پیشینه تحقیق معرفت شناسی در جهان غرب و از دیدگاه صدرا دارای ۴۶ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱٫معرفت شناسی در جهان غرب ۴
۱-۱-۱٫ اهمیت معرفت شناسی ۴
۱-۱-۲٫ تعریف معرفت شناسی ۵
۱-۱-۳٫ تحلیل معرفت ۵
۱-۱-۳-۱٫ معنای لغوی واژه معرفت ۶
۱-۱-۳-۱-۱٫ معرفت از راه آشنایی ۶
۱-۱-۳-۱-۲٫ شناخت مهارتی ۷
۱-۱-۳-۱-۳٫ معرفت گزاره ای ۷
۱-۱-۳-۲٫ تحلیل فلسفی معرفت گزاره ای ۸
۱-۱-۳-۲-۱٫ باور ۱۰
۱- ۱-۳-۲-۲٫ صدق ۱۰
۱-۱-۳-۲-۲-۱٫ مطابقت ۱۱
۱-۱-۳-۲-۲-۲٫ صدق و انسجام ۱۲
۱-۱-۳-۲-۲-۳٫ صدق و ارزش پراگماتیسم ۱۳
۱-۱-۳-۲-۳٫ توجیه ۱۳
۱-۱-۳-۲-۳-۱٫ مبناگروی ۱۴
۱-۱-۳-۲-۳-۲٫ انسجام گروی ۱۶
۱-۲٫ معرفت شناسی از دیدگاه صدرا ۱۷
۱-۲-۱٫ اهمیت معرفت شناسی ۱۷
۱-۲-۲٫تعریف معرفت ۱۸
۱-۲-۳٫ عناصر معرفت ۲۰
۱-۲-۳-۱٫ باور ۲۰
۱-۲-۳-۲٫ صدق ۲۱
۱-۲-۳-۳٫ توجیه ۲۲
۱-۲-۳-۳-۱٫تعریف بداهت ۲۳
۱-۲-۳-۳-۲٫ اقسام بدیهیات ۲۴
۱-۲-۳-۳-۳٫ معیار توجیه گزاره های نظری و صعود معرفتی ۲۷
۱-۲-۴٫ انواع ادراکات ۲۸
۱-۲-۴-۱٫ حس و ادراکات حسی ۲۹
۱-۲-۴-۲٫ عقل و ادراکات عقلی ۳۱
۱-۲-۴-۳٫ قلب و ادراکات شهودی ۳۳
۱-۲-۴-۳-۱٫الهام ۳۶
۱-۲-۴-۳-۲٫ وحی ۳۷
فهرست منابع و مآخذ ۴۱
الف) منابع فارسی
قرآن
پویمن، لویس. معرفت شناسی: مقدمهای بر نظریه شناخت. ترجمه و تحقیق رضا محمدزاده. تهران: دانشگاه امام صادق(ع) ،چاپ اول، ۱۳۸۷٫
۴٫ارسطو. ما بعد الطبیعه. ترجمه محمدحسن لطیفی .تهران: طرح نو،چاپ دوم، ۱۳۸۵٫
۵٫ـــــــ.متافیزیک.ترجمه شرف الدین خراسانی.تهران: گفتار، چاپ اول، ۱۳۶۶٫
۶٫ـــــــ. متافیزیک. ترجمه شرف الدین خراسانی. تهران: حکمت، چاپ دوم، ۱۳۷۹٫
آریان پور کاشانی، منوچهر. فرهنگ یک جلدی پیشرو آریان پور. جلد۲، تهران: الکترونیکی و اطلاع رسانی جهان رایانه، چاپ بیست و نهم، ۱۳۸۴٫
شیرازی، صدرالدین محمد.مبدأ و معاد. ترجمه احمد حسینی اردکانی. تهران: نشر دانشگاهی، چاپ دوم، ۱۳۸۱٫
۹٫ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.منطق نوین. ترجمه و شرح عبدالحسین مشکوه الدینی. [بی جا]: آگاه ، ۱۳۶۲٫
۱۰٫ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ. اسرار الآیات یا رازهای آیات قرآنی. ترجمه محمد خواجوی. تهران: مولی، چاپ اول، ۱۳۸۰٫
۱۱٫ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..شرح اصول کافی. ترجمه و تصحیح محمد خواجوی. جلد۱، تهران:مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی ، چاپ اول، ۱۳۶۶ .
۱۲٫ـــــــــــــــــــــــــــ. شرح اصول کافی. ترجمه و تعلیق محمد خواجوی. جلد۲، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، [بی چا]، ۱۳۶۷٫
۱۳٫ــــــــــــــــــــــــــــــ.عرشیه.ترجمه و تصحیح غلامحسین آهنی. اصفهان:دانشکده ادبیات اصفهان، [بی چا]، ۱۳۴۱٫
۱۴٫ـــــــــــــــــــــــــــــــــ. کسرالأصنام الجاهلیه. مقدمه و تصحیح و تعلیق جهانگیری. تهران: بنیاد حکمت صدرا، ۱۳۸۱٫
مهمترین مشخصه انسان خردورزی است. همین ویژگی است که او را از جرگه حیوانات خارج میکند. انسان با عقل خود، بسیاری از حقایق عالم را کشف کرده است و به امید شناخت حقایق بیشتر به راه خود ادامه میدهد. بیتردید بدون شناخت، زندگی ممکن نخواهد بود. ابتداییترین شناخت که انسان با حیوان در آن مشترک است، ابتداییترین نیاز به شناخت را پوشش میدهد؛ یعنی نیاز به حفظ بقا و دفع خطرات احتمالی. اما به مراتب این شناخت در انسان پر رنگتر میشود و آن زمانی است که انسان به قوه تعقل در میآمیزد و قدم به دنیای بزرگتری میگذارد. دنیایی که پر از مجهولات است و منتظراین است که معلوم شود. این نوع شناخت با حقیقت انسان مرتبط و متعامل است. حس حقیقتجویی که از بدو تولد در درون انسان ریشه دوانیده است لحظهای او را به حال خود وا نمیگذارد وپی در پی او را تحریک به جستجو و طلب میکند. جستجوی هر آنچه که این حس را تسکین دهد و به آرامش برساند. بشر با این حس است که تمدن را پدید آورده است؛ تمدنی که هیچگاه در حیوانات به چشم نمیخورد.
بدینگونه هر روز اسراری از این جهان پیچیده بر ملا میگردد و آدمی را غرق در شگفتی میسازد. با تمام این تفاصیل بر هیچ یک از ما پوشیده نیست که در بیشتر مواقع، نیز، آدمی به خطا رفته است. در رسیدن به مجهولی بارها طعم شکست را چشیده است و از دستیابی به واقع بازمانده است. هنوز گرههای کور بسیاری وجود دارد که گشوده نشدهاند، با اینکه بارها جهت گشودنش تلاش شده است. ولی هر بار بیش از پیش ناتوانی بیداد میکند. سؤال این است که انسان از کجا می داند که هر آنچه که کسب کرده است واقعیت دارد؟ به چه طریقی میتواند ادعا کند بعضی راهها را به خطا رفته یانرفته؟ اگر معتقد به این هستیم که عقل حقایق هستی را بر ما معلوم میکند، خود این چه مکانیسمی دارد؟ و توان آن در دستیابی به حقیقت چهقدر است؟ و تحت چه شرایطی قادر است به شناخت دست یازد؟
قهراً پاسخ به سؤالات فوق دغدغه آدمی است؛ دغدغه کسی که خواهان یافتن حقیقت ناب و خالص و خلاصی از شک و تردید است. اینگونه سؤال و جوابها در حوزهای به نام معرفت شناسی[۱]سکنی گزیده است. حوزهای که هر آن کس که در پی دستیابی به معرفت حقیقی است ناچار باید قدم در آن گذارد. ازاین رو ضروری است که درابتدا به بحث معرفت شناسی ومسائل آن بپردازیم .
معرفت شناسی که از ریـشه یونانی ”Episteme” به معنـای شناخت و ”Logos” به معـنای دانش و نظریه گرفته شده است، به معنای شناخت شناسی میباشد.[۲]معرفتشناسی شاخهای از فلسفه است. بسیاری از فلاسفه اتفاق نظر دارند که معرفت شناسی محوریترین مسئله در فلسفه است. زیرا اگر فلسفه را به شناخت حقایق اشیاء تعریف کنیم لازم است قبل از آن ماهیت خود شناخت محرز گردد. شناخت چیست؟ چه عواملی باعث حصول شناخت میشود؟ آیا اصلاً شناخت حاصل شدنی است؟ چگونه می توان به حقیقت دست یافت؟… همه این سؤالات در حوزه معرفتشناسی مورد بررسی قرار میگیرد.
معرفت شناسان معاصر رویکردی تحلیلی نسبت به معرفت دارند. مسئله تحلیل یا تعریف معرفت از مباحث بسیار دشوار و مورد اختلاف در معرفت شناسی معاصر است.[۳] در رابطه با معرفت سه امر را باید از همدیگر تفکیک کرد. این تفکیک بستگی به این دارد که مقصود ما از کاربرد معرفت چیست. گاهی همین که واژه معرفت را روشن ساختیم و کاربردها و معانی مختلف آن را دانستیم،کفایت امر میکند. بیان و ایضاح معنای واژه “know” کاری لغت شناسانه یا معنا شناسانه است.
در برخی اوقات هدف نحوه دستیابی انسان به معرفت است که امری روانشاسانه است. گاهی نیز آنچه که مدّ نظر است این است که جهت دستیابی به معرفت چه شرایطی باید مهیا شود تا ما به مقصود نائل شویم که این بر عهده فیسلوف است و از راه تحلیل فلسفی معرفت میسر است. بسیاری از معرفت شناسان صرفاً به ایضاح معنای واژه “know” اکتفا و به تحلیل فلسفی آن وقعی نمینهند. در معرفت شناسی رویکرد روانشناسانه از دایره بحث بیرون است.[۴] از این رو ما نیز ابتدا معرفت را از منظر لغتشناسی مورد لحاظ قرار داده و در ادامه تحلیل فلسفی آن را به نظاره خواهیم نشست.
واژه ”know” که معادل علـم و معرفت داشتن تلقی میشود، در زبان انگیسی دارای کاربردها و معانی گوناگونی از جمله: «تشخیص دادن، دانستــن، آگاهـی داشتن از، ملتفت بودن، شناختــــن و آشنا شدن با چیزی و…» است.[۵]
ذکر این نکته حائز اهمیت است که حوزه و دامنه واژه معرفت بسی فراتر از کاربرد و اصطلاح فلسفی آن است. به همین منظور جهت رسیدن به کاربرد آن در فلسفه و معرفت شناسی برخی از معانی و کاربردهای “Knowlege” که اسم know است را از نظر میگذرانیم تا به مقصود خود نائل گردیم.
گاهی آشنایی مانسبت به اشخاص است. مثل اینکه من علی را می شناسم. در این عبارت بعد از “know” مفعول بیواسطه قرار میگیرد.( I know Ali ). گاهی ما به افکارو حالات درونی خود چون عشق، غم، شادی، .. نقاط ضعف و قوت خود علم داریم. مانند زمانهایی که به سردرد خودمان علم داریم. معرفت شناسان در مواقعی معرف از راه آشنایی را به معرفت عینی [۷] تعبیر میکنند. در این تعبیر متعلق معرفت یک گزاره نیست، بلکه یک امر عینی یا شیئی معین است. تمام شناختهایی که از راه دادههای حسی به دست میآوریم از این نوع معرفت هستند؛ البته قابل ذکر است حیوانات و کودکان نیزاز معرفت هایی که از طریق حواس ظاهری به دست میآیندـ همه آنچه را که می بینیم یا می شنویم یا لمس می کنیم و… ـ برخوردارند.[۸]
این نوع معرفت ناظر به امور عملی است، نه نظری[۱۰] و در مورد توانایی بر انجام کارهایی نظیر دوچرخه سواری، اتومبیل رانی، تکلم به زبان بیگانه و… اطلاق میگردد. به طور مثال علی میداند چگونه شنا کند. در این مواقع چون بعد از واژه دانستن از تعبیر «چگونه» استفاده میشود، به آن « دانستن اینکه چگونه»[۱۱] گفته میشود.
از عنوان کاملاً مشخص است که متعلق این معرفت گزارهها هستند. ویژگی بارز گزارها این است که حامل خبری هستند و با این ویژگی است که دارای ارزش صدق[۱۳]میگردند. یک گزاره از لحاظ منطقی یا کاذب است یا صادق. به عنوان مثال علی میداند که فردا کلاس تعطیل است. در اینجا علی مفاد گزاره را پذیرفته و آن را تصدیق کرده است. فیلسوفان زیادی بر این عقیده هستند که تنها موجودات هوشمند چون انسانها و شاید برخی نخستینان به کمال رسیده[۱۴] و وال سانها[۱۵] مانند )دولفین وخوکوال (میتوانند از چنین معرفتی برخوردار باشند.[۱۶]
از کاربردهای سهگانه معرفت مشخص میشود که کاربردهای آن در زبان های مختلف متفاوت است. به طوری که در فارسی ما در برابر مهارت داشتن، بلد بودن، تجربه کردن و امثال آن به هیچ وجه از واژه معرفت استفاده نمیکنیم. در نهایت اینکه در انگلیسی نیز واژه معرفت تنها بر برخی از کابردها و معانی اطلاق می گردد، نه همه آنها .
از میان این کاربردها آنچه که درکانون توجه معرفت شناسان قرار دارد، معرفت گزارهای است. تا قبل از تحلیل معرفت به باور صادق موجه، قضایا و مفاهیم هر دو در کانون توجه بودند، ولی در پی رویکرد تحلیلی نسبت به معرفت، این معرفت گزارهای است که همه نگاهها را به سمت خود معطوف ساخته است. به نظر میرسد علت امر این باشدکه هدف معرفت شناس دستیابی به حقیقت وتشخیص صدق از خطا است و تنها گزارهها هستند که متصف به صدق وکذب می شوند. مفاهیم از آن جهت که جنبه حکایتگری از جهان خارج ندارند، علمی را نیز به بار نمیآورند و از محل بحث خارج هستند.
تا قبل از سال ۱۹۶۳ مفهوم معرفت یا اصلاً مورد تحلیل قرار نمیگرفت و یا کما بیش به «باور صادق موجه»[۱۷] تعریف میشد[۱۸]. این تعریف سابقهای بس طولانی دارد و تا افلاطون قابل پیگیری است. بسیاری از فیلسوفان قائلند افلاطون اولین کسی است که تحلیل سه بخشی معرفت را ارائه و معرفت را باور صادق باتبیینی عقلانی یابه عبارتی، توجیه (که به یونانی logs خوانده میشود) تعریف کرد.[۱۹] شمارمؤلفههای اصلی در این تعریف باعث شده، تا از آن به تعریف سه جزئی تعبیر شود. سه مؤلّفه و عنصر اصلی معرفت عبارت است از: باور، صدق و توجیه.
به بیان منطقی اگر کسی( s ) ادعای معرفت کرد که می داندp، حصول سه شرط ذیل لازم است:
۱٫p صادق است ؛
۲٫s باور دارد که p؛
باور s به p موجه است.
این شرایط سه گانه، شرایط لازم و کافی را در حصول منطقی معرفت به بار میآورند. نبود یکی از شروط کافی است تا از نیل به معرفت محروم شویم. طبق مطالب گفته شده معرفت شناسان تعاریفی از آن ارائه دادهاند که در زیر چند نمونه را از نظر میگذرانیم:
ـ معرفت شناسی شاخهای از فلسفه است که دررابطه با ماهیت، منابع و وسعت دانش بحث می کندو با مفاهیمی چون صدق ، عقلانیت، توجیه وشکلگیری باور مرتبط است .[۲۰]
ـ معرفت شناسی به دنبال تحقیق و بررسی ماهیت معرفت و توجیه باور[۲۱] است.[۲۲]
ـ معرفت شناسی علم توجیه باور یا به گونه ای دقیقتر توجیه باور داشتن است.[۲۳]
ـ معرفت شناسی به طورکلی علمی است که به مطالعه فلسفی ماهیت، منابع، حدود و قلمرو معرفت می پردازد.[۲۴]
[۱].Epistemology.
[۲].پل موزر ودیگران، درآمدی موضوعی بر معرفت شناسی معاصر، (ترجمه رحمت الله رضایی)، چاپ دوم(قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ۱۳۸۷)، ص ۱۹، لویس پویمن، معرفت شناسی، (ترجمه رضا محمد زاده) چاپ اول (تهران:دانشگاه امام صادق، ۱۳۸۷) ص ۷۴٫
[۳].محمد حسین زاده، پژوهشی تطبیقی در معرفت شناسی معاصر، چاپ دوم ( قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۵)، ص ۴۳٫
[۴].همان،ص۴۹٫
[۵].منوچهر آریان پور، فرهنگ یک جلدی پیشرو آریان پور، چاپ بیست و نهم( تهران: الکترونیکی و اطلاع رسانی جهان رایانه،۱۳۸۴)، ج۱، ص۷۹۴
[۶] . knowledge by acquaintance.
[۷]. Objectional knowledge.
[۸]. لویس پویمن، معرفت شناسی، ص ۷۵٫
[۹]. Competence knowledge.
[۱۰]. محمد تقی فعالی، درآمدی بر معرفت شناسی دینی و معاصر، چاپ اول( قم: معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، ۱۳۷۷)، ص۷۷٫
[۱۱].Know-How.
[۱۲] . Propositional knowledge.
[۱۳] . Truth value.
[۱۴] . Aduit primates
[۱۵] . Cetaceans
[۱۶]. لوئیس پویمن، معرفت شناسی، ص ۷۶٫
[۱۷]. True justified belief
[۱۸]. در سال ۱۹۶۳ ادموند گتیه در مقالهای دوسه صفحهای در مجله Analysis باعنوان«Is Justified True Belief Knowledge?» با دو مثال نقض تعریف سنتی معرفت را به چالش کشاند و ناقص بودن تعریف سه جزیی را نمایان کرد. این مثال هادستاندازی جدی بر سر راه معرفت شناسان قرار دارد، بهطوری که آنها را به تکاپو انداخت تا چارهای بیندیشند. عدهایراهکار را در افزودن شرط چهارم دیدند، اما هیچ اجماعی بر سر شرط مشخصی صورت نگرفت. برخی بدون افزودن شرطی به اصلاح و ترمیم آن مبادرت ورزیدند. عدهای نیز نقضهای گتیه را به دیده تردید نگریستند و با بیاناتی آن را رد کردند. اگر چه بحث پیرامون مثالهای گتیه همچنان به عنوان مسئلهای حل نشدنی باقی است، اما تعریف سنتی معرفت همچنان به مذاق معرفت شناسان خوش و به عنوان تعریف معیار مورد قبول است.ر.ک: (ادموند گتیه، “آیا معرفت باور صادق موجه است؟”( ترجمه شاپور اعتماد) ارغنون، شماره۷و۸(۱۳۷۴):۳۲۱ـ۳۲۶٫
[۱۹]. لوئیس پویمن، معرفت شناسی، ص ۲۰۹، پل موزر و دیگران، درآمدی موضوعی بر معرفت شناسی معاصر، ص ۴۰٫
[۲۰].Michael Suddth,1999,”Reading In Religious Epistemology”
[۲۱].Justification of belif.
[۲۲].لوییس پویمن،پیشین، ص۷۴٫
[۲۳]. رودریک چیزولم، نظریه شناخت، (ترجمه مهدی دهباشی) چاپ اول(تهران: حکمت، ۱۳۷۸)،ص۳۵
[۲۴].پل موزر و دیگران، پیشین، ص۱۹٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر