2,375 views
پیشینه تحقیق نظریه های مختلف در مورد صمیمیت وفرآیند شکل گیری دل بستگی و نظریه های مرتبط با دلبستگی و هویت دارای ۴۸ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱- صمیمیت ۵
۱-۱- نظریه های مختلف در مورد صمیمیت ۵
۱-۱-۱- نظریههای تقویت ۵
۱-۱-۲- نظریههای تبادل اجتماعی و وابستگی متقابل ۶
۱-۱-۳- نظریه برابری ۶
۱-۱-۴- نظریه تعادل شناختی ۷
۱-۱-۵- نظریههای رشد و تحول ۷
۱-۲- صمیمیت در روابط زوجها ۸
۱-۲-۱- انواع صمیمیت ۸
۲- سبک دلبستگی ۱۲
۲-۱- فرایند شکل گیری دلبستگی ۱۴
۲-۲- انواع سبک های دلبستگی ۱۵
۲-۲-۱-دلبستگی ایمن ۱۵
۲-۲-۲- دلبستگی ناایمن اجتنابی ۱۶
۲-۲-۳- دلبستگی ناایمن دوسوگرا ۱۶
۲-۲-۴- دلبستگی ناایمن آشفته و سردرگم ۱۷
۲-۳- نظریههای مرتبط با فرایند دلبستگی ۱۷
۲-۳-۱- نظریه روانکاری ۱۷
۲-۳-۲- نظریه یادگیری ۱۸
۲-۳-۳- نظریه رشد شناختی ۱۸
۲-۳-۴- نظریه کردارشناسی بالبی ۱۹
۳- سبک های پردازش هویت ۲۱
۳-۱- مفهوم هویت ۲۱
۳-۲- نظریه های مختلف در مورد هویت ۲۲
۳-۲-۱- اریکسون: نوجوانی و رشد هویت ۲۳
۳-۲-۲- نظریه مارسیا: سازه وضعیت های هویت ۲۵
۳-۲-۳- دیدگاه برزونسکی ۲۸
۴- پژوهشهای پیشین: ۲۹
۴-۱- سبک های دلبستگی و صمیمیت: ۲۹
۴-۲- سبک های هویت و صمیمیت: ۳۱
۴-۳- تفاوت های جنسیتی و صمیمیت: ۳۴
منابع فارسی ۳۷
منابع انگلیسی: ۴۲
– گلاسر، ویلیام. (۱۳۸۲). مدارس بدون شکست، ترجمه ساده حمزه، مژده حمزه تبریزی، تهران انتشارات رشد.
– تنهایی، حسین. (۱۳۷۴). درآمدی بر مکاتب و نظریه های جامعه شناسی، گناباد: نشر مرتدین.
تنهایشوانلو، فرهاد. کرامتی، راضیه.، و سعادتی شامیر، ابوطالب. (۱۳۹۱). خوشبینی و عزت نفس در نوجوانان دختر: نقش سبکهای هویت. فصلنامه روانشناسی کاربردی، ۶، ۲، ۷۳- ۹۰.
– خمسه، اکرم. حسینیان، سیمین. (۱۳۸۷). بررسی تفاوت های جنسیتی بین ابعاد مختلف صمیمیت در دانشجویان متاهل، مطالعات زنان، ۶، (۱)، ۳۵-۵۲٫
– دانشورپور، زهره. ( ۱۳۸۵). بررسی رابطه بین سبکهای هویت و صمیمیت اجتماعی در دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های متوسطه دولتی شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تربیت معلم تهران.
– دانشپور، زهره.، غنایی، زیبا.، شکری، امید.، و زین آبادی، حسن رضا. (۱۳۸۶). پیشبینی صمیمیت اجتماعی براساس سبک های هویت، تعهد هویت و جنسیت، فصلنامه علمی-پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز، ۲، (۷)، ۵۱- ۸۱٫
– ژندا، لوییس. (۱۳۸۸) . آزمونهای شخصیت، ترجمه بشارت، محمد علی. و حبیب نژاد، محمد. انتشارات آییژ.
– قاسمی، مریم.، عارفی، مژگان.، شیخ الاسلامی، راضیه. (۱۳۸۲). بررسی رابطه هویت و ارزشها در جوانان، ویژه نامه مجله دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، ۴، (۲).
– کهولت، نعیمه.، (۱۳۸۸). پیش بینی شادمانی بر اساس سبک های هویت، ابعاد هویت و جهت گیری هدف، پایان نامه کارشناسی ارشد، بخش روانشناسی تربیتی.
– کیذقان، طاهره. (۱۳۸۰) . بررسی عوامل موثر بر هویت احتماعی زنان، پایاننامه کارشناسی ارشد، بخش جامعهشناختی، دانشگاه شیراز.
– برک، لوراای. (۱۳۸۱). روانشناسی رشد ۲، ترجمه یحیی سید محمدی، تهران، نشر ارسباران.
– بشارت، محمدعلی.، گلینژاد، محمد.، و احمدی، علی اصغر. (۱۳۸۲). بررسی رابطه سبکهای دلبستگی و مشکلات بین شخصی، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، ۳۲، ۷۴- ۸۱٫
نظریههای روانشناسی صمیمیت در پی آن است تا چگونگی برقراری روابط صمیمانه را تبیین کند (خمسه و حسینیان، ۱۳۸۷) که در ادامه این نظریهها مطرح میشوند.
براساس نظریه های تقویت، که از سنت رفتارگرایی در روانشناسی سرچشمه گرفتند، افراد با کسانی صمیمی میشوند که برای آنها تقویت به همراه دارند. کاربرد اصول تقویت، در مطالعهی روابط صمیمانه، به وسیلهی کلور و بایرن[۱] (۱۹۷۴) گسترش یافته است و این نظریهپردازان با پذیرفتن اصل شرطی سازی عامل، پیش بینی میکنند که زوجها هنگامی با هم صمیمی میشوند که یکدیگر را تقویت کنند. جوهر این نظریهها همان نظریهی ارسطو است که میگوید افراد با کسانی احساس صمیمیت میکنند که با آنها خوب رفتار کرده باشند (ارسطو، ۱۹۸۴؛ به نقل از خمسه و حسینیان، ۱۳۸۷). نظریههای تقویت همچنین به اصول شرطی سازی کلاسیک نیز اهمیت میدهند؛ بر این اساس زوجهایی که تجارب تقویت کننده دارند، بیشتر احساس صمیمیت میکنند. کلور و بایرن (۱۹۷۴) تقویت را محرکی غیر شرطی میدانند که پاسخ شرطی، یعنی احساسات مثبت، را بر میانگیزد؛ پس هر فردی که با محرک غیرشرطی همراه است، پاسخ غیر شرطی را نیز ایجاد میکند و بدینترتیب زوجها هم هر چه بیشتر در حضور هم تقویت دریافت کنند، صمیمیتشان افزایش مییابد (خمسه و حسینیان، ۱۳۸۷).
نظریههای تبادل اجتماعی[۲] (هومانس[۳]، ۱۹۸۵) و وابستگی متقابل[۴] (کلی و دیبیت[۵]، ۱۹۵۹) مانند نظریههای تقویت، بر نقش تقویت کنندهها در ارتباط صمیمانه تاکید دارند، اما این دو نظریه، به نوعی، از مدلهای تقویت فراتر رفتهاند. نظریهی تبادل اجتماعی، به جای اینکه صرفا بر کششهای اولیه میان زوج ها تاکید کند، رفتار صمیمانه را در طی روابط پیشرونده مورد بررسی قرار میدهد و غیر از تقویتکننده ها، به ساختارهایی چون تعهد و رضایتمندی از رابطه نیز توجه دارد. در نظریهی تبادل اجتماعی، پیشبینی میشود که اگر چه تقویتها میزان رضایتمندی از ارتباط را تعیین میکنند، ساختارهایی چون دسترسی به گونههای ارتباطی دیگر و میزان سرمایهگذاری در ارتباط است که سطح تعهد زوجها را نسبت به یکدیگر مشخص میسازد (خمسه و حسینیان، ۱۳۸۷).
نظریه وابستگی متقابل نیز، به دلیل تاثیر زیادی که از نظریهی تبادل اجتماعی پذیرفته است، فرض بر آن دارد که افراد در رابطهای صمیمی میشوند که تقویتهای دریافتیشان، بیش از هزینههایی باشد که صرف کرده اند؛ برای مثال، زوجها بازده حاصل از ارتباطشان را با بازده روابط گذشته و بازدهای که بالقوه از روابط دیگر به دست می آورند، مقایسه میکنند و میزان صمیمیت آنها به چگونگی این مقایسه بستگی دارد (فهر[۶]، ۱۹۹۶).
در نظریه برابری[۷]، بر موضوع عدالت و انصاف در رابطه تاکید می شود. این نظریه استدلال میکند که زوجها تنها هنگامی از رابطهی زناشویی خود رضایت دارند و احساس صمیمت میکنند که بازده و سودی را که از رابطه به دست آوردهاند، قابل مقایسه با بازدههایی بدانند که شریک زندگیشان به دست آورده است. به عبارت دیگر، این نظریه بر اهمیت درک زوجها از میزان دریافت تقویتهای شریک زندگی، نسبت به دریافت تقویتهای خود تاکید دارد. بر اساس نظریه برابری، زوجهایی که بازده بیشتری در رابطه به دست میآورند، به دلیل احساس گناه و زوجهایی که احساس می کنند کمتر از دیگری سود بردهاند، به دلیل احساس خشم، نمیتوانند با شریک زندگیشان صمیمی شوند و تنها در صورت روابط برابر است که صمیمیت شکل میگیرد (هاتفیلد و تراپمان[۸]، ۱۹۸۱؛ به نقل از خمسه و حسینیان، ۱۳۸۷).
در نظریه تعادل شناختی[۹]، فرض بر این است که زوجها در زندگیشان به ثبات یا تعادل نیاز دارند و این تعادل بر اساس نگرشهای مثبت و یا منفی آنها نسبت به امور و پدیدهها تعریف میشود (فهر، ۱۹۹۶). در این نظریه، هنگامی که زوجها با هم هماهنگی و شباهت داشته باشند، نسبت به هم احساس صمیمیت میکنند و هنگامی که یکدیگر را دوست دارند ولی نگرشهایی مشابه به محیط و پدیدهها ندارند، عدم تعادل ایجاد میشود؛ در این حالت، یکی از آنها و یا هر دو تلاش میکنند تا احساسات خود را نسبت به دیگری و یا نسبت به امور و پدیدهها تغییر دهند، پس نیاز به تعادل، انگیزهی اصلی زوجها در رسیدن به یک رابطهی صمیمانه است.
نظریه های رشد و تحول[۱۰] نیز، مانند نظریه تبادل اجتماعی، به تغییر رابطه در طی زمان توجه دارند (آلتمن و تیلر[۱۱]، ۱۹۷۳). در این نظریه بر خود افشاگری بیشتر زوجها به دنبال پیشرفت رابطه تاکید میشود و مشخصه روابط پایدار، خودافشاگری عمیقتر، و صمیمیتر شدن زوجها با یکدیگر است. در این نظریه، اعتقاد بر این است که زوجها در آغاز ارتباط با یکدیگر بیگانهاند، ولی با پیشرفت ارتباط، صمیمیتر میشوند و احساسات و افکار درونی خود را برای یکدیگر بازگو می کنند (فهر، ۱۹۹۶). نظریه رشد و تحول، همچنین با نظریهی ثبات شناختی وجوه اشتراک دارد؛ زیرا فرض بر آن است که با رشد و تحول ارتباط، یک تعادل ثابت در رابطهی زوجها پدید میآید.
در پاسخ به این سوال که چرا وقتی که بازده رابطه کم است باز هم زوج ها به رابطه ادامه میدهند، نظریههای تبادل اجتماعی و نظریهی وابستگی متقابل چنین میگویند که گونههای ارتباطی دیگری در برابر رابطه کنونی زوج ها وجود ندارد. ولی نظریهی برابری، هر چند مانند نظریههای تبادل اجتماعی فرض بر آن دارد که زوجها سعی می کنند بازده رابطهی خود را به حداکثر برسانند، در مورد این که بر پایهی این نظریه، زوج ها ارتباط خود را با بازده شریک زندگیشان، و نه ارتباط های دیگر، مقایسه میکنند، با دیگر نظریهها تفاوت دارد.
وارینگ (۱۹۸۰؛ به نقل از نظری، ۱۳۸۶) صمیمیت در روابط زوج ها را ترکیبی ازهشت عنصر زیر میداند:
عاطفه[۱۲]: زوجها به چه میزان احساسات و عواطف خود را به صورتی راحت برای یکدیگر بیان میکنند.
بیانگری[۱۳]: زوج ها تا چه حد افکار، عقاید و نگرشهای خود را به یکدیگر ابراز میکنند.
سازگاری[۱۴]: میزان همکاری صمیمانه زوجها با هم. این که تا چه حد زوجین میتوانند با آسودگی خاطر با هم همکاری کنند.
همبستگی[۱۵]: میزان تعهدی که زوجین نسبت به هم احساس میکنند.
رابطه جنسی[۱۶]: میزان رضایت از رابطه جنسی با همسر.
حل تعارض[۱۷]: تا چه حد زوجین میتوانند اختلاف نظرهای خود را با هم حل کنند.
خودمختاری[۱۸]: تا چه میزان زن و شوهر برای ارتباط با اعضای خانواده و دوستان، احساس استقلال میکنند.
هویت[۱۹]: میزان اعتماد به نفس و عزت نفس زن و شوهر و برداشتی که آنها از خود به عنوان یک خانواده کوچک دارند.
باگاروزی (۲۰۰۱) در مدت سی سال تجربه بالینی با همسران، ۹ مولفه جداگانه صمیمیت که با یکدیگر ارتباط دارند را مورد شناسایی قرار داده است. این مولفه ها عبارتند از:
نیاز به برقراری ارتباط و سهیم شدن در تمامی احساسات همسر، اعم از احساسات مثبت (شادی، سرخوشی، وجد و هیجان زدگی) و احساسات منفی (غمگینی، ناکامی، ترس، احساس گناه، تنهایی، کسالت، خستگی و افسردگی) را شامل میشود. برای ایجاد صمیمیت عاطفی باید موانع اندکی وجود داشته باشد تا احساسات به راحتی بتوانند در زمینه یک رابطه بیان شوند. مثلا اگر فقط به احساسات مثبت اجازه بیان داده شود یک محیط عاطفی دروغین مثبت به وجود میآید و یا اگر فقط احساسات منفی بیان شوند جو موجود باعث تیرگی و نابودی رابطه خواهد شد.گاهی همسران نمیتوانند عواطف خود را به راحتی بیان کنند، در چنین حالتی ممکن است طیف وسیعی از عواطف به صورت کامل بیان نشوند.
[۱] – Clore and Byrne
[۲] -Social Exchange Theory
[۴]– Interdependence Theory
[۶]– Fehr
[۷]– Equality Theory
[۸]-Traupmann
[۹]– Cognitive Consistency
[۱۰]– Developmental Theory
[۱۱]– Altman and Taylor
[۱۲]– Affection
[۱۳]– Expresivencess
[۱۴]– Compatibility
[۱۵] – Cohension
[۱۶] -Sexuality
[۱۷]– Conflict resolution
[۱۸]– Autonomy
[۱۹]– Identity
[۲۰]– Emotional intimacy
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر