تحقیق مفهوم و رویکردها و گزارش و سنجش دیدگاه دکتر عبدالکریم سروش در باب علم دینی

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق مفهوم و رویکردها و گزارش و سنجش دیدگاه دکتر عبدالکریم سروش در باب علم دینی دارای ۷۴ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول:    ۴
۱٫ سیر تاریخی و اقدامات صورت گرفته درباره علم دینی    ۵
۲٫ زمینه‌های طرح و بسط اندیشه‌ی علم دینی    ۷
۳٫ معنا و مفهوم علم دینی    ۱۰
۴٫ رویکردهای عمده در باب علم دینی    ۲۲
۵٫ چالش‌های نظری فراروی علم دینی    ۳۰
فصل دوم:    ۳۳
گزارش و سنجش دیدگاه دکتر عبدالکریم سروش    ۳۳
مقدمه    ۳۴
بخش اول: رویکرد مثبت و ایجابی به علم دینی    ۳۵
۱٫ مقصود از علوم انسانی    ۳۵
۲٫ تجربی بودن علوم انسانی    ۳۶
۳٫ تعریف علوم انسانی    ۳۷
۴٫ تفکیک مقام گردآوری از مقام داوری    ۳۸
۵٫ وابستگی علم به جهان بینی و ایدئولوژی عالِم در مقام گردآوری    ۳۹
۶٫ اسلامی کردن علوم انسانی    ۴۲
جمع‌بندی    ۴۳
بخش دوم: رویکرد انتقادی و سلبی به علم دینی    ۴۶
۱٫ عوامل و انگیزه‌های دینی کردن علم    ۴۶
نقد و سنجش    ۴۷
۲٫ علم دینی در مقام ثبوت و نفس الأمر    ۵۰
نقد و سنجش    ۵۱
۳٫ علم دینی و فرایند تکوین علوم    ۵۲
نقد و سنجش    ۵۵
۴٫ شواهدی تاریخی بر بی‌ نتیجه بودن ایده علم دینی    ۵۸
نقد و سنجش    ۶۰
۵٫ علم دینی ممکن امّا نامطلوب!    ۶۱
نقد و سنجش    ۶۲
جمع‌بندی    ۶۶
فهرست منابع    ۷۱

منابع

بستان، حسین و همکاران، گامی به سوی علم دینی (۱)، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه،

سوزنچی، حسین، معنا، امکان و راهکارهای تحقق علم دینی، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۸۹٫

جوادی آملی، عبد الله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، قم، نشر اسراء، چاپ چهارم، ۱۳۸۹٫

دیبا، حسین، «مشکلات نظری و عملی فراروی اسلامی سازی علوم انسانی»، فصلنامه پژوهش‌های فرهنگی و اجتماعی صدرا، پائیز ۹۱، ش ۳٫

گلشنی، مهدی، از علم سکولار تا علم دینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ سوم، ۱۳۸۵٫

گلشنی، مهدی، تحلیلی از دیدگاه‌های فلسفی فیزیک‌دانان معاصر، چ ۲، تهران، مرکز نشر فرهنگی شرق، ۱۳۷۴٫

مطهری، مرتضی، ده گفتار (فرضیه علم)، تهران: قم، انتشارات صدرا، چاپ سی و سوم، ۱۳۹۰٫

آزاد ارمکی، تقی، «پارادایم و جامعه شناسی»، نامه علوم اجتماعی، ش ۶، بهار ۱۳۷۲٫

ابن خلدون، عبدالرّحمن محمّد، مقدمه‌ العبر … (مقدمه ابن خلدون)، القاهره و بیروت، دارالکتاب المصری و دارالکتاب اللّبنانی، ۱۴۲۰ق/ ۱۹۹۹م.

باقری، خسرو، کرسی‌های نظریه پردازی علم تجربی دینی، تهران، دبیرخانه هیأت حمایت از کرسی‌های نقد و نظریه پردازی، ۱۳۸۷٫

باقری، خسرو، هویت علم دینی؛ نگاهی معرفت شناختی به نسبت دین با علوم انسانی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۲٫

بنتون، تد و یان کرایب، فلسفه علوم اجتماعی، ترجمه شهناز مسمی پرست، تهران، نشر آگه، ۱۳۸۴٫

پوپر، کارل، منطق اکتشاف علمی، ترجمه حسین کمالی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،۱۳۷۰٫

پوپر، کارل، حدس‌ها و ابطا‌ل‌ها، ترجمه احمد آرام، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۷۵٫

جلالی تهرانی، سید محمّد محسن، «توحید درمانی» ترجمه علی رضا شیخ شجاعی، نقد و نظر، ش ۳۵ و ۳۶، پاییز و زمستان ۱۳۸۳٫

حسنی، سید حمید رضا و مهدی علی پور و سید محمّد تقی موحّد ابطحی، علم دینی؛ دیدگاه‌ها و ملاحظات، چ ۵، ویراست دوم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۹۰٫

فصل اول:معنا و مفهوم  و رویکرد های عمده در باب علم دینی

قبل از شروع به گزارش و سنجش دیدگاه‌ها لازم است ابتدا در باره معنا و مفهوم علم دینی و نیز برخی مطالب ضروری و مقدّماتی دیگر ، مباحثی به طور مختصر مطرح گردد.

۱٫ سیر تاریخی و اقدامات صورت گرفته درباره علم دینی

دکتر سید محمّد نقیب العطاس در سال ۱۹۹۲ در سخنرانی خود در دانشگاه بین المللی کوالالامپور مالزی که به دعوت رئیس وقت این دانشگاه، دکتر عبدالحمید ابو سلیمان برگزار شد، ادعا کرد که اولین بار خود او اصطلاح «اسلامی سازی معرفت»[۱] را ابداع کرده و تمام کسانی که پس از او این اصطلاح را به کار برده‌اند، از او سرقت کرده‌اند. بعدها دکتر ابو سلیمان گفت: بهتر است به جای مشخص کردن اولین کسی که این اصطلاح را به کار برده است به خود عملیات اسلامی سازی بپردازیم. دکتر سید حسین نصر اشاره می‌کند که درپاره‌ای از نگاشته‌هایش در دهه ۱۹۶۰ میلادی به وظیفه اصلی اسلامی سازی معرفت که مسلمانان در جهان معاصر بدان می‌پردازند، اشاراتی داشته است.[۲]

امّا آن‌گونه که دکتر مهدی گلشنی در کتاب از علم سکولار تا علم دینی گزارش می‌کند[۳] شاید اولین بار مرحوم ابوالأعلی مودودی در دهه ۱۹۳۰ میلادی به هنگام طرح ایراداتش بر دانشگاه علیگره هند، اندیشه‌ی تأسیس دانشگاه اسلامی و اسلامی سازی علوم را مطرح کرده است.

تأسیس «جمعیت جامعه شناسان مسلمان» از طرف انجمن دانشجویان مسلمان آمریکا و کانادا در ۱۹۷۲ جزء اولین اقدامات عملی در جهان اسلام در زمینه اسلامی کردن علوم محسوب می‌گردد. در همین دهه، تلاش‌هایی برای اسلامی کردن علوم توسط دکتر سید محمّد نقیب العطاس و دیگران آغاز گردید که سعی داشتند بنیان‌های برگرفته از اندیشه اسلامی را برای فعالیت‌های علمی فراهم کنند. در همین جهت نخستین همایش جهانی اقتصاد اسلامی در ۱۹۷۴ در شهر جدّه عربستان به راه افتاد[۴] و سپس در سال ۱۹۷۵ مرکز جهانی مباحث اقتصاد اسلامی تأسیس شد[۵]. در سال ۱۹۷۷ اولین کنگره جهانی تربیت اسلامی در مکه آغاز به کار کرد[۶] و پس از آن دومین همایش جهانی اقتصاد اسلامی در سال ۱۹۷۹ در شهر جدّه برگزار گردید[۷]. در سال ۱۹۸۱ مؤسسه جهانی اندیشه اسلامی در ویرجینیای آمریکا رسماً تأسیس گردید که در سال ۱۹۸۲ با همکاری دانشگاه اسلامی پاکستان، دومین کنگره جهانی اندیشه اسلامی را با عنوان «اسلامی کردن معرفت» برگزار کرد. نکته جالب آن‌که تأسیس این مؤسسه در آمریکا همزمان با تأسیس ستاد انقلاب فرهنگی در ایران در سال ۱۳۵۹ است که می‌خواست همان وظایف و اهداف را محقّق کند بدون این‌که این دو جریان اطّلاعی از کار همدیگر داشته باشند.[۸]

مؤسسه جهانی اندیشه اسلامی دو همایش دیگر یکی در ۱۹۸۴ در کوالالامپور و دیگری در ۱۹۸۷ در خارطوم سودان در زمینه اسلامی کردن معرفت برگزار کرد. نتیجه تلاش اینان در جهت اسلامی کردن علوم در سلسله‌ای از رساله‌ها و کتاب‌ها منتشر گردیده است. پس از آن نیز در بسیاری از کشورهای اسلامی، از جمله عربستان، مالزی، اندونزی و پاکستان کوشش‌هایی با هدف پدید آوردن علم دینی صورت گرفته است و همچنان ادامه دارد.[۹]

در ایران نیز در همان اوایل انقلاب دفتر همکاری‌های حوزه و دانشگاه و نیز سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی در دانشگاه‌ها (سمت) تأسیس شد که دغدغه هر دو نهاد، تأسیس یا تدوین علوم انسانی اسلامی بود. مسأله علم دینی تنها در جهان اسلام مطرح نبوده است. در جهان مسیحیت نیز در دهه‌های اخیر این مسأله با قوّت مورد بحث قرار گرفته است. یکی از کنفرانس‌های مهم در این زمینه، کنفرانس علم در یک زمینه خداباورانه بود که در تابستان ۱۳۷۷ ش (۱۹۹۸م) در کانادا برگزار شد. امروزه اصطلاح علم خداباور در محافل فرهنگی غرب اصطلاح جا افتاده‌ای است.[۱۰]

۲٫ زمینه‌های طرح و بسط اندیشه‌ی علم دینی

درباره زمینه‌ها و انگیزه‌های طرح و بسط اندیشه‌ی علم دینی در جهان اسلام، نویسندگان این حوزه کمتر به بحث و تحقیق پرداخته‌اند و غالباً صرف نظر از زمینه‌ها و انگیزه‌های طرح و بسط این اندیشه، مستقیماً به بحث درباره معنا و مفهوم علم دینی مبادرت کرده‌اند. یکی از نویسندگان عرصه علم دینی، انگیزه‌های طرح و بسط اندیشه‌ی علم دینی در جهان اسلام را به سه گروه معرفتی، اخلاقی و دینی تقسیم می‌کند.[۱۱]

در خصوص انگیزه و زمینه معرفتی او معتقد است عده‌ای از مدافعان علم دینی، در علوم تجربی رایج، نقصان معرفتی می‌بینند و بر این باورند که بهره‌گیری از عقاید و متون دینی این کاستی را جبران می‌کند. علم جدید بر خلاف علم سنّتی مراتب والاتر هستی را نادیده گرفته و با آن‌ها قطع رابطه کرده است؛ در نتیجه اگر یافته‌هایش در عرصه جهان مادّی قابل اعتماد باشد، مدلول‌های دیگر آن که به عوالم برتر از ماده اشاره دارد، مورد خدشه خواهد بود.

او نقیصه معرفتی علم جدید را به دو صورت حداقلی و حدّاکثری طرح می‌کند. شکل حداقلی آن همان نقیصه متافیزیکی است؛ بدین معنا که علم جدید فاقد بنیان متافیزیکی استوار است و تعمیم‌های متافیزیکی عالمان علوم جدید، نارواست. او در توضیح تصویر حداکثری این نقیصه، اطلاق یافته‌های علم جدید بر امور مادی را نیز دچار مشکل می‌داند. این نویسنده صرف نظر از دو تصویر مذکور، نقصان معرفتی علوم تجربی جدید را، ناتوانی آن‌ها از احاطه بر همه عوامل طبیعی دخیل در پدیده‌ها می‌داند. او معتقد است:

«علم تجربی در بهترین حالت به درک وجوهی از واقعیت نایل می‌شود، امّا درک همه وجوه واقعیت طبیعی حتّی اگر ممکن باشد، معمولاً دور از دسترس است؛ بدین لحاظ، علم دینی می‌تواند در مواردی این نقیصه را نیز برطرف کند و وجوه دیگری از واقعیت و بخشی از عوامل طبیعی دخیل در پدیده‌ها را که از نگاه عالمان تجربی مخفی مانده، آشکار سازد.»[۱۲]

او تلویحاً دکتر سید حسین نصر و آیت الله جوادی آملی را از جمله باورمندان به علم دینی می‌داند که با انگیزه‌ای معرفتی به این مقوله پرداخته‌اند.

این نویسنده در تبیین زمینه و انگیزه اخلاقی طرح و بسط اندیشه علم دینی، علم جدید را فاقد عنصری راهنما می‌داند که پژوهش‌های علمی را جهت دهد و بهره‌گیری از یافته‌های علم را هدایت و مهار نماید. او معتقد است چشم اندازهای هولناکی که در برابر تحقیقات اتمی و مطالعات ژنتیک گسترده است، این نقیصه علم جدید را بیشتر نمایان می‌کند. فجایع ناشی از بکارگیری ناصواب تکنولوژی هسته‌ای و نظامی نیز به باور او گواهی صادق بر این کمبود است. در مقابل، او دین را حقیقتی می‌داند که در القای اصول اخلاقی تواناست و می‌تواند تربیت اخلاقی را به بهترین شکل عملی سازد، بنابراین تمسّک به دین ممکن است نقیصه اخلاقی علم جدید را مرتفع سازد.[۱۳]

در خصوص انگیزه و زمینه اخلاقی ذکر شده چند نکته به نظر می‌رسد. اول آن‌که این انگیزه منحصر به جهان اسلام و اندیشه‌ی علم دینی نیست بلکه خود غرب که مادر و مهد علوم جدید است بیش از مسلمانان به آثار هولناک و خطرناک برخی مطالعات و تحقیقات خود واقف است و مدّعی است در صدد کنترل و رهایی از این آثار مخرّب برآمده است. دوم آن‌که این آثار و پیامدهای هولناک و مهیب در حوزه برخی رشته‌ها و مطالعات و تحقیقات خاص مانند تحقیقات اتمی و نظامی و مطالعات ژنتیک و امثال آن مطرح است و گویا ارتباطی به علوم انسانی که دغدغه اغلب اندیشمندان مسلمان است، ندارد. و سوم آن‌که برای مهار و کنترل کاربردهای خطرناک و هولناک تکنولوژی جدید، نیازی به تولید علم دینی نیست بلکه همان تکنولوژی موجود را می‌توان با کنترل‌ها و جهت‌دهی‌های اخلاقی، مهار و از آثار هولناک و خطرناک آن عاری کرد.

و نهایتاً این نویسنده از انگیزه و زمینه دینی طرح و بسط اندیشه علم دینی سخن می‌گوید. به باور او اندیشمندان دین باور همواره در رویارویی با ره‌آوردهای عقل در پی چاره اندیشی برای موارد تعارض دین و عقل بوده‌اند. فلسفه‌هایی که در دامن ادیان روییده‌اند، در اندیشه پی ریزی نظامی فلسفی بوده‌اند که با دین سازگار باشد. او تعارض میان دین و علم را دوگونه می‌داند: یکی آن‌که اهداف و آرمان‌های علم جدید با اهداف دین ناسازگار است و دیگر آن‌که علم و دین در ناحیه گزاره‌های توصیفی و تبیینی باهم تعارض می‌کنند. او معتقد است این نوع دوم از تعارض از دید دین‌باوران مسلمان، به ویژه پس از تأمل در روند تاریخی نزاع علم و دین در جهان مسیحیت، بسیار با اهمّیت تلقی می‌شود و «می‌توان با اطمینان حدس زد که انگیزه عده‌ای از صاحب‌نظران مسلمان از طرح اندیشه علم دینی چیزی جز دفاع از آموزه‌ها و ارزش‌های دینی در برابر دعاوی ناموجه علوم جدید نبوده است. پیش فرض این گروه آن است که علم دینی با استمداد از آموزه‌های دین، موضوع‌های علوم را به گونه‌ای خواهد نگریست که با هیچ یک از مبانی و تعالیم دینی ناسازگار نیفتند.»[۱۴]

به نظر می‌رسد این زمینه و انگیزه مهم‌ترین عامل طرح و بسط اندیشه علم دینی در جهان اسلام بوده است. این انگیزه نه تنها در عده‌ای از باورمندان به علم دینی بلکه در اغلب آن‌ها وجود داشته و دارد. پس از این انگیزه، انگیزه معرفتی در رتبه بعدی قرار دارد و گویا سخن گفتن از انگیزه اخلاقی، ارتباطی به طرح و بسط اندیشه علم دینی در جهان اسلام ندارد.

۳٫ معنا و مفهوم علم دینی

در این قسمت مهم‌ترین دیدگاه‌های باورمندان به علم دینی در ایران درباره معنا و مفهوم علم دینی به ترتیب تاریخ از قدیم به جدید بیان می‌گردد.

الف) اتکا به مبانی متافیزیکی دینی و رفع نیازهای جامعه اسلامی (دکتر مهدی گلشنی)

دکتر مهدی گلشنی در کتاب معروفش، از علم سکولار تا علم دینی معتقد است علم، فارغ از پیش فرض‌های متافیزیکی نیست و این پیش فرض‌ها بر نظریه‌های فراگیر علوم، تأثیرگذار است.[۱۵] ایشان در تأیید این مطلب با اطلاعات گسترده‌ای که دارند نمونه‌های بسیاری از تاریخ علم ذکر می‌کنند که چگونه پیش فرض‌های فلسفی یک دانشمند بر نظریه‌اش تأثیر گذار بوده است.[۱۶]

دکتر گلشنی می‌نویسند:

«وقتی بحث در علوم به مسائل بنیادی کشانده می‌شود، تصمیم گیری در محدوده خود علم، مشکل و گاهی غیر ممکن است و لذا دانشمندان با توجّه به سوابق ذهنی‌شان سراغ مفروضات فلسفی مختلفی می‌روند.»[۱۷]

ایشان تذکر می‌دهد مقصود او از علم دینی آن نیست که آزمایشگاه و نظریه‌های فیزیکی کنار گذاشته شود و این نیست که فرمول‌های فیزیک و شیمی یا کشفیات زیست شناسی را از قرآن و سنّت استخراج کنیم بلکه مقصود ایشان از علم دینی «قرار دادن کلّیت قضایا در یک متن متافیزیکی دینی است.»[۱۸]

دکتر گلشنی در حیطه جهت‌گیری و کاربرد علم معتقد است اگر «کار علمی در پرتو جهان‌بینی الهی انجام شود، نتیجه‌اش در جهت تأمین نیازهای مادّی و معنوی بشر خواهد بود ولی اگر در پرتو جهان بینی سکولار انجام شود، تضمینی بر مخرّب نبودن آن نخواهد بود.»[۱۹]

بنابراین به نظر می‌رسد دو عنصر اساسی در دیدگاه دکتر گلشنی، مقوّم علم اسلامی و دینی دانسته شده است؛ یکی آنکه از مبانی متافیزیکی دینی تغذیه کند و در چهارچوب جهان بینی اسلامی دیده شود و دیگر آن‌که نیازهای مشروع فردی و اجتماعی جامعه اسلامی را بر طرف نماید.

ب) الهام گرفتن از مضامین متافیزیکی دینی در ارائه فرضیه و پایبندی به روش تجربی (دکتر خسرو باقری)

به نظر می‌رسد دکتر خسرو باقری یکی دیگر از موافقان علم دینی، منسجم‌ترین بحث درباره علم دینی را ارائه کرده است. ایشان در کتاب مهم خود، هویّت علم دینی به صراحت مقصود از علم را در تعبیر «علم دینی» علوم تجربی می‌داند و این تعبیر را ناظر به روابط محتملی می‌داند که دانشمندان، میان شاخه‌هایی از علوم تجربی و دین بر قرار می‌کنند.[۲۰] دکتر باقری بحث خود درباره علم دینی را عام و فراگیر می‌داند که محدود به علوم تجربی انسانی نیست و علوم طبیعی را نیز دربر می‌گیرد. در جنبه دینی بودن نیز ایشان نگاه خود را مقیّد به اسلامی نمی‌کند امّا از باب مصداق، بیش‌تر بر شواهد مربوط به علوم انسانی تأکید می‌کند و از جنبه دینی به طور عمده دین اسلام را مورد توجّه قرار می‌دهد.[۲۱]

دکتر باقری پس از بحث‌های مفصّل و مبسوط درباره هویّت علم و دین و نیز ذکر رویکردهای عمده در باب علم دینی و نقد آن‌ها، تلقی خود از علم دینی را این‌گونه گزارش می‌کند:

«با توجّه به نفوذ عمیق پشتوانه متافیزیکی در مرحله‌های مختلف بسط و گسترش یک نظریه علمی، می‌توان نظریه علمی را به نحوی با مسمّا، به پشتوانه متافیزیکی آن منتسب دانست. در صورتی که اندیشه‌های اسلامی بتوانند چنین نفوذ عمیقی را در جریان تکوین رشته یا رشته‌هایی از علوم انسانی عهده‌دار شوند، به سبب همین نفوذ محتوایی، می‌توان آن را به صفت اسلامی منتسب ساخت و از علوم انسانی اسلامی سخن گفت.»[۲۲]

[۱] . Islamization of knowledge

[۲] . مرادی، مجید، اسلامی سازی معرفت، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۵، ص ۱۲٫

[۳] . گلشنی، مهدی، از علم سکولار تا علم دینی، چ ۳، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۸۵، ص ۱۵۱٫

[۴] . بستان، حسین و همکاران، گامی به سوی علم دینی (۱)، قم،  پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۴ ، ص ۶٫

[۵] . سوزنچی، حسین، معنا، امکان و راهکارهای تحقق علم دینی، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۸۹، ص ۵٫

[۶] . همان.

[۷] . بستان، حسین، پیشین، ص ۶٫

[۸] . سوزنچی، حسین، پیشین، ص ۶و ۵٫

[۹] . بستان، حسین، پیشین، ص ۷٫

[۱۰] . گلشنی، مهدی، پیشین، ص ۱۵۳٫

[۱۱]. بستان، حسین، پیشین، ص ۲٫

[۱۲] . همان، ص۴٫

[۱۳] . همان، ص ۵٫

[۱۴] . همان، ص ۶ و ۵٫

[۱۵] . گلشنی، مهدی، پیشین، ص ۱۵۸٫

[۱۶] . همان، ص ۱۷۰- ۱۵۹٫

[۱۷] . همان، ص ۱۷۰٫

[۱۸] . همان، ص ۱۷۱٫

[۱۹] . همان، ص ۱۷۳٫

[۲۰] . باقری، خسرو، هویّت علم دینی؛ نگاهی معرفت شناختی به نسبت دین با علوم انسانی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۲، ص ۱۱٫

[۲۱] . همان، ص ۱۲ و ۱۱٫

[۲۲] . همان، ص ۲۵۰٫

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق مفهوم علم دینی و نظریه های آن و امکان علم دینی از دیدگاه سنت گرایان
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.