1,869 views
پیشینه تحقیق نظریه استفاده و رضامندی و رویکرد های مکتب مطالعات فرهنگی دارای ۶۸ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱-بخش اول: مرور نظری نظریه استفاده و رضامندی ۵
۲-۲-فرضیههای اصلی نظریه استفاده و رضامندی ۸
۲-۳-عناصر الگوی نظریه استفاده و رضامندی ۹
۲-۳-۱-نیازها و انگیزهها ۹
۲-۳-۲-خشنودی ۱۱
۲-۴-بخش دوم: مرور نظری رویکرد مطالعات فرهنگی ۱۲
۲-۴-۱-تاریخچه ۱۲
۲-۴-۲-زمینههای اصلی مطالعات فرهنگی ۱۴
۲-۵-مطالعات فرهنگی و فرهنگ عامه ۱۷
۲-۶-رابطه متن و مخاطب در مطالعات فرهنگی ۱۸
۲-۷-آنتونیو گرامشی ۲۱
۲-۷-۱-مبانی فلسفی و فکری گرامشی ۲۱
۲-۷-۲-جامعه مدنی در اندیشه گرامشی ۲۴
۲-۷-۳-روشنفکران در دیدگاه گرامشی ۲۴
۲-۷-۴-هژمونی در دیدگاه گرامشی ۲۶
۲-۸-استوارت هال ۲۸
۲-۸-۱-مبانی فکری ۲۸
۲-۸-۲-الگوی رمزگذاری/ رمزگشایی ۳۱
۲-۹-میشل دوسرتو ۳۴
۲-۹-۱-تاکتیکها و استراتژیها در نظر دوسرتو ۳۵
۲-۹-۲-مصرف در دیدگاه دوسرتو ۳۸
۲-۱۰-جان فیسک ۴۱
۲-۱۰-۱-اقتصاد فرهنگی و اقتصاد تجاری (مالی) ۴۵
۲-۱۱-گادامر ۴۶
۲-۱۲-بوردیو ۴۸
۲-۱۲-۱-زندگی و آثار ۴۸
۲-۱۲-۲-تفکرات ۴۸
۲-۱۲-۳-سرمایه ۵۲
۲-۱۲-۴-منش ۵۳
۲-۱۲-۵-سلیقه ۵۵
۲-۱۲-۶-میدان ۵۶
۲-۱۳-مرور تجربی ۵۸
۲-۱۳-۱-پژوهشهای خارجی (نظریه استفاده و رضامندی) ۵۸
۲-۱۳-۲-پژوهشهای خارجی (رویکرد مطالعات فرهنگی) ۶۰
۲-۱۳-۳-پژوهشهای داخلی (نظریه استفاده و رضامندی) ۶۲
۲-۱۳-۴-پژوهشهای داخلی (مکتب مطالعات فرهنگی) ۶۳
منابع ۶۴
استوری، ج. (۱۳۸۹). مطالعات فرهنگی درباره فرهنگ عامه. (ترجمه: حسین پاینده)، تهران: نشر آگه.
مهدیزاده، س، م. (۱۳۹۱). نظریههای رسانه، اندیشههای رایج و دیدگاههای انتقادی. تهران: انتشارات همشهری.
بوردیو، پ. (۱۳۸۹). نظریه کنش. (مترجم: مرتضی مردیها)، تهران، انتشارات نقشونگار.
بوردیو، پ. (۱۳۸۸). درسی درباره درس. (مترجم: ناصر فکوهی)، تهران، نشر نی.
بوردیو، پ. (۱۳۹۰). تمایز؛ نقد اجتماعی قضاوتهای ذوقی. (ترجمه: حسن چاوشیان). تهران، نشر ثالث.
دورینگ، س. (۱۳۸۲). درآمدی بر مطالعات فرهنگی. (مترجمین: نیما ملکپور، شهریار وقفیپور)، تهران، نشر تلخون.
سورین، و؛ تانکارد، ج. (۱۳۹۰). نظریههای ارتباطات. مترجم: علیرضا دهقان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
کاظمی، ع. (۱۳۸۴). پروبلماتیک زندگی روزمره در مطالعات فرهنگی و نسبت آن با جامعه ایران. مطالعات فرهنگی و ارتباطات، شماره ۴: ۹۷- ۱۲۲٫
کاظمی، ع. (۱۳۸۸). پرسهزنی و زندگی روزمره ایرانی. تهران، انتشارات آشیان.
کوبلی، پ. (۱۳۹۱). نظریههای ارتباط. ج سوم، مترجم: احسان شاقاسمی، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.گرامشی، آ. (۱۳۸۶). شهریار جدید. (ترجمه: عطا نوریان). تهران، نشر اختران.
لیندلف، ت؛ تیلور، ب. (۱۳۸۸). روشهای تحقیق کیفی در علوم ارتباطات. (ترجمه: عبدالله گیویان)، تهران، انتشارات همشهری.
محمد پور، ا. (۱۳۸۹). روش در روش، درباره ساخت معرفت در علوم انسانی. تهران، انتشارات جامعه شناسان.
محمد پور، ا. (۱۳۸۹). ضد روش، منطق و طرح در روش شناسی کیفی. جلد یک، تهران، انتشارات جامعه شناسان.
محمد پور، ا. (۱۳۸۹). فراروش، بنیانهای فلسفی و عملی روش تحقیق ترکیبی در علوم اجتماعی و رفتاری. تهران، انتشارات جامعه شناسان.
محمد پور، ا. (۱۳۹۰). ضد روش۲، مراحل و رویههای عملی در روش شناسی کیفی. جلد دو، تهران، انتشارات جامعه شناسان.
محمدی، ج؛ کریمی، م. (۱۳۹۰). تحلیل قرائتهای زنان از مجموعههای تلویزیونی (مطالعه موردی قرائتهای زنان شهر ایلام از سریال فاصلهها). فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره چهارم، شماره ۱: ۴۹- ۷۷٫
بنت، ا. (۱۳۸۶). فرهنگ و زندگی روزمره، مترجم: لیلا جو افشانی و حسن چاوشیان، تهران: اختران.
بهار، م؛ حاجی محمدی، ع. (۱۳۹۰). مخاطبان و برنامههای تلویزیون: قرائت زنان از آگهیهای بازرگانی تلویزیون. مجله علمی- پژوهشی زن در توسعه و سیاست، شماره ۳۵: ۴۳- ۷۲٫
بهرامی، ش. (۱۳۸۷). بررسی نحوه رمزگشایی سریالهای تلویزیونی ایرانی توسط دانشجویان کرد دانشگاه کردستان. پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته علوم ارتباطات، دانشگاه علامه طباطبایی.
بهرامی کمیل، ن. (۱۳۹۱). نظریه رسانهها، جامعه شناسی ارتباطات. تهران، انتشارات کویر.
با توجه به موضوع ، از نظریه استفاده و رضامندی و رویکرد مطالعات فرهنگی استفاده شده است. این دو مورد با توجه به در تضاد بودن با الگوی تاثیر رسانهها مورد توجه قرار گرفتهاند. نظریه استفاده و رضامندی و رویکرد مطالعات فرهنگی (و نظریهپردازان آن) برخلاف الگوی تاثیر رسانهها بر افراد معتقد به استفاده افراد از رسانهها و به نوعی کاری است که افراد با رسانهها میکنند. مطابق این دو الگو این افراد مخاطب رسانهها هستند که تعیین میکنند چه چیزی را ببینند و یا چگونه آن را ببینند. بر اساس این نظریات مخاطبان با توجه به جایگاه، طبقه و نحوه اجتماعی شدن واکنش متفاوتی به رسانهها دارند و در حقیقت این آنها هستند که بر رسانهها تاثیر میگذارند و نه رسانه بر آنها. در این دو دیدگاه مخاطبان آزادی زیادی در استفاده از رسانهها و حتی دستکاری پیامهای آنها مطابق با جایگاه (اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) خود دارند.
نظریه پردازان رویکرد مطالعات فرهنگی، مطابق با این رویکرد معتقدند که بین مخاطب و متن روبروی او نوعی مذاکره وجود دارد. مذاکرهای که در جریان آن مخاطبان بر اساس جایگاه خود قرائت متفاوتی از متن ارائه شده دارند. تاثیر بعضی از نظریه پردازان همچون گرامشی در این رابطه بیشتر به صورت غیر مستقیم و به نوعی جهت دهنده است و برخی دیگر از این نظریه پردازان همچون هال و بوردیو و حتی گادامر مستقیمتر است. نظریات فیسک و دوسرتو نیز در این رابطه هم مستقیم و هم غیر مستقیم است.
بر همین اساس در مقاله، ابتدا نظریه استفاده و رضامندی بررسی شود، سپس مطالبی درباره مکتب مطالعات فرهنگی، گرامشی و نظریه هژمونی او آورده شود و درادامه آرای چند تن از نظریهپردازان مکتب مطالعات فرهنگی (استوارت هال، میشلدوسرتو، جان فیسک و بوردیو) مورد بررسی قرار گیرد و در نهایت نیز به پژوهشهای داخلی و خارجی صورت گرفته مورد نظر اختصاص دارد.
بسیاری از پژوهشگران، هم در رسانهها و هم در خارج از رسانهها میل دارند درباره کاری که رسانهها بر روی بینندگان، شنوندگان و خوانندگان خود انجام میدهند، صحبت کنند. این طرز فکر ناخودآگاه مدل رسانهها را در حکم سوزن تزریق یا گلولهای سحرآمیز که به سمت هدفی منفعل جهتگیری شده است، میپذیرد. اما مخاطبان همیشه منفعل نیستند؛ در واقع، در مطالعهای کلاسیک به اسم «مخاطب سرسخت» یادآوری میشود که مخاطب در بیشتر مواقع، کاملا فعال است (سورین، تانکارد، ۱۳۹۰: ۴۱۹).
مخاطب ارتباطگر، گیرندهای منفعل نیست؛ نمیتوان او را مثل توده گلی محسوب کرد که تبلیغاتگر ماهر به هر شکلی در آورد. مخاطبان افرادی هستند که از ارتباطاتی که در برابرشان قرار گرفته است، چیزی طلب و چیزی را انتخاب میکنند که احتمال دارد برایشان مفید باشد. به بیان دیگر آنها باید از نفوذگر چیزی بگیرند، اگر قرار باشد نفوذگر از آنها چیزی بگیرد. داد و ستدی در کار است. این درست است که گاهی، نفوذگر توانایی این را دارد که با تاکید بر یک نیاز به قیمت نادیده گرفتن نیاز دیگر یا با نشان دادن تغییر در محیط، بیشتر از آنچه که در واقع وجود دارد، مخاطب را به داد و ستد بدی سوق دهد، اما مخاطبان نیز به آسانی کنار نمی روند. بسیاری از ارتباطگران که به طرز گستردهای مورد بیاعتنایی قرار گرفتهاند یا پیام آنها نادرست درک شده است، هزینه آن را میدانند (سورین، تانکارد، ۱۳۹۰: ۴۲۰). رویکرد استفاده و خشنودی متضمن تغییر کانون توجه از مقاصد ارتباطگر به مقاصد دریافت کننده است. این رویکرد میکوشد معلوم نماید ارتباط جمعی چه کارکردهایی برای افراد مخاطب عرضه میکند (سورین، تانکارد، ۱۳۹۰: ۴۲۰).
رویکرد استفاده و خشنودی نخستین بار در مقالهای از الهیو کاتز (۱۹۵۹) توصیف شد. در آن مقاله کاتز به این ادعای برنارد برلسون (۱۹۵۹) که حوزه پژوهش ارتباطات به نظر مرده میآید، پاسخ داد.کاتز استدلال کرد که حوزهای که مشرف به موت است، مطالعه ارتباط جمعی تحت عنوان متقاعدسازی است. وی متذکر شد که بیشتر پژوهشهای ارتباطی تا آن زمان معطوف به تحقیق در مورد آثار پیکارهای اقناعی بر روی مخاطبان بوده است. به گفته کاتز هدف این نوع پژوهش، پاسخ به این پرسش بوده که رسانهها با افراد چه میکنند (سورین، تانکارد، ۱۳۹۰: ۴۲۰). نظر کاتز این بود که حوزه ارتباط جمعی میتواند با روی آوردن به پرسش «مردم با رسانه چه میکنند؟ » خود را نجات دهد (سورین، تانکارد، ۱۳۹۰: ۴۲۰).
نظریه استفاده و رضامندی ضمن فعال انگاشتن مخاطب، بر نیازها و انگیزههای وی در استفاده از رسانهها تاکید میکند و بر آن است که ارزشها، علایق و نقش اجتماعی مخاطبان مهم است و مردم بر اساس این این عوامل آن چه را میخواهند ببینند و بشنوند، انتخاب میکنند (مهدیزاده، ۱۳۹۱: ۷۱). سوال اساسی رویکرد استفاده و خشنودی چنین است: چرا مردم از رسانهها استفاده میکنند؟ و آنها را برای چه منظوری به کار میبرند؟ (مک کوایل، ۱۳۸۷: ۱۰۴).
پژوهشها[ی این نظریه] روی انتخاب، پذیرش و نحوه پاسخدهی به مخاطبان رسانه متمرکز شدهاند. میزان فعال انگاشته شدن مخاطب در درجه اول بستگی دارد به این که تا چه حد آگاهانه و با انگیزه دست به انتخاب میزند، اما به همین جا ختم نمیشود و به موضوعاتی مثل تامل آگاهانه در رسانه و بهرهبرداری از آنچه از رسانه در سایر عرصههای زندگی به دست میآورد نیز میکشد (مک کوایل، ۱۳۸۸: ۳۳۱). جوهره کلام این است که رفتار مربوط به استفاده از رسانه تابعی است از این عقیده که هر رسانه خاصی دارای ویژگیهای معینی است که باعث میشود انتخاب هر رسانه توسط مخاطب به معنای شان مثبت یا منفی خاصی برای او باشد (مک کوایل، ۱۳۸۸: ۳۳۴).
اهمیت میراث پژوهشی «استفاده و رضامندی» بر این واقعیت استوار است که پیروان آن مخالف نظریه «مخاطب منفعل» هستند و به همین جهت فرضهایی را مبنای کار خود قرار میدهند که مهمترین آن، عبارت است از این که مخاطب، از میان مجاری ارتباطی و محتواهایی که به او عرضه میشود، دست به انتخابی آگاهانه و انگیزهدار میزند، برداشتهای گوناگونی از این نظریه در دست است، اما برداشت نخست و حاکم، کارکردگرایانه است.
پس، علت استفاده از رسانه، تجربه کردن مسائلی است که از شرایط اجتماعی و روانی ناشی میشود، (مسائلی از قبیل جست و جوی اطلاعات، تماس اجتماعی- انحراف توجه، فراگیری اجتماعی و رشد) و برای حل آنها (برآوردن نیازها) است که مخاطب دست به دامن زسانهها میشود. اگر استفاده از رسانه انتخابی نیود، نمیشد آن را ابزاری شایسته برای حل مساله به شمار آورد، یا حتی آن را واجد معنایی خاص برای استفاده کننده دانست. پژوهشهای انجام شده ظرف چهل سال گذشته، نشان میدهد که مخاطبان تجربه استفاده از رسانه خود را در قالب اصطلاحات کارکردگرایانه (یعنی حل مساله و برآورده ساختن نیاز) بیان میکنند. نظراتی که مردم درباره فایده رفتارشان در قبال رسانه ابراز میکنند از الگوی تکرار شونده پیروی میکند که عناصر اصلی آن عبارتاند از یادگیری و اطلاعات، ادراک نفس و هویت شخصی، تماس اجتماعی، انحراف توجه، سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت. [در این الگو] پاسخها نیز بر حسب نوع محتوای رسانه بسیار متفاوت است (مک کوایل، ۱۳۸۸: ۳۳۲- ۳۳۳).
در اثر نظریه استفاده و خشنودی تغییر کاملا قاطعی در کیفیت توجه به مخاطب روی داد. فرض اصلی الگوی استفاده و خشنودی این است که افراد مخاطب، کم و بیش به صورت فعال به دنبال محتوایی هستند که بیشترین خشنودی را فراهم کند. درجه این خشنودی بستگی به نیازها و علائق فرد دارد. افراد هرقدر بیشتر احساس کنند که محتوای واقعی نیاز آنان را برآورده میکند، احتمال اینکه آن محتوا را انتخاب کنند بیشتر است. الگوی این رویکرد بلامر و کاتز (۱۹۷۴) مطابق شکل زیر ارائه کردند. قابل ذکر است که بیشتر الگوهای استفاده و خشنودی، عنصر فرستنده را از فراگرد ارتباط جمعی کنار میگذارند. این الگوها نوعا با عواملی آغاز میشوند که بر انتخاب مخاطبان از محتوای رسانهها تاثیر میگذارند(ویندال، سیگنایتزر، اولسون، ۱۳۸۷: ۲۸۲- ۲۸۳).
بر طبق این نظریه، انگیزه از نیاز نشات میگیرد. هر قدر افراد بیشتر حس کنند که ارتباط، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، موجب رفع نیاز میشود، تمایل بیشتری به استفاده از آن خواهند داشت (ویندال، سیگنایتزر، اولسون، ۱۳۸۷: ۱۹۳). مخاطب انگیزهدار در حقیقت ناظر بر فعال بودن مخاطب است. پژوهشگران رویکرد استفاده و رضامندی، ابعاد و شاخصهای فعال بودن مخاطب را «تعمدی بودن»، «انتخابی بودن»، «درگیر شدن» و «سودمندی» ذکر کردهاند. تعمدی بودن، استفاده هدفمند و برنامهریزی شده از رسانه، نشانه ارتباط میان فعالیت ارتباطی و انگیزههای رویآوردن به رسانه است. انتخابی بودن، به معنی آگاهانه در معرض استفاده از رسانهها قرار گرفتن است. انتخابی بودن همچنین، استفاده از رسانه یا رضامندی مورد انتظار از مصرف رسانه نیز تعریف شده است. درگیر شدن یعنی اینکه محتوای خاصی از رسانه، با مخاطب ارتباط فردی دارد. به عبارت دیگر، منظور پردازش روانشناختیِ محتوای رسانه است. منظور از سودمندی، بهره اجتماعی یا روانشناختی استفاده کننده از رسانه است (مهدیزاده، ۱۳۹۱: ۷۴ ).
فرضیاتی را که این رویکرد بر مبنای آن استوار است، میتوان به شرح زیر توضیح داد:
مخاطب فعال است. او در برابر هر آنچه رسانهها پخش میکنند، دریافتکننده منفعلی نیست، بلکه محتوای برنامه را انتخاب میکند و به کار میبرد.
مخاطبان به راحتی رسانهها و برنامهای را که برای ارضای نیازهای خود بهتر میدانند بر میگزینند. تولیدکننده رسانه شاید از کاربردهای برنامه آگاه نباشد، همچنین مخاطبان گوناگون شاید از یک برنامه برای ارضای نیازهای گوناگون استفاده کنند.
رسانهها تنها منبع ارضا کننده نیستند. گردش ایام تعطیل، ورزش، رقص و غیره همه مثل رسانهها مورد استفاده دارند.
مردم از منافع و انگیزههایشان در موارد خاص آگاه میشوند یا میتوانند بشوند. (برای منتقدان این روش این فرض از همه ضعیفتر است. چنین منتقدانی بحث میکنند انگیزههایی که میتوان به وجود آورد اغلب کمترین اهمیت را دارند و ربط دادن مخاطب و محتوای برنامه فقط با زنجیر منطقی نیازها و ارضا و محدود کردن «معنا» به طرزی ناپذیرفتنی است.
قضاوت ارزشی درباره معنای فرهنگی رسانههای جمعی باید به عقب افتد. اگر بگوییم چهارراه مزخرف است، حرفی بیربط زدهایم، اگر نیازهای هفت میلیون تن را برآورد، پس مفید است و این نکته که توهینی است به زیباییشناسی والا، ربطی به موضوع ندارد (فیسک، ۱۳۸۶: ۲۲۴- ۲۲۵).
در این زمینه همچنین مککوایل فرضیات اصلی رویکرد استفاده و خشنودی را بدین گونه بیان میکند: الف) انتخاب رسانه و محتوا عموما فعالیتی عقلانی و معطوف به اهداف و خرسندیهای خاص است. پس، مخاطبان فعال هستند و شکلگیری آنها را میتوان منطقا تبیین کرد؛ ب) یکایک مخاطبان نسبت به نیازهای رسانهای که از شرایط شخصی (فردی) و اجتماعی (مشترک) ریشه میگیرند، آگاهی دارند و میتوانند این نیازها را در قالب انگیزشهای مختلف بیان کنند؛ ج) کاربری شخصی رسانهها، به بیان کلی، بیشتر از اصول زیباییشناختی یا فرهنگی در شکلگیری مخاطبان نقش و اهمیت دارد؛ و اینکه د) تمام یا اغلب عوامل تاثیرگذار بر شکلگیری مخاطبان (انگیزهها، رضایت مورد انتظار یا به دست آمده، گزینشهای رسانهای، متغیرهای پس زمینهای) را میتوان به لحاظ نظری تعیین کرد (مک کوایل، ۱۳۸۷: ۱۰۵). پیشفرضهای نظری فوق در مجموع این فرضیه را تقویت میکنند که هرقدر نیازهای خودشناخته بیشتر و برجستهتر باشند، احتمال رویآوردن افراد به رسانهها بیشتر خواهد بود. همچنین، نظریه فوق یک ارتباط منطقی بین تجربیات پسزمینهای مخاطبان و ویژگیهای محتوای برگزیده از طرف آنها را مفروض میدارد (مک کوایل، ۱۳۸۷: ۱۰۶).
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر