تحقیق این‌همانی فردی در مقام اثبات و ثبوت و رابطه این‌همانی و تغییر

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق  این‌همانی فردی در مقام اثبات و ثبوت و رابطه  این‌همانی و تغییر  دارای ۳۴ صفحه می باشد   فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

مقدمه    ۵
مباحث کلی این‌همانی شخصی و بررسی ملاک این همانی بر اساس دیدگاه ملاصدرا    ۶
۱- این‌همانی شخصی در مقام اثبات و ثبوت    ۶
۲- اینهمانی عددی    ۷
۳- اینهمانی و تغییر    ۸
۴- دیدگاه‌های مطرح‌شده درباره اینهمانی فردی    ۸
۴-۱- منکران این‌همانی    ۸
۴-۱-۱- دیدگاه هیوم    ۹
۴-۱-۱-۱ نقد دیدگاه  هیوم    ۱۱
۴-۱-۲-دیدگاه راسل    ۱۲
۴-۱-۲-۱ نقد دیدگاه راسل    ۱۳
۴-۲- قائلان به این‌همانی شخصی    ۱۳
۴-۲-۱ -معیار بدنی     ۱۴
۴-۲-۱-۱- دلایل قائلان به ملاک بدنی    ۱۵
۴-۲-۱-۲- نقد معیار بدنی    ۱۵
۴-۲-۲ – ملاک مغزی و نقد آن    ۱۷
۴-۲-۳-  ملاک حافظه و آگاهی     ۱۷
۴-۲-۳-۱- نقد دیدگاه حافظه    ۱۹
۴-۲-۴- ملاک پیوستگی روان شناختی و نقد آن    ۲۰
۴-۲-۵-  ملاک نفس    ۲۰
۴-۲-۵-۱- نقد ملاک نفس    ۲۱
۵- معیار این‌همانی براساس آراء ملاصدرا    ۲۳
۵-۱- صدرا جسم را منشأ همه افعال و آثار انسان نمی‌داند    ۲۴
۵-۲-صدرا نوعیت انسان را به نفس نسبت می‌دهد.    ۲۵
۵-۳- صدرا نفس را صورت بدن می‌داند.    ۲۵
۵-۴ -بررسی ملاک بدن و حافظه  به عنوان ملاک این‌همانی از دیدگاه صدرا    ۲۶
۶- نفس معیار این‌همانی    ۲۷
نتیجه گیری    ۲۹
منابع و مآخذ    ۳۰

 منابع

شیخ رضایی، حسین. «هویت شخصی؛ نگاهی به چند رویکرد رایج». مجله نقد و نظر، ۵۸(۱۳۸۹):ص۱۳۶

راسل، برتراند. تحلیل ذهن، مترجم: منوچهر بزرگمهر، تهران: خوارزمی، چاپ دوم، بی تا

عرفان و منطق، مترجم: نجف دریا بندری، تهران: ناهید، چاپ اول، (۱۳۸۴)

رضازاده، سید محسن. مرگ و جاودانگی، ویراسته ی: مصطفی ملکیان، تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی، چاپ اول، (۱۳۸۰)

ملکیان، مصطفی. ج۳، تاریخ فلسفه غرب، قم:پژوهشکده حوزه و دانشگاه، بی چا، (۱۳۷۹)

آونی، بروس. مبانی مابعدالطبیعه، مترجم: محسن ساطع، قم:حکمت، چاپ اول، (۱۳۸۱)

پترسون، مایکل.؛هاسکر، ویلیام.؛ رایشنباخ، بروس و بازینجر، دیوید. عقل و اعتقاد دینی، مترجمان: احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران: طرح نو، چاپ سوم، (۱۳۷۹)

فیاضی، غلام رضا.علم النفس فلسفی، به تحقیق محمد تقی یوسفی، قم : مؤسسه ، امام خمینی، چاپ اول، ( ۱۳۸۹)

کاپلستون، فردریک. تاریخ فلسفه. ج۵، مترجم: امیر جلال الدین اعلم، تهران:انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، (۱۳۷۰)

تاریخ فلسفه یونان و روم. ج۱، مترجم: سید جلال الدین مجتبوی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی و انتشارات سروش، چاپ سوم، (۱۳۷۵)

جی. لایکن، ویلیام.؛ پپینو، دیوید. نگرشهای نوین در فلسفه.ج۲، مترجمان: حسن میانداری و امیر دیوانی، قم: کتاب طه، چاپ دوم، (۱۳۸۳)

چرچلند، پاول. ماده و آگاهی، مترجم: امیر غلامی ، تهران: نشر مرکز، چاپ اول، (۱۳۸۶)

حائری یزدی، مهدی. سفر نفس، به کوشش عبدالله نصری، تهران: نقش جهان، چاپ اول، (۱۳۸۰)

مقدمه

   این‌همانی فردی  یا هویت شخصی معادل واژه‌ی personal Identity  ، یکی از مسائل اصلی مورد بحث در فلسفه نفس است. سؤال  از اصل و ماهیت انسان و این‌ که چه عاملی باعث می‌شود فرد از تولد تا زمان مرگش یک شخص باقی بماند و چگونگی  تشخیص این استمرار از مباحث  مطرح در مسأله این‌همانی شخصی است. سؤال اصلی در این‌همانی شخصی  این  است که، دلیل منطقی و شرایط کافی برای اینکه فرد P2 در زمان T2 همان شخصP1 در زمان T1 باشد چیست؟ سؤال  دیگر این است که با چه شواهد ظاهری یا تجربی و یا احیاناً غیرتجربی ما می‌توانیم حکم به این‌همانی شخصی بدهیم؟[۱] به چه دلیل، ما همان انسان ده سال قبل هستیم؟ چه دلیلی برای  اثبات این ادعا داریم؟ عامل حفظ این وحدت در وجود ما چیست؟

از هنگام تولد تاکنون ظاهر بدن ما و حتی بسیاری از سلول‌های بدن ما تغییر کرده است، اما ما باز هم خود را همان فرد گذشته می‌دانیم. ممکن است در این میان بدن ما دچار تغییرات اساسی هم شده باشد: به‌عنوان مثال دست یا پای ما قطع شده باشد، آیا با وجود این تغییرات، ما هنوز همان فرد گذشته هستیم و این‌همانی ما حفظ شده است یا این‌که باید بگوییم ما تنها شبیه به فرد گذشته هستیم. این امر مسلم است که به لحاظ بدنی و ظاهری با فرد گذشته دارای این‌همانی نیستیم، اما آیا این گونه تغییرات باعث می‌شود که ما فرد دیگری باشیم؟ این سؤالات هرچند ساده به نظر می‌رسند ، اما سال های  متمادی ذهن فیلسوفان نفس را به خود مشغول داشته است. سؤال  از این‌همانی فردی و چیستی آن و چگونگی استمرار آن از جمله پرسش‌های اساسی و رایج در فلسفه نفس یا ذهن است. فیلسوفان ذهن پاسخ‌های متفاوتی به این گونه سؤالات داده‌اند ، اما آن چه مسلم است  چگونگی دیدگاه آنان در باب حقیقت انسان تأثیر مستقیمی بر تبیین آنان از مسأله ی این‌همانی دارد؛ به‌عنوان مثال: تجربه‌گرایان و کسانی که حقیقت انسان را تنها به یک جوهر مادی تحویل می‌برند، عامل حفظ هویت فردی انسان را بدن مادی یا یکی از اجزای آن نظیر: مغز نسبت داده‌اند ، اما در مقابل کسانی که حقیقت انسان را جوهری غیرمادی می‌دانند این استمرار را در نتیجه ی استمرار یک جوهر غیرمادی یا همان نفس تلقی  می‌کنند به گونه ای که برخی مانند ابن سینا و دکارت تمام حقیقت و این‌همانی انسان را چه در حیات دنیوی و هم در حیات اخروی بر اساس همین نفس مجرد تبیین می کنند ، اما دوگانه انگارانی مانند: ملاصدرا با دیدگاه ویژه خود در باب رابطه نفس و بدن این همانی انسان را در پرتو نفس و بدن هر دو ممکن می سازد.

در مقابلِ دیدگاه قائلان به این‌همانی شخصی، بعضی فیلسوفان استمرار هویت فردی یا وجود یک خود مستمر را نوعی توهم به شمار آورده‌اند. از نظر آنان این تنها یک تخیل است که ما فکر می‌کنیم، انسانی را که اکنون می‌بینیم همان انسان چند لحظه قبل یا  انسان چند سال پیش است؛ درست مانند خانه‌ای که ما در مورد آن بگوییم این خانه همان خانه پنجاه سال قبل است. از نظر آنان ما هر لحظه با انسانی جدید یا خانه‌ای جدید مواجه هستیم که تنها شبیه به آن انسان گذشته یا خانه گذشته است. این خطای ذهن انسان است که با مشاهده این تصاویر مستمر و شبیه به هم، چنین وحدتی را  توهم می‌کند.

نکته‌ی قابل توجه این است که مسأله ی هویت شخصی، تنها دغدغه‌ی فیلسوفان ذهن نیست بلکه، این بحث ارتباط تنگاتنگی با سایر حوزه‌های علم نظیر: علم اخلاق، حقوق و کلام دارد. با اعتقاد به وجود یک خود مستمر در وجود انسان است که می‌توان انسان‌ها را به لحاظ اخلاقی و حقوقی مسئول کارهای گذشته‌شان دانست؛ باور به چنین استمراری موجب  مجازات مجرم حتی پس از سالیان دراز می‌شود. هم‌چنین مسأله ی هویت شخصی در مباحثی مانند: جاودانگی، چگونگی حیات پس از مرگ، عذاب و پاداش نقش اساسی ایفا می‌کند، بدون  بیان دقیق چگونگی استمرار فرد انسان در حیات پس از مرگ، هیچ یک از این آموزه‌ها قابل توضیح و تبیین عقلانی نیست.

مباحث کلی این‌همانی شخصی و بررسی ملاک این همانی بر اساس دیدگاه ملاصدرا

بعضی از مسائل مانند: این‌همانی در مقام اثبات و ثبوت، هم‌چنین، رابطه این‌همانی و تغییر، در فهم بحث این‌همانی نقش اساسی دارند؛ ازاین‌رو، به بررسی آن‌ها پرداخته می‌شود. تناقض اولیه میان تغییر و این‌همانی شخصی موجب شده است بعضی فلاسفه نظیر: هیوم و راسل این‌همانی شخصی را انکار کرده و احساس این‌همانی را غیرواقعی بدانند. در مقابل، قائلین به این‌همانی شخصی این احساسِ‍ استمرار را، حقیقی دانسته و آن را ناشی از وجود یک خودِ مستمر در وجود انسان می‌دانند. آنان دیدگاه‌های مختلفی برای منشأ این خودِ مستمر ارائه کرده‌اند، عده‌ای آن را ناشی از بدن یا حافظه دانسته‌، برخی هم آن را به نفسی مجرد نسبت داده‌اند. در این مقاله پس از توضیح برخی مسائل مانند: این‌همانی در مقام اثبات و ثبوت و رابطه  این‌همانی و تغییر، به بررسی معیار این‌همانی بر اساس فلسفه ملاصدرا پرداخته‌ایم.

۱– این‌همانی شخصی در مقام اثبات و ثبوت[۲]

در بحث این‌همانی شخصی در طول زمان، باید میان این‌همانی در مقام اثبات و این‌همانی در مقام ثبوت تفاوت قائل شد. این‌همانی در مقام اثبات به این معناست که ما چگونه تشخیص می‌دهیم این موجود یا این شیء، همان موجود یا شیء در زمان گذشته است؛ یعنی معیار اثبات و تشخیص ما در طول زمان برای درک این‌همانی چیست؟ آیا ما از طریق شکل ظاهری یا تداوم خاطرات به این استمرار پی می‌بریم؟ در مقابل، این‌همانی در مقام ثبوت به این معناست که ما بدانیم حقیقتاً چه معیار و ملاکی موجب  می‌شود که یک شیء باوجود تغییرات متعدد ظاهری همان شیء قبلی باشد. برای مثال: ما با علائم ویژه‌ای مانند تب می‌توانیم بفهمیم که  کسی آنفولانزا دارد، اما مسلماً تب سبب وجود آنفولانزا نخواهد بود.[۳]در این مسأله ما با بحث وجود شناختی این‌همانی مواجهیم، این‌که در حقیقت چه چیزی سبب تحقق این‌همانی است یک مسئله است و این‌که ما چگونه این‌همانی ر ا تشخیص می‌دهیم امر دیگری است. توجّه به این نکته از این نظر ضروری است که بعضی معیارهای ارائه‌ شده برای این‌همانی ناظر به این‌همانی در مقام اثبات است و نباید به‌عنوان معیار این‌همانی در مقام ثبوت در نظر گرفته شود. چه‌ بسا بتوان معیاری برای این‌همانی ارائه داد که انسان آن را با ابزارهای حسی نتواند تشخیص دهد. در بحث این‌همانی در مقام ثبوت ما به دنبال ملاک هستی شناختی هستیم که شرایط لازم و کافی استمرار هویت را در طی زمان معلوم کند؛ این شرایط نباید با شرایط معرفتی یا شواهد خلط شود. فیلسوفان ذهن و متافیزیک‌دانان، بیشتر در جستجوی یافتن ملاکی هستی شناختی برای حفظ هویت شخصی‌اند، تا یافتن روش‌ها و ملاکی که افراد با توسل به آن‌ها بر تداوم هویت شخصی خود و دیگران در طول زمان صحه بگذارند. ازاین‌رو، چنان چه ناظر بیرونی به هر دلیلی ازجمله تغییرات بسیار شدید ظاهری نتواند این‌همانی فرد را در مقام اثبات تشخیص دهد؛ این امر خللی به این‌همانی فرد در مقام ثبوت  وارد نمی‌‌سازد؛ زیرا این‌همانی در مقام ثبوت متوقف بر هویت شخصی و ذاتی فرد است که باوجود تغییرات اساسی در طول زمان، ثابت می‌ماند؛ هرچند ناظر بیرونی ممکن است به دلیل عدم‌تشخیص شواهد ظاهری نتواند حکم به این‌همانی فرد دهد و بگوید این فرد، همان فرد گذشته نیست ، اما به‌هرحال این فرد به دلیل استمرار هویت ذاتی‌اش همان فرد گذشته است چه دیگران بتوانند تشخیص دهند چه نتوانند.

۲– این‌همانی عددی[۴]    

در بحث این‌همانی، تفاوت میان این‌همانی عددی و کیفی [۵] ضروری است. این‌همانی در کیفیات به معنای یکسانی ویژگی‌ها و خصلت‌های دو شیء متمایز است. به‌عنوان‌مثال: دوقلوهای همسان به دلیل شباهت کامل در ویژگی‌ها و خصوصیات ظاهری و یا حتی یکسان بودن ساختارDNA دارای این‌همانی در کیفیت اند؛ اما به‌هرحال آن دو، دو فرد جدا و متمایز از یکدیگرند؛ به چنین شباهتی، این‌همانی کیفی یا نوعی گفته می‌شود که در آن ما با دو فرد‌‌ کاملاً متمایز سروکار داریم؛ این دو فرد، گرچه به لحاظ کیفی این‌همانی دارند، ، اما به لحاظ عددی هنوز دو فرد متمایزند.[۶] در بحث این‌همانی شخصی ما به دنبال ملاکی هستیم که به دلیل وجود آن، من عدداً  همان فردی هستم که ده سال پیش بوده‌ام؛  ممکن حتی اگر بسیاری از خصلت‌ها، کیفیات و ویژگی‌های جسمی و روانی من در این ده سال عوض‌شده باشند و من به لحاظ کیفی با خودم در ده سال پیش دارای این‌همانی نباشم. اما از آن جا که من از اول زندگی تاکنون به لحاظ عددی  یک فرد هستم پس دارای این‌همانی عددی با ده سال گذشته هستم هرچند که به لحاظ کیفی با گذشته دارای این‌همانی نباشم. درنتیجه باید گفت: برای این‌همانی ما نیازمند ملاکی هستیم که نشان دهد فرد تداوم‌ یافته با وجود تغییرات در کیفیت و ویژگی‌های جسمانی دارای این‌همانی عددی است. سؤال اساسی در هویت شخصی این است که با وجود تغییرات در کیفیات و ویژگی‌های  ظاهری، من به چه دلیل عدداً همان شخص ده سال پیش هستم.[۷]

۳– این‌همانی و تغییر

مسئله این‌همانی شخصی، زمانی قابل‌طرح است که موجود در عین حفظ هویت شخصی دچار تغییرات شود؛ چرا که اذعان به حفظ این‌همانی فردی درصورتی‌که موجود در گذر زمان ثابت باقی ‌مانده باشد امری بدیهی است. بحث از این‌همانی و معیار آن، زمانی می‌تواند مطرح باشد که براثر تغییراتی که در گذر زمان به وجود آمده است، ناظر بیرونی درصدد اثبات این مطلب برآید که این شخص یا شیء در عین تغییرات ایجاد شده همان شخص یا شیء است که قبلاً بوده است. اهمیت این امر از این ‌جهت است که برخی منکران این‌همانی شخصی، حفظ این‌همانی را باوجود تغییرات به‌طور  کلی ناممکن می‌دانند.

حال سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا حفظ هویت شخصی با هر تغییری سازگار است؟ در پاسخ باید گفت بعضی تغییرات در این‌همانی دائمی شیء با اهمیت‌تر از دیگر تغییرات است.[۸] تغییر ایجاد شده در شیء به‌نحوی‌که ماهیت و تشخص آن دچار دگرگونی شود و شیء جدیدی ایجاد شود با این‌همانی سازگار نخواهد بود. فرض کنید میزتحریری را  به نحوی تغییر کاربری دهیم که دیگر عنوان میز تحریر بر آن صدق نکند و تبدیل به یک صندلی شود، مسلماً چنین تغییری با تغییری مانند رنگ زدن میز متفاوت خواهد بود؛ زیرا با تغییری مانند رنگ زدن، باز میز ما همان میز قبلی است که تنها ظاهر آن عوض‌شده است. درنتیجه، تغییری با این‌همانی سازگار است که باوجود آن تغییرات، تشخّص و ماهیت شیء ثابت بماند؛ زیرا این ملاک تشخّص است که باعث می‌شود هر فرد خودش باشد و هیچ شخصی یا شیء دیگری بر آن صدق نکند؛ ازاین‌رو دانستن ملاک تشخّص یا خصوصیت ذاتی اشیاء گوناگون، کمک زیادی به ارائه‌ی ملاکی برای بحث این‌همانی است. تغییراتی که موجب از بین رفتن ماهیت یک شیء یا موجود زنده شود، تغییرات ناسازگار با حفظ هویت شخصی است. این‌همانی  یک شیء تا زمانی حفظ می‌شود که جوهر ذاتی یا خصوصیت ماهوی شیء؛ یعنی آن چه که شیء به ‌واسطه آن خصوصیت، همین شیء ای هست که هست و هیچ  شیء دیگری نیست، از میان نرود.

۴– دیدگاه‌های مطرح‌شده درباره این‌همانی فردی

با توجه به تغییرات لحظه ‌به ‌لحظه در موجودات و اشیاء گوناگون، برخی فیلسوفان اصل این‌همانی یا استمرار موجودات در کنار تغییرات را انکار کرده‌اند؛ البته عده‌ای هم با بدیهی دانستن این اصل، برای آن معیارهای متفاوتی ازجمله معیار بدنی، معیار حافظه، معیار روان‌شناختی و معیار نفس ارائه داده‌اند که در ادامه به بررسی این دیدگاه‌ها می‌پردازیم.

۴-۱- منکران این‌همانی

 دنیای اطراف ما و موجودات آن هرلحظه در حال تغییر کردن  و نو شدن است. پدیده‌ها و افراد اطراف ما، روز به ‌روز در جلوی دیدگان ما عوض می‌شوند. این تغییر، گاهی اوقات به حدی است که تشخیص این‌که این موجود همان موجود گذشته است مشکل و غیرممکن به نظر می‌رسد. چگونه امکان دارد اشیاء و یا اشخاصی که در طول زمان دچار تغییرات اساسی شده‌اند را بازشناخت و حکم کرد این همان فرد یا شیء درگذشته است. درحالی‌که به‌وضوح، عدم این‌همانی را در آن‌ها مشاهده می‌کنیم؛ ازاین‌رو  به نظر می‌رسد حکم به این‌همانی  موجودات در بستر زمان، حکمی متناقض و برخلاف شواهد باشد. رودخانه‌ای که من اکنون در آن پا می‌گذارم، رودخانه‌ای که دیروز در آن بوده‌ام نیست ، همان‌طور که رودخانه‌ی فردا هم رودخانه‌ی دیگری است. به‌بیان‌دیگر، من هرگز نمی‌توانم در یک رودخانه دو بار پا بگذارم؛ زیرا این رودخانه هرلحظه در حال تغییر و دگرگونی  است. این قاعده را می‌توان به همه ی موجودات در این عالم تسری داد و ادعا کرد هر موجودی که در حال تغییر است دارای این‌همانی نیست و بر این اساس،  تنها می‌توان حکم به این‌همانی  موجودات ثابت و نامتغیر در این عالم داد. درست به همین علت، افرادی مانند: هیوم و راسل، حفظ هویت شخصی را در کنار این تغییرات غیرممکن می‌دانند؛ به نظر آنان حکم به این‌همانی امکان‌پذیر نیست؛ زیرا همانندی در طول  زمان با تغییر لحظه ‌به‌ لحظه از نظر آنان ناسازگار است.

این اشکال که امکان جمع میان این‌همانی و تغییر امری متناقض می‌نماید، به‌گونه‌ای که بر اساس آن امکان بازشناسی افراد یا اشخاص در طول زمان امری  ناممکن می‌گردد، باعث طرح مسأله این‌همانی  شده است. چنان چه پیش ‌از این گذشت، وجود تغییر برای بحث این‌همانی امری لازم است؛ زیرا حکم به همانندی موجوداتی که در بستر زمان دچار تغییر نشده‌اند امری بدیهی است.  بحث اساسی در این‌همانی این است که به چه دلیل ما باوجود آن‌ که به‌وضوح می‌بینیم موجودات و پدیده‌های  عالم  هرلحظه در حال عوض شدن و تغییرند، باز  هم می‌گوییم این، همان، موجودی است که دچار تغییر شده است و حکم نمی‌دهیم که این موجودی جدید است؟ یا چه عاملی باعث می‌شود باوجود این‌که می‌دانیم خودمان در طی چند سال قبل، دچار تغییرات اساسی شده‌ایم  بازهم  در درونمان  احساس وحدت شخصی می‌کنیم؟ درواقع، ما در بحث هویت شخصی در  پی آنیم که بدانیم این احساس وحدت شخصیت به چه دلیل است؟ و از کجا ناشی شده است؟

[۱]– Shoemaker, S. & Swinburne, R., (1984)  Personal Identity, Oxford: Blackwell, P:3

۱- Shoemaker, S. & Swinburne, P:2

[۳] – سید محسن رضازاده، مرگ و جاودانگی، (ویراسته: مصطفی ملکیان)، چ اول، (تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۸۰)، ص۱۶۵

[۴]– Numerical Identity

[۵]– Qualitative Identity

[۶]-Olson, Eric T., “Personal Identity”, First Published Tue Aug 20/2002, . edul,p:6

[۷]  -حسین شیخ رضایی،”هویت شخصی؛ نگاهی به چند رویکرد رایج”، مجله نقد و نظر، ۵۸(۱۳۸۹)، ص۱۳۶

[۸]  -بروس آونی، مبانی مابعدالطبیعه، (ترجمه محسن ساطع)، چ اول، (مؤسسه انتشارات حکمت، ۱۳۸۱)، ص۲۳۹

50,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید. 

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.