803 views
پیشینه تحقیق معرفی دوشان و زمینه ی شکلگیری آثار حاضرآماده و اهمیت هنری و فلسفی آن دارای ۵۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۴
۱-۱معرفی دوشان و زمینه ی شکل گیری آثار حاضرآماده ۷
۲-۱معرفی آثار حاضرآماده ۹
۱-۲-۱ تعاریف آثار حاضرآماده ۱۰
۲-۲-۱طبقه بندی زمانی آثار حاضرآماده: ۱۱
۳-۲-۱ چشمه ۱۳
۴-۲-۱ ررز سلاوی ۱۶
۵-۲-۱وضعیت آثار حاضرآماده به عنوان هنر ۱۷
۳-۱اهمیت هنری ۲۰
۱-۳-۱ چرخش از فرم به مفهوم ۲۰
۲-۳-۱ اشیا روزمره به مثابهی آثار هنری ۲۱
۳-۳-۱ بازیهای زبانی در نامگذاری آثار ۲۳
۴-۳-۱اهمیت نامگذاری در آثار حاضرآماده ۲۴
۵-۳-۱ استفاده از امکانات آوایی و حرکتی ۲۵
۶-۳-۱ نفی یگانگی اثر هنری ۲۶
۷-۳-۱هنر: ضد یا طرفدار ۲۷
۴-۱اهمیت فلسفی ۲۸
۱-۴-۱کیفیت خاص زیبایی شناسانه ی اثر هنری ۲۹
۲-۴-۱حساسیت منحصر به فرد هنرمند ۳۰
منابع ۵۱
لینتن، نوربرت. ( ۱۳۸۲). “هنر مدرن”. علی رامین، تهران: نشر نی.
بکولا، ساندرو. (۱۳۸۷). “هنر مدرنیسم”. رویین پاکباز. تهران: فرهنگ معاصر.
کابان،پیر. (۱۳۸۰). “پنجرهای گشوده بر چیزی دیگر، گفتگوی پیر کابان با مارسل دوشان”. لیلی گلستان. تهران: انتشارات فرزان روز.
سراییان، بهناز. (۱۳۸۷). “ریشههای شکلگیری حاضرآماده با توجه به آثار مارسل دوشان”. پایان نامه کارشناسی ارشد. استاد راهنما مهدی حسینی، دانشگاه هنر.
تابعی، احمد. (۱۳۸۴).”رابطهی میان ایدهی پسامدرن وعدم تعین”. تهران: نشر نی.
لوسی اسمیت، ادوارد. (۱۳۸۰).”آخرین جنبشهای هنری قرن بیستم”. علیرضا سمیع آذر. تهران: نشر نظر.
هنفلینگ، اسوالد. (۱۳۸۶). “چیستی هنر”. علی رامین. تهران: انتشارات هرمس.
کولن، فیلیپ. (۱۳۸۱).”مارسل دوشان از حاضر-آمادهها حرف میزند، درگفتگویی با فیلیپ کولن “. لیلی گلستان. تهران: انتشارات فرزان روز.
وود، پال. (۱۳۸۳). “هنرمفهومی”. مدیا فرزین. تهران: نشر هنر ایران.
احمدی، بابک. (۱۳۷۲).”ساختار و تاویل متن”. تهران: نشر مرکز.
اریاوج، آلش. (بهار ۱۳۸۱). “پایان هنر”. فصلنامه طاووس. شماره۱۱٫
بکر، هوارد. (۱۳۸۹). “جامعهی هنری و فعالیتهای مشترک”. در علی رامین (گردآورنده). مبانی جامعه شناسی هنر. (۳۵۷-۴۱۰). تهران: نشر نی.
تشکری، فاطمه.(۱۳۹۰). “هنرهای معاصر از منظر آرتور دانتو”. پایاننامه کارشناسی ارشد. استاد راهنما امیر نصری، دانشگاه علامه طباطبایی.
دیویس، استیون. (دی ۱۳۸۵). “معنا و کاربرد هنر: چالشهای تعریف هنر”. محمد حامی. مجله بیناب. شمارهی ۱۰٫ ص۷۹-۹۱٫
کهون، لارنس. (۱۳۸۱).”متنهایی برگزیده از مدرنیسم تا پست مدرنیسم”. عبدالکریم رشیدیان. تهران: نشرنی.
گیلمور، جاناتان. (بهار ۱۳۸۶). “زیبایی درونی سمپوزیوم: ارتور دانتو، سوءاستفاده از زیبایی”. فاطمه ناصریزاده. زیباشناخت. شماره ۱۶٫ ۱۶۳-۱۷۲٫
مصاحبه. (۵ بهمن ۱۳۸۶). “جهان من نقاشی نیست”. روزنامه تهران امروز. مهدیه مفیدی.
نیچه و [سایرین]. (۱۳۷۷).”هرمنوتیک مدرن، گزینهی جستارها”. بابک احمدی و[سایرین]. تهران: نشر مرکز.
مارسل دوشان یکی از بانفوذترین هنرمندان نیمهی اول قرن بیستم است که بحث و اظهارنظرهای ضد و نقیض دربارهی کارهای او در دهههای شصت و هفتاد به اوج خود رسید. در واقع آثار حاضرآمادهی وی در نیمهی دوم قرن باعث ایجاد جریانهای برجستهای در زمینهی هنر و فلسفهی هنر شد. او در خلق این آثار از زبان و انواع جناسهای لفظی و تصویری، انتخابهای تصادفی، و دستمایههای مبتذل و بیدوام به عنوان ابزار و موضوع بهره گرفت.
دوشان در سال ۱۹۱۳ اولین حاضرآماده را ارائه کرد و این روند ارائهی آثار حاضرآماده حدود هفت سال با حضور هر از گاه حاضرآمادهای جدید امتداد یافت، پس از آن دوشان خلق آثار حاضرآماده را نه به صورت کلی بلکه به عنوان یگانه روش خلق اثر کنار گذاشت و به انواع دیگر خلق آثار هنری پرداخت.
اهمیت آثار حاضرآماده به این جهت است که هنر پس از حضور این آثار، دیگر نمیتوانست هویت قبلی خود را بازیابد. دوشان با ارائهی این آثار، فعل خلاقانهی هنرمند را که عاملی برای ارزیابی اثر بود تبدیل به یک فعالیت خام و بدوی نمود و تا حد یک تصمیمگیری فکری و عمدتاً تصادفی که برمبنای آن، این یا آن شی یا کنش «هنر» نامیده میشد، تنزّل بخشید. وی با ارائهی آثار حاضرآماده نشان داد که هنر میتواند مستقل از ابزار و رسانههای مصنوع دست انسان مانند نقاشی و مجسمهسازی، و ورای ملاحظات مربوط به ذوق و سلیقه وجود داشته باشد. حرف دوشان این بود که هنر بیشتر با انگیزههای هنرمند مرتبط است تا کاری که با دستانش انجام میدهد یا احساسی که شخص هنرمند دربارهی زیبایی دارد. به زعم او، تصور و معنا مقدم بر فرم تجسمی انگاشته میشد، همچنانکه تفکر بر تجربهی حسی تقدم داشت. و به این ترتیب، سنّتی که آن را میشود بدیل هنر آوانگارد قرن بیستم دانست، پا به عرصهی وجود نهاد. تا قبل از آثار حاضرآمادهی دوشان، و حتی میتوان گفت بعد از وی با تأخیری قابل اعتنا تا دهههای پنجاه و شصت میلادی، هنگام صحبت از استقلال حوزه زیباییشناسی، تمام قواعد آن به نظامهای صوری درون حوزهی هنر فرو کاسته میشد. یعنی همهی دریافتها، دربارهی زیبایی و هنر به قضاوتهای ذوقی از مناسبات درونی حوزههای مختلف هنری مربوط میشد. به بیان دیگر هنگامی که کانت مقولات را به حوزهی اخلاق، زیباییشناسی و شناخت تقسیم کرد، حوزهی زیباییشناسی استقلال و خودمختاری خود را به دست آورد و برای دریافت و درک آن نیازی به رجوع به حوزههای اخلاق و شناخت نبود و همچنین از آن مهمتر این که درک و دریافت زیبایی شناسانه کمکی به «فهم» آن دو حوزهی دیگر نمیکرد. بدیهی است که با این مباحث، تمام حرکتهای فرمالیستی در مطالعات هنری یا زیباییشناسی فرمالیستی، زیبایی را کاملا صوری و در خود اثر جستجو میکرد و این جریان کانتی که به زیبایی شناسی فرمالیستی منجر شد، در مدرنیسم به اوج خود رسید. در واقع یکی از ویژگیهای برجسته هنر مدرن استقلال هر حوزه، و در نتیجه تلاش در جهت نزدیک شدن به هنر ناب و به تبع آن حرکت به سمت انتزاع بود. حال اگر چنین تقسیم بندی شود، مدرنیسم به لحاظ زیباییشناختی رویکردی فرمالیستی تلقی خواهد شد.
دوشان در مخالفت با سنّتی که به نحو روزافزونی فرمالیستی و انتزاعی میشد و هنرمندان معاصرش چون پیکاسو، ماتیس، موندریان و مالویچ، شکلدهندگان اصلی آن بودند (جنبش هنر برای هنر)، آثار حاضر و آماده (هنر به عنوان اندیشه) را عرضه کرد.
گزینش حاضرآمادهها، به گفتهی خود دوشان، هیچ گاه تابع سلیقه یا ذوق هنری نبود بلکه بر واکنش بین بی تفاوتی بصری و فقدان کلی ذوق سالم یا ناسالم و به بیان درست تر، بر بی حسی کامل استوار بود. در واقع هنگامی که دوشان حاضرآمادهها را انتخاب میکرد نه تنها قصد درگیر کردن ذوق زیباییشناسانهی مخاطب خود را نداشت بلکه خود وی نیز در انتخاب این آثار بر فقدان ذوق صحه گذاشته بود.
از لایههای بسیار مهم که باید به آن توجه داشت، ایدهای است که اثر بر مبنای آن خلق یا به هر حال ارائه شده است. توجه به معنای اثر و مفهوم گرایی در عرصهی هنر جریانی بود که در نیمهی دوم قرن و به صورت آشکار متاثر از دوشان آغاز شد.
در کنار رویکرد مفهومی حضور این آثار به عنوان تجلی ایدهی هنرمند به پررنگ شدن نقش مؤلف نیز کمک کرد. مطابق این رویکرد برای هنر تلقی شدن چیزی، باید نام مؤلف (همانطور که در مورد چشمه امضاء “R.Mutt” تبدیل به بخشی از اثر شده است و از سوی دیگر با فاش شدن هویت هنرمند اصلی یعنی مارسل دوشان، به آن به عنوان اثر هنری توجه میشود)، محیط و زمینهی ارائه (چشمه با اینکه در گالری به نمایش عموم درنیامد ولی با حضور در نمایشگاه بود که بحث در مورد آن آغاز شد) و از همه مهمتر ایدهای که در پس آن است مورد توجه واقع شود. این نظریهپردازی در عرصهی قدرت مؤلف معنا مییابد. به عبارت دیگر با آنکه نام این آثار حاضرآماده است اما نمیتوان آنها را بدون دخل و تصرف در نظر آورد، اگر دوشان به عنوان هنرمند این آثار را انتخاب نمیکرد، هرگز در گالریها نمایش داده نمیشدند و بحثی در رابطه با آنها در نمیگرفت، همچنانکه اگر کسی به تقلید صرف این انتخابها بپردازد کار وی ارزشی نخواهد داشت، یگانگی این آثار نه در نوع خلق آنها بلکه در رویکرد فکری هنرمندی است که آنها را انتخاب کرده است.
از سوی دیگر توجه به حاضرآمادهها بعنوان آثار هنری زمینهای شد تا فیلسوفانی همچون دانتو و دیکی مسئلهی «عالم هنر» و «نظریهی نهادی هنر» را مطرح کنند. این دیدگاهها، به علت توجه خاصی که به آثار دوشان بخصوص «چشمه» داشتند (در واقع این اثر را بعنوان نقطهی شروع نظریات خود لحاظ کردند) و با توجه به تحولی که در زمینهی خوانش اثرهنری ایجاد کردند قابل بررسی هستند.
رویکردهای اغلب متناقضی که نسبت به حاضرآمادهها وجود دارد تا حدی بخاطر مواضع ضد و نقیضی است که خود دوشان در نقلقولهای مختلف اتخاذ کرده است، وی گاهی بر اندیشههای فلسفی و گاهی برضدفلسفی بودن، بر ضد هنر بودن یا هنرمند بودن و گاهی بر جنبههای روانشناسانهی قابل ردیابی در آثارش صحه گذاشته است تا جایی که خوانشهای گوناگون و گاه متضاد بر پایهی آثار و گفتههای وی ممکن شده است. گزارش و بررسی این رویکردهای زیبایی شناسانه و فلسفی در مورد مجموعهی «حاضرآماده» و در این مجموعه با توجه خاص به «چشمه» (بدلیل توجه ویژهای که رویکردهای مختلف نسبت به این اثر خاص داشتهاند و آن را مبداء قضاوت یا رهیافت خود قرار دادهاند) میتواند در فهم بهتر این رویکردها و آثار حاضرآمادهی دوشان راهگشا باشد.
از این رو برای درک بهتر وضعیت آثار حاضرآماده به عنوان اثر هنری و همچنین بررسی رویکردهای فلسفی مرتبط با آن، در ابتدا و در این مقاله به معرفی دوشان و زمینهی شکلگیری آثار حاضرآماده پرداخته خواهد شد. پس از آن آثار حاضرآماده و چشمه به صورت خاص از لحاظ شکل مادی و تاریخ حضور در عرصهی هنر مورد بررسی قرار خواهند گرفت. همچنین برای درک بهتر لزوم توجه به این آثار اهمیت هنری و فلسفی آنها برشمرده خواهد شد.
امروزه در رهیافتهای نوین بررسی رویدادها یا آثار فرهنگی و هنری، توجه به زمینهی تاریخی، اجتماعی، و حتی سیاسی آن رویداد یا اثر، امری معمول شده است. برطبق مطالعات پساساختارگرایان، معنای اثر نمیتواند در خود اثر خلاصه شود و عوامل متعددی وجود دارند که دلالتهای معنایی اثر را به بیرون از آن انتقال میدهند. به عبارتی، معنای اثر قائم به ذات نیست. براساس مقولهی بینامتنی بودن، عوامل و عناصری وجود دارند که اگر با توجه به متنهای دیگر رمزگشایی نشوند هرگز دلالت معنایی متن خود را آشکار نمیکنند. بنابراین در بدو بررسی هر پدیدهای بهتر است ابتدا با زمینههای شکلگیری و متون مرتبط با آن آشنا شد و سپس جریانهایی را که باعث شکلگیری چنین پدیدهای شدهاند، شناسایی و بررسی نمود.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر