پیشینه تحقیق نظریه جان راولز و بستر های فکری او دارای ۵۹ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
نظریه راولز۵
۱-۲٫اهمیت و جایگاه نظریهی راولز۵
۲-۲٫بیان نظریه۶
۳-۲٫راولز پیشین و پسین۸
۴-۲٫اصول عدالت در نظریهی راولز۱۰
۵-۲٫رئوس مطالب نظریهی راولز۱۲
۶-۲٫نتایج سیاسی نظریهی راولز۱۴
بسترهای فکری راولز۱۷
۲-۳٫انگیزهی نظریهپردازی راولز۱۷
۱-۲٫آبشخورهای فکری جان راولز۱۸
۱-۲-۳٫ لیبرالیسم۱۸
۱-۱-۲-۳٫ مشخّصات و ویژگیهای لیبرالیسم:۱۸
۲-۱-۲-۳٫ لیبرالیسم سیاسی۱۹
۳-۱-۲-۳٫ فردگرایی۲۲
۴-۱-۲-۳٫ روایت راولز از لیبرالیسم۲۵
۲-۲-۳٫ انسانگرایی۲۶
۳-۲-۳٫ سکولاریسم۲۸
۴-۲-۳٫ انسانشناسی وظیفهگرا۳۰
۵-۲-۳٫ کثرتگرایی۳۴
۶-۲-۳٫ نسبیتگرایی معرفتشناختی۳۶
۷-۲-۳٫ کانتیسم۳۹
۱-۷-۲-۳٫ نگاه استعلایی۳۹
۲-۷-۲-۳٫ غایتگرایی و وظیفهگرایی۴۱
۳-۷-۲-۳٫ خودمختاری و قانونگذاری اخلاقی۴۵
۴-۷-۲-۳٫ قرارداد اجتماعی۴۷
۵-۷-۲-۳٫ اصل حق۴۸
۶-۷-۲-۳٫ اصل احترام۴۹
۷-۷-۲-۳٫ وضع نخستین و اصول عدالت۵۱
منابع:۵۵
کتابنامه فارسی:۵۵
مقالات:۵۷
منابع انگلیسی:۵۸
منابع اینترنتی:۵۹
قرآن.
واعظی، احمد: جان رالز؛ از نظریه عدالت تا لیبرالیسم سیاسی، قم، موسسه آموزش عالی باقرالعلوم(ع)، انتشارات بوستان کتاب، ۱۳۸۴.
واعظی، احمد: نقد و بررسی نظریه های عدالت، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۸٫
راولز، جان: نظریه عدالت، ترجمهی محمد کمال سروریان و مرتضی بحرانی و با مقدمه استاد رضا داوری اردکانی، تهران، پژوهشکدهی مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۸۶.
کاپلستون، فردریک: تاریخ فلسفه(از بنتام تا راسل)، جلد۸، ترجمهی بهاءالدین خرّمشاهی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی و انتشارات سروش، ۱۳۸۲.
راولز، جان: عدالت به مثابه انصاف، ترجمهی عرفان ثابتی، تهران، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۳٫
لاکوست، ژان: فلسفه در قرن بیستم، ترجمهی رضا داوری اردکانی، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۷۵٫
بشیریه، حسین: لیبرالیسم و محافظهکاری، تهران، نشر نی، ۱۳۸۳٫
کانت، ایمانوئل: بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق، ترجمهی حمید عنایت و على قیصرى، تهران، انتشارات خوارزمى، ۱۳۶۹٫
ساندل، مایکل: لیبرالیسم و منتقدان آن، ترجمهی احمد تدین، تهران،انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۷۴٫
راولز از مهمترین فلاسفهی سیاسی قرن بیستم و حتّا به تعبیر پارهای اندیشمندان، شاخصترین چهرهی فلسفهی سیاسی این قرن میباشد. آثار این فیلسوف بحثانگیز و تأثیرگذار، بیش از پنجاه سال است که چاپ میشود و این نوشتهها بهطور فزایندهای در طول این مدّت، فلسفهی سیاسی در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار دادهاست. البته تا پیش از انتشار کتاب نظریهی عدالت در ۱۹۷۱، او هیچگونه شهرتی در محیط آکادمیک نداشت، اما بعد از انتشار این اثر، بلافاصله مورد توجّه صاحبنظران قرارگرفت؛ تـا جاییکه بـرخی این کتاب را بـا آثار فلاسفهی بزرگی مانند افلاطون، جان استورات میل و کانت مقایسه کردهاند. بنابراین بیدلیل نیست که اثر یاد شده تا کنون به بیستوهفت زبان ترجمه شدهاست و پس از گذشت تنها ده سال از چاپ کتاب نظریهی عدالت، کتابنامهی موضوعی نوشتههای مرتبط با اندیشهی راولز به بیش از ۲۵۰۰ مورد رسید و این رقم درحال حاضر پنج هزار عنوان را دربر میگیرد که این حجم گسترده شامل معرفیها، بازخوانیها، تفسیرها و نقدها میباشد. جالب اینجا است که تنها فلاسفه و اندیشمندان سیاسی به آراء وی نپرداختهاند، بلکه متفکران مشهوری که اساساً در سایر حوزهها نیز به نظریهپردازی اشتغال داشتهاند، به شرح و بسط و بررسی دیدگاههای این اندیشمند پرآوازه اقدام ورزیدهاند که از جملهی آنها میتوان به توماس ناگل[۱] فیلسوف برجستهی آمریکایی عالم متافیزیک، معرفتشناسی و فلسفهی اخلاق اشاره کرد.
همچنین کتاب نظریهی عدالت، راولز را در زمرهی فیلسوفان طراز نخست لیبرالیسم جهان قرارداد؛ همچنانکه این اثر را مهمترین اثر فلسفهی سیاسی لیبرالیسم در نیمهی دوم قرن بیستم میدانند. گفتنی است که در نیمقرن اخیر نوشتههای او صرف دفاع از بخش اساسی تزهای فلسفهی سیاسی آنگلوامریکن با محوریت لیبرالیسم شدهاست و بسیاری تجدید حیات نظریهپردازی لیبرالی را از دههی هفتاد به بعد، مدیون وی میدانند و این درحالی است که تا قبل از این دهه، اثر خلاقهای در زمینهی اندیشهی سیاسی، که تا این حد جدلانگیز باشد، پدید نیامده بود و درواقع اثر راولز برای تفکر سیاسی و اقتصادی در چارچوب سنّت لیبرالی، انگیزهای بینظیر برای بازسازی و تجدید حیات فراهم آورد.
همانگونه که بیان گردید، نظریهی عدالت جانراولز در سنّت کانتی قرار دارد. بحث او دربارهی عدالت معطوف به ساخت جامعه بهطور کلی و نهادهای تشکیلدهندهی آن است. نهادهای اجتماعی شیوهی دسترسی افراد به منابع را معین میکنند و قواعد تعیین حقوق و امتیازات و رسیدن به قدرت سیاسی و انباشت سرمایه را در نظر دارند. نظریهی عدالت راولز پیرامون برخی مفاهیم اساسی تنظیم شدهاست؛ مثل «وضع نخستین»[۲]، «پردهی بیخبری»، «انصاف»[۳]، «بیطرفی»[۴] و «اصول عدالت»[۵]. جوهر اندیشهی راولز عدالت بهمثابهی انصاف است که با تاکیدات متفاوت در آثار او آمدهاست. بهطور خلاصه، انصاف به روش اخلاقی رسیدن به اصول عدالت مربوط میشود و عدالت به نتایج تصمیمگیری منصفانه. راولز از عدالت به منزلهی فضیلت بیطرفی سخن میگوید، نه به مفهوم صفت فرد؛ یعنی بهمثابهی صفت وضعیای که در آن، اصول عدالت گزینش میشود. از دیدگاه راولز، عدالت و اصول آن اساساً ساختهی انسان است و باید راهی برای رسیدن به اصول عدالت یافت؛ بنابراین در وضع نخستین مورد نظر راولز، افراد هیچگونه اصلی را درست و «از پیش داده شده» نمیشناسند، بلکه هدفشان این است که با توجّه به وضع کلی انسان، اصولی را که از همه عقلانیتر است برگزینند.[۶]
بحث راولز از وضعیت ریشهای، و اصل قرارداد اجتماعی، یک مفهوم تاریخی نیست که بر یک حادثهی بیرونی دلالت کردهباشد، بلکه یک مفروض است. از سویی راولز همانند دیگر لیبرالها بحث خود را بر پایهی «فردیّت» مینهد و جامعه را متشکل از افراد تشکیلدهندهی آن میداند. از سوی دیگر وی با طرح قرارداد اجتماعی، بهناچار برای جامعه یک وضعیت تأسیسی ـ که انسان قبل از اقدام به این امر در «وضع طبیعی»[۷] و در یک «وضع نخستین» میزیست ـ قائل است. این وضع نخستین همانند وضعیت طبیعی مورد توجّه طرفداران قرار دارد است.
یکی از تفاوتهای مهم راولز با دیگر آراء مشابه در سدههای گذشته این است که افراد در وضع نخستین و ابتدایی، یعنی قبل از تأسیس جامعه، در یک «پردهی بیخبری» بهسر میبرند. به تعبیر دیگر، اگر افراد تشکیلدهندهی جامعه که مایلند وضعیت نخستین خود را به سود جامعه رها کنند، مانند مذاکرهکنندگان انقعاد یک قرارداد در نظر بگیریم، باید چنین استنباط کرد که افراد از دانشهای موردی و جزئی در مورد روند مذاکره و موضوع داد و ستد و موقعیت خاص دیگر شرکتکنندگان اطلاعاتی ندارند. هیچ مذاکرهکنندهای نمیتواند خود را از دیگری، براساس معیار یا خصوصیاتی تمییز دهد. آنها فقط به این آگاهند که مایلند اهدافی را به سود خود برآورده سازند؛ اما از چگونگی این تحقّق آگاهی ندارند. این «پردهی بیخبری» برای افراد در وضعیت نخستین یک موقعیت «عادلانه» را فراهم میکند؛ یعنی افراد به جهت ناآگاهی درپایهی یکسانی قرار دارند و کسی از پیش، خود را برتر یا فروتر نمیانگارد. همین حالت برابری در تأسیس جامعه، اولین پایهی عدالت را فراهم میسازد. اعضای مذاکرهکننده بهطور نظاممند بر یکدیگر هیچ امتیازی ندارند؛ اما در نظریهی راولز مذاکرهکننده ویژگی مهمی دارد و آن جنبهی «عقلانیت» موضوع است. این عقلانیت مانع از بهخطر افتادن مذاکرهکننده میشود.[۸]
عقلانیت در افراد اوّلیه و مؤسسان جامعه، مانع از بهخطر افتادن منافع آنها و تعدّی متقابل در تاسیس اوّلیهی اجتماع شده و لذا این امر موجد عدالت است و عدالت به صورت پیشینی در جامعهی اوّلیه و تأسیسی وجود دارد. بشر در چنین وضعی نسبت به همنوعان خود انصاف به خرج میدهد و بهدلیل محجوب بودن در پردهی بیخبری، حقوق آنها را بهخطر نمیاندازد و عقل هم همین حکم را میکند؛ پس عدالت در اینجا بهمنزلهی انصاف است. بین عقلانیت، انصاف یا عدالت و آزادی رابطهی مستقیم وجود دارد و برای رعایت انصاف، و لحاظ آزادی دیگران در مذاکره و داد و ستد در قلمرو قرارداد اجتماعی، عین عقلانیت است.
عقلانیت راولز، همان عقلانیت اخلاقی کانتی است که با مبانی و روحیهی کاسبکارانه و عقلانیت صرف مادی فایدهانگاری ـ بنا به مدعای وی ـ کاملاً متباین است.
میتوان اندیشهی راولز را به دو دورهی پیشین و پسین میتوان تقسیم کرد. راولز پیشین، در نظریهی عدالت و مقالات پس از آن تبلور یافتهاست. وی در این دوره اصول عدالت را دارای پشتوانهی استدلالی و اخلاقی پذیرفتنی و قانعکننده میشمارد و آنها را نسخهای عام برای خواستاران تأسیس نظام اجتماعی عادلانه میانگارد. اما راولز پسین این اصول را بیآنکه برخاسته از دکترین فلسفی و اخلاقی خاصّی باشند، تنها راهحلی سیاسی برای تداوم نظمی میداند که بر محور ارزشهای حاکم بر فرهنگ سیاسی معاصر غرب و فردیّت لیبرال پذیرفته شده در جوامع لیبرال دموکرات شکلگرفتهاست.
پس از نگارش کتاب نظریهی عدالت، نقدهای بسیاری علیه این اثر نوشته شد و پاسخ راولز به این نقدها و لحاظ پارهای از آنها سبب شد که او در اوایل دههی هشتاد میلادی در آثار خویش، تجدید نظرهایی دربارهی نظریهی عدالت انجام دهد و به این دلیل بین آراء راولز پیشین و راولز پسین تفاوت قائل شدهاند و آراء پسین وی را مبنای ارزیابی نهایی اندیشهیهای این اندیشمند به حساب میآورند. از سویی محصول دو دوره تلاش فکری راولز، ارائهی دو قرائت متفاوت از لیبرالیسم است:
مرحلهی نخست اندیشهی سیاسی وی که در کتاب مشهور وی یعنی نظریهی عدالت متبلور میشود، رویکردی فلسفی ـ اخلاقی به عدالت اجتماعی را به تصویر میکشد و محصول آن قرائتی از لیبرالیسم است که بر دکترین اخلاقی و فلسفی خاصی تکیه زدهاست. در راولز پیشین تلاش بر آن است که نشان داده شود لیبرال ـ دموکراسیهای پیشرفتهی معاصر که نمونهی اعلای آن نظام سیاسی ـ اجتماعی آمریکا است، بیشترین تناسب و سازگاری را با فضیلت عدالت دارند؛ به تعبیر دیگر، راولز در این دوره بر آن است که پایههای اخلاقی و فلسفی فرهنگ سیاسی و ساختار کلان اجتماعی غرب معاصر را که مشحون از باورهای لیبرالی و دموکراتیک است، تنقیح و تثبیت کند و نشان دهد که در یک جامعهی سامان یافته که نهادها و مؤسسات و ساختارهای اساسی آن بر محور فضیلت عدالت و پایههای اخلاقی عادلانه استوار است، کدام تلقی از عدالت و کدام تصور از اصول عدالت را باید اساس و پایهی تنظیم روابط اجتماعی و ترسیم ساختارهای کلان اجتماعی (از قانون اساسی و دولت گرفته تا نظام اقتصاد، آموزش، بهداشت و دادرسی) قرار دهد.
[۱]. Thomas Nagel.
[۲]. Original position.
[۳]. Fairness.
[۴]. Impartiality.
[۵]. Principal of just.
[۶]. بشیریه، حسین: لیبرالیسم و محافظهکاری، تهران، نشر نی، ۱۳۸۳، مبحث جان راولز، صص۱۱۷و ۱۱۸٫
[۷]. State of nature.
[۸]. ر. ک: قادری، حاتم: اندیشههای سیاسی قرن بیستم، تهران، سمت، ۱۳۷۹، صص ۴۰ و۴۱٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر