تحقیق مفهومی عدالت در غرب و اسلام و عدالت در اندیشه سیاسی افلاطون

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق مفهومی عدالت در غرب و اسلام و عدالت در اندیشه سیاسی افلاطون دارای ۵۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول:پیشینه مفهومی عدالت در غرب و اسلام    ۵
مقدمه    ۵
۲-۱- عدالت در غرب    ۶
۲-۱- ۱- یونان باستان    ۷
۲-۱- ۲- قرون‌وسطی    ۸
۲-۱- ۳- عدالت پس از رنسانس    ۱۰
۲-۱- ۴- عدالت در غرب معاصر    ۱۰
۲-۲- عدالت در اسلام از دید فقهای شیعه:    ۱۲
۲-۲- ۱- فقهای متقدم    ۱۳
۲-۲- ۲- دوران صفویه    ۱۴
۲-۲- ۳- دوران پس از صفویه:    ۱۶
۲-۲- ۴- فقهای دوران مشروطه    ۱۷
۲-۲- ۵- فقهای معاصر    ۱۸
۲-۳- عدالت اجتماعی در غرب    ۲۱
۲-۴- عدالت اجتماعی در اسلام:    ۲۳
۲-۵ – جمع‌بندی    ۲۶
فصل دوم:عدالت در اندیشه سیاسی افلاطون    ۲۸
مقدمه    ۲۸
۳- ۱- زندگی‌نامه    ۲۸
۳- ۲- مبانی اندیشه سیاسی افلاطون    ۳۰
۳- ۳- اهمیت کتاب جمهور    ۳۶
۳- ۴- عدالت، انواع و ابعاد آن در دیدگاه افلاطون    ۳۷
۳- ۴- ۱- منشأ عدالت    ۴۲
۳- ۴- ۲- عدالت در معنای نظم، هماهنگی و توازن اجزاء در کنار یکدیگر    ۴۳
۳- ۴- ۳- جایگاه زمامدار    ۴۵
۳- ۴- ۴- عدالت اجتماعی    ۴۵
۳- ۴- ۵- عدالت سیاسی    ۴۸
۳- ۴- ۶- عدالت اقتصادی    ۴۸
۳-۵- جمع‌بندی    ۵۱
منابع و مأخذ    ۵۳

منابع

بشیریه، حسین (۱۳۷۴)، دولت عقل، ده گفتار در فلسفه و جامعه‌شناسی، تهران، نشر علوم نوین.

نیلسن، کای (۱۳۸۲)، واکاوی مفهوم عدالت، ترجمه، علیرضا کاهه، راهبرد، شماره ۳۰، زمستان.

فاستر، مایکل ب (۱۳۶۱)، خداوندان اندیشه سیاسی، مترجم جواد شیخ‌الاسلامی ج ۱، قسمت اول، ص ۳۸، انتشارات امیرکبیر.

هلد، دیوید (۱۳۶۹)، مدلهای دموکراسی، مترجم: عباس مخبر، ج۱، روشنگران.

بلوم، ویلیام تی (۱۳۷۳)، نظریه‏های نظام سیاسی، ترجمه احمد تدین، ج‏۲، نشر آران.

پازارگاد، بهاءالدین (۱۳۵۷)، تاریخ فلسفه سیاسی، ج ۱، تهران: انتشارات، زوار.

پازارگاد، بهاءالدین (۱۳۵۹)، تاریخ فلسفه سیاسی، ج ۲، تهران: انتشارات، زوار.

عالم، عبدالرحمان (۱۳۷۷)، تاریخ فلسفه سیاسی غرب، جلد ۲، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی.

عالم، عبدالرحمان (۱۳۷۶)، تاریخ فلسفه سیاسی غرب، جلد ۱، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی.

بُربُر، مسعود (۱۳۸۷)، «خرد، شناخت و آزادی: نگاهی به اندیشه‌های هایک»، ۲۶ آبان.

نوزیک، رابرت (۱۳۸۰)، عدالت و استحقاق، ترجمه: مصطفی ملکیان، انتشارات، علمی و فرهنگی.

قربان‏نیا، ناصر (۱۳۸۱)، عدالت حقوقی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

فروغی، محمدعلی (۱۳۱۶)، حکمت سقراط و افلاطون؛‌چ ۲، تهران: شرکت چاپخانه فرهنگ.

فروغی، محمدعلی (۱۳۴۴)، سیر حکمت در اروپا، زوار، ج۲٫

علیخانی، علی‌اکبر (۱۳۸۸)، درآمدی بر نظریه عدالت در اسلام، تهران، انتشارات: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.

افلاطون (۱۳۶۷)، دوره کامل آثار افلاطون، مترجم: محمدحسن لطفی، جلد چهارم، تهران: انتشارات، خوارزمی.

افلاطون (۱۳۸۰)، دوره کامل آثار افلاطون، مترجم: محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، جلد سوم، تهران: انتشارات، خوارزمی.

فصل اول:پیشینه مفهومی عدالت در غرب و اسلام

 مقدمه

بی‌گمان مفهوم عدالت، یکی از پیچیده‌ترین مفاهیم علوم انسانی در طول تاریخ بشر بوده است. اگر آغاز ابهام‌برانگیزی عدالت و تعریف آن را افلاطون بدانیم (چراکه بسیاری از پژوهشگران، عقیده دارند که اندیشه سقراط، در جمهور افلاطون است که انعکاس پیدا می‌کند) به سهولت خواهیم دید که از چندین قرن قبل از میلاد تاکنون در باب عدالت و عدل و ملزومات آن چه تعداد نظرات مختلف ارائه‌شده است. از ارسطو شاگرد افلاطون گرفته تا مارکس و اندیشمندان لیبرالی چون راولز و هایک معاصر و… چندشاخگی این مفهوم وقتی مشخص­تر می‌شود که در دین و مذاهب مختلف هم بدان اشاراتی شده است و اصولاً عدالت، بنا به نظرات برخی از اندیشمندان، لایه­ای مذهبی دارد و خود این دیدگاه قضیه را سخت­تر از پیش می­کند. چنان‌که عدالت، به انواع مختلف تقسیم می‌شود. همیشه برای بحث در این انواع، راهی وجود دارد. یکی عدالت توزیعی را موردقبول نمی‌داند و دیگری عدالت اجتماعی را به شاخه‌های مختلف منقسم می‌کند؛ اما برای آغاز هر بحث، می‌باید مفاهیم مورد لزوم را مورد تعریف قرارداد و ما نیز بدین کار مبادرت می‌کنیم.

عدالت چیست؟

مبانی عدالت چیست؟

آیا عدالت، فضیلت است؟

بسیاری عدالت را اصلی‌ترین فضیلت و منبع و ریشه همه فضایل می‌دانند. عدالت را در سویی و ارزش‌ها و فضیلت‌های دیگر را در سوی دیگر قرار می‌دهند. به‌هرحال ازآن‌رو که بحث عدالت در سرشت خود بحثی تحلیلی و نظری است، همیشه با تنوع دیدگاه‌ها و اختلاف‌نظرها همراه بوده است. این تنوع خصوصاً از آن بعد دیده می‌شود که عدالت در تمامی جنبه‌های فردی، خانوادگی، ابعاد کلان اجتماعی و نهادها و سازمان‌های درگیر، در حقوق و قضا، در فلسفه و سیاست و غیره حضور و بروز جدی دارد. این امر باعث پراکندگی و تشتت هر چه بیشتر در بحث عدالت و تعاریف و محدوده‌ها و … آن می­شود. به نظر می‌رسد که باید ریشه‌ای‌تر به مبحث عدالت پرداخت و معنای کلاسیک آن را نیز مدنظر قرارداد. در این فصل ابتدا به بررسی مفهوم عدالت در غرب در چهار دوره یونان باستان، قرون‌وسطی، پس از رنسانس و نهایتاً دوران معاصر پرداخته‌ایم و سپس سیر تطور عدالت را نزد فقهای شیعه را به این دلیل که مطهری یک متفکر شیعه بوده و جهت جلوگیری از طولانی شدن بحث از بررسی مفهوم عدالت در نزد سیاست‌نامه نویسان یا فقهای اهل سنت و…صرف‌نظر خواهیم نمود. در پایان نیز مفهوم عدالت اجتماعی در غرب و اسلام را مورد پردازش قرار داده‌ایم.

۲-۱- عدالت در غرب

از قرون اولیه تاکنون یکی از اشتغالات عمده فلسفه و فلاسفه سیاسی در مغرب زمین جست‌وجوی عدالت و قانون عادلانه در جامعه بوده است.  از گذشته تا کنون تحلیل مفهوم عدالت در فلسفه سیاست اهداف مختلفی را پی گیری می‌کرده است، ازجمله این‌که با گذر از عالم انتزاعیات و مفاهیم و وصول به عالم عینیات این نتیجه به دست می‌آید که چه چیز عادلانه و چه چیز غیرعادلانه است. برداشت‌های متفاوت فیلسوفان سیاسی غرب از مفهوم عدالت که زمینه‌ساز مشاجرات و مباحثات فراوانی گردیده، بر یکی از سه اصل زیر استوار بوده است: برابری، شایستگی، نیاز. در این بخش به بررسی مفهوم عدالت از دیدگاه تعدادی از فلاسفه و متفکرین غربی خواهیم پرداخت. امید است که به روشن‌تر شدن این مفهوم کمک نماید.

۲-۱- ۱- یونان باستان

به‌طور سنتی مفهوم عدالت را به دو صورت تفسیر کرده‌اند؛ دیدگاه مبتنی بر تناسب[۱] که به‌طور سنتی به ارسطو در کتاب اخلاق وی نسبت داده‌شده است. دیدگاه برابری خواه[۲] که افلاطون در رساله گرگیاس[۳] آن را تدوین کرده است. اصل تناسب برای توصیف عدالت توزیعی به کار می­رود مانند اینکه یک موقعیت منصفانه عبارت از موقعیتی است که برون داد افراد با درون داد آن‌ها تناسب داشته باشد. این رویکرد مبتنی بر تناسب شامل دو مؤلفه اقتصادی و انصاف است. رویکرد برابری خواه شامل دو مؤلفه نیاز و تساوی است. بین فرهنگ‌ها ازنظر عدالت اجتماعی تفاوت وجود دارد. مثلاً فرهنگ‌های جمع‌گرا مثل چین بر برابری خواهی و فرهنگ‌های فردگرا مثل آمریکا بر فردگرایی اقتصادی و دیدگاه‌های مبتنی بر تناسب تأکید می‌کنند. اندیشه‌های افلاطون و ارسطو سرآغاز و جهت دهنده بسیاری از اندیشه‌ها ونظریه‎های دیگر است، افلاطون عدل را موضوع اصلی فلسفه می‌داند و به اعتبار اهمیت این امر عنوان فرعی کتاب اصلی خویش جمهور را گفتگویی درباره عدالت می‌نامد (بشیریه، ۱۳۷۴: ۶).

افلاطون بحث عدالت را با بحث از ماهیت دولت آغاز می‌کند. وی عدالت را هماهنگی و همکاری اجزاء روح معرفی می‌کند و با دیدی کارکردگرایانه و در یک تطبیق اندام واره، صحبت از قرار گرفتن هر چیز و هرکس در جای خود می‌کند. وی به عدالت طبیعی معتقد است و هرکس باید در همان‌جایی که طبیعت او را قرار داده، قرار گیرد. در باب افلاطون در فصل بعد مفصل بحث خواهیم کرد؛ اما ارسطو در کتاب «اخلاق نیکوماخوس» عدالت را به دو بخش تقسیم می‌کند: «عدالت توزیعی[۴]» و «عدالت تأدیبی یا کیفری[۵]». عدالت توزیعی به مسئله توزیع و تقسیم دارایی‌ها و ثروت و حقوق و مزایا و امتیازات اجتماعی در بین افراد جامعه مربوط می‌شود.

عدالت تأدیبی بیان نظریه مجازات عادلانه است. این نوع از عدالت به این پرسش پاسخ می‌دهد که مجازات مناسب افراد خاطی چگونه باید باشد، بنابراین عدالت تأدیبی به عمل خطا و قانون‌شکنی مربوط است. به نظر می‌رسد این تقسیم‌بندی ارسطویی جامع همه جوانب نیست، برای مثال تلقی توماس هابز از عدالت که آن را به «رعایت قراردادها و پیمان‌ها» تعریف می‌کند، در هیچ‌کدام از این دو قسم عدالت نمی‌گنجد. ازاین‌رو برخی از متفکران قسم سومی به آن افزوده‌اند. «عدالت تعویضی یا مبادله‌ای»[۶] به‌عنوان شق سوم به توصیف احکام و شرایط مبادله منصفانه در قراردادها می‌پردازد. عدالت فردی و اخلاقی به معنای ایجاد توازن و تعادل میان قوای نفس نیز از تقسیم‌بندی دوگانه ارسطو خارج است؛ اما ارسطو در تقسیم‌بندی دیگری، عدالت را به «عام» و «خاص» تقسیم می‌کند. تقسیم عدالت به توزیعی و تأدیبی در محدوده عدالت خاص است که اقسام دیگری از عدالت هستند که به همراه عدالت خاص همگی در زمره مصادیق عدالت عام قرار می‌گیرند. عدالت عام همان است که ارسطو آن را به «حاصل جمع همه فضایل» یاد می‌کند (واعظی، ۱۳۸۴: ۸۷). سنت ارسطویی به مفهوم‌سازی در یک جامعه عادلانه بر اساس یک نظریه جامع در باب خیر نوع بشر می‌پردازد و درعین‌حال نظریه او نظریه‌ای اشرافی است (نیلسن، ۱۳۸۲: ۳۷۰)؛ اما اگر از طرح مسئله عدالت در فلسفه سیاسی قبل از میلاد بگذریم و به این مفهوم پس از رنسانس نگاهی بیندازیم به مباحث دیگری نیز می‌رسیم.

[۱] Proportionality

[۲] Egalitarianism

[۳] Gorgias

[۴] Distributive justice

[۵] Retributive justice

[۶] Commutative justice

50,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق گرایش‌های سیاسی و عدالت و دیدگاهها و نظریه های آن
  • تحقیق عدالت به عنوان قاعده فقهی
  • تحقیق عدالت فضایی و برنامه ریزی شهری و مکاتب شهری، جغرافیایی و عدالت اجتماعی و تسهیلات شهری
  • تحقیق عدالت و نوآوری سازمانی
  • تحقیق مفهوم شناسی عدالت و مالیات و عدالت مالیاتی و اصول مالیاتی
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      سه شنبه, ۲۸ فروردین , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.