تحقیق مفاهیم و مبانی حاکمیت ملی و مداخله بشردوستانه و ارتباط حقوق بشر و حاکمیت ملی و گفتمان حقوق بین الملل در قبال مداخله بشردوستانه

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق مفاهیم و مبانی حاکمیت ملی و مداخله بشردوستانه و ارتباط حقوق بشر و حاکمیت ملی و گفتمان حقوق بین الملل در قبال مداخله بشردوستانه دارای ۶۲ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول: بررسی حاکمیت ملی و مداخله بشردوستانه    ۵
مبحث اول : مبانی و مفاهیم حاکمیت ملی و تحول مفهوم سنتی آن    ۵
گفتار اول : مفهوم، تعریف و ویژگی های حاکمیت ملی    ۵
بند۱- مفهوم حاکمیت    ۵
بند۲- تعریف حاکمیت    ۶
بند۳- ویژگی های حاکمیت    ۶
گفتار دوم: تحول مفهوم حاکمیت و علل آن    ۸
بند۱- تحول مفهوم حاکمیت    ۸
الف: تحول صلح و امنیت بین المللی و تاثیر آن بر حاکمیت    ۹
ب : حقوق بشر و تأثیر آن بر حاکمیت    ۱۰
ج :توسعه حقوق بین الملل و حاکمیت دولت ها    ۱۱
بند۲- اصل عدم مداخله و تعدیل آن    ۱۲
مبحث دوم: تعریف، مفهوم و سابقه مداخلات بشردوستانه    ۱۵
گفتار اول: مفهوم و تعریف مداخله بشردوستانه    ۱۵
بند۱- مفهوم مداخله    ۱۵
بند۲- تعریف مداخله بشر دوستانه    ۱۹
گفتار دوم: پیشینه مداخلات بشردوستانه در جامعه بین المللی    ۱۹
بند۱- مداخله بشر دوستانه پیش از تدوین منشور ملل متحد    ۱۹
بند۲- تدوین منشور ملل متحد و مداخلات بشردوستانه    ۲۱
الف: مداخله بشردوستانه قبل از پایان جنگ سرد    ۲۱
ب: مداخله بشر دوستانه در دوران پس از جنگ سرد    ۲۴
ج: اصل عدم توسل به زور(ماده(۴)۲ منشور ملل متحد) و مداخله بشر دوستانه    ۲۶
فصل دوم: ارتباط حقوق بشر و حاکمیت ملی و گفتمان حقوق بین الملل در قبال مداخله بشردوستانه    ۲۹
مبحث اول: حقوق بشر و حاکمیت ملی در ترازوی حقوق بین الملل    ۳۰
گفتار اول: تعریف و مبانی حقوق بشر بین المللی    ۳۰
بند۱- تعریف حقوق بشر    ۳۰
بند۲- جهان شمولی حقوق بشر    ۳۱
بند۳- قواعد حقوق بین المللی بشر بعنوان قواعد امره بین المللی    ۳۳
بند۴- حق های بشری غیرقابل تعلیق در اسناد حقوق بشری    ۳۴
الف: حق های بشری غیر قابل تعلیق در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی    ۳۴
ب: حق های غیر قابل تعلیق در کنوانسیون اروپایی حقوق بشر    ۳۴
ج-حق های غیرقابل به موجب کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر    ۳۵
گفتار دوم: ارتباط و تعارض موجود بین حاکمیت و حقوق بشر    ۳۶
بند۱- سیر تحول رابطه حاکمیت و حقوق بشر    ۳۶
بند۲- رابطه حقوق بشر و حاکمیت در اسناد مهم بین المللی    ۳۷
الف: منشور ملل متحد    ۳۸
ب: اعلامیه جهانی حقوق بشر    ۳۹
ج: میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی    ۳۹
د: پروتکل اول و دوم اختیاری میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی    ۴۰
ه: میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی    ۴۰
بند۳- تعارض حقوق بشر با حاکمیت  ملی دولت ها    ۴۱
الف- الزام به تصویب و تطبیق قوانین داخلی با قوانین بین المللی    ۴۱
ب- ابزارهای حمایتی بین المللی و منطقه ای از حقوق بشر    ۴۲
ب۱-  سازمان ملل متحد    ۴۳
ب۲-سازمان های غیردولتی    ۴۵
ب۳- سازمان های منطقه ای    ۴۵
ج: پیگرد کیفری بین المللی در خصوص نقض کنندگان حقوق بشر    ۴۷
مبحث دوم: بررسی نظریات موجود در مورد مداخله در حاکمیت برای حمایت از حقوق بشر    ۵۰
گفتار اول: دیدگاه مخالفان مداخله بشر دوستانه    ۵۰
گفتار دوم: دیدگاه موافقان مداخله بشر دوستانه    ۵۴
منابع و مآخذ    ۵۸

منابع

ضیائی بیگدلی، محمد رضا ، حقوق بین الملل عمومی، کتابخانه گنج دانش،چاپ بیست و نهم،۱۳۸۳٫

قاضی، ابوالفضل، حقوق اساسی و نهاد های سیاسی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،۱۳۷۰٫

کاسسه، انتونیو، حقوق بین الملل در جهانی نامتحد، ترجمه مرتضی کلانتریان، تهران، دفتر خدمات حقوقی بین المللی،۱۳۷۰ .

نیکولاس جی ، ویلر و الکس جی ،بلامی، مداخله بشردوستانه و سیاست جهانی ، در استیو اسمیت ، جهانی شدن سیاست ؛ روابط بین الملل در عصر نوین ، ترجمه ابولقاسم راه چمنی و دیگران ،تهران،ابرار معاصر،۱۳۸۳٫

.وایس،توماس جی،مداخله بشردوستانه اندیشه در عمل،ترجمه نوع پرست،زهرا،مرکز چاپ و انتشارات وزارت امورخارجه،۱۳۸۷٫

کاتوزیان، ناصر، مبانی حقوق عمومی، ج۱، تهران، نشردادگستر ،۱۳۷۷٫

میرزایی ینگجه، سعید، تحول مفهوم حاکمیت از سازمان ملل متحد، تهران، انتشارت وزارت امور خارجه،۱۳۷۳٫

سرتیپی، حسین، مداخله بشردوستانه از تئوری تا عمل، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، ۱۳۸۶٫

کرمی،جهانگیر، شورای امنیت سازمان ملل متحد مداخله بشر دوستانه ، تهران،موسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۷۵٫

مولایی ،یوسف ،حاکمیت و حقوق بین الملل ،انتشارات علم، تهران ،۱۳۸۴٫

جعفری لنگرودی، محمدجعفر ، مسبوط درترمینولوژی حقوق،ج ۴ ،گنج دانش،۱۳۷۸٫

Report of the Secretary-General on the causes of conflict and the promotion of durable peace and sustainable development in Africa,16 april 1998, (A/52/871)

Report of the High-level Panel on Threats,Challenges and Change,A more secure world: Our shared responsibility

Report  of  the International Commission on Interventionand State Sovereignty, december 2001

فصل اول: بررسی حاکمیت ملی و مداخله بشردوستانه

در فصل اول به بررسی مفاهیم مربوط به حاکمیت ملی و تحول آن و همچنین مفهوم و سوابق موجود در مورد مداخله بشردوستانه در دو مبحث مجزا می پردازیم.

مبحث اول : مبانی و مفاهیم حاکمیت ملی و تحول مفهوم سنتی آن

در این مبحث مفهوم، تعریف و ویژگی های حاکمیت و تحول مفهوم آن و همچنین تعدیل اصل عدم مداخله پرداخته می شود.

گفتار اول : مفهوم، تعریف و ویژگی های حاکمیت ملی

بند۱- مفهوم حاکمیت

ریشه مفهوم حاکمیت به معنای امروزی آن به زمان تشکیل دولت های سرزمینی مدرن برمیگردد که سلطنت از این مفهوم به عنوان ابزاری برای تحکیم سلطه خود بر شاهزادگان فئودال استفاده می کرد. در زمانی که بی ثباتی و بی نظمی دوام و بقای جوامع را تهدید می کرد؛ این باور وجود داشت که دولت های مقتدر برای اعمال حاکمیت بر سرزمین و شهروندان لازم است. نوع حکومت، خواه سلطنتی، اشراف سالاری و یا دمکراسی، مورد نظر قرار نداشت بلکه مهم قابلیت این حکومت ها در اعمال حاکمیت از طریق استقرار نظم بود. این مفهوم حاکمیت از طریق مجموعه ای از نظریات که به منزله اعلام پایان سلطه اخلاقی کلیسا بر رهبران غیردینی اروپا بود، وارد تئوری های روابط بین المللی شد. در این ارتباط معاهده وستفالی(۱۶۴۷) نقطه عطفی در تاریخ است، این معاهده به جنگ های سی ساله پایان داد و زمینه ساز آغاز تلاشی شد که تا امروز ادامه دارد. تلاش برای کشف روش هایی که بر اساس آن ها دولت های مستقل بتوانند حاکمیت خود را بر سرزمین شان اعمال کنند و منافع خویش را بگونه ای تامین نمایند که نه مضر به حال خودشان باشد نه به حال جامعه بین المللی که عضوی از آن هستند.[۱]

در حقوق عمومی، حاکمیت به معنی قدرت برتر ، قدرت ما فوق و قدرت مطلق و انحصاری هر کشور است.اصل حاکمیت برای نخستین بار در قرن ۱۶ توسط ژان بدن فرانسوی ابراز گردید و عده ای از فلاسفه و حقوقدانان دیگر از او پیروی نمودند. این عده از دانشمندان، قدرت سیاسی یا قدرت حکومت را در نظام داخلی با حاکمیت درهم آمیخته اند و معتقدند که چنین قدرتی ما فوق تمام قدرتهاست و جنبه ی غیرمشروط و مطلق و دائمی دارد. طبق نظر آنان، در نظام بین المللی نیز حاکمیت به معنای  عدم وابستگی به قدرت دیگر است.[۲]

بند۲- تعریف حاکمیت

دکتر ابوالفضل قاضی حاکمیت را به شرح زیر تعریف میکند: « حاکمیت عبارت از قدرت برتر فرماندهی یا امکان اعمال اراده ای فوق اراده های دیگر است. هنگامی که گفته می شود دولت حاکم است، بدین معنی است که در حوزه اقتدارش دارای نیرویی است خود جوش که از نیروی دیگری بر نمی خیزد و قدرت دیگری که بتواند با او برابری کند ، وجود ندارد. در مقابل اعمال اراده و اجرای اقتدارش مانعی نمی پذیرد.از هیچ قدرت دیگری تبعیت نمی کند. هر گونه صلاحیت ناشی از اوست  ولی صلاحیت او از نفس وجودی بر می آید.»[۳]

اصل ۵۶ قانون اساسی ج.ا.ایران حاکمیت را چنین تعریف می کند:

“حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست وهم او انسان را برسرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. هیچکس نمی تواند این حق الهی را از انسان سلب کند  و یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد و ملت این حق خداداد را از طرقی که در اصول بعد می آید اعمال می کند.”

آر پی آناند حاکمیت را بدین شرح تعریف کرده: “حاکمیت عبارتست از قدرت عالی یک دولت در قلمرو خود اما در چار چوب  قواعد مشخص حقوق بین الملل  که جنبه ی الزامی دارند”.[۴]

بند۳- ویژگی های حاکمیت

تنها بازیگران اصلی صحنه سیاست بین المللی یعنی دولتها می توانند از حاکمیت برخوردار گردند زیرا که فقط دولتها امکان آنرا دارند که در قلمرو معینی قانون وضع کرده و آن را به موعد اجرا بگذارند در حالیکه دیگر بازیگران صحنه سیاست بین الملل مثل سازمانهای بین المللی فاقد قلمرو اجرایی هستند دارای حاکمیت نمی باشند ، البته مقام بستر دریاها (Seabed Authority ) استثنائاً از برخی صلاحیت های قانونگذاری برخوردار است.

حاکمیت دارای دو بعد است بعد داخلی و بعد خارجی، از نظر داخلی وقتی می توان گفت که دولتی دارای حاکمیت است که بتواند امور کشور را بدون دخالت اداره کند. بدون دخالت خارجی ، قانون اساسی مورد دلخواهش را تدوین و در چارچوب آن به وضع و اجرای قوانین عادی پرداخته و آنها را در قلمرواش به مورد اجرا بگذارند. در بعد خارجی هنگامی یک دولت دارای حاکمیت است که در روابط خارجی اش از استقلال و آزادی برخوردار باشد به عبارت دیگر در اداره روابط خارجی فقط منافع کشور را مد نظر قرار دهد و از دولت های دیگر دستور نگیرد.

برابری حاکمیت دولت ها از اصول دیرین حقوق بین الملل است که در بند یک ماده دو منشور ملل متحد نیز مورد تایید واقع شده است.[۵]

حاکمیت مطلق یعنی استقلال کامل در اداره همور داخلی و آزادی عمل کامل در روابط خارجی، با واقعیات دنیای امروز سازگار نیست . یکی از مظاهر حاکمیت یعنی نپذیرفتن مداخله در امور داخلی،در مورد کلیه دولتها صادق است. بدین ترتیب اولین محدودیت بر حاکمیت، عدم مداخله در امور داخلی دیگر دولتها است.

حاکمیت منشا حقوق بین الملل است. بدین معنی که در غیاب یک نیروی ماورا ملی که در سطح جهانی قانون وضع کرده و آنرا به مورد اجرا بگذارد، دولتها در بعضی موارد معین و به نظم بین الملل، برخی محدودیت ها نسبت به حاکمیتشان را می پذیرند به عبارت دیگر قواعد حقوق بین الملل از محدود شدن حاکمیت دولتها به وجود می آید. محدود کردن حاکمیت دولتها به صورت ارادی صورت گرفته و در واقع از مظاهر حاکمیت ملی می باشد.[۶]

مشروعیت، وقوع تحولات در جامعه جهانی موجب شده است ویژگی مهم دیگری نیز به این ویژگی ها ضمیمه شود و آن مشروعیت است. در صورت فقدان مشروعیت دولت از بین خواهد رفت ویا با بحران جدی مواجه خواهد شد.[۷]

گفتار دوم: تحول مفهوم حاکمیت و علل آن

بند۱- تحول مفهوم حاکمیت

“دوران حاکمیت مطلق و انحصاری(دولتها) به سر آمده است. این تئوری هیچگاه با واقعیات منطبق نبوده است.حالا وظیفه رهبران دولتهاست که این را دریابند و توازنی بین اداره خوب جامعه و نیازمندی های دنیایی وابسته به امروز ایجاد کنند.”  پطروس غالی- دبیر کل سازمان ملل متحد

با تثبیت اصل حاکمیت دولت ها پس از منشور، نقش مردم و ملت ها و حقوق مستقل آنان در برابر دولت هایشان، کم رنگ شد و جنبه تبعی و ثانوی یافت. در نتیجه، در بسیاری از سرزمین های مستعمراتی افراد و حکومت هایی به قدرت رسیدند که فاقد کارایی اجرایی و مقبولیت مردم برای ایجاد ثبات و استقرار در نهادهای داخلی بودند. اما نتیجه روند استعمار زدایی و تاکید بر نظم یافتن روابط بین الملل حول محور حاکمیت دولت ها، اهمیت یافتن بعد خارجی نهاد حاکمیت بود.[۸]

[۱]–  جنی ام لیونز، مداخله بین المللی، حاکمیت و آینده جامعه بین المللی، ترجمه خجسته عارف نیا، اطلاعات سیاسی اقتصادی، شماره۸۳و۸۴، مرداد و شهریور۱۳۷۳، ص۶٫

[۲]–  محمد رضا ضیایی بیگدلی، حقوق بین الملل عمومی، چاپ بیست و نهم، تهران، کتابخانه گنج دانش، ۱۳۸۰، صص۲۰۹ و ۲۱۰٫

[۳]–  ابوالفضل قاضی ، حقوق اساسی و نهاد های سیاسی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۰، ص ۱۸۷٫

[۴]– R.P.Anand, soreriegnty of states in an inter dependent world , collected courses of  the hayue academy of international law, 1986 , P.37.

[۵]بند یک ماده دو منشور به شرح زیر است” سازمان بر مبنای اصل تساوی حاکمیت کلیه اعضای آن قرار دارد.”

[۶]سعید میرزایی ینگجه، تحول مفهوم حاکمیت در سازمان ملل متحد، تهران، انتشارت وزارت امور خارجه، ۱۳۷۳، ص۷- ۵ .

[۷]تقریرایت درس حقوق بین الملل عمومی۲، ابراهیم بیک زاده،  نگارش زوبین نصیری محلاتی، نیم سال اول ۸۳-۸۴ ، ص۷۳.

[۸] – حسین سرتیپی، مداخله بشردوستانه از تئوری تا عمل، تهران، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک ، ۱۳۸۶، ص۲۳.

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق جایگاه حکم حکومتی درفقه سیاسی و معیارشناسی آن
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.