پیشینه تحقیق مفهوم شناسی اقامه و عدل و انواع آن دارای ۲۶ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.
۱-۱٫ معنای اقامه ۳
۲-۱٫ معنای لغوی عدل ۳
۳-۱٫ معنای اصطلاحی عدل ۴
۱-۳-۱٫ اعتدال ۴
۲-۳-۱٫ رعایت استحقاق ها (اعطاء کل ذی حق حقه) ۴
۳-۳-۱٫ تساوی و رفع تبعیض ۵
۴-۱٫ مفهوم عدالت از منظر امام علی علیهالسلام ۶
۱-۴-۱٫ قرار دادن و استقرار یافتن هرچیز در جای خودش ۶
۲-۴-۱٫ انصاف و داد ۷
۳-۴-۱٫ مساوات ۷
۴-۴-۱٫ رعایت حقوق و رساندن هر ذی حقی به حقش ۹
۵-۴-۱٫ اعتدال و میانه روی ۱۰
۶-۴-۱٫ فهم عمیق، نیکو داورى کردن و… ۱۱
۷-۴-۱٫ عدم اتهام به خداوند ۱۲
۵-۱٫ معنای لغوی قسط ۱۲
۶-۱٫ معنای اصطلاحی قسط ۱۳
۷-۱٫ تفاوت عدل و قسط ۱۳
۸-۱٫ انواع عدالت ۱۵
۱-۸-۱٫ تعریف عدالت فردی ۱۶
۲-۸-۱٫ تعریف عدالت اجتماعی ۱۶
۹-۱٫ انواع عدالت اجتماعی ۱۹
۱-۹-۱٫ تعریف عدالت سیاسی ۱۹
۲-۹-۱٫ تعریف عدالت اقتصادی ۲۰
۳-۹-۱٫ تعریف عدالت قضایی ۲۱
فهرست منابع و مآخذ ۲۳
قرآن
نهج البلاغه نسخه صبحی صالح، قم: انتشارات هجرت، ۱۴۱۴ق
قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۱۲ق
مصطفی ابراهیم، معجم الوسیط، بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۰ق
فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم: انتشارات هجرت، چ دوم، ۱۴۱۰ق
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات فی غریب القرآن، دمشق بیروت: دارالعلم دارالشامیه، چاوّل، ۱۴۱۲ق
کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چ چهارم،۱۴۰۷ق
محمدی ری شهری، محمد، موسوعه الامام علی بن ابی طالب، قم: دارالحدیث للطباعه و النشر، چ اوّل، ۱۴۲۱ق
طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم: دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،چ پنجم، ۱۴۱۷ ق
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، پیام امیرالمؤمنین علیهالسلام، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چ اوّل، ۱۳۷۸ش
ــــــــــــــــــــــــــــ ، پیام امیرالمؤمنین علیهالسلام، تهران: دارالکتب الاسلامیه،۱۳۸۱ش
ــــــــــــــــــــــــــــ ، پیام امیرالمؤمنین علیهالسلام، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۷ش
ــــــــــــــــــــــــــــ ، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش
مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران: صدرا، بیتا (الف)
. ــــــــــــــ، سیری در سیره ائمه اطهار علیهم السلام، تهران: صدرا، بیتا (ب)
اقامه را بر پا کردن و نیز ادامه شىء گفتهاند در قاموس گفته شده: «اقام الشّىء اقامه: ادامه و اقام فلانا: ضدّ اجلسه» (قرشی، ۱۴۱۲ق: ج۶، ۴۸)
منظور از اقامه قسط و عدل، برپایی، برقراری و یا اجرای قسط و عدل میباشد.
عدل در لغت به معنای راستی، درستی، دادگری، میانهروی، مساوات، استقامت، حکم به حق، برابری و قرار دادن هر چیز در جای خود آمده است. (فراهیدی، ۱۴۱۰ق: ج۲، ۳۹)
در نگاه راغب، عدل به معنای تساوی و برابری است؛ «عدل: العداله و المعادله یقتضی معنی المساواه: عدل، عدالت و معادله، الفاظی هستند که مفهوم مساوات را اقتضا دارند.» این کلمات به اعتبار برابری دو چیز به کار برده می شود. و عدل- به فتحه عین-، و عدل- به کسره عین- از نظر معنا نزدیک به هم هستند، چیزى که هست عدل- به فتحه عین- در جایى استعمال مىشود که با بصر و حس دیده مىشود، مانند عدل شدن این کفه ترازو با آن کفهاش یا این لنگه بار با آن لنگهاش، یا این عدد از گردو با آن عددش، یا این مقدار گندم با مقدارى دیگر از آن، پس بنا بر این مىتوان گفت عدل به معناى تقسیط و تقسیم به طور مساوى است. (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲ق: ۵۵۱)
در معجم الوسیط در رابطه با معنای عدل اینچنین آمده: «العدل: الانصاف و هو اعطاء المرء ماله و اخذ ما علیه»،عدل یعنی انصاف و اینکه به هر فرد آنچه اختصاص به او دارد بدهی و ازاو هر آنچه که باید گرفت بگیری. (مصطفی ابراهیم، ۱۴۰۰ق: ج۲، ۵۹۴)
عدل حالتی است بین افراط و تفریط، به گونهای که در این حد وسط، زیادت یا نقصانی قرار نداشته و اعتدال کامل مراعات شده و به خاطر همین مفهوم است که از میانهروی، مساوات، سازوارگی، و استقامت به «عدل» تعبیر گردیده. (مصطفوی، ۱۳۶۰ش: ج۸، ۵۵)
ابن منظور در کتاب خود در باب مفهوم عدل بیان می دارد «العدلُ ما قام فی النّفوس،انّه مستقیم و هو ضدّ الجور؛ و العدلُ الحکمُ بالحق» یعنی آنچه در نفوس انسانی مایهی اعتدال و استقامت و انتظام میشود عدالت است و چنین انسانی مستقیم و راست و درست است. (ابن منظور، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ۴۳۳)
ابنفارس نیز در رابطه با معنای عدل میگوید: «ع ـ د ـ ل» دو معنای متضاد با هم دارد: ۱٫ عدل به معنای برابری؛ ۲٫ عدل که بر انحراف و کجی دلالت میکند؛ العدل من الناس: شخصی که روش مستقیم او مورد خشنودی مردم است و جمع آن، «عدول» است. عَدل، ضد جور و ستم است. (ابن فارس قزوینی، ۱۴۲۲ق: ج۴، ۲۴۷)
به طور کلی عدل در لغت ضد جور و ستم است و به معنای مساوات، برابری و میانهروی میباشد.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در رابطه با معنای عدالت اینچنین مینویسد: «إن العدل هو لزوم الوسط و الاجتناب عن جانبی الإفراط و التفریط فی الأمور و هو من قبیل التفسیر بلازم المعنى فإن حقیقه العدل هی إقامه المساواه و الموازنه بین الأمور بأن یعطى کل من السهم ما ینبغی أن یعطاه فیتساوى فی أن کلا منها واقع موضعه الذی یستحقه»، عدالت میانهروى و اجتناب از دو سوى افراط و تفریط در هر امرى است، و این در حقیقت معنا کردن کلمه است به لازمه معناى اصلى، زیرا معناى اصلى عدالت اقامه مساوات میان امور است به اینکه به هر امرى آنچه سزاوار است بدهى تا همه امور مساوى شود، و هر یک در جاى واقعى خود که مستحق آن است قرارگیرد.(طباطبایی، ۱۴۱۷ق: ج۱۲، ۳۳۱)
شهید مطهری چند معنی برای «عدالت» ذکر کرده است؛ از جمله: «عدالت عبارت است از اینکه آن استحقاق و حقی که هر بشری به موجب خلقت خودش و به موجب کار و فعالیت خودش به دست آورده است به او داده میشود.» (مطهری، بیتا (ب):۲۵۹)
ملّاصدرا نیز در تعریف عدالت مینویسد: «عدل نه به معنای رعایت تساوی بین اشیاء، بلکه رعایت استحقاقهاست که اختلاف سطح در استحقاق کمال، تفاوت موجودات را به دنبال داشته است.» (مطهری، ۱۳۷۰ش: ۸۰-۸۱)
گاهی منظور از عدل و عدالت این است که شخص هیچ نوع از تفاوت را میان دیگران در نظر نگیرد و در روابط خود، به همگان به دید یکسان بنگرد و از تبعیض بپرهیزد .وقتی میگویند فلانی عادل است، منظور این است که هیچگونه تفاوتی میان افراد قائل نمیشود.البته باید به این نکته هم توجه کنیم که مراعات مساوات تنها در صورتی پسندیده و مطلوب میباشد که هیچ تفاوتی در شایستگیها و استحقاق افراد نباشد. امّا اگر با مجموعهای مواجه باشیم که از جهت شایستگی متفاوتاند، مراعات مساوات در میان آنها نه تنها کار عادلانه نبوده، بلکه تضییع حق اعضای شایستهتر نیز میباشد. برای مثال، اگر معلّمی به قصد مراعات عدل و مساوات، به همه دانش آموزان خود نمره یکسانی بدهد، کاری عادلانه انجام نداده است. در نتیجه، باید به خاطر داشت که عدالت همواره ملازم با مساوات نیست .
شهید مطهری در رابطه با این معنا از عدالت مینویسد: «معنی عدالت و مساوات این است که ناهمواری و پستی و بلندی ها و بالا و پایینها و تبعیضهایی که منشأش سنتها و عادات و یا زور و ظلم است باید محو شود و از بین برود؛ و امّا آن اختلافها و تفاوتها که منشأش لیاقت و استعداد و عمل و کار و فعالیت افراد است باید محفوظ بماند.» (مطهری، بی تا (الف): ۱۴۳)
برخی نیز معتقدند عدالت «اصلی است حقوقی و سیاسی که به موجب آن در همه امور اجتماعی با همه باید یکسان رفتار شود، مگر در آنجا که برای رفتار استثنایی در مورد برخی افراد و گروهها دلایل کافی و خاص وجود داشته باشد.» (آشوری، ۱۳۷۳ش:۶۰)
عدالت، میانه زیادهروی و کوتاهی است و به معنی آن است که در امور زیادی و کمی نباشد… عدالت یا در اندیشه و افکار است به این معنی که از انحراف و سستی به دور بوده و مطابق حق و راستی باشد؛ همانگونه که خداوند در قرآن دستور داده است: «وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْل(نساء/۵۸): و آنگاه که میان مردم حکم میکنید به عدالت داوری کنید.» یا در صفات انسانی است؛یعنی اخلاق درونی میانه باشد و هیچ تندروی و کندروی در آن نباشد… و یا در حوزهی اعمال است که شامل گفتار و تکالیف فردی وکارهای اجتماعی می شود…چنانچه خدای متعال در قرآن فرموده:«وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبى(انعام/۱۵۲): وآنگاه که سخن می گویید به عدالت بگویید اگرچه خویشاوند باشد» و باید دانست که موضوع عدالت از مهمترین موضوعات است… و هر کار نیک و خلق و خوی پسندیده به آن باز میگردد… و عدالت همان چیزی است که در هر مورد و هر جایی خواسته شده است. (مصطفوی، ۱۳۶۰ش:ج۸، ۵۵- ۵۹)
با توجه به موارد استعمال واژه عدل و تعابیر و معانی گوناگونی که در کتب لغت ذکر شدهاست، جامعترین و کاملترین معنا را میتوان در بیان امام علی علیهالسلام که الگوی کامل عدالت است، یافت. حضرت علیه السلام در حکمت ۴۳۷ نهجالبلاغه می فرماید: «اَلْعَدْلُ یَضَعُ اَلْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا: عدالت قراردادن هرچیز در جای خود است.»، مبنای این سخن حکیمانه اینکه در جهان تکوینی و تشریعی، هر چیزی جایگاه وموقعیت مناسب و درخور خودش را دارد و عدالت یعنی این تناسب رعایت شود و هر چیز در جای مناسب خودش قرار گیرد. که این معنا، جامعترین معنای عدل است و معانی پیشین را نیز در بر میگیرد.
حضرت على علیهالسلام عدالت را به چند معنا به کار بردهاست که به قرار ذیل مىباشد:
عدالت امور را در موضع و جایگاه خاص خویش قرار مىدهد؛ یعنى عدالت وقتى محقق مىشود که هرچیز سرجاى خودش باشد. این مفهوم از عدالت ، بدین معناست که هر چیز و هرکس، در هر حوزه و جایگاهی، آنجا قرار گیرد که بایسته و شایسته آن است، چنانکه امام علی علیهالسلام در اینباره میفرماید: «اَلْعَدْلُ یَضَعُ اَلْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا: عدالت هرچیز را در جاى خود قرار مىدهد.» (نهجالبلاغه، حکمت ۴۳۷، ص۵۵۳)
پاسداشت این مفهوم از عدالت، هرچیز را به سامان میآورد، و خیانت در آن، همه چیز را به نابسامانی میکشاند.این مفهوم در همه امور روان است، که هرکجا پاس داشته شود، عدالت معنا یافته، و هرکجا ناروایی صورت گیرد، ستم پدید آمده است.
تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ را پرداخت نمایید.
ارسال نظر