717 views
پیشینه تحقیق نظریه های روابط بین دو کشور و روابط بین کشور ایران و سوریه دارای ۳۶ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول:نظریه های روابط بین دو کشور ۵
مقدّمه ۵
۱- رئالیسم ۵
۱ -۱٫ مبانی اتحاد کشورها ۶
۲- لیبرالیسم ۸
۳- سازهانگاری ۹
۱ – ۳٫ برساختگی هویت ۱۰
۲ – ۳٫ رابطه ساختار و کارگزار ۱۱
۳- ۳٫ نقش هویت در شکل دادن به منافع ۱۱
۴- ۳٫ تحلیل سیاست خارجی از چشم انداز سازهانگاری ۱۲
۵- ۳٫ نقش ادراک و ذهنیت تصمیمگیرندگان در تصمیم گیری سیاست خارجی ۱۳
نتیجه گیری ۱۵
فصل دوم: روابط ایران و سوریه ۱۶
مقدمه ۱۶
۱ـ روابط سیاسی، قبل از انقلاب ۱۶
۱ – ۱٫ روابط رسمی ۱۶
۲ – ۱ . روابط غیر رسمی ۱۷
۳ – ۱٫ ویژگیهای ایران قبل از انقلاب ۱۷
۴ – ۱٫ ویژگیهای دولت سوریه ۱۸
۵ – ۱٫ منافع رابطه برای ایران ۱۹
۶ – ۱٫ منافع رابطه برای سوریه ۱۹
۱ – ۶ – ۱٫ افزایش نقش منطقه ای سوریه در اثر رابطه با جمهوری اسلامی ایران ۱۹
۲ – روابط ایران و سوریه پس از انقلاب ۲۰
۱ – ۲٫ حمله آمریکا به عراق ۲۲
۲ – ۲٫ روابط اقتصادی قبل از انقلاب ۲۳
۳ – ۲٫ روابط اقتصادی بعد از انقلاب ۲۳
۱ – ۳ – ۲٫ مبادلات بازرگانی ۲۳
۲ – ۳ – ۲٫ پروژهها ۲۴
۳ – ۳ – ۲٫ همکاریهای نفتی و گازی ۲۵
۴ – ۳ – ۲٫ سایر همکاریها و توافقات دو طرف ۲۵
۴ – ۲٫ روابط فرهنگی ۲۹
۱ – ۴ – ۲٫ آموزش زبان فارسی در سوریه ۳۰
۲ – ۴ – ۲٫ گردشگری ۳۰
۵ – ۲٫ روابط نظامی ایران و سوریه ۳۱
نتیجه گیری ۳۲
فهرست منابع ۳۳
– بیلیس، جان و استیو، اسمیت(۱۳۸۳). جهانی شدن سیاست. روابط بینالملل در عصر نوین. تهران: ابرار معاصر تهران.
دوئرتی، جیمز و رابرت، فالتزگراف(۱۳۷۲). نظریههای متعارض در روابط بین الملل. ترجمهی علیرضا طیّب و وحید بزرگی. تهران: قومس.
قوام، عبدالعلی(۱۳۸۰). اصول سیاست خارجی و سیاست بینالملل. تهران: سمت. چاپ هفتم.
– مشیرزاده، حمیرا (۱۳۸۴). تحول در نظریههای روابط بینالملل. تهران:سمت.
مشیرزاده، حمیرا (۱۳۸۳). «گفتگوی تمدنها از منظر سازهانگاری » مجلهی دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۳،
مورگنتا، هانس جی (۱۳۷۴). سیاست میان ملتها. ترجمهی حمیرا مشیرزاده. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه.
حاجی یوسفی، امیر(۱۳۸۲). سیاست خارجی ایران در قبال اسرائیل از دید نظریههای روابط بین الملل». فصلنامهی مطالعات خاورمیانه، سال ۱۰ شماره ۱٫
– امامی، محمدعلی (بیتا). سیاست و حکومت در سوریه. تهران: انتشارات وزارت امور خارجه.
«ارتقا سطح روابط ایران و سوریه در زمینه گردشگری و جذب سرمایه». خبرگزاری مهر. – «استقرار سپر دفاعی موشکی ایران و سوریه» (۴/۴/۸۶).
کرمی، جهانگیر(۱۳۸۳). «سیاست خارجی از منظر تکوین گرایی اجتماعی». راهبرد. شماره ۳۱٫ بهار ۱۳۸۳
طاهایی، سیّد جواد (۱۳۸۴). دهمین کنگرهی ملّی حزب بعث و سمت و سوی تحولات در سوریه. معاونت پژوهشهای سیاست خارجی / گروه مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس.
محمدی، منوچهر (۱۳۸۷). بازتاب جهانی انقلاب اسلامی. تهران: دادگستر.-
ثقفی عامری، ناصر، مخالفت آمریکا با ادامه حضور نظامی سوریه در لبنان. معاونت پژوهشهای سیاست خارجی / گروه مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس.
مطالعه نظری نه تنها دربارهی روابط ایران و سوریه که در مورد سیاست خارجی ایران نیز بسیار نابالغ است.[۱] کمتر اثری با نگاه تئوریک به روابط ایران و سوریه پرداخته است و بیشتر آثار در این حیطهی ژورنالیستی است. در این فصل به این موضوع میپردازیم که کدام یک از نظریهها و چارچوبهای مفهومی بهتر میتواند به روابط ایران و سوریه بپردازد.
به باور بسیاری میتوان سه نظریه یا چارچوب مفهومیکلان در روابط بینالملل تشخیص داد: واقعگرایی، لیبرالیسم و سازه انگاری. در این بخش شمایی کلی از هر کدام از این نظریات ارائه میشود ساختار و کارگزار، منافع و هویت را از دید این سه چارچوب مفهومیبررسی کنیم.
واقعگرایی دیدگاه مسلّط در رشته روابط بینالملل و مهمترین و پایدارترین نظریه روابط بینالملل بوده است.[۲] افرادی چون رینولد نیبور، آرنولد ولفرز، جرج کنان، هانس مورگنتا، ریمونآرون و کنت والتز از شخصیّتهای شاخص در این دیدگاه میباشند. مورگنتا را میتوان از شخصیّتهای شاخص در این دیدگاه به شمار آورد. از دید او، سیاست بینالملل صرفاً در مورد «منافع به معنای قدرت» میباشد . به عبارت دیگر، اهداف و مقاصدی که دولتها دارند، توسط دیگران از طریق اعمال قدرت تعدیل و محدود میگردد. از این رو، قدرت خود به صورت یک هدف در سیاست خارجی دولتها در میآید.[۳] واقع گرایی بر دولت به عنوان کنشگر اصلی در روابط بینالملل متمرکز است و پیش فرض اصلی آن این است که چون هدف اصلی کشورداری بقای ملّی در یک محیط خصمانه و آنارشیک است، کسب قدرت هدف غایی و اجتنابناپذیر سیاست خارجی است. از این رو سیاست بینالملل و به واقع هر سیاستی به عنوان مبارزه برای قدرت تعریف میشود. به این ترتیب قدرت مفهوم اصلی در تفکر رئالیستی و نیروی محرکه نظام بینالمللی و هدف اصلی رفتار دولتهاست.[۴] قدرت توانایی جهت کسب چیزی است که شما آن را میخواهید و از طریق تهدید یا استفاده از زور به دست میآید. از این رو صرف نظر از میزان قدرتی که یک دولت دارد، منافع ملی بنیادین همه کشورها باید بقا باشد.[۵]از این رو واقعگرایان، شأن کنشگری برای دولتها قائل هستند و آنها را واحدهایی یکپارچه و خردورز تلقی میکنند که همانند یک انسان میاندیشند، تصمیم میگیرند و عمل میکنند. این برداشت انسانگونه از دولت به وجود منافع متعدد و متعارض در درون دولتها و چگونگی تصمیمگیری در آنها توجه ندارد. به علاوه، تأکید بر شبیه بودن دولتها در نظام بینالملل به زمینههای متفاوت فرهنگی توجه نمیکند و در نتیجه برداشتهای متفاوت از عقلانیت و رفتار عقلانی را نادیده میگیرد.[۶] تأکید واقعگرایان بر قدرت دولتها را در موقعیتی قرار میدهد که تنها خود باید خود را حفظ کنند. در این موقعیت که آن را موقعیت خودیاری[۷] نامیدهاند، دولت به تنهایی حافظ امنیت خود میباشد. بر اساس اصل خودیاری، برای بقای خویش به هیچ وجه نمیتوان به حمایت دولت دیگر متکی بود. ساختار نظام بینالملل اجازه دوستی را نمیدهد. همکاری نیز تنها زمانی که منافع ملّی و مصالح قدرت ایجاب میکند ممکن است.[۸]در این گونه محیط آنارشیک، طبیعی است که منازعی دایمی جریان دارد و هرگز نمیتوان به طور کامل از آن خلاصی یافت. البته واقعگرایان در عین حال معتقدند میتوان سازوکاری برای جلوگیری از جنگ اندیشد و این سازوکار به عنوان موازنه قدرت تعریف شده است. موازنه قوا یعنی حالتی که در آن نوعی توزیع باثبات قدرت حاصل گردد. به باور واقعگرایان در بسیاری از موارد به هم خوردن موازنه قدرت باعث بروز جنگ در سیاست بینالملل میشود.
در نزد واقعگرایان منافع ملّی مفهوم کلیدی و چراغ راهنمای سیاست خارجی است. از نظر مورگنتا منافع ملّی جوهرهی سیاست تلقی میشود که تحت تأثیر زمان و مکان قرار نمیگیرد.[۹] با وجود برخی تفاوتها، نو واقعگرایی نیز چارچوبهای کلی واقعگرایی را حفظ میکند. والتز که مهمترین نظریه پرداز نو واقع گرایی محسوب میشود همچنان دولتها را مهمترین بازیگر میداند و در این مسیر برداشتی شیء انگارانه از دولت دارد. او نیز دولت را کنشگری یکپارچه میبیند که تابع منطق عقلانی است. او نیز به پویاییهای داخل دولتها و پیچیدگیهای تصمیم گیریها و …کاری ندارد. او نگاهی مادیگرایانه به روابط بینالملل دارد و برای او هنجارها و قواعد مهم نیستند و آنچه از نظر او اهمیت دارد توزیع توانمندیهای مادی است.[۱۰] اگرچه رئالیستها چندانی اعتقادی به اتحادها و دوام آن ندارند اما معتقدند به هنگام ضرورت دولتها باید برای ایجاد توازن و غلبه بر حریف دست به اتحاد زنند. اتحاد ایران و سوریه نیز در همین قالب قابل توضیح است. بدین معنا که دو طرف برای پیروزی بر حریف خود یعنی اسرائیل رو به چنین اتحادی آوردهاند. در ادامه شرایطی را که منجر به اتحاد می گردد از منظر رئالیسم بررسی می نماییم.
در این بخش ضمن بیان مبانی و مؤلفههایی که سبب میشود دو کشور راه نزدیکی و سپس اتحاد با یکدیگر را بپویند بررسی میکنیم و سپس از این منظر، روابط ایران و سوریه را مورد مداقه قرار میدهیم. در این بخش مؤلفههایی چون ایدئولوژی، منافع مشترک، دشمن مشترک، هم مرزی و فرهنگ مشترک به عنوان مواردی که سبب نزدیکی دو کشور میگردد، مورد بررسی قرار میگیرند و سپس به این بحث پرداخته میشود که آیا این مؤلفهها در روابط ایران و سوریه جاری است که اتحاد استراتژیک روابط ایران و سوریه را رقم بزند.
۱ – ۱ – ۱ . ایدئولوژی: یکی از مؤلفههای که زمینهساز نزدیکی کشورها میگردد، وجود ایدئولوژی مشترک میان دو یا چند کشور است. ایدئولوژی نشان داده که میتواند به خوبی کشورهایی که حتی نزدیکی جغرافیایی با هم ندارند را در کنار یکدیگر بنشاند. ایدوئولوژی از آن جهت که یک ساختار متصلّب فکری را ایجاد میکند و گروههای مختلف را بدور خود جمع میکند، میتواند براحتی پیوند دهندهی بسیاری از مؤلفههای ناهمگون باشد.
تاریخ کشورهایی که بیش از ۵ دهه در طول جنگ سرد در کنار اتحاد جماهیر شوروی ایستادند، به خوبی ارزش و همچنین اهمیّت ایدئولوژی را نشان میدهند. همچنین اتحاد کشورهای بلوک غرب به آنچه آنها آزادی و دموکراسی مینامیدند، بیانگر کارایی ایدئولوژی برای کنار یکدیگر قرار دادن کشورهای مختلف در اقصی نقاط جهان است.
۲ – ۱ – ۱٫ منافع مشترک: وجود منافع مشترک در میان کشورها سبب می شود دو کشور به سمت اتحاد استراتژیک حرکت نمایند. بالتبع تا زمانی که این منافع مشترک پابرجا بماند، روابط نیز تداوم مییابد و در صورت اتمام این منافع میتوان شاهد پایان شراکت و اتحاد استراتژیک بود. وجود منافع اقتصادی، امنیتی و سیاسی مواردی است که میتوان به آن اشاره کرد.
۳ – ۱ – ۱٫ زمینههای فرهنگی مشترک: یکی دیگر از مؤلفههایی که سبب میشود کشورها به سمت اتحاد استراتژیک بروند وجود زمینههای فرهنگی مشترک است. در این میان کشورها با تکیه بر ارزشهای فرهنگی و یا تشابهات فرهنگی سعی میکنند تا برای یکدیگر رابطه نزدیک و استراتژیک را تعریف کنند. برای مثال تکیه بر آرمانهای جهان عرب و همچنین تشکیل اتحادیهای به این نام مولفه است که سالهاست توسط برخی از سردمداران جهان عرب مطرح شده و سعی میکنند تا مواضع خود را در یک چارچوب عربی به جهان خارج عرضه کنند.
۳ – ۱ – ۱٫ وجود دشمن مشترک: گاهی اوقات دو کشور نه دارای مرز مشترک هستند و نه دارای ایدئولوژی یکسان. اما وجود یک دشمن مشترک سبب میشود که دو کشور به سمت ایجاد اتحاد استراتژیک حرکت نموده تا از این طریق دشمن را تضعیف نمایند. شاید اگر اسرائیل در منطقه خاورمیانه بوجود نمیآمد، بسیاری از اتحادها بوجود نمیآمد.
بررسی چهار مؤلفه فوق نشان میدهد که اتحاد میان ایران و سوریه نه به خاطر وجود مرز و تشابههای فرهنگی و نه به علت داشتن ایدئولوژی مشترک است. حتی در برخی موارد دیده شده است که دو کشور در این زمینهها به شدت میتوانند به سمت واگرایی حرکت نمایند تا اتحاد و همگرایی. برای مثال سوریه از کشورهایی است که بر عربیّت خود تاکید مینماید و همچنان تلاش دارد تا رهبری جهان عرب را بدست گیرد. حتی در برخی موارد در ادعاهای ارضی اعراب علیه ایران، با اتحادیه عرب همصدا شده و ضمن اشغالگر خواندن تهران، خواهان خروج ایران از جزایر سهگانه شده است. همچنین در حالی که ایران پیش از انقلاب بر مؤلفههای بیداری جهان اسلام و شکلگیری موج رادیکالیسم علیه غرب تاکید داشت، کشور سوریه با عوامل بنیادگرایی چون اخوانالمسلمین به شدت برخورد کرده و به شدت با رادیکالیسم در کشورش برخورد میکند.
شواهد فوق نشان میدهد که مهمترین عامل در نزدیکی دو کشور ایران و سوریه وجود دشمن مشترک است که این مهم را ابتدا صدام در غالب عراق و همزمان با آن اسرائیل ایفا میکند. بواقع اگر سوریه با عراق بر سر اندیشه حزب بعث و همچنین با اسرائیل بر سر اشغال بلندی های جولان مشکل نداشت، اتحاد میان ایران و سوریه به سختی شکل میگرفت.
۳- Graeme A. M. Davies,” Inside Out or Outside In: Domestic and International Factors Affecting Iranian Foreign Policy Towards the United States 1990–۲۰۰۴″, Foreign Policy Analysis (2008) 4, p.209
[۲]– مشیرزاده، تحول در نظریههای روابط بین الملل (تهران:سمت،۱۳۸۴) ص ۷۲
[۳]– هانس جی مورگنتا، سیاست میان ملتها، ترجمه حمیرا مشیرزاده ( تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت خارجه، ۱۳۷۴) ص۴۵
[۴]– جیمز دوئرتی و رابرت فالتزگراف، نظریههای متعارض در روابط بین الملل، ترجمه علیرضا طیب و وحید بزرگی ( تهران: قومس ۱۳۷۲) ص ۱۴۷
[۵]– جان بیلیس و استیو اسمیت، جهانی شدن سیاست: روابط بین الملل در عصر نوین، ( تهران: ابرار معاصر تهران، ۱۳۸۳) ص ۳۲۵
[۶] مشیرزاده، پیشین، ص ۹۸
[۷]– Self Help
[۸]– عبدالعلی قوام، اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل ( تهران: سمت، چاپ هفتم ۱۳۸۰)ص ۳۶۰
[۹] – مشیرزاده، پیشین، ص ۱۰۰
[۱۰] همان، ص ۱۱۹
[۱۱] – همان، ص ۳۱
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر