تحقیق پیشینه و اهمیت و ضرورت هوش هیجانی و مفهوم و عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و تاریخچه بهداشت روان و سلامت روان از دیدگاه مکاتب مختلف

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق پیشینه و اهمیت و ضرورت هوش هیجانی و مفهوم و عوامل مؤثر بر رضایت شغلی و تاریخچه بهداشت روان و سلامت روان از دیدگاه مکاتب مختلف دارای ۶۲ صفحه می باشد  فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۲-۱- مقدمه    ۵
الف: مبانی نظری    ۶
۲-۲- هوش هیجانی    ۶
۲-۲-۱- هوش و هیجان    ۷
۲-۲-۲- تعریف و مفهوم هوش هیجانی    ۸
۲-۲-۳- اهمیت و ضرورت هوش هیجانی    ۱۰
۲-۲-۴- پیشینه هوش هیجانی    ۱۳
۲-۲-۵- ابعاد هوش هیجانی    ۱۵
۲-۲-۶- آیا می‌توان هوش هیجانی را افزایش داد؟    ۱۸
۲-۳- رضایت شغلی    ۲۰
۲-۳-۱- تعریف و مفهوم رضایت شغلی    ۲۱
۲-۳-۲- اهمیت رضایت شغلی در سازمان    ۲۳
۲-۳-۳- انواع رضایت شغلی و ابعاد آن    ۲۴
۲-۳-۴- عوامل مؤثر بر رضایت شغلی    ۲۵
۲-۳-۵- پیامدهای رضایت شغلی و عدم رضایت شغلی    ۲۸
۲-۳-۶- رضایت شغلی و عملکرد    ۳۰
شکل۲- ۲: ارتباط رضایت شغلی و عملکرد    ۳۱
۲-۴- سلامت روان    ۳۲
۲-۴-۱- تاریخچه بهداشت روان    ۳۳
۲-۴-۲- سلامت روانی در اسلام    ۳۳
۲-۴-۳- سلامت روانی قرن ۲۱    ۳۴
۲-۴-۴- تحولات و گسترش اختلالات روانی    ۳۴
۲-۴-۵- تعریف و مفهوم سلامت روان    ۳۵
۲-۴-۶- اهداف بهداشت روانی    ۳۹
۲-۴-۷- سلامت روان از دیدگاه مکاتب مختلف    ۴۱
۲-۴-۸- عوامل موثر بر بهداشت روان    ۴۲
۲-۴-۹- ملاکهای سلامت روان    ۴۲
۲-۴-۱۰- فرصتها و موانع برنامهریزی برای بهبود بهداشت روان    ۴۳
۲-۴-۱۱- پیشگیریهای سلامت روان    ۴۴
۲-۴-۱۲- بهداشت روانی در دوران نوجوانی:    ۴۴
۲-۴-۱۳- بهداشت روانی در خانواده    ۴۵
ب: مبانی عملی تحقیق    ۴۵
۲-۵- تحقیقات داخلی    ۴۵
۲-۶- تحقیقات خارج از ایران    ۵۰
منابع    a

منابع

گلمن، دانیل .(۱۳۸۰). هوش هیجانی، ترجمه نسیرن پارسا، انتشارات رشد: تهران.

دوستار مقدم، احمد .(۱۳۸۲). “بررسی بین میزان مشارکت معلمان در تصمیم گیریهای مدارس و رضایت شغلی آنان در مقطع ابتدایی شهرستان شیروان در سال تحصیلی ۸۲-۸۱”. مرکز آموزش مدیریت دولتی.

باب الحوائجی، فهیمه. و آقاکیشی­زاده، وحید .(۱۳۸۹). رابطه هوش هیجانی با توانمند­سازی کتابداران، مورد پژوه کتابخانه­های دانشگاهی شهرستان تبریز، فصلنامه دانش شناسی(علوم کتابداری و اطلاع­رسانی و فناوری اطلاعات)، سال سوم، شماره (۱۰)، ص، ۲۴-۱۳٫

پورقاز، عبدالوهاب. و رقیبی، مهوش.( ۱۳۸۳). بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان زاهدان، وزارت آموزش و پرورش. شورای تحقیقات آموزشی، پژوهشکده تعلیم و تربیت.

هاشم­زاده، داوود .(۱۳۸۹). بررسی عوامل م‍‍ؤثر بر رضایت شغلی کارکنان بانک صنعت و معدن، مجله مدیریت دولتی، دوره ۲، شماره ۵، ص، ۱۹-۱٫

هاشمیان، سید هادی .(۱۳۷۵). بررسی رابطه بین مشخصه های رضایت شغلی و عملکرد کارکنان شرکت تعاونی معدن گرانیت قدس، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت صنایع، مجتمع آموزش عالی صنایع ایران واحد خراسان.

احمدوند، محمد علی .(۱۳۸۲). بهداشت روانی، دانشگاه پیام نور: تهران.

باقر­زاده، داوود. و عیوضی، زهرا .( ۱۳۸۷). هوش هیجانی ابزاری برای مدیران، دوماهنامه توسعه انسانی پلیس، سال پنجم، شماره ۱۷، ص، ۱۰۳-۸۹ .

صفوی، محبوبه. موسوی لطفی، سیده مریم. و لطفی، رضا .(۱۳۸۸). بررسی همبستگی بین هوش هیجانی و سازگاری عاطفی و اجتماعی در دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر تهران در سال تحصیلی۸۷- ۱۳۸۶، مجله پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، سال چهاردهم، شماره ۵، پی در پی ۷۱، ص، ۲۶۱-۲۵۵٫

استوار، صغرا. امیرزاده. خاتونی، ماندانا .( ۱۳۸۷). بررسی رابطه­ی میان هوش هیجانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان کارخانه بخش خصوصی در شهر شیراز، فصلنامه رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت، سال اول – شماره دوم، ص ۳۸- ۲۳٫

امینی، محمد. زرار نریمانی، محمد. برهمند، تراوشا صبحی. و قراملکی، ناصر .(۱۳۸۷). رابطه هوش هیجانی با خودکار­آمدی و سلامت روان و مقایسه آنها در دانش­آموزان ممتاز و عادی، فصلنامه دانش و پژوهش در روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان شماره ۳۵-۳۶، ص ۱۰۷-۱۲۲٫

بوالهری، جعفر .( ۱۳۸۵). استراتژیهای ارتقاء بهداشت روانی، اولین سمینار بهداشت روانی دانشجویان، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: تهران.

ساعتچی، محمود .(۱۳۸۸). روانشناسی صنعتی و سازمانی، چاپ دوم، نشر ویرایش: تهران.

سبحانی، اسرافیل .(۱۳۸۸). اینترنت و بهداشت روانی، فصلنامه زلال هدایت، سال دوم، شماره دوم و سوم، پاییز و زمستان، ص ۱۸-۲۹٫

سهرابی، فرامرز .(۱۳۸۸). درآمدی بر هوش معنوی، فصلنامه معنا، ویژه نامه روانشناسی دین، شماره۲٫

۲-۱- مقدمه

از آنجایی که ارائه دهندگان اصلی خدمات در مراکز بهداشتی- درمانی روستایی، بهورزان هستند و مسئولیت مستقیم ارائه خدمات اساسی بهداشت را به مردم جامعه برعهده دارند، لذا باید تمایلات، نیازها، مسائل و مشکلات این گروه از جمله سلامت روان آنها مورد توجه قرار گیرد. در این راستا باید انگیزش حرفه­ای و رضایت شغلی در آنان تقویت شود.

نقش به نسبت ثابت شده هوش هیجانی در پیشگیری و تعدیل اختلالهای جسمانی و روانی از یک طرف و لزوم توجه به قابلیتهای هیجانی از سوی دیگر، ضرورت پرداختن به مسائلی همچون بررسی سطح هوش

هیجانی در خانواده­ها، دانشگاهها، سازمانها و دیگر سطوح اجتماعی را که می­تواند گامی مؤثر در ارتقای سطح بهداشت روانی اعضای جامعه باشد، اجتناب ناپذیر می­سازد. انسان با برخورداری از هوش هیجانی، به زندگی خود نظم و ثبات می­بخشد، به­طوری که هر شخص با هوش هیجانی بالا وقایع منفی کمتری را در زندگی تجربه می­کند. افراد دارای هوش هیجانی بالاتر می­توانند با موفقیت بیشتری با مشکلات موجود در محیط­های کاری و زندگی­شان مقابله کنند و از سلامت روان و رضایت شغلی بیشتری برخوردار باشند.(گلمن[۱]، ۱۳۸۰: ۵۶).

آدلر سلامت روان را داشتن اهداف مشخص، روابط خانوادگی و اجتماعی مطلوب، کمک به همنوعان و کنترل عواطف و احساسات خود می داند. الگوی راجرز از شخصیت سالم و سلامت روان، انسانی است بسیار کارآمد و با کنش و کارکرد کامل که از تمام تواناییها و استعدادهایش بهره می گیرد و دارای ویژگیهایی مانند آمادگی برای کسب تجربه، احساس آزادی و خلاقیت و آفرینندگی است.(وردی، ۱۳۸۰).

تت و مایر[۲] (۱۹۹۳) عوامل موثر بر رضایت شغلی به به دو بخش تقسیم می­کنند: شرایط و ویژگی­های سازمانی، اجتماعی و فرهنگی که جنبه­های بیرونی به حساب می­آیند و ویژگی­های شخصیتی، احساسات عاطفی و حالتهای هیجانی که جنبه­های درونی خوانده می­شوند.

به عبارت دیگر، براساس دیدگاه نظریه­ پردازان رفتار سازمانی، رضایت شغلی کارکنان متأثر از عواملی همچون حقوق، مزایا، همکاران و دیگر عوامل بیرونی نیست، بلکه عواملی مانند روحیات و ویژگیهای شخصیتی کارکنان و دیگر عوامل درونی از این دست رابطه تنگاتنگی با انگیزش شغلی افراد دارند. ویژگیهای شخصیتی کارکنان را می­توان عامل تعیین­ کنندهای در چگونگی سازگاری با شرایط و متغیرهای سازمانی و انگیزش کاری آنان به حساب آورد. به زعم مایر و سالووی[۳](۲۰۰۰)، یکی از مشخصه­های شخصیتی افراد، هوش هیجانی یا عاطفی آنان است. به نظر گلمن (۱۹۹۸) هوش هیجانی عاملی است که ظرفیت انسان را در شناخت احساسات خود و دیگران تعیین و کمک می­کند تا در خود ایجاد انگیزش کرده و هیجانات خود را کنترل و روابط خود با دیگران را بر این اساس، پی­ریزی کند.(سی توماس و ترام[۴]، ۲۰۰۶).

الف: مبانی نظری

۲-۲- هوش هیجانی

میان روانشناسان بر روی تعریف هوش اتفاق نظر وجود ندارد و هر کدام از آن‌ها هوش را از دیدگاه خاصی تعریف می‌کنند. به طور مثال روانشناسی که جنبه کاربردی و کارکردی هوش توجه دارد از آن تعریف کاربردی می‌کند. بعضی از روان‌شناسان که روانشناسی را شاخه‌ای از بیولوژی می‌دانند، هوش را قدرت سازگاری و ادامه حیات می‌خوانند. (شریفی درآمدی، ۱۳۸۶: ۱۸).

هوش رفتار حل مساله سازگارانه‌ای است که در راستای تسهیل اهداف کاربردی و رشد سازگارانه جهت‌گیری شده است. رفتار سازگارانه، شباهت اهداف متعددی را که باعث تعارض درونی می‌شوند، کاهش می‌دهد. این مفهوم هوش، مبتنی بر­گزاره‌ای است که فرایند حرکت به سوی اهداف، انجام راهبردهایی برای غلبه بر موانع و حل مساله را ضروری می‌سازد. (ناسل، ۲۰۰۴ به نقل از ایمونز[۵]، ۱۹۹۹، استرنبرگ[۶]، ۱۹۹۷). استرنبرگ (a1997) هوش را به عنوان توانایی‌های ذهنی ضروری، برای تطبیق با هر نوع انتخاب و شکل‌گیری بافت محیطی تعریف می‌کند. استرنبرگ (b1997) مدلی ارائه می‌کند که به هوش آکادمیک (که به وسیله‌ی آزمایشات رایج اندازه‌گیری می‌شود) و هوش عملی (که از طریق انباشت دانش ضمنی برای حل مشکلات عملی هر روزه رشد می‌یابد)، و هوش خلاقانه که شامل توانایی‌های ترکیبی برای دیدن مشکلات در روش‌های کوتاه و جدید برای گریز از مرزهای تفکر سنتی اشاره و تاکید می‌کند.

یک مدل گسترده و غنی برای هوش چندگانه که ورای« توانایی‌های ذهنی» را در بر بگیرد (توسط استرنبرگ تعریف شد)، اکنون به وسیله گاردنر پیشنهاد می‌شود. (۱۹۸۳، ۱۹۹۹). گاردنر هوش را یک سری توانایی تعریف می‌کند که برای حل مشکلات به کار می‌روند و محصولاتی را تولید می‌کند که برای جامعه و زمینه‌های فرهنگی دارای ارزش است. گاردنر[۷] (۱۹۸۳) هفت نوع هوش زبانی، موسیقیایی، منطقی، ریاضی، فضایی، حرکات بدنی و هوش شخصی را تعریف می‌کند. در حالی که استرنبرگ روی توانایی‌های ذهنی تاکید می‌کرد، مدل گاردنر اجازه گسترش یک گروه از توانایی‌ها مثل توانایی‌های موسیقیایی یا حرکات بدنی که احتمالاً برای عملکردشان به مناطق خاصی از مغز تکیه دارند، اما معمولا مانند توانایی‌های ذهنی نیستند، را می‌دهد. (آمرام،۲۰۰۹).

گاردنر (۲۰۰۰) در کار بعدی، هوش وابسته به علوم طبیعی، توانایی تشخیص الگوهای گیاهان و جانوران در جهان را هم اضافه کرد. او همچنین امکان پذیری هوش وجودی، شامل ظرفیت برای جهت‌دهی به سوالات وجودی متناسب با «حقیقت وجودی ما به عنوان افرادی در کائنات و گنجایشمان برای اندیشیدن در مورد این حقیقت» را هم پیشنهاد کرد. هالاما و استریزنس (۲۰۰۴) بر پایه مدل گاردنر هوش وجودی را به عنوان یک توانایی برای پیدا کردن و تشخیص معنی زندگی می‌دانند و به این دلیل‌که هوش وجودی عنصر مهمی در هوش معنوی است، آن‌ها هوش‌های معنوی و وجودی را یکسان می‌شمارند.

نویسندگان متعددی بر پایه هوش‌های چندگانه گاردنر (۱۹۸۳)، مدل‌هایی را برای هوش هیجانی توسعه دادند که بر خلاف نظر بعضی از منتقدان (مثل داویزو همکاران، ۱۹۹۸) دارای روایی و پایایی بودند (مثل بار- آن، ۲۰۰۰، بویاتزیس و همکاران،۲۰۰۰، مایر و همکاران، ۲۰۰۴). در بخش بعدی چندین مدل هوش هیجانی و بدنه رشد موضوعی تحقیق که کمک هوش هیجانی به اثربخشی رهبری است را بازنگری می‌کنیم.

۲-۲-۱- هوش و هیجان

برای شروع به بررسی تفاوت «هیجان« و «هوش» که به کمک هم، سازه هوش هیجانی را می سازند، پرداخته می شود.

هیجان در لغت عبارت است از « احساس قوی مثل عشق، ترس یا خشم». درفرهنگ­های لغت تعاریف گوناگون و متناقضی از هیجانات وجود دارد. یکی از تعاریفی که در اینجا به کار می آید، هیجان را نوعی حالت احساسی می داند که خود­آگاه و ارادی است و طی آن حالتهایی چون شادی، غم و غصه، ترس، تنفر و… تجربه می شوند و با حالت هایی چون شناخت یا انگیزش و اراده تفاوت دارند.

هوش عبارتست از« توانایی یادگیری، فهم و تفکر درباره امور مختلف به روش منطقی و توانایی انجام کارها به روش مطلوب»

به عبارت دیگر مجموعه­ای از توانایی های شناختی که به ما اجازه می­دهند تا نسبت به جهان اطرافمان آگاهی پیدا کنیم، یاد بگیریم و مسائل را حل کنیم.( باقر.زاده، عیوضی، ۱۳۸۷).

۲-۲-۲- تعریف و مفهوم هوش هیجانی

هوش هیجانی، جدیدترین تحول در زمینه فهم رابطه میان تعقل و هیجان است و از آن به عنوان ماشه چکان یک انقلاب بزرگ در زمینه ارتقای بهداشت روانی یاد می شود. در واقع، مفهوم هوش هیجانی، یک حیطه چند عاملی از مجموعه مهارت­ها و صلاحیت های اجتماعی است که بر توانایی­های فرد برای تشخیص درک و مدیریت هیجان، حل مسأله و سازگاری تأثیر می­گذارد و به طرز مؤثری فرد را با نیازها، فشارها و چالش­های زندگی سازگار می کند. ریشه­های تاریخی این مفهوم را می توان در قرن ۱۹ جستجو کرد. داروین در سال ۱۸۷۲ میلادی، اولین اثر معروف خود را در این زمینه منتشر نمود. او اثبات کرد که ابراز عواطف در رفتارهای سازگارانه افراد، نقشی اساسی ایفا می کند. این یافته به عنوان یک اصل مهم هوش هیجانی تا امروز مورد قبول صاحب­نظران بوده است.( صفوی، موسوی لطفی، لطفی، ۱۳۸۸).

صاحب­نظران در طی تاریخ تکوین مفهوم هوش هیجانی، تعاریف مختلفی از آن ارائه نموده‌اند. مایر و سالووی هوش هیجانی را از توانایی ارزیابی، بیان هیجانات خود و دیگران و استفاده کارآمد از آن می‌دانند. (خائف الهی و دوستار، ۱۳۸۲).

نلی[۸] (۱۹۹۱) هوش هیجانی را توانایی غیر شناختی و شایستگی‌های روانی تعریف می‌کند که توانایی فرد را در مواجهه با مسائل و فشارهای محیطی تحت­تاثیر می‌دهد. مارتینز[۹] (۱۹۹۷) هوش هیجانی را مجموعه‌ای از مهارت‌های غیر شناختی توانایی‌ها و ظرفیت‌ها می‌داند که ظرفیت فرد را در مقابل مطالبات و فشارهای بیرونی مقاوم می‌سازند. طبق نظر مک گاروی[۱۰](۱۹۹۷) هوش هیجانی مشتمل بر توانایی پیگیری و با انگیزه بودن، توانایی کنترل تکانه‌ها، توانایی کنترل هیجانات، توانایی همدلی و عطوفت کردن است.

گلمن (۱۹۹۸) معتقد است هوش هیجانی ظرفیت انسان را در شناخت احساسات خود و دیگران تعیین و کمک می‌کند تا در خود ایجاد انگیزش کرده و هیجانات خود را کنترل و روابط خود با دیگران را بر اساس، پی‌ریزی نماییم. همچنین گلمن هوش هیجانی را مهارتی می‌پندارد که دارنده آن می‌تواند از طریق خودآگاهی، روحیات خود را کنترل و از طریق خود مدیریتی آن را بهبود بخشد. از طریق همدلی، تأثیر آن‌ها را درک و از طریق مدیریت روابط به شیوه‌ای رفتار کند که روحیه خود و دیگران را بالا برد (خائف الهی و دوستار، ۱۳۸۲).

به زعم وایزینگر[۱۱] (۱۹۹۸) هوش هیجانی توانایی نظارت بر هیجانات و احساسات خود و دیگران، توانایی تشخیص و تفکیک احساسات خود و دیگران و استفاده از دانش هیجانی در جهت هدایت تفکر و ارتباطات خود و سایرین است. بعدها وی اظهار می‌دارد که هوش هیجانی عبارت از هوش بکارگیری هیجان و احساس در جهت هدایت رفتار، افکار، ارتباط موثر با همکاران، سرپرستان، مشتریان، چگونگی استفاده از زمان و چگونگی انجام دادن کار برای ارتقاء نتایج می‌باشد (وایزینگر، ۲۰۰۰).

بار- آن (۱۹۹۹) هوش هیجانی را مجموعه‌ای از توانایی‌ها، قابلیت‌ها و مهارت‌ها می‌داند که فرد را برای سازگاری موثر با محیط و نیل به موفقیت در زندگی تجهیز می‌کنند. بار­آن (۲۰۰۵) در تعریف دیگری معتقد است که هوش هیجانی سلسله‌ای توانایی‌های غیر شناختی قابلیت‌ها و مهارت‌ها است که بر توانایی افراد اثر می‌گذارد و به گونه‌ای که آنان را قادر می‌سازد بر فشارهای محیطی غلبه کنند. پتریمولکس[۱۲] (۱۹۹۹) شایستگی هوش هیجانی را مجموعه‌ای از ابزارها تعریف می‌کند که نیل به هدف را آسان‌تر، راحت‌تر و لذت بخش‌تر می‌سازد. وسینگر[۱۳](۲۰۰۰) هوش هیجانی را به کارگیری هیجان در هدایت رفتار، ارتباط موثر همکاران، استفاده از زمان چگونگی انجام دادن کار برای ارتقاء نتایج تعریف نموده است.

بر اساس مجموع تعاریف فوق می‌توان، هوش هیجانی را توانایی تشخیص، فهم، تمیز، الویت بندی، کنترل و مدیریت هیجانات در تعاملات فردی، گروهی و سازمانی به منظور کمک به یکدیگر و نیل به اهداف فردی، گروهی و سازمانی تعریف نمود. تمامی جوامع برای مهارت‌ها و رفتارهای خاص ارزش قائل هستند. این‌که هر جامعه از کدام استعداد‌ها تجلیل می‌کند بستگی دارد به این‌که جامعه برای بقا و تداوم خود چه نیازها و خواسته‌هایی دارد. از نظر غالب مردم داشتن هوش توانایی سازش موفقیت آمیز با نیازها و خواسته‌های فرهنگی و محیطی است.

آنچه مسلم است، هوش از جذاب‌ترین نیروهای روانی است که جلوه‌های آن در موجودات مختلف به مقادیر متفاوت قابل رویت و مشاهده است. هر چه موجودات از تکامل بیشتری بهره‌مند بوده و به همان نسبت از پیچیدگی بیشتری برخوردار باشند از نظر هوش نیز پیشرفته‌تر خواهند بود. چرنیس[۱۴] (۲۰۰۱) اظهار داشته است، هیجان به طور ساده می‌توان تحرک در مرکز احساسات معنا کرد و به علاوه توان سامان دادن به احساسات و مهارکردن تنش‌ها جنبه‌ای از هوش هیجانی و لازمه موفقیت در کار و زندگی است. ثراندیک هوش هیجانی را توانایی درک و شناخت دیگران تعریف می‌کند. مایر و سالوی (۱۹۹۰) هوش هیجانی را مجموعه‌ای از توانایی‌ها دانسته است که به فرد کمک می‌کند تا احساسات خود و دیگران را شناخته، درک نموده و در نهایت بتواند احساسات خود را اداره و تنظیم نماید.

در تعریفی دیگر مایر و سالووی (۱۹۹۳) معتقدند، هوش هیجانی امکان تفکر با خلاقیت بیشتر و استفاده از احساست و هیجانات برای حل مشکلات‌ را فراهم می‌سازد. آن‌ها بر این باورند که هوش هیجانی نوعی از هوش اجتماعی است که مستلزم توانایی نظارت بر هیجانات خود و دیگران، تمایز­گذاری میان آن‌ها و استفاده از اطلاعات برای راهنمایی تعقل و اقدامات شخصی است. (سبحانی نژاد و همکاران، ۱۳۸۷: ۳۴).

[۱] Golman

[۲] Tett and Meyer

[۳] Salovey and Mayer

[۴] Sy, Thomas, S. Tram A

۱-Emmons

۲-Sterenberg

۳-Gardner

[۸]-Neely

[۹]-Martinez

[۱۰]-McGarvey

[۱۱]-Weisinger

[۱۲]-petrimoulex

[۱۳]-Vesinger

[۱۴]-Cherniss

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
  • تحقیق هوش هیجانی و رفتار شهروندی سازمانی و دیدگاه های آن
  • تحقیق هوش هیجانی و ارزیابی عملکرد و نظریه های آن
  • تحقیق هوش هیجانی و نظریه ها و مدل های آن
  • تحقیق مدل های هوش هیجانی و مشکلات رفتاری دانش آموزان
  • تحقیق معنویت ، سلامت روان و امیدواری و دیدگاه های آن
  • برچسب ها : , , , , , , , , , , , , , , ,
    برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

    به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

    جستجو پیشرفته

    دسته‌ها

    آخرین بروز رسانی

      جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
    اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
    wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
    تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.