370 views
پیشینه تحقیق گسترهی اندیشهی منجی موعود در اسلام و زمانه شناسی روزگار غیبت صغرا و زمینه سازی معصومین در باورپذیری غیبت دارای ۶۷ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
فصل اول: معنا شناسی شیعه و تشیُّع و مهدویت ۵
۲٫ کلیات ۵
۲٫۱ بازتبیین مفاهیم کلیدی ۵
۱٫۲٫۱ معنا شناسی شیعه و تشیُّع ۵
۱٫۲٫۲ معنا شناسی مهدی و مهدویت: ۱۱
۱٫۲٫۳ معنا شناسی غیبت: ۱۳
۱٫۲٫۴ معنا شناسی انشعاب: ۱۵
۱٫۲٫۵ معنا شناسی فرقه ۱۶
۲٫۲ گسترهی اندیشهی منجی موعود در اسلام: ۱۸
۲٫۲٫۱ آموزهی مهدویت از نظرگاه قرآن کریم: ۱۸
۲٫۲٫۲ آموزهی مهدویت از نظرگاه اهل سنت: ۲۰
۲٫۲٫۳ آموزهی مهدویت در اندیشهی شیعه امامیه- اثناعشریه : ۲۱
۲٫۳ اولین اندیشههای فرقهگرایی در اسلام: ۲۵
۲٫۴ بازتبیین علل و زمینههای فرقهگرایی دراسلام: ۲۷
۲٫۴٫۱ سیاست و سیاست مداران: ۲۷
۲٫۴٫۲ تبادل فرهنگی با فرهنگهای موجود: ۲۸
۲٫۴٫۳ تعصُّبات قبیلهای : ۲۹
۲٫۴٫۴ اختلافات فردی: ۳۰
فصل دوم:زمانه شناسی روزگار غیبت صغرا ۳۳
۱٫ زمینه سازی معصومین در باورپذیری غیبت: ۳۴
۱٫۱ غیبت در آینهی کلام معصوم: ۳۴
۱٫۲ غیبت در آینهی عمل معصوم ۳۶
۲٫ بازتاب باورداشت غیبت در آینهی تاریخ: ۴۰
۲٫۱ بازتاب باورداشت اندیشهی غیبت (از قرن اول تا قبل از غیبت صغرا): ۴۱
۳٫ غیبت صغرا ۴۷
۳٫۱ ویژگیهای غیبت صغرا ۴۸
۳٫۲ دورنمایی از اوضاع شیعیان در عصر غیبت صغرا: ۵۱
۳٫۲٫۱ موقعیت سیاسی شیعیان ۵۲
۳٫۲٫۲ موقعیت اجتماعی ۵۵
۳٫۲٫۳ موقعیت علمی و فرهنگی ۵۶
فهرست منابع ۶۱
*. القرآن الکریم، ترجمه محمد مهدی فولادوند، تهران، انتشارات دا القرآن الکریم، ۱۴۱۵ق.
الزبیدى(م ۱۲۰۵ق)، محمد مرتضى، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
ابن منظور(م۷۱۱ق)، محمد بن مکرم، لسان العرب، به اهتمام سید جمال الدین میر دامادى، بیروت، انتشارات دار الفکر- دارصادر، ۱۴۱۴ق.
الاصفهانی(م ۴۲۵ه)، الراغب، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، قم، انتشارات ذوی القربی، ۱۳۸۴ش.
الحمیرى(م۵۷۳ق)، ابو سعید بن نشوان ، الحور العین، تحقیق و تعلیق از کمال مصطفى، تهران، ۱۹۷۲م.
مهیار (معاصر)، رضا، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى، تهران، ۱۳۷۵ش.
شهرستانی (م ۵۴۸ق)، محمد بن عبدالکریم، الملل و النحل، به تحقیق محمد بدران، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۳ش.
مغنیه (م ۱۹۷۹م)، محمد جواد، الشیعه فی المیزان، بیروت، دارالتعاریف، ۱۳۹۹ق.
آقانوری (معاصر)، علی، خاستگاه تشیع و پیدایش فرقههای شیعی در عصرامامان، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ -اسلامی، ۱۳۸۵ش.
نوبختى (م۳۱۰ق)، حسن بن موسى ، فرق الشیعه، بیروت، دار الأضواء، ۱۴۰۴ق.
صدوق (م۳۸۶ق)، محمد بن علی، معانی الاخبار، قم، جامعهی مدرسین، ۱۴۰۳ق.
ــــــــــــ، کمال الدین وتمام النعمه، تهران، انشارات اسلامیه، ۱۳۹۵ق.
ــــــــــــ، عیون أخبار الرضا۷، تهران، نشرجهان، ۱۳۷۸ق.
ــــــــــــ، کمال الدین و تمام النعمه، ترجمه محمدباقر کمرهای، تهران، انشارات اسلامیه، ۱۳۷۴ق.
کلینى (۳۲۹ق)، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، انتشارات الاسلامیه، ۱۳۶۲ش.
طوسی (م ۴۶۰ق)، محمد بن حسن، تلخیص الشافی، تحقیق سید حسین بحرالعلوم، قم، انتشارات المحبین، ۱۳۸۲ش.
ــــــــــــ، کتاب الغیبه، به تحقیق عباد الله تهرانى و على احمد ناصح، قم، مؤسسه المعارف الإسلامیه، ۱۴۲۵ق.
ــــــــــــ، فهرست کتب الشیعه و اصولهم، مکتبه المحقق الطباطبایی، قم، ۱۴۰۲ه.
ــــــــــــ، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۴ش.
ــــــــــــ ، رجال طوسی، محقق جواد قیومى اصفهانى، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۳۷۳ق،
برای واژهی شیعه درکتابهای لغت معانی فراوانی ذکر شده است، مانند؛ دوستان، پیروان[۱]، اشاعهکنندهگان[۲]، فرقه[۳]، شریک[۴]، همراهان[۵]و.. . افزون بر معانی یاد شده، شیعه، به معنای گسترش و نیرومندی و شجاعت[۶] نیز به کار رفته است.جمع این واژه، «شیع» و «شیاع» است.[۷] همچنین در قرآن نیز به این واژه و مشتقات آن بارها اشاره شده است.[۸] برخی نیز واژهی «شیعه» را به معنای گروهی از مردم که بر امر واحدی اجتماع کردهاند بکار بردهاند[۹]، همچنین اصل واژهی شیعه برگروهی از مردم اطلاق میشود و برای مفرد و مثنی و جمع و مذکر و مؤنث در لفظ واحد و معنای واحد بکار میرود[۱۰] و این واژه عنوانی غالب و جا افتاده برای دوستان و پیروان پیامبر ۹ و اهل بیت۷ وی بوده است.[۱۱]
بنابراین شیعه به لحاظ لغوی بر فرد یا جماعتی اطلاق میشود که از فرد دیگری پیروی یا او را همراهی نماید یا با او همکاری کند یا اسباب نیرومندی وی را فراهم سازد یا کیش و آیین او را رواج بخشد. بدین ترتیب معنای لغوی تشیّع یعنی؛ عمل فرد یا جماعت شیعه که همان پیروی از شخص متبوع، یاری او، همراهی و همکاری کردن با اوست.
البته باید گفت از نظر لغوی، تشیّع، پیروی صرف از متبوع نیست، بلکه باید با گرایش، محبت و همراهی درونی همراه باشد. و بر این اساس مفهوم ولایتپذیری نیز در معنای شیعه نهفته است. چنانکه شیخ مفید(م ۴۱۳ه) با استناد به آیهی gفَاسْتَغاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهF[12] معتقد است با تقابل شیعه و عدو، قید پیروی خالصانه و ولایتپذیری در مفهوم شیعه گنجانده شده است.[۱۳] چنانکه خداوند نیز در قرآن به این امر اشاره فرموده است: gوَ إِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لَإِبْراهِیمF.[14]
علاوه بر معنای لغوی در برخی منابع، به معنای اصطلاحی نیز اشاره شده است، که با توجه به اختلاف دیدگاهها در تعریف اصطلاحی شیعه، نمی توان تعریف واحدی از آن بیان نمود. اما به طور کلی چند نظر در مفهوم اصطلاحی آن در کتب معاصر و قدیمی یافت شده از جمله اینکه نوبختی (م۳۱۰ق) کسانی را شیعه میداند که در زمان حضرت رسول۹ پیرو و هواخواه حضرت علی۷ بودهاند و پس از رحلت حضرت۹ معتقد به امامت حضرت علی۷ بوده و اطاعت از ایشان را واجب دانسته.[۱۵] شهرستانی(م۵۴۸ق) نیز معتقد است:
«به همهی کسانی که امام علی را را همراهی نموده و او را بر سایر اصحاب مقدم میدارند، شیعه گفته میشود».[۱۶]
همچنین لقب شیعه ویژهی کسانی دانسته شده که قائل به برتری حضرت علی۷ بر سایر اصحاب پیامبر ۹ بودهاند.[۱۷] علاوه بر این موارد، این واژه، در مورد کسانی آورده شده که معتقد به امامت حضرت علی ۷ بر اساس ارادهی الهی و وصیت پیامبر ۹ بودند[۱۸] و بر این باورند که امامت از فرزندان ایشان خارج نمی شود[۱۹] و جانشینى پیغمبراکرم ۹ را حق اختصاصى خانواده رسالت مىدانند.[۲۰] و اگر این حق از آنها گرفته شده یا به واسطهی ظلم دیگران و یا امتناع خود آنان به جهت رعایت تقیه بوده است[۲۱] و در معارف اسلام پیرو مکتب اهل بیت۸ مى باشند [۲۲] بدون اینکه در حق آنها غلو کنند.[۲۳]
بنابراین با توجه به اختلاف دیدگاهها در این زمینه، هرچند که ارائهی یک تعریف واحد از میان تعاریف ذکر شده مشکل است، اما اگر بخواهیم شیعه را به گونهای تعریف کنیم که تمامی انشعابات شیعی را در بربگیرد، دو تقسیمبندی خاص و عام را برای این واژه در نظر میگیریم:
– معنای خاص: طبق این تعریف واژهی شیعه در مقابل واژهی سنی قرار می گیرد و شیعه نامی است ویژهی پیروان علی ۷ و اهل بیت او۸٫[۲۴] شیخ مفید(م۴۱۳) در اشاره به این تعریف عنوان نمودهاند: اگر واژهی شیعه همراه با”ال” تعریف بکار رود، به کسانی اختصاص دارد که از باب اعتقاد به ولایت و امامت بلافصل علی۷ پس از پیامبر۹ و نفی کسانی که در خلافت بر او پیش گرفتند از آن حضرت پیروی کردند. [۲۵]
– معنای عام: طبق این تعریف، شیعه بر کسانی اطلاق می شود که به برتری امام علی۷ برای امامت و خلافت[۲۶] چه به واسطهی شایستگی شخصی[۲۷] و چه به واسطهی ارادهی الهی و وصیت پیامبر[۲۸] معتقد باشند. بر اساس این تعریف واژه شیعه سایر گروههای شیعی از جمله؛ اسماعیلیه[۲۹]، واقفیه[۳۰]، محمدیه[۳۱]، افطحیه[۳۲] و.. . را به جز غالیان[۳۳] را شامل میشود.
نکتهی قابل ذکر این است که از جمله واژهگان مترادف با شیعه که در این رساله کاربرد داشته است، واژهی امامیه میباشد که در نامگذاری و کاربرد این اصطلاح در تاریخ ظهور و رشد گسترهی مصادیق آن، دیدگاه یکسانی وجود ندارد. برخی این نام را ویژهی گروههای غیر زیدی میدانند که از زمان صادقین۷ به بعد شکل گرفته و اعتقادشان بر اساس باور به امامان معیّن و مشخّص از سوی پیامبر۹ است که بر نصّ جلی استوار بوده. بر مبنای این تعریف، فرقههای «قطعیّه»، «واقفیّه»، «اسماعیلیّه» و «اثناعشریه» نیز از زیر مجموعههای امامیه به حساب میآیند.[۳۴]
همچنین «امامیّه» نام عمومی فرقههایی دانسته شده که به امامت بلافصل حضرت علی۷ و فرزندان او معتقد بوده، و میگویند: جهان، هیچگاه خالی از امام نخواهد بود و منتظر خروج یکی از علویانند که در آخرالزّمان ظهور میکند. [۳۵]علاوه بر این تعاریف امامیه لقب کسانی دانسته شده که معتقدند، سلسلهی امامت در حجت بن حسن العسکری ۴ به پایان رسیده و او را «قائم منتظر» میدانند که ولادتش از طریق نص ثابت شده است.[۳۶] شیخ مفید(م۴۱۳ق) در اشاره به این تعریف میگویند:
« شیعهی امامی مذهب، کسی است که به وجوب امامت و وجود آن در هر زمانی باور داشته باشد؛ و نصّ جلّی بر امام و عصمت و کمال را برای او واجب بداند؛ و به تدوام و انحصار امامت در فرزندان امام حسین۷ معتقد و سلسلهی امامت را به امام رضا۷ پیوند دهد».[۳۷]
این تعریف از امامیّه با «اثنیعشریه-شیعیان دوازده امامی» به صورت مرادف به حساب آمدهاند. البته باید ارادهی مفهوم «شیعه اثناعشری» از کاربرد اصطلاح «امامی»، را مربوط به زمانی دانست که دوازده امام۸ و پیروان آنها وجود خارجی و تاریخی پیدا کرده باشند. زیرا این اصطلاح از امامیه پس از رحلت امام حسن عسکری۷ به شیعیان نسبت داده شده است. البته مقصود تفکیک عقاید امامیه اثناعشریه در این دوره با دورههای قبل نیست، زیرا شواهد نشان می دهد که تصوری از اثناعشریه از آغاز در میان شیعیان وجود داشته، و در این دوره این واژه مختص آنها شد. [۳۸] بنابراین اصطلاح «امامیّه» تا شروع غیبت امام دوازدهم۴ از نشانههای ویژهی هیچ یک از دستههای شیعی نبوده و غیبت را میتوان ریشه و خاستگاه اصلی این عنوان به حساب آورد که به قائلین به امامت امامان دوازدهگانه نسبت داده شده است.
با توجه به آنچه گفته شد، مقصود ما از عنوان شیعه در این نوشتار همان معنای عام است و مراد هر گروهی است که به نوعی شیعهی امام علی۷ و اهل بیت: وی هستند، هر چند که در دورهی غیبت صغرا دچار انحراف در مصداق امام زمان خود شدند و هر کدام در این باره ادعایی نمودند. همچنین مراد از امامیه در عنوان رساله (بررسی انشعابات ایجاد شده در میان امامیه. . . ) مقصود همان معنای عام و مرادف با معنای عام شیعه میباشد که گروههای واقفیه، جعفریه و… [۳۹] را در زمان غیبت صغرا را شامل میشود. اما، افزون بر معنای عام امامیه ما معنای خاص را نیز به کار بردهایم و مقصود از آن شیعیان اثنیعشریه میباشد که تنها گروه باقی مانده از شیعیان که در زمان غیبت صغرا شکل گرفتند، میباشد و مراد کسانی است که به وجوب امامت و وجود آن در هر زمانی باور داشته باشد؛ و نصّ جلّی بر امام و عصمت و کمال را برای او واجب بداند؛ و به تدوام و انحصار امامت در فرزندان امام حسین : معتقد و سلسلهی امامت را به امام رضا پیوند دهد.[۴۰]
در اسلام از موعود نجاتبخش با عنوان «مهدی» یاد میشود و در این خصوص تفاوتی میان فرقههای شیعه وسنی وجود ندارد. واژهی مهدی صفت مفعولی از ریشهی هدی میباشد به معنای هدایت کردن.[۴۱] این واژه در لغت نامههای کهن به طور مستقل ذکر نشده است، بلکه فقط ریشهی لغوی آن (ه د ی) و برخی مشتقات این واژه اشاره شده است. با گذشت زمان این واژه در لغت نامهها جای خود را یافت و واژهی مهدی در مقام یک اشتقاق در شکل مستقل مطرح شد. این نام بر کسی اطلاق میشود که به رشد و رستگاری هدایت شده و از گمراهی به دور باشد. [۴۲] برخی گفتهاند: مهدی کسی است که خداوند او را به سوی حق و حقیقت راهنمایی کرده است[۴۳]. مهدی در اسلام، عنوان امامی که در آخرالزمان پیدا میشود و زمین را پر از عدل و داد میکند[۴۴] واژهی مهدی، گاهی نیز در معنای فاعلی به معنای «هدایت کننده»[۴۵] به کار میرود. اما آنچه بیشتر در روایات آمده همان معنای نخست است. [۴۶] لقب مهدی اگر چه اختصاص به آخرین امام ندارد و بقیه ائمه۸ نیز مهدی هستند[۴۷]، ولی تنها از آخرین پیشوا به عنوان «مهدی» یاد شده است.[۴۸] این لقب از همان ابتدای شکلگیری بحث «مهدویت» بر زبان معصومین ۸ رایج بوده و در روایات فراوانی از پیامبر اکرم۹ این لقب به چشم میخورد. [۴۹]
[۱]. ر.ک: محمد مرتضی، الزبیدى، تاج العروس، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ ق، ج۱۱، ص۲۵۷؛ ابو سعید بن نشوان حمیرى، الحور العین، تحقیق و تعلیق از کمال مصطفى، تهران، ۱۹۷۲م، ص ۱۷۸؛ فخرالدین، طریحى، مجمع البحرین، تهران، انتشارات مرتضوی، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص ۳۵۶؛ سعد بن عبد الله، اشعرى قمى، المقالات و الفرق، بی جا، مرکز انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۶۰ش، ص ۱۵۷٫
[۲]. ر.ک:الراغب، الاصفهانی(م۴۲۵ه)، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان داوودی، قم، انتشارات ذوی القربی، ۱۳۸۴ش، ص ۴۷۰؛، زبیدی، پیشین؛ طریحی، پیشین.
[۳]. ر.ک: محمد بن مکرم، ابن منظور، لسان العرب، به اهتمام سید جمال الدین میر دامادى، بیروت انتشارات دار الفکر- دار صادر، ۱۴۱۴ ق، ج۸، ص ۱۸۸؛ حمیری، پیشین؛ طریحی، پیشین، ص ۳۵۵؛ اشعری قمی، پیشین.
[۴]. ر.ک: حمیری، ص ۱۷۹، رضا، مهیار، فرهنگ ابجدى عربى- فارسى، تهران، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۵۴۱٫
[۵]. ر.ک: همان؛ ابن منظور، ج۸، ص ۱۸۸
[۶]. اصفهانی، پیشین.
[۷]. ر.ک: مهیار، پیشین؛ زبیدی، پیشین؛ طریحی، پیشین.
[۸]. به عنوان مثال واژهی شیعه در این آیه gثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شِیعَهF مریم: ۶۹، به معنای گروه بکار برده شده است؛ واژهی شیع در این آیه gوَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الْأَوَّلِینَF حجر:۱۰، نیز به معنای گروهها و قبیلهها بکار برده شده است ؛ و در این آیه gفَاسْتَغاثَهُ الَّذِی مِنْ شِیعَتِهِ عَلَى الَّذِی مِنْ عَدُوِّهِF قصص: ۱۰واژهی شیعه در معنای اعوان و یاران بکار برده شده است.
[۹]. ابن منظور، پیشین، ج ۸، مادهی شیع؛ زبیدی، پیشین، ج۱۱، ص ۲۵۷؛ سلیمان، صرصرى، الانتصارات الإسلامیه فی کشف شبه النصرانیه، به تحقیق سالم القرنى، ریاض، مکتبه العبیکان، ۱۴۱۹ ق، ج۱، ص ۸۹؛ طریحی، ج ۴، ص ۳۵۶،
[۱۰]. ر.ک: محسن امین، أعیان الشیعه (این کتاب جلد اول و دوم اعیان الشیعه مى باشد) بیروت، دار التعارف، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص ۱۸؛ زبیدی، پیشین؛ مهیار، پیشین.
[۱۱]. رک: ابن منظور، پیشین، ص ۱۸۹؛ زبیدی، پیشین، ج۱۱، ص ۲۵۷؛ حسن بن موسى نوبختى، فرق الشیعه بیروت، دار الأضواء، ۱۴۰۴ق، ص ۱۷٫
[۱۲]. قصص: ۱۵٫
[۱۳]. ر.ک: محمد بن محمد، مفید، اوائل المقالات فی المذاهب والمختارات، قم، انتشارات داوری، ۱۳۷۰ ش، ص ۳۴٫
[۱۴]. صافات: ۸۳٫
[۱۵]. ر.ک: نوبختی، پیشین، ص ۲۰-۱۷٫
[۱۶]. ر.ک: محمد بن عبد الکریم، شهرستانى، الملل و النحل، تحقیق محمد بدران، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ ش، ج۱، ص ۱۶۹٫
[۱۷]. رک: نوبختی، پیشین، ص ۲٫
[۱۸]. طوسی، محمد بن حسن، تلخیص الشافی، تحقیق سید حسین بحرالعلوم، قم، انتشارات المحبین، ۱۳۸۲ش، ج ۲، ص ۵۶٫
[۱۹]. شهرستانی، پیشین، ص ۱۳۱٫
[۲۰]. طباطبایی، محمدحسین، الشیعه فی الاسلام، بیروت، انتشارات بیت الکتاب، ۱۴۰۲ق، ص ۲۵- ۲۶٫
[۲۱]. شهرستانی، پیشین.
[۲۲]. طباطبایی، پیشین.
[۲۳]. محمد جواد، مغنیه، الشیعه فی المیزان، بیروت، دارالتعاریف، ۱۳۹۹ق، ص ۱۵٫
[۲۴]. ر.ک: حمیری، ص۱۷۸، ابن منظور، ج ۸، ص ۱۸۹؛ زبیدی، ج۱۱، ص ۲۵۷؛ نوبختی، پیشین، ص۱۷؛ جعفری، سیدحسین محمد، تشیع در مسیر تاریخ، ترجمه سیدمحمدتقی آیت الهی، تهران، دفترنشرفرهنگ اسلامی، ۱۳۷۴ش، ص ۱۶٫
[۲۵]. مفید، پیشین، ص ۴۲٫
[۲۶]. رک: اشعری، پیشین، ص ۱۵؛ نوبختی، پیشین، ص ۱۷٫
[۲۷]. رک:علی، آقانوری، خاستگاه تشیع و پیدایش فرقههای شیعی درعصرامامان، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵، ص ۱۰۲٫
[۲۸]. ر.ک: طوسی، پیشین، ج ۲، ص ۵۶؛ شهرستانی، پیشین، ج۱، ص ۱۳۱
[۲۹]. فرقهاى از شیعه است که پس از امام صادق ۷در امامت حضرت موسى بن جعفر ۷ با امامیّه به اختلاف افتاد و امامت ایشان را نپذیرفت. نام این فرقه نیز برگرفته از اسماعیل بن جعفر ۷ است. ر.ک: اشعری، پیشین، ص ۸۰و۸۱؛ نوبختی، پیشین، ص ۸۰؛ پژوهشکده تحقیقات اسلامى، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، ص ۷۵
[۳۰]. این لقب نام عمومى فرقى است از شیعه که در مقابل «قطعیه» منکر رحلت امام موسى کاظم ۷ شدند و امامت را به آن حضرت قطع کردند و منکر امامت فرزندش شدند. ر.ک: نوبختی، پیشین، ص ۸۲-۸۱؛ محمد جواد، مشکور، فرهنگ فرق اسلامى، مشهد، آستان قدس رضوى، ۱۳۷۲ش، ص ۴۵۵٫
[۳۱]. این فرقه بعد از شهادت امام رضا ۷، قائل به امامت محمد فرزند ایشان که در زمان حیات پدر در گذشته بود، بودند و او را قائم میدانستند. ر.ک: نوبختی، پیشین، ص ۹۴و رساله حاضر فصل سوم، بخش محمدیه.
[۳۲]. قائل به انتقال امامت از امام جعفر صادق ۷به فرزند آن حضرت عبد اللّه بن جعفر، ملقب به افطح الرأس یا افطح الرجلین مىباشد. ر.ک: نوبختی، پیشین، ص ۷۷و۷۸؛مشکور، پیشین ص ۶۵٫
[۳۳]. تقریبا تمام فرق شیعه بجز اثنىعشریه و زیدیه و بعضى از اسماعیلیه از غلاه بشمار مىروند. نسبتهایى که فرق غلاه به ائمه و پیشوایان خود مىدهند از طرف دیگر مسلمانان و حتى فرق شیعه میانهرو رد شده است، تا حدى که اکثر فرق اسلام غلاه را به سبب سخنان کفرآمیزشان از دین اسلام بیرون مىدانند. ر.ک: مشکور، پیشین، مقدمه، ص ۴۰٫
[۳۴]. ر.ک: شهرستانی، پیشین، ج ۱، ص۱۸۹، ۱۹۲و۱۹۳٫ این تعریف مرادف با معنای عام شیعه می باشد.
[۳۵]. مشکور، پیشین ص ۶۷٫ این تعریف مرادف با معنای عام شیعه میباشد.
[۳۶]. رک: محمد بن نعمان، مفید، فصول المختاره، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص ۳۱۸٫ این تعریف مرادف با معنای خاص شیعه میباشد.
[۳۷]. مفید، اوائل المقالات، ص ۳۸٫
[۳۸]. ر.ک: محسن الویری(خندان)، مقاله« نقد نظریهای در پیدایش شیعهی اثنا عشری»، فصلنامهی پژوهشی دانشگاه امام صادق ۷، سال اول، زمستان ۱۳۷۴، ش دوم، ص ۷۰-۵۱؛ هانیس هالم، تشیع، ترجمه محمدتقی اکبری، قم، نشر ادیان، ۱۳۸۴، ص ۸۱؛ فصل سوم همین نوشتار قطعیه.
[۳۹]. همچنانکه در برخی از آثار نیز از این فرقهها در مجموعه فرق شیعهی امامیه نام برده شده. ر.ک: محمد جواد مشکور، تاریخ شیعه وفرقههای اسلامی تا قرن چهارم، تهران، انشارات اشراقی، ۱۳۶۲، ص ۱۵۰-۱۴۶٫
[۴۰]. ر.ک: مفید، پیشین، ص ۳۸٫
[۴۱]. ر.ک: زبیدی، پیشین، ج۲۰، ص ۳۲۷٫
[۴۲]. ر.ک: طریحی، ج ۱، ص ۴۷۵؛ زبیدی، پیشین، ج۲۰، ص ۳۳۲٫
[۴۳]. ر.ک: ابوالحسن علی بن ابی الکرم محمد، ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث، قم، موسسه مطبوعاتى اسماعیلیان، ۱۳۶۷ ش، ج ۵، ص ۲۵۴؛طریحی، ج۱، ص ۴۷۵؛ زبیدی، پیشین، ج ۲۰، ص ۳۳۲٫
[۴۴]. چنانکه در روایات آمده:«المهدی الذی یملأ الدنیا قسطاً و عدلاً» علی بن محمد بن علی، خزازقمى، کفایه الأثر، به تحقیق سید عبد اللطیف حسنى، قم انتشارات بیدار، ۱۴۰۱ ق، ص ۱۵۱؛ با همین مضمون در جای دیگر آمده:«مَهْدِیُّ هَذِهِ الْأُمَّهِ الَّذِی یَمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا» سلیم بن قیس، العامری الهلالی، کتاب سلیم بن قیس، قم انتشارات هادى، ۱۴۰۵ ق، ، ص ۵۶۷، ح ۱٫
[۴۵]. «محمد بن عجلان» از امام صادق۷ نقل کرده است. «…إِنَّمَا سُمِّیَ الْقَائِمُ مَهْدِیّاً لِأَنَّهُ یَهْدِی إِلَى أَمْرٍ قَدْ ضَلُّوا عَنْه:…و قائم را از آن جهت مهدی گفتهاند که مردم را به آیینی که از دست دادهاند، هدایت میکند. . . » محمدبن نعمان، مفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ، ج ۲، ص ۳۸۳، ح ۲٫
[۴۶]. ر.ک: محمد بن علی ابن بابویه، صدوق، علل الشرایع، قم، کتاب فروشی داوری، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص ۱۶۱، ح ۳؛ محمد بن ابراهیم نعمانى، الغیبه، تهران، نشرصدوق، ۱۳۹۷ق، ص ۲۳۷، ح ۲۶؛ محمدبن الحسن، طوسی، کتاب الغیبه، به تحقیق عباد الله تهرانى و على احمد ناصح، قم، مؤسسه المعارف الإسلامیه، ۱۴۲۵ق، ، ص ۴۷۱؛
[۴۷]. ر.ک:طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، تهران- اسلامیه، ۱۳۹۰ ق، چاپ سوم، ص ۴۰۶
[۴۸]. ر.ک: محمد بن یزید، ابن ماجه، سنن ابن ماجه، بیروت، دار الفکر، ]بیتا[.، ج ۲، ص ۳۰، ح ۴۰۸۵، ۴۰۸۶، ۴۰۸۷، ۴۰۸۸؛ سلیمان بن اشعث، سجستانی، سنن ابی داود، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.، ج۴، ص۱۰۷، ح ۲۴۸۵٫
[۴۹]. ر.ک: محمد بن علی، صدوق، عیون أخبار الرضا ۷، تهران، نشرجهان، ۱۳۷۸ ق، ج ۱، ص ۶۸، ح ۳۶٫
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر