تحقیق مروری بر تعاریف شرم و مفاهیم مرتبط با آن و تئوریهای مرتبط با شرم

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق مروری بر تعاریف شرم و مفاهیم مرتبط با آن و تئوریهای مرتبط با شرم دارای ۱۰۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۱پیشینه تحقیق۵
۱-۱پیشینه تجربی۵
۱-۱-۱پژوهش‏های داخلی۵
۱-۱-۲پژوهش‏های خارجی۵
۱-۱-۳جمع بندی، تحلیل و نتیجه گیری از پیشینه تحقیقات تجربی:۱۵
۱-۲پیشینه نظری۲۰
۱-۲-۱مروری بر تعاریف شرم و مفاهیم مرتبط با آن۲۰
۱-۲-۲تئوریهای مرتبط با شرم۳۰
۱-۲-۳جمع بندی و نتیجه گیری پیشینه تجربی و نظری۴۶
۲نظریه ها۴۸
۲-۱بنیادهای نظریه جرمشناختی۴۸
۲-۱-۱خصوصیات نظریهها۴۸
۲-۲نظریههای ترکیبی۵۰
۲-۲-۱انواع ترکیب نظری۵۱
۲-۳نظریه شرمساری بازپذیرکننده۵۶
۲-۳-۱تلقی از فرد در نظریه بریث ویت۵۹
۲-۳-۲حوزه ها و قلمروهای تبیینی نظریه بریث ویت۶۰
۲-۳-۳مفاهیم کلیدی نظریه شرمساری۶۰
۲-۳-۴خلاصه و جمعبندی نظریه شرمساری بازپذیرکننده۶۸
۲-۴دلالت های شرمساری بازپذیرکننده برای کنترل اجتماعی۷۰
۲-۴-۱نظریه هنجاری در برابر نظریه تبیینی۷۱
۲-۵عدالت ترمیمی چیست؟۷۴
۲-۵-۱اصول عدالت ترمیمی۷۵
۲-۵-۲ترمیم مادی و ترمیم نمادی۷۶
۲-۵-۳عدالت ترمیمی و نظریه شرمساری بازپذیرکننده بریث ویت۷۷
۲-۵-۴اصلاح عدالت جوانان و عدالت ترمیمی۷۸
۲-۵-۵منافع ششگانه عدالت ترمیمی۷۸
۲-۵-۶برنامه های ترمیمی۷۹
۲-۵-۷مفهوم عدالت در اسلام۸۰
۲-۶مسیرهای جرح و تعدیل نظریه شرمساری۸۳
۲-۶-۱فشار به مثابه عامل مشروطکننده۸۳
۳منابع و مآخذ۸۶

 منابع

قرآن کریم

سعیدی، علی اصغر و دیگران (۱۳۸۹): عوامل جامعه شناختی موثر بر مصرف سیگار در بین زنان و دختران شهر تهران، مجله بررسی مسائل اجتماعی ایران، سال اول، شماره چهارم، زمستان ۸۹، صص ۷۳-۹۲٫

شومیکر، پاملاجی و دیگرن (۱۳۹۰): نظریه­سازی در علوم اجتماعی، ترجمه محمد عبدالهی، تهران: انتشارات جامعه­شناسان، چاپ دوم.

نایبی، هوشنگ و حمید عبداللهیان (۱۳۸۱): تبیین قشربندی اجتماعی، نامه علوم اجتماعی، شماره ۲۰، صص ۲۰۵-۲۳۶٫

نجفی ابرندآبادی، علی حسین و همکاران (۱۳۸۷): اصلاح ذات البین و نظریه عدالت ترمیمی، فصلنامه مدرس علوم انسانی، دوره ۱۲، شماره ۳، صص ۱۹۳-۲۲۵٫

وایت، راب و فیونا هینز (۱۳۸۵): جرم و جرم شناسی، ترجمه علی سلیمی، قم؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ دوم.

عبدالهی، حمیده (۱۳۸۴): چهار صد هزار زندانی نوجوان، نشریه صاحب قلم.

علیوردی نیا، اکبر و حمید حیدری (۱۳۹۱): کاربست تجربی نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز در مطالعه رفتارهای وندالیستی دانش­آموزان، مجله جامعه شناسی ایران، دوره سیزدهم، شماره ۱ و۲، صص ۳-۳۰

علیوردی نیا، اکبر و محمدرضا حسنی (۱۳۹۳): شرمساری بازپذیرکننده به مثابه راهبرد فرهنگی در کنترل جرم، فصلنامه راهبرد اجتماعی فرهنگی، سال سوم، شماره دهم، صص ۷-۳۸٫

علیوردی نیا، اکبر، حیدر جانعلی زاده و محمدرضا حسنی (۱۳۹۳): دلالت های سیاستی نظریه بریث ویت در مجازات مجرمان، پژوهشنامه نظم و امنیت انتظامی، سال هفتم، شماره دوم (پیاپی ۲۶)، صص ۱۰۱-۱۳۰

علیوردی نیا، اکبر و محمدرضا حسنی (۱۳۹۲): نقش عواطف اخلاقی در پیشگیری از بروز جرم، فصلنامه کارآگاه، صص ۱-۲۳

علیوردی نیا، اکبر (۱۳۸۹): جامعه­شناسی کارتن خوابی، تهران: انتشارات جامعه شناسان.

ریتزر، جرج (۱۳۸۹): مبانی نظریه جامعه­شناسی معاصر و ریشه­های کلاسیک آن، ترجمه شهناز مسمی­پرست، نشر ثالث، چاپ اول

ریگین، چارلز (۱۳۸۸): روش تطبیقی: فراسوی راهبرد کمی و کیفی، ترجمه محمد فاضلی، تهران: نشر آگه، چاپ اول.

ابراهیمی، قربانعلی (۱۳۸۹): دین و بزهکاری جوانان (مطالعه ده مرکز استان کشور)، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر پژوهش های کاربردی

ببی، ارل (۱۳۸۴): روش تحقیق در علوم اجتماعی، ترجمه رضا فاضل، تهران، انتشارات سمت.

جلایی پور، حمیدرضا (۱۳۸۷): نظریه های متأخر جامعه شناسی، تهران، نشر نی.

چلبی، مسعود (۱۳۸۵): جامعه شناسی نظم: تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران، نشرنی.

۱  پیشینه تحقیق

۱-۱  پیشینه تجربی

وضعیت و موقعیت تجربی نظریه شرمساری، به رغم جذبه منطقی و فواید تحلیلی و بویژه ارتباط آن با عدالت ترمیمی مبهم و مسأله­آمیز است. زیرا داده­های مستقیم اندکی در خصوص فرضیه­های آن گزارش شده است (تایتل،۵۹۵:۲۰۰۳؛ بوچکوار،۴۰۴:۲۰۰۵).

اگر آزمون­های تجربی نظریه شرمساری در میان تحقیقات خارجی اندک و کم­شمار باشد، در میان تحقیقات تجربی داخلی، اساساً هیچ تحقیقی، به جز یک مورد (سعیدی و دیگران،۱۳۸۹) یافت نمی­شود، که آن نیز به نحو بسیار کلی و مجمل و در عین حال ابهام­آمیز انجام یافته است. در این قسمت نخست به شرح و بیان تحقیقات داخلی و سپس به تحقیقات خارجی پرداخته می­شود.

-۱-۱     پژوهش‏ های داخلی

با جستجو در میان مقالات و تحقیقات داخلی به زبان فارسی، در حوزه نظریه شرمساری بازپذیرکننده، تنها یک تحقیق تجربی مشاهده شد که اجمالاً به این نظریه اشاره کرده و شرمساری بازپذیرکننده را به عنوان یک متغیر مستقل تعریف کرده است (سعیدی و دیگران،۱۳۸۹). در این مقاله شرمساری بازپذیرکننده نه به صورت یک فرایند بلکه به عنوان یک مفهوم بکار رفته و روشن است که این تعریف ناظر به صورتبندی اولیه این نظریه بوده است. متغیر شرمساری در این تحقیق تعریف جداگانه­ای نداشته است. در ضمن راجع به نحوه اندازه­گیری و عملیاتی­کردن این متغیر هیچ توضیحی ارائه نشده است. نتایج این تحقیق نشان می­دهد که متغیر شرمساری بازپذیرکننده بر میزان مصرف سیگار اثر مثبت و نسبتاً قوی دارد. نتیجه این تحقیق، در تقابل با ادعای نظریه شرمساری بازپذیرکننده بریث ویت بوده است که مدعی است شرمساری بازپذیرکننده بر جرم و انحراف تأثیر منفی دارد. به دلیل ناروشن بودن تعریف مفهومی و عملیاتی این مفهوم در مقاله مزبور، داوری در باب اعتبار درونی این یافته دشوار است. در ضمن در این مقاله هیچ توضیح و یا بحثی راجع به شدت و جهت این رابطه ذکر نشده و لذا چندان معلوم نیست که به چه دلایلی این نوع نتیجه­ (بر خلاف پیشی­بینی بریث ویت) حاصل شده است.

-۱-۲     پژوهش‏ های خارجی

با مروی بر تحقیقات تجربی انجام یافته در حوزه نظریه شرمساری بازپذیرکننده، می­توان شیوه آزمون این نظریه را به دو نوع عمده تقسیم کرد: آزمون مستقیم و آزمون غیرمستقیم.

-۱-۲-۱     آزمونهای غیرمستقیم نظریه شرمساری بازپذیرکننده

در آزمون­های غیرمستقیم از نظریه شرمساری بازپذیرکننده، جهت سنجش و اندازه­گیری شرم بازپذیرکننده و شرم انگ­زننده یا از پاسخ­های بدست آمده از پیمایش­های موجود استفاده شده و یا از فرایندهای خاص اجتماعی برای بازنمایی این مفاهیم استفاده بعمل آمده است. برخی از آزمون­های غیرمستقیم نظریه شرمساری بازپذیرکننده، با تاکید بر کارآیی و اثربخشی برخی از اجزا و مولفه­های نظریه شرمساری بازپذیرکننده در فرهنگ­های مختلف، در پی تعمیم­بخشی این نظریه برآمده­اند (ماکای و بریث ویت[۱]،۱۹۹۴؛ زنگ[۲]، ۱۹۹۵،۱۹۹۶؛ واگ[۳]،۱۹۹۸؛ لیو[۴]،۱۹۹۹؛ میته[۵] و دیگران،۲۰۰۰؛ بامر[۶] و دیگران،۲۰۰۲؛ اسکایبل و هاگس[۷]،۲۰۱۱).

در اولین تحقیق تجربی غیرمستقیم از نظریه شرمساری بازپذیرکننده، ماکای و بریث ویت (۱۹۹۴) به موضوع رابطه بین میزان تبعیت از معیارهای قانونی در پرستارخانه­ها با سطوح «توبیخ»[۸] (یعنی شرمساری) متناظر با سطوح بازپذیری پرداخته­اند. این نویسنده­ها حمایت محکمی از سازه بازپذیری نظریه شرمساری بازپذیرکننده بدست آوردند. خانه­هایی که تحت بازرسی افرادی قرار داشت که سطوح بالاتری از توبیخ و بازپذیری را بروز می دادند تغییرات زیادی را در پیروی از معیارهای قانونی گزارش می­دادند. ماکای و بریث ویت به این نتیجه دست یافته­اند که آن دسته از تیم­های بازرسی که ایدئولوژی حمایت از شرمساری بازپذیرکننده را بکار می­گیرند اطاعت از قانون و قانون­گرایی را به نحو معناداری ارتقاء می­بخشند. در مقابل، تیم­هایی که از نگرش­های انگ­زننده و یا نگرش­های سهل­انگار و مسامحه­آمیز استفاده می­نمایند از قانون­پذیری کمتری در بین پرستارخانه­ها برخوردار بوده­اند. جالب اینکه تأثیر اصلی شرمساری بازپذیرکننده بر تمکین از قانون به میزان روابط و مناسبات اجتماعی (مانند به هم پیوستگی) میان بازرسان و سرپرست پرستارخانه­ها بستگی داشته است. در صورت وجود روابط به هم پیوسته مابین تیم­های بازرسی و پرستارخانه­ها، شرمساری بازپذیرکننده به اطاعت و تمکین از قانون منتهی می­شد و در صورت فقدان آن، شرمساری بازپذیرکننده در بهبود قانون­پذیری و اطاعت از قانون عملکرد ناموفقی نشان می­داد. هرچند نتایج مذکور با گزاره­های نظریه شرمساری همخوانی داشت، ولی به رغم این، مطالعه مزبور از هیچ یک از شاخص­های شرمساری عملی یا بازپذیری و یا حتی برداشت ناظران پرستارخانه­ها از شرمساری یا بازپذیری استفاده نکرده است. طبق گفته بریث­ویت، ایده­آل این است که برخوردها و تماس­های شرمساری بازپذیرکننده به نحو عینی و مشاهده­پذیر ارزیابی شود؛ اما بریث ویت و مککای به جای این، از گویه­هایی استفاده   کرده­اند که از تیم­های بازرسی می­خواهد تا نظرات و احساسات خود را در مورد نحوه مجازات پرستارخانه­های متخلف اعلام کنند. این گویه­ها در پیمایش مزبور مستقیماً برای سنجش شرم بازپذیرکننده و شرم انگ­زننده طراحی نشده، بلکه به عنوان مواردی همساز با ایدئولوژی بازپذیرکننده یا انگ­زننده کدگذاری شده­اند.

پژوهش زنگ (۱۹۹۵) بر این فرض مبتنی است که میزان شرمساری احتمالاً در آنجا بیشتر است که به هم پیوستگی قوی­تر است. نویسنده فرض را بر این نهاده است که خانواده­های آسیایی بیش از خانواده­های آمریکائی آفریقایی­تبار به هم پیوستگی دارند و لذا طبق این نظریه باید با احتمال بیشتری فرزندان خود را در قبال خلافکاری و بزه شرمسار نمایند. زنگ با والدین پسرها در لوس آنجلس یعنی محل انجام پژوهش مصاحبه کرد و برای سنجش و اندازه­گیری شرمساری و به هم پیوستگی از پرسشنامه­ استفاده کرد. برخلاف انتظارات نظری، خانواده­های آسیایی نه به­هم­پیوسته­تر از بقیه بودند و نه فرزندان خلافکار خود را بیشتر شرمگین می­کردند. در نتیجه، داده­ها و نتایج به دلیل نادرستی و عدم تأیید گزاره اصلی مبنی بر به­هم­پیوسته­تر بودن خانواده های آسیایی نسبت به خانواده­های آمریکائی آفریقایی­تبار، کاربرد کمتری برای نظریه شرمساری در پی دارند. به عبارتی به سبب عدم­تأیید گزاره اصلی تحقیق مبنی بر تفاوت دو گروه در میزان به­هم­پیوستگی توسط داده­ها، آزمون تفاوت­ در میزان شرمساری نیز بی­معناست.

پژوهش واگ (۱۹۹۸) همانند پژوهش زنگ (۱۹۹۵) بر این فرض استوار است که شرمساری بازپذیرکننده به احتمال زیاد در جوامع به هم پیوسته یا جامعه­گرا رخ می­دهد. این پژوهش نیز با این فرض شروع می شود که هنگ کنگ معرف یک جامعه به­هم­پیوسته و جامعه­گراست. در صورت صحت نظریه شرمساری بازپذیرکننده و فرض آن درباره جامعه هنگ کنگ، ساکنان باید به شیوه شرمساری بازپذیرکننده رفتار نمایند. ولی جان واگ دریافت که قانون­شکنان در هنگ کنگ علی­العموم با تنبیه سختی روبرو می­شوند و بر بازپذیری کمتر تاکید می­شود. بنابراین، پژوهش واگ شواهد متناقضی را دست کم در یک بخش از نظریه شرمساری بدست داد. چرا که هنگ کنگ عملاً و اساساً بسیار          جامعه­گراست. مشکل اصلی و عمده این نتیجه­گیری در این حقیقت نهفته است که مطالعه مذکور با این فرض آغاز    می­کند که هنگ کنگ یک جامعه به هم پیوسته و جامعه­گراست. این در حالی است که هیچ آزمونی برای اعتبار این ادعا بعمل نمی­آورد. در عوض، داده­های پیشین و رکوردهای پلیس مبنای قضاوت و تصمیم­گیری در رابطه با فرضیه به هم پیوستگی این فرهنگ قرار گرفته است.

پژوهش بعدی مصاحبه ای بوده با ۱۰۶۰ سکنه شهر تیانجین در چین که توسط لنینگ زنگ و همکاران وی (۱۹۹۶) در رابطه با طرزتلقی از بنگ جیائو[۹] (که معادل شرمساری بازپذیرکننده است) و تیائو جی[۱۰] (راه حل مشاجره­آمیز) در میان محلات اجرا شده است. ضمناً از آزمودنی­ها خواسته شده تا میزان جرم و انحراف را در محلات خود گزارش دهند. برخلاف نظریه شرمساری، پژوهشگران دریافتند که تلقی ساکنان از شرمساری بازپذیرکننده ملازم و همسو با عدم گزارش جرم در محلات نیست (هرچند با گزارشات فقدان انحراف تناظر داشته است). در عین حال، تلقی از تیائو جی (راه حل مشاجره­آمیز) با گزارش هر دوی جرم و انحراف رابطه منفی داشته است. هر چند همسو با نظریه مذکور، این نتیجه حاصل شد که بنگ جیائو (شرمساری بازپذیرکننده) در محله به ندرت توسط ساکنانی که برگشت به جرم     داشته­اند، احساس می­شد. اما به نظر می­رسد این پژوهش شواهد نامتجانسی در رابطه با نظریه شرمساری بدست می­دهد. با اینکه شاید در عمل اهمیت چندانی نداشته باشد. زیرا برآورد بازپذیری و جرم و انحراف در محلات مختلف توسط نمونه­های معرفی از ساکنان بدست نیامده است. به این معنا که داده­ها در محلات مختلف از تعداد نسبتاً کمی از ساکنان محلات بدست آمده است. پژوهش مزبور در ضمن دارای مقادیر نامعمول داده های گمشده بود که در واقع استنباط معنادار را با سختی و دشواری همراه می سازد (برای مثال تنها ۳۵۷ نفر از ۱۰۶۰ سکنه عملاً میزان جرم را در محلات برآورد کرده اند).

لیو در پژوهش خود (۱۹۹۹) به مشاهده بنگ جایو (شرمساری بازپذیرکننده) در دو محله شهری در شانکهای چین پرداخته است. نویسنده نتیجه گرفته است که نرخ بازگشت به جرم طبق رکوردهای بنگ جایو در دو محله بسیار پایین بوده است. ولی با این حال، مبنای داوری در خصوص نرخ پایین بازگشت به جرم چندان روشن نیست. زیرا هیچ داده­ای از محلات دیگری که عمل بنگ جایو اجرا نشده، وجود نداشته است. حتی اگر نرخ جرم در این دو محله در مقایسه با سایر محلات پایین بوده باشد، تشخیص این امر دشوار است که آیا این واقعه حاصل عملکردهای بازپذیرکننده است و یا از سایر ویژگی­ها و مشخصه­های فرهنگی و محله­ای نشأت گرفته است. به این ترتیب، اعتبار درونی مدعیات لیو به دلیل عدم ارائه شواهدی از نرخ بازگشت به جرم از یک گروه مقایسه ضعیف بوده است.

تحقیق میته، لیو و ریس (۲۰۰۰) به مقایسه نرخ بازگشت به جرم در بین متخلفان حاضر در دادگاه ویژه مواد با نمونه­ای از متخلفانی که به شیوه مرسوم با آنها برخورد شده، پرداخته است. محققان مطابق نظریه شرمساری بازپذیرکننده، انتظار داشتند که نرخ بازگشت به جرم پایین­تری در بین مراجعین دادگاه مواد وجود داشته باشد. برخلاف مفروضات نظریه شرمساری، مشاهده شد که نرخ بازگشت به جرم در بین مراجعین دادگاه مواد در مقایسه با مراجعین مراکز عادی بیشتر است. البته محققان تناقض در یافته­ها را به عدم استفاده دادگاه ویژه مواد از رویه­های شرمساری بازپذیرکننده نسبت دادند. ولی به هر حال به دلیل عدم پوشش رویه­های دادگاه مرسوم توسط مشاهدات محققان، قضاوت در این خصوص دشوار است که آیا دادگاه ویژه مواد در مقایسه با دادگاه معمول، عمل فرایند شرمساری را به شیوه بازپذیرکننده­تری اجرا     می­کند یا نه.

تکنیک مشابهی در مطالعه­ای در ایسلند توسط بامر و همکاران[۱۱] (۲۰۰۲) او به اجرا درآمده است. این نویسنده­ها به دنبال آزمون این فرض بریث ویت بودند که اجتماع­گرایی یا جمع­گرایی با نرخ پایین­تر جرم ارتباط دارد. این نویسنده­ها نیز مانند واگ (۱۹۹۸) نه به اندازه­گیری میزان واقعی اجتماع­گرایی در ایسلند پرداخته­اند و نه عملاً  به ارزیابی این مسأله پرداخته­اند که آیا فنون بازپذیرکننده در میان متخلفان بکار رفته است یا نه. در واقع فرض این نویسنده­ها این بود که ایسلند یک جامعه جمع­گراست و باید از عملکردهای بازپذیرکننده استفاده کند. نویسنده­ها بعداً به مقایسه نرخ بازگشت به جرم در ایسلند با برخی دیگر از کشورها پرداخته­اند و نتیجه گرفته­اند که به دلیل مشابهت نرخ بازگشت به جرم در ایسلند با سایر جوامع غیرجمع گرا، بازپذیری عملاً بازگشت کمتر به جرم را در پی ندارد. نتایج و روشهای بامر و همکاران وی از همان محدودیت­های تحقیق واگ (۱۹۹۸) رنج می­برد.

اسکایبل و هاگس (۲۰۱۱) با استفاده از گویه­های پیمایش ارزشهای جهانی و شاخص­های ملی، تأثیر انگ­زنی غیررسمی و رسمی بر قتل را مورد بررسی قرار دادند. این محققان در این پژوهش قادر به سنجش و ارزیابی شرمساری بازپذیرکننده نبودند. اندازه­گیری داغ ننگ غیررسمی به صورت نسبتی از افراد یک کشور انجام شده که عنوان کرده­اند دوست ندارند شخصی که دارای سابقه کیفری است به همسایگی بپذیرند و داغ­ننگ رسمی نیز با استفاده از نرخ زندانیان کل اندازه­گیری شده است. اجتماع­گرایی هم با استفاده از چهار پرسش در زمینه جایگاه و اهمیت روابط خانوادگی اندازه­گیری شده است. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع پرداخته که اجتماع­گرایی و شرمساری، تا چه حد واسط و میانجی میان اثرات عوامل فرهنگی و ساختاری است که عمدتاً در چهارچوب­های نظری سطح کلان مطرح شده است (مثل نابرابری، مدرنیته، نسبت جنسی، و غیره). یافته های تحقیق از نظریه شرمساری بازپذیرکننده حمایت کرده و نشان داد که نرخ قتل بر حسب سطوح اجتماع­گرایی و انگ­زنی غیررسمی تفاوت دارد. ولی، تأثیر مدرنیته و نسبت جنسی گرچه با واسطه فرایندهای نظریه شرمساری بازپذیرکننده صورت می­گیرد، در مورد نابرابری اقتصادی اثر کاهنده[۱۲] داشته است.

۱-۱-۲-۲   آزمونهای مستقیم نظریه شرمساری بازپذیرکننده

در آزمونهای مستقیم نظریه شرمساری بازپذیرکننده، از مفاهیم، چارچوب­ها و پیش­بین­های نظریه شرمساری بازپذیرکننده برای اشتقاق و اقتباس فرضیات و آزمون آنها استفاده گشته است. با توجه به کارایی نظریه شرمساری بازپذیرکننده در رابطه با کاهش تخلفات مجرمانه در تحقیقاتی که مستقیم به بررسی و آزمون این نظریه پرداخته­اند، بر خلاف نتایج ضعیف حاصل از تحقیقات غیرمستقیم، نتایج دقیق­تر و پایاتری می­تواند حاصل گردد (بنت،۱۹۹۶؛های،۲۰۰۱؛تایتل،براتون و گیرتز[۱۳]،۲۰۰۳؛ هندریکس[۱۴]،۲۰۰۴؛ احمد و بریث ویت،۲۰۰۴،۲۰۰۵،۲۰۰۶؛ زنگ و زنگ،۲۰۰۴؛ بوچکور و تایتل،۲۰۰۵،۲۰۰۸؛ لوسونز و تایسون،۲۰۰۷؛ مورفی و هاریس[۱۵]،۲۰۰۷؛ توفی و فارینگتون[۱۶]،۲۰۰۸؛ الزابت دانسی[۱۷]،۲۰۱۰). در این قسمت نتایج هر یک از تحقیقات فوق­الذکر ارائه می­گردد. لازم به ذکر است که به دلیل قلّت و کم شمار بودن مطالعات انجام یافته در خصوص نظریه شرمساری بازپذیرکننده، و ضعف­ها و نقصان­های روش­شناختی باید احتیاط لازم را به خرج داد. در صورتی­که بخواهیم یافته­های تحقیقات تجربی نظریه شرمساری بازپذیرکننده را تلفیق و تلخیص کنیم، به نظر می رسد که تنوع این تحقیقات با توجه به متخلفان مورد مطالعه، روش­شناسی مورد استفاده، ابعاد و مولفه­های مورد آزمون نظریه و جمعیت­های آماری به قدری زیاد است که نمی­توان خلاصه­ای ساده و روشن از آنها بدست داد. یکی از شیوه­های طبقه­بندی یا دسته­­بندی این تحقیقات و نظم­بخشی به آنها، می­تواند بر حسب نتایج حاصله با توجه به حمایت کامل یا حمایت جزئی از گزاره­ها و مولفه­های نظریه شرمساری بازپذیرکننده باشد. همچنین، یکی دیگر از شیوه­های مقوله­بندی این تحقیقات، می­تواند نوع تخلفات باشد. در اینجا به دلیل تاکید صریح و روشن بریث ویت (بریث ویت،۱۳:۱۹۸۹) بر تناسب نظریه شرمساری بازپذیرکننده در تبیین جرایم تجاوزکارانه[۱۸]، سعی می­شود تحقیقات انجام شده ترجیحاً بر حسب نوع تخلف­ها دسته­بندی شوند و نتایج آنها به صورت مجزا تحلیل و بررسی گردد.

۱-۲-۲-۱   جرایم یقه­ سفید[۱۹]

تحقیقات معدودی در حوزه جرایم یقه ­سفید با تئوری شرمساری بازپذیرکننده به انجام رسیده است. این موضوع  (قلت این نوع تحقیقات) بسیار مایه تعجب بوده است. زیرا نظریه شرمساری اساساً ریشه در شواهد و یافته­هایی دارد که در حوزه جرایم شرکتی[۲۰]توسط فیس و بریث ویت (مورفی،۲۰۰۷) بدست آمده است.

کریستینیا مورفی و ناتان هاریس (۲۰۰۷) در پژوهشی که به بررسی کارآمدی و اثربخشی نظریه شرمساری بازپذیرکننده در حیطه جرایم یقه سفید پرداخته­اند، حمایت محکم و قاطعی از نظریه شرمساری بازپذیرکننده بعمل آورده­اند. این پژوهشگران به بررسی رابطه شرمساری بازپذیرکننده در تقابل با شرمساری انگ­زننده، با فرار مالیاتی در دو سال اخیر پرداخته­اند. آنها ثابت کردند که احساس انگ زنی /بازپذیری که طی انجام عملیات تجربه می­شود با تکرار رفتار تخلف­آمیز ارتباط دارد. در دو سال گذشته، افرادی که احساس می کردند تجربه عملیات بازپذیرکننده است، فرار مالیاتی کمتری را گزارش دادند. همساز با فرضیه بریث ویت و بریث ویت (۲۰۰۱)، معلوم گشت که اثر بازپذیری بر رفتار تخلف آمیز بعدی تا حدی با وساطت احساسات مربوط به شرم[۲۱] صورت می­گیرد.

در یکی دیگر از پژوهشهای موجود در حوزه جرایم یقه­سفید، جورجیو کوریسل[۲۲] (۲۰۱۳) و همکاران وی ابعادی از نظریه شرمساری را در یک بازی تکراری پرداخت مالیات به نحو آزمایشی بررسی نموده­اند. در این تحقیق، «مراسم» شرمساری ترکیبی از ارائه تصویر خلافکار همراه با اعمال مجازات مالی بوده است. نتایج نشان داد که در صورت علنی شدن تقلب و عدم بازپذیری خلافکار، میزان کل تقلب به طور معنادار در مقایسه با علنی شدن تقلب عمومی و بازپذیری افزایش می­یابد. شرایط نخست با احساسات شدید منفی در ارتباط با تقلب همراه است. این تحقیق نشان داد که بکارگیری مکانیزم­های شرمساری اجتماعی می­تواند برای سیاستگذاران موثر و کارآمد و در عین حال فوق­العاده حساس و ظریف و شکننده باشد.

۱-۲-۲-۲   تخلفات مجرمانه خرد[۲۳]

معدود تحقیقاتی نیز در حوزه کارایی نظریه شرمساری بازپذیرکننده در حوزه رفتارهای مجرمانه خرد از قبیل مصرف مواد و سرقت به انجام رسیده است (تایتل و دیگران،۲۰۰۳؛بوچکوار و تایتل،۲۰۰۵؛ بوچکوار و تایتل،۲۰۰۸؛ هندریکس،۲۰۰۴).

تایتل و دیگران (۲۰۰۳) با استفاده از داده های بدست آمده از پیمایشی تلفنی از اهالی شهری در نزدیکی سواحل شرقی ایالات متحده ثابت کرده اند که گزارش پاسخگویان در مورد شرمساری انگ زننده و بدگویی[۲۴] در مورد آن، یعنی شرایطی که نظریه شرمساری بازپذیرکننده به عنوان زمینه مستعد جرم معرفی می­کند، با نرخ بالای برخی بدرفتاری­ها ارتباط دارد. ولی متغیرهای اصلی و عمده این نظریه یعنی متغیرهایی که باید مانع جرم باشند مانند شرکت در بدگویی و شرمساری بازپذیرکننده رابطه منفی با شاخص­های بدرفتاری نشان نداد. شرم انگ­زننده با سوال از دفعات احساس شرمساری و شرم بازپذیرکننده با ترکیب این گویه با گویه میزان عفو و بخشش فرد در گروه اجتماعی ارزیابی شده است. این مطالعه حمایت کمتری از این نظریه بعمل آورده است: شرم انگ­زننده با احتمال فزاینده بدرفتاری فرافکنی شده همبستگی داشت، اما بین شاخص­های شرمساری بازپذیرکننده و بدرفتاری فرافکنی­شده هیچ ارتباطی وجود نداشت.

گینا ماری هندریکس (۲۰۰۴) با استفاده از داده­هایی از آزمایش عدالت ترمیمی ایندیاناپولیس، به آزمون مفاهیم      به­هم­پیوستگی و شرمندگی نظریه شرمساری بازپذیرکننده در نشست های عدالت ترمیمی پرداخته است. مفهوم              به­هم­پیوستگی از طریق سه شاخص دلبستگی به مادر (من به مادرم احساس صمیمیت دارم، در تمام طول عمرم، دوست دارم همراه مادرم زندگی کنم) ، تعهد به نهادهای مرسوم کلیسا و مدرسه (آیا روی هم رفته به مدرسه علاقمندید یا نه، اخذ نمره خود برایتان چقدر مهم است، چقدر به امور و مسائل مذهبی توجه دارید)، و مشارکت در فعالیت­های مرسوم اجتماعی (آیا در تیم­های ورزشی مدرسه فعالیت دارید، آیا در فعالیت­های گروهی و صبحگاهی مدرسه فعالید، آیا در انجمن­های خدماتی مدرسه فعالیت دارید، و …) ارزیابی شد. تنها از یک شاخص برای بروز شرم استفاده شد (در صورتی که تخلفی مرتکب شده و خانواده/دوستان/پلیس از آن مطلع شوند، چقدر احساس شرم یا غرور می­کنید؟). تکرار تخلف به عنوان متغیر وابسته تعریف شد و نژاد، سن و جنسیت نیز در تحلیل­های چندمتغیره جزو متغیرهای کنترل بودند. جهت بررسی روابط بین گمارش متمایز گروهی و سطوح به­هم­پیوستگی و بروز شرم، از تحلیل دومتغیره و برای بررسی روابط به­هم­پیوستگی و بروز شرم با ارتکاب مجدد خلاف از تحلیل چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که جوانان حاضر در نشست های عدالت ترمیمی در مقایسه با گروه کنترل از میزان به­هم­پیوستگی و بروز شرم بیشتری برخوردارند، اما به هم پیوستگی و شرم پیش­بین­ تکرار جرم نبوده اند.

بوچکوار و تایتل (۲۰۰۵) با استفاده از داده­های پیمایشی در روسیه، به بررسی و سنجش شرم انگ­زننده و شرم بازپذیرکننده پرداخته­اند. در این تحقیق، احتمال پنداری شرم و بخشش در برابر تعدادی از تخلفات مورد سوال قرار گرفته است. در اینجا نیز مجدداً حمایت ضعیفی از نظریه شرمساری بازپذیرکننده بدست آمد. هم شرمساری جداکننده و هم شرمساری بازپذیرکننده با کژرفتاری آتی رابطه مثبت و مستقیم داشت. ضمناً بین بدگویی و انحراف بعدی رابطه­ای مشاهده نشد. به نظر می­رسد به­هم­پیوستگی اثرات متغیرهای شرمساری را افزایش می­دهد. بعلاوه گناه[۲۵] و ترس از  بی­احترامی و آبروریزی ناشی از کژرفتاری، نه ارتباطی با تجربه­های  شرمساری گذشته داشت و نه واسط میان تجربه های شرمساری گذشته و کژرفتاری بود.

بوچکوار و تایتل (۲۰۰۸) به بررسی اثرات نظریه شرمساری بازپذیرکننده در نمونه­ای از جامعه روسیه پرداخته و به این نتیجه رسیده است که شرمساری بازپذیرکننده با سطوح بالاتر بزهکاری فرافکنی­شده ارتباط دارد. بوچکوار و تایتل به تشخیص این امر پرداختند که آیا کنترل احتمالات و تعاملات می­تواند یافته­های ضعیف و ناهمساز را توضیح دهد. آنها سعی کردند با استخراج پیش­بین­هایی از نظریه خودکنترلی، فشار عمومی و بازدارندگی، و تشخیص شرایطی که تحت آن فرایندهای علّی ممکن است در تبیین کژرفتاری موثرتر باشد، نظریه شرمساری بازپذیرکننده را ارتقاء ببخشند. یافته­های این تحقیق نشان داد که شرمساری بازپذیرکننده برخلاف پیش­بین­های این نظریه، با کژرفتاری فرافکنی رابطه مثبتی دارد. گرچه برخی از احتمالات فرضی به نظر می­رسد اثرات شرمساری را بر کژرفتاری فرافکنی شده مشروط کند، اما هیچ کدام از یافته های تحقیق موید فرضیات اصلی نبود. در اینجا هم بر خلاف نظریه شرمساری، اثبات کردند که شرمساری بازپذیرکننده بزهکاری را افزایش می­دهد و تعاملات معناداری با احتمالات ویژه فشار، خودکنترلی و قطعیت مجازات ندارد.

۱-۱-۲-۲-۳   بزهکاری نوجوانان[۲۶]

نظریه شرمساری بازپذیرکننده به موازات بررسی کارآیی آن در حیطه تخلفات بزرگسالان (یعنی تخلفات مجرمانه خرد و یقه سفیدها)، در حوزه بزهکاری نوجوانان نیز مورد استفاده یا آزمون قرار گرفته است (بنت،۱۹۹۶؛های،۲۰۰۱؛زنگ و زنگ،۲۰۰۴؛ لوسونز و تایسون،۲۰۰۷؛ ربلون و دیگران[۲۷]،۲۰۱۰).

نخستین تحقیق در زمینه بزهکاری نوجوانان، توسط بنت (۱۹۹۶) در نیویورک به انجام رسیده است. هدف از این تحقیق بررسی اکتشافی سطح فردی دلالت­های تجربی مدل خانوادگی شرمساری و بزهکاری بر اساس نظریه شرمساری بازپذیرکننده بریث ویت (۱۹۸۹) بوده است. این تحقیق در میان نمونه­ای از نوجوانان به تعداد ۵۲۴ نفر که به گزارش بزهکاری علیه اشخاص و اموال پرداخته اند، به اجرا درآمده است. نتایج نشان داد که مهم­ترین عامل تعیین­کننده بزهکاری جدی، دوستان بزهکار و بزهکاری پیشین است. بازپذیری در مرحله سوم عامل تعیین کننده بزهکاری در مرحله پنجم بوده است که از تأثیر بلندمدت بازپذیری حکایت دارد. انگ­زنی عامل اصلی فراوانی تخلفات بوده است. شرمساری به تنهایی و به خودی خود عامل تداوم بزهکاری جدی و یا کناره­گیری از آن نبود. خودانگاره انحرافی اثری بر تکرار تخلف نداشت، اما انگ­زنی، بازپذیری، به هم پیوستگی و شرمساری همگی عوامل نیرومند خودانگاره انحرافی بوده اند.

تحقیق بعدی در این حوزه به های (۲۰۰۱) تعلق دارد که بر آزمون مستقیم این نظریه در حوزه والدپروری و بزهکاری نوجوانان تمرکز دارد. وی در پژوهش خود مستقیماً به بررسی نظریه شرمساری بازپذیرکننده پرداخته است. نوجوانان در این تحقیق واحد تحلیل بودند و رابطه بین استفاده والدین از بازپذیری و شرمساری و گزارشات نوجوانان از بزهکاری غارتگرایانه فرافکنی شده مورد تاکید بوده است. سه پرسش اساسی بدین شرح بوده است: ۱) چه متغیرهایی    پیش­بین­کننده استفاده والدین از بازپذیری و شرمساری است؟ ۲)آیا بازپذیری و شرمساری به لحاظ آماری بر بزهکاری اثر تعاملی دارند یا اثر افزایشی؟ ۳)آیا اثرات مشاهده شده بازپذیری و شرمساری بر بزهکاری صرفاً یک نتیجه کاذب است؟ یافته­ها کم و بیش در جهت حمایت از این تئوری ظاهر شدند. های مشاهده کرد که به هم پیوستگی با شرمساری و بازپذیری و این دو نیز با بزهکاری تجاوزکارانه همبستگی دارد. اما مشاهدات و یافته­های های، از تأثیر تعاملی شرمساری و بازپذیری بر بزهکاری حمایت نکرد و ثابت کرد که اثر بازپذیری بر بزهکاری به نحو کاذبی به متغیر به هم پیوستگی منسوب شده است. به این ترتیب، این پژوهش نتایج آمیخته­ای بدست می­دهد.

پژوهش بعدی در حوزه بزهکاری نوجوانان توسط زنگ و زنگ (۲۰۰۴) انجام یافته است. این پژوهش بر اساس دو مرحله از پیمایش ملی جوانان صورت گرفته و به شناسایی گویه­هایی پرداخته که معرف توبیخ بزهکاری توسط والدین و دوستان به عنوان شاخص شرمساری و گویه­های معرف گرایش ذهنی والدین و دوستان در حفظ حمایت و ابراز اعتماد به پاسخگویان در صورت ارتکاب بدرفتاری به عنوان شاخص بازپذیری بوده اند. گرچه اثرات مستقیم برخی از متغیرهای شرمساری در راستای کاهش بزهکاری خوداظهاری بوده، اما بخشش و گذشت دوستان به جای تأثیر کاهنده بر میزان بزهکاری، اثر فزاینده بر آن داشته است. در ضمن جمله تعاملی[۲۸] که نشانگر شرمساری بازپذیرکننده است، واجد هیچ نوع اثری نبود. طبق نتیجه­گیری نویسندگان، شواهد حاصله آشفته و ناروشن بوده و در حمایت از استدلال اصلی نظریه مبنی بر اثر شرمساری بازپذیرکننده نیز ناموفق بوده است.

تحقیق مشابهی توسط لوسونز و تایسون (۲۰۰۷) در استرالیا در میان نوجوانان انجام یافته است. در این تحقیق از   گویه­های پیمایش برای اندازه­گیری شرم، شرمساری بازپذیرکننده و شرمساری انگ­زننده استفاده شده­ است. همچنین جهت آزمون مسیر علّی در بین مفاهیم مزبور، مدلسازی معادله ساختاری[۲۹] بکار رفته است. نتایج و یافته­های این مطالعه از گزاره­ها و مدعیات نظریه شرمساری حمایت کرده است. طبق یافته­های حاصله معلوم شد که بازپذیری با بزهکاری ارتباط منفی و انگ­زنی با بزهکاری ارتباط مثبت دارد.

ربلون و دیگران (۲۰۱۰) از گویه­های پیمایش و تصاویر فرضی در میان نمونه ای از دانشجویان دانشگاه به منظور آزمون پیش­بین­های نظریه شرمساری بازپذیرکننده (اینکه انتظار شرم به همنوایی منتج می­شود) استفاده می­کند. این نویسنده ها انتظار شرم را در کنار شاخص­ خودکنترلی، دوستان انحرافی، قطعیت مجازات و فشار مالی به آزمون گذاردند و دریافتند که انتظار شرم مهم­ترین عامل در پیش­بینی رفتار مجرمانه آتی[۳۰] است. آنها با استفاده از تحلیل مسیر و تحلیل توبیت[۳۱] نشان دادند که انتظار شرمساری در میان دوستان و خانواده در مقایسه با متغیرهای رایج مورد آزمون، با قصد مجرمانه ارتباط محکم و مستقیم دارد و تأثیر این متغیرها بر قصد مجرمانه نیز عمدتاً غیرمستقیم و با میانجی انتظار شرمساری صورت می­گیرد.

[۱]. Makkai and Braithwaite

[۲]. Zhang

[۳]. Vogg

[۴]. Lu

[۵]. Miethe

[۶]. Baumer

[۷]. Schaible & Hughes

[۸]. Disapproval

[۹]. Bang  Jiao

[۱۰]. Tiao  Jie

[۱۱]. Baumer and Colleagues

[۱۲]. Suppression

[۱۳]. Tittle, Bratton, & Gertz

[۱۴]. Hendrix

[۱۵]. Murphy&Harris

[۱۶]. Ttofi & Farrington

[۱۷]. Elizabeth J. Dansie

[۱۸]. Predatory Crime

[۱۹]. White Collar Crime

[۲۰]. Corporate Crime

[۲۱]. Shame

[۲۲]. Giorgio Coricelli

[۲۳]. Minor Criminal Offenses

[۲۴]. Gossip

[۲۵]. Guilt

[۲۶]. Adolescent Delinquency

[۲۷]. Rebellion et al

[۲۸]. Interaction Terms

[۲۹]. Structural Equation Modeling

[۳۰]. Projected

[۳۱]. Tobit

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.