تحقیق ماهیت انسان شناسی و انسان شناسی از دیدگاه علامه حسن زاده

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق ماهیت انسان شناسی و انسان شناسی از دیدگاه علامه حسن زاده دارای ۶۵ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول ماهیت انسان شناسی    ۶
۱٫انسان‌شناسی    ۶
۲٫رویکرد‌‌های انسان شناسی بر اساس روش    ۷
۲-۱٫ انسانشناسی تجربی یا علمی    ۸
۲-۲٫ انسانشناسی شهودی یا عرفانی    ۸
۲-۳٫ انسانشناسی فلسفی    ۹
۲-۴٫ انسانشناسی دینی    ۱۰
۳٫برتری انسان شناسی دینی    ۱۰
۳-۱٫ جامعیت    ۱۱
۳-۲٫ توجه به مبدأ و معاد    ۱۲
۳-۳٫ اتقان    ۱۲
۳-۴٫ بینش ساختاری    ۱۲
۴٫انسان شناسی از دیدگاه علامه حسن زاده    ۱۳
۴-۱٫ شناخت انسان طریق معرفت خدا    ۱۵
۴-۲٫ برتری شناخت انسان بر دیگر علوم    ۱۶
۴-۳٫ مستندات قرآنی و روایی بر ضرورت شناخت انسان    ۱۷
۵٫نتیجه    ۲۱
فصل دوم    ۲۳
ماهیت انسان    ۲۳
درآمد    ۲۳
۱٫انسان موجودی طبیعی و فرا طبیعی    ۲۴
۱-۱٫تعریف نفس انسانی(بعد فرا طبیعی)    ۲۶
۲٫مراتب وجودی انسان    ۲۷
۲-۱٫ روایتی بر ذو مراتب بودن حقیقت فرا طبیعی انسان    ۲۸
۲-۲٫ مستندات قرآنی و روایی بر تجرد برزخی و عقلی نفس    ۳۲
۲-۲-۱٫ آیات قرآنى    ۳۲
۲-۲-۲٫  روایات    ۳۶
۲-۳٫ مستندات روایی بر فوق تجرد بودن نفس.    ۴۲
۳٫مراتب وجودی انسان از منظری دیگر    ۴۷
۳-۱٫ ارواح انسانی و علت تعدد آن    ۴۷
۳-۲٫مراتب دیگرانسان و سر آن    ۵۴
۳-۲-۱٫ مراتب نفس در عرفان    ۵۴
۳-۲-۲٫ مراتب نفس در فلسفه    ۵۴
۴٫ رابطه نفس و بدن    ۵۵
۴-۱٫ بدن اخروی    ۵۷
۵٫مراتب کلی ادراکی انسان    ۶۰
۶٫تعریف حقیقی انسان    ۶۱
۷٫نتیجه:    ۶۲
فهرست مهم‌ترین منابع و مأخذ    ۶۳

منابع

قرآن کریم.

مصباح یزدی، محمدتقی، انسان‌شناسی در قرآن، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۲٫

عبدالحسین خسروپناه و رضا میرزایی، «چیستی انسان شناسی»، انسان پژوهی دینی، مقاله ۳، دوره ۷، شماره ۲۴، زمستان ۱۳۸۹، صفحه ۳۵-۶۳٫

حسن زاده آملى حسن ، گنجینه گوهر روان‏، تهران، نثر طوبی، ۱۳۸۶، چاپ: دوم

حسن زاده آملى حسن ، مجموعه مقالات‏، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۶، چاپ: پنجم.

حسن زاده آملى‏ حسن، ممد الهمم در شرح فصوص الحکم‏، تهران‏، وزارت ارشاد، ۱۳۷۸، چاپ: اول.

حسن زاده آملى‏ حسن، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، تهران‏، اسلامیه‏، ۱۳۴۷ تا ۱۳۶۴، چاپ: چهارم‏.

حسن زاده آملى حسن ، نامه‏ها برنامه‏ها، قم، الف لام میم، ۱۳۸۶، چاپ: دوم.

حسن زاده آملى حسن حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم‏، تهران‏، رجاء، ۱۳۷۵، دوم .

حسن زاده آملى حسن ، نهج الولایه بررسى مستند در شناخت امام زمان علیه السلام‏،قم، الف لام میم، ۱۳۸۵،دوم.

حسن حسن زاده آملى، هزار و یک کلمه‏، قم، بوستان کتاب‌‌، ۱۳۸۱، چاپ: سوم.

حسن حسن زاده آملى، هزار و یک نکته‏، قم، رجاء، ۱۳۶۵، چاپ: پنجم.

حسن زاده آملى حسن،‏ انسان و قرآن‏، قم‏، قیام‏، ۱۳۸۱، چاپ: دوم‏.

حسن زاده آملى حسن، انه الحق‏، قم‏، قیام‏،۱۳۷۳٫http://payandaneshjo.ir/%d8%aa%d8%ad%d9%82%db%8c%d9%82-%d9%85%d8%a7%d9%87%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%88-%d8%a7%d9%86%d8%b3%d8%a7%d9%86-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%a7/

حسن زاده آملى حسن،‏ انسان و قرآن‏، قم‏، قیام‏، ۱۳۸۱، چاپ: دوم‏.

.حسن زاده آملى حسن، انه الحق‏، قم‏، قیام‏،۱۳۷۳٫

حسن زاده آملى حسن، الحجج البالغه على تجرد النفس الناطقه ، قم‏، دفتر تبلیغات، ۱۳۸۱،

حسن زاده آملى حسن ، دروس معرفت نفس‏، قم‏، الف لام میم‏،۱۳۸۵، چاپ: سوم‏.

فصل اول ماهیت انسان شناسی

۱٫انسان‌شناسی

از میان سه موضوع محوری و اساسی در اندیشه بشری یعنی خدا، انسان و جهان، که در طول تاریخ و در همه جوامعْ بشری پرسش‌های مهمی  درباره آنها طرح شده و همه تلاش فکری انسان به دنبال پاسخ‌های درست و مناسب به آنهاست. شناخت انسان به عنوان آن سوی سکه معرفت خداوندی اهمیت ویژه‌ای داشته و دارد. و می توان گفت که انسان شناسی یکی از مهم ترین دانش ها به شمار می‌آید، مباحث پیرامون انسان‌شناسی در میان تمام انسانها و دانشمندان  از شرق گرفته تا غرب  با هر دین و تباری  رواج  داشته است. شناخت حقیقت انسان، نحوه تکون و آغاز حیات او، سرنوشت و سرانجام و جایگاه او در نظام هستی از جمله مسائلی است که هم در مشرق زمین و هم در مغرب زمین هم در  شرایع توحیدی مثل اسلام مسیحیت و یهودیت و هم ادیان غیر توحیدی مثل هندوئیسم و بودیسم (با نگرش های مختلف) مورد توجه بوده است.[۱]

به طور کلی انسان شناسی، عهده دار تحلیل و بررسی واقعیتی به نام انسان است. و انسان موجودی بسیار پیچیده و دارای ابعاد وجودی متنوع می باشد، هر شاخه از معرفت که به گونه ای به شناخت بعد و جنبه‌ای از انسان بپردازد، در واقع به شناخت انسان پرداخته است و شایسته عنوان انسان شناسی است.

لذا آنچه که امروزه در میان جوامع علمی به عنوان انسان شناسی رواج دارد یک اصطلاح عامی  است که هر پژوهش و تحقیقی را حول انسان  با هر روش و رویکردی در بر می گیرد

و می توان در تعریف انسان شناسی گفت: هر منظومه  معرفتی را که به بررسی انسان، بُعد یا ابعادی از وجود او یا گروه و قشر خاصی از انسان‌ها می‌پردازد، می‌توان «انسان‌شناسی» نامید[۲].

۲٫رویکرد‌‌های انسان شناسی بر اساس روش

انسان شناسی را نیز می توان  بر اساس «روش»، به انسان‌شناسی تجربی، عرفانی، فلسفی و دینی تقسیم کرد.

۲-۱٫ انسان­شناسی تجربی یا علمی

یکی از انواع انسان شناسی بر اساس روش­های موجود در آن انسان شناسی تجربی یا علمی است؛ انسان شناسی تجربی نوعی از انسان شناسی است که با روش تجربی به بررسی انسان می­پردازد. یعنی از همان روش موجود در علوم طبیعی که روش آزمایش و تجربه است، برای شناخت انسان هم استفاده می­شود، چرا که در این نوع انسان شناسی، انسان بعنوان یک موجود طبیعی، همانند بقیه موجودات طبیعی تلقی می­شود که تکامل یافته­تر از بقیه حیوانات است. مثلا در علم طب که به بررسی جسم انسان می پردازد، از طریق آزمایش­های مختلف روی خود انسان یا حیوانات آزمایشگاهی مثل موش به شناخت و درمان بیماری­های جسمانی انسان پرداخته می­شود. انسان شناسی تجربی  یا علمی شامل همه رشته­های علوم انسانی می شود و نباید این نوع انسان شناسی را با انسان شناسی به مفهوم «Anthropology» خلط کرد.چرا که آنتروپولوژی هم یکی از شاخه­های علوم انسانی است که تحت انسان شناسی تجربی قرار می­گیرند. در آنتروپولوژی به مسائلی ازقبیل منشاء پیدایش انسان، توزیع جمعیت و پراکندگی آن، رده بندی انسان­ها، پیوندنژادها، خصیصه­های فیزیکی و محیطی و روابط اجتماعی و موضوع فرهنگ، با روش تجربی پرداخته می­شود.

البته انسان شناسی تجربی از قرن ۱۹ شکوفا شد چرا که در  قرن نوزدهم علوم تجربی به گونه­ای شکوفایی یافت که باعث ایجاد غرور علمی در میان دانشمندان تجربی شد و گمان کردند که در سایه علم تجربی می­توانند تمام معماهای هستی را حل کنند. تا آنجا که راسل مدعی شد؛ اگر از چیزی نتوان آگاهی تجربی داشت، نمی­توان از آن هیچ گونه آگاهیی داشت.

۲-۲٫ انسان­شناسی شهودی یا عرفانی

در انسان­شناسی عرفانی بر مبنای علم حضوری به مطالعه و بحث و بررسی در مورد انسان و معرفی انسان کامل و همچنین نحوه دست­یابی انسان به کمال پرداخته می­شود، که خود شامل دو بخش است:

الف) عرفان نظری؛ این شاخه از عرفان به تفسیر هستی می­پردازد و در آن از خدا، جهان و انسان بحث می­شود. عرفان نظری مانند فلسفه الهی است که آن هم در مقام توضیح و  تفسیر هستی است‌ با این تفاوت که فلسفه در استدلال­های خود فقط به اصول عقلی تکیه می­کند ولی عرفان، مبادی و اصول به اصطلاح کشفی را پایه استدلال­های خود قرار می­دهد و بعد آنها را به زبان عقلی توضیح می­دهد. از نظر عارف کمال انسان به این است که با سیر و سلوک به اصلی که از آن جدا شده است بازگردد و دوری و فاصله را با ذات حق تعالی از بین ببرد و از خود فانی شود و به جایی برسد که جز خدا را نبیند .

ب) عرفان عملی؛ این بخش از عرفان روابط و وظایف انسان را با خود، جهان و با خدا بیان می­کند و عمده نظرش روابط انسان با خداست. این شاخه از عرفان علم سیر و سلوک نامیده می­شود و در آن توضیح داده می­شود که سالک برای این­که به قله رفیع انسانیت یعنی توحید برسد، از کجا باید شروع کند و چه منازل و مراحلی را باید به ترتیب طی کند. البته همه این منازل و مراحل باید با اشراف و تحت مراقبت یک انسان کامل و راه پیموده که از راه و رسم منازل عرفانی آگاهی دارد، طی شود تا بتواند خود را به شناخت خدا نزدیک کند. ابزار کار عارف دل و مجاهدت و تصفیه و تهذیب و حرکتش در باطن است.

۲-۳٫ انسان­شناسی فلسفی

انسان­شناسی فلسفی بر اساس ماهیتی که دارد، انسان کلی را مورد نظر قرار می­دهد، چراکه ماهیت شناخت فلسفی، شناخت مفاهیم کلی است و فیلسوف دنبال امور جزیی و شخصی نیست، لذا فلسفه در بخش انسان­شناسی هم به دنبال شناخت ماهیت انسان به صورت قضیه حقیقیه است. این نوع معرفت، همه انسان­های گذشته و حال و آینده را مصادیق موضوع خود می­داند و روش آن، تعقل و بهره­مندی از عقل است. فلاسفه­ای چون سقراط، افلاطون، ارسطو، ابن­سینا، فارابی و ملاصدرا از منادیان این دانش شمرده می­شوند.( البته این بدان معنا نیست که این دانشمندان فقط به انسان شناسی فلسفی پرداخته اند بلکه بسیاری از آنان در این امر متاثر از حقایق عمیق در متون وحیانی بوده اند.) در انسان­شناسی فلسفی مسائلی از این قبیل مطرح می­شود:

الف) آیا انسان علاوه بر بدن، ساحت دیگری چون نفس دارد؟ ب) درصورت تعدد ساحت­های وجودی وی، کدام یک از آنها حقیقت انسان را تشکیل می­دهد؟

ج) تعریف نفس و ادله وجود و تجرد آن چیست؟

د) رابطه نفس و بدن چگونه است؟

ه) کدام یک از نفس و بدن در آفرینش مقدم هستند؟ و….

۲-۴٫ انسان­شناسی دینی

این نوع از انسان­شناسی بر مبنای متون مقدس دینی (کتاب و سنت) به دست می­آید. به بیان دیگر در انسان­شناسی دینی به جای مبنا قرار دادن روش­های تجربی، عقلی یا شهودی برای شناخت انسان از روش نقلی استفاده می­شود.[۳] البته این به معنای اینکه مسائل دینی برهانی نیست نمی باشد چرا که همانطور که جناب علامه حسن زاده فرمودند:

« گفتار سفراى إلهى همه براساس محکم برهان است چه این که عقل رسول باطن است، و رسول عقل ظاهر «العقل و الشرع متطابقان فکلّما حکم به العقل فقد حکم به الشرع، و بالعکس ان کلّ ما حکم فیه الشرع بحکم لو اطّلع العقل على الوجه الذی دعى الشارع إلى تعیین الحکم الخاص فی ذلک الشی‏ء لحکم العقل به موافقا له»[۴].

۳٫برتری انسان شناسی دینی

قبل از ورود به این بحث این نکته ضروریست که انسان شناسی در متون فلسفی و عرفانی و حتی دینی ما بیشتر از طریق عنوان «معرفت نفس» شناخته شده است .

پاره­ای از اشکالات در انسان­شناسی­های تجربی و فلسفی و عرفانی باعث شده که بهترین راه برای شناخت انسان، روش دینی و وحیانی باشد، چراکه حقیقت انسان، همانند کتابی است که نیازمند شرح است و شارح این کتاب هم کسی جز مصنف آن یعنی پروردگار آفریننده آن نمی­تواند باشد و خداوند سبحان هم حقیقت انسان را به وسیله انبیاء و اولیاء و فرشتگان خود شرح کرده است و با بیان این که آدمی از کجا آمده، به کجا می­رود و در چه راهی باید گام بر­دارد، او را با خویشتن، با آفریدگار، با گذشته، حال و آینده­اش آشنا کرده است.

البته باید توجه داشت که در ادیانی مانند مسحیت و یهودیت تحریف صورت گرفته است و لذا براساس متون مقدس آن ادیان نمی­توان به شناخت انسان دست یافت. ولی این مشکل در مورد اسلام که متن مقدس آن یعنی قرآن، مصون از هرگونه تحریف بوده و بیانات مفسران واقعی آن یعنی اهل بیت (علیه السلام) هم، موجود است، وجود ندارد. لذا می­توان با مراجعه به این ثقل اکبر و تفسیر آن به وسیله ثقل اصغر (ائمه (علیهم السلام)) به انسان­شناسی دینی واقعی دست یافت[۵].

چند ویژگی عمده را می توان برای این نوع انسان شناسی بیان کرد:

۳-۱٫ جامعیت: انسان شناسی دینی ابعاد مختلف وجود انسان را مورد توجه قرارداده و از ابعاد جسمانی و زیستی، تاریخی و فرهنگی، دنیوی و اخروی، فعلی و آرمانی و مادی و معنوی سخن به میان آورده است؛ بر این اساس وقتی از بعدی خاص سخن می‌گوید، با توجه به مجموعه ابعاد وجودی انسان آن را مطرح می‌کند، چرا که گوینده سخن از معرفتی کامل و جامع نسبت به انسان برخوردار است. البته باید توجه داشت که دغدغه اصلی دین، هدایت انسان به سوی کمال و سعادت حقیقی اوست؛ لذا هر معرفتی از انسان که در این جهت مؤثر باشد، مورد توجه و عنایت کامل دین است و حتی گاهی از بقیه روش‌های شناخت انسان مانند شناخت تجربی یا فلسفی نیز برای تأمین این منظور استفاده می کند. در واقع در این نوع از انسان شناسی بیان ابعاد مختلف انسان با توجه به هدفی که مورد نظر تعالیم دینی است، صورت می‌گیرد و در هر بعد، موضوع به اندازه تأثیری که در رساندن انسان به سعادت و کمال دارد، مطرح می‌شود.

۳-۲٫ توجه به مبدأ و معاد: برخلاف انسان شناسی های غیردینی که در آنها، انسان یا به کلی از مبدأ و معاد بریده است و یا در قالبی کلی از آنها سخن به میان می‌آید که نمی‌تواند برای چگونه زیستن انسان راه گشا باشد، در انسان شناسی دینی مبدأ و معاد به عنوان دو مسأله مهم برای انسان مورد توجه قرار می‌گیرد و پیرامون رابطه زندگی انسان با مبدأ و معاد به تفصیل بحث می شود.

۳-۳٫ اتقان: انسان شناسی دینی به دلیل بهره مندی از معارف وحیانی خطاناپذیر، از استحکام و اطمینان بالایی برخوردار است.

۳-۴٫ بینش ساختاری: از دیگر امتیازهای انسان‌شناسی دینی آن است که از توجه به رابطه ساحت‌های مختلف وجود انسان با یکدیگر غافل نیست و انسان را در یک ساختار کلی که ارتباط ساحت‌های مختلف آن با یکدیگر به خوبی ترسیم می‌شود، در نظر می‌گیرد و مطرح می‌سازد. در این بینش، گذشته، حال و آینده انسان، ساحت‌های جسم و جان، مادّی و معنوی، بینش، گرایش و کنش وی و ارتباط آنها و تأثیر و تأثر هر یک بر دیگری، مورد توجه اکید قرار می‌گیرد؛ ولی در انسان‌شناسی تجربی، فلسفی و عرفانی، یا از ارتباط این ساحت‌ها با یکدیگر غفلت می‌شود، یا بدین گستردگی مورد توجه قرار نمی‌گیرد و فقط از ارتباط برخی ساحت‌ها با یکدیگر گفت‌وگو می‌شود[۶].

شکی نیست که دانش بشری چه تجربی فلسفی و یا حتی عرفانی آن خالی از اوهامات و مغالطات نیست لذا هر مسئله ای که با وحی الهی  و متون دینی  تطبیق داشته و راه او را روشن تر کند برای او اطمینان بخشتر خواهد بود لذا در میان اندیشمندان ما جمع بین تمام روش ها  خصوصا تطابق دیگر روشها با نصوص دینی و الهی بسیار اهمیت داشته از این روو بران شدیم تا این مسئله رااز دیدگاه علامه حسن زاده آملی که سالیانی متمادی مسائل را با این مبنا که قرآن ، عرفان و برهان از هم جدایی ندارند مورد بررسی قرار دهیم.

[۱] . رک: مصباح یزدی، محمدتقی، انسان‌شناسی در قرآن،  قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۲٫ ص ۲۱٫

[۲]. رک: مصباح یزدی محمدتقی،  پیشین، ص ۲۱‑۲۴٫

[۳] . عبدالحسین خسروپناه و رضا میرزایی ، پیشین.

[۴] . حسن زاده آملی حسن،گنجینه گوهر روان،ص ۲۵۲٫

[۵] . رک: عبدالحسین خسروپناه و رضا میرزایی ، پیشین.

[۶] . رک: مصباح یزدی  محمدتقی، پیشین، ص ۳۱‑۳۳٫

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق دیدگاه امام محمد غزالی و توماس آکویناس در خصوص هستی شناسی( جهان شناسی، خداشناسی و انسان شناسی)
  • تحقیق پیشگیری از وقوع بزه و ارتباط آن با انسان شناسی و پیشگیری اجتماعی از وقوع جرم از منظر اسلام و علم جرم شناسی
  • تحقیق انسان شناسی عرفانی از دیدگاه امام خمینی (ره)
  • تحقیق اخلاق و انسان‌شناسی در نظر امام خمینی(ره)
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.