257 views
پیشینه تحقیق مفاهیم حکومت دینی و هرمونیک و تاریخچه ی حکومت اسلامی و مبانی کلی فکری و نظری آن دارای ۷۳ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
مقدمه ۵
فصل اول:مبانی، مفاهیم حکومت دینی و هرمونیک ۱۱
مقدمه: ۱۱
۱-۲)هرمنوتیک: ۱۱
۱-۱-۲)عالمان اسلامی و هرمنوتیک: ۱۱
۲-۱-۲)فهم متون دینی: ۱۲
۳-۱-۲)تعدد قرائت ها: ۱۲
۴-۱-۲)تفسیر: ۱۳
۵-۱-۲)تأویل: ۱۴
۲-۲)حکومت: ۱۵
۳-۲)دولت: ۱۶
۴-۲) قدرت: ۱۸
۵-۲)مشروعیت: ۲۱
۶-۲)ایدئولوژی: ۲۳
۷-۲)حق و تکلیف: ۲۶
۱-۷-۲)حق: ۲۶
۲-۷-۲)تکلیف: ۲۷
۱- صورت اوّل تلازم حق و تکلیف: ۲۷
۲- صورت دوم تلازم حق و تکلیف: ۲۸
۸-۲)جامعه مدنی: ۲۹
۹-۲)آزادی: ۳۰
۱۰-۲)دموکراسی: ۳۲
۱۱-۲)عدالت: ۳۵
۱۳-۲) هرمنوتیک: ۳۶
۱-۱۳-۲)مفهوم هرمنوتیک و تلقی هایی مختلف از آن(درحوزه ی اندیشه و فلسفه ی غرب): ۳۷
۲-۱۳-۲)هرمنوتیک درحوزه اندیشه تفکّر اسلامی(در سطح علوم و مفاهیم): ۳۹
۳-۱۳-۲)هرمنوتیک در سطح برخی نو اندیشان مسلمان: ۴۱
۴-۱۳-۲)دلایل موضوعیت هرمنوتیک: ۴۲
۱-۴-۱۳-۲)دلایل عام: ۴۲
۲-۴-۱۳-۲)دلایل خاص: ۴۳
۱۴-۲) نتیجه گیری: ۴۴
فصل دوم :تاریخچه ی حکومت اسلامی و مبانی کلی فکری و نظری آن ۴۷
مقدمه: ۴۷
۱-۳)رابطه ی دولت اسلامی با قدرت و اقتدار: ۴۷
۲-۳)تحول دولت در دنیای اسلام: ۵۰
۱-۲-۳)الگوی دولت قرآنی: ۵۰
۲-۲-۳)الگوی دولت خلیفگی: ۵۰
۱-۲-۲-۳)دولت در عصر خلفای راشدین: ۵۱
۲-۲-۲-۳)خلیفگی پادشاهی(دولت در عصر امویان): ۵۵
۳-۲-۲-۳) خلیفگی امپراتوری(دولت در عصر عباسیان): ۵۵
۴-۲-۲-۳)خلیفگی غیر عرب(دولت در عصر عثمانیان): ۵۶
۲-۳-۲-۳)دولت زیدیه در یمن: ۵۷
۳-۳-۲-۳)دولت صفویه در ایران: ۵۸
۱-۴-۲-۳)الگوهای مونیستی(یگانه انگار): ۵۹
۳-۴-۲-۳)دولت های دوآلیست(دو انگار): ۶۹
۴-۴-۲-۳)دولت های ترکیبی ۷۰
۳-۳)نتیجه گیری: ۷۲
فهرست منابع و مآخذ: ۷۳
منابع فارسی و عربی: ۷۳
کتب: ۷۳
مجلات: ۷۵
سایت های اینترنتی: ۷۷
منابع لاتین: ۷۷
کتب: ۷۷
ریخته گران، محمدرضا(۱۳۷۸)؛ منطق و مبحث علم هرمنوتیک،اصول و مبانی تفسیر، تهران: نشر کنگره با همکاری مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
کاظمی، علیاصغر(۱۳۷۴)؛ روش و بینش در سیاست(نگرش فلسفی، علمی و روششناختی)، تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات سیاسی بینالمللی وزارت امور خارجه.
انصاری، مرتضی(۱۳۷۷)؛ فرائد الاصول، قم: مجمع الفکر الاسلامی.
خرمشاهی، بهاءالدین(۱۳۷۶)؛ قرآنپژوهی، تهران: انتشارات ناهید.
بدیع، برتران(۱۳۷۶)؛ فرهنگ و سیاست، مترجم: احمد نقیب زاده، تهران: نشر دادگستر.
بشله، ژان(۱۳۷۰)؛ایدئولوژی چیست؟، مترجم: علی اسدی، تهران: انتشارات بیتا.
خسرو پناه، عبدالحسین(۱۳۸۱)؛کلام جدید، قم: مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی.
مظفّر، محمدرضا،(۱۳۷۰)؛ اصول الفقه، قم: مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان.
مک لین، ایان(۱۳۸۱)؛ فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، مترجم: حمید احمدی، تهران: میزان.
احمدی، بابک(۱۳۷۵)؛ حقیقت و زیبایی، درسهای فلسفهی هنر، تهران: نشر مرکز.
(۱۳۸۰)؛ ساختار و تأویل متن، تهران: نشر مرکز.
خمینی، سید روحالله(۱۳۸۸)؛ ولایتفقیه، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
دوورژه، موریس(۱۳۵۸)؛ جامعهشناسی سیاسی، مترجم: ابوالفضل قاضی، تهران: جاویدان.
زرینکوب، عبدالحسین(۱۳۶۹)؛ بامداد اسلام،تهران: نشر امیرکبیر.
آشوری، داریوش(۱۳۷۰)؛ دانشنامه سیاسی، تهران: انتشارات سهروردی.
جهان بزرگی، احمد(۱۳۸۸)؛ تحول در نظریه دولت در اسلام، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
حتّی، فیلیپ(۱۳۶۶)؛ تاریخ عرب،مترجم: ابوالقاسم پاینده، تهران: نشر آگاه.
آصفی، محمدمهدی(۱۴۱۶ق)؛ ولایه الامر، قم: مرکز العالمیه للبحوث و التعلیم الاسلامی.
صفا، ذبیحالله(۱۳۷۵)؛ تاریخ ادبیات در ایران، ج۵، تهران: نشر فردوس.
با چیره شدن هرمنوتیک بر عرصهی فلسفه علم، تحول اساسی درزمینهی متدلوژی صورت پذیرفت. در یک مبحث جمعبندی شده میتوان از چهار تحول مهم در تاریخ فلسفهی علم در قرن بیستم که هریک دربرگیرندهی گفتمان خاصی در عرصهی فلسفه علم هستند، نام برد. گفتمان اوّل، پوزیتیویسم و استقرا گرایی، گفتمان دوم، ابطالگرایی کارل پوپر و قواعد ریاضی گونهی لاکاتوش، گفتمان سوم، ساختارگرایی و نسبیتگرایی تامس کوهن، گفتمان چهارم هرمنوتیک. در ان مقاله درباره هرمونیک توضیح داده می شود.
هرمنوتیک(Hermeneutics) از کلمهی یونانی(Hermmeneuin) به معنی«تفسیر کردن» مشتق شده است(ریخته گران،۱۷،۱۳۷۸). ریشهی آن با کلمهی هرمس(Hermes) خدای یونانی که هم خالق زبان و هم پیامآور خدایان بود پیوند دارد. این پیوند انعکاسی از ساختار سهگانه و سه مرحلهای عمل تفسیر است که عبارتاند از: پیام(متن)، تفسیر مفسّر(هرمس) و مخاطبان. البته با توجه به تعبیر دوگانهای که سقراط در رسالهی کراتیلوس از هرمس عرضه کرده و وی را پیامآور و حیلهگر نامیده است، میتوان این تصور را داشت که کلمات، هم قادرند حقیقت امور را آشکار سازند و هم قدرت پنهان و مخدوش کردن پدیدهها رادارند(علیاصغر کاظمی،۵۶،۱۳۷۸).
از واژهی هرمنوتیک در طول زمان معانی متفاوتی ارائهشده است. قدیمیترین مفهوم این اصطلاح، به اصول و مبانی تفسیر کتاب مقدّس اشاره دارد(ریخته گران،۴۶،۱۳۷۸). بعدها علم هرمنوتیک بهمثابه امری صرفاً مربوط به کتاب مقدّس در برابر علم هرمنوتیک بهمنزلهی قواعد کلی تفسیر لغوی رنگ باخت و انجیل در شمار متونی درآمد که ممکن است این قواعد در مورد آنها بهکاربرده شود(ریخته گران،۱۳۷۸،۴۸-۴۶). امّا هرمنوتیک همچون هنر، علم و فن تأویل و تفسیر تعریفی کاملاً آشکار ندارد. چراکه خود تأویل و تفسیر احتیاج به بررسی بیشتری دارد. در عربی لفظ(تأویل) یعنی بازگرداندن چیزی به اصل آن و به اوّل آن. ازنظر لغوی وقتی متنی یا گفتهای را تأویل میکنیم، یعنی آن را به معنای اصیل خودش بازمیگردانیم، درنتیجه، واژهی تأویل را به معنای کوشش در کشف معناهای پنهان متن(نوشتاری و گفتاری) یا کنش یا رویداد و نیز کوشش جهت ساختن معناهای تازه برای آنها به کار میبریم. تفسیر در قیاس با تأویل، کاری به نسبت سادهتر و قاعدهمندتر است. کشف قاعدههای زبانی، دستوری، نحوی وبیانی عبارتها، راهنمایی برای فهم متن است. تفسیر کشف رمزگان یا کدها، یعنی امور قراردادی است درحالیکه تأویل خوانش متن است که بافهم معناها یا ساختن معناها سرانجام مییابد. راهنمایی تأویل، تفسیر است(احمدی،۶۵،۱۳۸۰).
ریچارد پالمر در بحث از هرمنوتیک معتقد است که ما میتوانیم از شش میدان(حوزه) علوم هرمنوتیک به ترتیب زمانی صحبت کنیم: ۱- نظریهی تفسیری کتاب مقدّس؛ ۲- روششناسی عام لغوی؛ ۳- علم هرگونه فهم زبانی؛ ۴- مبنای روششناختی علوم انسانی و روحانی؛ ۵- پدیدارشناسی وجود و پدیدارشناسی فهم وجودی؛ ۶- نظامهای تأویل(پالمر،۴۱،۱۳۷۷). حوزههای چهارگانهی اوّل به هرمنوتیک متدلوژیک مربوط میشود و حوزهی آخر در قلمرو هرمنوتیک فلسفی یا هستی شناسانه است، بهعبارتدیگر، دانش هرمنوتیک را میتوان از دو دیدگاه طبقهبندی کرد:
الف) از دیدگاه کاربرد آن که از این زاویه هرمنوتیک را به هرمنوتیک متن و هرمنوتیک فلسفی تقسیم میکنند. هرمنوتیک متن هرمنوتیکِ شلایر ماخر است که به تفسیر متن میپردازد و کارکرد هرمنوتیک را در حوزهی متن میبیند. هرمنوتیک فلسفی هرمنوتیک هایدگر است که هرمنوتیک را در ساخت وجود شناسی به کار میگیرد و از آن برای تفسیر هستی بهره میبرد. لکن در این طبقهبندی باید از اقسام دیگری از هرمنوتیک نیز نام برد، از قبیل هرمنوتیک روش شناسانهی دیلتای و هرمنوتیک گادامر که آمیزهای از روششناسی و وجود شناسی است و درواقع، تلاش برای به ثمر رساندن هرمنوتیک روش شناسانهی دیلتای و هرمنوتیک فلسفی هایدگر محسوب میشود. از یکسو، رو به حقیقت دارد و هرمنوتیک هایدگر را دنبال میکند و از سوی دیگر، به روش میپردازد و کار دیلتای را تکمیل میکند.
ب) از دیدگاه دوره ی تاریخی، هرمنوتیک به لحاظ تاریخی به سه دوره ی کلاسیک، مدرن و پسا مدرن تقسیم میشود. شلایر ماخر و دیلتای چهرههای شاخص هرمنوتیک کلاسیک و هایدگر و گادامر از برجستگان هرمنوتیک مدرن و افرادی چون هیرش از شخصیتهای مهم هرمنوتیک پسامدرن محسوب میشوند. ویژگی هرمنوتیک کلاسیک مطلقگرایی و شاخصهی هرمنوتیک مدرن نسبیگرایی است. هرمنوتیک پسامدرن از نقد هرمنوتیک مدرن نشأت میگیرد که گاه مانند هیرش بهسوی هرمنوتیک کلاسیک تمایل دارد و هرمنوتیک نئوکلاسیک را سامان میدهد؛ و زمانی مانند دریدا و هابرماس رو بهنوعی نسبیگرایی دارد(احمدی،۱۳۷۵،۶۸۴-۶۸۲).
در دنیای اسلام نیز هرچند مفاهیم«اجتهاد» و«فهم عرفی» در برابر این اصطلاح غربی وجود دارند امّا اصطلاح«قرائتها» به معنای«دیدگاههای مختلف در تفسیر متون دینی» امروز در جوامع اسلامی نیز رایج شده است. در اسلام و مذهب شیعه منابع فهم دینی نص قرآن کریم و سنّت(احادیث، سیره عملی) پیامبر و امامان هستند؛ قاعدتاً بحث پیرامون حکومت اسلامی بهعنوان یک دیالوگ درون دینی برداشتی از این متون است که بر اساس این نظریه این برداشتها میتوانند متفاوت باشند و یا گاه متضاد .
در این فصل با استفاده از منابع معتبر و علمی، مبانی، مفاهیم حکومت دینی و هرمونیک موردبررسی قرار میگیرد.
واژهی هرمنوتیک از یونان باستان رواج داشته و ارسطو بخشی از کتاب ارغنون در باب منطق قضایا را«باری ارمیناس» به معنای«در باب تفسیر» نامید که به بررسی ساختار«دستوری» گفتار میپردازد لکن بهرغم این تداول و رواج، اصطلاح هرمنوتیک بهمثابه شاخهای از دانش تا عصر رنسانس و اصلاح مذهبی، یعنی قرن شانزدهم میلادی، هنوز تحقق خارجی نداشته است؛ بنابراین، مفهوم هرمنوتیک بهمنزلهی شاخهای از دانش، پدیدهای نوظهور مربوط به دوران مدرنیته است و واژهی یونانی(Hermeneutike) از زمان افلاطون به کار میرفته است، امّا معادل لاتین آن، یعنی(Hermeneutice) تنها از قرن هفدهم به بعد، بهعنوان شاخهای خاص از دانش بشری تداول یافت. این علم پیشکسوتانی داشته است، امّا شلایر ماخر را میتوان اولین کسی دانست که فرضیهی عام تفسیر را بیان کرد و او را بنیانگذار هرمنوتیک مدرن میدانند. پس این علم در قرن ۱۹ و ۲۰ شکل میگیرد که درواقع پس از وقوع رنسانس در اروپاست(وین،۷۶،۱۳۷۷).
عالمان اسلامی، اعم از متکلّمان، اصولیون و مفسّران، بهطور رسمی و تحت این عنوان بحثی ارائه نکردهاند. این امکان وجود دارد که بخشی از مطالب مرتبط با مباحث رایج هرمنوتیکی در حوزهی تفکّر دینی ما راهیافته باشد. علوم اسلامی در شاخههای مختلف آن، بهویژه فقه، کلام و تفسیر، ارتباط وسیعی بافهم و تفسیر متون دینی دارد؛ ازاینرو، عالمان اسلامی در مراجعهی خویش به متون دینی، از نظریهی تفسیری خاصی پیروی میکنند. مباحث پژوهشگران دینی ما در زوایای مختلف، از هرمنوتیک درزمینهی تفسیر، مشابه نظریات هرمنوتیکی است؛ گرچه نام هرمنوتیک بر آن ننهاده باشند. بخشی از علم اصول به مسائل مربوط به فهم متن و قواعد حاکم بر فهم متون دینی اختصاص دارد که به«مباحث الفاظ» موسوم است(مظفر،۱۳۷۰،۱۹).
در مقدمات تفسیر، مفسّران اسلامی، به بخشی از مباحث مربوط به کیفیت فهم و تفسیر قرآن مجید میپردازند که این مطالب بهنوبهی خود هرمنوتیکی است؛ برای نمونه، میتوان به شیوهی مرحوم علّامه طباطبائی در المیزان اشاره کرد که با ارائهی روش«تفسیر قرآن به قرآن» ایدهی تفسیری متفاوتی را ارائه کرد. درحالیکه اخباریها آیات قرآنی را در دلالت بر موارد، مستقل ندانسته، قرآن را برخلاف محاورات عرفی میدانند و معتقدند که غرض خداوند، تفهیم مراد و مقصود خویش به نفس آیات قرآنی نبوده است، بلکه تفسیر واقعی و مراد از آیات را باید به کمک روایات معصومین(علیهمالسلام) شناخت(انصاری،۱۴۲،۱۳۷۷-۱۴۱).
فهم دین یا معرفت دینی، مجموعهی دانستهها و شناختهای آدمی نسبت به یک دین خاص است. فهم دین غیر از دین ورزی و دینداری و متفاوت با خود دین است. تدیّن و دین ورزی دربارهی هر دینی، فرع بر آگاهی و شناخت از آن دین است، پس همواره دینداری، آمیخته بامعرفت دینی است؛ یعنی ایمان، پذیرش، التزام و درونمایهی یک دین، مقارن بامعرفت و شناخت آن دین است.
معرفت دینی و آگاهی متدینان از مقولات دینی، با مراجعه به منابعی صورت میپذیرد. بهطور مرسوم سه منبع اصلی، معرفت دینی دینداران را شکل میدهد. این سه منبع عبارتاند از: تجارب دینی، تأملات عقلانی و فهم و تفسیر متون مقدّس دین. در ادیان توحیدی که متون دینی نقش اساسی و محوری در شکلدهی معرفت دینی دارند، این متون اصلیترین منبع معرفت دینی هستند، درعینحال دو منبع دیگر نیز، ایفای نقش میکنند(سبحانی،۱۳۷۹،۲۶).
تعدد قرائتها نظریهای در باب فهم و تفسیر متون دینی است که بر اساس آن، متون(ازجمله متون مقدّس) معانی متعددی را برمیتابند تا جایی که از متون واحد، فهمهای دستگاهواره ای متفاوت و احیاناً متناقض صورت میگیرد و همهی فهمها نیز از حجیت و اهمیت برخوردارند(صادقی رشاد،۳۷،۱۳۷۹).
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر