تحقیق ساختار اجتماعی و ارزشهای مذهبی دو کشور ایران و عربستان

پیشینه تحقیق و پایان نامه و پروژه دانشجویی

پیشینه تحقیق ساختار اجتماعی و ارزشهای مذهبی دو کشور ایران و عربستان دارای ۶۰ صفحه می باشد فایل پیشینه تحقیق به صورت ورد  word و قابل ویرایش می باشد. بلافاصله بعد از پرداخت و خرید لینک دنلود فایل نمایش داده می شود و قادر خواهید بود  آن را دانلود و دریافت نمایید . ضمناً لینک دانلود فایل همان لحظه به آدرس ایمیل ثبت شده شما ارسال می گردد.

فهرست مطالب

مقدمه    ۵
۱-۳ فصل اول ، ساختار اجتماعی دو کشور    ۵
گفتار اول ،    ۵
۱-۱-۳ پیشینه تاریخی ،موقعیت و وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران    ۵
۱-۱-۱-۳ مفهوم جامعه مدنی وسابقه وتحولات آن در ایران    ۷
۲-۱-۱-۳ نهادهای دینی مدنی پس از انقلاب اسلامی    ۱۱
۳-۱-۱-۳ کیفیت زندگی در ایران    ۱۴
۴ – ۱- ۱- ۳ – گزارش توسعه انسانی سازمان ملل و جایگاه ایران    ۱۶
۵  – ۱ -۱ – ۳-  در آمد نا خالص ملی ووضعیت شاخصهای اقتصادی ایران    ۱۷
۶-۱- ۱- ۳ شاخصهای مربوط به زنان    ۱۸
۷-۱-۱-۳  وضعیت اقوام واقلیتهادرایران    ۲۰
۸- ۱-۱-۳ امنیت ملی کشور و مرزنشینی    ۲۰
۹-۱-۱-۳ دخالت بیگانگان    ۲۱
گفتار دوم    ۲۲
۲-۱-۳ پیشینه تاریخی و وضعیت فرهنگی و اجتماعی عربستان    ۲۲
۱-۲-۱-۳ سابقه تاریخی    ۲۲
۲-۲-۱-۳ موقعیت سرزمینی    ۲۳
۳-۲-۱-۳تشریح جغرافیایی وحدت ملی    ۲۴
۴-۲-۱-۳ وضعیت اجتماعی و مدنی عربستان    ۲۵
۵-۲-۱-۳ حادثه ۱۱ سپتامبر و تنگنای عربستان از سوی آمریکا برای انجام اصلاحات داخلی    ۲۷
۶-۲-۱-۳وضعیت زنان عربستان    ۲۸
۲-۳ فصل دوم (مقایسه ارزشهای مذهبی دو کشور ایران و عربستان )    ۲۹
گفتار اول    ۲۹
۱-۲-۳هویت مذهبی مردم ایران    ۲۹
۱-۱-۲-۳ سابقه ی تاریخی مذهب در ایران    ۳۰
۲-۱-۲-۳تاثیراندیشه های سیاسی شیعه بر فرهنگ سیاسی ایران    ۳۰
۳-۱-۲-۳انقلاب اسلامی ایران و مذهب    ۳۳
گفتار دوم    ۳۵
۲-۲-۳وها بیسم ایدئولوژی سلطه برعربستان    ۳۵
۱-۲-۲-۳ وهابیت و حکومت سعودی    ۳۷
۲-۲-۲-۳ خلافت و حکومت دینی در ایدئولوژی القاعده و رابطه وهابیت وحکومت عربستان    ۳۸
۳-۲-۲-۳ اندیشه سیاسی القاعده نسبت به حکومت دینی    ۳۹
۴-۲-۲-۳ شیعیان عربستان    ۴۰
۵-۲-۲-۳ چگونگی کاربرد مذهب از سوی سعودیها برای مقابله با شیعیان و مخالفان    ۴۲
۶-۲-۲-۳عناصر هویتی شیعیان عربستان    ۴۳
۷-۲-۲-۳ تاثیر عوامل منطقه ای بر احساس هویتی شیعیان عربستان    ۴۴
۸-۲-۲-۳نظام سعودی و موضوع همبستگی ملی    ۴۵
۹-۲-۲-۳ گروههای مخالف شیعه در عربستان    ۴۶
۳-۳ فصل سوم : چگونگی تعامل ایدئولوژی ایران و عربستان در منطقه خاورمیانه و بانظام بین الملل    ۴۹
گفتار اول ایران    ۴۹
۱-۳-۳ پیروزی انقلاب اسلامی ایران سر آغازی یرای ایفای نقش جدید ایران به عنوان یک بازیگراسلامی    ۴۹
۱-۱-۳-۳ تا ثیر انقلاب اسلامی ایران در خاورمیانه    ۵۰
۲-۱-۳-۳ رویکرد ایران در نظم جهانی نوین    ۵۱
گفتار دوم    ۵۲
۲-۳-۳ عربستان، تناقض از ادعا تا عمل (رهبری جهان اسلام ،تبعیت از آمریکا)    ۵۲
۱-۲-۳-۳ تاثیر تحولات کنونی کشورهای عربی بر سیاست خارجی عربستان    ۵۳
۴-۳ جمع بندی    ۵۵
فهرست منابع    ۵۶

منابع

نقیب زاده ،احمد (۱۳۸۸) تاثیر فرهنگ ملی بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: انتشارات وزارت امور خارجه ؛

کمالی ،مسعود (۱۳۸۱)«جامعه مدنی ،دولت و نوسازی در ایران معاصر» مترجم کمال پولادی، تهران: مرکز باز شناسی اسلام در ایران ؛

رفیع پور ،فرامرز ( ۱۳۷۶) توسعه و تضاد ، کوششی در جهت تحلیل انقلاب اسلامی و مسایل اجتماعی ایران ، تهران : سهامی انتشار ؛

کاظمی ، عبد المحمود (۱۳۸۲) باورها و رفتارهای مذهبی درایران ، تهران:طرح های ملی وزارت فرهنگ وارشاداسلامی ؛

کدی،نیکی آر(۱۳۸۳)نتایج انقلاب  ایران، ترجمه مهدی حقیقت خواه،تهران :انتشارات ققنوس؛

احمدی ،حمید (۱۳۸۳) ایران ،هویت، ملیت و قومیت ، تهران : مو سسه تحقیقات علوم انسانی ؛

زراعت پیشه ، نجف ( ۱۳۸۴) بر آورد استراتژیک عربستان سعودی، تهران : موسسه فرهنگی ابرار معاصر؛

هینه بوش ، ریموند واحتشامی ،انوشیروان (۱۳۹۰) سیاست خارجی کشور های خاور میانه، ترجمه رحمان قهرمان پور،تهران :دانشگاه امام صادق؛

امامی ،محمد علی (۱۳۸۰) عوامل تاثیر گذار داخلی در خلیج فارس ، تهران : دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه ؛

فوران،جان (۱۳۷۸) مقاومت شکننده،تاریخ تحولات ایران ازصفویه تا سالهای پس ازانقلاب اسلامی ، ترجمه احمد تدین ،تهران : موسسه فرهنگی رسا ؛

ابراهیم،فواد (۱۳۸۷) شیعیان در جهان عرب مدرن ، مترجم رضا سیمبر،تهران :دانشگاه امام صادق؛

محمدی ملایری ،محمد، (۱۳۶۹) تاریخ و فرهنگ، تهران:خوارزمی؛

بن لادن ،کارمن(۱۳۸۴) پشت پرده بن لادن ها، ترجمه اسماعیل قهرمان پور،تهران: نشرروزگار؛

دهقانی فیروز آبادی،جلال (۱۳۸۹) امنیت هستی شناختی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، تهران ،سمت ؛

دهقانی فیروز آبادی ،جلال (۱۳۸۶) هویت و منفعت در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ، گرد آورنده داوود کیانی ،تهران : پژوهشکده مطا لعات راهبردی ؛

قادری،حاتم(۱۳۷۸) اندیشه های سیاسی در اسلام، تهران : سمت؛

گلد برگ،یاکوب ( ۱۳۸۹ ) شیعیان اقلیت مهجور عربستان سعودی، مترجم محمد حسین رفیعی ، پژوهشگاه علوم انسانی ؛

حشمت زاده ،محمد باقر (۱۳۸۷) تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای اسلامی، تهران : پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ؛

فدوی ،عبد القیوم (۱۳۸۱) اسامه بن لادن و ماجراهایش، کابل : مفاخر ؛

مقدمه

در این مقاله نظری به تاریخ و فرهنگ ،مذهب ،اقلیتها،نظام سیاسی ووضعیت علمی و اقتصادی و اجتماعی فعلی و بطور کلی نقش و موقعیت جغرافیایی و عوامل مربوط به آن در روابط بین کشور ایران و عربستان می پردازیم.

 ۱-۳ فصل اول ، ساختار اجتماعی دو کشور

گفتار اول ،

 ۱-۱-۳ پیشینه تاریخی ،موقعیت و وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران

موقعیت ایران بر سر چهار راه آسیا –اروپا و آسیای میانه –خلیج فارس و خاورمیانه سبب شده است تا در طول تاریخ پیوسته مورد هحوم اقوام گوناگون قرار گیرد .این کشمکش موجب یک تداخل فرهنگی عجیب می شود که بنا به وضعیت ایران ممکن است دو حالت متضاد بوجود آورد . یا به غنا و قوت فرهنگی ایران یا بر عکس به آشفتگی نفوذ فرهنگهای غریبه بینجامد . به عنوان نمونه موسیقی سنتی ایران نما د غنای فرهنگی و بهره وری ایرانیان از موسیقی های پیرامون است . وجود گوشه ها و دستگاههایی مانند بیات کرد ،بیات ترک ،حجاز (تاثیر موسیقی عرب)و موسیقی های  محلی و فولکلریک نشان از پذیرش آگاهانه و همراه با خلاقیت موسیقیهای همسایه از سوی ایرانیان است که به غنای موسیقی ایران بسیار کمک کرده است.

سیاست خارجی ایران در طول تاریخ بر اساس رساندن مرزهای ایران به موانع طبیعی و حصار کوههای صعب العبور وپس راندن اقوام مهاجم به فرسنگها دورتر از این موانع بوده است . این سیاست در دراز مدت سبب شد تا مرزهای فرهنگی ایران به مراتب از مرزهای فیزیکی و جغرافیایی آن فراتر رفته و ایرانیان کلنی های فرهنگی متعددی در اطراف مرزهای ایران بوجود آورند. این حوزه های فرهنگی بعدها بهترین بازوها واتصالهای طبیعی برای گسترش نفوذ ایران بوده اند که می تواند  راهنمایی در سیاست خارجی ایران باشد. (نقیب زاده ،۱۳۸۸:ص۶۵)

ایران به عنوان پل بزرگی که دو منطقه شرق وغرب را به هم پیوند می دهد ،همانطور که امکان تاسیس یک امپراتوریرااز طریق تحمیل اقتدار خود بر همسایگانش را دارد،امکان خطر از پای در آمدن ایران را در برابر همسایگان متعدد رادارد.در این روابط با عناصر پایداری روبرو میشویم. در مجاورت میان دورود کوههای زاگرس وپشتکوه که بر دشت فرات مسلط هستند قرار دارد.در عین حال سه دروازه، رابطه ایران با آن طرف راتضمین می کند . یکی پیشرفت زاب بزرگ در شمال که راه را بر نینوا وموصل می گشود ودر مرکز ،شعبه دجله که ورودبه بابل و تیسفون و بغدادکنونی را میسر می ساخت و راه جنوب، در پیچ کرخه که مد خل سومر سابق و بصره امروز بوده است. از عهد باستان این سه راه ارتباط مردمان را از لابلای کوههای در هم پیجیده تضمین می کردند.روابطی که بیشتر جنبه تمدنی وهنری داشته است.نماد اسبهای ایرانی در گیلگمش ومجسمه های گاوهای بالدار قصر ساراگون (نینوا)ودر تخت جمشید ،مشابهتهای آثار  معماران ایرانی در بغداد عصر عباسیان همه نشانهای فرهنگی ایران ومیان دورود است .فتح بابل به دست کوروش یا پیش از آن حمله مشترک مادها وفارسها به نینوا و اضمحلال امپراتوری آشور ، اختلاط فرهنگی دو طرف را تسریع وتسهیل نمود.در ادوار بعد حوزه میان دورود به صورت ادامه طبیعی حوزه فرهنگی ایران در آمد بگونه ای که تیسفون به پایتختی ایران برگزیده شد.بغدادنیز واژهای کاملا” فارسی به معنای خدا داد است     که به دست ایرانیان بنا نهاده شده است .

مرزهای شمالی ایران در عوض منحصرا” مرزهای منازعه ودر گیری بوده اند. بویژه آنکه در شمال شرقی ایران منابع طبیعی قابلی هم وجود نداشت. اقوام ساکن آنسوی مرزها همه بیابانگرد بوده اند که در شاهنامه از آنان به عنوان تورانیان یاد شده است که حملات آنان دغدغه شاهان ایرانی را موجب شده بود.اقوام نیمه وحشی هون وترک در قرون بعد به این منطقه هجوم آورده ومرزهای ایران را نا امن تر ساختند.از همین ناحیه بود که مخوفترین حمله علیه ایران صورت گرفت. حمله چنگیز خان به ایران در سال ۱۲۱۲میلادی وحمله تیمورلنگ در قرن ۱۴میلادی به خرابی وسیعی از شرق ایران انجامید.در حالیکه این منطقه خاستگاه رنسانس فرهنگ ایرانی و قیام مردم ایران در برابر سلطه اعراب بودو شهرهای سمرقند وبخارا به صورت مراکز مهم زبان وادب پارسی در آمد . بعدها نیز ایران از همین ناحیه مورد تجاوز روسیه قرار گرفت ودر طول قرن نوزدهم سلطه خود را بر مهمترین حوزه فرهنگی خویش از دست داد. (نقیب زاده،۱۳۸۸:ص۶۶)

در شرق ایران کوههای هندوکش مرز ایران وگستره هندو چین قرار گرفت.قلمرو فرهنگ ایرانی در شرق،بیشتر به دوران بعد از اسلام بر می گردد در حالیکه پیش از آن بیشتر شاهد نفوذ فرهنگ ایران در غرب هستیم.در این زمان شهرهای قندهار ،هرات ،لاهور به صورت پایگاههای مهم ادب واندیشه ایرانی در آمدندو نقش مهمی در انتقال فرهنگ ایران به شبه قاره هند وچین ایفا کردند.به همان سان دروازه های شرقی ایران از دیرباز به روی اندیشه های چین وهند باز بود . اوپانیشادها نقش مهمی در اوج اندیشه های عرفانی در ایران داشتند.

مرزهای جنوبی بر عکس مشخص ترین تا حدی نفوذ ناپذیرترین مرزهاتلقی می شود.حملات گاه به گاه ایران وایجاد کلنی های کوچک در آن سوی آبهای خلیج فارس به دلیل آب وهوای نامساعد هیچگاه بستر مناسبی برای نفوذ فرهنگ ایرانی فراهم نساخت. نیروی دریایی ایران ار رمان هخامنشیان در راس الخیمه (  این اسم بدلیل چادر نیروی دریایی ایران به این سرزمین داده شد) و عمان برقرار ساختند اما اجتماعاتی وجود نداشت که در سطح فهم و درک تمدن ایرانی باشند. بر عکس اندکی دورتر یعنی یمن از چنین استعدادی برخوردار بود ومبادلاتی هم میان دو طرف صورت می گرفت.در عین حال بگونه ای وارونه خلاف انتظار بزرگترین مبادله فرهنگی ایران با ورود اسلام به ایران از همین ناحیه صورت گرفت وایران بستر اجتکاعی مناسبی برای شکوفایی تمدن وفرهنگ اسلامی مهیا نمود و بزرگترین دانشمندان اسلامی مانند رازی،ابن سینا،بیرونی،فارابی،خیام و دهها دانشمند دیگر از این عر صه به یادگار باقی ماندند.(نقیب زاده ،همان ،ص۶۷)مبادلات فرهنگی ذکر شده مربط به قبل از روی کار آمدن صفویان در قرن نوزدهم میلادی در ایران بود که ایرانیان از فرهنگهای اطراف استفاده کرده وجنس جدیدی از فرهنگ بوجود می آوردند که سازنده ی آن ایرانیان بودند و اطراف خود را دوباره با این مایه جدید تحت تاثیر خود قرار می دادند. به این ترتیب بود که ایران به صورت مرکز ثقل تمدن و فرهنگ شرق نزدیک ومیانه یاآنطور که میشل دوبره گفته بودبه صورت یونان مشرق زمین در آمد.نشر فرهنگ ایرانی هم از طریق گسترش امپراتوری ایران صورت می گرفت و هم از طریق حمله اقوام دیگر به این سرزمین که تحت تاثیر فرهنگ ومدنی ایرانی قرار می گرفتند. به طور خلاصه تا سال ۳۳۰پیش از میلاد ایرانیها تمدنهای عیلامی و کاسو و آشور را در دوره مادها از طریق استیلا فتح کردند. تمدن بابل یکبار در زمان مادها (۶۱۲ق.م)و یکبار در زمان هخامنشیان(۵۳۹ق.م)مسخر ایران شد. لیدی در سال ۵۴۶،فنیقیه در سال۵۳۸ و مصر در سال ۵۲۵ به تصرف ایران در آند. آسیای صغیر هم همیشه ساتراپی ایران هخامنشی بود.پس از حمله اسکندر به ایران (۳۳۰ق.م) میراث تمدن ایرانی از طریق یونان که خود در قرن دوم پیش ار میلاد به تصرف روم در آمده بود ،به اروپا رسید.در دوران اشکانیان وساسانیان نقش دادوستد فرهنگی ایران بگونه ی دیگری ادامه یافت.پس از اسلام نیز این نقش در درون امپراتوری اسلامی به صورت تعیین کننده ادامه یافت واز نو از طریق جنگهای صلیبی وخدمات فرهنگی به اروپا انتقال یافت.

در دوره صفویه نقش مبادلات فرهنگی ایران بطور چشمگیری کاهش یافت. اول در درون جهان اسلام که اغلب زیر سیطره مذهب سنی بود،ایران با پزیرش مذهب شیعه به انزوا گرائیده و بویژه ارتباط آن باماورالنهر که خاستگاه نوین فرهنگ ایرانی بود ،قطع گردید.همچنین نفوذ آن در جهان ترک وعرب  نیز به دلیل رقابت وجنگ باعثمانی به حد اقل رسید.در واقع ایران در این دوره به درون گرویده بود ومشغمل باز سازی خود بود .از سوی دیگر جوامع اروپایی وارد مرحله ی جدیدی از تکامل وترقی وتمرکز شده بودند که مجال نفوذ را از ایران می گرفت.از سوی دیگر مرزهای ایران یکی پس از دیگری بسته میشد دوره ژئو پلیتیک جدیدی آغاز می گشت.قبل از هر چیز امپراتوری عثمانی در غرب که با تصرف قسطنطنیه در سال۱۴۵۳ تاسیس گردیدو تمامی دنیای عرب را تحت پوشش قرار داد،مرزهای غربی ایران را مسدود ساخت.نفوذ ایران به جوامع شیعه در بلاد مقدس میان دورود محدود می شد. جنگهای طولانی صفویه وعثمانی ،فرصتهای ایران را به صفر رسانید.از سوی دیگر ورود قدرتهای اروپایی مثل پرتغال و هلند به خلیج فارس که با ورود انگلستان و فرانسه در سالهای بعد استمرار یافت مرزهای جنوبی را نیز بر روی ایران مسدود یا دست کم نا مساعد گرداند.ورود استعمار انگلستان به هند نه تنها مرزهای جنوب شرفی زا نیز بتدریج به انسداد کشانید بلکه باعث جدایی افغانستان از ایران گردید. این محاصره در قرن نوزدهم با جنگهای ایران وروسیه کامل گردید. روسیه که از زمان ایوان مخوف قدرتی یافته بود ،در زمان پطر کبیر میل وافری به اروپایی شدن و گسترش مرزها پیدا کرد این میل به ضرر کشورهایی مثل سوئد ،لهستان،عثمانی وایران تمام شد. تا آنجا که به ایران مربوط می شود ،نه تنها دست ایران از سرزمینهای شمالی ارس کوتاه شد بلکه جریان مبادله فرهنگی نیز معکوس شد. به این معنا که از این پس ایران در معرض هجوم فرهنگی اروپا قرار گرفت بدون آنکه کمترین سهم یا حق انتخابی در این جریان داشته باشد. سر زمینهای شمال شرق ایران که بیشتر تابع ایران بودند تا جزیی از خاک ایران بتدریج در نیمه دوم  قرن نوزدهم با سلطه روسیه بر این مناطق با ایران قطع رابطه کردند.به این ترتیب باید گفت که ایران از آغاز تا عصر صفویه تغذیه کننده فرهنگ بود و از عصر صفویه تا عصر قاجاریه خود کفا بود بدون آنکه تغذیه کند و از دوره قاجاریه تا به امروز پذیرنده و تغذیه شونده است واین هم مربوط به دگرگونی و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران است(نقیب زاده،۱۳۸۸:ص۷۰)

پیروزی انقلاب اسلامی گفتمان جدیدی را در مورد ورود مذهب به عرصه سیاست پدید آوردو بگونه ای دنیای اسلام را از خود متاثر ساخت که بسیاری از متفکران برجسته ی معاصر به آن اشاره کرده اند اما گویی رقابت بین تمایل به  فرهنگ غرب وتمایل به عناصر باستانی فرهنگ ایرانی و گفتمان دینی پس از انقلاب با وجود اعمال نفوذ  همه جانبه، همچنان رقابت وجود دارد که از مورد نخست با عنوان تهاجم فرهنگی یاد می شود.

۱-۱-۱-۳ مفهوم جامعه مدنی وسابقه وتحولات آن در ایران

سابقه استعمال جامعه مدنی آن گونه که بریان ترنر در مقدمه کتاب خود می گوید، به آدام فرگوسن متفکر دوره روشنگری اسکاتلند می رسد. فرگوسن این مفهوم را برای توجیه تمایز و تفاوت جامعه پیشرفته ادینبور در مقابل فرهنگ سنتی قبایل هایلند به کار برد. در اعتقاد فرگوسن جامعه مدنی مکانیسمی برای شناخت توحش وتمدن بود. این مفهوم بعد ها به هگل می رسد و بعد از آن به مارکس و انگلس والبته در مفهوم چپ آن با آنتونیو گرامشی به تکمیل می رسد. در باور این اندیشمندان جامعه مدنی مفهومی برای توجیه رابطه دولت ونهادهایی چون خانوادهبشمار می رفت . جامعه مدنی در در اندیشه هگل، زیر بنا محسوب می شد و در اندیشه مارکس و انگلس روبنا بود ودر حوزه قدرت سیاسی واقتصادی گرامشی قرار می گرفت.. اما مفهوم جامعه مدنی در جناح لیبرال سیر تکاملی خود را به پیش گرفت و آن کسی که بیش از همه در این تکامل نقش داشت، آلکسی دوتوکویل مبدع نظریه رفاه فزآینده در تشریح انقلاب فرانسه بود. دوتوکویل در کتاب دموکراسی در آمریکا،جامعه مدنی را همچون حایل یا ضربه گیری میان فرد و دولت مطرح می کند،بعد از آن جوامع پسا ما رکسیستی اروپای شرقی و جوامع آسیایی نیز این مفهوم را تجربه کردند. تحلیل هایی که در باب جامعه مدنی از سوی  جوامع پسا مارکسیستی اروپای شرقی و جوامع آسیایی ارائه می شد،اغلب بدبینانه بود. در این میان،تحلیل خوشبینانه مربوط به ارنست گلنر بود که این مفهوم را در کتاب جامعه اسلامی خود ارزیابی نمود و آن را همچون آیینی پیوریتن،سازگار با دموکراسی و پلورالیسم می دانست.

بسیاری از شرق شناسان و محققان جامعه مدنی از اینکه نرم یا هنجاری در باب تعریف جامعه مدنی وجود ندارد،ناراضی می باشند. از طرف دیگر این ایده نیز وجود داشت که جامعه ایرانی همچون سایر جوامع دیر پای شرقی، پیش از برخورد با مدرنیته غربی، با این پدیده تعامل داشت و این تعامل تمام مناسبات اجتماعی و فرهنگی را انتظام می بخشید.

در باب جامعه مدنی  این نظر وجود دارد که جامعه مدنی یک حوزه یا فضای عمومی است که در آن افراد یا گروه های غیر سیاسی خارج از عرصه سیاسی با یکدیگر وارد کنش متقابل می شوند و زندگی اجتماعی خود را سازمان می دهند. نکته آن است که جامعه مدنی می تواند خود ر ا سامان دهد،بی آنکه نیاز به سازماندهی دولت باشد. اما وجود چنین حوزه ای به حدی از خود آیینی واستقلال فرد نیاز دارد که این حداقل در جامعه سنتی ایرانی محسوس نیست.

80,000 ریال – خرید

تمامی فایل های پیشینه تحقیق و پرسشنامه و مقالات مربوطه به صورت فایل دنلودی می باشند و شما به محض پرداخت آنلاین مبلغ همان لحظه قادر به دریافت فایل خواهید بود. این عملیات کاملاً خودکار بوده و توسط سیستم انجام می پذیرد. جهت پرداخت مبلغ شما به درگاه پرداخت یکی از بانک ها منتقل خواهید شد، برای پرداخت آنلاین از درگاه بانک این بانک ها، حتماً نیاز نیست که شما شماره کارت همان بانک را داشته باشید و بلکه شما میتوانید از طریق همه کارت های عضو شبکه بانکی، مبلغ  را پرداخت نمایید.

مطالب پیشنهادی:
برچسب ها : , , , , , , , , , , , ,
برای ثبت نظر خود کلیک کنید ...

به راهنمایی نیاز دارید؟ کلیک کنید

جستجو پیشرفته

دسته‌ها

آخرین بروز رسانی

    یکشنبه, ۹ اردیبهشت , ۱۴۰۳
اولین پایگاه اینترنتی اشتراک و فروش فایلهای دیجیتال ایران
wpdesign Group طراحی و پشتیبانی سایت توسط digitaliran.ir صورت گرفته است
تمامی حقوق برایpayandaneshjo.irمحفوظ می باشد.