پیشینه تحقیق پدیده فمنیسم در ایران و نظریه های فمینیستی

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق پدیده فمنیسم در ایران و نظریه های فمینیستی دارای ۸۸ صفحه می باشد   فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

۱- تاریخچه مختصر تکوین نظریه‏های فمنیستی    ۲
۲- تعاریف مطرح از فمنیسم    ۱۰
پدر سالاری    ۱۳
تنوع تاریخی    ۱۴
۳- نظریه های فمینیستی با دیدگاه سیاسی    ۱۶
الف: فمینیسم لیبرال اولیه    ۱۶
ب: فمینیسم مارکسیستی    ۱۷
ج- فمینیسم سوسیالیستی تخیلی    ۲۰
د- زن به عنوان «دیگری»    ۲۲
هـ موج دوم    ۲۴
پاسخ فمنیسم مارکسیستی و سوسیالیستی    ۲۷
‏و – فمینیسم خانواده گرا و زن گرا    ۳۰
‏ز – نتیجه گیری    ۳۴
۳- ‏نظریه های فمینیستی با دیدگاه جامعه شناسی    ۳۶
الف – نظریه فمینیستی لیبرا لی یا اصلاح طلب    ۳۶
ب – فمینیسم مارکسیستی    ۳۷
‏ج – نظریه فمینیستی رادیکال یا انقلابی    ۴۱
د – فمینیسم سوسیالیستی    ۴۵
نتیجه گیری    ۴۸
۵-  فمینیسم در ایران    ۴۹
الف – مشخصه های عمومی فمینیسم درایران‏    ۴۹
راهبرها    ۵۷
نتیجه گیری    ۵۸
ج- طلایه داران جنبش زنان    ۵۹
زنان در مقابل مجلس    ۷۴
‏زن ایرانی و بیداری    ۷۸
نتیجه گیری    ۸۳
منابع و مآخذ    ۸۵
منابع فارسی    ۸۵
منابع انگلیسی    ۸۶

منابع

‏- ابوت، پاملا/ کلر والاس . درآ مدى بر جامعه شناسى نگرش هاى فمنیستى.

ترجمه مریم خراسانى / حمید احمدى.

– کتاب توسعه شماره ۹ جواد موسوی خوزستانی، تهران نشر توسعه، ۱۳۷۶٫

– لورنس، بارون، تحلیل محتوا، ترجمه دکتر ملیحه آشتیانى / دکتر محمد یمنى دوزى سرخابى

‏- مطیع ، ناهید . نقش و پایگاه اجتماعی زن در جامعه روستایی ایران. رساله فوق لیسانس . دانشکده علوم اجتماعى تهران ١٣۶۶ ‏.

‏- میشل، آندره. جنس اجتماعى زنان، ترجمه دکتر هما زنجانی‏زاده، چاپ مشهد، نشر میکا، پاییز ۱۳۷۲٫

– آفارى، ژانت. انجمن هاى نیمه سرى زنان در نهضت مشروطه، ترجمه دکتر جواد یوسفیان نشر بانو ۱۳۷۷٫

– موسوى، بهروز. جزوه ارتباطات تصویرى. انتشارات دانشگاه آ زاد اسلامی.

‏. مجموعه مقالات کنگره نقس زن در علم صنعمت و توسعه. چاپ دفتر امور زنان نهاد ریاست جهموری.

مطبوعات

۱- ایران فردا، مجله شماره ۴١

۲- میام یونسکو . مجله . بدانتر الیزابت ١۳٧۵ ‏.

‏۳- پیام زن مجله شماره هاى ۳۴ و ۳۵ و ۳۶ و ۳۷٫

۴ ‏- زنان مجله شماره هاى ١۳ ‏و ٢۶ ‏و ٢٨ ‏و ۳١ ‏و ٣٢ ‏.

۵- جمهورى اسلامى روزنامه مورخ ۲۸/۱۱/۷۶٫

‏۶- سیاست خارجى، مجله تابستان ٧۴ ‏.

۱- تاریخچه مختصر تکوین نظریه‏های فمنیستی

اندیشمندان دوره روشنگری (اواخر قرن هفدهم تا اواخر قرن هیجدهم میلادی) تحت تاثیر اختراعات و اکتشافات جدید علمی و فلسفی، جهان‏نگری جدیدی را پایه گذاری کردند. کشفیات گالیله و به خصوص نیوتن هسته اصلی این برداشت جدید از نظام جهانی در این دوره بود. از دیدگاه جهان‏نگری  نیوتن، نظم کائنات تحت تسلط یک رشته مقررات و قوانین ساده است که وجودشان از طریق  فرمول‏های ریاضی قابل اثبات و بررسی است.

تحت تاثیر چنین برداشتی، متفکران در زمینه‏های دیگر مانند سیاست و اخلاق نیز به دنبال کشف قوانین اصلی و بنیادی بودند زیرا که قوام این نظام‏ها به قانونمند شدن آن‏ها بستگی داشت. مثلا نظریه «حقوق طبیعی افراد» که اساس اعلامیه استقلال امریکا در سال ۱۷۷۶ میلادی و اعلامیه حقوق بشر فرانسه در سال ۱۷۸۹میلادی است. نتیجه‏ای است از تاثیر جهان نگری نیوتنی در تفکر سیاسی دوره روشنگری.

این نگرش مکانیکی، دنیا را به گروه تعقلی و غیر تعقلی تقسیم می‏کند. دنیای عینی و آنچه که بر اساس خرد عمل می کند و قابل توضیح است، سازنده دنیای تعلقی است. آنچه به دنیای ذهنی، ارزشهای اخلاقی،  نظریات زیبا شناسی و عواطف مربوط می‏شود دنیای غیر تعقلی را می‏سازند، که نسب به دنیای تعقلی، ثانوی محسوب می شود.

از دیدگاه اندیشمندان و بشر دوستان دوره روشنگری، زنان متعلق با این دنیای غیر تعقلی و ثانویه‏اند. بررسی نزدیک و دقیق آثار این دوران نشان می دهد که وقتی صبحت از اطلاق «حقوق طبیعی» به جامعه بشری می‏شد، منظور از این جامعه، مردان، به خصوص مردان صدر خانواده مالک بود و نه زنان و بردگان.

در بهار سال ۱۷۷۹، ابی گیل آدامز همسر جان آدامز رئیس جمهور وقت آمریکا و از سردمداران  اعلامیه استقلال آمریکا، با صدور نامه معروفی با عنوان «خانم ها رابه خاطر داشته باشیم» به شوهرش خاطرنشان می کند، که «ضمن نگارش قوانین جدید و اعلامیه استقلال، خانم ها را فراموش نکنید و قدرت نامحدود در دست شوهرانشان قرار ندهید. اگر چنین شود، ما خانم‏ها سر به شورش بر می‏داریم و خود را ملزوم به رعایت قوانینی نخواهیم دانست که در تدوین آنها حقی نداریم و نمی‏توانیم نماینده‏ای در جمع تدوین کنندگان آن داشته باشیم.»۱

در پی دریافت این نامه، جان آدامز در یادداشتی خطاب به جیمز سولیوان از دیگر دست اندرکاران  نگارش جدید و اعلامیه استقلال که خواهان حق رای برای تمام دولت چه مالک و غیرمالک بودند، خاطرنشان می‏کند: «درست است که بنیاد اخلاقی دولت بر اساس رضایت مردم است، ولی اگر حق را به هر کسی بدهیم ،چه آنها که صاحب ملک هستند وچه آنهایی که ملکی ندارند،آنوقت، گروهای دیگرمانند زنان و جوانانی که پشیزی ارزش ندارند،خواهان حق رای خواهند شد. تمام تمایزات در جامعه از میان خواهد رفت و همه در یک رده قرار خواهند گرفت.»۲ در مجموع آنچه در این  دوره به نام حقوق طبیعی و بشری مطرح بوده، شامل زنان نمی شده است. اعلامیه استقلال امریکا همانند اعلامیه حقوق بشر فرانسه،هیچ حق وحقوقی  برای زنان قائل نشد.پس از انتشار اعلامیه که به نام «حقوق مردان» بود با مخالفت زنان انقلابی فرانسه روبرو شدو خانم «اولیمپ دگونگ» از رهبران انقلابی پاریس و همرزمانش پس از انتشار اعلامیه جدیدی به نام «حقوق زنان » واعتراض به اعلامیه حقوق بشری که فقط حق را مختص مردان می دانست، به جرم ضد انقلابی بودن، سرشان را در زیر تیغه گیوتین از از دست می دهند.

حقوق دانی نظیر بلاک استون در اثر معروفش، «تفسیری بر اقتصاد انگلستان»متفکری نظیر جان لاک، درکتاب «استدلالی بر اقتصاد سیاسی» وامانوئل کانت در «مناسبات بین دو جنس»، عملا منکرهر گونه حق وحقوق قانونی برای زنان به خصوص بعد از ازدواج هستند.

جان استورات میل، از معدود متفکران این دوره است که فعالانه به همراه همسرش تایلور ،در راه استیفای حقوق زنان مبارزه می کند و با شرکت در گردهمایی ها و انتشار مقالات و بیانیه ها، بخصوص در مقاله معروفش به نام «تحت انقیاد در آوردن زنان» از موقعیت زن ستیزی جامعه و متفکران هم عنصر خود انتقاد می کند. در ژانویه ۱۷۹۲ میلادی، اولین کار اساسی در زمینه  نظریه های معتقدین به اصالت خود زن به نام «استیفای حقوق زنان»، توسط مری ولستن کرافت در انگلستان منتشر می شود. ولستن کرافت، در هنگام انقلاب  فرانسه به انتقلابیون می پیوندد. پس ازپیروی انقلاب کبیر،همانند دیگر روشنفکران انقلابی برای حفظ  جان خود مجبور به فرار از فرانسه می شود و در بازگشت کتاب معروف خود را منتشر می کند. براساس نظریات مطرح شده در این کتاب، هیچ گونه تفاوت نژادی ،جنسی یا طیقاتی  بین زنان ومردان وجود ندارد. تفاوت هایی که بین این دو گروه وجود دارد، زاییده محیط اجتماعی اوبا اصلاح جامعه این تفاوت ها ازمیان می روند. ولستن کرافت وسایر نظریه پردازان فمنیسم مانند ساراگریمکه(۱۷۹۲-۱۸۷۳)، فرانسیس رایت (۱۷۹۰-۱۸۵۲)،هاریت تیلور (۱۸۰۶-۱۸۷۳) و جا استوارت میل(۱۸۰۶-۱۸۷۳)، جملگی گروه فمنیست های لیبرال را تشکیل می دهند. پیام اصلی آنها  است که تباهی روند جامعه پذیری مانع رشد قدرت فکری زنان شده است، در نتیجه آنها برده وار مانده اند و در زندگی هدفی غیر از«در خدمت مردان بودن» ندارند.از نظر این گروه ،زن ومرد ذاتا مشابه یکدیکرند. در نگاه فمنیست های لیبرال، تعقل فردی مهم تراز سنت ها و نهادهای مستقر در جامعه بود وآنها آموزش وپرورش، بخصوص تفکر انتقادی را مهم ترین وسیله برای دگر گونی و تعالی اجتماعی می دانستند. این گروه مانند دیگر دانشمندان عصر روشنگری، طرفدار نظریه«حقوق طبیعی» بودند.۱

فرانسیس رایت، از رهبران رادیکال این گروه از فعالترین طرفداران لغو بردگی و بهبود وضع کارگران در امریکای شمالی بود.در سال۱۸۳۰ میلادی اولین اجتماع آرمانی، آزاد و مختلط را برای بردگان و دیگر شهروندان امریکایی ایجاد کرد. حرکت ها و نهضت های زنان در امریکا ارتباط نزدیک با نهضت های ضد برده داری داشت و عقیده تشکیل اولین کنفرانس جهانی برای دفاع از حقوق زنان در سال ۱۸۴۸ نشات گرفته ازکنفراتس جهانی ضدبرده داری (سال ۱۸۴۰ میلادی) در لندن بود. در این کنفرانس به زنان شرکت کننده اجازه داده نشدتا با دیگر شرکت کنندگان مرد در یک سالن جمع شوند.

دیگرفعالین لیبرال، نظیر گریمکه، میل وهاریت تیلور، با فعالیت ها و مبارزات خود، راه را برای به دست آوردن حقوق مساوی با مردان هموار کردند. اینان تبعیض های موجود در جامعه بر ضدزنان را استبداد می‏دانستند و چنین روندی را مانعی جدی برای پیشرفت تمدن انسانی می دانستند.

فعالیت ها و نظریه های این گروه در عین حال که راه را برای اصلاحات متعدد، به خصوص مسائل حقوقی، برای زنان باز کرد، بعضی مسائل اساسی را نادیده گرفت. فمنیست های این گروه با تقسیم دنیا به دو حوزه «خانگی» و «عمومی» از نقش و مسئولیت های زن در محیط خانه و نهاد ازدواج به شدت انتقاد کردند، بدون اینکه شق دیگری را به جای نهادهای سنتی ازدواج، مادری و مذهب پیشنهاد کرده باشند.

گروه بعد یعنی«فمنیست های فرهنگی »،بر خلاف گروه اول نه تنها به تفاوتهای ذاتی میان زنان و مردان معتقد بودند، بلکه بسیاری از صفات مشخصه وذاتی زنان را در برنامه ریزی راهبردی جهت بهبود وضع زنان، ازعوامل تعیین کننده در حقوق زنان اینها نه اصلاحات قانونی و تساوی امکانات در کلیه جنبه های تعلیم وتربیت، اجتماعی وسیاسی را برای زنان می خواستند، بلکه خواستار دگرگونیهای اساسی در کل جامعه و فرهنگ بودند. ازنظر این گروه، هدف فعالیت مدافعان حقوق زن فقط رهایی زن نیست، بلکه این فعالیتها وسیله ای است برای اصلاحات اجتماعی  در جامعه ای که آرمانهای خشن مردسالاری و صفات ذاتی مردان آن را به تباهی کشیده است. هسته اصلی این  طرز تفکر«مادر شاهی» رایج در قرن نوزدهم بود. مارگارت فولر، درسال۱۸۴۵با انتشار کتابش به نام«زن در قرن نوزدهم» این نهضت را پایه گذاری کرد.فولز،از پیروان فلسفه «تعالی‏گرایی» بود.در این مکتب فلسفی بر جنبه‏های شعوری و عاطفی دانش تاکید می شود و جهان نگری ارگانیکی که کاملا با دید مکانیکی  دوره روشنگری تفاوت دارد، ارائه می شود. این دید فلسفی با تاکید بر فرد گرایی ، اعتقاد به پرورش استعدادها دارد.

مارگریت فولز،این مهفوم«خرد» را گسترش می دهد وبا تعمیم آن به زنان، آن ها رابه پرورش استعدادها  و بر عهده گرفتن مسئولیت زندگی خود تشویق می کند. نظریه پردازان این گروه، ریشه استبداد حاکم بر زنان رادر وابستگی اخلاقی و اقتصادی آنها به مردها می دانند. از نظر این گروه جدایی‏گرایی عامل به خود کفایی رسیدن زنان است. از طرف دیگر زنان صفات مشخصه ذاتی ومتمایز و برتر از صفات مردان دارند. با پرورش این صفات به طور جمعی نه تنها زندگی زنان، بلکه کل جامعه رو به بهبود خواهد گذاشت.

الیزابت کدی استانتون ،(۱۸۱۵-۱۹۰۲)در کتاب معروفش«انجیل زنان» کتاب مقدس را منشا اصلی استبداد حاکم بر زنان و دید زن ستیزی جامعه مسیحی می داند و برای اولین بار بطور علنی به نهاد مذهب حمله می کند. استانتون، با استنادبه نظریات متفکرینی مانند هنری مین در کتاب «قانون عهد عتیق» (۱۸۷۰) ولویی مورگان، در «جامعه عهد باستان» (۱۸۷۷)، جوامع مادر تباری عهد باستان در مقایسه با جوامع بعدی پدرسالاری، برتر و پدر سالاری را دوران جنگ وجباریت، رقابت و استثمارمی داند. وی جوامع مادر تباری عهد عتیق را دوران طلایی تمدن می داندکه در آن صلح و فراوانی در جامعه حاکم بوده است. عقاید افراطی این دوره منجر به تاسیس مجتمع های  اشتراکی برای زنان در نقاط مختلف اروپا شد. فردریش  انگلس که در کتاب معروفش «منشا خانواده، مالکیت خصوصی ودولت» (۱۸۸۴) مباحث چندی در مورد جوامع مادر تباری دارد، با این جمع ها و اداره کنندگانشان در تماس بوده وتجربیات آنها را بررسی کرده است.

این گروه، رهایی زنان را بدون تغییرات در بطن جامعه مرد سالاری امکان پذیر نمی دیدند. از این حیث به خانواده صورت رایج آن درجامعه مرد سالاری به عنوان یکی از مهمترین واحدهای اقتصادی حمله می‏کردند. به نهاد ازدواج نیز حمله می شد. پیشنهاد می کردند که زنان می بایست با یکدیگر در خانه های گروهی زندگی کنند واداره منزل ، نگاهداری وتربیت کودکان را بطور اشتراکی انجام دهند.

مبارزین مارکسیست، گروه بعدی نظریه پردازان فمنیستی را تشکیل می دهند نظریه های کارل مارکس در زمینه «از خود بیگانگی»، «وجدان طبقاتی»، «حقوق کارگران»، «جبرمادیگرایی»، «تقسیم نابخردانه کاراجتماعی» ومقالات فردریش انگلس در مورد منشاء سر کوب زن در جوامع بشری، اساس کار متفکران این گروه را شکل می بخشد. این میان، کتاب  منشاء  خانواده، مالکیت خصوصی و دولت  که انگلیس آن را عمدتاً براساس یادداشتهای مارکس  به رشته تحریر در آورد، مهمترین مرجع مارکسیستی مربوط به ستمگری اجتماعی، ریشه های تابعیت زنان، به صورت کالا در آمدن آنان و بالاخره کندوکاو در علل «شکست تاریخی و جهانی جنس زن» به شمار می آید.

در چارچوب این نظریه، زنان در واحد خانواده، به عنوان کارگر (خدمتکار)، تحت نظام نظارت جنسی و ناعادلانه قرار دارند و ایئولوژی حاکم بر جامعه (ایدئولوژی مرد سالاری جامعه سرمایه داری) آنان را مانند کارگران به استثمار، تبدیل به کالا شدن از خود بیگانگی، سوق می دهد.

نظام بهره کشی (استثمار نیروی کار) ساختارهای پیچیده تسلط، (روابط ناعادلانه طبقاتی، مرد سالاری، سوداگری، از خودبیگانگی، جنگ، خشونت، نا برابری، دیکتاتوری و…) را به وجود می آورد و نهاد خانواده، منعکس کننده بی عدالتیهای موجود چنین جامعه ای است. فمنیست های مارکسیست معتقدند: در مسیر عبور از استبداد و مرد سالاری ، زنان باید شعور و وجدان اجتماعی و اشتراکی خاص خود را به وجود آورند و خویش  را از قید وجدان جعلی- که زاییده ایدئولوژی مردسالاری جامعه سرمایه داری است – رها سازند.

ازآنجا که در نظریه این گروه، خانواده اولین نهاد جامعه است که «تقسیم نابرابر کار اجتماعی» در آن صورت می گیرد و تبدیل زن به کالا در جامعه مرد سالار، مستقیماً ازبطن این نهاد (خانواده) آغاز می شود، روابط خانوادگی موجود در جامعه سرمایه داری، آماج حمله مستقیم قرار می گیرد. انگلس، مارگس  و دیگر نظریه پردازان این گروه، حذف خانواده به صورت رایج آن (حذف خانواده به صورت کوچکترین واحد اقتصادی جامعه ) را مطرح  کرده وایجاد موسسات اشتراکی را پیشنهاد می کنند که در آن، مجموعه  کارهای خونه و نگهداری از کودکان، از وظلایف اجتماعی (زنان و هم مردان) به حساب  می آید.

۱- موسوی، معصومه، کتاب توسعه، شماره۹٫

۲- همان.

۱- موسوی، معصومه، کتاب توسعه، شماره۹.

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.