3,015 views
پیشینه تحقیق نمایشنامه نویسی و انواع نمایش نامه و معرفی نمایشنامه های صلاح عبدالصبور دارای ۶۵ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول:نمایشنامه نویسی ۵
۲-۱-نمایشنامه: ۵
۲-۲- عناصر نمایشنامه نویسی: ۷
۲-۲-۱- گفتگو: ۷
۲-۲-۲- شخصیت: ۹
۲-۲-۳- حادثه: ۱۱
۲-۲-۴- کشمکش: ۱۲
۲-۲-۵-حرکت: ۱۳
۲-۲-۶-محیط: ۱۳
۲-۲-۷-فکر یا ایده: ۱۴
۲-۲- ۸- بافت و ریخت داستان: ۱۵
۲-۳- مهمترین انواع نمایشنامه : ۱۶
۲-۳-۱- کمدی: ۱۷
۲-۳-۲- تراژدی: ۱۸
۲-۴- نمایشنامه عربی: ۱۹
۲-۴-۱- نمایشنامه عربی قبل از عصر نهضت: ۲۰
۲-۴-۲- نمایشنامه عربی بعد از نهضت جدید: ۲۳
۲-۴-۳-پپیشگامان نمایش عربی در عصر نهضت: ۲۵
۲-۴-۴- نمایشنامه در قرن ۲۰: ۳۰
۲-۵-آغاز دوران معاصر نمایشنامه نویسی در مصر: ۳۴
۲-۶- نمایشنامه شعری(المسرحیه الشعریه): ۳۶
فصل دوم:نگاهی به زندگی و ادبیات ۴۱
صلاح عبدالصبور ۴۱
۳-۱- صلاح عبدالصبور در گذرگاه حیات و ادبیات: ۴۱
– صلاح عبدالصبور و حضور او در صحنهی ادبیات: ۴۳
۳-۲- نمایشنامههای صلاح عبدالصبور: ۴۷
۳-۲-۱- بَعدَ أن یموت الملک(۱۹۷۳): ۴۸
۳-۲-۱-۱- شخصیتهای برجستهی نمایشنامه بعد أن یموت الملک ۴۹
۳-۲-۲- مأساه الحلاج(۱۹۶۴): ۴۹
۳-۲-۲-۱- شخصیتهای برجستهی نمایشنامه مأساه الحلاج: ۵۱
۳-۲-۳- لیلی و المجنون(۱۹۷۰): ۵۲
۳-۲-۳-۱- شخصیتهای برجستهی نمایشنامه لیلی و المجنون: ۵۴
۳-۲-۴- الأمیره تتنظر(۱۹۷۳): ۵۶
۳-۲-۴-۱- شخصیتهای برجستهی نمایشنامه الأمیره تنتظر: ۵۷
۳-۲-۵- مسافر لیل(۱۹۷۳): ۵۸
۳-۲-۵-۱- شخصیتهای برجستهی نمایشنامه مسافر لیل: ۵۹
منابع ۶۰
دهخدا، علی اکبر (۱۳۷۰) لغت نامه، شماره ۲۱، زیر نظر دکتر محمد معین، شماره مسلسل ۵۶، تهران: انتشارات دانشگاه تهران
سارتر، ژان پل (۱۳۸۸) ادبیات چیست؟، ترجمه ابوالحسن نجفی و مصطفی رحیمی، چ ۸، تهران: نشر نیلوفر
فورستر، مورگان (۱۳۷۵) جنبههای رمان، ترجمه ابراهیم یونسی، چاپ سوم، تهران: انتشارات حبیبی
اگری، لاجوس (۱۳۸۳) فن نمایشنامه نویسی، ترجمه مهدی فروغ، ویراست دوم، تهران: انتشارات نگاه
انوری، حسن (۱۳۸۱) فرهنگ بزرگ سخن، ج ۱، تهران: نشر سخن
ناظرزاده کرمانی، فرهاد (۱۳۶۵) پیش درآمدی بر شناخت هنرهای نمایشی در مصر، چ ۱، تهران: انتشارات واحد فوق برنامه بخش فرهنگی دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی
(۱۳۸۳)، درآمدی به نمایشنامه نویسی، تهران: انتشارات سمت
شمیسا، سیروس (۱۳۸۳) انواع ادبی، چ ۱۰، ویرایش سوم، تهران: انتشارات فردوس
رجائی، نجمه (۱۳۷۸)، آشنایی با نقد ادبی معاصر عربی، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی
(۱۳۸۱) اسطورههای رهایی: تحلیل روانشناسانه اسطوره در شعر عربی معاصر، مشهد: دانشگاه فردوسی
ستاری، جلال (۱۳۶۷)، نمایش در شرق(مجموعه مقالات)، تهران: انتشارات نمایش
اسوار، موسی (۱۳۸۱)، از سرود باران تا مزامیر گل سرخ، چ ۱، تهران: انتشارات سخن
گیب، هامیلتون (۱۳۶۶) ادبیات نوین عرب، ترجمه یعقوب آژند، چ ۱، تهران: اطلاعات
زمانی که درمورد نمایشنامه میخواهیم سخن بگوییم، ضرورتاً باید نگاهی به تعریف و مفهوم ادبیات بیافکنیم، زیرا نمایشنامه یکی از شاخههای مهم ادبیات به شمار میرود. در کتابها و فرهنگ لغات، تعاریف گوناگونی از ادبیات شده است؛ از دیدگاه لغوی دانشهای متعلق به ادب، علوم ادبی، آثار ادبی را ادبیات گویند.(دهخدا، ۱۳۷۰: ۱۵۵۳) در تعریفی دیگر ادبیات به مجموعه آثار مکتوب که نمایانگر بازتابهای عاطفی چون غم و شادی و مانند آنها بوده و به شیوهای هنری در قالب شعر، داستان، نمایشنامه، شرح حال، مقاله و جز آنها در آن آمده باشد، گفته میشود.(انوری، ۱۳۸۱: ۴۳) بر اساس این تعریف میتوان بیان داشت که ادبیات و زیر شاخههای آن بیش از هر چیز با عنصر عاطفه پیوند خوردهاند. در آثار ادبی، نویسنده و شاعر تلاش میکند اندیشهها و عواطف خویش را در قالب مناسبترین و زیباترین جملات بیان نماید. دکتر زرین کوب در کتاب نقد ادبی، ادبیات را مجموعه آثار مکتوبی تعریف میکند که بلندترین و بهترین افکار و خیالها را در عالیترین و بهترین صورتها تعبیر کرده باشد، البته به اقتضای احوال و طبایع اقوام و افراد و هم به سبب مقتضیات و مناسبات سیاسی و اجتماعی، فنون و انواع مختلفی از این گونهی آثار به وجود آمده است.(زرین کوب، ۱۳۸۸: ۲۱و۲۰) بر اساس سخنان دکتر زرین کوب میتوان دریافت ادبیات رابطهی تنگاتنگی با انسان، جامعه و عنصر اندیشه در کنار دیگر عناصر دارد.
رنه ولک و آوستن وارن در کتاب «نظریهی ادبیات» خود ادبیات را جزئی از اجتماع انسانی تعریف میکنند؛ با این عبارت که ادبیات، نهادی اجتماعی است که به عنوان وسیله از زبان استفاده میکند که خود مخلوقی اجتماعی است. ادبیات نمایندهی زندگی است و به مقدار زیادی، یک حقیقت اجتماعی است و وظیفه و مصرفی اجتماعی دارد که نمیتواند تنها فردی باشد.(رنه ولک، آوستن وارن، ۱۳۸۲: ۱۰۰)
بنابراین تأثیرات ادبیات و جامعه به صورت متقابل است و نویسنده یا شاعر در ارتباط تنگاتنگ و همیشگی با اجتماع خود است. به هر حال ادیب فردی اجتماعی است و در اجتماع زندگی میکند و هر اثر ادبی که زاییدهی ذهن اوست به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه از محیط پیرامونش تاثیر پذیرفته و بعد از این که در دست مخاطب قرار میگیرد، بر محیط اجتماعی[۲] خود تأثیرگذار خواهد بود. پس هر دو هم از یکدیگر تأثیر میپذیرند و هم بر یکدیگر تأثیر میگذارند. ژان پل سارتر در این رابطه می گوید: «ادبیات، ذهنیت و نفسانیت جامعهای در حال انقلاب است.» (سارتر، ۱۳۸۸: ۲۸۸)
نمایشنامه(المسرحیه) یکی از انواع ادبی مهم است که نمایشنامه نویس در آن عقاید و تفکرات خود را بیان میکند. در تعریف این نوع ادبی میتوان گفت «نمایشنامه، نوشتار یا متنی است، کم و بیش ادبی. نمایشنامه، به روال، دربردارندهی داستان است و به میانجیگری نمایش سازان برای پدید آورد در حضور تماشاگران و گاهی هم با بازیگری آنان تصنیف میگردد. نمایشنامه آغازگر و سلسله جنبان هنر نمایش است. جریانهای بازیگری، طراحی( صحنه، جامه، چهره، … و نور) و کارگردانی همه از نمایشنامه خوانش، کاوش و فرایافت آن آغاز شدهاند و به آن وابستهاند.» (ناظر زاده کرمانی، ۱۳۸۳: ۸)
«نمایشنامه از جمله فعالیتهای عملی در ادبیات به شمار میرود. از خلال گفتگوها و سخنان شخصیتها و عملکردهایشان داستان روایت میشود. بازیگران داستان را بر روی صحنهی نمایش در مقابل دیدگان توده مردم یا مقابل ابزار تصویری همچون تلویزیون به تصویر میکشند.» (غنیمی هلال، ۱۹۹۹: ۱۶۰ و رضایی، ۱۳۸۲: ۸۷)
بنابر تعاریف ارائه شده نمایشنامهنویس متن نمایش را مینویسد و بازیگران وظیفه دارند این گفتگوهای ادبی را اجرا کنند. این گونه نیست که این متنها فقط خوانده شوند. نمایشنامه یک تفاوت عمده با داستان دارد. در نمایشنامه اسلوب گفتگو وجود دارد و این ابزاری برای به تصویر کشیدن ماجرای نمایش است امّا در قصه از گفتگو فقط برای توصیف استفاده میشود.
این فن در میان سایر فنون ادبی نیاز به رشد و کمال استعداد و غریزه، وسعت تجربه، قدرت در تمرکز و آشنایی با زندگی و مسائل انسانی دارد؛ زیرا به ریشههای حقایق انسانی میاندیشد و تلاش میکند پردههای آن حقایق را کنار بزند. نمایش نامه نویس، هنرمندی است که باید بتواند احساسات دیگران را به خوبی درک کند و بر مردمی که با آنها زندگی میکند و از آنها تأثیر می گیرد، تأثیر گذار باشد. همچنین در میان سایر فنون بیش از همه برای نویسندهاش دشوار است و به مهارت فنی خاصی نیاز دارد تا بتواند بین عناصر این فن از جمله قصه، بازیگر، دیالوگها و … ارتباط برقرار کند. (العشماوی، لاتا: ۱۳)
یک نمایشنامه مثل دیگر انواع ادبی از عناصر مختلفی تشکیل شده است که این عناصر به کلیت آن، هویت میبخشد. این عناصر عبارتند از گفتگو(حوار)، حادثه، شخصیت، چالشها(الصراع)، محیط و فضا(البیئه)، فکر یا ایده، حرکت، ریخت و بافت یک داستان(الحبکه).
یکی از ارکان اصلی در شکل گیری نمایشنامه، گفتگو است و شخصیت پردازی بیش از هر عنصر دیگری با گفتگو مشخص میشود؛ زیرا گفتگوهای یک نمایشنامه معرف حالات درونی و روحی هر یک از اشخاص بازی است.
برخی از کاوشهای باستانی اثبات کردهاند که گفتگو یا دیالوگ برای اولین بار در مصر و در میان سرزمینهای میان رودان، در فاصلهی هزارهی دوم و نیمه دوم هزارهی اول قبل از میلاد ظهور یافته است. در تحلیل این پدیده بر طبق نظریهی تکامل داروین و مطابقت آن با انواع فنون ادبی تأکید میکنند. آنها معتقدند موجود زنده ذاتاً تسلیم قوانین تکامل طبیعت میشود.
[۱]Dram-Play
[۲] «محیط اجتماعی به کلیهی شرایط، اوضاع، مقتضیات چارچوب اجتماعی که فرد یا گروه را در میان گرفته میپرورد، اطلاق میشود. (علی اکبر ترابی، جامعه شناسی ادبیات فارسی(۱۳۸۳) ص ۱۵)
[۳] Dialogue
ارسال نظر