تحقیق نسبت هنر و اخلاق

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق نسبت هنر و اخلاق  دارای ۹۶ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول: ارزش و ارزش‌شناسی    ۳
۱- ارزش و ارزش‌شناسی    ۳
۱ـ۱ـ چیستی ارزش    ۳
۱ـ۲ـ ارزش‌شناسی    ۴
۱ـ۳ـ قبح اخلاقی فیلم    ۱۱
۲ـ۳ـ۱ـ تعریف‌گرایی    ۱۲
۲ـ۳ـ۱ـ۱ـ طبیعت‌گرایی اخلاقی    ۱۳
۲ـ۳ـ۱ـ۲ـ نظریه‌های مابعدالطبیعی    ۱۴
۲ـ۳ـ۲ـ ناتعریف‌گرایی، شهودگرایی    ۱۵
۲ـ۳ـ۳ـ ناشناخت‌گرایی، توصیف‌ناگرایی    ۱۶
۲ـ۳ـ۴ـ تعریف قبح اخلاقی فیلم    ۱۷
۲ـ۴ـ ارزش زیباشناختی فیلم    ۲۴
فصل دوم: نسبت هنر با اخلاق    ۲۷
۱ـ ملاک تقسیم‌بندی دیدگاه‌ها    ۲۸
۱ـ۱ـ ارتباط زیباشناختی    ۲۸
۱ـ۲ـ نسبت ارزشی    ۳۱
۱ـ۳ـ تحلیل و بررسی    ۳۴
۱ـ۴ـ قرارداد اصطلاحات    ۳۶
۲ـ خودآیینی‌گرایی    ۳۷
۲ـ۱ـ زیباگرایی    ۳۷
۲ـ۲ـ خودآیینی‌گرایی میانه‌رو    ۳۹
۲ـ۳ـ تحلیل و بررسی    ۴۰
۳ـ نااخلاق‌گرایی    ۴۳
۳ـ۱ـ نااخلاق‌گرایی افراطی    ۴۳
۳ـ۲ـ نااخلاق‌گرایی میانه‌رو    ۴۴
۳ـ۳ـ تحلیل و بررسی    ۴۵
۴ـ اخلاق‌گرایی    ۴۵
۴ـ۱ـ اخلاق‌گرایی افراطی    ۴۵
۴ـ۱ـ۱ـ افلاطون‌گرایی    ۴۶
۴ـ۱ـ۲ـ آرمان‌شهرباوری    ۴۸
۴ـ۱ـ۳ـ اخلاق‌گرایی متغیر جامع    ۴۹
۴ـ۱ـ۴ـ تحلیل و بررسی    ۵۲
۴ـ۲ـ دیدگاه‌های میانه‌رو    ۵۴
۴ـ۲ـ۱ـ وجه تمایز دیدگاه‌های افراطی و میانه‌رو    ۵۵
۴ـ۲ـ۲ـ اخلاق‌گرایی میانه‌رو    ۵۸
۴ـ۲ـ۳ـ اصالت اخلاق    ۷۰
۴ـ۲ـ۴ـ میانه‌روترین اخلاق    ۸۳
منابع و مآخذ    ۹۳
منابع برای مطالعه‌ی بیشتر    ۹۹

 منابع

طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القران، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۸۴٫

طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایه الحکمه، تحقیق و تعلیق عباس علی زارعی سبزواری، قم، النشر الاسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۳۰٫

فرانکنا، ویلیام، فلسفه‌ی اخلاق، ترجمه‌ی هادی صادقی، قم، کتاب طه، چاپ اول، ۱۳۷۶٫

کاری، گرگوری، «تفسیر در هنر»، ویرایش جرولد لوینسون، ترجمه‌ی فریبرز مجیدی، مسائل کلی زیبایی‌شناسی: قسمت اول، تهران، فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، ۱۳۸۷، صص۸۵ـ۱۱۷٫

کازه‌بیه، آلن و دیگران، اصول نقد فیلم، ترجمه‌ی جمال حاج آقا محمد، تهران، انتشارت پای ژه، ۱۳۶۰٫

کرول، نوئل، «هنر و قلمرو اخلاق»، ترجمه‌ی محسن کرمی، هنر و قلمرو اخلاق، تهران، ققنوس، چاپ اول، ۱۳۹۲، صص۱۱ـ۶۷٫

کرول، نوئل، «هنر و نقد اخلاقی: گزارش مختصری از سمت‌وسوی تحقیقات اخیر»، ترجمه‌ی محسن کرمی، هنر و قلمرو اخلاق، تهران، ققنوس، چاپ اول، ۱۳۹۲، صص۶۹ـ۱۴۷٫

اسمیت، جفری ناول (زیر نظر)، تاریخ تحلیلی سینمای جهان، ترجمه‌ی گروه مترجمان، تهران، بنیاد سینمایی فارابی، چاپ اول، ۱۳۷۷٫

پالمر، مایکل، مسائل اخلاقی، ترجمه‌ی علی‌رضا آل‌بویه، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، چاپ اول، ۱۳۸۸٫

مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ و نشر بین‌الملل، چاپ هشتم، ۱۳۸۸٫

مصباح یزدی، محمدتقی، فلسفه‌ی اخلاق، تحقیق و نگارش احمدحسین شریفی، تهران، موسسه‌ی انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۸۲٫

مک‌کورد، جفری، «تنوع و کثرت واقع‌گرایی‌های اخلاقی»، معرفت، ترجمه‌ی سیداکبر حسینی، شماره‌ی ۶۱، سال یازدهم، دی ۱۳۸۱، صص۵۷ـ۷۰٫

مک‌گرگور، دانلد، «کوبریک و نیچه»، ۲۰۰۱: یک ادیسه‌ی فضایی، گردآوری و ترجمه‌ی محمد مهدی فیاضی‌کیا، تهران، افراز، چاپ اول، ۱۳۸۹، صص۱۱۹ـ۱۲۵٫

نیلسون، کای، «مسایل فلسفه‌ی اخلاق»، ویرایش پل ادواردز، ترجمه‌ی انشاءالله رحمتی، فلسفه‌ی اخلاق، تهران، موسسه‌ی فرهنگی انتشاراتی تبیان، چاپ اول، ۱۳۷۸، صص۱۵ـ۶۲٫

فصل اول: ارزش و ارزش‌شناسی

۱- ارزش و ارزش‌شناسی

در این بخش معانی ارزش، ارزش‌شناسی، قبح اخلاقی فیلم و ارزش زیباشناختی آن مطرح می‌شود.

۱ـ۱ـ چیستی ارزش

واژه‌ی «ارزش»[۱] از واژه‌ی لاتین «Valere» به معنای «قوی و مستحکم بودن» و «بها داشتن» است.[۲] اصطلاحات «ارزش» و «ارزش‌یابی»،[۳] هم‌ریشه‌ها و ترکیبات آن‌ها، در فرهنگ کنونی ما در شاخه‌های مختلف اقتصاد، فلسفه، علوم اجتماعی و علوم انسانی در حد گسترده استفاده می‌شوند. معانی این واژه‌ها ابتدا محدود و مشخص بود. ارزش به معنای بهای یک شی[۴] و ارزش‌یابی به معنای برآورد بهای آن استفاده می‌شد. تا این‌که این اصطلاحات به واژه‌های فنی تبدیل شد که در رشته‌ای از علوم اقتصادی به نام «نظریه‌ی ارزش» نقش محوری داشت.[۵] سپس در آلمان به ویژه توسط هرمان لوتز،[۶] آلبریچ ریتچل[۷] و نیچه[۸] به معنایی گسترده‌تر به کار رفت.[۹]

به عنوان جمع‌بندی می‌توان گفت در باره‌ی معنای ارزش، در بین اندیشمندان علوم انسانی اتفاق نظری وجود ندارد و با مراجعه به خصوصیات مشترک به تعبیری از ارزش دست می‌یابیم که مبتنی بر سه گزاره‌ی زیر است: ۱ـ ارزش، بدون واسطه قابل رؤیت نیست. ۲ـ ارزش با ملاحظات اخلاقی ارتباط دارد. ۳ـ ارزش تعبیری از خواستنی‌ها و مطلوب‌ها است. معنای ضمنی گزاره‌ی نخست این است که باید ببینیم چگونه می‌شود ادعاهای تجربی در باره‌ی ارزش‌ها داشت. به این معنا که باید ارتباط بین ارزش، نگرش و رفتار را آزمایش کنیم. گزاره‌ی دوم ما را ملزم به قبول طبیعت ملاحظات اخلاقی می‌کند و اشاره‌ای به نقش اجتماعی ارزش است. گزاره‌ی سوم از ما می‌خواهد به عنوان ابزاری راهگشا به ارزش بنگریم.[۱۰]

۱ـ۲ـ ارزش‌شناسی

با آن‌که جزییات پدید آمدن اهمیت ارزش‌گذاری را نمی‌دانیم، اما اهمیت آن امری مسلم در تفکر فلسفی است. از لحاظ تاریخی، نخستین پژوهش در زمینه‌ی «ارزش‌شناسی» در یونان باستان انجام شده است. واژه‌ی «ارزش‌شناسی»[۱۱] از دو واژه‌ی یونانی «اکسیوس»[۱۲] (چیز ارزشمند، مطلوب و شایسته) و «لوگوس»[۱۳] (عقل، خرد و استدلال کردن) ترکیب شده است. از این‌رو ارزش‌شناسی ناظر بر بحث استدلالی و عقلانی در باره‌ی ارزش‌ها است. اما تا اوایل قرن نوزده هیچ‌گاه به عنوان یک بحث نظام‌مند مطرح نشد.

دو خاستگاه مهم ارزش‌شناسی «نظریه‌ی ایده‌ها»[۱۴] مربوط به افلاطون[۱۵] و دیگری «لذت‌گرایی»[۱۶] اپیکور[۱۷] است. اصطلاح «ارزش‌شناسی» را نخستین بار پاول لاپی[۱۸] در کتاب «منطق میل»[۱۹] در این معنا مطرح کرد. امروزه آن‌چه از واژه‌ی ارزش‌شناسی مراد می‌شود، همان نظریه‌ی ارزش‌ها است. یعنی همان مطالعه‌ی ارزش‌ها که در واقع شاخه‌ای از فلسفه‌ی عملی است و ماهیت ارزش‌ها را بررسی می‌کند.[۲۰]

ارزش‌شناسی مطالعه‌ی ارزش به طور کلی است و نه ارزش‌های اخلاقی به طور خاص. به طور مشخص می‌توان سه گروه از فلاسفه را ارزش‌شناس نامید: مکاتب اصیل پدیدارشناسی اتریشی و آلمانی، نظریه‌پردازان امریکایی که جایگاه «ارزش» را تا حد منافع انسان کاهش دادند و مکتب انگلیسی تحت تأثیر پدیدارشناسی اتریشی و آلمانی.[۲۱]

برخی از مهم‌ترین پرسش‌های این شاخه عبارتند از: ارزش چیست؟ ارزش‌گذاری چیست؟ آیا ارزش‌ها وجود دارند؟ آیا ارزش با بار معنایی خاصش در خارج هم وجود دارد یا تنها یک امر ذهنی است؟ به سخنی دیگر آیا وجود ارزش‌ها اختراع ذهن است یا اکتشاف آن؟ ما در صدور احکام ارزشی چه می‌کنیم؟ آیا ذهن انسان در صدور یک حکم ارزشی دست‌خوش نوعی بازتاب غیرارادی در برابر یک محرک خاص می‌شود یا این‌که این بازتاب ارادی است؟ ارزش امر مطلق است یا نسبی؟

همه‌ی آن‌چه در گذشته در رشته‌هایی همچون اخلاق، معرفت‌شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد، زیباشناسی و فلسفه‌ی دین به صورت پراکنده مطرح می‌شد، در قرن نوزده در قالب ارزش‌شناسی جمع‌آوری شد و به عنوان یک موضوع مستقل مورد بررسی قرار گرفت.[۲۲] همچنین این باور به وجود آمد که نظام‌مند کردن این پرسش‌ها ذیل عنوان ارزش و ارزشیابی باعث ایجاد روش بهتر برای بحث از آن‌ها و نیز یافتن راه‌حل منتظم‌تر می‌شود. این برداشت در دهه‌ی ۱۹۸۰ در نوشته‌های آلکسیون مینونگ[۲۳] و کریستان فون اهرنفلز[۲۴] دو پیرو اتریشی برنتانو[۲۵] صورتبندی شد. تصور کلی یک نظریه‌ی ارزش به دست ایشان و افرادی دیگر همچون ماکس شلر[۲۶] و نیکلای هارتمان[۲۷]  (دو پیرو قرن بیستمی هوسرل)[۲۸] در قاره‌ی اروپا (به جز انگلستان) و امریکای لاتین رواج یافت. این برداشت در انگلستان در آثار برنارد بوزانکت،[۲۹]  ویلیام آر. سورلی،[۳۰] جان ام. مکینز،[۳۱] جان لایرد[۳۲] و جان ان. فیندلی[۳۳] تا حدودی جایگاه یافت. این تصور در امریکای پیش و پس از جنگ با استقبال چشمگیری روبرو شد. هوگو مونستربرگ[۳۴] و دبلیو. ام. یوربان[۳۵] آن را معرفی کردند و رالف بارتون پری، جان دیویی،[۳۶] دی. اچ. پارکر،[۳۷] دی. دبلیو. پرال،[۳۸] ای. دبیلو. هال[۳۹] و دیگران آن را اقتباس کردند و سرانجام اس. سی. پیپر[۴۰] و پل دبلیو تیلور[۴۱] روایت نویی از آن ارایه کردند.[۴۲]

نظریات فلسفی مربوط به نظریه‌ی ارزش یا ارزش‌شناسی به هر صورتی که استعمال شوند، بر دو نوع هستند. نظریات هنجاری[۴۳] احکام ارزشی صادر کرده و به ارزش‌یابی می‌پردازند. مفاد این نظریات این است که چه چیزی خوب یا دارای ارزش است و چه چیزی بد است. نظریات فراهنجاری[۴۴] به تحلیل ارزش، ارزش‌یابی و خوب می‌پردازند. این نظریات تعریف و تعیین می‌کنند که خوبی و ارزش چیست و این‌که چیزی خوب یا دارای ارزش است، به چه معنا است.[۴۵]

یک نظریه‌ی هنجاری در باره‌ی ارزش، در تلقی وسیع خود، حداقل باید نشان دهد که چه چیزی خوب، بد، بهتر و بهترین است و نشان دهد که چه چیزی درست، الزام‌آور، فضیلت‌مندانه و زیبا است. برخی از این نظریات پاسخ داده‌اند که غایت یا امر خوب، لذت یا التذاذ است و معیار ارزش ذاتی، خوشایندی یا لذت‌بخشی است. نظریات لذت‌گرایانه[۴۶] در باره‌ی ارزش را می‌توان در دیدگاه افرادی چون اپیکور، هیوم،[۴۷] بنتام،[۴۸] میل،[۴۹] سیجویک،[۵۰] اهرنفلز، مینونگ (در آغاز) و شارپ[۵۱] یافت. همچنین نظریات شبه لذت‌گرایانه[۵۲] وجود دارد که طبق آن‌ها غایت یا امر خوب، نه لذت، بلکه چیزی شبیه به آن همچون سعادت، رضایت‌مندی یا به تعبیر لوئیس،[۵۳] خرسندی[۵۴] است. نمونه‌هایی از این نظریات را در آثار دیویی، لوئیس، پارکر، پی. بی. رایس[۵۵] و براند بلانشارد[۵۶] دیده می‌شود. نظریات ضد لذت‌گرایانه[۵۷] بر دو گونه‌اند. برخی بر این باورند که در تحلیل نهایی فقط یک شی خوب یا خوب‌ساز وجود دارد و این امر را که آن شی لذت یا احساسی از نوع دیگر است، انکار می‌کنند. این امر خوب یا خوب‌ساز ممکن است خوشبختی (ارسطو)،[۵۸] ارتباط با خدا (آگوستین[۵۹] و آکویناس)،[۶۰] معرفت (اسپینوزا)،[۶۱] خودشکوفایی[۶۲] (اف. اچ. برادلی) [۶۳] و قدرت (نیچه) باشد. دیگرانی همچون افلاطون، مور،[۶۴] راس،[۶۵] لایرد، شلر، هارتمان و پری[۶۶] نگاهی کثرت‌گرایانه‌تر[۶۷] دارند و بر این باورند که چندین شی خوب یا خوب ساز وجود دارد. این افراد دو یا چند مورد از اموری همچون لذت، معرفت، تجارب زیباشناختی، زیبایی، حقیقت، فضیلت، سازواری، عشق، دوستی، عدالت، آزادی و ابراز ذات را به عنوان امور خوب یا خوب‌ساز بیان کرده‌اند. البته لذت‌گرایان و دیگر اندیشمندان وحدت‌گرا[۶۸] نیز ممکن است چنین اموری را ذاتاً خوب بدانند، اما فقط به این دلیل که آن‌ها به واسطه‌ی خودشکوفایی خوشایند هستند.[۶۹]

نظریات فراهنجاری در خصوص طبیعت ارزش و ارزش‌ها با پرسش‌هایی از این دست روبرو هستند: خوبی یا ارزش چیست؟ معنا یا کاربرد «خوب» چیست؟ وقتی یک حکم ارزشی صادر می‌کنیم، چه چیزی را بیان کرده یا انجام می‌دهیم؟ ارزش و ارزشیابی اخلاقی چیست؟ آیا ارزش و ارزشیابی اخلاقی با ارزش و ارزشیابی غیراخلاقی تمایز دارد؟ در پاسخ به چنین پرسش‌هایی برخی بر این باور بوده‌اند که اصطلاحاتی همچون «خوب» و «ارزش» برای خصایص وضع شده‌اند. در احکام ارزشی ما این خصایص را به موضوعات یا انواعی از موضوعات (اعم از فعالیت‌ها و تجربه‌ها) نسبت می‌دهیم، هر چند که ممکن است موضعی موافق یا مخالف نیز نسبت به آن‌ها اتخاذ کنیم. از این‌رو احکام ارزشی توصیفی یا واقع‌گو به شمار می‌روند. به این معنا که به طور صادق یا کاذب خصایص را به موضوعات نسبت می‌دهند. به همین جهت ایشان را در نظریه‌ی ارزش شناخت‌گرا[۷۰] یا توصیف‌گرا[۷۱] می‌خوانند.

طبیعت‌گرایان[۷۲] می‌افزایند که خصوصیت مورد نظر طبیعی یا تجربی است که تعریف‌پذیر می‌باشد. ارسطو، اهرنفلز و پری گفته‌اند که ارزش متعلق میل[۷۳] یا علاقه است. پارکر آن را رضایت‌مندی تمایل می‌داند و لوئیس، رایس و همچنین مینونگ متقدم، آن را کیفیت ملتذ بودن یا لذت‌بخش بودن به نحوی از انحا، تعریف کرده‌اند. سانتایانا[۷۴] در برخی موارد به یکی از این دیدگاه‌ها اعتقاد داشته و در موارد دیگر هم ارزش را همچون خصیصه‌ی طبیعی تعریف‌ناپذیر تلقی کرده است که به آن‌چه ما بدان تمایل داریم یا از آن لذت می‌بریم، نسبت داده می‌شود. دیگر شناخت‌گرایان گفته‌اند که ارزش یا خوبی یک خصیصه‌ی مابعدالطبیعی است که نه می‌تواند از طریق تجربه‌ی عادی یا در ظرف آن مشاهده شود و نه می‌تواند موضوع علم تجربی قرار گیرد. از جمله‌ی تعاریف مابعدالطبیعی می‌توان به حقیقتاً واقعی بودن (نوافلاطونیان)، به لحاظ وجودشناختی کامل بودن (ایده‌آلیست‌های هگلی مشرب) یا مورد خواست و اراده‌ی خدا واقع شدن (عالمان الهیات) اشاره کرد. دیگرانی گفته‌اند که خوبی یا ارزش ذاتی یک کیفیت یا خصیصه‌ی ناطبیعی یا غیرتجربی و متفاوت از همه‌ی کیفیات یا خصایص توصیفی و واقع‌گو است. فلاسفه‌ای همچون افلاطون، سیجویک، مور، راس، لایرد، شلر، هارتمان و شاید مینونگ متأخر در این گروه قرار می‌گیرند که شهودگرا[۷۵] یا ناطبیعت‌گرا[۷۶] خوانده می‌شوند. این افراد بر این عقیده‌اند که ارزش تعلق به اشیا دارد و مستقل از این‌که ما به آن‌ها تمایل داشته باشیم، از آن‌ها لذت ببریم یا برای آن‌ها ارزش قایل شویم و حتی مستقل از موضع خدا نسبت به آن‌ها وجود دارند.[۷۷]

در دهه‌ی اخیر بسیاری از نویسندگان، از جمله فلاسفه‌ی تحلیلی و اگزیستانسیالیست‌ها،[۷۸] این دیدگاه را اتخاذ کرده‌اند که اصطلاحات ارزشی برای خصایص، طبیعی یا ناطبیعی، وضع نشده و احکام ارزشی گزاره‌هایی نیستند که خصیصه‌ای را به موضوعی نسبت دهند، بلکه معنا یا کارکردی از نوع دیگر دارند. این افراد را ناشناخت‌گرایان[۷۹] و ضد توصیف‌گرایان[۸۰] نامیده شده‌اند. برخی از آن‌ها استدلال کرده‌اند که احکام ارزشی به کلی یا در درجه‌ی اول تجسم یا بیان نگرش، عاطفه یا تمایل است و یا ابزارهایی برای برانگیختن واکنش‌های مشابه در دیگران است. افرادی همچون آیر،[۸۱] راسل[۸۲] و استیونسن[۸۳] در این گروه جای می‌گیرند. برخی دیگر از ناشناخت‌گرایان، بر این باورند این تبیین کافی نیست و باید احکام ارزشی را تجویز، توصیه، فعل درجه‌بندی یا صرف ارزشیابی و نه هیچ چیز دیگر تلقی کرد. هیر،[۸۴] تیلور، تولمین،[۸۵] ناول ـ اسمیت،[۸۶] سیلار[۸۷] و اُرمسون[۸۸] در این دسته قرار می‌گیرند.[۸۹]

۱ـ۳ـ قبح اخلاقی فیلم

ابتدا باید این مطلب ذکر شود که برای بررسی تعریف قبح اخلاقی فیلم، نباید این امر را در زمینه‌ی قدرت علّی فیلم در سوق دادن مخاطب به قبح اخلاقی دنبال کرد و به آن مرتبط دانست، زیرا این امر یعنی تأثیر فیلم و تأثر مخاطب را باید در ارتباط با تجربه‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی تبیین کرد و از همین رو این مسأله از حوزه‌ی پرسش اصلی و رویکرد این پژوهش خارج است. بر این اساس باید در جای دیگری به دنبال تعریف قبح اخلاقی فیلم بود، تا در پی آن تکلیف یکی از متغیرهای پرسش پژوهش مشخص گردد. این امر را باید در «فرااخلاق»[۹۰] جست‌وجو کرد.

فرااخلاق در کنار «اخلاق توصیفی»[۹۱] و «اخلاق دستوری» یا «اخلاق هنجاری»[۹۲] یکی از شاخه‌های سه‌گانه‌ی فلسفه‌ی اخلاق است که گاهی به آن «اخلاق نظری»،[۹۳] «اخلاق فلسفی»،[۹۴] «منطق اخلاق»[۹۵] و گاهی نیز «فلسفه‌ی اخلاق»[۹۶] (به معنای خاص) اطلاق می‌شود. در واقع فرااخلاق ماهیت و روش احکام اخلاقی را بررسی می‌کند و پرسش‌هایی از قبیل این‌که مراد از «خوب» و «بد» چیست؟ یا چه باید باشد؟ معیارهای صحیح خوب یا بد دانستن چیزها کدامند؟ چه تفاوتی میان احکام راجع به خوب و بد (احکام ارزشی) و احکام ناظر به واقعیت خنثا از ارزش وجود دارد و به چه نحو احکام دسته‌ی اول به احکام دسته‌ی دوم وابسته‌اند؟ در آن می‌گنجد.[۹۷]

[۱]. value.

[۲]. Lannone, A. Pablo, Dictionary of World Philosophy, London and New York, Routledge, 2001, “Value”.

[۳]. valuation.

[۴]. Audi, Robert (ed.), The Cambridge Dictionary of Philosophy, Second edition, Cambridge, Cambridge University Press, 1999, “Value”.

[۵]. Smart, William, An Introduction to the Theory of Value, London, Macmillan and Co, 1931, p.2.

[۶]. Hermann Lotze, (1817-1881).

[۷]. Albrecht Ritschl, (1822-1889).

[۸]. Friedrich Nietzsche, (1844-1900).

[۹]. Frankena, William K, “Value and valuation”, Encyclopedia of Philosophy, Second Edition, Donald M. Borchert (ed.), Detroit, Thomson Gale, 2006, Vol.9, pp.636-637.

[۱۰]. Ibid, p.28.

[۱۱]. axiology.

[۱۲]. axios.

[۱۳]. logos.

[۱۴]. theory of ideas.

[۱۵]. Plato, (428/427 or 424/423 BC-348/347 BC).

[۱۶]. hedonism.

[۱۷]. Epicurus, (341 BC-270 BC).

[۱۸]. Paul Lapie, (1869-1927).

[۱۹]. Logique de la volonte, 1902.

[۲۰]. Runes, Dagobert D. (ed.), The Dictionary Of Philosophy, New York, Philosophical Library, Inc, 1942, “Axiology”; Ueda, K. and others, “Value creation and decision-making in sustainable society”, CIRP Annals – Manufacturing Technology, No.58, 2009, p.682 and Proudfoot, Michael and Lacey, A. R., The Routledge Dictionary of Philosophy, Fourth Edition, London and New York, Routledge, 2010, “Axiology”.

[۲۱]. Smith, Barry and Thomas, Alan, “Axiology”, Concise Routledge Encyclopedia of Philosophy, Prof. Edward Craig and Edward Craig (eds.), London and New York, Routledge, 2000, p.71; Frolov, I. (ed.), Dictionary of philosophy, Second edition, trans. & eds. Murad Saifulin and Richard R. Dixon, Moscow, Progress Publishers, 1984, “Axiology”; Audi, Robert (ed.), op. cit., “Axiology” and Lacey, Alan R, A Dictionary of Philosophy, Third edition, London and New York, Routledge, 1996, “Ethics”.

[۲۲]. Perry, Ralph Barton, General Theory of Value, Cambridge, Harvard University Press, 1950, p.4.

[۲۳]. Alexius Meinong, (1853-1920).

[۲۴]. Christian Von Ehrenfels, (1859-1932).

[۲۵]. Franz Brentano, (1838-1917).

[۲۶]. Max Scheler, (1874-1928).

[۲۷]. Nicolai Hartmann, (1882-1950).

[۲۸]. Edmund Husserl, (1859-1938).

[۲۹]. Bernard Bosanget, (1848-1923).

[۳۰]. William R. Sorley, (1855-1935).

[۳۱]. John M. MacKenzie, (1943- ).

[۳۲]. John Laird, (1950- ).

[۳۳]. John Niemeyer Findlay, (1903-1987).

[۳۴]. Hugo Münsterberg, (1863-1916).

[۳۵]. W. M. Urban, (1873-1952).

[۳۶]. John Dewey, (1859-1952).

[۳۷]. D. H. Parker, (1832-1901).

[۳۸]. D. W. Prall, (1938- ).

[۳۹]. E. W. Hall, (1949- ).

[۴۰]. S. C. Pepper, (1891-1972).

[۴۱]. Paul W. Taylor, (1930- ).

[۴۲]. Frankena, William K, op. cit., p.637.

[۴۳]. normative theories.

[۴۴]. metanormative theories.

[۴۵]. Ibid, p.638.

[۴۶]. hedonistic theories.

[۴۷]. David Hume, (1711-1776).

[۴۸]. Jeremy Bentham, (1748-1832).

[۴۹]. John Stuart Mill, (1806-1873).

[۵۰]. Henry Sidgwick, (1838-1900).

[۵۱]. F. C. Sharp, (1940- ).

[۵۲]. quasi-hedonistic theories.

[۵۳]. Clarence Irving Lewis, (1883-1964).

[۵۴]. satisfactoriness.

[۵۵]. P. B. Rice, (1904-1956).

[۵۶]. Brand Blanshard, (1892-1987).

[۵۷]. antihedonistic theories.

[۵۸]. Aristotle, (384 BC-322 BC).

[۵۹]. Augustine of Hippo, (354-430).

[۶۰]. Thomas Aquinas, (1225-1274).

[۶۱]. Baruch Spinoza, (1632-1677).

[۶۲]. self-realization.

[۶۳]. F. H. Bradley, (1846-1924).

[۶۴]. George Edward Moore, (1873-1958).

[۶۵]. William David Ross, (1877-1971).

[۶۶]. Ralph Barton Perry, (1876-1957).

[۶۷]. pluralistic.

[۶۸]. monistic.

[۶۹]. Frankena, William K, op. cit., p.639.

[۷۰]. cognitivist.

[۷۱]. descriptivist.

[۷۲]. naturalist.

[۷۳]. interest.

[۷۴]. George Santayana, (1863-1952).

[۷۵]. intuitionist.

[۷۶]. nonnaturalists.

[۷۷]. Frankena, William K, op. cit., pp.639-640.

[۷۸]. existentialist.

[۷۹]. noncognitivist.

[۸۰]. antidescriptivist.

[۸۱]. A. J. Ayer, (1910-1989).

[۸۲]. Bertrand Russell, (1872-1970).

[۸۳]. Charles L. Stevenson, (1908-1979).

[۸۴]. Richard Mervyn Hare, (1919-2002).

[۸۵]. Stephen E. Toulmin, (1922-2009).

[۸۶]. Patrick H. Nowell-Smith, (1914-2006).

[۸۷]. R. W. Sellars, (1880-1973).

[۸۸]. J. O. Urmson, (1881-1954).

[۸۹]. Frankena, William K, op. cit., p.640.

[۹۰]. metaethics.

[۹۱]. descriptive ethics.

[۹۲]. normative ethics.

[۹۳]. theoretical ethics.

[۹۴]. philosophical ethics.

[۹۵]. the logic of ethics.

[۹۶]. ethics.

[۹۷]. گنسلر، هری، درآمدی بر فلسفه‌ی اخلاق معاصر، ترجمه‌ی مهدی اخوان، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۹۰، ص۵؛ پالمر، مایکل، مسائل اخلاقی، ترجمه‌ی علی‌رضا آل‌بویه، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها (سمت)، چاپ اول، ۱۳۸۸، ص۳۱۷ و فرانکنا، ویلیام، فلسفه‌ی اخلاق، ترجمه‌ی هادی صادقی، قم، کتاب طه، چاپ اول، ۱۳۷۶، صص۲۰۱ـ۲۰۳٫

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق رویکردهای عمده و دیدگاه صاحبنظران در فلسفه اخلاق و اخلاق حرفه ای از دیدگاه اسلام
  • تحقیق اخلاق در ادبیات فارسی و ادیان و جوامع
  • تحقیق اخلاق و دیدگاه ها و مکاتب موجود و دیدگاه صاحب نظران در مورد اخلاق
  • تحقیق معماری سنتی ایران و آشنایی با هنر ومعماری در دوره قاجاریه
  • تحقیق اخلاق حرفه ای و کدهای اخلاق پرستاری
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.