پیشینه تحقیق پست مدرنیسم و تاثیر زمینه فرهنگی بر دریافت مخاطب دارای ۷۸ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱) آغاز پست مدرنیسم ۵
۱-۲) خصوصیات و تعاریف پست مدرنیسم ۱۰
۱-۳) پلورالیسم ۱۸
۱-۴) هویت ۲۰
۱-۵) التقاط گرایی ۲۴
۱-۶) جهـانـی شدن ۲۶
۱-۷) خرده فرهنگ ها و بومی گرایی ۳۰
۱-۸) فراروایـت هـا ۳۲
۲-۱) پسـت مـدرنیسم و جامعه مدرن ۳۵
۲-۲) پسـت مدرنیسم و جامـعه شناسی ۳۷
۲-۳) پست مدرنیسم و زمینه های فرهنگی ۵۳
۲-۴) پست مدرنیسم و دریافـت مخاطب هنـر ۶۳
منابع و مؤاخذ ۷۵
کهون، لارنس، ۱۳۸۴، از مدرنیسم تا پست مدرنیسم، تهران، نشر نی.
جنکز، چارلز، ۱۳۷۳، «پست آوانگارد»، فصلنامه هنر، شماره ۲۵، بهار.
جنکز، چارلز، ۱۳۷۹، پست مدرنیسم چیست؟، مشهد، نشر کلهر.
جانسون، آنتونی، ۱۳۸۱، پست مدرنیسم: هنر پست مدرن، تهران، نشر عصر هنر.
لیوتار، ژان فرانسوا، ۱۳۸۲، «معنای پست مدرنیته»، در «مطالعات فرهنگی»، ترجمه: نیما ملک محمدی، چاپ اول، تهران، نشر تلخون.
لیوتار، ژان فرانسوا، ۱۳۸۰، وضعیت پست مدرن: گزارشی درباره دانش، تهران، نشر گام نو.
روسنائو، پائولین، ۱۳۸۰، پست مدرنیسم و علوم اجتماعی، ترجمه حسین کاظم زاده، تهران، نشر آتیه.
یگانه، سیروس، ۱۳۸۶، جامعهشناسی هنر: مجموعه مقالات هماندیشی جامعهشناسی هنر، آذر، ۱۳۸۳، تهران، فرهنگستان هنر
یگانه، سیروس، ۱۳۸۳، «مدرنیزاسیون و پست مدرنیزاسیون»، در یگانه ۱۳۸۶
نوذری، حسینعلی، ۱۳۷۹، پست مدرنیته و پست مدرنیسم؛ تعاریف و نظریه ها و کاربست ها، تهران، نشر نقش جهان.
صحاف زاده، علیرضا، ۱۳۸۴، سیاست بازنمایی، هنرنامه، سال هشتم، شماره ۲۷، تابستان
لش، اسکات، ۱۳۸۳، جامعه شناسی پست مدرنیسم، ترجمه شاپور بهیان، تهران، نشر ققنوس.
احمدی، بابک، ۱۳۷۲، «نگرش فلسفی به پست مدرن»، آبادی، ۳:۱۰، پاییز.
احمدی، بابک، ۱۳۷۴، حقیقت و زیبایی، درس های فلسفه هنر، تهران، نشر مرکز.
پست مدرنیسم که به عنوان وجه ممیز عرصه معاصر از عرصه مدرن فهمیده میشوداولین بار در سال ۱۹۱۷ به وسیله فیلسوف آلمانی رودلف پانوتیس برای توصیف هیچگرایی فرهنگ غربی قرن ۲۰ که مضمونی وام گرفته از نیچه بود به کار رفت و مجدداً در سال ۱۹۳۴ در آثار منتقد ادبی اسپانیایی فِدریکو اولینس در اشاره به واکنش علیه مدرنیسم ادبی ظاهر شد. پست مدرنیسم در سال ۱۹۳۹ به دو طریق متفاوت در انگلیس به کار رفت یکی توسط برنادر ادینگزبل برای به رسمیت شناختن شکست مدرنیسم دنیوی و بازگشت به مذهب و توسط آرنولد توینبی مورخ برای اشاره به ظهور جامعهی تودههای پس از جنگ جهانی اول که در آن طبقه کارگر اهمیت بیش از طبقه سرمایهدار پیدا میکند. کاربرد پست مدرنیسم در فلسفه به دهه ۸۰ بر میگردد که اولاً برای اشاره به فلسفه فرانسوی پسا ساختارگرایی بود و ثانیاً برای دلالت به واکنشی عمومی علیه عملگرایی مدرن. چارلز جنکز پست مدرنیسم را در سال ۱۹۷۵ در معماری به کاربرد.(کهون، ۱۳۸۴)
پست مدرنیسم طی دو تا سه دهه اخیر (۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰) گسترش خود را آغاز کرد. کتاب چارلز جنکز «زبان معماریِ پست – مدرن»، ۱۹۷۷، نخستین کتابی بود که موضوع آن جنبش پست مدرن بود و در عنوانش از این واژه استفاده کرده است. جنکز در کتابش میگوید : کاری که من کردم، به اختصار آوردن پاسخهایی بود مختلف، به شکستهای مدرنیته در معماری و آنها را نقادانه و بحث برانگیزانه، مربوط ساختم به حوزهای گسترده از دو عنوانگی و این تأثیر را هم داشت که جنبشهای نوپای هنر و فلسفه را که به نظر میرسید دارای نقاط مشترکاند، تشدید و تقویت کند این جنبش در اواخر دهه ۸۰ مثل بمب صدا کرد در قالب مجموعه مکاتبی واسازانه و پسا ساختارگرا و یا برعکس به شکل جنبشهایی خود نظام یافته، یعنی پست مدرنیسمِ «زمینهگرا»، «اکولوژیکی» «موجه» و «نوسازمان یافته». (جنکز، ۱۳۷۹)
توصیف پست مدرنیسم دشوار به نظر میرسد. زیرا مفهومی است که در انواع گستردهای از دیسیپلینها و حیطههای مطالعاتی از قبیل، هنر، معماری، موسیقی، فیلم، ادبیات، جامعهشناسی، ارتباطات، تکنولوژی نمایان شده است. دشوار است که این مفهوم را در زمان یا تاریخ خاصی جای دهیم، زیرا زمان دقیق ظهور پست مدرنیسم مشخص نیست. آسانترین راه برای آغاز اندیشیدن در مورد پست مدرنیسم، اندیشیدن در مورد مدرنیسم است. مدرنیسم دو گونه تعریف دارد که این دو جنبه به درک پست مدرنیسم مرتبط میشود. اولین جنبه یا تعریف از مدرنیسم، از یک جنبش زیبایی شناختی که به طور کلی مدرنیسم نامیده میشود نشأت میگیرد. این جنبش تماماً با اندیشههای غرب قرن بیستم در مورد هنر همسان است. همانطور که میدانید مدرنیسم جنبشی است در هنرهای تجسمی، موسیقی، ادبیات و نمایشنامه نویسی که معیارهای سنتی را در پاسخ به این پرسش که هنر چگونه باید شکل بگیرد؟ استفاده گردد؟ چه معنایی داشته باشد؟ نادیده میگیرد. ویژگیهای کلی آن را میتوان به این نحو خلاصه کرد : خودآگاهی زیبایی شناسانه و کشف تضادها و ایهامها و نااطمینانیها طبیعت بیپایان واقعیت، نفی اندیشه شخصیت منسجم و تأکید ورزیدن بیحساب و گاه افراطآمیز بر نظریههای فرید. مدرنیسم دربرگیرنده یک سلسله مشربها و جنبشهای کوچکتر هم هست و از امپرسیونیسم و سمبولیسم گرفته تا فوویسم و کوبیسم و سورئالیسم و … همه به نظریههای خود، در قالب مدرنیسم تأکید ورزیدهاند و یکی دیگر از ویژگیهای مدرنیسم آن است که هرگز رشد همسان نداشته است و در هر جا، در یک دوران و زمان خاص به اوج شکوفایی رسیده است.
جنکز میگوید : ما از طریق کارل مارکس، آدلف لوس و تام ولف،سه شخصیت متفاوت به این نتیجه رسیدیم که مدرنیسم سبک طبیعی بورژوازی است و این امر حاکی از این معناست که آوانگاردی که مدرنیسم را به جلو میراند مستقیماً پویایی سرمایهداری را منعکس میکند و امواج تازهی نابودی و ساختن آن و جنبشهای سالانه و «ایسمها»یی که یکی بعد از دیگری میآیند همچون از پیآمدن فصلها پیشبینی پذیرند. اما این واقعیت در ده سال گذشته تغییر یافته است، نه براین دلیل که بورژوازی و سرمایهداری «دود شده و به هوا رفته» بلکه به این دلیل که هنرمندان، معماران، ناقدان و عامه مردم مبادرت به فهم این پویاییها کردهاند و موضوع تازهای گرفتهاند که من آن را «پست آوانگارد» میخوانم و این شاید بیشتر قابل پیش بینی باشد.((Jenks,1991
در فرهنگ علوم اجتماعی واژه پست مدرن به معنای فرامدرن آمده است. واژه مدرن از کلمه لاتین modo و لاتین متأخر modemus ریشه گرفته است. یعنی هم اکنون، معاصر هم تعبیر میشود. کلمه مدرن به این شکل لاتین نخستین بار در قرن پنجم میلادی برای متمایز کردن حال آن دوران که همان دوران مسیحیت بود، از دوران جاهلیت و کفر و حتی دوران رومیان، استفاده شد. این واژه از آغاز تاکنون مفهوم گذر از کهنه به نو را افاده کرده است و در هر حال برای نشان دادن کیفیتی است که هم جاری است و هم با گذشته تفاوت دارد از سده شانزدهم به بعد این واژه برای جدا کردن دورانهای تاریخی استفاده شده است تا تفاوت بین معاصر و سنتی باشد.
واژه پست هم به معنی «پسا» یا بعد آمده است. پست مدرن چیزی است که در مدرن، ارایه نشدنی را در قالب خود ارایه میکند (جنکز، ۱۳۷۹)
اصول و ویژگیهای کار پست مدرن تعیین شده نیستند، اما چیزیاند که اثر هنری به دنبالش است. پست مدرن را باید براساس پارادوکس آینده «پست» و پیشین «مدا» درک کرد.(جنکز،۱۳۷۹،۴۰)
به گفته ولفگانگ وِلش، نخستین کاربرد بی مقدمه و بیاستمرار این واژه به اوایل دهه هفتادِ قرن نوزدهم باز میگردد، توسط هنرمند بریتانیایی، جام وانکینز چَپمَن اما به واقع مفهوم اجتماعیِ «پساصنعتی» بود که نخستین بار آرتور ج.پنتی و سایرین از ۱۹۱۴ تا ۱۹۲۲ آن را به عنوان یک نظریه مطرح ساختند. نخستین کاربرد مکتوب، از سرگمان و غیرقطعی پست – مدرنیسم، از آنِ نویسنده اسپانیایی، فِدِریکودی اُنیس است. در کتابش به نام «گزیده شعر اسپانیولی و هیسپانو آمریکایی»، ۱۹۳۴، این واژه را به کاربرد و از آن در تشریح واکنشی نسبت به مدرنیسم که برخاسته از خود آن بوده استفاده نمود. سپس آرنولد توینبی در «مطالعهای در تاریخ»،۱۹۴۷، آن را به عنوان ویژگی کلی دوره نوینی از تاریخ مطرح کرد که از ۱۸۷۵ با تسلط باختر، زوال فردگرایی، سرمایهداری و مسیحیت و به قدرت رسیدن فرهنگهای غیر غربی آغاز شد. به علاوه به نوعی به کثرت گرایی و فرهنگ جهانی نیز اشاره داشت که امروزه نیز از دیدی مثبت در تعریفش اساسیاند. (جنکز، ۱۳۷۹) واژه پست مدرنیسم در مجموعهای از پروژههای زیبایی شناختی و فرهنگی کاربردهای چندی دارد. ولی غالباً دامنه آن چنان بسط و گسترش مییابد که آثار پساساختگرایی ریچاردرورتی، فلسفه پساپوزیویستی علم (کوهن)، جنبش بیرونی در مردم شناسی فرهنگی (کلینوود) و نظایر آن را نیز در بر میگیرد.
یکی از توانمندیهای اساسی این کلمه و این انگاره و این که چرا احتمالاً تا صد سال دیگر هم قدرتش را حفظ میکند این است که به دقت حاکی از این قضیه است که ما فراتر از جهان بینی مدرنیسم رفتهایم، بیآنکه دقیقاً مشخص کند کجا داریم میرویم. به این دلیل است که مردم خود به خود از این واژه استفاده میکنند. (جنکز، ۱۳۷۹)
علوم نوظهور جهان امروز پیچیدگی کاملاً مستقلانهای پدید آوردهاند که میتوان آن را قلب پست مدرنیسم دانست. در علم زدگی اعتقاد بر آن بود که علم جواب همه چیز است و با افزایش دامنه علم بزودی این دایره با نادانستههای ما هم مرزمی شود و علم قادر خواهد بود جواب تمامی سؤالها را بدهد ولی با مطرح شدن علم نوین و ایدههای اندیشمندانی نظیر پریگوژین و به چالش کشیدن مجدد تئوریهای علمی ایده عدم قطعیت بیان میشود ومسئله ایجاد نظم از درون بی نظمی مطرح میگردد. از دوران انقلاب صنعتی و قرن نوزدهم به بعد ما کم کم با سیانیتزم روبرو میشویم با وجود اینکه حتی پیش از آن در تفکر فیزیوکراتها و شروع انقلاب کبیر فرانسه با این عقیده در جوامع غربی و سرمایهداری روبرو هستیم.
ایلیاپریگوژین و ایزابل استنگرز در کتاب «نظم از درون آشوب» علم مدرن و علم نوین را با هم مقایسه میکنند و به این نتیجه میرسند که علم مدرن که با نام نیوتن و لا وازیه شناخته میشود با وجود خلاقیت بسیار در مقابل دو مفهوم تعصب نشان میدهند که میتوان آنها را کاملاً با توجه به علم نوین درک نمود و این دو مفهوم زمان برگشت ناپذیر و تصادف میباشند. و علت این تعصب را میتوان در تلاش علم مدرن برای کشف قوانین درونی ماده و تسلط کامل بشر بر قوانین طبیعی دانست که خواهان انکار زمان بازگشت پذیر و تصادف میشد. ولی پریگوژین و استنگرز سعی دارند نشان دهند که علم نوین قانون بازگشت پذیری و تصادف را دوباره مورد ارزیابی قرار میدهد و بنابراین نشان میدهند که تئوریهای علمی نیاز به مورد بحث و نقد قرار گرفتن مجدد دارند و این بحران مفهوم قطعی حقیقت، افقهای تازهای را در برابر تفکر علمی گشود. اینکه چگونه نظم از بی نظمی سردر میآورد سؤالی است که علم نوین پاسخگو آن است و پریگوژین و استنگرز نتیجه میگیرند که بازگشت ناپذیری مکانیزمی است و نظم را از درون آشوب بیرون میآورد.(Calinescu,1987)
در زمان ما علم به سرعت پیش میرود و دانشمندان علوم تجربی با پدیده جدیدی روبرو شدهاند که آن را جهش به سوی پیچیدگی نام نهادهاند. گرایش به سوی پیچیدگی مستخرج از قوانین فیزیکی و برای تکمیل تفاوتهای ناکامل در طبیعت است و تشریح کننده برایند مجموعه اعمال قوانین طبیعی(پریگوژین ۱۹۹۶) جنکز معتقد است که همه علوم اصلی پست – مدرن ریشه در این شناخت دارند. اکولوژی، کردارشناسی، زیستشناسی، روانشناسی، نشانهشناسی، نظریه آشفتگی … تقریباً همه این علوم با بازخورد، معادلات غیرخطی و پدیدههایی سرو کار دارند که ناگهان خود را سازماندهی میکنند. حال که علوم مدرن همانطور که قوانین نیوتن نمونه عالی آن را نشان میدهد با مباحث دو یا چند متغیری آماری سرو کار دارند. قوانین نیوتن نمونه مدرن را نشان میدهد و علوم پیچیدگی که ایدههای پریگوژین کهن الگوهایشان بوده معرفت پست مدرن را خلق میکند و بنابراین مدلهای اکتشافی محورشان کثرتگرایی و پیچیدگی است در نقاطی با هم تداخل میکنند. (جنکز، ۱۳۷۹)
طی تمام این وقایع، داستان جهان این است : افزایش پیچیدگی و نظریه پیچیدگی یکی از بنیانها عمده شکل دهنده به این حکایت است و نیز تکامل به سوی احساس قدرت عقلانی و سازمان یافتگی بر گواهی آن، براساس اصول حاکم بر جهان شکل گرفتهایم ولی محصول نهاییاش نیستیم. آنگونه که عنوان کتاب نظریهپرداز پیچیدگی، استوارت کافمن، این است : «در خانه خودمان در جهان بی آن که ارباب جهان باشیم». (جنکز، ۱۳۷۹،۶۳)
داستان جهان روایتی از قدرت، تصادف، آنتروپی، آشوب، انحلال و همینطور دارای سازمان یافتگی روز افزون و در آخر به هیچ اطمینانی نمیتوان رسید که وضعیتی خوب و ثابت حاکم بماند(Jencks,1989). با این دید به داستان جهان امروز راحتتر میتوان به مطالعه نقد پست مدرنیسم پرداخت.
همانطور که در ادامه خواهید دید تعابیر و برداشتهای متعدد و متنوعی از پست مدرنیسم به عمل آمده است. لیکن در نگاه کلی میتوان پستمدرنیسم را به مثابه یک جریان قدرتمند فرهنگی، سیاسی روشنفکری دانست که از دهه ۱۹۷۰ به این طرف سربرآورده است و تاکنون انتقادات و چالشهای تندی را در حوزههای مختلف اندیشه و معرفت بشری از جمله در فرآیند صورتبندی و تکوین هویت، خود، فرد و تکوین رخسارههای شناخت، اخلاقیات، تاریخ، فلسلفه، اقتصاد، ادبیات، جامعهشناسی، سیاست، هنر و معماری در پیداشته است.
فرانسه مهد پیدایش و تکامل اندیشههای پست مدرنیته بشمار میرود. شارحان و بنیانگذاران این مکتب عمدتاً فرانسوی بودند؛ فیلسوفان و متفکران چون فوکو، لیوتار، دریدا، بودریار، لاکان، دلوز، گاتاری … عمدتاً اهل فرانسه بودند. بنابراین به اعتقاد بسیاری از منتقدان «پست مدرنیته» بیش از هرچیز بیانگر حال و هوای روشنفکری فضای اندیشگی دوگانه و تا حدودی متضاد رمانتیک، ماجراجویانه، لطیف، زنانه، رادیکال، انقلابی، ویرانگر و براندازنده فرانسه سالهای دهه ۱۹۶۰ و دهه ۱۹۷۰ است. مجموعهای متضاد و دوگانه، عروج و خروج، لطافت و خشونت، بیم و امید، گذشته و آینده، طنز و جد، لیکن در همین فرانسه سالهای دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ که مهد ظهور و برآمدن پست مدرنیسم بود، انتقادات و چالشهای جدی و تندی نیز علیه آن از سوی روشنفکران و متفکران فرانسوی صورت گرفته است.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر