تحقیق معرفی ایبسن و تأثیر شخصیت و زندگی او در خلق آثار نمایشی و نظریه ی روانکاوی فروید

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق معرفی ایبسن و تأثیر شخصیت و زندگی او در خلق آثار نمایشی و نظریه ی روانکاوی فروید دارای ۵۱ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول    ۵
۲-۱ آثار:    ۶
۲-۲ معرفی مکان و زمان زندگی ایبسن:    ۸
۲-۳ فعالیت‏های شغلی:    ۱۳
۲-۴ تغییرمسیرزندگی نمایشنامه ای:    ۱۶
۲-۵ شرایط سیاسی و اجتماعی دوران:    ۱۷
۲-۶ نگاهی گذرا به تاریخچه ی برخی از آثار ایبسن:    ۱۹
۲-۷ برخی از دلایل جهانی شدن ایبسن:    ۲۵
فصل دوم    ۲۹
۳-۱) روانکاوی چیست؟    ۳۰
۳-۲) آراء و اندیشه های فروید در مقوله ی روانکاوی    ۳۱
۳-۲-۱ خلاصه ای از زندگینامه ی فروید:    ۳۱
۳-۲-۲  دیدگاههایی از نظریه ی روانکاوی فروید:    ۳۵
۳-۳) آراء و اندیشه های لکان در مقوله ی روانکاوی:    ۳۸
۳-۴) کودک نامشروع در نمایشنامه‌ها    ۴۲
۳-۵) وراثت و شرایط اجتماعی    ۴۳
۳-۶) هویت فردی، درک حقیقت    ۴۵
۳-۷) خودکشی در آثار ایبسن    ۴۷
منابع:    ۵۰

منابع:

کوشان، منصور، فراسوی متن- فراسوی شگرد(بررسی زندگی و آثار هنریک ایبسن)، چاپ اول، نوروز هنر ،۱۳۸۶

ایبسن، هنریک، بانوی دریایی، ترجمه ناتالی چوبینه، چاپ اول، تهران ، ۱۳۸۰

ایبسن، هنریک، عروسکخانه، ترجمهٔ منوچهر انور، تهران، نشر کارنامه ، ۱۳۸۵

ایبسن، هنریک، مرغابی وحشی، ترجمه بهزاد قادری- یداله آقا عباسی، چاپ اول، انتشارات نمایش ، ۱۳۷۳

ایبسن، هنریک، نمایشنامه روسمرسهلم، ترجمه طلایه رویایی، تهران، نشر قطره ، ۱۳۸۶

ایبسن، هنریک، نمایشنامه هداگابلر، مینو مشیری، چاپ اول، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، ۱۳۵۱

، فصلنامه هنر، شماره هشتم، تهیه شده در فرهنگسرای نیاوران ، بهار- تابستان ۱۳۶۴

آریانپور، امیرحسین، ایبسن آشوبگرای، بی جا ،۱۳۴۸

اولیایی نیا، هلن، هنریک ایبسن: منادی حقیقت و آزادی در نمایشنامه ی نوین، اصفهان، نشر فردا ، ۱۳۸۰

بوتبی، ریچارد، فروید درمقام فیلسوف(فراروانشناسی پس از لاکان) ، ترجمه سهیا سُقی، تهران، ققنوس ، ۱۳۸۴

خانف، پله، هنریک ایبسن، ترجمه:م-ه، چاپ اول، انتشارات معین ، ۱۳۴۸

قادری، بهزاد، ایبسن: آرمانشهروآشوب، آبادان، نشر پرسش ، ۱۳۸۶

فصل اول:معرفی ایبسن و تأثیر شخصیت و زندگی او در خلق آثار نمایشی

 «زیستن جنگیدن با «ترول»ها ست در سرداب‌های دل‌وسر . نوشتن: خود را به داوری نشستن».

۲-۱ آثار:

کاتلینا (۱۸۵۰)

آرامگاه جنگجو (۱۸۵۰)

خانم اینگر (۱۸۵۴)

ضیافت سولهاک (۱۸۵۵)

اولاف لیل بکرانس (۱۸۵۶)

وایکینگها در هلگلاند (۱۸۵۷)

کمدی عشق (۱۸۶۲)

مدعیان (۱۸۶۳)

براند (۱۸۶۵)

پیر گینت (۱۸۶۷)

اتحادیه جوانان (۱۸۶۹)

امپراتور و گالیله (۱۸۷۳)

ارکان جامعه (۱۸۷۷)

خانه عروسک (۱۸۷۹)

دشمن مردم (۱۸۸۲)

مرغابی وحشی (۱۸۸۴)

روسمرهولم (۱۸۸۶)

بانوی دریایی (۱۸۸۸)

هدا گابلر (۱۸۹۰)

استاد معمار (۱۸۹۲)

ایولوف کوچک (۱۸۹۴)

جان گابریل بورکمن (۱۸۹۶)

وقتی ما مردگان از خواب برمی‏خیزیم (۱۸۹۹)

 ۲-۲ معرفی مکان و زمان زندگی ایبسن:

هنریک یوهان ایبسن[۱] (زاده ۲۰ مارس ۱۸۲۸ در اسکین، نروژ؛ درگذشته ۲۳ مه ۱۹۰۶ در اسلو) شاعر، نمایش‌نامه‌نویس و درام‌نویس نروژی است.

“او یکی از بزرگترین استادان هنر تئاتر در تمامی اعصار، همسنگ سوفوکل و شکسپیر شمرده شده است.” (ایبسن، ۱۳۸۵،۱۷)

“قصبه یا شهرکوچک سه هزار نفری شی ین[۲] در ساحل جنوبی نروژقرار داشت وبه صدور چوب و تقوی و تقدس معروف بود. در این شهر کنود ایبسن[۳] ، بازرگانی که خون آمیخته ی دانمارکی و آلمانی و اسکاتلندی داشت با ماریا آل تن بور[۴] نروژی که اصلاً آلمانی بود، زناشویی کرد. نخستین محصول این پیوند هنریک یوهان ایبسن[۵] بود که در بیستم مارس۱۸۲۸زاده شد.” (آریانپور، ۱۳۴۸، ۲۵).

“در زمان تولد ایبسن، نروژ هنوز یک کشور بدوی بود. بسیاری از خانه ها در نقاط دور حتی پنجره نداشتند و فقط سوراخی در سقف داشتند تا راهی برای خروج دود باشد. روشهای کشاورزی فوق العاده کهنه و قدیمی بودند. ماهیگیران با وسایل اولیه ی قدیمی به ماهیگیری می پرداختند. حتی پایتخت کمتر از سی هزار نفر جمعیت داشت. کشور معدن زغال سنگ نداشت وبسیاری از زمین ها کشت نشده بود و تماماً از جنگل پوشیده شده بودند. مردم برای بقا بیشتر به دریا وابسته بودند.”     (اولیایی نیا، ۱۳۸۰، ۲۴-۲۵).

پنجره ی خانه ی ایبسن نیز مشرف به بندر بود و هر روز شاهد رفتن صدها مهاجر بود و گاه آرزو داشت که می توانست او هم به این سرزمین “آزادی و فرصت های طلایی برود”.

“خانه ای که در آن به دنیا آمدم در میدان اصلی شهر بود که میدان استوکمانس گاردن خوانده می شد. این خانه درست روبروی کلیسایی بودکه پله هایی پرشیب و برجی سر به فلک کشیده داشت. سمت راست کلیسا سکوی اعدام شهر بود، و سمت چپ تالار شهر، با سلولهایی برای خطاکاران و اتاقکی برای دیوانگان. در ضلع چهارم میدان مدرسه، ابتدایی و دبیرستان شهر بود. کلیسا وسط همه ی اینها قدبرافراشته بود. این نخستین چشم اندازی بود که من از دنیا دیدم. فقط ساختمان بود، بی هیچ چشم اندازی گشاده و سرسبز. فضای آن میدان پرسنگ والوار، در تمام روز پر بود از نجوای زوزه آمیزلانگه فاس و کلوستر فاس و آب بندها ی دیگر؛ و از میان خروش آب آن آب بندها چیزی مثل فریاد گزنده ی زنها، از نیمروزتا غروب به گوش می- رسید که گاه به جیغ می مانست گاه به ناله-صدای صدها تیغ اره ی کارخانه های چوب بری. بعدها که چیزهایی درباره ی گیوتین خواندم همیشه آن تیغ اره ها به ذهنم می آمد.” ( ایبسن، ۱۳۸۵، ۱۷).

در این نوشته کلماتی توجه خواننده را به خود جلب می کند از آن جمله است زمانی که ایبسن برای توصیف آب بندها صدای آن را به فریاد گزنده ی زنها تشبیه میکند و از همین جا می توانیم دریابیم که در ذهن او زن جایگاه عجیبی پیدا کرده است. حضور قدرتمند زن‌ها در نمایش‌نامه‌ها حاکی از حضور چشم‌گیر آنها  در زندگی دوران کودکی او است.

“او در هیچ جا از مردهایی صحبت نمی‌کند که شیفته‌ی آنها شده باشد، ‌درست برخلاف آن، هرگاه به ضرورت از مردی یاد می‌کند، اگر همراه با دشنام نباشد، از طنز و کنایه خالی نیست.” (کوشان ، ۱۳۸۶، ۳۴).

سخن از ساختمانهایی شد که حتی پنجره نداشتند، بنابراین پنجره ی رو به بازار کلیسا می توانست جالب باشد. کلیسا برای هنریک کوچک، چشمگیرترین ساختمان شهر بود. “کلیسایی که در اواخر قرن گذشته به دلیل بی احتیاطی یک پیشخدمت به آتش کشیده شده بود و بعدها پس از بازسازی شهر، توسط یک استاد معمار با آجرهای نسوز زردرنگ بازسازی شده بود. این برج تخیل هنریک را برمی انگیخت. چیزهایی که در خاطر او حک شده، یک ملک قوی هیکل و بزرگ بر بالای کلیسا و یک سگ سیاه بود که در بالای برج سکونت داشت. او می گوید: یک شب سال نو که نگهبان از میان پنجره ی جلویی کلیسا فریاد زد «ساعت یک» ، سگ سیاه از پله ها پایین آمد، پشت سر او ایستاد و فقط باچشمان درخشان خود به مرد نگاه کرد. مرد با سر به میان میدان پرتاب شد وهمه ی مردم خوبی که در شب سال نو از آنجا در حال عبور بودند جسد او را کف خیابان دیدند.

“اماآن پنجره‌ی برج در زمانی که من خیلی کوچک بودم اهمیت خاصی برایم داشت، چرا که این اولین تأثیر خودآگاهانه ای بود که از محیط اطرافم دریافت کردم و هنوز با من مانده است. یک روزپرستار من را به بالای برج برد و اجازه داد به تنهایی در بالای برج و پنجره بنشینم در حالی که من را از پشت در بازوان مهربان خود محافظت می کرد. به خاطر دارم که تا چه حد تحت تأثیر قرار گرفته بودم. از آنجا به اتاقهای خانه مان نگاه کردم، چارچوب پنجره ها را، پرده ها را، مادرم را دیدم که در میان یکی از پنجره ها ایستاده بود. سپس همهمه و هجوم جمعیتی را دیدم که به درها هجوم می آوردند و دست تکان می دادند. پرستار مرا با عجله پایین آورد و به پایین دوید. بعدها به من گفتند که چگونه مادرم با دیدن من از میان پنجره فریادی کشیده و سپس غش کرده بود.” (اولیایی نیا، ۱۳۸۰، ۲۷-۲۸).

[۱] . Henrik Johan Ibsen

[۲] . Skien

[۳] . Knud Ibsen

[۴] . Maria Altenbur

[۵] . Henrik Johan Ibsen

50,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.