پیشینه تحقیق عوامل تجمع و پراکندگی جمعیتها و نگاهی اجمالی به نظریه های جمعیتی و توزیع و تراکم جمعیت دارای ۹۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱- مقدمه ۹
۲-۲- مفاهیم و اصطلاحات ۱۲
۲-۳- توزیع فضای جمعیت ۱۵
۲-۴- شهرنشینی در جهان از نظر سازمان ملل ۲۰
۲-۵- مهمترین عوامل تجمع و پراکندگی جمعیتها ۲۳
۲-۶- عوامل جغرافیایی مؤثر در پراکندگی جمعیت ۲۶
۲-۶-۱- پراکندگی عمودی جمعیت ۲۶
۲-۶-۲- تأثیر آب و هوا در توزیع جمعیت ۲۶
۲-۶-۳- جمعیت و انواع خاک ۲۷
۲-۶-۴- جمعیت و ناهمواریها ۲۷
۲-۶-۵- عوامل زیستی ۲۸
۲-۶-۶- منابع معدنیو انرژی ۲۹
۲-۷- عوامل اصلی رشد جمعیت شهرها ۲۹
۲-۷-۱- رشد طبیعی جمعیت شهر ۲۹
۲-۷-۲- اثر مهاجرت ۳۰
۲-۷-۳-اثر توسعه محدوده و ادغام آبادی های پیرامون: ۳۰
۲-۷-۴- تأثیر متقابل شهرنشینی، توسعه و مهاجرت ۳۰
۲-۸- نگاهی اجمالی به نظریه های جمعیتی ۳۱
۲-۸-۱- طرفداران افزایش جمعیت ۳۱
۲-۸-۲- مخالفان افزایش جمعیت ۳۲
۲-۸-۳- گروه سوم طرفداران جمعیت با تعداد ثابت ۳۲
۲-۸-۴- گروه چهارم پیروان نظریه متناسب جمعیت ۳۳
۲-۹- نظریه آب و سکونتگاهها ۳۳
۲-۱۰- الگوی تراکم جمعیت شهرها از نظر کلارک ۳۳
۲-۱۱- نظریه نیازسنجی شهری ۳۴
۲-۱۲ نظریه حد مطلوب جمعیت شهر ۳۵
۲-۱۳- نظریه سلسله مراتب شهری ۳۶
۲-۱۴- نظریه شهرکهای اقماری ۳۶
۲-۱۵- نظریه شهرهای جدید پیوسته ۳۶
۲-۱۶- نظریههای اندازه شهر ۳۷
۲-۱۷- نظریه قطب رشد و شهرگرایی ۳۸
۲-۱۸- نظریه شهرهای مسلط ۳۹
۲-۱۹- نظریه شهر نامتمرکز ۳۹
۲-۲۰- نظریه شهر فشرده ۴۲
۲-۲۱- نظریه شهر پایدار ۴۳
۲-۲۲- شهر و نظریه های اجتماعی ۴۶
۲-۲۲-۱- مکتب مدرنیسم یا کارکردگرایی ۴۶
۲-۲۲-۲- مکتب مگا استراکچرالیسم (فنگرایی) ۴۶
۲-۲۲-۳- مکتب آمایش انسانی (انسانگرایی) ۴۷
۲-۲۲-۴- مکتب پست مدرنیستم (فراتجدد) ۴۷
۲-۲۳- مروری بر دیدگاههای متفاوت ازدحام شهری ۴۸
۲-۲۳-۱- دیدگاه اقتصادی ۴۸
۲-۲۳-۲- دیدگاه اکولوژیکی و اجتماعی ۴۹
۲-۲۳-۳- دیدگاه سیاسی ۵۰
۲-۲۳-۴- دیدگاه بهداشتی ۵۰
۲-۲۳-۵- دیدگاه روانشناختی ۵۱
۲-۲۴- سیر تحول مسئله تراکم در یکصد سال اخیر ۵۱
۲-۲۵- تراکم زیاد و تراکم کم: نکات مثبت و منفی ۵۳
۲-۲۵-۱- «تراکم زیاد» و نکات منفی آن: ۵۳
۲-۲۵-۲- تراکم زیاد و نکات مثبت آن ۵۳
۲-۲۵-۳- تراکم کم و نکات منفی ۵۴
۲-۲۵-۴- تراکم کم و نکات مثبت آن ۵۴
۲-۲۶- شیب تراکم جمعیت شهری از مرکز به پیرامون ۵۵
۲-۲۷- حد متناسب شهری و تراکم آن ۵۷
۲-۲۸- عوامل مشوق و مؤثر در متراکم شدن شهرها ۵۸
۲-۲۹- نحوه توزیع تراکمهای شهری و عوامل تأثیرگذار بر آنها ۵۹
۲-۳۰- عوامل مؤثر بر تراکم جمعیت در شهرها ۶۲
۲-۳۰-۱- فضای شهری و تراکم جمعیت ۶۲
۲-۳۰-۲- زمین و تعیین حداکثر تراکم ۶۳
۲-۳۰-۳- باران و تراکم جمعیت ۶۳
۲-۳۱- عوامل اقتصادی مؤثر بر تراکم شهری ۶۴
۲-۳۱-۱- عوامل جمعیتی ۶۵
۲-۳۱-۲- درآمد خانواده و تراکم ۶۵
۲-۳۱-۳- قیمت زمین و مسکن و تراکم ۶۶
۲-۳۱-۴- نرخ مالکیت اتومبیل و تراکم ۶۶
۲-۳۱-۵- هزینه خدمات شهری و تراکم ۶۷
۲-۳۱-۶- مباشران توسعه شهری و تراکم ۶۷
۲-۳۲- رویکردهای اساسی در تعیین تراکم شهری ۷۱
۲-۳۲-۱- رویکرد سرمشقی ۷۱
۲-۳۲-۲- رویکرد برنامهای ۷۳
۲-۳۳- راهبردها ۷۳
۲-۳۳-۱- راهبرد تمرکز: الگوی توسعۀ واحدهای برنامه ریزی شهری شده ۷۳
۲-۳۳-۲- راهبرد تمرکز: سیاستهای تحکیم شهری ۷۴
۲-۳۳-۳- راهبرد عدم تمرکز متمرکز ۷۴
۲-۳۴- تراکم جمعیت و اکولوژی شهری ۷۵
۲-۳۵- ظرفیت قابل تحمل محیط ۷۶
۲-۱-۳۵-تبیین مفهوم «ظرفیت قابل تحمل محیط» از دیدگاه تحلیلی سیستمی ۷۷
۲-۳۶- روشهای کنترل تراکم ۷۸
۲-۳۷- قاعدۀ «تراکم اندازه» ۷۸
۲-۳۸- عوامل اجتماعی و فرهنگی تراکم شهری ۷۹
۲-۳۹- پیشینه تحقیق ۸۱
۲-۴۰- جمع بندی ۸۵
منابع و مآخذ ۸۸
شیعه، اسماعیل (۱۳۷۸)؛ با شهر و منطقه در ایران؛ دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران.
عابدین درکوش، سعید( ۱۳۸۱)؛ درآمدی به اقتصاد شهری، مرکز نشر دانشگاهی، تهران.
فرید، یدالله (۱۳۶۸)؛ جغرافیای و شهرشناسی، انتشارات دانشگاه تبریز.
عزیزی، محمدمهدی (۱۳۷۶)؛ تراکم در طرحهای شهری، نشریه هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، شماره ۲٫
عزیزی، محمدمهدی( ۱۳۸۸)؛ تراکم در شهرسازی اصول و معیارهای تعیین تراکم شهری، مؤسسۀ انتشارات دانشگاه تهران.
عزیزی، محمدمهدی، خلیلی، احمد (۱۳۸۸)؛ ارزیابی الگوپذیری استخوانبندی بافت روستایی ایران در طرحهای هادی براساس مدل فرایند سلسله مراتبی AHP، فصلنامه پژوهشهای جغرافیایی انسانی، شماره ۶۷٫
قربانی، رسول (۱۳۸۲)؛ بررسی تراکم شهری و ساماندهی فضاهای شهری، (مورد تبریز)، پایاننامه دکترای رشته برنامهریزی شهری، تبریز.
قربانی، رسول( ۱۳۸۴)؛ تحلیل پراکنش تراکم جمعیتی شهرتبریز با استفاده از روش حوزهبندی آماری، مجله پژوهشهای جغرافیایی، شماره ۵۴، زمستان.
خمر، غلامعلی (۱۳۸۵)؛ اصول و مبانی جغرافیایی شهری، نشر قومس، تهران.
تمنا، سعید، (۱۳۸۴)؛ مبانی جمعیتشناسی، انتشارات دانشگاه پیام نور.
جوان، جعفر، (۱۳۹۰)؛ جغرافیای جمعیت ایران، انتشارات جهاد دانشگاهی، مشهد.
کاظمیپور، شهلا (۱۳۸۴)؛ مبانی جمعیتشناسی، مرکز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه.
کلارک، جان ای (۱۳۸۳)؛ اصول و مبانی جغرافیایی جمعیت، ترجمه مسعود مهدوی، ناشر قومس.
اویری، ا. ا. اس (۱۳۷۰)؛ مهاجرت، شهرنشینی و توسعه، ترجمه فرهنگ ارشادی، ناشر: مؤسسه کار و تأمین اجتماعی، تهران.
بابایی اقدم، فریدون (۱۳۷۸)؛ نقش شهرهای میان اندام در توسعه فضایی استان آذربایجان شرقی، پایان نامه کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامهریزی شهری دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تبریز.
آسایش، حسین و مشیری، سیدرحیم (۱۳۸۷)؛ روششناسی و تکنیکهای تحقیق علمی در علوم انسانی با تأکید بر جغرافیا، ناشر، قومس، تهران.
در جوامع ماقبل صنعت نسبت شهرنشینان به جمعیت روستایی اندک بود و شاید در بعضی از جوامع به بیش از ده درصد کل جمعیت نمیرسید.
شهرهای قبل از صنعت از بسیاری جهات با شهرهای دنیای صنعت و به ویژه امروز تفاوت دارد. هرچند که شهرهای قبل از عصر صنعت، گاهی از بزرگترین مراکز تجمع انسانی روزگار خود بودند ولی گسترش آنها کُند، محدوده شهری و جمعیت آنها مشخص و شالودههای زندگی اجتماعی – اقتصادیشان خلاف آن چیزهایی بود که امروز در شهرهای بزرگ دنیا مشاهده میشود.
انقلاب صنعتی و بدنبال آن تحولاتی که به انقلاب در شهرنشینی در نیمه دوم قرن نوزدهم انجامید، استقرار انسان در شهرها را به گونهای دیگری جلوهگر ساخت. مهمترین عواملی که به رواج شهرنشینی و پیدایش شهرهای بزرگ انجامید، دگرگونی در حمل و نقل و سرعت مبادلات، پیدایش تخصص و تقسیم کار، افزایش جمعیت، پیشرفت علم طب و کاهش بیماریها، بویژه بیماریهای واگیر، ساختن داروها و واکسنها، بالا رفتن سطح بهداشت عمومی و از سوی دیگر کاهش مرگ و میر را به دنبال داشت و یکباره جمعیت جهان را به چندین برابر ادوار قبل رسانید؛ و عوامل دیگری مانند گسترش مهاجرتها، تمرکز صنعت و تجارت، گسترش مراودات اقتصادی، بالا رفتن سطح درآمد، تنوع در مشاغل، پیدایش و گسترش وسایل ارتباط جمعی و در نتیجه این نوع از زندگی بشر، در شکل و سیمای شهری و وضعیت اجتماعی شهرها تغییرات اساسی را باعث شدو بدین ترتیب بود که عوامل فوق باعث گسترش شهرها و افزایش جمعیت شد.
انقلاب صنعتی، دگرگونی عظیمی در این نظامها اعم از اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به وجود آورد و با دگرگونی این نظامها همراه با گسترش شهرها و افزایش جمعیت، بنیان زندگی جدید استوار شد. این دگرگونیها، نخست در جوامعی روی داد که زودتر از اثرات انقلاب صنعتی و استفاده از وسایل اختراع یا اکتشاف شده بهرهمند شدند. در نتیجه سهم شهرنشینی نیز در این قبیل جوامع، همگام با رواج روزافزون اختراعات، اکتشافات، گسترش عوامل رفاهی اقتصادی و اجتماعی افزایش یافت (شیعه، ۱۳۷۸: ۱۴-۱۳).
اقتصاد صنعتی در طی حاکمیت ۲۰۰ ساله خود در جهان خصوصاً ۱۵۰ سال گذشته با بردن تولید کارخانهها به داخل شهرها و تمرکز و تراکم در نقاط شهری رواج داده و روستاها را از جمعیت تهی نموده است. بعد از انقلاب صنعتی رشد شهرها به گونهای شتاب میگیرد که هنوز کشورهای سرمایهداری صنعتی جهان نتوانستهاند روند تکامل شهرهای خود را در بستری آرام هدایت کنند. از سوی دیگر مداخلات سیاستهای استعماری در کشورهای کم رشد در تداوم روابط تولیدی نامنظم جامعه اثر میگذارند و حرکتهای موجی روستائیان را به سوی شهرهای بیمارگونه این گونه کشورها را شدت میدهد تا جایی که امروز حادترین مسأله اقتصادی و اجتماعی کشورهای روبه رشد جهان همین است (فرید، ۱۳۶۸: ۴۱۸).
شهر واحد جمعیتی است و جمعیت به گونهای که در شهر استقرار یافته باید مورد توصیف و تشریح قرار بگیرد. مطالعۀ جمعیت شهری در عین حال روشنگر درجه شهرگرایی کشورهاست، امکان میدهد که اولاً طبقهبندی اساسی روی شهرها انجام بگیرد، ثانیاً نیروی کار و تولید شهر ارزیابی و سطح نیازهای جامعۀ شهری و تجهیزات آن برآورده شود، ولی آستانه و مرز جمعیتی شهر از کشوری به کشور دیگر سخت متفاوت است و شگفت آنکه در ممالک متحده آفریقای جنوبی به واحد جغرافیایی ۵۰۰ نفری شهر گفته میشود، در حالیکه این رقم در ژاپن تا ۱۰۰ برابر افزایش یافته و به واحد جغرافیایی ۵۰۰۰ نفری شهر میگویند، بنابراین جمعیت شهری در مقیاس جهانی مفهوم ثابتی ندارد و بزرگترین مشکل ارزیابی و مقایسۀ درجه شهرگرایی کشورها همین است. به هر صورت در برنامهریزی شهری باید از دادههای آماری جمعیت سود جست و عدد کل جمعیت شهر را دانست و توزیع آن در شاخههای مختلف فعالیتهای شهری بررسی کرد و تغییرات جمعیت در زمره اصلیترین عوامل شهرنشینی و تغییر شهری است (Cobb, 1998: 6).
براساس برآورد سازمان ملل در ۵۰ سال مابین (۲۰۲۵-۱۹۷۵) نسبت شهرنشینی در جهان از ۷/۳۷ به ۱/۶۱ درصد و جمعیت شهری از ۵۸/۱ به ۰۶/۵ میلیارد نفر افزایش مییابد که میانگین رشد آن معادل ۳۸/۲ درصد خواهد بود (Burgess, 2000: 11). با وجود این میانگین رشد جمعیت شهری در کشورهای در حال توسعه سریعتر خواهد بود. به طوری که در ۵۰ سال مابین ۲۰۲۵-۱۹۷۵ این نسبت برای کشورهای در حال توسعه ۲۱/۳ در مقایسه با ۷۱/۰ درصد برای کشورهای توسعه یافته است. این جریان دو الگوی متفاوت سکونتی را در پیرامون شهرهای بزرگ جهان به وجود آورده است. در شهرهای کشورهای توسعه یافته، نواحی پیرامونی به مساکن حومهای اقشار متوسط و با تراکم پایین اختصاص یافته در حالی که این مناطق در کشورهای در حال توسعه به وسیله گروههای کم درآمد با خدمات و زیرساختهای پایین و عمدتاً به صورت حاشیه نشینی اشغال شده است (Johens, 2000: 38).
شاید مهمترین مشخصۀ قرن بیستم، توسعه سریع شهرنشینی و پیدایش انواع و اشکال سکونتگاههای شهری مثل «شهرک»، «کلانشهر»، «مجموعه شهری»، «منظومه شهری» است که نه تنها سیمای شهرها و حتی سیمای کرهزمین را تغییر داده بلکه تغییرات عمیقی در شیوۀ زندگی در افکار و عواطف انسان معاصر ایجاد کرده است.
جامعهشناسان در مورد نحوۀ پراکندگی تراکم و اثرات تراکم زیاد بر جمعیت، معتقدند که تراکم از یک سلسله اثرات مثبت و منفی برخوردار میباشد. اثرات منفی تراکم زیاد را، در روابط غیرصمیمی افراد و نحوه معاشرت مردم با یکدیگر ایجاد سروصدا و عدم آرامش، گرانی قیمت زمین و اجاره خانه، فقدان زندگی خصوصی و پوشیده از چشم دیگران، بزهکاری و جنایت و امثال آن میدانند. اثرات مثبت آن در تراکم سرمایه و جمعیت در کنار یکدیگر، امکان ایجاد اقتصادیتر شبکه برق، آب، بهداشت و امکان برنامههای عمرانی، امکانات شغلی در مناطق متراکم شهری وجود داردو بالاخره گسترش شبکههای ارتباطی و با نتیجه رشد شهرها تفسیر میکنند (شیعه، ۱۳۷۸: ۱۵).
موضوع تراکم از ابعاد مختلف، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی میتواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بُعد اقتصادی تراکم شاید مهمترین موضوع تراکم باشد، چون که اقتصاد ملی، اقتصاد محلی و اقتصاد خانوار به گونهای واسطه مؤثر بر تراکم شهریاند. از یک سو قیمت زمین، هزینه مسکن، هزینههای تأمین زیرساختهای شهری و آمادهسازی زمین و از سوی دیگر، توان مالی دولت در تأمین هزینههای زمین و نیز خدمات شهری همگی بر روند شکلگیری تراکم شهری و تحقیق تراکمهای پیشبینی شده در طرحهای توسعه شهری مؤثر میافتند (عزیزی، ۱۳۸۸: ۱۴).
رشد سریع شهرنشینی در کشورهای در حال توسعه به ویژه در ایران، حاصل افزایش طبیعی جمعیت و مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ است. این رشد سریع باعث بروز مشکلات عدیدۀ اجتماعی اقتصادی و زیست محیطی از قبیل افزایش فقر در شهرها، بیگانگی شهروندان از همدیگر، پیدایش زاغه و حاشیهنشینها، ویرانی محیط زیست، آلودگی هوا، دسترسی نامناسب به مسکن آبرومند و همچنین دسترسی نامناسب به خدمات شهری، بروز شکاف طبقاتی و نابرابری در توزیع درآمد، خدمات شهری به خصوص شهرهای بزرگ شده است (قربانی، ۱۳۸۲: ۸۷).
به موازات رشد سریع جمعیت شهری و تبعیت از آن، رشد نیازهای جامعه شهری، تراکم شهری نیز تحولات عمیقی را متحمل شده است، تراکم بناها در سطح، ارتفاع، تراکم شبکه راهها، تراکم ترافیک وسایل نقلیه موتوری از این جملهاند. تغییر و تحولات این چنین نمیتواند بدون استفاده از منابع محیط انجام گیرد و بدین سبب است که از دیدگاه محیط زیست، مقوله «تراکم شهری» نمیتواند «بیتفاوت» یا خنثی ارزیابی شود، هدف نهایی حفاظت محیط زیست بهکرد و حفظ کیفیت محیط زیست به منظور فراهم آوردن زمینه مناسب جهت شکوفایی استعدادهای جامعه است. از آنجا که تراکم شهری در اشکال مختلف آن میتواند بر کیفیت محیط زیست مؤثر افتد، از دیدگاه محیط زیست چگونگی ساماندهی فضای شهری اهمیت بسیار دارد (منبع قبلی:۱۳۶).
شهر فشرده[۱]:
شهر فشرده، شهری است که در آن، ساختمانها به صورت ردیفی و فشرده در کنار هم قرار گرفتهاند. در این الگو، تراکم شکل معقول و منطقی دارد، ریشه و خاستگاه این تفکر، فرم شهرهای سنتی اروپا است که از مشخصههایی چون تراکم نسبتاً بالا، کاربریهای مختلط در فضای شهری، اتکای کمتر به اتومبیل و تلفیق فرم و عملکرد برخوردار بودند (Edwards, 1999: 168).
ازدحام[۲]:
مفهوم ازدحام یا شلوغی جمعیت بعنوان مترادف واژه تراکم مطرح است به عبارت دیگر ازدحام به معنی تراکم خیلی زیاد است؛ یعنی اینکه تعداد بیش از حدی آدم در یک خانه و یا اتاق و یک واحد همسایگی زندگی و کار میکنند (اشتیاقی و اسمعیل پور ۱۳۹۰: ۷).
تراکم خالص مسکونی[۳]:
تراکم خالص مسکونی حاصل تقسیم جمعیت (تعداد واحدهای مسکونی) بر سطح مورد اشغال پروژه میباشد. این شاخص فشردگی جمعیت را در فضاهای با کاربری سکونتی اندازهگیری میکند (عزیزی، ۱۳۸۸: ۲۳).
تراکم ناخالص مسکونی[۴]:
«تراکم ناخالص مسکونی» یک ابزار اندازهگیری است که معمولاً برای سنجش در مقیاس کلی یک محله یا ناحیه مسکونی به کار میرود. در این تعریف، تراکم ناخالص مسکونی حاصل جمعیت ناحیه مورد نظر بر میزان سطح آن ناحیه است. در محاسبۀ سطح ناحیه در این نوع از تراکم، کلیه اراضی اشغال شده توسط واحدهای مسکونی، پارک محلهای، راهها، مدارس ابتدایی و مغازههای خرید و بیشتر فضاهای باز منظور میگردند (منبع قبلی:۲۲).
تراکم ساختمانی[۵]:
در ادبیات شهرسازی متداول کشور، نسبت بین سطح زیربنای ساختمان به مساحت قطعه زمین را «تراکم ساختمانی» میگویند (قربانی، ۱۳۸۲: ۲۳).
تراکم ناخالص جمعیت (تراکم نسبی)
رابطه و نسبت بین انسان و فضای تحت شغال را بیان میکند، یعنی تعداد افراد ساکن در یک سطح را به طور متوسط نشان میدهد. این تراکم را به این صورت نشان میدهند:
در این رابطه:
Dr: تراکم نسبی
P: تعداد جمعیت
S: مساحت تحت اشغال جمعیت که برحسب کیلومتر مربع میباشد (امانی، ۱۳۸۷: ۶۵).
تراکم بیولوژیک
توزیع فضایی و پخشایش جمعیت در ارتباط با اراضی زیر کشت؛ بنابراین برای این منظور یعنی آگاهی از فشار جمعیت روی اراضی زراعی از شاخص تراکم بیولوژیک جمعیت استفاده میشود (جوان، ۱۳۹۰: ۸۶).
تعریف شهر
مجموعهای از ترکیب عوامل طبیعی، اجتماعی و محیطهای ساخته شده توسط انسان است که در آن جمعیت مشخص حداقلی ساکن شده است (شیعه،۱۳۹۱: ۴). آن واحد جغرافیایی را شهر بنامیم که عدد جمعیت آن از ۰۰۰/۱۰ نفر بگذرد و جمعیت غیر زارعی ۱۵ سال به بالای آن از ۵۰ درصد کل جمعیت فعال شهری کمتر نباشد (خمر، ۱۳۸۵: ۶۴).
مفهوم شهرنشینی
شهرنشینی فرایندی است که در آن تغییرات در سازمانهای اجتماعی سکونتگاههای انسانی، به دلیل افزایش، تمرکز و تراکم جمعیت به وجود میآید و شهرنشینی به بخشی از جمعیت گفته میشود که در شهر زندگی میکنند (عابدین درکوش، ۱۳۸۱: ۹).
مفهوم شهرگرایی
شهرگرایی را میتوان شیوه زندگی ساکنان شهر دانست، گفتنی است که این مفهوم به وسعتیابی قلمروهای جغرافیایی شهری امکان بیشتری بخشیده است. شهرگرایی را میتوان از شیوه زندگی ساکنان شهر تشخیص داد. میزان جمعیت، تراکم جمعیت و ناهمگنی جمعیت در یک حوزه شهری، در روابط میان افراد و افزایش شرایط تفکیک مردم مؤثر است در واقع میتوان گفت شهرگرایی با تغییرات در ارزشها، رسوم اخلاقی، آداب و رسوم و رفتارهای جمعیتی همراه است (خمر، ۱۳۸۵: ۴۲).
میزان شهرنشینی
عبارت است از نسبت تعداد جمعیت ساکن در نقاط شهری به جمعیت کل کشور
فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)[6]:
فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، روشی است منعطف، قوی و ساده که برای تصمیمگیری در شرایطی که معیارهای تصمیمگیری متضاد، انتخاب بین گزینهها را با مشکل مواجه میسازد، به کار میرود. این روش ارزیابی چند معیاری ابتدا در سال ۱۹۸۰ به وسیله توماس اِل ساعتی پیشنهاد گردید و تاکنون کاربردهای متعددی در علوم مختلف داشته است. (زبردست، ۱۳۸۰: ۱۳).
فرایند تحلیل سلسله مراتبی با شناسایی و اولویتبندی عناصر تصمیمگیری شروع میشود. این عناصر شامل: هدفها، معیارها، یا مشخصهها و گزینههای احتمالی میشود که در اولویتبندی به کار گرفته میشوند. فرایند شناسایی عناصر و ارتباط بین آنها که منجر به ایجاد یک ساختار سلسله مراتبی میشودکه «ساختن سلسله مراتب» نامیده میشود.
سلسله مراتب بودن ساختار به این دلیل است که عناصر تصمیمگیری (گزینهها و معیارهای تصمیمگیری) را میتوان در سطوح مختلف خلاصه کرد. (Bowen, 1993: 333).
مراحل فرایند تحلیل سلسله مراتبی
۱) ساختن سلسله مراتبی:
فرایند تحلیل سلسله مراتبی مسائل پیچیده را از طریق تجزیه آن به عناصر جزئی که به صورت سلسله مراتبی به هم مرتبط بوده و ارتباط هدف اصلی مسأله با پایینترین سطح سلسله مراتب مشخص است به شکل سادهتری در میآورد.
۲) تبیین وزن معیارها و زیرمعیارها:
برای تبیین ضریب اهمیت (وزن) معیارها و زیرمعیارها، دوبهدو آنها را با هم مقایسه میکنیم.
۳) تعیین ضریب اهمیت گزینهها:
برای تبیین ضریب اهمیت گزینهها ارجحیت هریک از گزینهها در ارتباط با هر یک از زیرمعیارها و اگر معیاری زیرمعیار نداشته باشد مستقیماً با خود آن معیار مورد قضاوت و داوری قرار میگیرد.
[۱]. Compact City
[۲]. Crowding
[۳]. NRD= Net Residential Density
[۴]. Gross Residential Density
[۵]. Construction Density
[۶]. Analytical Hierarchy Process
ارسال نظر