتصاد، سیاست و فرهنگ، انعکاس یابد (چارتون[۱]، ۲۰۰۰).
توسعه با تاکید بر ضرورت تغییر سازههای متعددی از جنبههای متنوع زندگی اجتماعی، مستلزم طراحی فراگردی چند بعدی است که اهداف گوناگونی را تعقیب میکند، اهدافی که با مطرح شدن متغیرها و نیازهای جدید اجتماعی تغییر مییابند و بر مسئولیتهای مدیران توسعه میافزایند. برای مثال، در دوران معاصر، متغیرهایی چون ضرورت حفاظت از محیط زیست را بر معادله تصمیم آنان افزوده است. در واقع هدف از توسعه، ایجاد زندگی پرثمری برای انسانهاست که در عرصه فرهنگ جامعه ارزیابی میشود. از این رو، میتوان توسعه را «فراگرد دستیابی جوامع انسانی به ارزشهای فرهنگی خود» دانست (راسخ، ۱۳۸۰؛ ۴۵).
عدالت از مفاهیمی است که عقل جمعی همه افراد بشر آنرا مستحسن و نیکو میشمرد. عدالت به مشابه مفهومی با سطح انتزاع بسیار بالا، از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول داشته است تا جایی که مباحثه درباره چیستی عدالت، به مثابه یکی از محوریترین سئوالات فلسفه سیاسی، همچنان استمرار دارد (پورعزت، ۱۳۸۰؛ ۴۶).
کمپبل معتقد است که عدالت یکی از اصطلاحات مبنایی سیاست و اخلاق است که با اهمیتی عالمگیر در همه نظریههای سیاسی و اجتماعی، نقش محوری دارد (پورعزت، ۱۳۸۰؛ ۴۶).
با توجه به تنوع در دیدگاهها، سئوالی که مطرح میشود این است که: علت این میزان تفاوت و تنوع در برداشت از مفهوم عدالت و عدل در چیست؟
در پاسخ میتوان گفت که بخش عمده این تفاوتها، از تفاوت شخصیتها، طرز تلقیها، نگرشها و تجربیات قبلی افراد ناشی میشود. از اینرو میتوان گفت که صحت برداشت افراد از مفهوم عدالت، تحت تأثیر مرتبه علم، خلوص و پیراستگی وجود آنها قرار دارد و در واقع برداشت صحیح از حقیقت مطلق مفهومی عدل، مستلزم مبرا بودن فرد از هرگونه آلایه وجودی در عرصه عمل و اندیشه است (پورعزت، ۱۳۸۰؛ ۴۶و۴۷).
یکی از دشواریهای بحث عدالت، ابهام در تعاریف و معانی آن است. زبان عربی برای برخی واژهها بیش از ده مترادف دارد و واژه عدالت نیز واجد چنین مترادفهایی است. بنابراین برای هر جنبهای از عدالت معانی متعددی وجود دارد که شاید مهمترین آنها قسط، قصد، استقامت، وسط، نصیب، حصه، میزان، انصاف وغیره باشد. کلمه معادل عدالت در فرانسه و انگلیسی justice و در لاتین justitia است (اخوان کاظمی،۱۳۸۲، ۲۷).
فرهنگ لغات آکسفورد عدالت را به عنوان حفظ حقوق با اعمال اختیار و قدرت و دفاع از حقوق با تعیین پاداش یا تنبیه توصیف کرده است. اما آنچه در تعاریف این واژه به مقاصد ما نزدیکتر است مفهوم عدالت به معنای برابری و تساوی، دادگری و انصاف، داوری با راستی و درستی و مفاهیم دیگری از این قبیل است.
در طول تاریخ یکی از آرزوهای اساسی انسان اجرای عدالت و تحقق آن در جامعه بوده است. در این خصوص مکتبها و اندیشه های گوناگون بشری و الهی راه حلهای متفاوتی را برای تبیین و استقرار آن پیشنهاد کردهاند.
اولین تعاریف درباره عدالت منسوب به سقراط، افلاطون و ارسطو است. یکی از مهمترین پرسشهای سقراط در مورد سرشت عدالت بود. بعد از سقراط، شاگردش افلاطون در کتاب جمهوری- مهمترین اثر خود- بحثی را عدالت نامید که نخستین و قدیمیترین بحث تفصیلی درباره عدالت در فلسفه سیاسی قدیم است (مرامی، ۱۳۷۸؛ ۱۱۲). افلاطون در کتاب جمهوریت در پی این پرسش بود که چرا مرد با فضیلتی مانند سقراط حکیم در جامعه آن روز یونان محکوم به مرگ شد. انگیزه او تحلیل و تبیین عدالت در جامعه آتن بود و اینکه مفهوم عدالت چیست (حسین زاده و ناصری، ۱۳۸۷؛ ۷۹). به نظر افلاطون عدالت وقتی حاصل میشود که در دولت هر کسی به کاری که شایسته آن است بپردازد، به همانگونه انسان عادل نیز انسانی است که اجزای سه گانه روح او (غضب، شهوت و عقل) تحت فرمانروایی عقل، هماهنگ باشند (اخوان کاظمی ،۱۳۸۲؛ ۱۹).
از نظر ارسطو _ شاگرد افلاطون _ نیز عدالت داشتن رفتاری برابر با افراد برابر است. (مرامی، ۱۳۷۸؛ ۳۱). ارسطو معتقد بود که تودههای مردم به این دلیل انقلاب میکنند که با آنان با بیعدالتی رفتار میشود (حسین زاده و ناصری، ۱۳۸۷؛ ۸۱). از دیدگاه توماس آکویناس عدالت واقعی زمانی است که حاکم به هر کس مطابق شان و شایستگی او امتیاز بدهد (حسین زاده و ناصری، ۱۳۸۷؛ ۸۱). از دید نظریه لیبرال عدالت به این معنی است که دولت نباید با شهروندان با تبعیض رفتار کند مگر در صورتی که در زمینهای مورد نظر میان خود آنها تفاوتهایی وجود داشته باشد. در برداشت لیبرال از عدالت عمده توجه معطوف به توزیع عادلانه قدرت در جامعه است (مرامی، ۱۳۷۸؛ ۳۱). عدالت در مفهوم رادیکال آن در شعار و فرمول معروف مارکس «از هر کس به اندازه توانش و به هر کس به اندازه نیازش» خلاصه میشود. مرکز ثقل عدالت در این مفهوم، توزیع عادلانه ثروت است (مرامی، ۱۳۷۸؛ ۳۲).
در تمامی اندیشههای سیاسی اسلام، مبنا و زیر بنای تمامی اصول نیز عدالت است. آیات الهی اشاره دارند که پیامبران را با مشعلهای هدایت فرستادیم و به آنها کتاب و میزان دادیم تا عدالت را بر پا دارند (اخوان کاظمی ،۱۳۸۲؛ ۲۱). بعثت پیامبران و تشریع ادیان به منظور تحقق قسط و عدل با مفهوم وسیع کلمه در نظام حیات انسان بوده است تا آنجا که از رسول خدا (ص) نقل شده است: «کشور با کفر میماند اما باظلم ماندنی نیست» (اخوان کاظمی،۱۳۸۲؛ ۲۱). به این ترتیب ملاحظه میشود که عدالت و استقرار آن به عنوان یک نیاز برای جوامع انسانی مطرح بوده است. آبراهام مازلو به عنوان برجستهترین روانشناس در حوزه انگیزش، سلسله مراتبی از نیازهای انسانی را مطرح کرد که اگر چه عدالت در این سلسله مراتب جایی ندارد، اما با این حال مازلو از اهمیت آن آگاه بوده و نسبت به پیامدهای ناشی از بی عدالتی هشدار داده است. مازلو عدالت را تقریبا یک نیاز اساسی مطرح کرده و آن را به همراه انصاف، صداقت و نظم در یک گروه قرار داده است و از آنها به عنوان پیش شرطهای اساسی برای ارضای نیازها یاد کرده است (تایلر، ۲۰۰۳).
[۱] . Churton
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر