پیشینه تحقیق گفتمان و انقلاب اسلامی بمثابه یک گفتمان  دارای ۱۰۲ صفحه می باشد   فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

فصل اول: در باب گفتمان    ۴
۱-۱)در باب گفتمان:    ۴
۱-۲)ساحت لغوی ومعنایی گفتمان:    ۹
۱-۳) چارچوب های نظری گفتمان:    ۱۶
۱-۴)تحلیل گفتمان:    ۱۹
فصل  دوم:  گفتمان انقلاب اسلامی    ۲۷
۲-۱)گفتمان شبه مدرنیستی وپرسش اصالت:    ۲۷
۲-۲)انقلاب اسلامی بمثابه یک گفتمان:    ۵۸
۲-۳)ارزش های بنیادین انقلاب اسلامی    ۷۳
۲-۴) تأسیس وتداوم نهادهای جمهوری اسلامی ایران(مُلهم از انقلاب اسلامی)    ۸۳
۲-۴-۱)در باب گفتمانِ مردم سالاری دینی ازمنظر فرهنگِ جمهوری اسلامی:    ۸۴
۲-۴-۲)مصداق های مُبیِّنِتوجه به قانون گرائی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:    ۸۸
منابع    ۹۵

 منابع    

«قرآن کریم»،مترجم ناصرمکارم شیرازی،چاپ سوم،قم:انتشارات اسوه

ازغندی،علیرضا(۱۳۸۹)،تاریخ تحولات سیاسی واجتماعی ایران۱۳۵۷-۱۳۲۰،چاپ ششم،تهران:نشر سمت

گیدنز،آنتونی«الف»(۱۳۹۰)،پیامدهای مدرنیت،ترجمه م ثلاثی،چاپ ششم،تهران:نشرمرکز

— ،–«ب»(۱۳۸۷)جامعه شناسی،ترجمه منوچهر صبوری،چاپ بیست وسوم،تهران:نشرنی

لینهارت ژاک،مج باربارا(۱۳۷۸)،قدرت کلام نقش روشنفکران،ترجمه منوچهر فیروزعسگری،مشهد:انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد

مک دانل ،دایان(۱۳۸۰)، مقدمه‌ای بر نظریه‌های گفتمان ،‌ترجمه حسینعلی نوذری ، تهران:انتشارات فرهنگ گفتمان

میلر،دیوید(۱۳۸۸)،فلسفه ی سیاسی،ترجمه کمال پولادی،چاپ اول،تهران:نشر مرکز

آل احمد،جلال(۱۳۷۱)،غرب زدگی،چاپ چهارم،تهرن:انتشارات فردوسی

اسکاچ پل،تدا(۱۳۸۹)،دولتها وانقلابهای اجتماعی،ترجمه مجید روئین تن،چاپ دوم،تهران:انتشارات سروش

اسپوزیتو،جان(۱۳۹۱)،انقلاب ایران وبازتاب جهانی آن،ترجمه محسن مدیرشانه چی،چاپ چهارم،تهران:انتشارات باز

احمدی،بابک(۱۳۸۹)،مدرنیته واندیشه انتقادی،چاپ هشتم،تهران:نشر مرکز

تافلر،الوین (۱۳۷۱)،موج سوم،ترجمه شهیندخت خوارزمی،چاپ هفتم،تهران:انتشارات چاپخانه کارون

تاجیک،محمدرضا(۱۳۷۹) ،گفتمان وتحلیل گفتمانی،تهران،انتشارات فرهنگ گفتمان

امینی،علی اکبر(۱۳۹۰)،گفتمان ادبیات سیاسی ایران درآستانه دوانقلاب،چاپ دوم،تهران:انتشارات اطلاعات

استوار،مجید(۱۳۹۲)،انقلاب اسلامی ونبرد نمادها،چاپ اول،تهران:نشر نگاه معاصر

 فصل اول: در باب گفتمان

 ۱-۱)در باب گفتمان:

«زمینه های اجتماعی وکنش های غیرگفتمانی از عواملی هستند که شرایط لازم رابرای شکل گیری یک گفتمان به وجود می آورند؛با تکمیل عناصر گفتمانی وعوامل غیرگفتمانی،شبکه ی معنایی از یک صورت بندی دانایی پدیدار می شود.به سخن میشل فوکو:شبکه معنا از صورت بندی دانایی عمدتا به این دلیل متمایز می شود که در برگیرنده ی کردارهای غیر گفتمانی وگفتمانی هردوستو گفتمانها،نهادها،ساخت های معماری،قواعد،قوانین،اقدامات اداری،احکام علمی،قضایای فلسفی،اخلاق،انسان دوستی وغیره را دربر می گیرد».(حقدار،۱۱:۱۳۷۸)گفتمان، اصطلاحی است که در زمینه‌ها و رشته‌های گوناگونی چون فلسفه، جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی و زبان‌شناسی به طور گسترده به کار برده شده‌است و فیلسوفان و نظریه‌پردازان مختلف درباره دامنه، مفهوم، نقش و کارکرد آن، نظریه‌هایی گوناگون، و تا حدی متفاوت، مطرح کرده‌اند و پیرامون آن دیدگاه‌های گوناگونی داشته‌اند.گفتمان در سالهای اخیر، در حوزه جامعه شناسی ،علوم سیاسی ،مباحثات دانشگاهی وسیاسیِ روز،به یک واژه متداول بدل گشته است که از هرحوزه ای بدان استناد می شود ولی اگر بخواهیم به تبار شناسی واژه گفتمان برسیم،باید بدین نکته اشاره نمائیم که  گفتمان در مغرب زمین ابداع و رواج یافت و در دهه هایی تا امروز مورد استناد واستفاده اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی قرار می گرفته است. به موازات  آن در دهه ۷۰ در ایران ،نسبت به مسائل سیاسی وکنکاش در حوزه های اجتماعی از این واژه به روز، در تعریف وتبیین پدیده های سیاسی واجتماعی،بهره مند شدند.

«توصیف گفتمان بخشی ازیک فرآینداجتماعی است؛تبیین گفتمان  رابه عنوان کنش اجتماعی توصیف      می کند ونشان می دهدکه چگونه ساختارهایِ اجتماعی،گفتمان راتعیّن می بخشند؛همچنین تبیین نشان     می دهد  که گفتمانهاچه تاثیرات بازتولیدی میتوانندبرآن ساختارهابگذارند،تاثیراتی که منجربه حفظ یاتغییر آن ساختارهامی شوند. دانش زمینه ای واسطه ی تعیُن اجتماعی واین تاثیرات است؛به این معنا که  ساختارهای اجتماعی به دانش زمینه ای شکل می دهند .واین یکی شکل دهنده ی گفتمانهاست وگفتمانها دانش زمینه ای راحفظ می کنندیاآنراتغییرمی دهندواین دومی باز به نوبه ی خودحافظ یاتغییردهنده ی  ساختارهاست»(یحیایی ایله ای،۱۳۹۰: ۶۴)

مفهوم گفتمان پدیده‌ای است چندوجهی و چند معنایی ، کثرت وجوه و کثرت معانی این پدیده به همراه آشفتگی‌های مفهومی و خطاهای معنایی که توسط نویسندگان آثار پدیده آمده از یک‌سو و بداعت مسائل و موضوعات مطروحه در بحث گفتمان از سوی دیگر موجب ابهام در دریافت صحیح معانی و تعاریف آن در جامعه ما شده است. از این رو در گفتار حاضر سعی کردیم تا ضمن اشاره به معانی و برداشت‌های مختلف از مفهوم گفتمان ، منظورمان از گفتمان را در این پژوهش روشن سازیم. در این راستا ابتـدا ضمن اشاره به معنای این واژه و کاربردهای مختلف آن به ارائه تعریف‌ها و معانی متفاوت و بالاخره به معنای مورد نظرمان از گفتمان در این پژوهش پرداخته‌ایم با این امید که این گام مقدماتی مورد استفاده  و اصـلاح در مطالعات بعدی قرار بگیرد.

«تحلیل‌گران جنبش‌های اجتماعی از رهیافت تحلیل گفتمانی استقبال نموده و در صددند تا تحلیل گفتمانی را جانشین تئوری بسیج منابع و رهیافت‌های آسیب‌شناسانه رفتار جمعی نمایند. در رهیافت تحلیل گفتمانی ، کنش جمعی^[۱]بعنوان یک سازه اجتماعی^[۲]یا برساخته اجتماعی در نظر گرفته می‌شود. به عبارت دیگر کنش و گفتمان در یک ارتباط تنگاتنگ قرار دارند و معناسازی توسط گفتمان است که کنش جمعی را به ارمغان می‌آورد و متقابلاً تحت خود کنش باز تعریف می‌شود.»(سمتی،۱۳۷۷)

بحث در مورد گفتمان آنچنان که گفته شد به یک حوزه ارتباطی وفهم زبانی ،با خوانش وتفسیر درون متنی قابل فهم وتبیین می گردد که در ابتدا در دو ساحت لغوی ومعنایی،آنرا مورد بررسی وکنکاش قرار می دهیم وسپس در مناسبات دیگر در کنار حوزه های گفتمانی به تشریح وتبیین آن در یک چارچوب منظم خواهیم پرداخت.«گفتــمان به عنـــوان پدیده اجتماعی دارای خصلت زمان‌مند و تاریخ‌مند بوده و در وجــه خودآگاه آن با بکارگیری زبان مرسوم و اجرای مراسم نیروهای اجتماعی حاضر در یک صحنه تاریخی ـ اجتماعی می‌کوشند تا ضمن رساندن اندیشه‌ها و تبلیغ ایده‌ها و اثر گذاشتن بر رفتار و ذهنیت دیـگران تغییرات را به نحـوی مدیریت کنند. نکته‌ای که معمولاً در مباحث مربوط به گفتمان بطور مکرر مورد توجه قرار می‌گیرد ، رابطه‌ ایدئولوژی و گفتمان می‌باشد. گفتمان از این نظر که در میان افراد یا اعضای جامعه ایجـاد می‌گردد و خارج از بستر مضمونی و محتوایی خود قابل درک نیست ، مقوله‌ای ایدئولوژیک محسوب می‌گردد.»(حقدار،۱۳۷۸)

«فرض اصلی هر رویکرد گفتمانی این است که صرف امکان تصور دریافت حسی،اندیشه،وعمل به ساختمند شدن،حوزه ی معنادارِ، معینی بستگی دارد که پیش ازهرگونه بیواسطگی عینی حضوردارد.درواقع گفتمان شیوه ی ساختاری شناخت است که در درون یک فرهنگ به وجود می آید وبه نوبه ی خود شکل دهنده ی فرهنگی  را برعهده می گیرد.آشوری دربازگویی تبارمعرفتی آن وتاکید برمعنای مدرن گفتمان ونقشی که در تحلیل اندیشه های سیاسی –فرهنگی واجتماعی امروزه برعهده دارد،معتقداست”بحث گفتمان اگر چه به صورت فرموله شده ازآن دهه های اخیر است.اما از نظرتاریخی به آن جهتی از اندیشه ی فلسفی مدرن برمی گردد که “عقل” و “سوژه”^[۳]ی شناسنده را درانسان از مفهوم جوهریت وازتصور خود بنیادی آن،چنانکه دکارت^[۴] وکانت^[۵] می انگاشتند،به درآورده ودربند بودن آن را در شرایط تاریخی واجتماعی وزیستی وروانی نشان داده است. هگل^[۶] با مفهوم”روح زمانه” تاریخیت گسترش وبالش عقل کلی وبازتاب آن را در ذهن انسانی نشان داده است.»(حقدار،۱۳۷۷: ۱۳)

«همه تحقیقات از یک مساله تحقیق^[۷] آغاز میشود.این مساله گاهی ممکن است اساساً یک حوزه نا آگاهی از واقعیت باشد:ما ممکن است صرفاً بخواهیم آگاهی خود رادرباره برخی مؤسسات،فرایندهای اجتماعی یا فرهنگها افزایش دهیم.بهترین تحقیق جامعه شناختی از مسائلی شروع خواهد شد که درعین حال معما^[۸] هستند.معما تنها وفقط به نداشته های اطلاعاتی ویا به نوعی جمع مجهول ها نیست،بلکه شکافی درفهم ماست. بخش مهمی از مهارت تولید پژوهش ارزنده ،پویا وخلاقانه است واین خود مؤید آن مطلب است که پژوهش ارزنده در حوزه جامعه شناختی حاکی از تشخیص وفهم صحیح معماهاست.پژوهش های معما گشا می کوشند وبه کمک محقق می آیند تا محقق از ظواهر تحقیق به ذات وچیستی امر بپردازد که برخلاف پژوهشهای توصیفی عمل می نمایند وبر ماهویدا خواهند نمود که چگونه پدیده ها ورویدادها صرف نظر از ظاهرشان عمل می نمایند.»(گیدنز^[۹]،۱۳۸۷)

«بعضا در مورد تفسیرها وتحلیل های درحوزه مباحثات رفتاری وجامعه شناختی از همه نگاه ها به حوزه گفتمان بر میخوریم وحتی زمانی  که از اخلاق هم سخن می گوئیم درمورد گفتمان خاص جامعه هدف صحبت به میان می آوریم که تا چه اندازه گفتمان اخلاقی در آن جامعه^[۱۰] نهادینه ،سیال وجاری است. دیر زمانی است که این بحث کلیدی در اذهان سیاستمداران وبه نوعی نخبگان فکری در دنیا مطرح بوده است که چگونه می توان برای پیوستگی ودرهم آمیختگی اخلاق در نهاد سیاست،کارویژه ای جدید وقابل قبول ارائه نمود.اخلاق خود دارای مباحثات ویژه ای است که شاید در این مقال نگنجد که به ابعاد همه جانبه و وسیع آن اشاره نمائیم،ولی از اقسام اخلاق می توان به اخلاق اجتماعی در زندگی فردی با مجموعه و گروهی بنام جامعه خواهد بود که اخلاق را جزو الویت های رفتارهای اجتماعی بدانیم ودر بُعد بعدی آن ،به اخلاق فردی در رابطه با رفتارهای خویشتن خویش می نگریم که تا چه اندازه می توان اخلاق را درنهادسیاست به کار بست ویا نهادینه نمود. این بررسی وکنکاش در نهادمند بودن اخلاق در جامعه هدف، خود سخن از حوزه گفتمان در آن جامعه حکایت دارد که تا چه اندازه گفتمان اخلاق پایدار تر است.»(فخرمحمدیان،۱۳۹۲: ۶)

«در دهه های اخیر مقوله گفتمان درعرصه نظریه ادبی،فلسفه^[۱۱]،جامعه شناسی،سیاست^[۱۲]،روانکاوی وحتی روانشناسی^[۱۳]وسایرحوزه ها ورشته های علوم انسانی وعلوم اجتماعی مورد توجه وعمل اندیشمندان ونظریه پردازان قرار گرفته است.ژاک لاکان^[۱۴] از برجسته ترین روانکاوان معاصر طی چرخشی پساساختارگرایانه^[۱۵] اظهار نمود که درحال حاضر هیچ راهی برای نیل به ناخوداگاه فرویدی^[۱۶] وجود نداردجز از طریق گفتمان بین روانکاو وبیمار،گفتمانی که انواع مختلف خدشه ها وتحریفات زبانی،جانشین سازی ها وجابه جایی های زبانی رامورد لحاظ قرار دهد. درمقابل برخی از فلاسفه وازهمه مهمتر یورگن هابرماس^[۱۷] این نوع برداشت وتفسیر لاکانی از فروید را وهمینطور کل پروژه پساساختارگرایی وبالطبع نوع گفتمان مورد نظر آن را رد کرده اند.هابرماس ضمن دفاع از روانکاوی در برابر اتهام خودستیزی عقیده دارد که برخلاف عقیده رایج،فروید متفکری است متعلق به سنت روشنگری که به حمایت از مدرنیته^[۱۸]وگفتمان فلسفی مدرنیته برخاست.به اعتقاد هابرماس رسالت روانکاوی آگاه ساختن سوژه از خاطرات،یادها،انگیزه ها وسائق های سرکوب شده است.وی درآثار خود،گفتمان پساساختارگرا را به عنوان شکلی از خرد ستیزی نیچه^[۱۹] ای مورد حمله وانتقاد قرارداده و بر آن است که با نوعی چرخش زبانی وتوسل به زبان به مثابه افق نمایی فهم پذیری  می توان به شناخت دست یافت. به همین دلیل هابرماس پروژه خود را نظریه کاربرد زبانی استعلایی توصیف میکند که درآن می توان بر اساس دیدگاه وضعیت کلامی مطلوب از ارزش های موجود انتقاد نمود.»(کریستوفر،۱۳۷۷: ۱۹-۱۸) ودر ادامه می توان گفت که :«گفتمان مفهومی است که آنتونیوگرامشی[۲۰] به صورت ضمنی ومیشل فوکو(۱۹۲۶-۱۹۸۴) فیلسوف اجتماعی  فرانسه آشکارا آن را به کار برده اند.گفتمان از نظر فوکو،عبارت است از تفاوت میان آنچه می توان در یک دوره معین(مطابق قواعد دستوری ومنطقی) به صورت درست گفت وآنچه در واقع گفته می شود.یکی از ویژگی های تفکر فوکو آن است که گفتمانها را در ارتباط با کاربرد وکارکردشان می سنجد ودیگر آنکه آنها را درپیوندی که باقدرت دارند تعریف       می کند.وی گفتمانها را نه به خاطر معانی مستور در آنها،بلکه به منظور درک شرایطی که گفتمانها سبب به وقوع پیوستن آنها است،مطالعه می کند.گفتمانها با گذشت زمان تغییر می کنند.چنانکه شیوههای تفکر وگفتار درمورد مفاهیمی مثل امنیت،آزادی ومدرنیسم دستخوش تغییر شده است.(مطهرنیا،۱۳۸۱: ۳۷)باتوجه به مباحثات عنوان شده در باب گفتمان،به نظر می رسد حاشیه ها وچارچوب های ظاهری امر بدان پرداخته شد ودر ادامه باید به معنای لغوی گفتمان وساحت معنایی آن نظر کنیم وتحلیل گفتمان وچارچوب های نظری گفتمان را مورد بررسی وکنکاش قرار دهیم تا بتوانیم در فصول آینده با تعریف مشخص ومعینی به ادامه بحث در خصوص گفتمان انقلاب اسلامی وارزش های دنیای مدرن بپردازیم.

۱-۲)ساحت لغوی ومعنایی گفتمان:

برای فهم بهتر وموثرتر از واژه گفتمان،باید خود واژه گفتمان را از منظر لغوی وسپس معنایی مورد بررسی وکنکاش قرار دهیم،چونکه در ادامه پایان نامه با وجود جهات مشخصی از گفتمان روبه رو خواهیم شد  واگر نتوانیم تعریف مشخص وملموسی از گفتمان ارائه دهیم به چارچوب های بحث های تکمیلی آینده نخواهیم رسید. در این راستا ابتـدا ضمن اشاره به معنای این واژه و کاربردهای مختلف آن به ارائه تعریف‌ها و معانی متفاوت و بالاخره به معنای مورد نظرمان از گفتمان در این پژوهش پرداخته‌ایم.

«سابقه واژه « گفتمان » در برخی منابع به قرن ۱۴ میـلادی می‌رسد، این واژه فرانسوی، به معنی گفتگو ، محاوره ، گفتار،واژه وبه معنی طفره رفتن ، از سر باز کردن ، تعلل ورزیدن و … گرفته شده است»(مک دانل^[۲۱]،۱۳۸۰: ۱)

«شاید رویکردی متفاوت به بررسی این واژه از لحاظ دقایق دستوری مارادر تشخیص وتمیز بار معنایی آن کمک کند.لذا پس ازبررسی معانی واژه دیسکور^[۲۲] بر اساس تعاریف وتوضیحات مندرج درفرهنگ بزرگ وبستر وفرهنگ دانشگاهی آکسفورد^[۲۳] وسپس ظرایف دستوری درواژه گفتمان نظرخود را معروض خواهم داشت.در فرهنگ آکسفورد واژه مورد بحث دو تعریف دارد،که یکی«پرداخت مشروح ومفصل به یک موضوع به شکل گفتاری ویا نوشتاری است» ودیگری درکابرد زبان شناختی آن:«واحد یا قطعه ای از زبان گفتاری یا نوشتاری است» در همین معناست که به تحلیل گفتار اشاره شده است.اما فرهنگ وبستر علاوه بر توضیح این واژه،که خود مرکب است.به معنی دویدن که مجازاً به معنی بحث وگفتگو^[۲۴] به کار رفته است.»(خجندی،۱۳۷۷: ۳۳)

[۱]Collective Action

[۲]Social Construction

[۳]Subject

[۴]Descartes,Rene

[۵]Kant, Immanuel

[۶]Hegel, Friedrich

[۷]Research Problem

[۸]Puzzle

[۹]Giddens,Anthony

[۱۰]Society

[۱۱]Philosophy

[۱۲]Policy

[۱۳]Psychology

[۱۴]Lacan, Jacques

[۱۵]Post-structuralism

[۱۶]Freud, Sigmund

[۱۷] Habermas,Jurgen

[۱۸]دوران نوین، دوران مدرن یا مدرنیته به انگلیسی: modernityبه جامعه جدید (مدرن) اطلاق می‌شود. مدرنیته دوره‌ای تاریخی است که بین سال‌های ۱۶۳۰ میلادی تا ۱۹۴۰ را در بر دارد و واجد جنبش‌های متعدد فرهنگی و عقلانی است

[۱۹]Nietzsche, Friedrich

[۲۰]Gramsci, Antonio

[۲۱] Macdonell,Diane

[۲۲]Discurrere

[۲۳]Oxford

[۲۴] Arguement

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.