673 views
پیشینه تحقیق مفاهیم، استراتژی ها و راهکارهای برنامه ریزی تولید ادغامی در زنجیره تأمین غیر قطعی دارای ۶۱ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱- مقدمه ۴
۱-۲- تعاریف کلی ۵
۱-۲-۱- برنامه ریزی تولید ۵
۱-۲-۲- برنامه ریزی تولید ادغامی ۸
۱-۲-۳- واحد ادغامی ۹
۱-۲-۴- استراتژی های برنامه ریزی تولید ادغامی ۹
۱-۲-۵- هزینه های مرتبط با برنامه ریزی تولید ادغامی در زنجیره تأمین ۹
۱-۲-۶- روش های حل مسائل برنامه ریزی تولید ادغامی ۱۰
۱-۲-۷- عدم قطعیت و انواع آن ۱۰
۱-۳- مقدمه ۱۱
۱-۴- مروری بر مدل های برنامه ریزی تولید (قبل از سال ۲۰۰۰) ۱۱
۱-۵- مروری بر مدل های برنامه ریزی تولید تحت عدم قطعیت (بعد از سال ۲۰۰۰) ۲۴
۱-۶- بهینه سازی تحت شرایط عدم قطعیت ۳۸
۱-۶-۱- برنامهریزی تصادفی با ارجاع ۳۸
۱-۶-۲- بهینهسازی پایدار ۳۹
۱-۶-۲-۱- بهینهسازی تصادفی پایدار ۴۱
۱-۶-۲-۲- بهینه سازی پایدار با پارامترهای بازه ای ۴۳
۱-۶-۳- برنامه ریزی ریاضی فازی ۴۵
۱-۶-۳-۱- برنامه ریزی فازی منعطف ۴۵
۱-۶-۳-۲- برنامه ریزی فازی امکانی ۴۶
۱-۷- بهینه سازی چند هدفه ۴۶
۱-۷-۱- برنامه ریزی توافقی ۴۷
۱-۷-۲- اپسیلون-محدودیت ۴۷
۱-۸- نتیجهگیری از تحقیقات گذشته ۴۸
۷-۱- منابع ۵۰
Gallego,G.,(2001),lecturenote,IEOR4000:ProductionManagement,Lecture5 /http://columbia.edu/_gmg2/4000/pdf/lect_05.pdfS.
Galbraith, J., (1973), “Designing Complex Organizations”, Addison-Wesley, Reading, MA.
Ho, C. (1989), “Evaluating the impact of operating environments on MRP system nervousness”, International Journal of Production Research 27, 1115–۱۱۳۵٫
Deckro, R.F., and Hebert, J.E. (1984), “Goal programming approaches to solving linear decision rule based aggregate production planning models”, IIE Transactions 16, 308- 315.
Zangwill, W.I. (1966a), “A deterministic multiproduct, multifacility production and inventory model”, Operations Research,14, 486-507.
Zangwitl, W.I. (1966b), “A deterministic multiperiod production scheduling model with backlogging”, Management Science 13, 105-119.
Zangwilt, W.I. (1966c), “Production smoothing of economic lot sizes with non-decreasing requirements”, Management Science 13, 191-209.
Zapfel, G. (1996), “Production planning in the case of uncertain individual demand”, Extension for an MRP. International Journal of Production Economics 46–۴۷, ۱۵۳–۱۶۴٫
Grubbström, R.W. (1999a), “New developments within MRP theory”, Second International Aegean Workshop on the Analysis and Modelling of Manufacturing Systems. 52-61
Grubbström, R.W. (1999b), “A net present value to approach to safety stocks in a multi-level MRP system”, International Journal of Production Economics 59, 361–۳۷۵٫
Grubbström, R.W., Tang, O. (1999),” Further developments on safety stocks in a MRP system applying Laplace transforms and input–output analysis”, International Journal of Production Economics 60–۶۱, ۳۸۱–۳۸۷٫
Johnson, S.M. (1957), “Sequential production planning over time at minimum cost”, Management Science 3, 435-437.
Johnson, S., and Dantzig, G. (1955), “A production smoothing problem”, Proceedings of the 2nd Symposium in Linear Programming 151-176.
Jones, C.H. (1967), “Parametric Production Planning”, Management Science 13, 843-866.
Van de Panne, C., and Bosje, P. (1962), “Sensitivity analysis of cost coefficient estimates: The case of Linear Decision Rules for employment and production”, Management Science 9, 82-107.
Van Houtum, G.J., Inderfurth, K., Zijm, W.H.M. (1996), “Materials coordination in stochastic multi-echelon systems”, European Journal of Operational Research 95, 1–۲۳٫
برنامه ریزی تولید همواره یکی از ارکان غیر قابل تفکیک در امر تولیده بوده است. امروزه، با پیچیده تر شدن شرایط تولید، برنامهریزی کلی تولید نقش بسزایی در موفقیت شرکتهای بزرگ تولیدی ایفا مینماید. این شرایط عبارتند از:
افزایش تنوع محصولات
افزایش پیچیدگی تقاضا
کاهش دوره عمر محصول
تغییرات سریع در تقاضای بازار و سلیقه مشتریان
فشرده شدن رقابت جهانی
نیاز روزافزون به افزایش کیفیت و ضرورت کاهش هزینههای زاید
کاهش زمان تحویل کالا به مشتریان
توسعه شرکتهای بزرگ چند ملیتی و گسترش روز افزون زنجیره تأمین
عدم قطعیت موجود در پارامترهای موثر در تولید و زنجیره تأمین
همه این عوامل منجر گشته برنامهریزی کلی تولید جایگاه ویژه خود را خصوصاً در زنجیرههای بزرگ تأمین حفظ نماید. تولید اقتصادی و سودآور ایجاب میکند که برای کلیه مراحل تولید از تأمین مواد اولیه از تأمینکنندگان گرفته تا تولید محصول در کارخانهها و توزیع محصولات نهایی به مشتریان، برنامهریزی جامع و دقیق صورت گرفته تا ضمن استفاده بهینه از منابع موجود، هزینههای کل سیستم تولیدی کمینه گردد. عدم قطعیت موجود در زنجیره تأمین که معمولاً در مواردی نظیر پیش بینی نادقیق تقاضا، زمان تدارک متغیر، تحویلهای دیرهنگام، ارسال ناقص سفارشات، نوسانات هزینهها و قیمت، تخفیف مقداری و مناسبتی، سفارشات متورم شده و غیره رخ میدهد، همواره اثرات نامطلوبی نظیر تأخیر، ناتمام ماندن سفارشات و تحمیل هزینههای اضافی بر سیستم تولیدی میگذارد. بنابراین یکی از اهداف مهم برنامهریزی کلی تولید، تعمیم برنامهریزی متمرکز از یک شرکت منفرد به تمامی موجودیتهای زنجیره تأمین و در نظر گرفتن توأمان همگی فاکتورهای موثر در تولید میباشد به نحویکه برنامه تهیه شده توانایی پاسخگوئی به عدم قطعیتهای موجود را داشته باشد.
برنامه ریزی تولید ادغامی یکی از ارکان مهم تولید است و قدمت آن به آغاز کار شرکتهای تولیدی باز میگردد، جائی که شرکت ها میبایستی برنامه ریزی تولید و فروش یکسال خود را انجام میدادند و ناگزیر بودند که بر اساس هزینههای مرسوم در بخش تولید، مثل هزینههای تولید، نگهداری موجودی، هزینههای پرسنلی، استخدام و اخراج، هزینههای راه اندازی، هزینههای سفارشات عقب افتاده و محدودیت هایی نظیر ظرفیت تولید، ظرفیت انبار و غیره تصمیم گیری نمایند و برنامه تدوین شده را در افق برنامهریزی مربوطه اساس کار خود قرار دهند. در این حوزه مدل سازیهای متنوعی صورت پذیرفته و به تدریج فضای واقعی محیطهای تولیدی وارد مدل سازی گشته و مدلهای پیچیدهتری ارائه گردیده است. یکی از واقعیتهای غیرقابل انکار محیطهای تولیدی، عدم قطعیت است.
عدم قطعیت در همه ارکان تولید از جمله زمان فرآیندهای تولیدی، میزان تقاضا، زمان تدارک تولید، زمان تدارک در زنجیره تأمین، کیفیت محصول، بهرهوری و بازده تولید، خرابی سیستم تولیدی و غیره وجود دارد. اولین و مهمترین تأثیری که این عدم قطعیتها در سیستمهای تولیدی میگذارند، برنامهریزی است. برنامهریزی قرار است تقاضا، فروش، ظرفیت و بطور کلی رفتار عرضه و تقاضا را در سال آتی پیش بینی نماید و بر اساس این پیش بینی ها راهکارهایی را پیش روی تولیدکننده قرار دهد. چنانچه برنامهریزی نتواند عدم قطعیت ها را پیش بینی نماید برنامه قابل اطمینانی نخواهد بود.
مهمترین چالش رو در روی برنامهریزی تولید، شناسایی عدم قطعیتها و انتخاب رویکرد مناسب در مواجهه با این پدیده است. با گسترش شرکتهای تولیدی و متنوع تر شدن محصولات به مرور زمان شرکتهای تولیدی از حالت منفرد خارج شده و به زنجیره ای از عرضه کنندگان و مصرف کنندگان تبدیل گشته که گاهاً در سرتاسر دنیا پراکنده شده اند و تحت عنوان زنجیره تأمین چند ملیتی شناخته میشوند. برنامهریزی تولید در چنین وضعیتی دیگر منحصر به یک شرکت منفرد و یا حتی یک مجموعه واحد از قوانین و مقررات نیست و بایستی یک برنامهریزی تولید ادغامی برای کل زنجیره و بالاخص توسط رهبر و شرکت اصلی این زنجیره بصورت متمرکز صورت پذیرد تا چنین برنامه ای با در نظر گرفتن شرایط تمام حلقه ها، برنامهای واقعبینانه و قابل اجرا باشد.
به عنوان مثال یکی از تأمین کنندگان ممکن است در یک کشور و تأمین کننده دیگر در یک کشور دیگر باشد، مسافت بین کارخانههای تولیدی تا تأمین کنندگان و همینطور مسافت بین تولید کنندگان تا نقاط تقاضا که مستقیماً در زمان تدارک اثر میگذارد، نوع وسیله حمل و نقل و ارتباط تنگاتنگ آن با زمان تدارک و آلودگیهای محیطی، قیمت مواد اولیه نزد عرضه کنندگان مختلف و قیمت فروش متفاوت محصولات در نقاط مشتری، ظرفیت و محدودیتهای تولیدی کارخانجات، قوانین و مقررات حاکم بر کشورها و مناطق خاص نظیر قوانین زیست محیطی و گمرکی متفاوت، کیفیت و نوع استانداردهای کیفی قابل قبول در مناطق جغرافیایی مختلف، تحریمهای سیاسی و غیره همگی فاکتورهایی هستند که در برنامه ریزی، اثر مستقیم میگذارند ضمن اینکه اطلاعات مربوط به همه این فاکتورها دارای نوعی از عدم قطعیت نیز هست. مسئله مهم بعدی نحوه مواجهه با عدم قطعیت است.
اینکه چگونه عدم قطعیت را در برنامهریزی لحاظ کنیم در برنامه تدوین شده تأثیر مستقیم میگذارد. گاهی میتوان با فرضی ساده عامل عدم قطعیت را نادیده گرفت و مسئله را کاملاً قطعی حل نمود. گاهی میتوان عدم قطعیت را تنها در یکی از فاکتورها لحاظ نمود مثل عدم قطعیت در تقاضا، هرچقدر عدم قطعیت فاکتورهای بیشتری در مدل سازی لحاظ شود واقعیات محیط تولید با دقت بیشتری وارد مدل سازی میگردد و در عین حال پیچیدگی محاسباتی مسئله افزایش مییابد که این امر نیز میتواند در کاربردپذیری مدل در محیطهای واقعی تولید اثر گذار باشد. بنابراین میتوان نتیجه گیری کرد استفاده از رویکردی که بتواند ضمن حفظ پیچیدگی مسئله در حدی قابل قبول و کاربردپذیر، فاکتورهای بیشتری از عدم قطعیت را لحاظ کند بسیار مطلوب خواهد بود. نتیجه چنین برنامه ای حداقل انحراف از واقعیات است و انتظارات از یک برنامه خوب را ارضا مینماید.
هدف از این بخش ارائه تعاریف مختصر از مفاهیم، استراتژی ها و راهکارهای برنامه ریزی تولید ادغامی در زنجیره تأمین غیر قطعی میباشد.
بنا به تعریف، برنامهریزی تولید به معنای فرایند تصمیمگیری در خصوص منابعی است که سازمان برای عملیات تولید آیندهاش به آنها نیاز دارد و نیز تخصیص این منابع جهت تولید محصول مورد نظر در تعداد مورد نیاز و با کمترین هزینه. در حقیقت میتوان برنامهریزی تولید را ایجاد محدوده و مرز جهت عملیات تولیدی آینده سازمان تعبیر نمود. با توجه به تعریف فوق، دو هدف اساسی را میتوان برای برنامهریزی تولید برشمرد:
الف) تعیین برنامههای تولید بر اساس هزینهها و سیاستهای مدیریت در خصوص مسائل مالی، توسعه ظرفیت، خدمت به مشتری و پویایی نیروی کار.
ب) کمک به مدیریت جهت نشان دادن تأثیرات سیاستهای مختلف روی هزینهها، میزان موجودی و تولید.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر