پیشینه تحقیق هوش هیجانی، ابعاد و مولفههای هوش هیجانی دارای ۴۰ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۲-۱- مقدمه ۴
۲-۲- هوش ۴
۲-۲-۱- تعریف هوش ۵
۲-۲-۲- انواع هوش ۵
۲-۳- هوش هیجانی ۷
۲-۳-۱- تعاریف هوش هیجانی ۸
۲-۳-۲- ابعاد هوش هیجانی ۱۰
۲-۳-۳- دیدگاههای هوش هیجانی ۱۲
۲-۳-۳-۱- دیدگاه توانمندی ۱۲
۲-۳-۳-۲- دیدگاه مختلط ۱۳
۲-۳-۴- مدلهای هوش هیجانی ۱۳
۲-۳-۵- اهمیت هوش هیجانی ۱۶
۲-۳-۶- اهمیت هوش هیجانی در حسابداری ۱۷
۲-۳-۷- پیشرفت در هوش هیجانی ۲۱
۲-۳-۸- آموزش حسابداری و هوش هیجانی ۲۱
۲-۳-۹- رشتهی حسابداری و هوش هیجانی ۲۲
۲-۳-۱۰- تجربهی کاری و هوش هیجانی ۲۳
۲-۳-۱۱- جنسیت و هوش هیجانی و بررسی آن در حرفه حسابداری ۲۴
۲-۳-۱۲- سلامت روان و هوش هیجانی ۲۵
۲-۴- تحقیقهای پیشین ۲۶
۲-۴-۱- هوش هیجانی ۲۶
۲-۴-۲- آموزش حسابداری هوش هیجانی ۲۹
۲-۴-۳- تجربه کاری و هوش هیجانی ۳۰
۲-۴-۴- جنسیت و هوش هیجانی ۳۱
منابع و مآخذ ۳۳
پور افکاری، نصرت اله (۱۳۸۰) فرهنگ جامع روانشناسی-روان پزشکی انگلیسی-فارسی، جلد اول، چاپ سوم، تهران، فرهنگ معاصر، صفحه ۲۱۰٫
خائف الهی، احمدعلی. دوستار، محمد. (۱۳۸۲). ابعاد هوش هیجانی، فصلنامه مدیریت و توسعه، شماره ۱۸، ص۵۲-۶۲٫
گلمن، دانیل (۱۹۹۶) هوش هیجانی: توانایی محبت کردن و محبت دیدن (ترجمه: نسرین پارسا،۱۳۸۰) انتشارات رشد.
گلمن، دانیل (۲۰۰۲)، هوش هیجانی (خود آگاهی هیجانی، خویشتن داری، همدلی و یاری به دیگران). ترجمه: پارسا، نسرین، تهران، انتشارات رشد، ۱۳۸۳٫
سپهریان آذر فیروزه (۱۳۸۶) مطالعه تاثیر آموزش مهارت های هوش هیجانی بر شیوه های مقابله با فشار روانی، فصلنامه پژوهش های نوین روانشناختی (روانشناسی) دانشگاه تبریز دوره ۲ شماره ۸، ص ۶۵ تا ۷۹٫
آتش پور، حمید. (۱۳۸۲). مقایسه شیوه های رفتار درمانی و دارو درمانی در کاهش علائم وسواس فکری و عملی و میزان بهبود مراجعه کنندگان به مراکز درمانی. دانش و پژوهش در روانشناسی ؛۵(۱۷). ص ۵۷- ۷۶٫
سیادت، سیدعلی و مختاری پور، مرضیه (۱۳۸۶) ، مدیریت و رهبری با هوش هیجانی، تدبیر، شماره۱۶۵ ص ۱۷-۲۰٫
مشایخی بیتا، شفیع پورمجتبی(۱۳۹۱)، بررسی کارایی نظام آموزشی رشته حسابداری در سطح دانشگاه های ایران با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی داده ها، بررسی های حسابداری و حسابرسی. ۱۹(۶۷):ص ۱۱۹- ۱۴۲٫
نوفرستی، اعظم. معین الغربائی فاطمه(۱۳۸۹)، هوش هیجانی و خلاقیت در دانشجویان، فصلنامه روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی. ۷(۲۶):ص۱۷۵-۱۸۵٫
سیاروچی، ژوزف، فورگاس، ژوزف، مایر، جان. (۱۳۸۳) هوش عاطفی در زندگی روزمره (ترجمه، اصغر نوری امامزادهای، حبیب الله نصیری) اصفهان: نشر نوشته. تاریخ انتشار به زبان اصلی، ۲۰۰۳
ابراهیمی کوه بنانی، شهین، (۱۳۹۰)، رابطه هوش هیجانی و هوش معنوی با رضایت از زندگی در دانش آموزان تیز هوش دختر دبیرستانی شهر بیرجند، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قاینات.
دهشیری، غلامرضا (۱۳۸۲)، هنجاریابی پرسشنامه بهر هیجانی بار-آن (EQ-I) برای ارزیابی جنبههای مختلف هوش دانشجویان دانشگاههای تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی تهران.
بیرامی، منصور. (۱۳۸۷)، بررسی اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر ابراز وجود، خودکارآمدی و سلامت روانی دانشآموزان، فصل نامه علمی پژوهشی روانشناسی دانشگاه تبریز، شماره ۱۱، ص ۱۹-۳۶٫
خویشتن دار، پرویز (۱۳۸۵) رابطه بین هوش هیجانی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی در دانش آموزان دبیرستانی شهرستان بویین زهرا، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی تهران.
ستایش محمد حسین،منصوری شعله(۱۳۹۱)، بررسی راهکارهای ایجاد همسویی میان محتوای آموزش حسابداری با ضرورت های محیط کسب و کار، فصلنامه مطالعات تجربی حسابداری مالی . ۱۰(۳۳):ص ۱۹-۳۷٫
هوش هیجانی نشاندهنده توانایی افراد در شناسایی، مدیریت و استفاده از هیجانات در انجام امور است و ضرورت کاربرد آن موید این اصل است که محیط کار صرفا یک محیط منطقی نیست. همچنین در حرفه حسابداری نیز صرفاً عقلانیت عامل اصلی نبوده و هیجانات به عنوان یک عامل موثر در حرفه حسابداری باید مدنظر قرار گیرد. دراین فصل یک چارچوب منسجم در خصوص ادبیات موضوع ارائه میشود، تا درک جامعی از موضوع مورد مطالعه به دست آید. بدینمنظور ابتدا مهمترین موضوعهای قابل توجه در حیطه هوش هیجانی، ابعاد و مولفههای هوش هیجانی، مدلها و اهمیت هوش هیجانی تشریح شده و در نهایت با بیان گزارشی از پژوهشهای خارجی و داخلی انجام شده در حیطه موضوع ارائه خواهد شد.
پس از گذشت سالها از سلطه هوش عقلانی بر جوانب مختلف زندگی، اکنون از اهمیت آن به عنوان تنها عامل موفقیت کاسته شده است. مفهوم هوش ممکن است در نزد افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد، با این حال وقتی صحبت از هوش به میان می آید، بلافاصله نوعی توانایی ذهنی درباره انسان تداعی میشود. در گذشته موفقیت تماماً به هوش عقلانی نسبت داده میشد اما اکنون میدانیم بهره هوشی بالا به تنهایی ارزش قلمداد نمی شود؛ چرا که تنها ۲۰ % از موفقیت را در بر میگیرد حال آن که ۸۰ % از موفقیت به هوش هیجانی و سایر اجزای هوش نسبت داده شده است (گلمن، ۲۰۰۲). در واقع توانایی احساسی فرد، نه تنها مهمتر از توانایی ذهنی او است، بلکه نقش بسزایی نیز در موفقیت، کار، روابط با دیگران و حتی سلامت جسمی فرد دارد (ناچیاپان و همکاران[۱]، ۲۰۱۴).
روانشناسان معتقدند که هوش، مجموعه توانایی های یک فرد محسوب می شود که توسط آن، فرد چیزی را میفهمد و به طور منطقی میاندیشد و رفتار میکند. گیج و برلاینر[۲] (۱۹۹۲) عناصر هوش را به سه دسته توانایی پرداختن به امور انتزاعی (اندیشه ها، نمادها و مفاهیم)، توانایی حل کردن مسایل و پاسخ مناسب در موقعیتهای جدید و توانایی یادگیری تقسیم کردهاند (گیج و برلاینر، ۱۹۹۲).
هوش را میتوان توانایی شخص برای تفکر و عملکرد منطقی و معقول تعریف کرد (پورافکاری، ۱۳۸۰).
یکی از قدیمیترین تعریفها توسط بینت و سیمون[۳] (۱۹۱۶) به این صورت مطرح شده است:
«قضاوت و به عبارت دیگر، عقل سلیم، شعور عملی، ابتکار، استعداد انطباق خود با موقعیت های مختلف، به خوبی قضاوت کردن، به خوبی درک کردن، به خوبی استدلال کردن؛ این ها فعالیت های اساسی هوش به شمار میروند.»
هوارد گاردنر[۴] (۱۹۹۳) از اولین افرادی است که بر موضوع هوشهای چندگانه را عنوان کرد، تحقیقهای گاردنر (۱۹۹۳) دلالت بر انواع متفاوت هوش دارد که نسبتاً مستقل از یکدیگر رشد پیدا میکنند و هر مهارت مخصوص ناحیه ای از مغز است.
هوش بدنی[۱]: ابتدایی ترین کانون توجه ما را به خود اختصاص داده است و شامل توانایی کنترل ماهرانه حرکات بدن و استفاده از اشیاء می باشد.
هوش عقلانی[۲]: مربوط به مهارت های منطقی ماست که در سیستم آموزشی مورد توجه است.
هوش هیجانی[۳]: در زمینه کسب موفقیت در بازار نقش مهمی دارد و ما را در برقراری ارتباط یاری میدهد. همچنین هوش هیجانی بیانگر این است که در روابط اجتماعی و شرایط خاص چه عمل مناسب و چه عمل نامناسب است. به عبارت دیگر هوش هیجانی توانایی همدلی با دیگران و شنیدن احساسات آنان است. ممکن است افرادی در دوران مدرسه با کمترین تلاش، بالاترین نمرهها بگیرند و در سنین بزرگسالی شغلهای خوبی داشته باشند این افراد دارای ضریب هوش عقلانی بالایی هستند اما ممکن است همین افراد به خاطر هوش هیجانی پایین در ارتباط با همکارانشان موفق نباشند (ناچیاپان و همکاران، ۲۰۱۴).
هوش معنوی[۴]: شامل هدایت و معرفت درونی، حفظ تعادل فکری، آرامش درونی و بیرونی و عملکردی همراه با بصیرت و ملایمت و مهربانی می باشد و توانایی به دست آوردن قدرتی که ما را برای رسیدن به رؤیاهایمان یاری میدهد (کشمیری و عرب احمدی، ۱۳۸۷).
در پژوهش حاضر از میان انواع هوش به هوش هیجانی که مربوط به عواطف و هیجانات شخصی فرد بوده پرداخته می شود.
واژه emotion از فعل لاتین motere به معنی “حرکت و جنبش” ریشه گرفته است و تمایل به حرکت و عمل را در هر یک از احساسات و عواطف آدمی نشان می دهد (گلمن، ۱۹۹۶). در فرهنگ لغت، emotion به معنی عاطفه، احساس، احساسات، برانگیختن و هیجان آمده است (خائفالهی و دوستار، ۱۳۸۲).
هیجان عبارت است از یک واکنش شدید و کوتاه ارگانیسم به یک موقعیت غیر منتظره همراه با یک حالت عاطفی خوشایند یا ناخوشایند (خائفالهی و دوستار، ۱۳۸۲). واژه هیجان اولین بار در سال ۱۹۹۰ به طور رسمی توسط دو روانشناس به نامهای میر و سالووی وارد ادبیات روانشناسی و تعلیم و تربیت گردید. از نظر آنان این واژه به سه معنا به کار می رود:
الف) درک افراد از آن چه که احساس می کنند و در عین حال درک دیگران؛
ب) درک آن چه که ما را خوشحال و ناراحت می کند؛
ج) آگاهی هیجانی، مهارتهای مدیریتی و حساسیت نسبت به طولانی تر کردن شادی و بقاء.
در حال حاضر این سه جنبه، گسترش بیشتری یافته و شامل قدرت کنترل احساسات، درک این احساسات، دانش احساسی و توانایی تنظیم هیجانات به منظور افزایش و بهبود آنها و قاعدتاً رشد عقلانی می باشد. بنابراین هوش هیجانی را می توان توانایی یادگیری و تغییر احساسات دانست. در واقع فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است می تواند احساسات خود را تعریف نموده و ویژگی های احساسی و تجربیات خود را در یک رابطه دو سویه بین آنها درک نماید. همچنین این فرد قادر خواهد بود هیجانات خود را به نحو قابل توجهی بیان کرده و به طریق مناسبی هیجانات خود را سازمان دهد (آتش پور، ۱۳۸۲).
هوش هیجانی توسط مایر و سالووی (۱۹۹۰) گسترش یافت. آن ها هوش هیجانی را نوعی هوش اجتماعی و مشتمل بر توانایی کنترل هیجان های خود و دیگران و تمایز بین آن ها و استفاده از این اطلاعات برای عملکرد مؤثر در محیط و رو به رو شدن با مقتضیات زندگی دانسته و آن را متشکل از مؤلفه های درون فردی و میان فردی دانستند و در پنج حیطه به شرح زیر خلاصه کردند:
خودآگاهی[۵]: آگاهی از خویشتن، توانایی خودنگری و تشخیص دادن احساسات خود به همان گونه که وجود دارند.
اداره هیجانها[۶]: کنترل هیجان ها و احساسات به شیوه مطلوب و تشخیص منشاء این احساسات و یافتن راههای اداره و کنترل ترس ها، هیجان ها، عصبانیت ها و….
خود انگیزی[۷]: جهت دادن و هدایت عواطف و هیجان ها به سمت و سوی هدف، خویشتن هیجانی و به تأخیر انداختن خواسته ها و بازداری تلاش ها.
هم حسی[۸]: حساسیت نسبت به علایق و احساسات دیگران و تحمل دیدگاه های آنان و بهادادن به تفاوت های موجود بین مردم در رابطه با احساسات خود نسبت به اشیاء و امور.
تنظیم روابط[۹]: که شامل اداره هیجانات دیگران و برخورداری از مهارتهای اجتماعی است (بیرامی، ۱۳۸۷).
هوش هیجانی شامل توانایی هایی مانند برانگیختن فرد، استقامت در برابر استیصال، کنترل تکانه، تعدیل خلق و خو، و پرهیز از استرس های مخرب به منظور جلوگیری از اختلالات فکری است. به عبارت دیگر هوش هیجانی را توانایی فرد در شناسایی و ابراز هیجان های خود و دیگران به طور مثبت می دانند (بار- ان[۱۰]، ۲۰۰۲).
هوش هیجانی مجموعه ای از قابلیت های غیر شناختی و مهارت هایی است که به فرد امکان میدهد تا بتواند دربرابر خواستهها و فشارهای محیطی از عهده آن ها برآید (گاردنر، ۱۹۸۳).
در سال ۱۹۹۸ تعریف دیگری توسط مایر و سالووی ارائه شد که عنوان میکرد هوش هیجانی توانایی فرد برای سازگاری با زندگی به کارکردهای یکپارچه توانمندیهای هیجانی و عقلانی او بستگی دارد و باید به هرحال ترکیب دو حالت از سه حالت ذهن یعنی شناخت و عاطفه یا هوش و هیجان باشد. آنها هوش هیجانی را بدین گونه تعریف کرده اند: هوش هیجانی توانایی درک هیجانات و عواطف به منظور دست یابی و ایجاد هیجاناتی است تا ضمن کمک به تفکر بهتر، به رویارویی مؤثرتر با مقتضیات زندگی بپردازد. در این میان هماهنگی لازم میان عواطف و احساسات برای ارتقاء عاطفی و هوش برای شخص فراهم میگردد (سپهریان، ۱۳۸۶ ).
هوش هیجانی را می توان قابلیت استفاده از احساس و عاطفه خود و دیگران در رفتار فردی و گروهی در جهت کسب حداکثر نتایج با حداکثر رضایت تعریف کرد (خائف الهی و دوستار، ۱۳۸۲).
با این حال کسی که توانست هوش هیجانی را بر سر زبانها بیاورد و در سطح جهان مطرح کند و از نظریه به کاربرد نزدیک سازد، دانیل گلمن (۱۹۹۵) بود. گلمن با تغییراتی در تعاریف مایر و سالووی، هوش هیجانی را جنبه دیگری از هوش معرفی کرد که شامل آگاهی از احساس ها و استفاده از آن ها برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی و توانایی تحمل ضربه های روانی و مهار آشفتگی های روانی دانست. به اعتقاد او، هوش هیجانی نوعی از مهارت زندگی است. وی با تهیه لیستی بلند؛ خویشتن داری، پشتکار، توانایی مهار تکانه ها، به تأخیر انداختن ارضای نیازها، تنظیم خلق، مهار اضطراب ها به منظور تسهیل در اندیشیدن، و تفکر درباره احساس های خود و دیگران را از جمله توانایی های موجود در هوش هیجانی برشمرد.
[۱]– Physical Quotient
[۲]– Intelligence Quotient
[۳] – Emotional Quotient
[۴]– Spiritual Quotient
[۵]– Self Awareness
[۶]– Emotion Management
[۷]– Self motivation
[۸]– Sympathy
[۹]– Relationship Arrangement
[۱۰]– Bar – on
[۱]– Nachiappan, Krishnan, Velayudhan and zulkafaly
[۲]– Gage and Berliner
[۳]– Binet and Simon
[۴]– Gardner
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر